استفان دی مستورا: بخش گسترده ای از خاک سوریه همچنان تحت کنترل دولت است.

 

به گزارش روزنامه لبنانی الاخبار، اظهارات استفان دی مستورا نماینده سرمنشی سازمان ملل مبنی بر اینکه بشاراسد همچنان رییس جمهور سوریه و جزیی از راه حل بحران این کشور است، به معنا عقب گرد بین المللی از تفکر برکناری بشار اسد است.دی مستورا در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: «بخش گسترده ای از خاک سوریه همچنان تحت کنترل دولت است.»

به عبارت بهتر اذعان به اینکه اسد بخشی از راه حل بحران سوریه است با لحنی توام با اندکی شرم به این معنی است که اسد ومتحدانش به راه حل بحران تبدیل شده اند.علاوه براین اظهارات دی مستورا  به این معنا است که چه بسا توافق اتمی ایران و غرب سریع تر از آنچه دشمنان تصور می کردند، رو به جلو در حرکت است.

سوم اینکه امریکا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) مخالفان میانه رو وغیره را که به ویرانی سوریه و درد و رنج مردم آن توجهی ندارند، در میان راه  و روی تکه های پاره پاره به اصطلاح حل و فصل بحران، رها کرده‌اند.در بحبوحه این تحولات باید توجه کسانی که روند تحولات به سمت حل و فصل نهایی را به دیده تردید می نگرند، به نکات زیر جلب کنیم:

در دوم فوریه جاری دی مستورا گزارشی را به اطلاع اعضای کمیته امور خارجی پارلمان اروپا رساند. خلاصه اظهارات وی در برابر کمیته مزبور این بود: « نقش بشار اسد در آینده سوریه که سوری ها در مورد آن توافق نظر داشته باشند، اجتناب ناپذیر است، زیرا اسد بر ۵۰ درصد سوری ها حکومت می کند.

وی همچنین یادآور شد: دولت وحدت ملی باید قانون اساسی را اصلاح کرده و انتخابات را برگزار کند.

دی مستورا در پاسخ به بی اعتمادی برخی از مخالفان حاضر در این نشت به بشار اسد به وضوح گفت: مشکلی که در سوریه وجود دارد، بی اعتمادی بین همه طرف ها است، به هر حال باید به اقلیت ها اطمینان داد که در راهکار سیاسی مشارکت داده خواهند شد به اضافه اینکه در آینده باید از نهادهای دولتی به ویژه ارتش حمایت شود.

 لزوم حمایت از تلاش های قاهره و هماهنگی با عربستان

فرستاده سازمان ملل در امور سوریه در ادامه گزارش خود گفت: باید از تلاش های قاهره حمایت کرد، زیرا با نظام سوریه روابط قابل قبولی دارد و علاوه بر این باید با عربستان که در صدد است در اپریل آینده مخالفان سوری را گرد هم آورد، هماهنگی بعمل آورد.

اما تاکید دی مستورا بر نقش قاهره در قبال بحران سوریه، با هشدار برخی مسولان اروپایی روبه رو شد به گونه ای که یادآور شدند که نشست قاهره بدون حضور اخون المسلمین و تمام گروههای مرتبط با آن برگزار شد، به اضافه اینکه نقش مصر در بحران سوریه با نارضایتی ترکیه روبه رو شده است و همین امر می تواند هرگونه ابتکار عملی را در این خصوص با برخی دشواری ها روبه رو کند.

اما دی مستورا بر موضع خود پافشاری کرده و افزود: باید از تلاش های روسیه برای حل و فصل بحران سوریه حمایت کرد.نکته مهم تر اینکه وی به نقش و اهمیت ایران و در این خصوص اشاره کرده و اظهار داشت: ایران حایز اهمیت بوده و آشکارا در سوریه حضور دارد، از همین رو بدون مشارکت ایران، ترکیه و عربستان در سطح منطقه و نیز روسیه و امریکا در سطح بین المللی راه حلی برای بحران سوریه وجود ندارد.

 رهبری سوریه با هرگونه نقض اختیارات مخالف است

 وی همچنین به لزوم اصلاح برخی بندهای توافق «ژنو ۱ » اشاره کرد تا به کسانی که بر خدشه دار نشدن اختیارات ریاست جمهوری تاکید دارند، اطمینان دهد ؛ زیرا بی‌ تردید رهبری کنونی سوریه با هرگونه نقض اختیارات خود مخالف است.

این تکاپوی دی مستورا به نماینده گی از سازمان ملل صورت گرفته و در واقع در سطح بین المللی درمورد بشاراسد سخن گفت بدون اینکه کسی به آن اعتراض کند. در این خصوص چند نکته حایز اهمیت است که در زیر می خوانیم:

ـ اتحادیه اروپا یک میلیارد یورو به حل و فصل بحران سوریه در سال ۲۰۱۵ و ۱۶ترسایی  اختصاص داده است و دی مستورا در تلاش است، بخش زیادی از این مبلغ اگر نه در حلب دست کم به آشتی و توقف درگیری ها در این کشور اختصاص داده شود.نکته مهم در این خصوص اینکه تضمین این موضوع و بازگرداندن مهاجران سوری بدون رهبری سوریه امکان پذیر نخواهد بود، از همین رو دی مستورا این موضوع را به خوبی درک کرد و مانند اخضر ابراهیمی غافلگیر نشد.

- اظهارات دی مستورا، اظهارات متعدد غرب و انتشار ده ها مقاله درمعروف ترین روزنامه های امریکایی را به دنبال داشت به اضافه اینکه مجله « فارن افرز» و «شبکه بی.بی.سی » با بشار اسد دو مصاحبه انجام داد.

 آبروداری غرب در سوریه

 بنابراین روشن است اگر اکنون تصمیم سیاسی بزرگی برای آبروداری در کار نبود، این تبلیغات وسوسه انگیز در مورد بشار اسد صورت نمی گرفت به ویژه اینکه همین روزنامه ها در طول چهار سال گذشته با انتقاد از بشار اسد از سرنگونی او سخن می گفتند.

- سفر ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه به قاهره حایز اهمیت است زیرا بنابر برخی منابع، این سفر توافق بین مصر و روسیه در قبال سوریه را به دنبال داشت مبنی بر اینکه بدون بقای ارتش قدرتمند درسوریه، بحران این کشور حل نخواهد شد و ارتش و نهادهای دولتی نیز بدون بشاراسد مفهوم نخواهند داشت زیرا به عبارت ساده هیچ جایگزینی وجود نخواهد داشت.

نکته ای که نباید فراموش کرد اینکه این ارتش سوریه بود که چهار سال با تروریسم مقابله کرده و در کنار حزب الله در برابر تمام ارتش های جهان قد علم کرده و در این مدت در مقابل حملات شدید نظامی، مالی، تبلیغاتی  و رسانه ای و نیز تروریستی ایستاد.

تمام مواردی که در بالا به آن اشاره شد در پرتو تحولات مهم منطقه ای تحقق یافت که عبارتند از:

اول: تغییر در عربستان با حملات «زهران علوش» به دمشق همزمان شد و این پیام روشنی دارد که از نظر روشنی و وضوح با تسلط انصارالله بر صحنه قدرت یمن برابری می کند.

دوم: در پی حمله اسراییل به القنیطره و واکنش حزب الله به این حمله ارتش سوریه و حزب الله در جبهه جنوبی به سرعت پیشروی کردند.

سوم: اظهارات سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان مبنی بر تغییر قواعد درگیری با اسراییل، به عبارت بهتر وی تاکید کرد در صورت هرگونه تجاوز اسرائیل، حزب الله در هر مکان و زمانی که بخواهد، به آن واکنش نشان خواهد داد.

بنابر موارد بالا می توان گفت کسانی که این تحولات را پیگیری می کنند، تاکید دارند که منطقه خاورمیانه آبستن درگیری های بزرگی است و کسانی که دیدگاه منطقی تری دارند و پیش از همه ایران به خوبی می دانند که حضور داعش درعراق چندان به درازا نخواهد کشید و روزهای پایانی آن نزدیک است و به زودی شاهد تحولات روشنی خواهیم بود.

همچنین روشن است به زودی تروریسم در خاک سوریه نیز ریشه کن خواهد شد و پس از اینکه ارتش و حزب الله از جبهه جنوبی فارغ شوند، دیگر تروریست ها در ریف حلب در شمال تا الرقه و دیرالزور در شرق سوریه شاهد روزهای پایانی خود خواهند بود.

در این میان به نظر می رسد توافق ایران و امریکا رو به جلو در حرکت است، گرچه در موارد متعدد در خصوص گزینه نظامی نیز چراغ سبز دیده می شود که این نیز چیزی جز جنون اسراییل نیست زیرا به دنبال چیزی غیر از توافق بین دو طرف است.

نکته دیگر اینکه باید به خوبی به اظهارات شیخ نعیم قاسم معاون دبیر کل حزب الله توجه داشت که گفت: « خدا را سپاس که طرح خاورمیانه جدید سرنگون شد ازهمین رو بازیگران صحنه بین الملل و پیش از همه امریکا سردرگم مانده اند».

در این میان هنگامی که ایران و حزب الله به راه نجات از این سردرگمی تبدیل شده و ارتش سوریه و حزب الله نیز به راه خلاص از داعش و تروریسم تبدیل می شوند دی مستورا می تواند با لبخند در اتریش بگوید: بشار اسد بخشی از راه حل بحران سوریه است و به زودی نیز خواهد گفت: بشار اسد همان راه حل است.اما از آنجا که سیاست های بین المللی مبتنی بر اخلاق نبوده بلکه این منافع است که درآن حرف اول را می زند و فقط ابرقدرت ها هستند که در صحنه می مانند باید پرسید آیا کسی به اصلاحات در سوریه گوش می دهد؟

مجله هفته

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۵/۱ ـ ۱۸۰۲

 

« حاکمیت ملی یونان را نمیتوان مورد معامله قرار داد !»

اکنون مساله بود یا نبود ارز مشترک ، پیروی از این یا آن مشی اقتصادی ـ اجتماعی ، مساله شمال و جنوب  و منافع و قدرت مطرح اند؛ و چگونگی موضعگیری های سختگیرانه و پیشداوری ها در برابر یونان را باید در داشتن و یا نداشتن این قدرت و هژمونی جستجو نمود.

 

دیپلوم انجینر عمر محسن زاده

کارشناس ارشد امور بین المللی

دوهفته از پیروزی حزب سریزا در انتخابات پارلمانی و تشکیل حکومت نوین یونان سپری میگردد. رسانه ها درهر روز این دو هفته از کارکرهای هدفمند حکومت جوان و برنامه های مشخص آن در برآورده ساختن آنچه که بمردم تعهد سپرده شده بود گزارش دادند. به همگان روشن گردید که دست اندر کاران سیا سی یونان از بالا تا به پائین همه با تحرک وا نرژی تحسین آفرین پا بمیدان کار نهاده اند و انگار که به آشنائی کنج و کنار وزارتخانه ها ، دفتر ها و موسسه های خود ضرورت ندارند . البته  سیاست و مرام  روشن ، کاردانی و تجربه تخصصی و پیش از همه اراده و خواست درونی کارمندان سهولت های را برای  چنین عملکرد  بیدرنگ  فراهم نموده اند . بنا بر مبرمیت  وضع مالی و مسأله وام های سرسام  آوریونان  رهبران آنکشور مسافرت های پیهم را به کشور های  اروپایی انجام داده ، برنامه های کاری ، خواسته ها  و دیدگاه های حکومت خود را با دیگران شریک ساختند . فاروفاکیس وزیر مالیه  یونان نخست از همه عدم موافقت یونان را در همکاری با ترویکا ابراز نموده  و نظریات دقیقی را برای تدویر یک « کنفرانس وام ها » برای بُرش قسمی قرضه ها ( بخشش بخشی از آنها ) ، مرتبط ساختن خدمات بانکی وام ها با آهنگ رشد اقتصادی ، رفع سیاست ریا ضت اقتصادی ـ اجتماعی ، فراهم آوری تسهیلات در باز پرداخت قرضه ها و خدمات آن ها و تغیرات درلایه بندی وام ها پیشکش نمود و خواهان آن گردید تا اتحادیه اروپا با دادن فرصت یعنی وقت بیشترمجال تنفس را برای مردم یونان میسر سازد .

الکسیس تسیپراس رییس وزرای یونان نیز به کشور های  دور و پیش اروپایی سفر نموده وبا ژان کلود یونکر رییس کمیسیون اروپایی ، مارتین شولتس رییس پارلمان اروپایی و دونالد توسک رییس شورای اتحادیه اروپا نیز در باره سیاست حکومت یونا ن و پرابلم های حاد کشورش به گفتمان پرداخت . در ادامه این نشست ها و بیان موضعگیری های کشور های جداگانه و نهاد های اساسی اتحادیه اروپا چنان نمایان میگردد که  تشکیل حکومت  جدید یونان و اتخاذ سیاست نو آن واکنش های دوگانه ای را  بر انگیخته و سمتگیری های متقابلی را پی ریخته است. برای نیروهای راستگرا و نخبه گان سیاسی و اقتصادی آنها رویداد های دوهفته اخیر یونان زنگ خطر و تهدیدی برای ارز مشترک ( یورو ) و پایداری اتحادیه اروپاست ؛ ولی نیروهای تحول پسند و داد خواه  پیروزی سیریزا را  چانسی نه تنها برای یونان بلکه برای همه اروپا میدانند . در واقع  فاصله ها میان سیستم های بینشی لیبرال ـ محافظه کار و سوسیال در زنده گی واقعی بار دیگر تبارز میکند. در ظاهر اتحادیه اروپا و به ویژه کشور های که از سیاست ارزی یورو ومعیارهای « ماستریش » بهره دیده و دکتورین اقتصادی  خود را در زون یورو فراگیر ساخته اند ؛ در مخالفت شدید با خواست مردم یونان مبنی بر رفع سیاست تحمیلی ریا ضت و تخریب گسترده دستآورد های اجتماعی قرارگرفته اند. آنها نه تنها تدویر « کنفرانس وام ها »  و هر گونه بخشش قرضه ها را قاطعانه رد میکنند؛ بلکه از اِعمال هر گونه فشار بر حکومت یونان در پذیرش مطا لبات و نظارت ترویکا بر کلیه فعالیت اقتصادی و مالی آن دریغ نمی ورزند. دراین روزها دیده شد که بانک مرکزی اروپا به ابزاراشکار سیاسی مبدل گردیده و بنوبه خود با اعلام عدم پذیرش اوراق بها دار دولتی یونان بمثابه تضمین بانکی فشار مشخصی را هنگام دیدار فاروفاکیس وزیر مالیه یونان با همتای المانی اش ولفگانگ شویبله وارد نمود . تهدید به قطع پول دهی و عدم آماده گی برای دادن فرصت لازم برای حکومت یونان ابعاد این بحران را شدید تر میسازد . پیروزی سریزا در انتخابات پارلمانی ، تشکیل حکومت مخالف مشی ترویکا و موضعگیری کنونی اتحادیه اروپا در برابر یونان همه میرسانند که اروپا با مسایل سرنوشت ساز روبرو بوده و رویداد های یونان از همان  آغاز بُعد اروپایی داشته است . اکنون مساله بود یا نبود ارز مشترک ، مساله پیروی از این یا آن مشی اقتصادی ـ اجتماعی ، مساله شمال و جنوب  و مساله منافع و قدرت مطرح اند و چگونگی موضعگیری های سختگیرانه و پیشداوری ها را در برابر یونان باید در داشتن و یا نداشتن این قدرت و هژمونی جستجو کرد ؛ ورنه از دید استفان شول مایستر اقتصاد دان اتریش اگر بخشی از وام های یونان بخشیده شود پس از آن بهبودی وضع همگانی بمشاهده خواهد رسید . « بانک مرکزی اروپا میتواند راه های را جستجو نماید تا قرضه ها را بدون اینکه کسی چیزی بپردازد کاهش دهد .»۱ اما اتحادیه اروپا که کشور المان فدرال در آن نقش تأثیر گذاری دارد راه دیگری را در پیش گرفته  و یونانی ها هم درک نموده اند که حکومت المان  در راه برآورده شدن خواسته های آنها سد محکمی را ایجاد نموده اند . وزیر مالیه الما ن در این زمینه پس از گفتگو با همتای یونانی خود چنین گفت : « ما توافق کرده ایم تا توافق نکنیم .»  فاروفاکیس اضافه نمود : « ما هنوز توافق نکرده ایم تا توافق کنیم که توافق نکنیم .» برای فهم این عدم توافق لازم است تا نظر کوتاهی بر فرود و فراز روبط دوجانبه  دو کشور انداخته شود :

نازی های المان در اپریل سال ۱۹۴۱ ترسایی به یونان یورش بردند و این کشور را تا سپتامبر سال 1945 ترسایی در اشغال خود داشتند. از آنها در این کشور زمین سوخته ، خاطرات تلخ گرسنگی ، کشتار دسته جمعی و انتقال جبری انسان ها به اردو گاه ها به یاد مانده است. مردم یونان در برابر بربریت فاشیزم مقاومت جانانه کردند و قربانی بسیار دادند . مانولیس گلیساس که امروز نود دو ساله و نماینده سریزا در پارلمان اروپایی است نخستین جوانی بود که بیرق فاشیزم هیتلری را درسال ۱۹۴۱ ترسایی از فراز اکروپولیس فرود آورد. نیرو های المانی در سال های تسلط خود بر یونان بانک ملی یونان را وادارساختند تا  وامی به ارزش ۴۷۶ میلیون  رایشسمارک را به آنها تسلیم نماید . زمان نهایی برای باز پرداخت این وام جبری تعین نشده بود چنانچه این قرضه هنوز هم باز است .در کنفرانس وام های لندن که در سال ۱۹۵۳ ترسایی دایرگردید مساله پرداخت غرامات جنگی از سوی المان به یونان باز گذاشته شد که تا امروز مورد بررسی قرار نگرفته است .حکومت یونان دو سال پیش کمیسیونی را بریاست پانیاگوتیس کاراکاوزیس موظف نمود تا محاسبات دقیقی را در زمینه انجام دهد. براساس گزارش کمیسیون که در پایان سال پیشین ترسایی تدوین شد؛ حجم مطالبات یونان از نگاه پرداخت غرامات جنگ و قرضه جبری  بیش از ده میلیارد یورو محا سبه شده است .مقامات المان فدرال مدعی اند که با عقد قرارداد دو جمع چهار ( دو المان و چهار کشور برنده جنگ جهانی دوم ) مساله پرداخت غرامات رفع گردیده و کشور های عضو سازمان امنیت و همکاری اروپا به شمول یونان درمنشور پاریس درسال ۱۹۹۰ ترسایی آنرا تایید نموده اند .دریک اعلامیه فراکسیون چپ پارلمان المان آمده است که هر دو ادعا کاملأ نا درست است. نخست اینکه  درهردو قرارداد حتا برای یکبار هم کلمه غرامت ذکر نگردیده و سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز قرارداد دو جمع چهار را تایید نکرده ؛بلکه تنها ملاحظه نموده است . از این رو حقوق بین الدول هیچگاهی مطالبات مبنی بر پرداخت غرامات را تابع مرور زمان ( تاریخ گذشته ) نمیداند.گذشته از این پیشینه تاریخی پرابلم اساسی در مناسبات میان یونان و المان مساله هژمونی المان در اروپا است . المان به معنا  دقیق واژه یونانی هژمونی ، دولت مسلط در میان دولت های دیگر اروپا بوده؛ و بنا بر قدرت سیاسی ـ نظامی و اقتصاد نیرومند خود نقش رهبری کننده ایرا به عهده گرفته است . یکی از مظاهر این هژمونی  پیروی از دکتورین اقتصادی المان در اتحادیه اروپا برغم موجودیت پرابلم های نهایت جدی زون یورو است. بر پایه این دید اقتصادی باید  نخست  « عرضه »  تقویت شود تا از راه ریفورم ( سیاست ریاضتی نیو لیبرال ) زمینه های بهتر سرمایه گذاری فراهم گردد. حکومت های المان یورو را بمثابه ارز مشابه مارک خود تلقی نموده و بانک مرکزی اروپا را وسیله ای برای بر آورده شدن سیاست ارزی خود بشمار آورده اند . تصورات سایر کشور های اروپایی به ویژه فرانسه مبنی بر اینکه در شرایط کسادی اقتصاد باید نقش سرمایه گذاری های دولتی و « تقا ضا » برجسته گردد مورد توجه قرارنگرفت و فراموش گردید که یورو یک ارز المانی نه؛  بلکه  پول همه کشور های عضو زون یورو میباشد  و در برابر وضع اقتصادی همه این کشور ها مسوولیت دارد.۲  یوشکا فیشر  وزیرپیشین امور خارجه المان در جستاری  نیز نگرانی خود را از ناکامی  ارز یورو ابراز نموده و از پیشآمد بحران سیاسی بمثابه فرآیند روند کنونی هوشدار داده است .۳ از این رو بحران ارز یورو تنها معضله یونان نیست بلکه کشور های  جنوب اروپا هم از این « ارز سخت » رنج میبرند  و حتا  ژان کلود یونکر رییس کمیسیون اروپایی و ماریو دراغی رییس بانک مرکزی اروپا  خواهان تغیر سیاست موجود گردیده اند . والتر بایر یکی از دانشمندان اتریش گمان میبرد که رویداد های یونان انگیزه ای بود تا  بانک مرکزی اروپا  تصمیم به خریداری  وام های دولتی به ارزش بلیون ها یورو بگیرد  و این امر با خواست المانی ها همسانی نداشت .۴ سیاستمداران المانی باور دارند که کشورهای عضو اتحادیه اروپا بخشی ازحاکمیت دولتی خود به ویژه درعرصه ارز را به سازمان فراگیر اروپایی انتقال داده و در پیآمد این تصمیم مکلف اند از تصامیم اتحادیه اروپا پیروی کنند. برای آنها تضاد میان تصمیم دموکراتیک مردم یک کشور و فیصله های ساختار فراملی اروپایی  دارای اهمیت بنیادی نیست و بگفته یکی از شخصیت های برجسته سیاسی المان دموکراسی باید در برابری با بازار رشد کند. الکسیس تسیپراس در نخستین اعلامیه حکومت خود بروز هشتم فبروری سال روان چنین گفت :« حاکمیت ملی یونان را نمیتوان مورد گفتمان ( معامله ) قرار داد .» او در نامه سرگشاده ای عنوانی مردم المان که در واقعیت نامه برای همه اروپاییان است چگونگی وام دار شدن یونان و خطاهای  بزرگ اتحادیه اروپا را تصریح نموده و افزود : «...یونان در سال ۲۰۱۰ ترسایی در وضعی قرار نداشت تا خدمات بانکی وام های خود را ادا کند. متاسفانه مقامات اروپایی تصمیم گرفتند تا بیان نمایند که گویا این پرابلم با کمک قرضه های بزرگتر درتحت شرایط اقدامات صرفه جویی دولتی رفع خواهد گردید ...به عبارت دیگر اروپا تاکتیک بانکداران غیر جدی را که از پذیرش « قرضه های پوسیده » سرباز زدند پذیرفت. آنها با کمال میل به موسسات معسر اعتبارات جدید دادند تا چنان وانمود کنند که گویی قرضه های اصلی هنوزهم ادامه دارد. این امردر واقعیت به تعویق انداختن اعسار( عدم توانایی باز پرداخت ) بود ...هیچ چیز دیگر به غیر از عقل سلیم لازم نبود تا دیده میشد که کاربرد تاکتیک « ادامه بده و هر چه بادا باد ! » یونان را به وضع تراژیک خواهد کشانید ...اروپا بجای با ثبات سازی یونان شرایطی را برای بحران شدید ایجاد نمود که اکنون زیر بنای خود آنرا میلرزاند .»  تسیپراس پیامد های اجتماعی این سیاست را با ارایه فاکت های انکار ناپذیر بیان نموده و از فقر گسترده و ناامید کننده ای سخن گفت. وی اضافه کرد : « ...بنا بر ترکیب وام های سرسام آور و اختصار شدید مخارج دولت که درآمدها را کاهش داد  نه تنها فرصت مهار کردن قرضه ها از دست رفت بلکه نادار ترین اقشار جامعه مجازات گردیدند ...پیش از آنکه ما چیزی را تدارک ببینیم « چوچه مار از تخم آن » بیرون آمده بود ....اما با وجود نادرستی « ادامه بده و هر چه باداباد ! » هنوز هم این تاکتیک بکار گرفته میشود ...صادقانه باید بگویم که نمیتوان وام های یونان را در حال حاضر بدوش کشید و خدمات آنها را انجام داد ، به ویژه اینکه بر یونان « واتر بوردینگ » مالی را روا داشته اند .... المان  و کارگران زحمتکش المانی نباید از پیروزی سیریزا نگران باشند ... وظیفه ما در این نیست تا دربرابر پارتنرهای مان لجاجت کنیم ؛ منظور ما بدست آوردن قرضه های بزرگ و کسب امتیازات در داشتن حق کسر بودیجه بیشتر نیست. هدف ما با ثبات ساختن کشور، دستیابی به بودیجه متعادل ، پایان بخشیدن به بهره کشی مالیه دهنده گان یونان در چارچوب یک قرارداد وامی غیرقابل اجراست. ما مکلف استیم تا به تاکتیک « ادامه بده و هر چه بادا باد ! » نه تنها در برابر شهروندان المان پایان دهیم؛ بلکه همه اروپایی ها را مد نظر داشته باشیم.»۵

منطق این گفتار اروپا را فراگرفته است و شهروندان و بازیگران سیاسی را ازجنوب تا شمال به تفکر واداشته است. همه میدانند که اگر معضل یونان حل نگردد و برنامه کمک های مالی قطع شود در انصورت دولت یونان ورشکسته خواهد شد و اتحاد ارزی اروپا دیگر مفهومی نخواهد داشت. سیاست تهدید آمیز و تلاش درجهت تجرید یونان برای حکومت المان به قیمت گرانی تمام خواهد شد ؛ زیرا بخش بزرگی از جامعه اروپا  در پیروزی سیریزا چانس بزرگی را برای تغیر سیاست اقتصادی و اجتماعی این قاره می بینند و در خواسته های بنیادی همصدای یونان میگردند .

( بخش سوم این جستار بزودی در تارنمای بامداد به نشر میرسد.)

پانویس ها :

۱ ـ روزنامه اوستر رایش مورخ ۲۶ جنوری ۲۰۱۵ ترسایی

۲ ـ مجله اشپیگل ، شماره ششم سال ۲۰۱۵ ترسایی

۳ ـ  انستیتوت دانش های بشری ـ پروژه سیند یکا ، دسمبر ۲۰۱۴ ترسایی

۴ ـ « چپ اروپا مشت خود را بلند میکند !»  ، روزنامه استاندارد مورخ ۲۷ جنوری ۲۰۱۵ ترسایی ، کتاب جدید والتر بایر در باره انتخابات کشور های اروپایی در سال ۲۰۱۵ ترسایی به زودی منتشر میگردد . او چند ماه پیشتر زمینه دیدار الکسیس تسیپراس را با  پاپ فرانسیسکو در واتیکان فراهم نموده بود

۵ ـ نامه سر گشاده الکسیس سیپراس در سایت سریزا بروز هفتم فبروری ۲۰۱۵ ترسایی منتشر گردیده و برخی از روزنامه ها و مجلات به نشر آن به زبان های دیگر اقدام نموده اند .

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱۵/۱ ـ ۱۱۰۲

 

 

 

 

 

سریزا : امید در راه است

 دیپلوم انجینر عمرمحسن زاده

کارشناس ارشد امور بین المللی و هموند هیات رییسه شورای اروپایی حزب مردم افغانستان

روز بیست و پنجم ماه جنوری سال روان در کوی و کوچه های یونان آهنگ های میهنی بگوش میرسید * و مردم جوخه جوخه بسوی صندوق های رای سو میکشیدند تا انزجار و عدم توافق خود را با سیاستی ابراز نمایند که آنها را در چند سال گذشته بخاک سیاه نشانده است. سیاست ریاضتی نیولیبرال را اتحادیه اروپا ، صندوق بین المللی پول و بانک مرکزی اروپا  ( ترویکا ) زمانی بر مردم یونان تحمیل نمودند که آنکشور در نتیجه  حکومت داری احزاب محافظه کار و میانه راست و انباشت سر سام آور وام های  بیرونی به دشواری جدی مالی رو برو گردید و خطر ورشکستگی دولت هر لحظه کشور را تهدید مینمود . مردم یونان در آن سال ها الترناتیف دیگری نداشتند و بدرستی طعم نسخه های ریاضتی را نمیدانستند.اما اکنون بدیل مردمی در وجود سازمان سیاسی « چپ نو » که آنرا سریزا مینامند سر بر آفراشته و با خرد ورزی در برابر مدیریت خود خواهانه  تکنو کرات های ترویکا راه های بیرون رفت از بحران را پیریزی نموده است .برنامه و کارکردهای جنبش جوان در قلب ومغز انسان های اگاه و توده های زحمتکش اثر گذاشت و دور نمای مثبتی را در برابر چشمان خیره بین شان گشود . ارزیابی های سیاسی و اقتصادی سریزا نشان داد که  علت عمده و ضع آشفته کنونی یونان  سیاست ریاضتی و دیکتاد شدید بیرونی  است و حکومت های وابسته  به غیر از پیروی احکام ترویکا دارای هیچگونه برنامه خودی برای یونان نبودند . انها همواره ازمنافع نخبه گان سیاسی و اقتصادی پیشین حمایت نموده و هر گز نپرسیدند که با ادامه این سیاست یونان در بیست سال آینده در کجا قرار خواهد داشت ؟ پیآمد های اجتماعی سیاست ریا ضتی کاملأ اشکار است : اضافه از بیست و پنج در صد مردم بیکار اند ، بیش از پنجاه در صد جوانان در زیرخط فقر قرار دارند ، بیش از یک میلیون انسان از جمعیت ده میلیونی یونان از دریافت هر گونه یارانه محروم است ، برخ قابل توجه مامورین دولت از کار بر کنار شده اند ،  حقوق و دستمزد ها  در دستگاه دولت و موسسات خصوصی چنان کاهش یافته که زنده گی با آنها دشوار است ، تقاعد بازنشسته گان به سطح ناچیز سقوط نموده ، مردم روز تا روز از خدمات بهداشتی و درمانگری محروم میگردند. فقر، بیکاری  و محرومیت درهمه جا سایه افگنده است . خانواده های بسیاری توانایی پرداخت کرایه و محصول برق را ندارند و از خانه هایشان اخراج میشوند. این همه پدیده های زشت با منشور اجتماعی اتحادیه اروپا در مغایرت قراردارند ؛ ولی این اتحادیه بازهم خواستار صرفه جویی بیشتر و ایجاد مازاد بودیجه دولتی از راه خصوصی سازی ملکیت های دولتی و اقدامات دیگر بمنظور پردا خت ربح و خدمات بانکی و باز پرداخت وام های انباشت شده است. یونان در سال ۲۰۰۰ ترسایی در حدود ۱۴۸ میلیارد یورو برابر با ۶۸ درصد محصول ناخالص داخلی مقروض بود ولی این مقدار در سال ۲۰۱۴ ترسایی به۳۲۲ میلیارد یورو برابر با  ۱۷۵ درصد محصول نا خالص داخلی ارتقا یافته است .**این ارقام بخوبی میرساند که آهنگ رشد اقتصادی با خیزش وام ها درعدم تناسب قرار داشته و دقیقأ سیاست نادرست ترویکا عامل این بحران گردیده ؛ چه « کمک های مالی » یا « چتر نجات » آنها بیشتر برای پرداخت سود و بازپرداخت اوراق قرضه ها بکار گرفته شده و پیش از آنکه به دست دولت برسد به بانک ها سرازیرگردید. چنانچه در اوج بحران مالی جهان سرمایه داری در سال ۲۰۱۰ ترسایی بیش از دو بر سوم کمک های مالی در این راه بمصرف رسیده است .در آن سال هیچ کسی در فکر بازسازی اقتصاد یونان نبود ؛ ورنه یونانی ها میتوانستند با افزایش تولید و بازدهی آن وام های خود را تدریجأ  پرداخت نمایند .

سریزا که در دامان آن اقتصاد دان های ورزیده یونانی گردآمده اند بدون ذهنی گرایی تشخیص داده است که درحالت موجود و درآینده های دورنیز کشور کوچک یونان قادر نخواهد بود تا همه وام های بزرگ را پس بپردازد. این نهضت نوین چپ برای حل بحران یونان که همزمان بحران اروپا نیز است،  دوهدف اساسی را درپیش روی خود قرار داده : یکی تدویر کنفرانس کشور ها و موسسا ت وام دهنده بمنظور برش قرض ( بخشش قسمی وام ) ، مرتبط ساختن خدما ت بانکی وام ها با آهنگ رشد اقتصادی کشور، دو دیگرپایان بخشیدن به سیاست ریاضت ، تغیر موراتوریم ( توافق ترویکا با حکومت یونان ) و اعمال فشار بیرونی. ایانیس دراگا ساکیس یکی از رهبران سریزا در گفت وگویی پیش ازانتخابات در زمینه چنین گفت : « ...یک سلسله از کشورهای وجود دارند که برغم نرخ بسیار پایین وام ورشکست شده اند .ارجنتاین و یا اکرایین را مشاهده نمایید. مساله اساسی در این زمینه دورنما های رشد اند. اگراین دورنما خوب باشد در آنصورت میتوان وام های بزرگ را تحمل نمود . زمانی وجود داشت که قرضه های یونان معادل صد در صد محصول نا خالص داخلی بود . اشتباه بزرگ در این بود که ما این وام ها را در مراحل رشد کاهش ندادیم . اکنون وام دهنده گان تقاضا دارند تا قرضه های شان از مدرک مازاد بودیجه که تا سال ۲۰۲۰ ترسایی چهارعشاریه پنج درصد و بعد ازآن به هفت درصد تعین شده پرداخته شود. با مازادی به این بزرگی هیچ  فضایی باقی نمی ماند تا کدام کار دیگری را انجام دهیم . پس باید بازپرداخت وام ها با آهنگ رشد گره زده شود .اگر ما رشد پویا داشته باشیم میتوانیم مقدار بیشتر وام ها را باز بپردازیم .این امرهمان اصل اساسی است که در قرار داد وام های لندن در سال ۱۹۵۳ ترسایی در رابطه با المان پس ازجنگ مد نظرگرفته شده بود .»***

دربرنامه سریزا نکات درخور اهمیتی چون افزایش مالیات از راه جلوگیری فرار از مالیه دهی ، مبارزه با فساد و اختلاس ، کاهش مصارف نظامی ، لغو امتیازات نماینده گان پارلمان ، کمک به بیکاران ، توسعه خدمات بهداشتی ، غذای رایگان برای کودکان درمکاتب ، افزایش دستمزدها به حد اقل ۷۵۰ یورو در ماه و... مدنظر گرفته شده است . یونانی ها در روز بیست و پنجم جنوری برنامه سریزا را تا یید نمودند و با اکثریت در خورتوجه آنرا برگزیدند. هنوز چهل وهشت ساعت از بسته شدن آخرین صندوق رای نگذشته بود که حکومت جدید سوگند وفاداری یادنمود و بلا وقفه بکار آغاز کرد . درنخستین نشست کابینه الکسیس تسیپراس رییس حکومت نو یونان بیان داشت : « ما با اروپا همکاری خواهیم کرد ولی هیچگاهی فرمانبردار دیگران نخواهیم بود .» در ترکیب شورای وزیرها مسولیت امورمالی و اقتصادی را به ایانیس فاروفاکیس دانشمند اقتصاد دان گذاشته اند .او که بد بختی های مردمش را خود نیز تجربه نموده با سیاست صرفه جویانه بیباک ترویکا سخت مخالف بوده و روزی آنرا « واتر بوردینگ » مالی در برابرکشورش خوانده بود. او اکنون وظیفه دارد تا در همکاری با ایانیس دراگا ساکیس ( معاون رییس حکومت ) با ترویکا مذاکره نماید و آنچه را که به مردم یونان وعده داده است درعمل برآورده سازد. اواین کاررا به زودی آغاز خواهد کرد ولی دور نما و فرآیند مذاکرات چه خواهد بود ؟

بانک ها که در رابطه با رویداد های سیاسی نسبت بدیگران تیزتر اند. گزارش های متناقضی را ارایه داشته اند . برخی چون بانک بارکلی لندن باور دارند که اروپا روزگار توفانی ایرا در پیش دارد . بانک های المان چون کومرس بانک با احتمال هفتاد و پنج در صد توافق میان یونان و ترویکا را مبنی بربقای یونان در زون یورو و حل مسایل مالی ممکن میداند. بیشترینه بخش های وام های یونان از موسسات قرض دهنده فرانسوی و المانی است. البته کشور های اروپایی ، صندوق بین المللی پول و بانک مرکزی اروپا نیز بدولت یونان وام داده اند. از روی تصادف نشست وزرای مالیه زون یورو با توظیف الکسیس تسیپراس به تشکیل حکومت همزمان بود. وزیر مالیه المان و برخی وزرای شمال اروپا موضعگیری انعطا ف ناپدیری را تبارز داده و خواهان رعایت مکلفیت های قرار شده یونان گردیدند. حکومت المان چنین اعلام نمود : « ... حکومت ما بر تصمیم گیری انتخابات مستقل و دموکراتیک تبصره نمی کند .از دید ما درست است که حکومت نو دست به اقداماتی بزند که بهبودی اقتصادی یونان را ارتقا بخشد. ولی لازمی است تا یونان مکلفیت های پذیرفته شده را رعایت نماید و حکومت نو پیروزی های ریفورم را ادامه دهد. همبسته گی اتحادیه اروپا تنها  به موازات مساعی خود یونان وجود خواهد داشت ... « البته منظور از ریفورم همان سیاست ریاضتی ترویکا است.» کریستین له گارد رییس صندوق بین المللی پول نیزموضعگیری مشابه نموده و خاطر نشان ساخته است که یونان پسمانی های بسیار را باید جبیره کند و برای آنکشور هیچگونه قاعده استثنایی نمیتواند وجود داشته باشد .

از کشور های جنوب اروپا ، واتیکان و ایالات متحده امریکا گزارش های مثبتی در تفاهم با خواسته های مردم یونان به چشم میخورد .وال استریت ژورنال سیاست ترویکا را شدید و نا درست میخواند. جفری ساکس یکی از اقتصاد دان های ایالات متحده مینوسد : « برلین باید به یاد بیآورد که خود زمانی درچه حال بود. پس از جنگ جهانی دوم ایالات متحده امریکا شانه های المان را با برنامه های کمکی سبک ساخت. البته نه بخاطر اینکه این کشور سزاوار بود ، بلکه بخاطر اینکه ضرورت داشت ...از همین رو جا دارد تا برلین به آتن بگوید : اوکی ! آیا شما مستحق هستید یا خیر ، حا لا شما ضرورت دارید .»

 پاول کروگ من اقتصاد دان برجسته دیگر ایالات متحده امریکا نیز میگوید : « پس از پیروزی سیریزا به کارگزاران اروپا مشوره داده میشود تا از درس دادن بدیگران صرفنظرکنند .در واقعیت تسیپراس واقعبینانه تراست از مقامات رسمی ایکه تادیب را تا زمانی ادامه میدهند که اخلاق بهتر شود . » ****

سخنان دانشمندان اقتصاد وجانبداری گسترده سازمان ها و جنبش های اجتماعی از خواسته های برحق مردم یونان پیش ازهمه مبین این واقعیت است که سیاست ناکام ریاضت و برهم زدن زنده گی مردم با شعارهای نیولیبرال دیگر به پایان خود رسیده است. آن سیاستی که درآن بُعد اجتماعی درنظر گرفته نشود دیگرمورد پسندش مردم نخواهد بود . یونان با انتخاب سریزا نشان داد که توده ها هم میتوانند ازمنافع خود دفاع کنند .

 

پانویس ها :

*  یکی از این سروده ها آهنگ زیبایی است از ساخته های آهنگ سازشهیر یونان میکیس تیوداراکیس به آوازملکوتی ماریا فرانتوری بنام « O Antonis ـ البوم متهاوزن »  که درکشورما آنرا استاد فرزانه عبدالوهاب مددی خوانده است : « وطن عشق تو افتخارم ....»

**  بر گرفته ازمنابع مالی یونان .

البته در ترکیب وام های یونان زون یورو به پیمانه شصت درصد ، صندوق بین المللی پول به پیمانه ده درصد، بانک مرکزی اروپا به پیمانه شش عشاریه دو درصد ، با نک های یونان به پیمانه سه عشاریه چهاردر صد ، بانک های خارجی به پیمانه صفرعشاریه هشت در صد ، بانکنوت یونان به پیمانه یک عشاریه سه در صد و بیمه ها به پیمانه پانزده عشاریه یک درصد سهیم اند .

*** مصاحبه ایانیس دراگاساکیس با روزنامه استاندارد مورخ هفدهم جنوری ۲۰۱۵ ترسایی

**** روزنامه استاندارد مورخ بیست و هفتم جنوری ۲۰۱۵ ترسایی

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۵/۲ ـ ۲۹۰۱

 

پیام شادباش حزب مردم افغانستان بمناسبت پیروزی حزب سریزا در یونان

بمناسبت  پبروزی حزب سریزا درانتخابات پارلمانی ۲۵ جنوری سال روان پیام تبریکیه ای از سوی داکتر داوود راوش رییس حزب مردم افغانستان به آتن فرستاده شده است. این پیام امروز چهارم فبروری ۲۰۱۵  ترسایی توسط رفیق ابوبکر فیض رییس شورای یونان حزب مردم افغانستان درحالی‌ که رفیق رضا غلامی مسوول شعبه امور فرهنگی آن شورا نیزحضور داشت؛ به رفیق پانوس تریغازی مسوول شعبه روابط بین‌المللی و رفیق ناتاشا سودوروپولو مسوول شعبه صلح حزب سریزا در دفترمرکزی آن حزب در آتن تسلیم داده شد.

دراین پیام آمده است :

 

رفیق گرانقدر الکسیس تسپیراس

 رییس وزرای جمهوری یونان و رییس حزب سریزا !

با مسرت فراوان از فرآیند  انتخابات پارلمان یونان و پیروزی بزرگ  سریزا در این کارزار با اهمیت سیاسی اگاه شدم . نخست ازهمه میخواهم مراتب شادباش های صمیمانه خود را به نماینده گی از حزب مردم افغانستان به شما ، مردم  شرافتمند یونان و حزب همرزم سریزا ابراز بدارم. من در جریان سفر پیشین خود به یونان از نزدیک با برنامه  سازنده سریزا برای رهایی مردم یونان ازسیاست تحمیلی ریاضت نیو لیبرال ترویکا و مبارزه بخاطر  بیرون رفت از بحران  اقتصادی ـ اجتماعی آشنا گردیدم . نهایت مسرورم که مردم  با وقار یونان  برنامه و راه بر گزیده شما را تا یید نموده و با  رای و اعتماد خود وظیفه سترگ رهبری کشور را دراین مرحله حساس تاریخی به عهده شما  و کابینه با صلاحیت تان گذاشته است. یقین کامل دارم که  با تدبیر و امید فراوان به فردا های بهتر برای کشور عزیزتان از این رسالت بس بزرگ با سربلندی بیرون آمده و آینده های درخشانی را پیریزی خواهید نمود. مساعی شما در امر دفاع از ارزش های دموکراتیک ،  همکاری و همیاری عادلانه بین المللی و حقوق بشر نه تنها مایه الهام همه نیروهای تحول پسند اروپاست؛ بلکه  همبستگی و پیشتیبانی همه نیروهای هوادار صلح ، پیشرفت و داد اجتماعی را درهرکجایی از جهان به ویژه نیروهای دموکرات و ترقیخواه افغانستان را با خود دارد .

برای شما پیروزی های مزید را در برآورده شدن اهداف و برنامه های همه جانبه حکومت و نهضت مردمی تان آرزو میکنم . همچنان با اغتنام فرصت از توجه و کمک های  بیدریغ تان به پناه جویان افغان در یونان  قلبأ سپاسگذارم. امیدوارم که روابط دوستانه میان سازمان های ما درآینده بازهم تحکیم بیشتر یابد . 

با درود های فراوان

داوود راوش

رییس حزب مردم افغانستان

 

کابل ۲۸ جنوری ۲۰۱۵ ترسایی

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۵/۱ ـ ۰۴۰۲

 

نیروهای مردمی درانتخابات یونان پیروز شدند


الکسیس تسیپراس نخست وزیر یونان گفت : امروزمردم یونان تاریخ ساز شدند!

 

مردم و رهبران اروپا بی صبرانه انتظار نتایج انتخابات پارلمان یونان را میکشیدند تا بداند که سیاست های تحمیل شده ریاضت کشی ازسوی ترویکا ( اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول ) با چه پاسخی از سوی مردم یونان روبرو میشود. بروز یکشنبه ۲۵ جنوری سال روان ترسایی مردم یونان به پای صندوق های رای رفتند و به ادامه سیاست های ویرانگرانه حکومت دست راستی اندونیس ساماراس رهبر حزب نیا دموکراتیا و شریک پاسوکی اش نقطه پایان گذاشتند.

درانتخابات روز یکشنبه جنبش سریزا که درسالهای پسین در پی مبارزات دادخواهانه ازمیان مردم یونان جان گرفته بود به پیروزی بزرگ تاریخی دست یافت و به نیرومند ترین نیروی سیاسی کشور مبدل گردید. سریزا با کسب بیش از ۳۶ درصد آرا، موفق به کسب ۱۴۹ کرسی از ۳۰۰ کرسی پارلمان یونان گردید. الکسیس تسیپراس رهبر این حزب دیروز ۲۶جنوری رسما به عنوان نخست وزیریونان سوگند یاد کرده و دولت ایتلافی را تشکیل داد.

پارلمان  یونان پارلمان تک ‌مجلسی و دارای ۳۰۰ نماینده میباشد که بر اساس ترکیبی از اکثریت مطلق و نسبی آرا انتخاب می‌ شوند و ۵۰ کرسی اضافه به حزب پیروز داده میشود. برای تشکیل دولت به ۱۵۱ کرسی نیاز است. حداقل سن رای ‌دهنده گان ۱۸ سال است و بیش از ۹ میلیون یونانی در این انتخابات از حق رای برخوردار بودند.

درپی بحران اقتصادی و دیکته سیاست های ریاضت کشی ترویکا  درچند سال گذشته وضع مردم یونان بد ترازگذشته شد. بیکاری  بیشتر از ۵۲ در صد درمیان جوانان  و بیکاری عمومی ۲۵ فیصد ، افزایش قرضه های خارجی به اندازه ۱۷۰ در صد عواید ناخالص ملی در سال ۲۰۱۴ ، کاهش ۲۰ درصد  در دستمزد ، بلند رفتن سرسام آور قیمت کالا های مورد نیازمردم ، خصوصی سازی لجام گسیخته ، کاهش  بی مانند در خدمات اجتماعی و بهداشتی و ... چند نمونه ای ازاین اقدامات  ناگوار دریونان میباشد که در نتیجه سیاست های تسلیم طلبان  و ضد مردمی  احزاب راستگرای  نایا دموکراتیا و پاسوک که از چندین دهه بدینسو بر یونان فرمان راندند بر زحمتکشان این کشور تحمیل شد.

 پس از اعلام نتیجه انتخابات مردم به خیابان ها ریختند و پیروزی سریزا را جشن گرفتند

پیامد این فرمانروایی نامیمون بدبختی توده ها ، غارت دارایی های مردم  و کشانیدن یونان به پرتگاه سقوط اقتصادی و بحران بی مانند اجتماعی گردید. در چنین شرایطی اتحادیه اروپا که کشور یونان عضو آن بود؛ بخاطر نجات نظام مالی و بانک های خودشان که در بحران یونان شریک بودند برنامه مشترکی زیرنام « نجات یونان » با بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول را طرح و با فرستادن بازرسان و نگهبانان خود همه روز از شرایط  دشوارعطای این قرضه کنترول میکردند. در یونان هم ترویکا جز دستیابی به سود های بیشتر به هر قیمتی و پیاده نمودن خواست ها و اماج های خود چیزی دیگری را جستجو نمی کرد: خصوصی سازی و چپاول دارایی های عامه ، کاهش دستمزد کارگران ، کارمندان  و بازنشسته گان، افزایش مالیات بر کالا های مورد نیاز اولیه مردم، کاهش در نظام خدمات اجتماعی و فعالیت های فرهنگی و....  

در این سالهای پردرد که حزب ضد ریاضت اقتصادی سیریزا آنرا « پنج سال درد و تحقیر » خواند، یونان برای بازپرداخت حدود ۲۶۸ میلیارد دلار بدهی سنگین بین‌المللی وادار به چنین اقدامات ضد مردمی شد. دراین پنج سال گذشته مردم یونان یک لحظه ای هم از مقاومت و پرخاش در برابر ترویکا و حکومت ساماراس دست نکشیده و همه روزه صدای ناسازگاری شانرا در برابراین سیاست های اسارت بارابراز داشتند. تسیپراس به مردم یونان قول داد بسیاری از سخت‌گیری‌های اقتصادی دیکته شده ترویکا را لغو  و به بهبود شرایط اقتصادی و بلند بردن سطح خدمات اجتماعی بپردازد. برای همین این جنبش مردمی خواستار بخشیدن این وام ها که مردم یونان را به تباهی و قهقرا کشیده است میباشد.

با اعلام نتیجه انتخابات  الکسی تسیپراس در برابر مردم  در آتن گفت که رای دهنده گان یونانی مجوزی « روشن و قوی » برای هدایت کشور دراختیار ما گذشته ‌است. سریزا درحالی به این پیروز تاریخی دست یافت که رهبران اتحادیه اروپا ، بانک جهانی و سایر موسسات نیولیبرال در استانه انتخابات یونان به تبلیغات گسترده ضد سریزا و پخش ترس و بی باوری نسبت به این جنبش پرداخته  و حتا مساله« بیرون کردن یونان » از حوزه مالی ایرو را طرح نمودند. این صدا ها در برلین و بروکسل بیشترشنیده میشد. پیروزی سریزا در انتخابات روز یکشنبه  نه تنها برسیاست های اقتصادی واجتماعی یونان اثرگزار است ؛ بلکه دارای تاثیرات بزرگ درحیات سیاسی اروپا نیز میباشد. کشورها و مردمان اروپا با چشم امید به این پیروزی چپی های یونان مینگرند.  

پابلو ایگلاسیاس رهبر جنبش پودموس هسپانیا روز دوشنبه درگفت وگو با شبکه تلویزیونی «لا سیکستا» تصریح کرد:« پیروزی حزب سیریزا در یونان، پیام روشنی را ارسال می کند: سیاست ریاضتی ناکارآمد است و موجب درد و رنج های اجتماعی می شود.»

وی در ادامه افزود:«  پیروزی حزب سیریزا در یونان به این معناست که مردم در نهایت امیدوار هستند که منافع آنها در نظر گرفته شود. یونان در نهایت یک رییس جمهور مناسب دارد که منافع کشورش را دراولویت قرار می دهد.»

پیروزی و برنامه های جنبش سریزا برای نهضت های مردمی و ضد بهره کشی اروپا مایه امید میباشد. امروز این امید بیشتراز هرجای دیگر در یونان قابل لمس است.

ا.م

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۵/۴ ـ ۲۷۰۱