نشست کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در مورد افغانستان

به گزارش منابع ایرانی، کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در نشست ویژه خود برای افغانستان متعهد شدند که به هدف رسیده گی به بحران بشری موجود در این کشور، در زمینه «گشایش مجاری مالی و بانکی و از سرگیری جریان پول و مساعدت بشری» به افغانستان تلاش کنند.
پس از خروج نظامیان امریکایی و ناتو و فرار اشرف غنی، رییس جمهور سابق و مسلط شدن طالبان بر افغانستان، توقیف میلیاردها دلار از دارایی های افغانستان توسط امریکا و بروز بحران مالی و بشری در این کشور، این بزرگترین کنفرانسی است که در مورد افغانستان برگزار شد.
در قطعنامه پایانی این نشست در روز یکشنبه ( ۲۸ قوس ) آمده است که بانک توسعه اسلامی در سه ماه اول سال ۲۰۲۲ تلاشها برای آزادسازی سرمایه های مسدود شده و تسهیل جریان پول به افغانستان را رهبری خواهد کرد.
دفتر سخنگوی وزارت خارجه پاکستان در توییتی نکات اساسی این نشست را چنین اعلام کرده است:
ـ ایجاد صندوق پولی بشردوستانه برای افغانستان زیر رهبری بانک توسعه اسلامی تا در مشارکت با دیگر بازیگران بینالمللی جریان کمک های بشری را برای افغانستان تسهیل کند.
ـ هماهنگی با سازمان جهانی بهداشت و دیگر بخشهای مربوط تا واکسناسیون و دیگر تدارکات، تجهیزات و مساعدتهای پزشکی به مردم افغانستان برای مقابله با کرونا و دیگر مشکلات درمانی فراهم شود.
ـ گفت وگوها با سازمان ملل در مورد آزادسازی کانال های مالی و بانکی به افغانستان و از سرگیری جریان پول و مساعدت های بشری به آن کشور آغاز شود.
ـ برنامه امنیت غذایی در افغانستان راه اندازی شود و طارق علی بخیت» نماینده ویژه سازمان همکاری های اسلامی برای افغانستان تلاشهای کمک رسانی و هماهنگی و تعامل اقتصادی و سیاسی با افغانستان را پیگیری کند.
در همین حال توماس وست، نماینده ویژه امریکا برای افغانستان در توییتی نتایج نشست سازمان همکاری های اسلامی به میزبانی پاکستان را مهم خوانده و از آن استقبال کرد.
وست در ادامه نیز ایجاد صندوق پولی بشردوستانه و تعیین نماینده ویژه سازمان همکاری اسلامی برای افغانستان را از جمله دستاوردهای این نشست دانست و افزود که واشنگتن از نقش و سهمگیری این سازمان برای تامین کمک های بشری برای مردم افغانستان استقبال می کند.
***
درخور یاد است که سازمان کنفرانس اسلامی معروف به سازمان همکاری اسلامی یک سازمان بینالمللیست که در سال ۱۹۶۹ ترسایی با عضویت ۵۷ کشور اسلامی در چهار قاره جهان تاسیس شد. ارتقا همبستگی اسلامی میان کشورهای عضو، حمایت از همکاری میان کشورهای عضو در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی، و دیگر موارد اساسی و مشورت میان کشورهای عضو در سازمان های بین المللی، تلاش در جهت محو تبعیض نژادی و خاتمه بخشیدن به استعمار در تمام اشکال آن، اتخاذ تدابیر لازم برای پشتیبانی از صلح و امنیت بین المللی مبتنی برعدالت، هماهنگ کردن تلاشها به منظور حفاظت از اماکن مقدس و آزاد سازی آنها و پشتیبانی از مبارزه ملت فلسطین و کمک به این ملت در جهت بازپس گرفتن حقوق خود و آزاد نمودن سرزمینش، پشتیبانی از مبارزه تمام ملل اسلامی در راه حفاظت از کرامت، استقلال و حقوق ملی شان و ایجاد جوی به منظور ارتقا همکاری و تفاهم میان کشورهای اسلامی و دیگر کشورها از اهداف این سازمان است.
بامـداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۱ـ ۲۰۱۲
Copyright ©bamdaad 2021
نیروهای نیابتی امریکا در افغانستان

در اوضاع و احوال امروز افغانستان، باید پذیرفت که تسلط طالبان بر این کشور یک واقعیت عینی است و بدیل دیگری را نمی توان متصور بود اما توانایی طالبان، به جهت ایجاد ثبات ضروری در کشور و سر و سامان دادن به سیستم اداره دولتی، به عوامل بسیاری بستگی دارد که قبل از هرعاملی، چند مورد را باید برشمرد:
- توانایی بخش عملگرا، هنگام تصمیم گیری های اساسی برای تسلط بر رهبری این جنبش، به این عامل مربوط می شود که توانایی رهبری، برای یافتن راه حل های مصالحه و برآورده شدن انتظارات مردم و حتا اکثریت جنبش طالبان است.
- داشتن توانایی رهبری، برای کنترول عملکرد سطوح پایین جنبش، خصوصا رفتار آن ها با مردم غیرنظامی به ویژه در مناطقی که تمرکز جمعیت اقلیت های قومی و مذهبی این کشور است.
- در پیش گرفتن سیاست خارجی متعادل بر اساس قوانین شناخته شده بین المللی، با کشورهایی که آماده گی به رسمیت شناختن طالبان را در همکاری های اقتصادی (جمهوری خلق چین، روسیه، ایران و کشورهای آسیای میانه به استثنای تاجیکستان) دارند.
- نشان دادن توانایی و مشارکت درهمه سطوح سیستم مدیریت دولتی و به خدمت گرفتن کارکنان و مدیران توانا و مدیریت موثر کشور.
- اقدام برای حل مشکلات اجتماعی- اقتصادی مردم در شرایط یک بحران بزرگ انسانی، خصوصا ایجاد وضعیت مناسب برای دریافت و توضیع عادلانه کمک های بشر دوستانه جهانی.
- توجه به تأثیرات جبهه گیری های مخرب کشورهای خارجی بر وضعیت داخلی افغانستان ( از دیدگاه چشم اندازثبات نظامی) سیاسی آینده این کشور (سیاست ایالات متحده امریکا، کشورهای اتحادیه اروپا، ترکیه و کشورهای عربی).
در اساس طالبان جنبشی است چریکی نامنظم و در شرایط فعلی رهبری آن برای ایجاد یک ساختار عمودی کارا و موثر مشکل اساسی دارد. تحقق چنین امری در کوتاه مدت و میان مدت، باید متناسب با تحول طالبان صورت پذیرد که کنترول کامل کشور را ضروری می سازد. لازمه اجرای این وظیفه، مشارکت نیروهای اصلی سیاسی و قومی را طلب می کند (ساز و کاری که تا به حال نه تعریف شده است و نه اجرا). ضمن اینکه غلبه بر ساختار« چریکی» ضمانتی برای حفظ طالبان به عنوان یکی از اصلی ترین نیروهای سیاسی افغانستان خواهد بود. در هرحال، حتا با ایده آل ترین اجرای این وظایف و با خوش بینی زیاد، تنها به عادی شدن وضعیت طالبان و به اوضاع داخلی کشور بستگی ندارد.
با توجه به نا بسامانی سیاسی- نظامی افغانستان، چشم انداز روشنی چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت دیده نمی شود، زیرا جدا از تضاد های داخلی و منتطقه ای، حل آن بر مناقشه ژیوپولیتیکی جهانی و در چارچوب شکل گیری ساختار جدید بینالمللی معنا پیدا می کند. یعنی، نظام روابط بین المللی عاملی است در ادامه وضعیت پرمخاطره این کشور.
شرایط جغرافیای افغانستان و ساز و کارهای شکل گرفته تاریخی درگیری های بین افغانی، سرزمین این کشور را به یکی از مهم ترین مناطق جهان جهت اعمال اختلافات ژیوپولیتیکی مبدل ساخته است. مهم ترین بازیگر درگیری های داخلی این کشور ایالات متحده امریکا بود که می توانست اجرای وظایف استراتیژیک خود را به قسمت های زیادی از موضوعات سیاسی- نظامی محلی واگذار کند. گاهی اوقات از جنگ های نیابتی به عنوان« جنگ های نیابتی» یاد می شود و بدون شک روابط «اعتماد» یک شبکه بزرگ در سراسر منطقه است.
دستمایه قابل توجهی از قشر بزرگ اجتماعی عمدتا شهری افغانستان، تحت نفوذ امریکا هستند که در دهه های گذشته تحصیل کرده گان این کشور و جهان بینی امریکایی را پذیرفته اند. تأثیر غیرمستقیم این نیروها را می توان به جمعیت هایی که حامیان سکولارمی باشند نسبت داد (لایه ای کم تعداد نیز از حامیان روند سکورالیزم که در اتحاد شوروی تحصیل کرده اند و یا با ساختار اجتماعی کشور شوراها در تعامل بودند وجود دارد).
طی مدت حضور ارتش و ساختارهای ویژه ایالات متحده امریکا در افغانستان، شمار زیادی از شرکت های مختلف نظامی خصوصی ایجاد گردید. این شرکت ها را می توان به دو دسته تا حدی متعارف تقسیم بندی کرد:
- شرکت هایی که تحت نظارت یا مدل « بلک واتر» معروف گشته اند. پس از رسوایی های مربوط به فعالیت این شرکت ها در عراق، شرکت های جدید در افغانستان از شهروندان محلی عضوگیری شده اند که اکثر آنها تا ماه اگست۲۰۲۱ ترسایی برای پنتاگون و متحدان امریکا کار می کردند. اطلاعات در باره افراد این شرکت ها نسبتاً کمیاب است. تنها به تعداد بالای مشارکت پشتون های افغانستان، خصوصا از گروه قبیله ای درانی (عمدتا ایالات شرقی)، همچنین به حضور ترک زبانان ازبک و ترکمن ها می توان اشاره کرد. در این شرکت ها از مشارکت تاجیک ها و هزاره ها خبری در دسترس نیست.
- شرکت های خصوصی ایجاد شده توسط گروههای سیاسی (عمدتا قومی) افغان بر اساس واحد های نظامی دهه ۱۹۹۰ ایجاد شد ( افرادی که عموما با درجات مختلف اخیراً با کمک ایالات متحده امریکا جان سالم بدر بردند). در میان آنان گروههایی وجود دارند که از اهالی پنجشیر هستند و عده زیادی از آنها هم در میان شرکت کنندهیگان واحد های مجاهدین ائتلاف شمال سابق یا بستگان و هم محلی های آنان می باشند (ولایات پنجشیر و پروان، سالنگ و بغلان). تعداد بسیاری از سیاستمدارانی که مسوولیت این نیروها را بر عهده دارند تحت کنترول سازمان های مختلف امریکایی قرار دارند و قادر اند وظایفی را که غیرمستقیم توسط نماینده گان امریکا تعیین می شود انجام دهند. از جمله این افراد امراله صالح، معاون سابق رییس جمهور که از سه دهه قبل برای سرویس های اطلاعاتی امریکا کار می کرد، همینطور از نظامیان و نماینده گان عالیرتبه پیشین از آن جمله رییس سازمان امنیت و وزیر دفاع این کشور می توان نام برد.
یکی دیگر از ابزارهای جنگ نیابتی امریکا، گروههای نظامی قومی- سیاسی، در مقام نخست، حزب تاجیک « جمعیت اسلامی افغانستان » و « جنبش ملی اسلامی افغانستان » عبدالرشید دوستم ازبک را باید نام برد.
عدم مقاومت و انفعال این گروه ها در بهار و تابستان سال ۲۰۲۱ ترسایی به این مفهوم نبود که این نیروها توان و مقابله نظامی را با طالبان نداشته اند، بلکه به توصیه امریکایی ها جهت عدم مقاومت، تفنگ ها را به سوی طالبان نشانه نگرفتند. به استثنای هزاره های شیعه، سیاستمداران کنونی افغانستان، چه در درون و چه در تبعید، بر روی سیاست های امریکا و متحدانش مانند ترکیه متمرکز شدهاند و تحت کنترول آن هستند. به همین مناسبت جوامع سلسله مراتبی موجود همواره با تابعیت از رهبران اصلی خودی بسیج می شوند تا وظایف خاصی را که مورد نظر رهبران خود و متولیان امریکایی آنان هستند انجام دهند.
بخش های قابل توجهی از پرسونل نظامی ارتش سابق (افسران جز و بلند پایه و درجه داران) را هم می توان به ذخایر داشته های نیابتی امریکا، به ویژه نیروهای ویژه عملیاتی ارتش ملی افغانستان به حساب آورد. قطعات زیادی از نیروهای اردوی سابق در خارج از افغانستان بطور سازماندهی شده در امارات متحده عربی و تحت کنترول و آموزش نظامی ارتش امریکا قرار دارند.
باید به نکته ای که حایز اهمیت اساسی است توجه داشت که منافع ایالات متحده امریکا و تعدادی از متحدین آن که ابزارهای مشابه و سایر امکانات تأثیر گذاری بر افغانستان را دارا می باشند، با عزم حفظ درگیری در این کشور و انتقال بی ثباتی به کشورهای همسایه است. بنابراین نمی توان از خروج نیروهای نظامی آمریکا و متحدین این کشور از افغانستان به عنوان شکست، یا شکست استراتیژی صحبت به میان آورد.
سیاست ایالات متحده در باره افغانستان و سیاست منطقه ای آن، به احتمال زیاد به شکل های کم هزینه تر اما در موارد بیشتر موثر ادامه خواهد یافت. ایالات متحده امریکا حضور خود در ساختارهای نیابتی افغانستان را که شامل جبهه مقاومت ملی پنجشیر، داعش و سایر ساختارهای تروریستی مشابه می باشند، به شکل نهفته و مخفی حفظ خواهد کرد!
منبع : راشیا تودی
بامـداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۱ـ ۱۴۱۲
Copyright ©bamdaad 2021

قرنطین ها، زنجیرههای تامین در حال فروپاشی، مصرف کننده گان پریشان و همه گیری کووید۱۹ رکود اقتصادی عظیمی را در سراسر جهان به همراه داشته است. با این حال، یک بخش ثابت کرده از این ویروس مصوون است، صنعت تسلیحات!
این را تازه ترین گزارش موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم، «سیپری» (SIPRI) درباره صد تولید کننده بزرگ اسلحه در جهان تایید می کند. به گزارش دویچه وله، الکساندرا مارک شتاینر، محقق سیپری به دویچه وله گفت او به ویژه از دادههای سال ۲۰۲۰ ترسایی یعنی سال اول همه گیری کرونا، شگفت زده شده است. او گفت: گرچه صندوق بینالمللی پول انقباض اقتصادی جهانی را ۳.۱ درصد اعلام کرد، اما شاهد بودیم فروش تسلیحات این صد شرکت برتر با وجود این افزایش یافته است. ما شاهد افزایش کلی ۱.۳ درصدی بودیم. فروش صد تولید کننده اصلی اسلحه در سال ۲۰۲۰ بالغ بر ۵۳۱ میلیارد دلار (۴۶۹ میلیارد ایرو) بود که بیشتر از تولید اقتصادی بلجیم شد. حدود ۵۴ درصد از این میزان، متعلق به ۴۱ شرکت امریکایی در فهرست صد شرکت اصلی سیپری است. شرکت های اصلی در این صنعت مستقر در ایالات متحده هستند؛ لاکهید مارتین به تنهایی بیش از ۵۸ میلیارد دلار سیستم های تسلیحاتی در سال گذشته فروخت، مبلغی بیشتر از تولید ناخالص داخلی لیتوانیا.
لابی گری موثر
شرکت های بزرگ از قدرت سیاسی هم برخوردارند. مارکوس بایر، دانشمند علوم سیاسی در مرکز بینالمللی ببن برای مطالعات تعارض (BICC) می گوید شرکت های تسلیحاتی عمدا اعمال نفوذ می کنند. او با استناد به گزارشی از سازمان غیردولتی امریکایی اسناد باز می گوید: « شرکتهای دفاعی سالانه میلیونها دلار برای لابی کردن سیاست مداران و کمک های مالی به کمپاین های آنها خرج می کنند. در دو دهه گذشته، شبکه گسترده لابی گران و کمک کننده گان آنها ۲۸۵ میلیون دلار به کمپاینها و ۲.۵ میلیارد دلار در لابی کردن هزینهها برای تاثیرگذاری بر سیاست دفاعی کمک کردهاند ».
الکساندرا مارک شتاینر توضیح می دهد وزارت دفاع ایالات متحده امریکا حمایت هدفمندی را از صنعت تسلیحات در طول همه گیری انجام داد. او ادامه داد: بهعنوان مثال آنها اطمینان حاصل کردند که کارکنان شرکت های دفاعی تا حد زیادی از دستورات ماندن در خانه معاف هستند. از طرف دیگر، دستوراتی وجود داشت که تنظیم شده بود تا کمی زودتر وجوه به شرکتها منتقل شود.
سیمون ویسوتزکی نیز ارقام جدید سیپری را بررسی کرده است. او که یک کارشناس کنترول تسلیحات در موسسه تحقیقات صلح فرانکفورت (PRIF) است، به ویژه از « این واقعیت که شرکت های تسلیحاتی از جنوب جهانی اهمیت فزاینده ای پیدا می کنند » شگفت زده شد. ویسوتزکی به طور خاص به هند اشاره می کند، این کشور دارای سه شرکت در صد شرکت اصلی است که مجموع فروش آنها ۱.۲ درصد است، هم تراز با کوریا جنوبی. با اینحال، سلاح های بسیار بیشتری از کارخانه های همسایه شمالی هند یعنی چین خارج می شوند. سیپری از سال ۲۰۱۵ ترسایی با وجود مشکلات فراوان در زمینه شفافیت، شرکت های چینی را در مطالعات خود گنجانده است. پنج شرکت چینی موجود در فهرست از برنامه نوسازی ارتش چین سود می برند و محموله های آنها اکنون ۱۳ درصد از فروش صد شرکت برتر را تشکیل می دهد. مارک شتاینر با نگاهی به آمارهای چین اشاره می کند: « این شرکت ها روی چیزی که ادغام نظامی-غیرنظامی نامیده میشود، سرمایه گذاری می کنند».
روسیه جا می ماند
در کنار فرانسه، بیشترین کاهش در فروش تسلیحات متعلق به روسیه است. ۹ شرکت روسی موجود در این فهرست، سال گذشته ۶.۵ درصد سلاح کمتری نسبت به سال ۲۰۱۹ ترسایی فروختند. مارکوس بایر معتقد است این کاهش به تنها پنج درصد از کل فروش صد شرکت برتر، مستقیما به هند و چین مربوط می شود که کارخانه های تسلیحاتی خود را توسعه دادهاند. هر دو کشور قبلا خریداران بزرگ تسلیحات روسیه بودند. صنعت تسلیحات اروپا در مجموع ۲۱ درصد از فروش صد مورد اصلی را در سیپری دارد. در سال ۲۰۲۰، ۲۶ شرکت اروپایی فهرست شده، ۱۰۹ میلیارد دلار تسلیحات فروخته اند. چهار شرکت تسلیحاتی کاملا المانی فقط کمتر از ۹ میلیارد دلار از این کل را به خود اختصاص دادهاند. همچنین شرکت هایی فرا اروپایی مانند ایرباس وجود دارند که معاملاتی تسلیحاتی به ارزش تقریبا ۱۲ میلیارد ایرو انجام دادهاند، پنج درصد بیشتر از سال ۲۰۱۹. اروپا به طور فزایندهای به سرمایه گذاری های مشترک مانند این متکی است. براساس گزارش دوشنبه سیپری، بزرگ ترین شرکت های تسلیحاتی جهان تا حد زیادی از رکود اقتصادی ناشی از کرونا اجتناب کرده و در سال گذشته میلادی برای ششمین سال متوالی رشد سود را ثبت کردند. دولت ها در سراسر جهان به خرید تسلیحات در طول همه گیری ادامه دادند و برخی هم اقداماتی را برای کمک به شرکت های بزرگ تسلیحاتی خود تصویب کردند. پنج شرکت برتر تسلیحاتی همه گی از ایالات متحده بودند، لاکهید مارتین که جت های جنگنده اف-۳۵ و انواع موشک ها را جز پرفروش ترین های خود می داند، با فروش ۵۸.۲ میلیارد دلار ،جایگاه اول خود را تثبیت کرد. شرکت انگلیسی بیایای سیستمز در جایگاه ششم، شرکتی اروپایی است که بالاترین جایگاه را درست پیش از سه گروه چینی به خود اختصاص داد.
در لیست ۱۰۰ شرکت برتر اسلحه سازی دنیا سه شرکت اسراییلی نیز قرار دارند که مجموع فروش اسلحه آنها در سال ۲۰۲۰ ترسایی ده میلیارد دلار بوده است. این میزان تقریبا برابر است با فروش پنج شرکت جاپانی که در لیست سیپری قرار دارند.
کنسرنهای اسلحه سازی در کشور هند نیز در لیست ۱۰۰ شرکت برتر دنیا هستند و فروش آنها در سال ۲۰۲۰ نسبت به سال قبل رشدی ۱.۷ درصدی داشته است. این رشد بیش از هرچیز به این دلیل است که دولت هند در سال ۲۰۲۰ ترسایی ممنوعیت تدریجی واردات انواع خاصی از تسلیحات را به منظور تقویت تولید داخلی اجرایی کرد.
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۰۹۱۲
Copyright ©bamdaad 2021
گزارشی در مورد رخدادهای سیاسی ـ نظامی کشور:
سقوط کابل ، روایت روزهای آخر جمهوریت

ماتیو آیکینز، گزارشگر آزاد که برای نیویورک تایمز می نویسد، گزارش بلندی را درباره چگونگی سقوط کابل و فرار سیاست مداران افغانستان نوشته است. به گزارش ایندیپندنت، آیکینز گزارش خود را از ماه جولای، یک ماه قبل از سقوط کابل روایت می کند. به باور آیکینز بخش زیادی از سیاست مداران افغان فکر می کردند امکان اینکه افغانستان ظرف شش ماه پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان سقوط کند، وجود ندارد. با وجود فساد و تعصب در حکومت، همه باور داشتند که در مواجهه با طالبان، نیروهای افغان متحد با هم علیه آنان خواهند جنگید، چیزی که خیل سریع مشخص شد وجود ندارد.
با امضای توافق صلح میان امریکا و طالبان در فبروری ۲۰۲۰ ترسایی گروه طالبان تقریبا دولت افغانستان را دور زد. آنان نیازی نداشتند تا مذاکره هم زمان با دولت افغانستان را که از دید آنان یک رژیم دست نشانده بود، به پیش ببرند. با آغاز پیشروی طالبان به سوی شهرهای بزرگ، تعدادی از سیاست مداران چه در داخل و چه در بیرون حلقه قدرت، فاصله خود را با حکومت غنی بیشتر کردند. آنان می دانستند که در روند فعلی سیاسی، اشرف غنی دیگر وجود نخواهد داشت. غنی نیز متوجه این موضوع شده بود و به همین دلیل برای برنامه های صلح بن بست های مختلف ایجاد می کرد.
طالبان به ویژه شبکه حقانی نیز با تعدادی از مقام های دولت و سیاست مداران بیرون از دولت ارتباط گرفته بود و آنان به گفته خلیل حقانی پیش از پیش به طالبان تسلیم شده بودند. فساد باعث شده بود هیچ کسی متوجه خالی شدن پایگاههای نظامی از سربازان جنگی نشود و در واقعیت کمتر از یک سوم نیروها در اختیار دولت بود. اعتماد بیش از حد حکومت غنی بر نیروهای موسوم به قطعات صفری (نیروهای ویژه امنیت ملی) باعث شد ارتش افغانستان همچنان در دست جنرال های فاسد باقی بماند و در نتیجه در زمان پیشروی طالبان به سوی شهرها، بدون درگیری سلاح های خود را به طالبان تسلیم کردند. با سقوط شهرهایی مثل هرات، بلخ و قندهار، به نظر می رسید اشرف غنی متقاعد شده بود که نمی تواند بیشتر از این در مقابل طالبان مقاومت کند. او جمع بزرگی از سیاست مداران افغان را به ارگ خواست با آنان گفت وگو کند ، درحالی که همان روز، امرالله صالح، معاون اول غنی، خود را به پنجشیر رسانده بود، او زودتر از هرکس دیگر متوجه سقوط کابل شده بود.
ماتیو ایکینز می گوید چند شب پیش از سقوط ، به میهمانی یکی از مقام های دولت به وزیر اکبرخان رفته بود. آنجا ناگهان شایعه شد که امریکا فرودگاه کابل را به روی پروازهای تجاری خواهد بست، زیرا روند تخلیه را آغاز می کند. به گفته ایکینز، ناگهان همه افرادی که در این میهمانی بودند و از مقام های دولت به شمار می رفتند، به سمت موبایل های خود هجوم بردند و درصدد ریزرف تکت برای خروج از افغانستان برآمدند، درحالیکه سفر مقام های دولت به بیرون از افغانستان ممنوع شده بود. پس از آن با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا، درباره انتقال قدرت به صورت نرم به طالبان گفت وگو کرد اما همان شب شهر مزارشریف هم سقوط کرد. مارشال دوستم و عطا محمد نور که ادعا داشتند شمال را به قبرستان طالبان تبدیل خواهند کرد، به سمت ازبکستان فرار کردند. جاوید کوتوال، رییس دفتر اکرم خپلواک، مشاور رییس جمهوری، از پنجره اتاقش عکسی از اشرف غنی در حال کتاب خواندن گرفته بود. او بعداْ دید که حمدالله محب، مشاور شورای امنیت افغانستان، با یک عرب به نزد غنی آمد. این دیدار در برنامه روزانه غنی درج نشده بود. فرد عرب سیف نام داشت که از دوستان محب بود و با اهل قدرت آشنایی زیادی داشت. به نظر می رسد این عرب پیام مقام های امارات مبنی بر انتقال رییس جمهوری با یک پرواز چارتر را به او رسانده باشد.
حوالی ساعت ۱۱، صدای فیر در نزدیکی ارگ به گوش رسید. منشأ این تیراندازی مشخص نشد، اما باعث شد نیروهای ویژه محافظت رییس جمهوری، سریع کارمندان ارگ را از محل کارشان خارج کنند. هرچند در همین لحظات، متین بیک، رییس دفتر اشرف غنی، در توییترش نوشته بود که اوضاع تحت کنترول است، اما محب آماده فرار می شد. ماتیو ایکینز می گوید محب بعداْ به او نوشته بود که خلیل حقانی با او تماس گرفته و از او خواسته بود تسلیم شود.
با فرار غنی هرج ومرج در کابل شکل گرفت و اکثریت سیاست مداران به حامد کرزی رجوع کردند تا کنترول اوضاع را در دست بگیرد، اما کرزی از این مساله امتناع کرد. در همین زمان در دوحه، زلمی خلیل زاد، نماینده امریکا، همراه با فرانک مکنزی رییس سنتکام، از ملابرادر، نماینده طالبان در مذاکرات خواسته بود در شعاع ۳۰ کیلومتری از مرکز کابل حضور نداشته باشند، اما ملابرادر با این طرح مخالفت کرده و گفته بود نیروهای امنیتی قرارگاه های خود را ترک کردهاند. حوالی ساعت شش ونیم شب طالبان اعلان کردند که وارد کابل شده اند. آنان برای ورود به کابل آماده نبودند و فکر می کردند دو هفته ای در اطراف کابل خواهند ماند. گفته می شود طالبان با کمتر از هزار نفر وارد شهر کابل شدند، شهری که بیش از ۱۰ هزار نیروی امنیتی در خود داشت. بخش چهارم این گزارش طویل ماتیو ایکینز، به روزگار پس از جمهوریت اختصاص دارد. او می گوید هرچند رهبری طالبان، عفو عمومی را اعلان کرد، اما این مساله باعث نشد جنگجویان این گروه افراد را نکشند. او از قتل های مرموز در قندهار و دیگر نقاط افغانستان خبر می دهد، ربودن افراد و گم شدن آنان و اینکه مردم هنوز از طالبان می ترسند./ شرق
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۱۴۱۲
Copyright ©bamdaad 2021
همه تهدید به جنگ داخلی میکنند

محمد ولـی
دولت جدید افغانستان طی حدود چهارماه تشکیل آن در تنگنای فشار دو گانه جهانی قرار گرفته است ، غرب و امریکا بصورت دوامدار بر فشارهای سیاسی ، تبلیغاتی و اقتصادی پرداخته حمایه گران شرقی دولت چون روسیه ، چین ، پاکستان و قسماْ ایران با بازی کج دار ومریز با اینکه موقف صریح مخالف رژیم ندارند تهدید به جنگ داخلی میکنند . منجمله شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان در پیش در آمد کنفرانس کشورهای اسلامی در اسلام آباد در مورد افغانستان سخن از جنگ داخلی زد . این بیانیه در حقیقت تهدید به افغانستان نه ، بلکه هوشدار به جهان است که اگر رژیم را حمایت نکنند ، کمک های مالی وبشری ننمایند ، آنرا برسمیت نشناسند کشور دربحران های اقتصادی ، اجتماعی ، بحرانات بانکی فرو رفته باعث اوج گیری نارضایتی مردم ودر نهایت توسل به قوه قهریه و جنگ داخلی میگردد ، او از بحران مهاجرت های ناشی ازین جنگ اخطار داده جهان را تهدید به توسعه بی سابقه مهاجرت نمود .
سوال اینجاست که پاکستان میتواند دایه شیرین تر از مادر برای افغانها باشد ؟
اگر سردمداران پاکستان شب و روز و چپ و راست دم ازغمخواری با افغانها بزنند هیچ افغان اگاه از تاریخ تاسیس تا اکنون پاکستان نمیتواند به این غمخواری باور کند ، زیرا آنها ویرانی ملک شانرا با بربادی قوای مسلح بحیث حامی سرزمین و ناموس شان از یاد نمی برند و خوب میدانند که در استراتیژی پاکستان چیزی جز بربادی افغانستان وجود ندارد .
پیشگویی جنگ داخلی افغانستان توسط قریشی بزعم خودش تهدید جهان به بحرانات ناشی از آن بوده میخواهد پس از چهار ماه لابیگری بی نتیجه به سیاست تخویف و تهدید بپردازد ، این بلند پروازی پاکستان قطعآ با حالت موجود و وضعیت افغانها تطابق نمی کند ، گرچه دست استخبارات خارجی در طول چهار دهه اخیر به شدت در امور افغانستان دراز شده است و میتواند با اغواگری و ایجاد تشنجات و ماجراجویی توسط اجنتان شان عمل کرده این بار بحران اجتماعی و مالی و اقتصادی را مایه تبلیغاتی قرار دهد اما حوادث چهل ساله شیمه هر نوع عکس العمل قهری و مسلحانه را از مردم گرفته است ، مردم جنگ و اثرات انرا با گوشت وپوست و استخوان خود وزن وفرزند خود درک کرده است که دیگر حاضر به باز کشایی صفحه جدید جنگی در کشور نمی باشد ولو که خارجی ها به این آتش پطرول بریزند ، آنها نتیجه ای بدست نمی آورند چنانچه در طول بیست نیاوردند .
فقر ، گرسنگی ، بی خانگی ، مهاجرت ها، بی دوایی ، بیکاری وده ها مصیبت دیگر در حق مردم بیداد میکند ، پاکستان و کشورهای شریر و بد نیت نسبت به افغانستان نباید از این عوامل برای پیشبرد اهداف خود شان استفاده جویی کنند .
اهل خبره ، تحلیلگران و اگاهان امور بین المللی در تحلیل هایشان در تلویزیونها ، رادیوها و نوشتار ها همه بر تغیر موقف حاکمیت جدید تاکید میورزند و پیوسته میگویند باید حالت مشروعیت متکی بر قانونیت و رضایت مردم به میان آید ، معیارهای انکارناپذیر جهانی در امور دولتداری رعایت گردد تا شرایط برای برسمیت شناسی آماده شده جامعه افغانی از بحران خطرناک آغاز شده نجات یابد در غیر آن وضعیت موجود بهترین زمینه ها را برای پیشبرد کار استخبارات بیرونی اماده کرده خطرات جدی و حوادث غیر قابل پیشبینی را میتواند بر مردم تحمیل کند و سالهای سال مردم در زیر چنگال های خونین بازیگران جهانی و منطقه وی رنج بکشند و روی خوبی را نبینند .
چهار ماه توقف در امور اداری ، تعلیمی و تربیتی ، تولید و کار برای یک کشور پسا جنگ مدت کمی نیست در حالیکه پیشرفت وجود ندارد عقب روی به شدت محسوس است . بالاخره این ملت بیچاره وجنگ زده اعم از زن ومرد وطفل وجوان حق خوردن ، زنده گی کردن ، درس خواندن ، صحتمند بودن را دارد یانه ؟ چرا با پافشاری روی اصول یک روند فکری این حق طبیعی از مردم گرفته شود ؟ حال مردم و وضع کشور مقتضی آنست تا در سیاست های پیش گرفته شده بخصوص سیاست های ضیق دوره جنگی خاتمه داده شده دولت داری بر حد اقل معیارهای معاصر جهان با اشتراک وسیع و فعال همه طیف های اجتماعی ، قومی و مذهبی کشور نه در وجود یک تنظیم بلکه در وجود خط مشی های متنوع و کثرت گرا عیار گردد . این به معنا عقبگرد به حکومت های فساد زده و عاملان مزدور آنها نمی باشد.
بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۹۱۲
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021