اندیشه و دیدگاه دیگران پیرامون رخدادهای افغانستان:
چرا ایالات متحده امریکا درافغانستان با شکست مواجه شد؟
عملیات درازنظامی بیست ساله ایالات متحده امریکا و متحدین آن در افغانستان با شکست سنگین و بدنامی دردناک به فرجام میرسد. دلایل این شکست که برخی از آنها قابل اجتناب بود فراوان است .
زمانی که ارتش ایالات متحده امریکا درخزان سال ۲۰۰۱ م ، پس از حمله تروریستی یازدهم سپتامبر به افغانستان هجوم آورد و درمدت چند هفته کوتاه طالبان را که به اسامه بن لادن پناه داده و از تسلیمدهی وی ابا ورزیده بودند ، بدور راند، هیچکسی حساب نمیکرد که این جنگ در حدود بیست سال دوام کند و با پیروزی اسلامیست های رادیکال بر ابرقدرت جهانی ، ایالات متحده و متحدین ناتوی وی خاتمه پیدا کند . چگونه این امر بوقوع پیوست ؟ شکست در افغانستان مانند بسیاری از رویداد های تاریخی دیگر، چنانچه مورخین میگویند دارای علل متعدد و ظهور یافته در زمان واحد می باشد . دراینجا از مهمترین عوامل به گونه کوتاه تذکر بعمل می آید :
نقش خرابکارانه پاکستان
پاکستان از مدت ها بدینسو در روی کاغذ متحد ایالات متحده امریکا بود و میلیاردها دالر کمک اقتصادی و نظامی دریافت می نمود . اما اسلام آباد در معضل افغانستان دشمن امریکا بود تا دوست وی . طالبان که در پاکستان اساسگذاری شده بودند پس از سقوط خود در سال ۲۰۰۱ م به آنکشور عقب نشینی کردند و از آنجا به عملیات خود ادامه دادند .حکومت های پاکستان نگران آن بودند که دشمن قسم خورده آنان یعنی هند در افغانستان نفوذ کند . از این رو آنها مانع حکومت های افغانستان درهمه جا گردیدند . پیش از همه سازمان استخبارات نظامی پاکستان( آی اس آی ) دارای نقش مشکوک بود و حتا در زمانیکه طالبان پاکستانی در پاکستان حملات تروریستی خونین را انجام میدادند بازهم این سازمان در پهلوی اسلامیزم رادیکال طالبان قرار داشت . طالبان هیچگاهی بدون پشتیبانی این همسایه مهم افغانستان قدرت را به این آسانی تصرف کرده نمی توانستند . ایالات متحده امریکا بر پاکستان فشار کافی وارد نکرد زیرا هراس داشت که این فشار باعث بروز مناقشات درونی در آن کشور گردیده و این قدرت اتومی را بی ثبات خواهد ساخت .
انحراف در نتیجه جنگ عراق
رییس جمهور ایالات متحده امریکا ، جورج بوش بتاریخ اول ماه می ۲۰۰۳ م ختم جنگ عراق را اعلام نمود . قوای امریکایی در ماه مارچ همین سال به عراق حمله نموده بودند . این جنگ بر خلاف جنگ در افغانستان نه تنها حامیانی ، بل مخالفانی نیز در میان متحدین غرب داشت . علل جنگ ساختگی مینمود و ساختگی هم بود. از این رو جورج بوش نمی توانست اختیاراتی را از سوی شورای امنیت ملل متحد بدست آورد . عملیات ایالات متحده در عراق نه تنها در سطح بین المللی ، بل به گونه خاص در خود ایالات متحده نیز با دیده انتقادی نگریسته میشد . پس از تابستان ۲۰۰۳ م وضع امنیتی عراق بدتر شد و القاعده که پیش از این در عراق حضور نداشت حملاتی را بر شیعه ها انجام داد تا جنگ داخلی را براه اندازد . حملات بر قوای ایالات متحده هم فزونی یافت و ایالات متحده ساحاتی را به نفع شورشیان از دست داد . در نوامبر ۲۰۰۴ م انتخابات ریاست جمهوری بر پا میشد ، از این رو وضع عراق را ماست مالی کردند و قوا را خارج نمودند . البته پس از انتخابات آنها را دوباره به عراق فرستادند و تعداد آنها را آفزایش دادند .منابع مالی هم به عراق سوق داده شد . در افغانستان هم نخستین نشانه های از حیات طالبان بمشاهده میرسید . اما از آنجایی که در عراق رویای پیشرفت امور بر وفق مراد در حال فروریختن بود باید این رویا درافغانستان به قوت خود باقی میماند ، زیرا در سال ۲۰۰۶ م انتخابات میا نی پارلمان برگزار می گردید .
قانون اساسی نامناسب
افغانستان از نگاه اتنیکی کشور متنوع است . جغرافیا و مردم نگاری آن چنان مینمایاند که گویا ساختارهای سیاسی بمثابه ساختارهای منطقی تبارز می یابند. هیچ یک از گروه های اتنیکی چون پشتون ها ، تاجیک ها ، هزاره ها ، ازبیک ها و دیگران در اکثریت سرتاسری قرار ندارد . اما آنها در مناطق بومی خود دارای اکثریت می باشند . قانون اساسی سال ۲۰۰۴ م خیلی مرکزگراست . کابل بر همه واحد های اداری تا کوچکترین آنها در دور افتاده ترین نقاط کشور حکومت می کرد و هیچگونه خود مختاری محدود محلی هم وجود نداشت . رییس جمهور انتخاب گردید ولی والی های ۳۴ ولایت انتخابی نبودند و کابل آنها را تعین مینمود .در پس امتناع از هر گونه فدرالیزم ، تصوراتی چون نظریه رییس جمهور حامد کرزی ( پشتون ) مبنی بر این امر وجود داشت که یک حکومت مرکزی قوی میتواند از فروپاشی دولت جلوگیری کند و جنگ سالاران پیشین را مهار نماید . پیآمد چنین قانون ، خصومت دایمی ( انتاگونیسم ) میان حکومت که خواسته های خود را به زور تحمیل مینمود ویا شکست میخورد و ولایات بود. همچنان مرکزگرایی ( سنترالیزم ) در درون قوه اجراییه که به رییس جمهور با وجود پیروزی ضعیف انتخاباتی قدرت کامل میداد به یک مشکل جدی مبدل گردیده بود . در نتیجه منازعات دوامدار پس از انتخابات که در زیر سایه اتهامات تقلب در انتخابات قرارداشت پستی ایجاد گردید که در قانون وجود نداشت. این پست چون مقام رییس اجراییه و چوکی نخست وزیر از درِ عقبی ایجاد گردید که صلاحیت آن هر گز فورمولبندی نشد . سیستم ریاستی همچنان موجب ارتقای پارلمانتاریزم نگردید .در فرجام دولت نفاق زده و فلج شده ضعیف باقی ماند و کسب قوت نکرد .
فساد و رشوه ستانی
ایالات متحده و شرکایش فساد را با خود به افغانستان نیآوردند .اما پس از سال ۲۰۰۳ م مبالغ سرسام آور پول های بین المللی همانند عراق به این کشور سرازیر شد که از آنها سیاست مداران متعددی بهره گرفتند .این نه تنها افغان ها بودند که از این پولها سرمایه دار شدند ، بل افغانستان برای تعدادی از شرکت های گماشته شده خارجی در اینجا ، مشاورین و اشخاص دیگر به معدن طلا مبدل گردیده بود. فساد نه تنها به پیشه نخبه گان افغانی مبدل گردید بل تمام جامعه به رشوه ستانی کشانیده شد. انجوهای خارجی سیستم های موازی به جامعه سنتی ایجاد کردند ، جاهای کار را عرضه داشتند و خدماتی را انجام دادند که برای قبولی آن ها در بعضی موارد پول می پرداختند . آنها به گونه نمونه برای تشویق رفتن دختران به مکتب به خانواده هایی آنها پول میدادند. برخلاف آنها طالبان و دولت قبلی آنها بمثابه نمونه اسلام واقعی پاک از فساد بودند .اما سیاست مداران فساد پیشه افغانی پس از ۲۰۰۱ م نیز گفتمان اسلامی را براه می انداختند تا تعلقیت خود را به سنت های مذهبی افغانی برجسته سازند.
سیاست مداران بی کفایت
نخستین رییس جمهور افغانستان پس از سقوط طالبان ، حامد کرزی در کنفرانس بُن در سال ۲۰۰۱ م از سوی نماینده گان سرشناس افغانی به حیث رییس اولین اداره انتقالی تعین شد ، اما در افغانستان او را بمثابه دست نشانده ایالات متحده امریکا میدانستند.
درباره انتخابات نخست در سال ۲۰۰۴ م که کرزی در ۲۱ ولایت از جمله ۳۴ ولایت برنده شناخته شد و این امر چیزی برجسته نبود شایعاتی مبنی بر تقلب به گوش میرسید . در سال ۲۰۰۹ م تقلب انتخاباتی در همه جا شنیده میشد ولی او باز هم تا سال ۲۰۱۴ م به حیث رییس جمهور باقی ماند .این مساله در باره خلف او ، اشرف غنی نیز صدق میکند. انتخابات سال ۲۰۱۹ م که در آن حریف انتخاباتی وی ، عبدالله عبدالله هم خود را برنده اعلام نمود منجر به بحران دولتی گردید. این بحران با سازش های نا درست حل گردید ، مگر هر دو رییس جمهور نتوانستند مشروعیت سرتاسری کسب کنند.
کمک های اقتصادی نادرست
تنها بخش ناچیزی ازمبلغ دوعشاریه سه بلیون دالری که ایالات متحده امریکا در مدت بیست سال در افغانستان به مصرف رسانید صرف پروژه های مدنی چون زیرساخت ها ، آموزش ، اداره و یا توسعه اقتصادی گردید . جان سوپکو ، بازرس اختصاصی ایالات متحده این برنامه از مبلغ ۸۶ میلیارد یورو سخن می گوید . این مبلغ برای کشورعقب مانده ای که به همه چیز نیاز داشت خیلی کم بود. گذشته از این بخش زیادی از این پول هم دزدی و ضایع شد، زیرا مقامات ایالات متحده و اعانه دهنده گان بین المللی این وسایل مالی را در اختیار موسسات محلی قراردادند و ازچگونگی مصرف انها کنترول نکردند. پروژه های ایالات متحده هم ناقص بودند. پول زیادی برای برنامه ضد مواد مخدر که باید از زرع تریاک جلوگیری میکرد به مصرف رسید . این مصارفات همه بیهوده و بی نتیجه بود. زرع لوبیای سویا در شمال افغانستان با میلیون ها دالر تشویق گردید، در حالیکه زمین و اقلیم برای کشت آن مساعد نبود .
جوویل برینکلی ، ژورنالیست امریکایی در سال ۲۰۱۱م برنامه کمکی ایالات متحده را « ظرف بدون قاعده یا پُر نا شدنی» ( بیهوده ــ م ) خواند . بسیاری از چیزهای که به طور واقعی ساخته شده بودند ، دوباره در نتیجه جنگ ویران گردیدند .
استراتیژی های غلط نظامی
ایالات متحده امریکا در سال ۲۰۰۱ م بخوبی میدانست که جنگ قوای مسلح منظم در برابر ارتش چریکی تا چه اندازه دشوار است. اما با وجود آنهم درس های ویتنام و جاهای دیگر رافراموش نمود . اسلحه ثقیل و تکنالوژی پیشرفته در نبرد با طالبان چندان موثریت نداشت. ارتش ایالات متحده امریکا پس از قتل اسامه بن لادن در سال ۲۰۱۱ م عملیات نظامی خویش را هرچه بیشتر محدود ساخت و پس از سال ۲۰۱۵ م مصروف تربیت و تجهیز ارتش افغانستان گردید. اردوی افغانستان نمی توانست از اسلحه بغرنج امریکایی استفاده کند. جنگ ایالات متحده ازهمین هنگام به بعد از طریق هوا صورت میگرفت . اما بسیاری از حملات طیارات بی پیلوت علیه طالبان در نقاط دورافتاده اکثراْموجب کشتار مردمان ملکی میگردید . این امرخشم فزاینده نسبت به ایالات متحده و متحدینش و هوا داری از طالبان را برمی انگیخت .
شکست ترامپ در دوحه
دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده امریکا بعد از سال ۲۰۱۷ م قوای خود را درافغانستان اندکی افزایش داد، ولی هیچگاه پنهان نکرد که خواهان پایان بخشیدن فعالیت های ایالات متحده امریکا در افغانستان است .او زلمی خلیلزاد را که سفیر امریکا در دوران رییس جمهور جورج بوش در کابل بود بار دیگر فراخواند تا بمثابه متولد افغاستان و موظف خاص ایالات متحده با طالبان قراری را آماده بسازد که براساس آن پس از خروج ایالات متحده امریکا ، از بقدرت رسیدن غیر قابل کنترول و مجدد طالبان یعنی چیزیکه اکنون رخداده است جلو گیری شود. ترامپ پلان های خروج خود را مبتنی بر این نظر میدانست که با پیروزی بر القاعده وظیفه ایالات متحده درافغانستان بسر رسیده است . البته خلف وی ، جو بایدن نیز از این نظر پیروی میکند . خلیل زاد در دوحه پایتخت قطر مذاکرات مقدماتی با طالبان را در ماه اکتوبر سال ۲۰۱۸ م انجام داد. مذاکرات منظم در جنوری سال ۲۰۱۹ م آغاز و در فبروری سال ۲۰۲۰ م به پایان رسید. ایالات متحده در اول به حکومت افغانستان در این مذاکرات راه نداد. جوهر قرارداد این بود که ایالات متحده از افغانستان خارج میشود، طالبان همه سازمان های تروریستی را از افغانستان بدور میسازند و با کابل به تشکیل یک حکومت مشترک خواهند پرداخت. بایدن قرارداد ترامپ را عملی نمود . طالبان در مدت مذاکره با ایالات متحده امریکا عمد تا درنتیجه آتش بس محفوظ بودند و توانستند نیرومندی نظامی و کنترول ارضی خود را در افغانستان توسعه دهند . مذاکره طالبان با ایالات متحده به آنها پرستیژ بزرگی را ببارآورد و اعتبار حکومت غنی را شدیدا کاهش داد .
خطا کاری های سازمان های استخباراتی
پایان عملیات ایالات متحده امریکا در افغانستان پیش از همه یک شکست سازمان های استخباراتی است که قدرت دفاعی ارتش افغانستان را بی اندازه بالا و نیرومندی طالبان را پاهین میدانستند . هر چند که استخبارات از ماه ها بدینسو هوشدار میدادند که طالبان چه پیش و یا پس قدرت را خواهند گرفت ولی سرعت برهم خوردن حکومت غنی را کسی پیشگویی نمی کرد . آنچه که از نظر سازمان های استخباراتی به طور کل دورمانده بود عبارت بود از اینکه طالبان چگونه در ولایات با مقامات محلی و قوای نظامی به تسلیم شدن بدون جنگ توافق کرده بودند . ایالات متحده امریکا و ناتو بیشتر به ارزیابی های کابل اعتماد کردند، افراد آنها درجاییکه جنگ در آنجا فیصله میشد حضور نداشتند و معلومات دهنده گان خوب هم موجود نبودند..گزارشات بدبینانه دردفتر سالاری محبوس میشد و یا بخاطر حکومت افغانی سست و بی رنگ میگردید . طالبان خود از سرعت پیروزی خود در شگفت شدند . اینکه بایدن در ماه جولای با اطمینان اعلام نمود که فرو پاشی حکومت افغانستان تا اندازه زیاد از احتمال بدور است نباید صورت میگرفت.
خروج بدون پلان
کاخ سفید بنا بر پیشگویی های نادرست حساب می کرد که خروج مطابق پلان اجرا خواهد شد . نگرانی اساسی ارتش در آن بود که خروج گام به گام متباقی قوا ی ایالات متحده را در معرض خطر قرارخواهد داد. ازاین رو پایگاه هوایی مهم بگرام به طور ضربتی در ماه جولای بسته شد. صدور ویزه به کارمندان محلی بخاطررعایت حکومت غنی به تعویق انداخته شد. البته این دستگاه هراس داشت که خروج بهترین ها از هم فروپاشی حکومت را سرعت خواهد بخشید . پلان های عاجل برای حالات بد، یعنی پیروزی طالبان پیش از زمان خروج بتاریخ ۳۱ ماه اگست، طرح و تدوین نشده بود. در فرجام ایالات متحده امریکا افغانستان را با تصاویری ترک می کند که سقوط سایگون را در سال ۱۹۷۵م به یاد می آورد و به گونه ای که ده ها هزار نفر از کمک کننده گان وفادار را در خطر مرگ باقی میگذارد .
بر گرفته از شماره مورخ ۲۷ اگست ۲۰۲۱ م روزنامه استاندارد
برگرداننده : عمرمحسن زاده
بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۱۰۹
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
سوریه، پرونده جدید بین المللی اردن
پرونده سوریه یکی از محورهای اصلی تحرکات دیپلوماتیک فشرده رهبران اردن در مرحله اخیر بوده است و عمان به همراه مصر می کوشد سوریه را بار دیگر به اتحادیه عرب برگرداند.
ملک عبدالله دوم پادشاه اردن روز دوشنبه با ولادیمیر پوتین ، رییس جمهوری روسیه در مسکو دیدار و درباره پروندههای مختلفی از جمله مهم ترین آن یعنی پرونده بحران سوریه با او گفت وگو کرد.
به گزارش میدلایست نیوز، اردن که میزبان بیش از ۱،۳ میلیون پناهنده سوری است، می کوشد در پرونده سوریه تغییرات و تحولاتی ایجاد کند و ضمن کاهش تنشها در این کشور و مشارکت در پرونده پرسود بازسازی سوریه، خود را از بار سنگین پناهنده گان سوری رها کند؛ چراکه به گفته وزارت برنامه ریزی اردن، این کشور در سال جاری برای رتق وفتق امور این پناهنده گان به ۲،۴ میلیارد دلار پول نیاز دارد. درهمین رابطه، مسوولان سابق اردنی و کارشناسان سیاسی در گفت وگو با «عربی ۲۱ » تصریح کردند: دلیل دگرگونی در مواضع اردن در قبال سوریه به واقعیت های میدانی و تسلط دولت سوریه بر بخش اعظم خاک این کشور و تلاش عمان برای تأمین منافع اقتصادی خود در سایه بحران اقتصادی نفس گیر این کشور است.
ممدوح العبادی ، معاون سابق نخست وزیر اردن، دراین باره گفت: به مصلحت اردن است که روابط همهجانبه ای با سوریه داشته باشد، مواضع پیشین اردن در محاصره اقتصادی سوریه با بستن مرزها و واردات کالاها با هزینه گران تر بهخصوص با بالارفتن هزینه ترانزیت دریایی به کشور ضرر زیادی وارد کرد. او به «عربی ۲۱ » گفت: بستن مرزها با سوریه به معنای قتل اقتصادی اردن است.
صفحه جدید در مناسبات اردن و سوریه
روابط اردن و سوریه در سال ۲۰۱۱ میلادی در پی ناآرامیها در سوریه و اتهام زنی دمشق به عمان مبنی بر آموزش جنگجویان و تسلیح و تسهیل عبور جهادیها به سوریه رو به وخامت نهاد و با اخراج بهجت سلیمان ، سفیر سوریه در عمان در سال ۲۰۱۴ میلادی رسما قطع شد.
در همین ارتباط، ملک عبدالله در مصاحبه با روزنامه امریکایی واشنگتن پست در سال ۲۰۱۷ میلادی به طور ضمنی خواستار کناره گیری بشار اسد شد و گفت: منطق اقتضا می کند شخصی که با کشتار مردمش در ارتباط است، از صحنه خارج شود، اما پادشاه اردن بعدها در مصاحبه با شبکه سی ان ان امریکا گفت: بشار اسد و نظام سوریه برای مدتی طولانی پایدار هستند و باید گفت وگوهای هماهنگی با مقامات سوری داشته باشیم.
دراینمیان، بشیر الخصاونه ، صدراعظم اردن، از نقش این کشور و مصر برای بازگردان سوریه به اتحادیه عرب خبر داد و افزود: اردن و مصر و برخی کشورهای برادر خواهان بازگشتن سوریه به کرسی خود در اتحادیه عرب هستند، زیرا نبود سوریه کارساز نبود؛ چراکه با بازگشت دولت سوریه به اتحادیه عرب، نظام رسمی عربی در قالب این اتحادیه می تواند نشست ها و دیدارهای موثری میان مخالفان و دولت برگزار کند و زمینه بازگشت آواره گان و پناهنده گان به کشورشان را فراهم کند.
دیدار ملک عبدالله با پوتین
به گفته سمیح المعایطه ، وزیر اطلاع رسانی پیشین اردن، پرونده سوریه و راهکار سیاسی بحران این کشور در صدر گفت وگوهای ملک عبدالله و پوتین قرار داشت. المعایطه افزود: نگرش اردن به پرونده سوریه مبتنی بر تعامل با واقعیت میدانی این کشور و تسلط نظامی دمشق بر اغلب اراضی سوریه و کاهش قدرت مخالفان است، بنابراین مصر با توافق برخی کشورها از جمله مصر معتقد است که باید سوریه به اتحادیه عرب بازگردد و این بازگشت در درجه نخست به سود مصالح سیاسی اتحادیه عرب و منافع اقتصادی اردن است. او گفت: اردن نسبت به وضعیت امنیتی درعا پس از درگیریهای اخیر دولت سوریه و مخالفان نگران است همچنین می کوشد تا از طریق سوریه به لبنان برق صادر کند و امریکا هزینه این کار را متقبل خواهد شد.
حل وفصل پروندههای اختلافی
به گفته خالد الشنیکات ، رییس پیشین انجمن علوم سیاسی اردن، عمان می داند که پس از سیطره دولت سوریه بر بخش اعظم این کشور دیگر مساله تغییر نظام رنگ باخته است. همچنین اردن خسارت اقتصادی سنگینی بابت بحران سوریه متحمل شد و اکنون میزبان بیش از ۱،۳ میلیون پناهنده سوری است، به مصلحت اردن است که این پناهنده گان پس از ثبات وضعیت امنیتی به کشورشان بازگردند و این موضوع نیازمند حمایت روسیه است. الشنیکات گفت: اردن نسبت به تحولات درعا و ایجاد موج جدید آواره گان نگران است؛ بنابراین به طرفهای ذیربط اعمال فشار می کند تا مساله به صورت صلح آمیز حل وفصل شود./ش
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۲۴۰۸
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
باید مسوولیت تراژدی انسانی را بپذیریم
فرانک والتر اشتین مایر، رییس جمهوری المان گفت در این روزها شاهد یک تراژدی انسانی هستیم ه المان نیز باید در قبال آن مسوولیت بپذیرد.
رییس جمهوری المان از کاخ ریاست جمهوری بلوودیر برلین در مورد رویدادهای این روزهای افغانستان و سرگذشت مردم این کشور سخنانی ایراد کرد که متن کامل آن در وبگاه ریاست جمهوری در دسترس عموم قرارگرفته است.
به نقل از دویچه وله، فرانک والتر اشتاین مایر گفت: هیچ کس نمی تواند از کنار تصاویر اندوهناک از کابل و رویدادهای افغانستان بگذرد و بی تفاوت بماند. این وضعیت به ویژه برای تمام کسانی دردناک است که طی بیست سال گذشته برای یک زنده گی بهتر در این کشور کوشیدند و برای این هدف بارها از سلامت و حتا جان خود مایه گذاشتند، دردناک برای دهها هزار سرباز ارتش المان که در افغانستان خدمت کردند، دردناک برای وابسته گان افرادی که در این راه جان باختند.
اشتین مایر افزود: من اطمینان دارم که شهروندان المان در سراسر کشور در این ساعات به افغانستان و مردم این کشور فکر می کنند.
رییس جمهوری المان اظهار داشت: تصاویر حاکی از استیصال در میدان هوایی کابل برای حوزه سیاست غرب شرمآور است. به همین دلیل امروز باید در کنار کسانی قرار گیریم که با کار خود و حمایت هایی که از ما کردند، احساس وظیفه را در ما برمی انگیزند. المان باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا هموطنان خود و تمام افغان هایی را که سالیان دراز در کنار آنها بودند به مکانی امن برساند. از سوی دیگر، ما باید (به طور مشترک با هم پیمانان خود ) امکاناتی را بیابیم که حتا به کسانی کمک کنیم که اکنون در افغانستان در معرض تهدید خشونت و مرگ هستند ، از جمله بسیاری زنان شجاع این کشور.
اشتین مایر گفت: فروپاشی سریع دولت افغانستان و نیروهای نظامی آن و نیز دستیابی بدون مقاومت طالبان به حاکمیت، برای مدتهای مدید سایه خود را خواهد افکند. نافرجامی سالها تلاشهای ما با هدف ساختن یک جامعه باثبات و مقاوم، پرسشهای بنیادینی در رابطه با سیاست خارجی و فعالیت نظامی ما در گذشته و آینده ایجاد می کند. پرسش هایی تلخ که ما نباید در وهله نخست به سرعت، بلکه صادقانه و اساسی به آنها پاسخ گوییم.
رییس جمهوری المان در این رابطه افزود که به این پرسشهای بنیادین باید به طور مشترک با هم پیمانان غربی پاسخ داد: «زیرا بدون این هم پیمانی و همبستگی در این هم پیمانی، المان بیست سال پیش پا به خاک افغانستان نمی گذاشت. فعالیت المان، همانند فعالیت بسیاری کشورهای پیمان ناتو و کشورهای غربی در افغانستان را باید در چارچوب این هم پیمانی فهمید و ارزیابی کرد.»
فرانک والتر اشتین مایر گفت باید شاهد آن بود که « در این روزها یک تراژدی انسانی را تجربه می کنیم که از جمله ما نیز باید مسوولیت آن را بر خود هموار سازیم و یک نقطه عطف سیاسی را تجربه می کنیم که برای ما تکان دهنده است و جهان را دگرگون خواهد کرد.»
رییس جمهوری المان گفت، با این حال بسیار کسان هستند که هم امروز به این یقین رسیدهاند که غیر از این نمی توانست رخ دهد. اشتنیمایر افزود: « اما من جزو آنها نیستم.» او گفت، مسلم این است که این روزها، لحظاتی است اسفناک « برای تمام کسانی که برای یک افغانستان صلح آمیزتر و دموکراتیک تر خدمت کردند، کار کردند و رنج بردند، چه آنها که از المان بودند یا از میان هم پیمانان ما، اما به ویژه آنها که از میان جامعه افغانستان آمده بودند».
اشتین مایر تصریح کرد: «در این ساعات صدها سرباز المانی در عملیات به سر می برند تا انسان ها را به مکانی امن انتقال دهند. ما در این لحظه به کسانی فکر می کنیم که به حفاظت نیاز دارند و به آنهایی که به یاری آنها شتافته اند. ما امیدواریم که این زنان و مردان فداکار در امنیت کامل به المان بازگردند.
***
وزیر خارجه چین: آینده افغانستان به رفتار طالبان بستگی دارد
وزیر خارجه چین با تاکید بر اینکه طالبان پیام های مثبتی به جامعه بین المللی ارسال کرده اند، تاکید کرد که آینده افغانستان بستگی به رفتار این گروه و نحوه تعامل آنها با مردم دارد.
بنابر گزارش سی جی تی ان، وانگ یی وزیر خارجه چین طی سخنانی گفت که طالبان در جریان اظهارات اخیر خود، پیام های مثبتی به جهان خارج ارسال کردهاند.
بر اساس این گزارش، وزیر خارجه چین که این سخنان را در جریان مکالمه تیلفونی با همتای ترکیه ای خود، مولود چاوش اوغلو مطرح می کرد، ضمن تاکید بر اینکه آینده سیاسی افغانستان به عملکرد و سیاست های طالبان بستگی دارد، در واکنش به اظهارات سخنگوی طالبان مبنی بر تعهد این گروه برای حفاظت از سفارت ها و دفاتر دیپلوماتیک کشورهای خارجی در افغانستان و علاقمندی آنها به برقراری ارتباط با جامعه بینالمللی، گفت که پکن انتظار دارد این تعهدات در قالب سیاست ها و اقداماتی محکم به مرحله اجرا درآیند.
وزیر خارجه چین در این مکالمه تیلفونی تاکید کرد: اوضاع در افغانستان یک شبه تغییر کرده است و آنچه از این به بعد رخ خواهد داد، بستگی به سیاست طالبان دارد.
به گفته وی، در حال حاضر نکته کلیدی، یافتن راهی برای بازسازی افغانستان است که متناسب با شرایط ملی این کشور، مطابق با روند زمانه، و مورد درک و حمایت مردم افغانستان باشد.
وانگ یی افزود: برای انجام این کار، طالبان باید با تمام نیروهای تروریستی گسست آشکاری داشته باشند و برای سرکوب سازمان های تروریستی بینالمللی تعیین شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، از جمله جنبش اسلامی ترکستان شرقی، اقدامات لازم را انجام دهند.
***
فرانسه برای به رسمیت شناختن طالبان ۵ پیششرط تعیین کرد
فرانسه برای به رسمیت شناختن احتمالی رژیم طالبان در افغانستان پنج پیش شرط تعیین کرد.
ژان ایو لودریان، وزیر خارجه روز چهارشنبه ۱۸ اوگست (۲۷ اسد) در این باره گفت: « من می دانم که آنها تلاشهای زیادی برای کسب مشروعیت از سوی جامعه جهانی از خود نشان می دهند، اما اظهارنظر کردن اینجا و آن جا درباره احترام به حقوق زنان کافی نیست، باید اقدام عملی در این راستا صورت بگیرد.»
وزیر امور خارجه فرانسه درباره شروط تعیین شده گفت: « ابتدا طالبان باید اجازه خروج به افغانهایی بدهند که می خواهند از ترس این کشور را ترک کنند.
قدم دوم این است که نباید بگذارند افغانستان به پناهگاه تروریزم تبدیل شود و لازم است که این کار را به نحوی بسیار ملموس انجام دهند.
آنها باید همچنین بپذیرند که کمکهای بشردوستانه می تواند وارد خاک افغانستان شود،
به حقوق شهروندان به ویژه حقوق زنان احترام بگذارند و در نهایت
با یک دولت انتقالی موافقت کنند.»
وی گفت این شرایط لازمه به رسمیت شناخته شدن شدن حکومت آنان از سوی جامعه بین المللی است و پس از آن که این موارد تحقق یافتند، فرانسه بررسی خواهد کرد که چه گامی برخواهد داشت، اما به هر روی « این اقدامات باید انجام شوند و تا الان هم که انجام نشدهاند».
وزیر خارجه فرانسه در پاسخ به این سوال که اگر طالبان شروط را برآورده نکند، چه اتفاقی خواهد افتاد گفت: « در آن صورت آنان از جامعه جهانی طرد خواهند شد و باید در همان موقعیت مطرود سر کنند.»
پیشتر بوریس جانسون صدراعظم بریتانیا نیز در جریان یک سخنرانی تلویزیونی خواستار اتخاذ موضعی واحد در قبال تحولات افغانستان شده و اعلام کرده بود « نمی خواهیم کسی به طور دو جانبه طالبان را به رسمیت بشناسد». وی گفته بود که به رسمیت شناختن طالبان « منوط به رعایت حقوق بشر خواهد بود».
پس از دو دهه تلاش برای شکست طالبان، قدرتهای غربی اکنون بر سر دوراهی برای ارتباط با دولت بنیادگرای مستقر در کابل قرار دارند.
به نظر می رسد طالبان نسبت به حکمرانی دفعه پیشین خود، در حدفاصل سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ ترسایی با اقبال جهانی بیشتری مواجه است. روسیه، چین و ترکیه در نخستین موضع گیریهای خود از اظهار نظرهای مقامات طالبان استقبال کردهاند.
***
ترامپ: خاورمیانه را نابود کردیم و میلیونها نفر را کشتیم
رییس جمهور پیشین امریکا در مصاحبه ای تلویزیونی اذعان کرد: این بدترین تصمیم تاریخ کشور ما بوده است… وضعیت خاورمیانه در مقایسه با ۲۰ یا ۲۱ سال قبل بسیار بدتر شده است. این تصمیمی بسیار بسیار بد بود و برای ما تریلیون ها دلار هزینه داشت.
به گزارش خبرگزاری مهر، دونالد ترامپ، رییس جمهور پیشین امریکا در مصاحبه با شبکه تلویزیونی فاکس نیوز اعلام کرد: اکنون دوره وحشتناکی برای کشورمان است. فکر نمی کنم در اعصار مختلف، کشور ما تا این تحقیر شده باشد. نمی دانم اسم آن را شکست نظامی بگذاریم یا شکست روانی، اما تا اکنون چیزی شبیه به آنچه اینجا اتفاق افتاد، روی نداده بود. شما می توانید به زمان جیمی کارتر (رییس جمهور اسبق امریکا) و گروگانها (تسخیر لانه جاسوسی امریکا در ایران) برگردید که همه ما آن را مایه شرمساری بزرگ می دانستیم و ما را رونالد ریگان از آن ماجرا بیرون آورد، اما این موضوع (تحولات کنونی در افغانستان) به مراتب (از تسخیر لانه جاسوسی) بدتر است.
ترامپ در این باره ادامه داد: شما وضعیتی را شاهد هستید که هزاران هزار نفر از امریکایی ها و دیگر (اتباع کشورها) واقعاً در افغانستان گیر افتاده اند، وضعیت به گونه ای است که من نمی توانستم باور کنم چنین اتفاقی در حال روی دادن است. وقتی شما یک هواپیمای نظامی بزرگ را می بینید که مردم در تلاش بودند که از کنار آن و بال هایش سوار شوند و از افغانستان فرار کنند به دلیل ترس بسیار زیادی است که از شرایط موجود داشتند و تعدادی از آنها از ارتفاع خیلی زیاد از هواپیما پَرت شدند. وضعیت جاری (در افغانستان و ماجراهای متعاقب آن) هرگز قابل قیاس با بالگرد در ویتنام نیست و ما شاهد تحقیرآمیزترین دوره (تاریخ امریکا) هستیم.
وی در ادامه اضافه کرد: من از آنها (طالبان) خواستم که با دولت افغانستان توافق کنند، اما من هرگز به اشرف غنی اعتمادی نداشتم و این موضوع را آشکارا و در خفا هم گفته بودم. به نظر من او واقعاً آدم فاسدی بود. من هیچ وقت او را دوست نداشتم، اما به نظر من با توجه به فرارش با پول نقد که برخی گزارش ها گفته بودند و نمی دانم این گزارش ها درست باشد یا نباشد، اما شاید این گزارش ها درست باشند.
دونالد ترامپ اذعان کرد: ما این منطقه وحشتناک (افغانستان) را گرفتیم، جایی که ما اصلاً نباید در آنجا دخالت می کردیم و این تصمیمی وحشتناک بود که وارد خاورمیانه شویم. میدانم که خانواده بوش (از حرف من) خوشحال نمی شوند، اما به اعتقاد من، وقتی تصمیم گرفتیم وارد خاورمیانه شویم، این بدترین تصمیم تاریخ کشور ما بوده است و مشخص شد که آنجا باتلاق بود و نابود شد. وضعیت خاورمیانه در مقایسه با ۲۰ یا ۲۱ سال قبل بسیار بدتر شده است. این تصمیمی بسیار بسیار بد بود و برای ما تریلیون ها دلار هزینه داشت.
***
هشدار سازمان ملل نسبت به بروز فاجعه انسانی در افغانستان
سازمان ملل متحد هشدار داد که ۱۴ میلیون نفر در افغانستان در معرض خطر گرسنگی شدید هستند.
مری الن مک گوارتی، مدیر برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد در افغانستان طی نشست خبری مجازی با روزنامه نگاران از کابل اعلام کرد که پس از تسلط طالبان بر افغانستان 14 میلیون نفر در این کشور در معرض خطر گرسنگی شدید قرارگرفته و یک بحران انسانی در راه است.
وی فزود: « اثرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از درگیریها در افغانستان، دومین قحطی در سه سال اخیر و شیوع ویروس کرونا منجر به فاجعه در این کشور میشود».
وی با بیان اینکه بیش از ۴۰ درصد محصولات به دلیل قحطی نابود شده و دامداری آسیب دیده است، گفت به دلیل تسلط طالبان به افغانستان صدها هزار نفر مجبور به ترک منازل شان شدهاند.
مک گوارتی با اشاره به اینکه زمستان نزدیک می شود، تاکید کرد تلاش برای رساندن غذا در جاهایی که بیشترین نیاز را دارند، سرعت یافته است.
وی با بیان اینکه برنامه جهانی غذا در ماه مه سال جاری به 4 میلیون نفر رسیده است، گفت قصد دارند ظرف چندین ماه آینده به ۹ میلیون نفر برسند.
وی همچنین از اهدا کننده گان خواست ۲۰۰ میلیون دلار مورد نیاز برای تامین غذا به افغانستان را جمع آوری کنند. او افزود قبل از شروع زمستان و بسته شدن راه ها می توان به نیازمندان رسید.
***
بورل: پیش بینیهای اطلاعاتی غرب درباره افغانستان شکست خورد
مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که پیش بینی و برآوردهای نهادهای اطلاعاتی غرب در بازگشت طالبان به قدرت با شکست مواجه شد.
به گزارش رویترز، جوزف بورل، وت خارجی اتحادیه اروپا تحولات اخیر در افغانستان را یک فاجعه و کابوس خواند.
وی همچنین در رابطه با سرنگونی دولت قبلی افغانستان در مدت زمانی کوتاه گفت که پیش بینی ها و برآوردهای امنیتی برای بازگشت طالبان به قدرت شکست خورد.
مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به پارلمان اروپا گفت که ۱۰۶ نفر از اعضای اتحادیه اروپا در افغانستان این کشور را به صورت هوایی ترک کرده و وارد مادرید شدهاند.
وی همچنین گفت که ۴۰۰ نفر از شهروندان افغان که مشغول همکاری با اتحادیه اروپا بودند به همراه اعضای خانواده به اروپا انتقال یافته اما همچنان ۳۰۰ نفر دیگر در تلاش برای ترک میدان هوایی کابل هستند.
برگرفته از خبرگزاری های آناتولی، تسنیم ، اسپوتنیک و یورونیوز
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۱۹۰۸
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
پشت ميز مذاکره با متهم سابق
روزنامه شرق در مورد سفر دیروزی ویلیام برنز رییس سی ای ایی بکابل مینویسد :
شرایط سیاسی در افغانستان بعداز تصرف کابل به دست نیروهای طالبان روزبه روز پیچیده می شود. درحالیکه وزرای گروه هفت (G7) روز گذشته سعی کردند تا با برگزاری نشستی راه حلی برای حل بحران این کشور بیابند و در شرایطی که بارها مقامات اامریکایی بر به رسمیت نشناختن طالبان به عنوان قدرت سیاسی تأکید کردهاند، روزنامه واشنگتن پست به نقل از مقامات آگاه در کاخ سفید خبر داد که ویلیام برنز، رییس سازمان مرکزی اطلاعات امریکا (سیا) دیداری مخفیانه با ملا عبدالغنی برادر، معاون سیاسی رهبری طالبان و بالاترین مقام این گروه در پایتخت افغانستان داشته است.
به گزارش این روزنامه امریکایی، این دیدار که دوشنبه انجام شد، بالاترین سطح از ملاقات میان مقامی از کابینه جو بایدن، رییس جمهوری ایالات متحده امریکا با رهبری طالبان از زمان تسلط این گروه بر کابل است.
واشنگتن پست می گوید سازمان سیا هنوز درباره این خبر اظهارنظر نکرده اما مقام هایی که از این دیدار خبر داشته اند و نام آنها برده نشده، آن را تایید کرده اند.
از نظر برادر نیز این دیدار چندان خالی از لطف نیست چرا که او ۱۱ سال پیش توسط سازمانی که اکنون توسط برنز هدایت می شود، به اتهام شرکت در عملیات جاسوسی دستگیر و به هشت سال زندان محکوم شد. هرچند برادر بعد آزادی از زندان در سال ۲۰۱۸ میلادی، به عنوان نماینده طالبان در مذاکرات دوحه حضور داشت و در نوامبر ۲۰۲۰ با مایک پمپیو، وزیر خارجه سابق امریکا، در یک قاب قرار گرفت اما برای او، دیدار روز دوشنبه به معنای این است که واشنگتن او را دیگر به رسمیت میشناسد؛ آن هم در شرایطی که از ملا هبتالله که به فصل الخطاب طالبان معروف است، خبری نیست. او که گفته میشود به زودی به کابل بازمی گردد، تا اکنون هیچ واکنشی به اتفاقات اخیر نداشته است. بسیاری گمان می کنند که ملا هبتالله مدتها پیش به دلیل بیماری مُرده و طالبان مانند مرگ ملا عمر، این مساله را هم مخفی نگه داشته است. اگر او مُرده باشد، تنش درونی میان طالبان بیشتر خواهد شد و اگر زنده باشد، تنها اوست که می تواند میان طالبان یکدستی و اتحاد ایجاد کند.
طبق گزارشها، ملا عبدالغنی برادر که درحال حاضر چهره اول گروه طالبان معرفی شده است، روز جمعه وارد کابل شد تا برای ایجاد حکومت فراگیر با طرف های مختلف سیاسی در افغانستان گفت وگو کند. ملا برادر از قوم درانی است و افغانستان را سهمالارث پدری خود می داند. این نگاه و تنش درونی در درازمدت می تواند شکننده گی بیشتر بین طالبان و حتا تقسیم این گروه به دو بخش را رقم بزند. به گزارش رسانهها، ملا برادر با طیف های مختلف سیاسی در افغانستان دیدار و گفت وگو می کند و پس از آن در مدت دو هفته، چارچوب دولت افغانستان مشخص خواهد شد. درحال حاضر دیدارهای گروه طالبان با سیاست مداران افغانستان به عبدالله عبدالله، حامد کرزی و گلبدین حکمتیار، سه سیاست مدار ارشد این کشور محدود بوده است. این درحالی است که طیف گستردهای از سیاست مداران، نیروهای قدرتمند در افغانستان و چهره های مردمی، در جبهه مخالف طالبان قرار دارند و حتا برای مبارزه با گروه طالبان آماده می شوند. گزارش این دیدار در حالی منتشر می شود که تلاشهای بی وقفه دیپلوماتیک و نظامی برای خروج شهروندان کشورهای غربی از فرودگاه کابل ادامه دارد. طالبان گفته است که ضرب الاجل تعیین شده برای خروج نیروهای خارجی را تمدید نمی کنند و این نیروها تا روز ۳۱ آگست برای تخلیه شهروندانشان فرصت دارند.
پیشتر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا، گفته بود که این کشور در رابطه با عملیات تخلیه شهروندان آمریکا از طریق میدان هوایی کابل با طالبان در ارتباط است.
شورای ۱۲ نفره سیاسی
درهمین حال، هفته نامه امریکایی فارن پالسی به نقل از منابع گزارش داد که رهبران جنبش طالبان یک شورای ۱۲نفره برای اداره افغانستان تشکیل خواهند داد. منابع گفتند که به برخی از اعضای دولت سابق، وزارتخانه های دلخواه ارایه می شود. فارین پالسی نوشت: این شورا شامل ملا عبدالغنی برادر، ملا محمد یعقوب، پسر ملا محمد عمر بنیان گذار این گروه و همچنین یکی از اعضای بلند پایه شبکه حقانی به احتمال زیاد خلیل الرحمان حقانی خواهد بود. یک منبع نزدیک به محافل ارشد طالبان به اسپوتنیک گفته است: افغانستان به استثنای رییس جمهوری و امارت توسط یک شورای ۱۲ نفره اداره می شود. این منبع میافزاید که گفت وگوها برای انتصاب پنج نفر دیگر از اعضای شورا، مارشال عبدالرشید دوستم و عطامحمد نور والی سابق ولایت بلخ در جریان است؛ هرچند طالبان مانند همیشه درباره آینده دولت کابل سکوت کرده است.
بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۲۴۰۸
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
روزنامه شرق چاپ تهران در شماره امروز خود مینویسد :
آتش بس محلی، ترفند طالبان
پس از نبرد سنگین میان نیروهای دولتی و طالبان در ولایت بادغیس که تا تصرف چند ساعته شهر قلعه نو، مرکز بادغیس، به دست طالبان هم کشیده شد، با وساطت متنفذین محلی آتش بسی بین گروه طالبان و دولت در این ولایت برقرار شد. این آتش بس قرار بود تا پس از عید قربان که در افغانستان با چهار روز تعطیلی تجلیل می شود، برقرارباشد اما تا به امروز این آتش بس همچنان باقی ماند و نیروهای طالبان بخشهایی از شهر قلعه نو را که تصرف کرده بودند، دوباره رها کردند. به گزارش ایندیپندنت، در چند روز گذشته طرح آتش بس محلی دیگری در ولایت قندهار بین طالبان و دولت درحال انجام است. متنفذین محلی در تفاهم با گروه طالبان به دولت محلی در قندهار پیشنهاد کردهاند که یک آتش بس نامحدود را بپذیرد. تا اکنون نه دولت مرکزی و نه حکومت محلی در قندهار دراین باره واکنشی نشان ندادهاند اما گفته می شود احتمال برقراری آتش بس با توجه به فشار متنفذین محلی بر حکومت وجود دارد. برای تعداد زیادی از مردم در شهرهایی که طرح آتش بس به میان آمده، این خبری خوشایند است اما شاید کمتر کسی بداند که در پس این طرح راهبرد گروه طالبان برای تصرف شهرهای دیگر نهفته است.
واقعیت این است که گروه طالبان در روند گسترش جنگ به ولسوالی های زیاد، مجبور شد نیروهای خود را بیشتر از گذشته پراکنده کند. از سوی دیگر تلفات بیش ازحد طالبان در چند ماه گذشته این گروه را با کمبود نیرو مواجه کرده است. تا جایی که سازمان استخباراتی پاکستان مجبور شده از گروه های تروریستی مستقر در این کشور بخواهد تا نیروهایی به افغانستان بفرستد. حمدالله محب، مشاور شورای امنیت افغانستان، چندی پیش گفت که ۱۵ هزار نیروی تازه در پاکستان آماده واردشدن به افغانستان هستند. شنبه گذشته نیز رحمت الله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان، در صفحه فیس بوک اش نوشت که گروه جیش العدل که بیشتر یک گروه مخالف پاکستان است، حدود ۶۰۰ جنگجوی خود را از مناطقی در بلوچستان پاکستان به خواست سازمان استخباراتی جمع آوری کرده و به مناطقی در هرات، فراه و نیمروز فرستاده است. بااین حال بازهم کمبود نیروی جنگی در سنگرهای طالبان محسوس است. به همین دلیل طالبان از راهبرد آتش بس های محلی برای تنظیم نیروهای خود در اطراف شهرهای راهبردی استفاده کرده است.
پس از آتش بس در ولایت بادغیس که همجوار با هرات است، شدت جنگ در هرات بیشتر شد. گزارشهایی وجود دارد که طالبان نیروهای زیادی را از ولایت های غور، بادغیس، فراه و نیمروز به سوی هرات فرستاده است. طالبان به خوبی می داند که تصرف هرات می تواند تغییر زیادی در روند جنگ در افغانستان ایجاد کند. در کنار آن شکلگیری مقاومت مردمی زیر رهبری اسماعیل خان، آثار مثبتی بر خیزش های محلی در گوشه وکنار افغانستان گذاشته است؛ بهخصوص اینکه موج گستردهای از حمایت های مردمی پشت این مقاومت شکل گرفته است. طالبان می خواهند با شکست دادن اسماعیلخان در هرات، زمینه شکل گیری مقاومتهای مردمی را نزد افکار عمومی از بین ببرد. به همین دلیل حالا هرات به عنوان هدف اصلی طالبان برای تصرف مطرح است. به نظر می رسد دولت افغانستان نیز متوجه این ترفند طالبان شده است. مشکل این است که طالبان به طور مستقیم برای آتش بس وارد گفت وگو نمی شود بلکه زیر پوشش متنفذین محلی این درخواست را مطرح می کند. طرح آتش بس محلی خطرناک ترین ترفند طالبان برای سقوط شهرهای مهم است. اگر هرات به دست طالبان سقوط کند، شهر بعدی مورد هدف طالبان مزارشریف است و اگر مزارشریف سقوط کند، امکان سقوط دولت مرکزی افزایش خواهد یافت.
سقوط قندوز، سرپل و تالقان
همچنین گزارشها از افغانستان حاکی است کنترول دو شهر قندوز و سرپل، دو مرکز دو ولایتی به همین نام و نیز شهر تالقان، مرکز ولایت تخار به دست شبه نظامیان طالبان افتاده است. مقامات ارتش افغانستان می گویند جنگ در قندوز ادامه دارد و کماندوها مشغول پاکسازی شهر از طالبان هستند. لشگرگاه و هرات، مراکز ولایت های هلمند و هرات، دو شهری هستند که جنگ در آنها نیز با شدت بیشتری جریان دارد. خبرگزاری فرانسه به نقل از خبرنگار خود می گوید که تمامی ساختمان های کلیدی شهر قندوز به کنترول اسلام گرایان طالبان در آمده است.
این خبرگزاری در ادامه با بررسی وضعیت جنگ در افغانستان و با تایید کنترول طالبان بر شهر قندوز در ۳۰۰کیلومتری کابل و نیز کنترول شهر سرپل در ۴۰۰کیلومتری پایتخت، می نویسد که متوقف کردن طالبان در این دو شهر توسط ارتش افغانستان «محتمل به نظر نمی رسد». با سقوط قندوز، سرپل و تالقان، شمار مراکز ولایتهایی که طالبان در ۴۸ ساعت گذشته کنترول آنها را به دست گرفت، به پنج مرکز رسید.
شماره ۴۰۷۱ - سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۱۰۰۸
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021