نگاه گذرایی به فمینیسم
نوشته: سحر سیندخت
کاربرد نخستین این واژه را به معنی کنونی آن به چارلس فوریه ، دانشمند فرانسوی نسبت میدهند که در آغاز سده نزدهم ترسایی اندیشه هایی را در نقد سرمایه داری و تصوراتی در باره سوسیالیزم بیان نموده بود . از همو آوردهاند : « درجه آزادی زن مقیاسی است برای پیشرفت اجتماعی ...و پیشرفت اجتماعی بر مبنای پیشرفت زن صورت میگیرد.»
فمینیسم امروزی نامیست بر بینشهای روشنگرانه و جنبش های سیاسی و اجتماعی بخاطر رهایی زن از قید ستم و وابستگی .با آنکه از بکار گیری این مقوله در حدود دو صد سال میگذرد باز هم فمینیسم سیستم اندیشههای واحد نیست بلکه تیوری های آن ترکیبی است از نظریات متعدد که گاهی همسویی و همسانی نشان میدهند و گاهی نا همگونی و تناقض . در آوان نخستین که اندیشههای مترقی تدوین میگردیدند « مساله زن » سمت و سویی مشخص داشت و ستم بر زنان مولود سیستم های حاکمیت سرمایه داری و پدر سالاری دانسته میشد .راه رهایی واقعی زن هم در برآورده سازی حقوق زن در همه عرصه های اجتماعی بود که پیش از همه باید با رفع مناسبات زن ستیزانه سرمایه داری شکل میگرفت . فمینیسم سوسیالیستی از همان آغاز نه تنها بر بهره کشی از زن در عرصه مناسبات تولیدی انگشت میگذاشت بلکه بر کار بدون مزد و پاداش زن در محیط خانه و کار باز تولید ( تولید نسل ) نیز اشاره مینمود .به همین جهت این فمینیسم پیوند نزدیک با جنبش کارگری داشت و در متن فعالیتهای سیاسی خود همواره خواستههای دموکراتیک و فراگیر زنان را مطرح مینمود .البته این جنبش ملهم از دستآورد انقلابات بورژوایی به ویژه مبارزه بخاطر رعایت حقوق زن در قوانین اساسی نیز بود ؛ چنانچه رهبر شناخته شده نهضت زن در جهان کلارا تسکین در دومین کنفرانس انترناسیونال سوسیالیستی زنان در کوپنهاگن بروز 27 اگست 1910 ترسایی اظهار نمود : «ما هیچگونه حقوق استثنایی برای زنان نمیخواهیم ، بلکه ما حقوق بشری آنانرا مطالبه مینماهیم . » مبارزه زنان بحاطر دریافت حق رای انگیزه ای بود تا تسکین در همین کنفرانس خواست زنان سوسیالیست جهان را برای برگزاری روز جهانی زن مطرح سازد که انترناسیونال با توجه به تجارب مبارزه زنان در ایالات متحده آمریکا و اروپا این پیشنهاد را پذیرفت و اکنون بیش از صد سال است که این روز در سراسر جهان تجلیل میگردد . فمینیسم سوسیالیستی از همان گاه نخست « مساله زن » را تنها متعلق به جنس معین ندانسته بلکه آنرا امر همه مردان و زنان بشمار میآورد .جنبش فمینیستی اروپا توانست در نیمه اول سده بیستم بدستآورد های نسبی در برآورده سازی برخی از خواستههای خود موفق گردد و راه مبارزه را دنبال کند .جنگ جهانی دوم پسگردی بود در این راه که آزادیهای بدست آمده را با جبر اقتصادی و زور نظامی واپس میگرفت . پس ار این جنگ جنبش بورژوایی زنان که خواهان تقویت حقوق زنان در یک سیستم سرمایه داری بود در امر برابری « مرد و زن » و دستیابی آنان به حق انتخاب ، مزد مساوی در برابر کار مساوی ، دسترسی به همه رشتههای شغلی و …تلاش نمود .
سیمون ده بو وار با کتاب خود « جنس دیگر » در سال 1949 ترسایی به توضیح وضع زنان پرداخت و دید فلسفی خود را در باره ستم بر زنان ابراز نمود .او باور داشت که سرکوبی زن بیشتر به تصورات اخلاقی ، نورم ها و رواج های یک فرهنگ وابستگی دارد .در سالهای بعدی و بهخصوص در سالهای شصت سده پیشین اشکال نو سازمانی ، مراکز زنان و جنبش های گوناگون فمینیستی در کشور های غربی سر بلند کردند که همه آنها در مخالفت با سیستم ، دارای وجوه مشترک بودند .بسیاری از این جریانات بورژوایی با فمینیسم تیوریتیکی دارای اختلافات جدی نبودند و تنها انتقاد بر پراتیک سیاسی و یا نماینده های شناخته شده و برجسته آنان مرز های جدایی آنانرا مشخص میساخت .جنبش های سیاسی و اجتماعی زنان همواره با آشفتگی سر دچاربوده و برای رفع هیرارشی ها و تفاوتهای جنسی متناسب به طیف وسیع سازمانی و گرایشی خود رهبرد های گونه گونه ایرا عرضه داشته است .در میان موجهای فمینیستی نو ، استراتیژی « برابری حقوق » ، استراتیژی « توسعه فرهنگ خودی زنان » و استراتیژی « کار انفرادی بخاطر تغیر آوری » قابل یاد آوری است .
در جستجوی مدل های جدید سیاسی تقریبأ همه جریانات فمینیستی علل تعین کننده نابرابری زنان را در اجتماع همانا در ساختار های قدرت و اجتماعی سازی جنس گرایانه انسانها میدیدند .برخی از گرایش های فمینیستی با ادعای برتری زنان بر مردان و بر جسته ساختن خواص آنها راه افراط را در پیش گرفته و نوعی از بنیادگرایی را در جنبش زنان ببار آوردهاند .
« مساله زن » که بخش جدایی ناپذیر « مساله اجتماعی » است در چند دهه اخیر در زندگی بینالمللی هم جایگاه در خور اهمیت کسب نموده و در چارچوب سازمان ملل متحد نیز گردهمایی های برگزار گردید. کنفرانس بینالمللی زنان در سال 1975 ترسایی به همه زنان و به ویژه زنان کشورهای رو به انکشاف امکان آنرا فراهم نمود تا با ایجاد پلاتفورم ها و تامین روابط با جهان مبارزه زن را سازماندهی بهتر نمایند. یکی از دستآورد های کنفرانس های زنان جهان در چارچوب سازمان ملل متحد پیدایش ابتکاری بنام جندرـ ماین استریمینگ * است که فمینیست های جهان از آن پیشتیبانی نمودند.این فرایند جندر ( جنس ها ) را تنها از نگاه اجتماعی و روانشناسی تعریف نموده و آماج اساسی را برآورده ساختن مساوات میان مرد و زن در همه سطوح اجتماعی میداند . بنا باید مجموعه از جندر ها و ارزشهای برابری مرد و زن در همه مراجع تصمیم گیرنده کشورها ترویج و پاگیر شوند .همنوایی بیشترینه بخشهای فمینیست ها با این ابتکار از اینجا سر چشمه میگیرد که این طرح همه جنس های بشری را در نظر گرفته و با سکسیزم بمثابه نمادی از راسیسیزم در تضاد است .
هر چند امروز هر کسی در زیر نام فمینیسم چیزی دیگری میفهمد و انگیزههای فمینست بودن هم نهایت متنوع است ، باز هم در میان انبوه پراگنده، نا سازگاری جدی به چشم میخورد که همبسته گی ، عمل مشترک و دیالوگ میان زنان را دشوار میسازد .این ناسازگاری در شیوه دید فردی و اتخاذ موقف مشترک با همفکران است که روز تا روز فاصله ها را بیشتر میسازد .این نتاقض مایه نگرانی نیرو های داد خواه است . بایست « مساله زن » و فمینیسم باردیگر مطرح گردد و نباید گذاشته شود که این جنبش زنان تنها در قالب « فرهنگ » محدود گردد .
مساله زن با سیستم اقتصادی ـ اجتماعی همانند سرمایه داری یا پدر سالاری رابطه و پیوند محکم دارد . این پدیدههای زن ستیز از اصول همدیگر برای بقای خود بهره میگیرند و نشانه آشکار آن توزیع نابرابر ، ارزشدهی غیر عادلانه کار تولید و بازتولید زنان است .ساختار های پدر سالاری برغم همه دستآورد های جنبش زنان هنوز پا بر جاست و مناسبات قدرت به طور یکجانبه به نفع مرد ها میباشد .در راه ارتقای اجتماعی و اقتصادی زنان در جوامع عقبمانده و کشور های پیشرفته سرمایه داری موانع عبور نا پذیر فراوان وجود دارند و نیمی از جامعه از داشتن چانس مساوی محروم اند .زن های زحمتکش با وجود کار غریب و در کسب معاش تنها دارای نقش فرعی اند .این امر وابستگی و تابعیت آنانرا به مردان نفقه ده و نان آور بیشتر میسازد .در بازار کار زنان با بر خورد تبعیض آمیز روبرو میگردند .زن ها همچنان قربانی خشونت و آزار در محیط خانواده و بیرون اند و سرکوبی جسمی و روحی آنان امر عادی تلقی میگردد .اگر شرایط دردبار اکثریت زنان جهان را ژرفتر بنگریم ناگزیر خواهیم بود تا بیشتر بنویسم که در این مختصر مقدور نیست.باید برای پیریزی جامعه ای برزمیم که در آن زنان و مردان با هم برابر ، آزاد و همبسته باشند و زندگی بر پایه خود ارادیت ، سهمگیری مساوی در قدرت و اداره و بدون تعین نقشهای جنس گرایانه اجتماعی ، بدون تقسیم کار مبتنی بر جنس و بدون سکسیزم ** و وابستگی روال عادی داشته باشد. دیموکراتیزه سازی همه عرصه های زندگی و رفع استثمار و استبداد پیشزمینه های برای رهایی زن است .برای رسیدن به این امر ضرور است تا ساختار ها تغیر یابند و هرآنچه مایه اسارت مادی و معنوی زن است از میان برداشته شود .در این مبارزه مشترک همه زنان و مردان ، جنبش های پیشتاز فمینیستی دارای نقش روشنگرایانه و خلاق اند . نباید گذاشته شود که نسل های جداگانه جنبش زنان و فمینیسم در برابر هم قرار گیرند و مبارزه بر حق زنان جهان از مسیر سازنده و بار آور خود بدور گردند . مساله زنان به عمل سیاسی همه نیروها نیاز دارد و این عمل میتواند تنها در وحدت همه فمینیست های آگاه و متعهد بر آورده گردد .
پانویس ها :
* ماین استریمینگ یا جریان اصلی روندیست که در آن طرح ها و تصورات ارزشی نهاده میشوند .
** سکسیزم ساختار اجتماعی است که تفاوتها میان انسان را از نگاه جنس و نورم ها و شیوه عملکرد ناشی از این تفاوتها را در خود نهفته دارد .
به استقبال ازهشتم مارچ روزبین المللی زن
نوشته : عزیزه عنایت
اکنون که درآستانه هشتم مارچ (روزخجسته بین المللی زن) قرارداریم این روز را به تمام زنان جهان مخصوصاً زنان افغانستان عزیز از صمیم قلب تبریک گفته آینده درخشان و دور ازتبعیض، تحت چترعدالت ومساوات با مردان را برایشان خواهانم .ازآنجایکه ازجانب نویسنــده گان و قلمبدستان کشورمان دررابطه به روز جهانی زن (هشتم مارچ) مقالات ومضامین بسیاردلنشین وباارزش ارایه گردیده است وهم ازجانب نهادهای اجتماعی، انجمن های افغانان درخارج وداخل وطن ازاین روزبا شکوه تجلیل بعمل میاید که دراین نشست ها تعداد زیادی ازهموطنان ما سهم گرفته وبا اشتراک خویش وحدت وهمبستگی شانراعلام میدارند که این موضوع خود یک گام مثبت در راه پیشرفت به سوی آینده درخشان وعدالت ا جتماعی، مخصوصاً گرامی داشت از حقوق زن در جامعه میبا شد.اما نکته ی مهم دراینجاست که باتجلیل ازاین روزپرافتخار وآنهم دربین روشن فکـران،متباقی مردان تاچه حد برای زنا ن احترام قایل انــد ؟
بطورمثـال در افغانستان درموردخشونت علیه زنان ستم دیده ورنج کشیده افغانستا ن که سالهای متمادی تحت استثمار و شکنجه قرارگرفته اند. یک تعداد افراد بااحساس بانوشته هــای شان و یا ازطریق تصاویردر صفحات تلویزیون ونشریه ها صدای زن افغان را بلنــد کــرد ه وبگو ش جهانیان وقتاً فوقتاً رسانیده و رخ استبدادگران و زن ستیزان رابه مردم شریف وطن و جهان نمایانده اند .که این اقدام و حرکت آنان قابل قدرو ستایش است.ولی به نسبت مبــا رزه ی انفرادی شان کمتر اثـر گذار بوده است . دولت افغانستان هم قسمیکه لازم است توجه جدی به خاطررفع این نقیضه در داخل افغانستان نکرده است ویااگر تا حدودی دراین عرصه کار شده وآنهم درشهرها نه در دوردست های افغانستان.
زن ستیزان حاکم و صاحبان زرو زوربا استفاده ازدین اسلام درشکنجه های مختلـف زنان ازهیچ عمل غیرانسانی دریغ نکرده اند. که دراین مدت بیشتر از10 سال بنا به حکم های غیرعادلانه طالبان در مناطق تحت تسلت آنان بـه سنگسار، دره زدن ،قطع کردن گوش وبین ودیگرجنایات بشری درگوشه و کناروطن پرداخته اند که بارها ازطریق رسانه ها دیده شده و ازسوی د ولت افغانستان هم دربرابرچنین اعمال زشت سکوت اختیارشده ویا با گفتن (ما این عمل آنانرا تقبیح میکنم ) خلاصه شده است .
در حالیکه جناب رییس جمهور کرزی باربار دربیانیه های خویش گفته اند که ما روی تمام مسایل که به نفع ملت افغانستان با شد با برادران آزرده خاطر خود بحث کرده ایم . وا یــن برادران آزرده خاطراند که به خواسته های خود عمل میکنند وهـرآنچه دلشان خواست انجام میدهند . نه اعتنایی به حقوق زن دارند ونه به سخنان رییس جمهوردولت .
در سال های فرمانروایی طالبان و حتا تا کنون اندیشه ی طالبانی چنان دربین مردا ن خانواده ها رشد کرده است که اکثریت ، شیوه زن ستیزی را بخود افتخار میدانند .
همین زنان اند که با رنج و سختی های زیاد دراجتماعی که با فقر و بد بختی دست وپنجه نرم میکنند اولاد سالم به جامعه تقدیم کرده و جامعه را میسازند.
اگرزن نمیبود جهان نمیبود. زیرا بدون موجودیت زن نسل بشروجود نمی داشت. جای تعجب است که مردان زن ستیز از چه روبه خود می نازند واحترام برای زن را شکست درغرورخود میپندارند در خانواده و محیط زیست به زن که نیمه ی ازپیکرجامعه است ارزش قا یل نیستند؟ دولت هم برای عاملین چنین جنایات بطـورشاید وباید نظربه قوانین جزا تعین نکرده است تا از طریق مجازات و جریمه های نقدی این افراد دست به چنین عمل نزنند.تبلیغ ازطریق ملا امامان مساجد، بزرگان قومی به دفاع ازحقوق زنان که موثراست اگرصورت بگیرد بهتر خواهد بود. زیرا درکشورهای اسلامی تبلیغ توسط علمای دین نتیجه مثبت به بارمی آورد .
خشونت علیه زنان نه تنها در افغانستان و کشورهای اسلامی جریان دارد بلکه زنان مورد آزار و اذیت درکشورهای دیگر نیز قرار میگیرند ولی به نوع دیگری .بطور مثال در کشور های روبه توسعه زنان سهم بزرگی درعرصه های کشاورزی، صنایع را به عهده دارند اما درآمد آنها کمتر ازمردان کشورشان میبا شد در بعضی از کشورها زنان بـا مردان بخاطرآموزش و پرورش تعلیمی دریک ردیف قــرار دارنــد ودرمو سسات تعلیمی وآموزشی منحیث استادان 7 درصد مردان را تشکیل میدهند که این رقم خود عدم حـق مساو ی با مردان را نشان میدهدو در حالیکه اعلامیه حقوق بشر اعلام میداردکه تبعیض میا ن انسان ها بطور جدی منع است .باآنکه در سالهای اخیرتحولات و تغیرات زیادی درجهان رونما گردیـده ولی نتوانسـته که معضلات بشری را حل نماید چون عنان این تحولات در دست عده ی ازصاحبـان زر و زورقرارگرفته که بیشترین صدمه های نابرابری ها را افراد و زنان کشورهای روبه توسعه میکشند و میلیونها زن در قاره های آسیا، افریقاو امریکا به بیکاری ویاکاردرمقابل دست مزدکم زند گی بخور ونمیر دارند که این حالت فقر و بدبختی حیات و هستی آنانرا به خطر مواجه سا خته است زنان علاوه از اینکه با شکنجه های خانواده گی و اجتماعی روبرو اند درزندانهاومراجع تحت نظارت نیز موردخشونت و تجاوز های جنسی قرار میگیرند که عاملین این جنایات بشری ازجانب دولت های سراقتدارو ارگان های قضائی مورد بازپرس قرار نمیگیرندکه فعالین حقوق بشردراین راستا فعالیت مینما یند و زنان جهان بخاطر مبارزه از حقوق خویش متحد شد ه وبه دفاع بر خاسته اند که در سال 2011 میلادی کنفرانس به عنوان ( پایه ) درکشور ونزویلا دایـر گردید که از تمام کشورهای جهان زنان کارکن ،زنان بی کار، زنان استثمار شونده درآن سهمداشتند و به طرفداری از زنان تحت ستم و براه پیما ئی بزرگی پردا ختند که ازاین طریــق وبا بلند نمودن صدای خویش بخاطر کسب حقوق اقتصـادی، اجتماعی ، فـزیکی و سیاسی خود متحدانه مبارزه کرده راه (کلارا تسکین)زن مبارز آلمانی و بنیان گذارروزهشتــم مارچ رادرپیش گرفتند .
همچنان دراین دوسال اخیرنیز، زنان درهرگوشه و کنارجهان با بلند کردن صدای خویش خواهان حق و حقوق خویش شده و راه مبارزه را ادامه میدهند.لهذا ازتمام نهادی ها وانجمن های زنان افغان چه در داخل ویــا در خارج کشور صمیمانه در خواست میگردد که دراین راه مبارزه نموده و از حقوق زنان افغان که دربدترین وضع قراردارنددفاع نمایند تا زنان افغان با استفاده از ماده 22 قانون اساسی کشورکه درآن تذکر رفته است .زنان با مردان حقوق مساوی دارند به زنده گی خویش ادامه داده ودر موسسات تعلیمی ،تحصیلی،درمحیط کارهای اجتماعـی فعالانه سهم بگیرند و از شکنجه های که درحق آنان روا داشته میشود جلوگیری گردد. زیرا هیچ فردی ویا ارگانی نمیتواند به تنهایی درراه مبارزه خشونت علیه زنان ازاین آزمون بدرآید ،چون تجربه نشان داده است که با وحدت و همبستگی میتوا ن کوه را به لرزه درآورد. وسعی کنیم متحدانه ظلم بی حد که از جانب استبدادگران مخصوصاً دراین اواخردرحق زنان کشورما روا داشته میشود ، مبارزه نموده وازحقوق زنا ن وطن خویش دفاع نمایم.
اعتراضات گسترده مردم در اسپانیا و پرتگال
همه چیز ما را گرفتند، همه چیز!
تنها چیزی که برای ما گذاشته اند ترس است .
مردم در پرتگال میگویند :
ما تسلیم فقر و بهره کشی نمی شویم !
روز شنبه گذشته هزاران نفر در سراسر اسپانیا علیه تخلیه اجباری مسکن های خود، دست به تظاهرات اعتراضی زدند. در بزرگترین تظاهرات که در شهر بارسلونا برپا شد بیش از ۸۰ هزار نفرشرکت نمودند. بنا به گزارش روزنامه « ال پاییز» مردم برای تظاهرات اعتراضی در برابر شعبه های بانکها و در برابر ساختمان مرکزی حزب دست راستی حاکم « پارتیدو پوپولار » تجمع کردند. شعار تظاهر کننده گان این بود که :« نیرومند ترین سلاح ما همبستگی ماست .» گروههای مهاجر به اسپانیا نیز در برابر ساختمان حزب حاکم دست به تظاهرات زدند. یکی از فعالان این گروه در سخنان خود گفت : « همه چیز ما را گرفتند، همه چیز. تنها چیزی که برای ما باقی گذاشته اند ترس است.»
در « والادولید» و « سانتانادر» نیز تظاهراتی برپا بود. روزنامه ال پاییز از قول خوزه رامون بلانکو یکی از فعالان جنبش نوشت : « ما برای اعتراض به خیابان آمده ایم، زیرا اینجا تنها جاییست که می توانیم اعتراض کنیم «.
از آغاز بحران اقتصادی و مالی در اسپانیا حدود ۴۰۰ هزار خانوار مجبور به ترک مسکن های خود شده اند، زیرا اینها قادر به پرداخت بدهی آن نیستند. تا کنون بیش از صد نفر از ترس بی خانمانی دست به خودکشی زده اند.
در پرتگال نیز دهها هزار نفر برای اعتراض به سیاست تحمیل های ریاضتی بار دیگر دست به اعتراض زدند و خواستار برکناری دولت « پادرو پاسوس کویلو» شدند. ناراضیان پرتگالی روز شنبه با شعار » تسلیم فقر و بهره کشی نمی شویم » در۲۴ شهر پرتگال دست به تظاهرات اعتراضی زدند. در لیزبون پایتخت پرتگال هزاران نفر در تظاهرات مرکزی شرکت کردند. دبیرکل اتحادیه مرکزی اصناف ، آرمنیو کارلوس ، که از مردم برای شرکت در نخستین تظاهرات بزرگ سال جاری دعوت کرده بود گفت : « وقت آنست که پاسوس فریاد اعتراض مردم را بشنود ».
کارلوس گفت: اتحادیه مرکزی اصناف مبارزه را تشدید خواهد کرد و روز دوم ماه مارچ به تظاهرات گروه مردمی و نیرومند « تروییکا* را به درک می فرستیم» شرکت خواهد کرد. این سازمان در ۱۵ سپتامبر سال گذشته در پرتگال بزرگترین تظاهرات اعتراضی ده سال گذشته را سازمان داده بود. طبق تخمین رسانه ها در آن روز ده میلیون و پنج صد هزار نفر از مردم پرتگال برای اعتراض به خیابانها آمده بودند.
در هفته گذشته فاش شد که تعداد بیکاران اروپای غربی در آخرین سه ماهه سال گذشته به رقم ۱۶،۹ در صد افزایش یافته است. مقامات مسوول اعلام کردند که رشد منفی اقتصاد پرتگال در سال ۲۰۱۲ به رقم ۳،۲ درصد رسید، رقمی که بیش از پیش بینی های احتمالی بود.
پرتگال در سال ۲۰۱۱ ترسایی مبلغ ۷۸ میلیارد یورو کمک از صندوق بین المللی پول دریافت کرد و متعهد شد سیاست ریاضتی شدیدی را به اجرا بگذارد.
برگرداننده: رضا نافعی
* تروییکا شامل کمیسیون اتحادیه اروپا ، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول میشود که برنامه های ریاضت کشی درشماری از کشور های اروپایی از جمله هسپانیا و پرتگال با کاهش درد باردر خدمات بهداشتی واجتماعی ، کاهش در سطح دستمزد اقشار پایینی ، خصوصی سازی موسسات دولتی ، و ... را از پیش میبرند. ( بامداد )
« برکناری برکناری » صدایی که در همه جا طنین انداز است
موج جدید تظاهرات ضد دولتی مصر را فراگرفت.
استاد دانشگاه الازهرفتوا داد: « هر کسی که از رییس جمهور انتقاد کند از مرتدی که به پیامبر (ص) در مکه حمله کرد بدتر است.»
نوشته : اسد
قاهره ، پورت سعید، الاسماعیلیه ، سویز، اسکندریه، ولایت های الغربیه و البحیره اسکندریه، کفرالشیخ شبرا در شمال قاهره، دمیاط و شهر های دیگرمصر از چند ماه بدینسو شاهد تظاهرات گسترده مردم دراعتراض به سیاست های ستمگرانه محمد مرسی و اخوان المسلمین بود. آتش مبارزه بین جوانان بیکار ، زحمتکشان واقشار ناتوان جامعه ، زنان آزادیخواه و احزاب و سازمانهای سیاسی و صنفی هوادار دموکراسی و مردم از یکسو و انحصار گران قدرت از سوی دیگر گرم بوده و روزی نیست که خبر لت و کوب ، بهره از ابزار قهر، تجاوز های جنسی در برابر زنان بپاخاسته و اقدامات بازدارنده دیگر در مصر پخش نشود. با آنکه شنیدن این سرکوبگری ها، رنجش زا و دیدنش درد بار است ؛ هنوزهم میدان تحریر جوش وخروش سالهای گذشته را از دست نداده و بسیاری ها تا به امروز در این سنگر باقیمانده و برخواست های اجتماعی واقتصادی شان پافشاری دارند.
مصری های بصورت فزاینده در برابر سیاست های نابکار و ضعف اداره حزب اخوان المسلیمن و سازمان های سلفی همپیمان اش اعتراض نموده با راه اندازی « جمعه محاکمه نظام »، «جمعه عذرخواهی» و یا هم « رقص هارلم شیک » در برابر دفتر حزب اخوان المسلیمن ، نا رضایتی شانرا در برابر حاکمیت بیان نموده ؛ خواستار کنار رفتن محمد مرسی از قدرت ، برگزاری انتخابات دموکراتیک و پابندی به ارمان های خیزش های مردمی میباشند. با آنکه رییس جمهور مصر قیود گشت و گذار و حالت « فوق العاده » را در چند شهر مصراعلان کرد، ولی این اقدام با خشم مردم روبرو شده و مردم آنرا نادیده انگاشته در برابر آن بپا خاستند. خانوادههای که فرزندان شان در این خیزش ها توسط پولیس و نیرو های دولتی کشته و یا زخم برداشته اند با صدور بیانیهای خواهان برکناری و محاکمه محمد ابراهیم، وزیر کشور مصر و محمد مرسی شدند.
در اسکندریه بیشتر از دو هزار تن با برگزاری تظاهرات و سردادن شعار « حکومت اخوان المسلمین باید سرنگون شود» خواهان برکناری محمد بدیع، رهبر اخوان السلمین مصرشدند. در قاهره صدها تن با تظاهرات در مقابل دادگاه عالی این کشور برکناری طلعت عبدالله، دادستان کل مصر را که توسط محمد مرسی برگزیده شده و با مخالفتهای گسترده مردم رو به رو میباشد، خواستار شدند. « برکناری برکناری» به خواست گروه های وسیعی از مردم از جمله کارگران و زحمتکشان که چشمداشت دگر گونی و بهبود در وضع میشتی شانرا داشتند؛ تبدیل شده و اتحادیه های کارگری مردم را به نافرمانی مدنی فراخوانده و خود ازپرداخت بل های آب و برق و گاز سر باز زده اند.
« برکناری برکناری » صدایی که امروز در همه جا طنین انداز است
بی رسمی و بد رایی فرمانروایان تازه زیر رهبری حزب اخوان المسلیمن و گروه های سلفی و نادیده گرفتن احزاب و سازمانها ی اپوزیسیون از سوی دیگر دلیل گردید تا رده بندی و وصف آرایی میان احزاب مذهبی و مردم دامنه دار ترشود. این مبارزه میان مردم و حاکمیت سبب شد تا محمد مرسی رییس جمهور مصر تاریخی را برای انتخابات تازه در این کشور اعلام نماید. با اعلان تاریخ انتخابات که بدون سهم و نظر مخالفین حاکمیت گزیده شد ، موج تازه ای از تظاهرات مصر را فراگرفت. مظاهره کنندگان با سردادن شعارهایی در انتقاد از عملکرد و سیاستهای اخوان المسلمین مصر، خواستار به محاکمه کشانیدن عاملان کشتار دهها تن از تظاهره کنندگان در اعتراض های نه ماه گذشته ( از آغاز ریاست جمهوری مرسی در جون گذشته) را خواستار شدند.
فرمان اخیرمحمد مرسی، برای تعیین تاریخ برگزاری انتخابات پارلمانی این کشور در ماه آوریل، باعث ناخشنودیهای سیاسی در مصر گردیده است. نیروهای اپوزیسیون مصر با تسلط اخوانالمسلمین در دولت مخالفاند. احزاب و گروههای سیاسی مخالف دولت در تشکلی به نام « جبهه نجات ملی » گرد هم آمده اند و خالد داوود، سخنگوی این جبهه در پی اعلام تاریخ انتخابات در اینکشورموضع گیری مرسی را عجولانه خواند .
در این جبهه نجات ملی گروههای مخالف به رهبری محمد البرادعی، رییس حزب الدستور ، عمرو موسی، دبیرکل سابق اتحادیه عرب و حمدین صباحی، نامزد پیشین انتخابات ریاست جمهوری مصر شرکت دارند. از جمله محمد البرادعی گفت که : « با این تحریم باید سیاست تظاهر به دمکراسی را افشا کرد. » او اعلام نمود که : « در انتخابات فریبکارانه شرکت نمی کنم ؛ باید سیاست تظاهر به دمکراسی مرسی را افشا کرد . » اپوزیسیون مصر خواهان تشکیل دولت موقت با شرکت همه نیروهای سیاسی جامعه می باشند. آنها با تسلط اخوانالمسلمین در دولت مخالفاند. وحزب الوفد نیز اعلام نمود که به زودی نشستی برگزار خواهد کرد و موضع رسمی این حزب را برای مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات را اعلام خواهد نمود. ترسا یی های قبطی مصر نیز انتخابات را یک فریب خوانده، و چون تاریخ برگزاری آن با تعطیلات عید اوسترن مسیحی مصادف است بر آن خرده گرفتند.
وضع موجود و دستپاچگی اخوانی ها در مصر
در نتیجه رویا رویی مردم با شیوه حکومتمداری اخوانی ها در مصر، دست و پاچگی شدیدی دامنگیر احزاب و سازمانهای مذهبی مصر شده است. اساس ترین مشکلی كه در برابر اسلامگرايان مصر و به ويژه اخوان المسلمین وسلفیها قرار دارد، بی اعتمادی روبه افزونی مردم نسبت به آنها میباشد. این سازمانها قبل از انتخابات وعده های بیشماری بخاطر بهبود شرایط زنده گی به مردم داده بودند که امروز در انجام آن دست وپاچه و ناتوان هستند. ناجه ابراهيم از اعضاي برجسته جماعت اسلامی مصردر باره دشوار ميان مذهب و سياست در مصر نوشت که « پروژه اسلامگرايان مصر مبتنی بر سه اصل است: مذهب، سياست و اجتماع. اين در حالی است كه احزاب اسلامگرای امروز بيش از حد بر نقش سياست بهعنوان دست برتر بر دو عامل ديگر تلاش مینمایند.» آنها عشق و علاقه بیماننده نسبت به قدرت نشان داده و از همه ابزار دست داشته برای نگهداری قدرت بهره میجویند. همین دلیل چسپیدن به قدرت و بهره گیری از دستگاه سرکوبگر پولیس ، نیرو های امنیتی و شبکه های سرکوبگر اخوانی ها باعث شده تا مردم در برابر این ها مانند محمد حسنی مبارک به قیام شان ادامه دهند.درمظاهرات ماه های اخیر خواست های سیاسی مردم را از جمله دست کشیدن اخوانی ها از انحصار قدرت ، مشارکت بیشتر مردم و احزاب سیاسی در رهبری و اداره کشور ، پابندی به اصول دموکراسی و آزادی عقیده وبیان ، و اقدامات سودمند و کارا برای حل پرابلم های گستر ده اقتصادی و اجتماعی می ساخت.حزاب حاکم مذهبی برای حفظ کرسی و مقام شان از ابزار های کهنه نظام دیکتارتوری حسنی مبارک کار گرفته پولیس ، قضا و رسانه ها را در انحصارخود قرار داده و از آن در جهت سرکوب مردم کار میگیرند. نارصایتی و رویا رویی مردم با حاکمت در این کشور باعث بحران عمیق و درز در میان احزاب و سازمانها متعدد سلفی از جمله الوطن ، اصالت ، النور، البنا ، الفضل ، التنمیا ، القباه السلفیه ، الامه المصریه شده و آنها را با چالش های تازه و بی مانندی روبرو نموده است. در حالیکه بیشتر این احزاب برتعویض اصول قوانین مدنی به اصول شریعیت اسلام تکیه مینمایند ، مردم مصر و احزاب مخالف دولت « پروژه اسلامگرایان » را منبع خطر ناکی برای سو بهره از دین بخاطر هدف های سیاسی اخوانی ها در مصر میدانند. در همین درراستا اظهارات یک از استادان دانشگاه الازهرمصر که گفته است : « هر کسی که از رییس جمهور انتقاد کند ازمرتدی که به پیامبر (ص) در مکه حمله کرد، بدتر است.» زمینه ساز خشم و انزجار بیشتر مردم گردید.
د رچین جو پر از تشنج و بی باوری خرید ۱۴۰ هزار بسته حاوی گاز آشک آور توسط دولت ، خشم بیشتر مردم و قیام کننده گان در قاهره ، پورت سعید و اسکندریه را برانگیخت. در باره این خریداری حکومت محمد مرسی روزنامه گاردین نوشت که: « با وجود اینکه دولت قاهره در آستانه ورشکستگی قرار دارد ۷،۱ میلیون پوند را برای خرید ۱۴۰ هزار بسته حاوی گاز اشک آور از آمریکا در ماه گذشته ترسایی صرف کرده است.» دولت در رویا رویی با مخالفین بصورت فزاینده از گاز اشک آور و گلوله های پلاستیکی کار میگیرد. چنانکه گروهی از پزشکان داوطلب که مسوولیت تداوی زخمی شده گان را به عهده داشتند هشدار دادند ، استفاده از گاز اشک آور در میدان التحریر به سطح خطرناکی رسیده و در نتیجه کاربرد آن از یکسو و درجه بلند مواد مضره در آن ، جان صد ها شهروند مصر از این بابت به خطر جدی روبر میباشد. حسین عبدالغنی، سخنگوی جبهه نجات ملی و رهبر برجسته مخالفین دولت در باره گفته است که: « این همان تاکتیکی است که در زمان مبارک از آن استفاده میشد. استفاده از پول مالیات دهندگان برای کشتن فرزندان آنها.»
رخداد های مصر نشان داد که تا وقتی نیروهای حاکم فرمانروا در این کشور به اساسی ترین خواست های مردم ، یعنی دگرگونی در زنده گی اقتصادی ـ اجتماعی به نفع مردم ،مساله تامین دموکراسی ، رشد فرهنگی ، کار و برابری پاسخ عملی ندهد، دگرگونیی در وضع موجود را نمی توان انتظار داشت. همین سوال در تونس ، مصر ، لیبی ، عراق و دیگر کشورهای اسلامی و عربی در برابر احزاب وسازمانهای دین گرا حاکم قرار دارد.
ریاض المالکی : « برای حل دو دولت ، دست تگدی را دراز نخواهیم کرد»
پنجمین فوروم جهانی « اتحاد مدنیت ها » از سوی سازمان ملل متحد بروز های 26 تا 28 فبروزی سال 2013 ترسایی در ویانا برگزار گردید.در این گردهمایی ( یونا اوک ) فراسوی مرزهای ملی و فرهنگی زیر نام « مسوولیت ، تنوع و دیالوگ » به مسایل مبرم پیرامون آزادی مذهب ، پلورالیسم ، آزادی مطبوعات ، نقش رسانهها ، مهاجرت و همگرایی پرداخته شد.درمیان بیش از 1200 اشتراک کننده شخصیتهای سیاسی و اجتماعی ، چهرههای شناخته شده جهانی ، روسای دولت ها ، وزیران خارجه ، نمایندگان جامعه مدنی و رسانهها شامل بودند .در حاشیه این گردهمایی روزنامه استاندارد اتریشی گفتمان جالبی را با آقای ریاض المالکی وزیر امورخارجه فلسطین انجام داده است که برای آگاهی خواننده گان عزیزخود پیشکش میداریم.
( بامداد)
وقت آن فرا رسیده است تا به اعمال خشونت باراسراییل خاتمه داده شود:
ریاض المالکی وزیر خارجه فلسطین پس از مرگ یک فلسطینی در زندان اسراییل ،خواهان تحقیق بینالمللی گردید .او به خانم یولیا رابه خاطرنشان ساخت که حل دو دولت پیش ازهمه به نفع اسراییل است .
استاندارد : نظر به اعتراض های تازه در خاک اردن غربی و حمله راکتی از نوار غزه نگرانیهای بخاطر خیزش انتفاظه* سوم وجود دارد . شما چه میگویید ؟
المالکی: این یک اعلامیه اسراییل است. ما هیچگاهی از آن سخن نگفته ایم.
فلسطینی ها نه آرزوی انتفاظه سوم را دارند و نه آنرا پلان نموده اند .آنها واکنشی در برابر اعمال وحشتناک اسراییل نشان میدهند ، در برابر اعمال خشونت بار مسکن گزینان ( نا قلین ـ بامداد ) ، در برابر بیتفاوتی سربازان اسراییلی که فلسطینی ها را میکشند ، در برابر شیوههای شکنجه مرگبار فلسطینی ها که مرگ عرفات جرادات یکی از نمونههای تازه آنست. فلسطینی ها حق دارند از خود واکنش نشان دهند .اسراییلی ها ایشان را تحریک میکنند .
استاندارد: آنها تحریک میکنند ؟
المالکی: بلی ، مطلقأ !
اگر آنها عرفات جرادات را در جریان استنطاق میکُشند پس چه میتوانند انتظار داشته باشند ؟ اگر آنها به سربازان خود اجازه میدهند که قتل نمایند، پس چه انتظاری میتوانند داشته باشند ؟ کاملأ آشکاراست که همه رخداد های ببارآمده از سوی اسراییل بمنظور ایجاد خشونت درجناح فلسطینی هاست.از کالبد شگافی عرفات جرادات بخوبی روشن میشود که او را شدیدأ شکنجه داده بودند. این امررا اسراییلی ها نمیتوانند پنهان سازند.به همین جهت ما خواستارایجاد یک کمیته تحقیق بینالمللی هستیم .وقت آن فرا رسیده است تا به اعمال خشونت باراسراییل خاتمه داده شود.زمانی آن فرارسیده است تا جامعه بینالمللی بپا خیزد و صدای خود را بلند سازد .
استاندارد: منظور دقیق شما چیست ؟ آیا مطلب تان شورای امنیت سازمان ملل متحد است ؟
المالکی: پس از مرگ عرفات جرادات درپی شکنجه، بادریغ هیچ کشوری جرات بپا خاستن و محکوم کردن ( اسراییل ) را ندارد.منظور من کشورهایست که خود را مستقل و مکلف به رعایت حقوق بشرمیدانند.
اما اگر هیچ کشوری چنین جراتی رانداشته باشد ما بازهم خواهیم دانست تا از حقوق خویش دفاع نماییم و بکوشیم تا مسوولیت اسراییل را در دادگاه بین المللی ثابت سازیم .
استاندارد: در دیوان محکمه اجزایی بین المللی( ای سی س ) ؟
( مراسم بخاک سپاری عرفات جرادات ـ بامداد )
المالکی: من این را نگفتم ؛ محکمه بین المللی. ما میتوانیم به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مراجعه نماییم ؛ سپس میتوانیم به اسامبله عمومی ملل متحد روی بیآوریم . اما اگر در آنجا 192 رای داشته باشیم باز هم اسراییل میتواند بگوید که برای ما بیتفاوت است ؛ زیرا در شورای امنیت کم از کم یک کشوری است که از حق ویتوی خود استفاده خواهد کرد .( یادهانی : منظور ایالات متحده آمریکا است ) بنأ اسراییل در برابر انتقاد بینالمللی احساس مصونیت میکند. آنچه در زندان اتفاق افتیده است تا به مرز جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی میرسد. ما میتوانیم آنرا به دیوان جزایی بینالمللی بکشانیم ؛ ولی من نگفتم که ما این کار را خواهیم کرد. ما میخواهیم به جامعه دول چانس دهیم تا اقداماتی را رویدست گیرد. ما منتظر این واکنش هستیم پیش از آنکه تصمیم بگیریم .
استاندارد: وزیر خارجه پیشین اسراییل سیپی لیونی نخستین کسی بود که آماده گی خود را برای ایتلاف با بنیامین نتنیاهو ابراز نمود . او خواهان حل معضله است.آیا شما روی یک ابتکار جدید صلح شمارکرده میتوانید ؟
المالکی: من نمیدام که آیا نتنیاهو موفق خواهد شد تا در مهلت تعین شده حکومت جدید را تشکیل دهد. بگذارید منتظر بمانیم !
اگر حکومتی تشکیل شود باز هم مساله وابسته به ترکیب آن خواهد بود. به طور نمونه نتنیاهو حکومتی را با راست افراطی ، ناقلین و هاریدیم ( یهودیهای اورتودوکس افراطی ) تشکیل بدهد در آنصورت کسی به سخنان لیونی گوش نخواهد کرد .بنأ پیش از وقت خواهد بود تا در این باره چیزی گفته شود .
استاندارد: بدون توجه به برسمیت شناسایی ده فاکتوی فلسطین بصفت یک دولت توسط سازمان ملل متحد برخی از شخصیتهای بلند پایه هوشدارداده ا ند که راه حل دو دولت تقریبأ از میان رفته است.این امر برای شما چه اهمیتی خواهد داشت ؟
المالکی: ما ازنتنیاهو چون گدا طلب نخواهیم کرد تا به حل دو دولت پابند بماند.
اگر اسراییل ما را وادار بسازد تا باور کنیم که حل دو دولت طرح سنگین وغیر قابل حمل است ؛ پس در آنصورت آنها ما را مجبور میسازند تا چشمان خود را در برابر واقعیت دیگر بگشاییم : واقعیت دولت دو ملت.این به چه معنی خواهد بود ؟ ما فلسطینی ها یا اینکه به صفت اتباع درجه دوم در یک سیستم آپارتاید و یا شهروندان متساوی الحقوق خواهیم بود .این ها یگانه گزینه ها اند .در صورت نخست من نمیدانم که آیا اتریش و دیگر کشورهای جهان اجازه خواهند داد تا اپارتاید دوباره پدیدارگردد و آنها چشمها و گوشهای خود را در برابر آن ببندند.من بدین باور نیستم .بنأ این نه تنها پیکار ما بلکه مبارزه بسا ازکشورهای دیگرهم خواهد بود .درصورت دوم مساله خوب خواهد بود .ما 4٫5 میلیون وآنها 6 میلیون استند . بر اساس « هاریتس » ** تنها سه سال دوام خواهد کرد تا فلسطینی ها هم به شش میلیون برسند .پس از سال 2015 ترسایی ما اکثریت را تشکیل خواهیم داد و بر اساس اصل دموکراسی یک شخص یک رای فقط یک امر زمان خواهد بود تا ما فلسطین تاریخی را از طریق صلح آمیز بدست گیریم .بنأ برای اسراییل بهتر خواهد بود تا از راه حل دو دولت پیروی کند .
استاندارد: شما از سفررییس جمهورایالات متحده آمریکا ( به اسراییل ) چه انتظاری دارید ؟
الملکی: هیچ چیز .
روزنامه استاندارد ، 27 فبروری 2013 ترسایی
****
یادداشت های بامــداد :
انتفاظه در لغت بمعنای تکاندن ، ریختاندن و خود را از شر چیزی خلاص کردن است .این واژه در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم فلسطین بدو قیام مردمی اطلاق میگردد که در بین سالهای 1987 ـ 1993 و 2000 ـ 2005 ترسایی دوام داشته و درآنها هزاران فلسطینی جان های خود را از دست دادهاند .این قیام ها که بنام « جنگ با سنگ » و « انتفاظه القدس » معروف گردیده اند؛ نمونههای بینظیری ازپایداری مردم فلسطین در برابر اشغال گران صهیونیست وحامیان بینالمللی شان بشمارمیروند .
**هاریتس به معنی سرزمین ( اسراییل ) است.اما دراینجا هدف از روزنامه لیبرال چپ اسراییل است که بیش از صد سال فعالیت نشراتی دارد .
***اتحادیه اروپا از سیاست حکومت دست راستی اسراییل به ویژه از ادامه سیاست جابجا سازی نا قلین در مناطق فلسطینی ها ناراض بوده و دیپلومات های آن در بیت المقدس درآخرین گزارش خود خواهان موضعگیری شدید دربرابر این سیاست که مانع عمده در راه حل دو دولت و در مغایرت با موافقتنامه اوسلو میباشد گردیده اند .