معضله گندم در افغانستان وجهان و حفاظت از جنگل ها وعلفچرها

این دو منبع طبیعی سرشار وخداداد در کشورعزیزما افغانستان

 

محمد حسن کشتیار، سابق رییس عمومی جنگلات وعلفچرهای وزارت زراعت 

افغانستان عزیز کشوریست کوهستانی با دشت های گسترده ؛ آب و هوای آن از نگاه موقعیت جغرافیایی  وایکولوژیکی کنتیننتال مدیترانه ای ونیمه خشک صحرایی است و کشوریست محاط به خشکه ومساحت یا پهنای آن به ۶۵۲۲۲۵۰۰ هکتارمی رسد.

نزدیک به ۸۵ در صد مردم کشور به زراعت ومالداری ، باغداری وجنگلداری مصروف هستند واز این راه امرار معیشیت می کنند، زراعت ومالداری اساس وبنیاد اقتصاد کشور را تشکیل می دهد.

طبق سروی وپژوهشی که انجام شده است  نزدیک به ۳۶ درصد ساحه کشور را علفچر ها ۳،۵ در صد ساحه آن را جنگلهای طبیعی چوب چهارتراش و ارچه وبلوط ودرختان سبز پسته ( طلای سبز یا شین زر) می سازد مگر با دریغ وافسوس که  بدبختانه این دو ثروت ملی (جنگلها طبیعی وعلفچرها ودرختان سبز پسته ) در حال نابودی واز بین رفتن هستند.

مارکوس سیسروس ایتالیوی گفته است: « کشوری که جنگل ندارد رو به زوال است. »

عواید عمده ملی کشور از منابع تولیدات مهم زراعتی ومالداری بدست می آید ، که شامل غله باب گندم ومیوه های گوناگون تازه وخشک وسبزی ها وپوست حیوانات ، پشم ،روده، قالین ، پوست قره قل، پخته، چوب صنعتی چارتراش وچوب دستک از نوع درخت عرعرو بادام ، نباتات طبی خودرو مانند زیره پلوی، زیره سفید،جوانی وبادیان ، زوف واسفرزه،زرشک، شیرخشت،هنگ وشیرین بویه (یا شین شوبی) سنگهای قیمتی چون:لاجورد، یاقوت، زمرد، سنگ شاه مقصود، مرمرورخام، نفت وگاز وغیره می باشد.

بعد از انقلاب سبز در کشور براساس احصاییه های منتشره ، تولید گندم  نزدیک به (سه میلیون ) تن درسال می رسید ازلحاظ تولیدات گندم ومصارف آن افغانستان نزدیک به خود کفایی رسید. ناگفته نماند که براساس احصایه های منابع خارجی ، تولیدات گندم درجهان به (چهارصد میلیون تن ) در سال می رسد، در افغانستان یک ساحه وسیع زراعتی  تخمینی (۲،۶ میلیون ) هکتار در شرایط عادی تحت کشت گندم قرار داشت ، ازآنجمله نزدیک  به (۱،۴ ) میلیون هکتارآن آبی وبقیه (۱،۲) میلیون هکتار للمی می سازد.

طبق راپور سازمان مواد خوراکه و زراعت جهانی ملل متحد (اف .آ. او و یو. ان) در کشور های روبه انکشاف ونادار، مصارف خوراکه گندم فی نفر در یک سال بالغ بر (۱۸۰) کیلوگرام تعیین گریده است . لذا با در نظرداشت این رقم مقدار گندم خوراکی  مورد ضرورت کشور  در یک سال (۴۵۰۰۰۰۰) تن یعنی (چهار میلیون وپنجصد هزار) تن گندم خواهد بود.

بنا برآن سعی شود تا کشور از لحاظ تولید ومصارف گندم خود کفا شود.

آری ! یگانه راه خود کفایی تولیدات گندم در کشور این خواهد بود تا حاصلات گندم فی واحد زمین موجود را ( سه برچهار برابر) بیشترافزایش داد ومنجمله از نوع گندم مکسیپک و(۱۷ هزار) تن سایرتخمهای اصلاح شده گندم که در کشور نتیجه های خوب وبهترداده اند .

گندم از نظر نبات شناسی از فامیل گرامنه بوده ونام لاتینی آن(تریتیوم) می باشد. واویلوف دانشمند روسی نظر به تتبع وپژوهشی که نموده است وطن اصلی گندم را افغانستان می داند.

آری ! گندم یا این میوه بهشتی نظر به سایر انواع غله جات ، خواص مشخص دارد، به این معنی که گندم در تمام کشورهای جهان با وجود داشتن شرایط آب وهوای مختلف وارتفاعات متفاوت ازسطح بحر سازش داشته وبه خوبی می روید، جالبترازهمه اینکه قوه نامیه  دانه گندم صد ها سال زنده می ماند. به این معنی که اگر تخم گندم صدها سال دیرینه مانده ودوباره کشت شود بازهم نمو می کند وحاصل می دهـد .

گندم در افغانستان بصورت آبی وهم للمی کشت می شود.گندم آبی نوع زمستانی  ونیمه زمستانی وهم بهاری دارد، نوع للمی آن در بهارسال کشت می شود، علاوه برآن تخمهای جووتا اندازه زغروکنجد نیز بصورت للمی در بهارسال کشت می گردد، اما کشت و زرع گندم للمی درحدود یک میلیون هکتارزمین للمی را احتوا می کند.

بدبختانه در این اواخردراثرکشت وزراعت للمی کاری ،علفچرهای سرسبزبه ویژه درمناطق شمال وشمالغرب کشور نابود می شوند،علل عمده آن افزایش نفوس وصعود نرخ گندم از یکسو واز جانبی هم عدم توجه مسوولان دولت را دربرابر این خلاف رفتاری آشکار می سازد.

بلی!

اگر این مکتب است واین ملا        حال طفلان را خراب می بینم.

حیف است سرمایه های ملی کشور شامل جنگلات طبیعی صنعتی ،جنگل های سرسبز پسته کشور وعلفچرها ودیگر منابع مهم وبا ارزش کشور درحالت نابودی واز بین رفتن اند!

بهر حال برگردیم به اصل موضوع گندم. طوری که اخبار ها می رسانند افغانستان وجهان به قلت وکمبود گندم دچاراند بنظر می رسد  مشکلات وعواملی مختلفی  وجود دارد که به گونه مختصر تقدیم می گردد:

نخست: حاصل گندم نظر به کشت سایر محصولات زراعتی به ویژه کوکنارفوق العاده کم وناچیزاست .

دوم: دگر گونی وخرابی محیط زیست وخشکسالی های متواتر وکمبود وگاهی قلت آب موجب شده است تا در تولیدات گندم کسر بعمل آید .

سوم: موضوع عرضه وتقاضا است به اصطلاح تولیدات کم ومصارف واحتیاجات به گندم زیاد است.

چهارم: گندم مصارف خوراکه روزمره  واولیه مردمان کشورهای صنعتی وغیر صنعتی وفقیر ونادارجهان را تشکیل می دهد.برای رفع کمبود آن اولتر از همه دهقانان باید از طرف دولت وادار شوند تا از کشت خاشخاش (بجز در منطقه معینه آن ) جدآ جلوگیری گردد.

برای خود کفایی گندم در کشور باید راه های جست وجو شود تا حاصلات تولید گندم افزود شود ، از آن جمله در ساحه کشت و واحد زمین که اکنون ناچیزاست افزود به میان آید. یعنی ازطریق (اگروتخنیک) بهترو توزیع ماشین والات  مدرن زراعتی ارزان قیمت بدسترس دهقانان گذاشته شود ونیز تخم های اصلاح شده بذری وهکذا توزیع کودهای کیمیاوی بهاری وتیرماهی به قیمت های مناسب و ارزان به دهقانان، تورید کود بهاری وتیرماهی ازخارج ، احداث وبازسازی دوباره فارمهای تحقیقاتی وترویجی در کشور، رهنمایی وتشویق دهقانان ازقبیل فرستادن دهقانان پیشتاز ونخبه جهت بازدید از فارمهای تحقیقاتی ونمونه وی در داخل وخارج از کشور ، تا از فارمهای زراعتی ومالداری وسایر تاسیسات زراعتی  آنها دیدن کنند.

ایجاد بیشتر کوپراتیفهای زراعتی و مالداری وتوزیع حیوانات اصلاح شده  گاو شیری و تخم های اصلاح شده بذری وغیره به دهقانان به عمل آید.

احیآی دوباره وترمیم بندهای سابقه و احداث بند های جدید بالای دریا های خروشان کنرها و خاشرود ( به فاصله ۱۳،۵کیلومتر در نزدیکی هوتل دلآرام بند آبگردان اعمار گردد.).

تاسیس پروژه های زود رس از آن میان مرغداری ، پیله وری، فیلمرغ داری ، وشتر مرغ داری در برخی از ولایات کشور وغیره بیشتر گردد.

اشتراک زنان در امور زراعت ومالداری ودیگر بخش ها :

از آنجایی که نصف نفوس کشور  را قشر اناث یعنی زنان تشکیل می دهد ، که باید از آنها در تمام امور کشور بدون تبعیض حد اکثراستفاده شود. طوریکه می دانیم زنان درسراسر جهان اعم از کشورهای پیشرفته ومترقی ویا روبه  انکشاف وعقب مانده وفقیر ونارار درانکشاف زراعت ومالداری ، مرغداری و پیله وری وغیره سهم بیشتردارند. از آنها دراین مورد اسنفاده صورت گرفته و قدردانی به عمل آمده است ، چنانی که ملکه کشور اردن در کنفرانس سالانه مواد خوراکه و زراعت  که در سال ۱۹۹۷ میلادی به شمول تعداد سران کشور های جهان در روم اشتراک ورزیده بودند ، ضمن سخنرانی خویش نقش زن را در اجتماع با قدردانی یاد دهانی کرد واز سران دول جهان تقاضا نمود که معلومات واطلاعات علمی وعملی بیشترباید در اختیار زنان ، بدون تبعیض قرار داده شود ، تا زنان خدمت  خود ها را علمآ وعملآ مفید تر وخوبتر انجام داده بتوانند.یقینآ در چنین صورت تولیدات بیشتر خواهد شد.

در تحقیقات احصایه وی ثابت گردیده، بلکه در حال حاضر نه تنها زنان مناصفه نفوس جهان را تشکیل داده اند بلکه ۶۰درصد حاصلات زراعتی جهان را تولید می کنند ، اگر این زنان با شهامت را متخصصین مربوطه در رشته های مختلف زراعت ، مالداری ، جنگلداری ، باغداری وغیره رشته های مربوطه رهنمایی فنی وعملی نمایند حاصلات تولیدات از شصت در صد بالا می رود.

آری !  نا گفته نباید گذاشت که زنان واقعآ نور وچراغ خانه ، نمک زنده گی وبرکت فامیل به حیث بانوی خانه بوده علاوه بر آن یک همکار دایمی در امر حیات فامیلی خود نیز هستند ، که دوش به دوش شوهران وبرادران خود   همکاری ومدد گار باشند. به عقیده نگارنده هرگاه بانوهای باشهامت افغان در امور زراعت ، مالداری ، پیله وری مرغداری ، باغداری وگُل کاری وغیره به کار گماشته شوند ، یقین کامل دارم که نسبت به وضع کنونی حاصلات وتولیدات زراعتی ومالداری کشور کم از کم از بیست به پنجاه درصد بالا می رود، البته ناگفته نماند که در قسمت تعلیم وتربیه صنعت قالینبافی ، گلدوزی ،کلاباتون وخامکدوزی ، بافت وخیاطی وغیره شاهکاری های زنان افغان قابل یاد دهانی ودر خور تمجید وستایش است .

آری ! جنت زیر پای مادر است .

صحابی از پیامبر اسلام  (ص) پرسید : که کدام کس از مردم بر من حق دارند ؟

حضرت محمد(ص) فرمودند : مادرت واین کلمه را در جواب آن صحابی سه بار تکرار نمودند ، بار چهارم فرمودند : پدرت.

بادر نظرداشت موضوعات فوق الزکر باید همه مردم وملت بدون استثنآ با کمک هم و رهنمایی های دولت خویش دست بدست هم بدهند ودرقسمت پیشرفت زراعت ومالداری وحفاظت جنگلها طبیعی ودرختان سرسبز وپسته زار ها

وعلفچر ها که رکن مهم واساس اقتصاد جامعه ملی افغانی را تشکیل می دهد ، همکاری های لازم بعمل آورند ، تا باشد مردم رنجدیده کشور که سالیان دراز به اینطرف رنج ها کشیده اندودیده وتلفات  داده اند،از فرآورده های این منابع طبیعی خدا داد استفاده وبهره برداری کرده باشند.

طوری که از اخبار ورسانه ها ی داخلی ومنابع اطلاعاتی خارج بر می آید قطع بی رحمانه و قاچاق جنگل ها طبیعی ومثمر وغیر مثمر وجنگل های سرسبز پسته در اکثر ولایات شمال غرب کشور متاسفانه جریان دارد وتا هرچه زودتر در زمینه جلوگیری به عمل آید .

از اینکه جنگل ها وعلفچر ها دو ثروت ملی ومیراث طبیعی خدا داد است که در حفظ ونگهداری پاکی محیط زیست وتصفیه هوا وبهبودی صحت وسلامتی انسانها رول عمده داشته ، همچنان از میوه جات ، مانند پسته ،جغلوزه ، بادام ،انجیر وغیره فرآورده های آن عاید سرشار که در تقویه بنیه اقتصادی کشور رول مهم وارزنده ای یفا می نماید قابل توجه ودرخور اهمیت است .

از آنجایی که حفاظت وجلوگیری از قطع بی مورد جنگل ها ونگهداری از شکستاندن علفچرها وظیفه اصلی دولت است ولی متاسفانه درحفاظت این منابع طبیعی مهم  وباارزش کشور اقدام لازمه وجدی از طرف دولت ، طوری که لازم است بعمل نیامده است.

با اینکه از جانب کشور های متحابه ودوستان افغانستان تا اکنون میلیارد ها دالر کمک شده و می شود ولی متآسفانه با این همه کمک های میلیارد ها دالر کارهای اساسی زیربنایی اقتصادی در کشور طوریکه لازم است در عمل پیاده نگردیده است.

بهر حال برگردیم به موضوع حفاظت وجلوگیری از قطع جنگل های طبیعی صنعتی مثمروغیرمثمر ، نگهداری وبهره برداری از جنگل ها سرسبز پسته ونگهداری وحفاظت علفچر ها که در تربیه مواشی ومالداری با لخصوص گوسفندان  قره قل کشور درخور اهمیت است ، در زمینه باید توجه بیشتر مبذول گردد تا مدرک عواید واسعار خارجی بیشتر نصیب کشور گردد وهکذا در قسمت زراعت ومالداری عواید فی واحد وفی راس توجه بیشتر بعمل آید، گرچه افغانستان عزیزکشوریست زراعتی ومالداری ولی طوریکه لازم است دراین قسمت توجه لازم بعمل نیامده است، باید در این زمینه هرچه زودتر وبیشتر توجه خاص بعمل آید.

بلی ! کیمیا خواهی زراعت کن چه خوش گفت آنکه آنکه گفت – زرع ثلثانش زر است وثلث دیگر هم زر است.

گر د گلوکره چه سیمه دگلزار شې – اغزی مه کره په پشتو کی به دی لاس ولار شې

نگارنده پیشنهاد می دارد تا در کتب های درسی مدارس ومکتب ها ی دولتی وموسسات شخصی در باره حفاظت واهمیت جنگلات طبیعی ودرختان پسته ، زیتون وعلفچر ها مضمون خاص تدریس شود وتا نسل جوانان کشور ما از اهمیت وارزش این منابع گران بهای طبیعی ملی کشور خوبتر وبیشتر آگهی داشته باشند .

ولی ناگفته نماند که وزارت محترم زراعت وابیاری ومالداری و ریاست منابع طبیعی در زمینه بهبود زراعت و ماداری سعی جدی را در پیش گرفته است ، که بهبود نسبی درحاصلات فی واحد زمین وفی واحد راس حیوان تدابیر لازم بعمل آمده است  امید که درآینده بیشتر از آن بعمل آید.

حدیث شریف نبیوی (ص):

زرع نمایید که در کشت زراعت ، مالداری و سرسبزی برکت است.

 

محمد حسن کشتیار سابق رییس عمومی جنگلات وعلفچرها، آواره افغان در کشور المان

بامداد ـ اجتماعی ـ ۱/ ۱۴ـ ۲۹۱۱

  

تدویر جلسه هیات رییسه احزاب وسازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان

 

روزسه شنبه مورخ ۴ قوس ۱۳۹۳ جلسه  هیات رییسه  ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان با اشتراک و حضور تمام اعضای هیات رییسه تحت ریاست محترم پوهندوی عبدالرزاق اسمر رییس دوره ای این ایتلاف درمقر دفترمرکزی حزب مردم افغانستان دایر گردید.

دراین جلسه روی تشکل هرچه بیشتر وهمه جانبه  نیروهای دموکراتیک وترقیخواه افغانستان بحث وتبادل نظرهمه جانبه صورت گرفته و مطابق نظریات وپیشنهادات اعضای جلسه در زمینه تدابیرمشخص اتخاذ گردید.

 

شعبه  تبلیغ وترویج حزب مردم افغانستان

 

بامداد ـ اجتماعی ـ۱۴/۵ـ ۲۶۱۱

 

یک کشف باهمیت علمی در ولایت نورستان

مکـش آن آهـوی مشکـین مـــرا ای  صیـاد

شرم از آن چشم سیه دار و مبندش به کمند

 

سحر سیندخت

در روزگاری که رسانه های وطنی و جهانی همه روزه از افغانستان خبرهای جنگ ، ویرانی و نابودی زنده گی را بسیار گسترده و با شوق به گوش و دید مردم درافغانستان و جهان میرسانند ، خبرهای از نوع زنده گی و سازنده گی ، امید و آرزو به آینده و بهبود سخت کمرنگ بوده و باور به آن کمتر شده است. پیامد ناخوشایند اینهمه یاس و ناباوری آن شده است که ما بیشترچشم براه دریافت خبرغمناک و رخداد درد بارهستیم  و خوشی در باره کرده های مثبت ، ولو هراندازه ای که کوچک و خورد هم باشند؛ را از دست داده ایم. این ناهنجاری سبب شده است تا به نوعی از تقدیرگرایی روکرده و در تلاش و سهمگیری برای دگرگونی و بهبود تنبل شویم. آنجایی که چیزی از نوع دگرگونی و نور روشنی به چشم میرسد ، قلم ها و اندیشه ها با بیرحمی به جان آن می افتند و پیام ناباوری را  دربرابرآن نوید میدهند.

در میان این همه خبرهای ناشاد و درد بار دراین تازه گی ها گزارشی در باره پیدا نمودن چند آهوی مشکی پس از سال ۱۹۴۶ ترسایی درافغانستان توسط کارشناسان امریکایی، جهان را به شگفتی و شادی درآورد ، ولی این مساله درافغانستان و رسانه های آن چون که درآن پیام ویرانی و وحشت وجود نداشت توجه لازم را به خود جلب نکرد .

 آهوی مشکی یا « آهو مشک » از شمارحیوانات کمیاب جهان بوده؛ رقم چشمگیرآن از بین رفته وخطر از بین رفتن ویا انقراض نسل این حیوان که نافه مشک آن زبانزد همه است، وجود دارد. به تازه گی در نیویارک خبر دلپذیرشناسایی سه راس آهوی مشکی توسط  گروه پژوهشی سازمان غیر دولتی «جامعه محافظت ازحیات وحش در جهان یا Wildlife Conservation Society WCS »  امریکا پخش شد. بربنیاد گزارش این نهاد درجریان پژوهش هایشان در دامنه های جنگلی ناهموار شمال شرق افغانستان  در ولایت نورستان پس از شصت و پنج سال، یک جوره آهوی مشکی با نوزاد شانرا دیده اند. درگزارش این نهاد آمده است که آنها پنج باراین سه آهو را دیده اند.

آهوی مشکی که بنامهای آهوی تاتار ، آهوی تتر ، آهوی ختن ، آهوی ختا  و آهوی خرخیز نیزیاد میشود، هفت نوع  ازاین آهو در کوه های هیمالیا و یا جنگل های کوهی آسیا بود وباش دارند. این حیوان شامل لیست نوع حیوانات گم شونده قرارداشته و به دشواری قابل دید میباشند و برای همین هم پیدا نمودن این جوره و یک نوزاد آن در نورستان افغانستان  پس از شصت وپنج سال رخداد بسیار باهمیتی در جهان علم بشمار میرود.برای آخرین بار در سال ۱۹۴۸ ترسایی هیات اندازه گیری دنمارکی این حیوان در افغانستان دیده و از وجود آن گزارش داده بودند.

بسیاری از دانشمندان آهوی مشکی (Moschus cupreus)  ) را به غلط از خانواده گوزن شمرده و به اونام حیوانی با « دندان های داراکولا » داده اند. آهوی مشکی از نظر اناتومی دارای ساختمان جالب بوده  و هر دو جنس دارای دو دندان دراز اشک های شبیهه دندان های فیل بوده و بیشتر در فصل جفت گیری در جنگ های رقابتی مورد استفاده قرار میگیرد.

آهوی مشکی که حدود یک متر طول داشته ، بدون شاخ بوده بیشتر در جنگل های مناطق کوهی آسیا زنده گی دارند. براساس گزارش روز نامه اشتاندرد چاپ اتریش  (۳ نوامبر ۲۰۱۴) هفت آهویی که تا حال دیده شده اند به مشکل قابل دید بوده و همه در جنگلات آسیا زنده گی می نمایند. همین آهوهای پیدا شده توسط کارشناسان امریکایی درولایت نورستان از نوع آهوهای مشکی کشمیری شناسایی اند.

پیتر زالرمعاون برنامه های آسیا درسازمان «جامعه محافظت ازحیات وحش در جهان» بدین باور است که آهوی مشکی در کنار پلنگ سفید از گونه های نادر حیات وحش در افغانستان بوده یکی از گنجینه های زنده گی در افغانستان میباشد.

در همین باره گزارش مفصلی توسط تیم مشترک  شامل : استفان استروفسکی و پیتر زالر از «جامعه محافظت ازحیات وحش در جهان» ، آقای عقیق رحمانی از دانشگاه لیدز، جان محمد علی و ریتا علی از ویگل در ولایت نورستان در شماره ماه اکتوبر سال ۲۰۱۴ ترسایی مجله  اوریکس « Oryx » به نشر رسیده است.

مشک این ماده خوشبو، که فرآورد همین آهو میباشد و ارزش آن بلند تر از طلا میباشد در دارو سازی سنتی  و برای  تولید عطریات  مورد بهره قرار میگیرد چنانکه بهای یک کیلو گرام  مشک به بیش از ۴۵۰۰۰ ایرو گمان زنی میشود. مشک در کیسه کوچکی که در زیرشکم  آهو قرار دارد به شکل دمل با ماده غلیظی جمع شده و وقتی کیسه پرشد در وجود حیوان تولید خارش مینماید. آهو با مالیدن کیسه به سنگ آنرا میدرد. مشک، این ماده خوشبو به زمین می ریزد، آنرا جمع وبه فروش میرسانند.

آهوی مشکی از شمار حیوان های کم یاب در جهان  بوده و شامل لیست قرمز زنده جان های مورد خطر  یا « IUCN » میباشد. برا ی همین هم وقتی گزارش در باره یافتن این حیوان درافغانستان ناامن  و جنگ زده به نشر رسید در شبکه های اجتماعی بحث  و اندیشه های فراونی در باره نگهداری و توجه به آن ابراز شد. از جمله در یکی شبکه اجتماعی اتریشی نوشتند : « ... شاید بتوانیم یکی از ملا ها را متقاعد سازیم که  شکار و کشتن این حیوان را حرام اعلام کند. درغیر آن این حیوان هم برای همیش از بین خواهد رفت . »

بامداد ـ اجتماعی ـ۱۴/۲ـ ۱۵۱۱



ستاره دیده فروبست و آرمید ، بیا
شراب نور به رگ های شب دوید ، بیا
ز بس به دامن شب اشك انتظارم ریخت
گل سپیده شگفت و سحر دمید ، بیا
شهاب یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خطّ زر كشید ، بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید ، بیا
به وقت « مرگم » اگر تازه می كنی دیدار
بهوش باش كه هنگام آن رسید ، بیا
به گام های كسان می برم گمان كه تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید ، بیا
نیامدی كه فلك خوشه خوشه پروین داشت
كنون كه دست سحر دانه دانه چید ، بیا
امید خاطر « سیمین » دل شكسته توئی
مرا مخواه از این بیش ناامید ، بیا

 (سيمين بهبهانى)

 

 


گفتا که می بوسم تو را ، گــــفتم تمنا می کنم
گفتا اگر بیند کـــسی ، گفـتم که حاشا می کنم


گفتا ز بخــت بد اگـر ، نـاگـه رقــیب آیــد ز در
گفتم که با افسونگری ، او را ز سر وا می کنم


گفتا کــه تلخی های می گر نا گوار افتد مرا
گفتم که با نــوش لـبم ، آنرا گـــوارا می کنم


گفتا چه می بینی بگو ، در چشم  چــون آیینه ام
گفتم که من خود را در آن عریان تماشا می کنم


گفتا که از بــی طاقتی دل قصد یغما می کند
گفتم کــه با یغما گران باری مــدارا می کنم


گفتا که پـیـوند تــو را با نـــقد هستی می خــرم
گفتم که ارزانتر از این مــن با تو سودا می کنم


گفتا اگر از کـــوی خود روزی تو را گفتم برو
گفتم که صد سال دگر امـــروز و فردا می کنم

(سيمين بهبهانى)

 

 بامـداد ـ فرهنگی ـ ۲/ ۱۴ /۲۰۱۱

 سکوت شب 

شب درسکوت و خامه بدستم شتاب  داشت

گویا زشوق واژه بخود پیچ  وتــاب داشــت

تــا مـینـوشــت رمــز محـبـت زســـوز دل

دل دردرون سیـنه شـــرار وعــذاب داشت

ازپشـــت پنجــره بــه تمـاشــای شـب شــدم

دیــدم ز ابــرمــاه بــرویــش نـقــاب داشــت

بــاران بـه شیشه میـزد ومستـانـه می فتـیـد

مستــی ز ابـرسرکش ویـا ازشـراب داشت؟

تنــد بــاد شب زهــرسـو شتـــابنـده میـرسید

آن درغـــریــو و آمـدنش هـم عـتـاب داشـت

دیــدم بــدســت بــاد، گــلی پــرپــر خــزان

بـرلـب شکـایتی زفـلک بی حســاب  داشت

دیـشـب (عزیزه) تــا سحــرم بــا نــوا و درد

چشمم هــوای گریه و دوری زخواب داشت

 

 بامـداد ـ فرهنگی ـ ۱/ ۱۴ /۱۳۱۱