نقش تاریخی زن در سیر تحولات سیاسی

 

 

کار وایجاد گری مشخصه اساسی فعالیت های مشترک انسانهاست که از بدو پیدایش آدم تا ایندم با مساعی مشترکه زنان با مردان ادامه دارد . پنجهزار سال قبل مادامیکه آریایی ها به سر زمین باختر مهاجرت کردند ، زنان ومردان آریایی در مرکز آریانای کهن ،مدنیت بزرگی را اساس گذاشتند  و پس از سه هزار سال راه مهاجرت را در پیش گرفته و درجنوب هندوکش سرزمین وسیعی را از لغمان تا سیستان واز کندهار تا ننگرهار وحوزه های وسیع جغرافیایی را برای بود وباش خود انتخاب نمودند و بنای باعظمت شهرتاریخی بگرام بیانگر استعداد شگرف ، توانایی وکار مشترک زنان با مردان این مرزو بوم بوده است. مسلما در نتیجه کارمشترک زنان با مردان ، تمدن عظیم وفرهنگ عالی از خود بیاد گار گذاشته اند.زیرا کار ومبارزه از ویژگی های مقام عالی زن در طول تاریخ این سرزمین باستانیست. چنانچه ده ها فیلسوف، نابغه والامه ، طبیب ودانشمند ،فزیک دان وریاضی دان،ستاره شناس وعالمان بزرگ،در دامان مقدس زنان این میهن پرورش یافته اند.

یادی از بزرگ مردان تاریخ کشور ما در عرصه های علم وفرهنگ چون سید جمالدین افغان ، ابن سینای بلخی ،ابوریحان البیرونی ، امیر علی شیرنوایی ، امام فخررازی ، مولانا جلال الدین محمد بلخی ، خواجه عبدالله انصاری ،حکیم نظامی گنجوی ودیگران ، یاد آور سیمای تابنک زن وشخصیت محبوب زنان درراستای تاریخ این سرزمین میباشد .

شخصیت زنان عالم وفرهنگ دوست ،ادیب ونویسنده ،شاعر وسخنور تاریخ کشور ما چون رابعه بلخی ، مهستی ، حاذقه ،محجوبه ،مخفی بدخشی ، عایشه درانی ،نازو انا ،فاطمه واسما میرمن سمنبو ودیگران از چهره های نامدار ادبی کشور ما همچون مشعلداران علم و فرهنگ ، با قلم  اندیشه ودانش به جنگ بی دا

دانشی وسیه روزی رفته که روشن نگری آنها بیانگر مقام شامخ انسان برآزنده یعنی زن در تاریخ درخشان کشور ما بوده و آثار گرانمایهء ایشان بیانگر انساندوستی ،مهر ورزی وخدمت به انسان زحمتکش میباشد .

شیر زنان کشور ما در عرصه های کار ومبارزه بمثابه رزم آفرینان راه آزادی پرچم مبارزه را در میدان نبرد وکارزار مبارزه همواره بر افراشته اند . مبارزات قهر مانانهء زنان پیکار جو وآزادی خواه کشورما بخصوص جنگ میوند سال 1880 م در صحنه های مبارزه ومیدان جنگ حماسه آفریدند . شرکت شیر زنان کشور در جنگ مشهور میوند ویکی ازین قهرمانان ، ملالی دوشیزه جوانی که در میدان جنگ میوند بیرق سپاه ملی را در عوض بیرق دار کشته شده به شانه کشیده این دو بیت از زبان او در میدان جنگ طنین انداخت که در تاریخ افغانستان جاودانه شد .

خال به دیار له وینو کبنیژدم

چه شنکی باغ کبنی گل گلاب وشرموینه

که په میوند کبنی شهید نه سوی

خدای یژو لا لیه بی ننگی ته دی ساتینه      

درین جنگ نا برابر ، لشکر آزادی خواه افغانستان با غرورصد برآبر، تحت قیادت غازی محمد ایوب خان ، عبدالکریم خان کوهستانی ودیگران  پیروزی تاریخی بدست آوردند .

همچنان در کابل چهار صد زن آزادی خواه در جنگ با انگلیس در کوه های اطراف شهر بخصوص کوه آسمایی شرکت کردند . که سرخی پرچم آزادی با خون 83 نفر از زنان شهید گواه روشن قهرمانی زن در افغانستان است . یکی ازقهر مان زنان این جنگ آزادی زهرای جوان بود که به خون  نامزادعزیزخود  عبدالله شهید سوگند یاد کرد که تا زنده باشم خدمتگار مادر عبدالله وخادم راه آزادی خواهم بود .

در همین سده بود که صدای مبارزه دسته جمعی زنان برای رهایی از زیر سلطه مستبدین تاریخ در گوشه وکنار جهان طنین افگند ه بود. چنانچه در سال 1857 کارگرزنان امریکا درمبارزه داد خواهانه شان برای کسب حقوق خویش ایستادگی کردند رفته رفته جنبش زنان با نقش آفرینی انجیلا دویس ، در امریکا،کلارا تسکین در اروپا ، جمیله بو پاشا در الجزایر ،لیلا خالد در فلسطین ، اندیرا گاندی ودیگران در هند ، روزا لوکسمبورگ در آلمان  ودها وصدها زن قهرمان ،  نام دار وگم نام ، در سایر نقاط جهان شکل همه گانی بخود گرفت و قربانی های بی شماری از خود بجا گذاشتند ودرخت آزادی را با خون های پاک شان آبیاری کردند .تاکه روز هشتم مارچ  را به عنوان روز جهانی زن ثبت تاریخ نمودند.

هشتم مارچ یاد آور روز های قیام زنان بخاطرتامین حقوق و آزادی های دموکراتیک زنان ، هشت مارچ یعنی قیام ستمکشان علیه ستمگران وحاکمان سود وسرمایه  . هشت مارچ یعنی روز پیکار مقدس زنان وعقد پیمان مشترک بخاطر کسب حقوق .هشت مارچ یعنی ندای برابر وتساوی حقوق زنان با مردان وشناسایی هویت وشخصیت زنان ، هشت مارچ یعنی ندای صلح ،آزادی وپیروزی بر جنگ ،ستم وخشونت علیه زنان سرتاسر جهان میباشد.

درکشور ما به ادامه مبارزات تاریخی زنان ، نهضت زن دردهه سوم قرن بیستم به پیشروی ملکه ثریا ودیگران شکل گرفت. موسسه نسوان و دیگر موسسات مربوط به زنان تاسیس گردیده بود که بر بنیاد آن در عرصه های فرهنگی موفقیت هایی در بر داشت. پس از رکود چند دهه بار دیگر دراوایل دهه ء هفتاد ، پرچم آزادی زنان در شهر کابل بر افراشته گردید وسازمان دموکراتیک زنان افغانستان برهبری داکتر اناهیتا راتب زاد این بانوی فرهیخته و مادر معنوی مردم شریف افغانستان تاسیس گردید.داکتراناهیتا راتب زاد مبارز پرشور راه زحمتکشان افغانستان به مثابه وکیل ونماینده مردم شریف شهر کابل در پارالمان کشور وخارج از آن پرچم مبارزه داد خواهانه وترقی خواهانه زنان وسایر زحمتکشان افغانستان را تا دور ترین نقاط کشور در اهتزاز درآورد . آنگاه زنان از برکت کار ومبارزه توانستند در عرصه های تحصیل ومشاغل عالی دولتی وخدمات اجتماعی دستا ورد های بزرگی داشته باشند . مزید بر آن  ، شیر زنان رزمنده در عرصه های دفاع از صلح وآزادی ودر مبارزه علیه مداخلات خارجی وعوامل جنگ ، شجاعانه رزمیدند ودر صف رزمندگان دفاع از استقلال وتمامیت ارضی قرار گرفتند .

ولی تاریخ طور دیگری چرخید ، آنقدر مدهش وهولناک که وطن  در مسیر جنگ سی ساله کشانیدند شد و مورد حمله وتجاوزقرار گرفت.

که در نتیجه آن میلیونها نفر از مردم افغانستان مجبور به ترک وطن وصدها هزار نفر شهید ، معلول ومعیوب گردیدند که نخستین قربانیی آن قشرزن . به این ترتیب شیرازه های دموکراسی خواهی از هم پاشید که بیشترین آسیب آن راباز هم  زنان متحمل شدند.

 در اثر دوام جنگ خانمانسوز، زنان اکثرا کار ، معشیت ،تحصیل و فعالیت های سیاسی فعالانهء خود را از دست دادند .هر کشوریکه  مورد مداخله وتجاوز قرار می گیرد ومردمش در جنگ ونا امنی ، فقر وبدبختی ،نفاق ومرض دست وپنجه نرم میکنند  وبا فساد اداری دست وگریبان اند ،  باز هم متئاسفانه زن اولین قربانیست .

تا جا ییکه دیده میشود وضع فلاکت بار زنان در کشور روز بروز پیچیده تر می

شود .چنین وضع نامیمون ، بیشتر ازهر وقت دیگر همبستگی وتشکل زنان را به

دور جنبشهای دموکراتیک وداد خواهانه شان ضروری تر میسازد تا زنان قادر شوند در عرصهء آموزش و تحصیل که نخستین قدم مهم ومبرم  فعالیت زنان را تشکیل میدهد بسیج گردند ومسئله آموزش برای همه وبخصوص برای قشر زن در افغانستان الویت داشته تا به وسیله علم ودانش در رشد وانکشاف اندیشه های داد خواهانه خویش بمنظور رهایی ازرنجهای بیکران زن در کشور گام های موثر عملی ملی وسرتاسری برداشته شود.یگانه راه نجات زن همانا  تلاش  ومبارزه ، آموزش ، وپرورش، کسب دانش ، تحصیل وکارآیی ،راه اندازی جنبش سراسری وهمبستگی ملی وبسیج آنان بدور سازمان رزمنده سیاسی شان بوده تا  بتوانند سر نوشت زن را بسوی خوشبختی و آزادی رقم زند.

 

در حالیکه یکبار دیگر هشتم مارچ این روز جهانی وفرخنده زن را به پیشگاه زنان آزاده وزحمتکش افغانستان وجهان مبارک باد میگویم برای شان پیروزی وبهروزی وموفقیت آرزو میکنم.

 

عبدالو کیل کوچی

 

 

                         

       من کیستم؟ 

 

       (به بهانه ای هشتم مارچ روز جهانی زن)   

       سروده ای از : دکتر حمیدالله مفید

 

من چیستم ، من کیستم؟ یک حرف فرا گفته یی

یا واژه ای بی مدعا، یا عشق در خون خفته یی

ایا من هستم این سخن؟ با خامه ای راز کهن

یا مانده از باغ وچمن، یا باغ ارمان رسته یی

من دخترم ، من دلبرم ،من همسرم ، تاجی سرم

من مادرم ، من رهبرم ، یا زخمی ای دل کشته یی

تا پای من در باغ شد ،گلها همه  پر داغ شد ،

راز چمن  ایاغ شد، ای راز ارمان  سفته یی!

پشت مرا مجنون گرفت، پای مرا مفتون گرفت

  راز دلم در خون گرفت ، یا  حرفکی نا گفته یی

با بوسه ام غم گم شود، مرد ها همه مردم شود

از خنده ام سر دُم شود،انسان از خاک رُفته یی

آری منم بانوی جان ، یعنی  زنی از کوی جان

در این جهان آبروی جان،یا مادر افسرده یی

هشتم مارچ روزِ منست، این روز پُر سوزِ منست

این رخت واین دوز منست،یک بانوی باد برده یی.

 

« دولت افغانستان چطورمیتواند یک خانم فهمیده را زندانی منزل کند »

 

 


گزارشگر : وحیده زلمی

با نام ماگه رحمانی نویسنده آفریده گار کتاب « پرده نشینان سخنگوی » بانوی پیشگام آشنایی کامل داشتم. وقتی اگهی یافتم  که درانگلستان زنده گی میکند، خواستم به دیدارش رفته ، به پرسش هایی که سال ها در ذهن داشتم پاسخ دریافته و معلومات بیشتر ازاندوخته ها و کارکردهایش حاصل نمایم .

خانم ماگه ، دختر جناب احمد جان رحمانی فرزند عبدالرحمن مستشار وزارت امورخارخه و ازجوانان تجدد پسند دوره امانی ،عضوجنبش مشروط خواهان دوم بود. به همین دلیل مدت ۱۴ سال را درزندان های نادرشاه و خاندان وی سپری نمود. احمد جان رحمانی دراواخر سال ۱۹۲۱ ترسایی بخاطر فراگیری دانش به اتحاد جماهیرشوروی فرستاده شد.وی درآنجا زبان روسی را فراگرفته و با جوان روسی بنام ایرینا ازدواج کرد. ثمره این ازدواج ماگه یگانه فرزند شان متولد سال ۱۹۲۴ ترسایی میباشد. هنوز سه ماه ازتولد ماگه نگذشته بود که با پدر و مادر به افغانستان برگشت. وی در سالهای بعدی درموسسات مختلف فرهنگی و آموزشی کار کرده و زنده گی پراز فراز و فرودی را پشت سر گذشتاند.

ماگه ۴ سال کارمند دفترسازمان ملل متحد در کابل بود. درآنجا با رابرت بروس انگلیسی آشنا شده و با وی در سال ۱۹۶۱ درهند ازدواج کرد. شوهرش در روزعروسی شان بدین اسلام مشرف شد. چون شوهراش کارمند سازمان ملل متحد بود با وی درغزه، دمشق، قبرس و فرانسه زنده گی نموده مدت ۲۲سال میشود که در انگلستان در شهر پیتر باور اقامت دارد.

 

Read more...

 

 

به بهانه ای هشتم مارچ روز جهانی زن

سال ۲۰۱۳ ترسایی

 

نسرین مفید

 

نمی دانم؟ شاید من آوردگاه  وبزنگاه  پارینه نگاران یا تاریخ نگاران شده باشم ، یا شاید ، دستان پتیاره یی اهریمن،« گاه» مرا از اریکه پاسداری ام به پردگاه کشانیده است ، من نمی دانم کی هستم؟ ونمی دانم چی هستم؟

به یاد دارم ، هنگامی همبودگاه انسانی پدیدار می شد ، این من بودم  که با بانوسالاری و زنسالاری ، نیک را از بد وبد را از نیک جدا می کردم ، آنگاه من بودم ، که به گوش مردها ( آه للو) می خواندم واین من بودم ، که می خاستم ومی گفتم و ودستور می دادم ،می ساختم ومی سوختاندم ، اما نمی دانم ، چرا با برده سازی وبرده داری مرا از پایگاه وجایگاهم  به دور افگندند، در این خُته، دراین آریانای کهن ، این من بودم که نخستین سروده ها را به نام  ریگویدا سرودم ، اری ! من بودم که به نام ،« بانو شاهدخت بیگم گوشا »، ریگویدا را آذین بخشیدم ، این من بودم که سروده هایم زیر نام« بانو لوپا مودرا» ، به نام « بانو اپالا» به نام بانو«اندایی» به نام بانو«ساسی» بانو« سارا پرانچی»  وبه نام «ویشوآرارا» نخستین سروده های ریگویدا را رقم زدم . آری ! این من بودم، که نخستین برگه های زرین آندیشیدن را به دستان خود ساختم  وپرداختم. آری! من نخستین نویسنده وارایشگر گهنامه ها هستم.

هنگامی که زردشت سپنتما دین بهی را به من پیشکش کرد این من بودم ، به او باور کردم ونخستین یاوروباورمند او شدم، این من بودم که گشتاسپ را به دین بهی آوردم  واین دین را در کوی وبرزن کشانیدم ، وبه دوش خردمندان تا دورترین بخش جهان رسانیدم .

اری ! این من بودم که با نام «میترا» به خدایی نشستم ،وفرمانم از بام پارینه ها تا شام پارینه ها  اجرا می شد. اری این من بودم که با فرمانم « فرادگاه» مزدک را ساز وسرود بخشیدم . این من بودم که سیاووش را سرگردان گهنامه ها ساختم واین او بود که خونش را در راه رسیدن به من ریختاند .

آری ! این من بودم ، زیر نام« کتایون» مادر اسفندیار ، اشک ریختم ، این من بودم به نام«رودابه» درخت استوره ای چون رستم را شاخ وبرگ دادم  و او با زور و شیره ای جان من جهان پهلوان شد .

  این من بودم که مرگ سهراب را با دیده های باز دیدم ،آری تهمینه زنی که ، توانست تا  اسطوره ها را شکیبایی وپایداری بدهد، من مرگ هزار ها فرزندم را دیده ام ، شیون  ومویه ریختم ، مگر کسی به داد من نرسید.

منم ، من، فرنگیس وارسته از گرایش جاه وجلال ، زنی از خود گذر و وفادار ، آری این فرنگیس من بودم ،

من گاهی رابعه  دختر کعب شده ام ، که برادر نامردم مرا به خاطر عشق ودوستی در گرمابه داغ وگرم سوختاند، او نمی دانست ، که من نماد عشقم ، وعشق نماد انسانیت، بدون عشق نمیتوان زنده گی کرد ، اگر می شد ، چرا زاری های جامی با این خروش می درخشد :

سرچشمه ای عشق شد سرشتم ،

جز عشق مباد سرنوشتم

یارب به خدایی خدایت

وانگه به کمال پادشاهیت

از چشمه ای عشق ده مرا نور

واین سرمه زچشم من مکن دور.

این من بودم که در وجود مولانا عشق را پدیدار ساختم

اونیز نی نامه اش را با عشق آغازید.

من گاهی مهستی گنجوی شده ام ، سروده سرای نگارگری ، که با اندیشه های نفیس وتخیل های پیراسته ، تار های ظریف روان انسان را بنوا در آورد  وهستی خویش را با پایداری ، کم مانند ، وروان سر شار از عشق ودوستی مهرورزی وبزرگمنشی در راه رهایی زن ، که دوست داشتن وشایسته زنده گی کردن است ، به یادگار گذاشت.

کسی نمیداند ویا اگر می داند ، خود را در کوچه ای حسن چپ می زند ، که من ستاره ام ، مادر ابوعلی سینا ، بلخی دانشمند ماندگار همه سده ها  وزمانه ها که فرزندی چون بوعلی را در دامن پُر مهرخود بزرگ منشی ودانشمندی آموختم،

گاهی من گوهر خاتون شده ام زنی که نخستین الفبای عشق را از دامن خود به مولاناجلال الدین محمد بلخی آموختاند ،

کسی نمی داند ، که همین من ، دیوان مولانا را ماندگار ساخت ، آری من فاطمه خاتون، عروس مولانا  که در رسانش آثار گرانبهای مولانا به نوه ام آثار آن را به گیتی ماندگار ساختم.

گاهی من مادری صبور شده ام که مرگ پسر خود حسنک را دیدم وآه از جیگر نکشیدم : این ندای من تا هنوز در دهلیز پارینه های جهان پژواک دارد: این سخن من است :

«بزرگا مرد! که این (حسنک) پسرم بود ، که پادشاهی چون محمود (سلطان محمد غزنوی) این جهان بدو داد  وپادشاهی چون مسعود(سلطان مسعود غزنوی) آن جهان...»

گاهی من حاذقه ومحجوبه هروی شده ام ، گاهی پژواک سروده هایم از گلوی مخفی بدخشی ،عایشه درانی ، مستوره غوری ، نازو انا ، وملالی  در دهلیز تاریخ بشری پژواک افگنده است ، این منم که به خاطر حقم با پیکار دلیرانه با قلم وسروده هایم با بی خردان جنگیده ام ،

این من بودم ،که به نام علیا جناب ،  کشورم را با برگردانی کتاب(الفاروق) نعمان شنبلی  با جهان نوین آشنا ساختم ، این من بودم که در وجود امیر حبیب الله خان جرقه های نخستین آثار تمدن نوین را در کشورم رونما ساختم.همین من بودم که امیر حبیب الله زنباره را وادار ساختم تا برای نخستین بار فرمان « لغو محرومیت زنان ودختران را از ارث ومنع ازدواج اجباری  زن بیوه با اقوام شوهر فوت شده اش  ورعایت قانون حد نصاب مذهبی برای داشتن همسر که چهار زن بود« پر از ننگ وشرم» به دستینه» رسانیدم .

هان! این من بودم ملکه ثریا  بانوی نخست در پادشاهی امیر امان الله خان که بدون روسری وچادری در نشستهای دولتی ومهمانی ها پدیدار گردیدم ، وزنان را چون مردان در همبودگاه(جامعه) بشناختاندم.

من در وجود مادر محمود طرزی در هفته نامه سراج الاخبار به منظور روشن شدن بانوان همگینه ای «ارشاد النسوان » را  براه انداختم ، که نخستین گامهای روشنگری در همبودگاه من بود.

به پشتکار و همیاری من نخستین بار در تابستان سال ۱۹۲۸ ترسایی انجمن «حمایت نسوان» که در گام نخست ۱۲ وکیل بانو  پویه ور وقامت افزا  در آن هستی یافت پی گذاری شد ، واین نخستین آموزشگاه بانوان در کشور من پنداشته می شود .

با گسترش آموزشگاه ها دخترانه وپیشرفت جنبش بانوان  این من بودم که خواستار رفع حجاب  ودور افگن چادری شدم در جشن آزادی کشور در سال ۱۹۵۹ بانوی نخست ،شهبانو حمیرا  وزنان وزیران خارجه ودفاع به خواست من بدون حجاب پدیدار شدند.

پس از سالیان ۱۹۶۵  موج خروشنده ای ندای بانوان  را  من سازماندهی نمودم وبرای نخستین بار بانو معصومه وردک وبانو کبرا نورزایی در کابینه راه یافتند.  در همین زمان بنا بر ندا وخواست من بانوی گرانبها اناهیتا راتب زاد ، رقیه حبیب ، خدیجه احراری ومعصومه عصمتی در پارلمان ومجلس نماینده گان راه یافتند.

هان این من بودم که در سالهای رهایی کشور از زیر مرگبار کشتار به سوی دموکراسی ره گشایدم ، من بودم که در سالهای  دهه ای هشتاد زن را در کارگاه وبارگاه انسانی بردم ومانند مرد از همه حقهای مساوی بهره ور ساختم. این من بودم که فرامانروایان را وادار ساختم تا با فرمانهای انسانی زن را با مرد همسو و همسنگ پندارند.

بنگرید ، چه ساده وچه بی سنجش ، دست ودامن مرا ازهمبودگاهم جدا ساختند ، هنگامی که دجالان دینی زیر نام طالب وملا پالهنگ (افسار)جهادگرایی وفساد گرای را به دست گرفتند ، مرا دوباره در خانه وکاشانه ام زندانی ساختند ، هر روا ونا روا را در پای من شکستند،  مرا نماد شرعیت وبربریت ساختند ،

حالا هنوز هم با نام من زیر نام دموکراسی وآزادی  بازی ودجالگرایی می شود.

امروز هنوز هم با آنکه جامعه(همبودگاه) جهانی دوچشمه پاس می دهند خشن ترین ناروا ها را بر من روامی دارند ، لت وکوب ، ازوداجهای اجباری ، و هر آنچه بد ورد است بالای من می اندازند. من سخنهای نا گفته زیاد دارم ، مگر امروز که هشت مارچ روز جهانی بانوان است من دردهایم را خاموشانه در گلویم پنهان می کنم ، ویکبار دیگر فرارسی هشت مارچ روز جهانی بانوان را به همه بانوان گرانمایه واز آن میان به سرور بانوان مبارز رفیق اناهیتا راتب زاد ، به بانوانی که در دهه ای دموکراسی دلیرانه به پاسداری از حقهای زنان برخاسته اند از ته ای دل شادباش می گویم واین ندا نامه را که پی ریخته ام به آنها پیشکش می دارم.

 بادرود نسرین مفید

شهر هامبورگ هشتم مارچ سال ۲۰۱۳ ترسایی   

محفل با شکوه به پیشواز هشتم مارچ روز جهانی زن درکشورهالند

 

 

 

به ابتکار شورای سراسری زنان افغان درهالند وهمیاری همایش اروپایی زنان افغان بتاریخ دوم مارچ سالجاری محفل باشکوه درالمپوس کالج شهرآرنهم کشور هالند دایر گردید که در آن  170 تن اشتراک ورزیده بودند.

درین محفل  محترمه جمیله زمان انوری رییسه همایش اروپایی ،محترم ولی محمد شاهپور ریس اتحادیه انجمنهادرهالند،.محترم فرید نظری ریس انجمن آرنهم ،تعدادی ازفعالین سیاسی واجتماعی ،محترمه ذلیخا پوپل ،  محترمه صالحه وهاب  ،محترمه عزیزه عنایت  ،محترمه یاسمین زیارمل،  محترمه قریش نورزی، محترمه فخریه ستارزاده ،  محترمه نفیسه اسحاق زی ، محترمه حمیده همزاد وتعدادزیادی ازخانمها ی منوراشتراک داشتند.

 

پروگرام محفل شامل سه بخش بود:

بخش اول سیمیناردرموردخشونت خانواده گی وطروق جلوگیری ازجوادث ناگوارآن بودکه محترمه فروزان حسینی ودوتن ازخانمهاهالندی که درعرصه کارمینماینددرموردصحبت ومعلومات ارائه داشتند وخانمهای حاضر نیز هرکدام نظریات شانرا باهم شریک نمودند. بایدگفت این بخش پروگرام ازساعت سه الی چهارونیم عص دوام کرد   30  تن ازخانمها اشتراک نموده بودند. (گرداننده گی بخش دری رامحترمه یاسمین همسنگر سکرترمسوول شورا وبخش هالندی رامحترمه نیلوفر زیارمل یکی از فعالین شورا به عهده داشتند.)

بخش دوم  بیانات ومعرفی دختران وزنان جوان:

خانم سهیلا زحمت مسوول شورای زنان درهالند تشریف آوری حاضرین را درین محفل باشکوه خیرمقدم گفته واضافه نمود:روزجهانی زن دربسیاری ازکشور های دنیا گرامیداشته میشود که زنان جهان بدون درتوجه به گرایشات مختلف فکری،عقیدتی ،ملیتی ،نژادی، زبانی وسیاسی بیادآوری موفقیتها ودستاورد های شان می پردازند،درحقیقت این روزمجالی است برای نگاه کردن به گذشته درمسیر تلاش ها ، منازعه ها و فعالیت های پیشین ، وبیشتربراینگریستن درراستای حرکت های پیشروبرای بازکردن راه درجهت شگوفائی استعدادهاوفرصت هایی که درانتظار نسل آینده زنان است.

درکشورعزیزمان هشتم مارچ روزجهانی زن برای اولین بار توسط سازمان دیموکراتیک زنان افغانستان که محترمه داکتر اناهیتا راتبزاد چهره برجسته ،شجاع وترقیخواه میهن م وسایر زنان مبارزوترقیخواه میهن تجلیل گردیده است که با افتخار یادورمیشویم.

ازکاروفعالیت شورای زنان درهالند بصورت مختصر یادورشویم:

ازبدوتاسس تاکنون جهت بسیج زنان بدورشورای مطابق پلان پیوسته نشستهای تبادل وتجارب، سیمینارها، محافل (روزجهانی زن ،روزمادر ، قدردانی اززنان بی سرپرست، معرفی دختران شایسته ، تشویق زنان به کار های رضاکارانه ) کارمشترک بانهاد های هالندی ،ملتوکلتور ونهادهای افغانی (اتحادیه انجمن افغانهادرهالند وانجمن افغانها درشهر آرنهم رامیتوان نام برد. درضمن ازهمکاری ومشوره های مفید محترم صدیق وفا (معاون  اسبق اتحادیه انجمنهای افغانهادرهالند ازنام هیات رهبری شورا باقدردانی ومسرت یادآوری شد،محترم وفا متقابلا ازهیت رهبری شورای زنان ابرازتشکرینموده وموفقیت های بیشتر برایشان آرزونمود.

بعدا محترمه نورتن اوزیمیر به نمایندگی ازشاروالی شهر آرنهم هشتم مارچ راتبریک گفت به نوبت محترمه جمیله زمان انوری رییسه همایش اروپایی زنان افغان  پیام همایش  را قرایت نمود،محترمه سعیده طلوع معاون شورای زنان پیام سفارت کبرای جمهوری اسلامی افغانستان را قرایت نمود، محترمه ناهید صدیق علومی سکرترمسوول اتحادیه انجمن افغانها درهالند پیام اتحادیه رابه خوانش گرفت.  ثانیا دختران شایسته که ازشهرهای مختلف انتخاب گردیده بودند به حاضرین معرفی گردیدند. اسمای دختران وزنان جوان شایسته و  فعالین شورا قرارذیل میباشد:

محترمه سحر شاکر ومحترمه حمیده ازشهر روتردام ،محترمه تورکان عمری ازشهر اتریخت ،محترمه هوسی ومحترمه هیلی احمدی ازشهر تلبرخ ،محترمه سحرسعیدازامستردام ،محترمه نیلوفر ازشهرزندام ، محترمه سودابه وفاازشهر دوتیخیم  محترمه ملاحت همزاد ازشهر هارلیم ، فروزان حسینی از نیمیخن ،  محترمه نیلوفر زیارمل از دنهاگ ،محترمه مکیز نظری ،محترمه حصنیه غیاثی مقبل ،محترمه اورانوس ستارزاده ،محترمه رمزیه ،محترمه لیلا اسحاقزی ،محترمه وجیهه مقبل ،محترمه لیلی نادر  ومحترمه سونیا زحمت ازشهر آرنهم ،محترمه مرسل همسنگروالهه همسنگر ازشهر همرس کرک، محترمه لینا طلوع ،محترمه نیلاب وهوسی توده ئی ومحترمه لیمه توده ئی از شهر ایندوفن ،محترمه رویا از شهر گروننگین انتخاب شدندوتحایفی که ازطرف شورایزنان تهیه شده بودبرایشان توسط اعضای هیت رهبری مسوولین سازمانهای اجتماعی توزیع گردید.

قسمت سوم پروگرام  مخصوص خانمها بود با اجرای کنسرت جالب وگرم توسط هنرمند خوش آواز محترم احمد پرویزاجرا شد که موردعلاقه شترک کننده قرارگرفت.  

محفل حوالی ساعت  45 : 11  بپایان زسید.