در حاشیه رخدادهای لبنان :

سعد حریری محتمل ‌ترین گزینه برای نخست‌ وزیری

 

روزنامه الجمهوریه اعلام کرد احتمال مکلف ‌شدن سعد حریری برای تشکیل دولت زیاد است، اما هنوز این مساله نهایی نشده است.

 روزنامه الجمهوریه لبنان نوشت: احتمال مکلف ‌شدن مجدد سعد حریری، نخست ‌وزیر سابق لبنان، برای تشکیل دولت وجود دارد، اما هنوز این مساله نهایی نشده است. این مساله نیاز به مذاکرات جدی دارد؛ به‌ ویژه اینکه حریری شروط مشخصی دارد. به گفته منابع این مساله بعد از تماس ‌های فشرده‌ ای که فورا در این راستا برقرار خواهد شد، مشخص می‌ شود؛ به ‌ویژه اینکه وضعیت کشور به‌ گونه‌ ای است که تأخیر در تشکیل دولت جدید ممکن نیست و نباید فرصت را از دست داد. به دنبال انفجار بندر بیروت که بیش از ۲۰۰ کشته و بیش از شش هزار زخمی بر جای گذاشت، حسان دیاب، نخست ‌وزیر لبنان، استعفای دولتش را اعلام کرد. با استعفای دولت، در صورت تفاهم گروه‌های سیاسی اکثریت، مجلس باید فرد جدیدی را برای تشکیل کابینه به رییس ‌جمهور معرفی کند، اما حسان دیاب همچنان به‌ عنوان رییس دولت مستعفی زمام امور جاری را بر عهده خواهد داشت. در صورتی که بر اساس اظهارات نخست‌ وزیر مستعفی لبنان‌، تصمیمی برای برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی گرفته شود نیز با توجه به نظام طایفه ‌ای در این کشور و سهمیه ‌ای که طوایف مختلف در پارلمان دارند، تنها امکان تغییر افراد و نه رویکردها وجود خواهد داشت.

اخطار  به  رهبران لبنان

بر اساس اسنادی که به دست رویترز و منابع امنیتی ارشد رسیده است، مقام‌ های امنیتی لبنان ماه گذشته به نخست ‌وزیر و رییس ‌جمهوری کشورشان درباره خطر امنیتی دوهزارو ۷۵۰ تن نیترات ‌آمونیوم که در بندر بیروت انبار شده و اینکه در صورت انفجار می ‌تواند پایتخت را ویران کند، هشدار داده بودند. گزارش اداره کل امنیت کشور لبنان درباره این تحولات که منجر به انفجار شد، به نامه‌ ای خصوصی که برای میشل عون، رییس‌ جمهوری لبنان و حسان دیاب، نخست‌ وزیر وقت لبنان، در تاریخ ۲۰ جولای ارسال شده بود، اشاره داشت. گرچه محتوای این نامه در گزارشی که رویترز مشاهده کرد، وجود نداشت، یک مقام امنیتی ارشد گفت در واقع یافته‌ های یک تحقیقات قضایی که در ماه جنوری به جریان افتاد و به این نتیجه رسید که این مواد شیمیایی باید فورا در جای امنی نگهداری شوند، جمع ‌بندی شد. این گزارش امنیت کشور لبنان که مکاتبه به رییس‌ جمهوری و نخست‌ وزیری لبنان را تأیید می ‌کند، پیش‌ تر گزارش نشده بود. این مقام به رویترز گفت : این خطر وجود داشت که این مواد، در صورت سرقت، می ‌تواند در یک حمله تروریستی مورد استفاده قرار بگیرد. میشل عون در روزهای گذشته گفت از وجود این مواد شیمیایی اطلاع داشته است. او به خبرنگاران گفت که دبیرکل شورای عالی دفاعی ( یک گروه حمایتی از سازمانهای‌ امنیتی و نظامی لبنان به ریاست رییس‌ جمهوری)  را موظف کرده است تا «هر آنچه لازم است، انجام دهد».

 

در یک گزارش جداگانه زیر عنوان «دروغ های ماکرون و فاجعه بندر بیروت » میخوانیم :

«رای الیوم  » در مطلبی با عنوان « دروغ های ماکرون و فاجعه بندر بیروت»  آورده است: نمی خواهیم که وارد جزییات انفجار و اینکه کی در ورای آن است و از آن استفاده می کند و بدون شک اسراییل و محور آن که از لحظه اول به دنبال بهره برداری از حادثه طبق خواسته هایشان است، شویم؛ اما می خواهیم به سفر ماکرون از زوایه بهره برداری از حادثه با هدف ایجاد اصلاح نظام سیاسی لبنان بپردازیم و همراهی رسانه ای و سیاسی دنباله رویان طرح های فرانسوی با آن، اشاره کنیم و این حرف دروغین که ملت ما به بازگشت استعمار تمایل دارد.

این رسانه می نویسد: در اینجا لازم از میزان جعل و گمراهی انجام شده، سخن بگوییم که اولا ، ملت ما تلاش مستمر و طولانی با نظام فساد و مستبد کرده و جانفشانی نموده است تا اراده  و آزادی و دموکراسی وعدالت به دست آورد.

ثانیا کشورهای غربی و استعمار، همواره حامی رژیم های مستبد و فاسد بوده است و با همه ابزار تلاش کرده است که وحدت ایجاد نشود و همه تلاش هایش برای مانع تراشی در ایجاد همکاری سیاسی و اقتصادی میان ماست و این در حالی است که اروپا متحد شده و ابزارهای همکاری میان خودشان را تقویت کرده است.

ثالثا، کشورهای غربی و استعماری هر تلاشی برای توسعه و نوسازی را با مانع روبرو کرده است و از هیچ فشاری علیه ما برای به شکست کشاندن تجارب ما به سوی نوسازی و رنسانس دریغ نکرده است از ساقط کردن تجربه عبدالناصر در مصر گرفته تا ساقط کردن همه کشورهای اصلی عربی و به شکست کشاندن آنها. به نام آزادی از رژیم های دیکتاتوری و به اسم دموکراسی مانع هر تلاشی می شوند و در حال حاضر هم در راستای نابودی کشورها و جوامع ما حرکت می کنند و از میراث دینی و قومی ما برای ایجاد جنگ میان ما با هدف بهره برداری دولت صهیونیستی که اراضی ما را غصب کرده و امنیت ما از بین برده و مورد حمایت استعمارگران غربی است، استفاده می کنند.

رابعا، رژیم های فاسد و سرسپرده ای که ثروت ها ما را چپاول و بر باد داده و ملت ما را فقیر کرده اند، اگر کمک استعمارگران غربی و حمایت آنها و سفارتخانه هایشان، رسانه ها، مراکز مطالعاتی و صندوق های مالی منظومه بین المللی نبود، کاری از پیش نمی بردند. همان منظومه ای که به دنبال جعل آگاهی، فرهنگی و اراده و ترویج مفاهیم یاس، تسلیم، مقابله با فرهنگ مقاومت ونابودی مفاهیم و ارزش های ملی و قومی و مروج فرهنگ انحطاط، اشغالگری، سرسپرده گی و عادی سازی روابط (با اسرائیل) است.

خامسا، ما بر اصول خود در وحدت و آزادی و آزاد سازی اراضی و ثروت ها و ساقط کردن منظومه فساد، سرسپرده گان و حامیان آنها تلاش کنیم. ما باید در راستای حمایت از مقاومت با همه اشکال آن به ویژه مقاومت مسلحانه و عدم توجه به دعوت های دروغین غربی ها و شعارهای توخالی آنها در حمایت از آزادی، دموکراسی و توسعه حرکت کنیم.

رای الیوم در ادامه می نویسد: بر این اساس، ماکرون و دیگران حق ندارند که باردیگر ما را با مطرح کردن تغییر قواعد نظام سیاسی و تعویض آن با نظام سیاسی جدید، گول بزنند. برای دهه ها ماکرون و همراهان آن مانع پیشرفت ما شده اند.

مگر فرانسه نبود که قانون اساسی و نظام طوایفی را تدوین کرد و نخبه گان سیاسی و فرقه گرا را برای دهه ها پرورش داد و حمایت کرد؟ ماکرون و کسانی که حول محور وی می چرخند، حق ندارند که ما را بار دیگر فریب دهند که به دنبال ایجاد نظام سیاسی جدیدی که در خدمت منافع ما باشد و عدالت را برای ما به ارمغان آورد و ما از فقر و عقب مانده گی نجات دهد و استبداد و فساد را نابود کند، هستند.
دست ازسر ما بردارید، حمایت خود را از فاسدان بردارید و در امور داخلی ما دخالت نکنید اگر راست می گویید زیرا ما حقوق و منافع خود را بهتر می دانیم و دیر یا زود آنرا به رغم خواست شما ای آقای ماکرون، آنرا محقق خواهیم کرد.

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۰ـ ۱۴۰۸

اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020

 

 

 

طالبان نزدیک به درهای قدرت

عبدالاحمد فیض

درک و فهم ما ازکرکترماهیوی قدرت ها  ورژیم های سیاسی ناکام درجوامع بی ثبات وعقب مانده همین است که لیدران و زعمای حاکم به سرنوشت مردم دراین کشورها، همواره بدبختی ها، فقر و بی ثباتی درکشورشانرا نتیجه دست درازی ومداخلات بیرونی عنوان، و تلاش نموده است که تا برعدم کاراییی دستگاه قدرت روپوش گذارد.

درافغانستان پسا اداره طالبان قطع نظرازچگونگی اهداف ونیات ایتلاف غرب برهبری ایالات متحده ومحتوی حقوقی تهاجم  مسلحانه این ایتلاف که به سرنگونی حاکمیت پنجساله طالبان درکابل منجرشد، فضای مساعدی برای افغانستان ازمنظرسیاسی، اقتصادی و امنیتی شکل گرفته واین کشوربعد ازسال ها انزوا و رکود سیاسی،‌ درکانون توجه جهان قرارگرفت.

مبرهن است که ایالات متحده  امریکا بعد ازحضورگسترده و قدرتمند سیاسی و نظامی درافغانستان وکنترول کامل براوضاع ، با چنان رویکردی با کابل وارد تعامل گردید که سال ها قبل ازحضور جنگی، اتاق های فکری وتیوری پردازان کهنه کاردر واشنگتن طراحی نموده بود، اما غیرمنصفانه خواهد بود که سرازیرشدن سیل مساعدت های سخاوتمندانه جامعه بین المللی وصدها نهادهای غیرحکومتی به اداره نوپا درکابل را نادیده گرفته و مساعدت های عظیم مادی، تخنیکی، انسانی ومعنوی که دراختیاریک ساختارجدید نامتجانس بنام نخبه گان وتکنوکراتان افغان قرارگرفت، کم اهمیت تلقی نمود.

با یک نگرش واقعبینانه ومسوولانه میتوان اذعان داشت که با توجه به تمرکزدیدگاه جهانی به یک افغانستان پسابحران وبا عنایت به اهمیت ژیوپولتیک افغانستان درمنطقه، این سردمداران قدرت درکابل بود تا با پذیرش مسوولیت عظیم تأریخی وملی و با درنظرداشت مصایب و بدبختی های گسترده ناشی ازنبردهای ویرانگری داخلی، ازفرصت تاریخی که بعد ازحادثه تروریستی یازه ام سپتامبردرقلمروامریکا وسپس حضورنظامی غرب دراکتوبر(۲۰۰۱) دست داد، به سود احیای ساختارهای ازدست رفته زیربنایی، کاهش فقر، زدودن اثرات غم انگیزجنگ ، نهاد سازی، ودرمجموع عمران مجدد با توجه عمیق به نیازمندی های عاجل درکشوربهره جسته و ازمنابع هنگفت مالی که جامعه بین المللی دراختیاراین کشورقرارداد، درراستای اعماریک افغانستان توسعه یافته ومرفه با ایجاد ساختارهای دموکراتیک استفاده مینمود.

فگیورهای موثرافغان درنظام سیاسی نوپا لزومأ با درک حساسیت آن برهه تاریخی، بایست درتنظیم روابط خویش با پارتنرها وهمکاران خارجی با بذل توجه به منافع کشوروارد تعامل شده و با عنایت با تجاروب وحقایق تاریخی مبنی  براینکه خارجی ها به هدف گلستان ساختن افغانستان دراین کشورحضورنداشته بلکه مسوولیت اعمارو احیای و حراست ازحق حاکمیت کشوربه عهده خود افغانها بوده است، زیرا پیشنه تاریخی حملات مسلحانه ایالات متحده و ایتلاف غرب که زیرپوشش دفاع ازامنیت ملی آنها یا تحت لوای دفاع ازداعیه حقوق بشری کم ازکم درنیم قرن اخیردرکشورهای مختلف انجام گردیده است، هرگزبه ثبات و شگوفایی دراین کشورها نه انجامیده بلکه حضورسنگین جنگی و سیاسی غرب همواره درچهارچوب اهداف سیطره جویانه، گسترش حوزه نفوذ و تسلط برجهان عقب مانده شکل گرفته است، هکذا تعقیب راه رفته غرب به هدف نیل به یک جامعه دموکراتیک، شگوفا ومرفه وایجاد ارزش های غربی بدون توجه ژرف به خصوصیات و ویژه گی های ملی، مذهبی، فرهنگی و اقتصادی درجوامع عقب مانده محکوم به شکست بوده است.

اما بعد ازسرنگونی حاکمیت طالبان، هسته قدرت که بنام دولت تحت نظرهمکاران بین المللی درراس ایالات متحده درکابل به مسند قدرت رسید، ترکیبی ناهمگون قدرت طلب بودند که مقدم برتدارک یک برنامه جامع ملی به هدف انجام دگرگونی های مورد نیاز، بیشترینه روی تقسیم قدرت که منجربه ظهورجزایر متعدد قدرت به شیوه ی مافیایی، نیپتوکراسی وثروت سالاری گردید، تمرکزنمودند، نحوه بکارگیری بیباکانه،غیرمسوولانه وبی حساب مساعدت های  دولت ها ونهادهای بین المللی امداد همانند غنایم بدست آمده ازمیدان نبرد، زمینه را برای سواستفاده فراهم وترویج فساد موجب گردید تا میلیاردها دالرکه بخاطراحیای مجدد وطن و نهاد سازی، توسعه و امحای فقردراین کشورهزینه گردیده بود، مورد دستبرد قرارگیرد، چنانچه درآخرین مورد ازافشاگیری منابع بین المللی، تنها ازبخش انرژی اضافه ازسه میلیارد دالرچون مشت نمونه خروارناپدید شده است، عدم رعایت قانون وفساد مالی به پیمانه ای پهنای گسترده بخود گرفته است که جامعه نسبت به قدرت حاکم و نظام عدلی اعتماد خویش را ازدست دهند چنانچه همین اکنون باشنده گان  روستاها وحتا از برخی مناطق تحت اداره دولت مرکزی مردم به دلیل نگرانی ازعدم رسیده گی به موقع، وجود فساد  وبیروکراسی درروند بررسی قضایا به عدالت صحرایی مخالفان مسلح امید بسته و تعدادی ازقضایا و دعاوی جزایی وحقوقی ازحوزه صلاحیت نظام قضایی خارج میگردد.

هکذا وجود فساد ومعافیت مظنونان فساد مالی، برساختارهای امنیتی تاثرناگواری بجا گذاشته و باعث شده است تا گروه های مخالف مسلح با بهره جستن ازاین وضعیت، عملیات های پیچیده انتحاری را درمحفوظ ترین و کلیدی ترین محلات به سهولت انجام دهند که وقوع عملیات تروریستی برمحبس ننگرهارکه به فرارگروهی بیش ازدوصد تن ازمحکومین جرایم سنگین انجامید مثال انکارناپذیری درزمینه پنداشته میشود.

ازجانب دیگر،منازعه مستمربرسرتقسیم قدرت، کسب قدرت با توسل به ابزارتطمیع، دماگوژی و تقلب درانتخابات با شعار دموکراسی و مردم سالاری، عدم انسجام داخلی، اعمال تبعیض درروند تقرری کادرها، بی مبالاتی نسبت به شا یسته سالاری، بی توجهی به میزان فقرو بیکاری توام با فکتورهای که درفوق بدان پرداخته شد،بیانگراین حقیقت است که این مدیران ومجریان قدرت درنزده سال گذشته بود که نه صرفأ باعث تضعیف موقف و جایگاه افغانستان درنظام بین المللی به مثابه یک کشورفاسد گردید، بل نقش ضعیف دولت بحیث یک عنصرغیرقابل اعتماد درتعاملات پیچیده  با پارتنرهای خارجی ونا توانی درامورداخلی موجب شده است تا یک تشکیل مسلح مخوف بنام طالبان، مظنون به اقدامات دهشت افگنی وابزارجنگ نیابتی ازیک گروه تحت تعقیب ومشمول لست سیاه  درشورای امنیت ملل متحد، مدعی مشروعیت حقوقی شده وبه یک انترناتیف قدرت مبدل گردد. 

   

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۰ـ ۱۰۰۸

اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020

 

 

کرونا سبب تغییر اتحادیه اروپا میگردد

نسیم سحر

نوام  چامسکی زبان شناس ، فیلسوف ، نظریه پرداز مشهور و تحلیلگر سیاسی ۹۱ ساله امریکایی، چند ماه قبل با شبکه ی تلویزیون “دموکراسی در جنبش اروپا ۲۰۲۵ " (DiEM25)  در باره موضوع کرونا به گفت وگو پرداخت و چنین گفت:

"بعد از پایان گرفتن بحران کرونا جهان با دو گزینه محتمل روبرو خواهد شد، یا بر تعداد نظام های تمامیت خواه و مستبد بمراتب ددمنش تر افزوده می گردد و یا یک بازسازی بنیادین با شرایط انسانی تر در جوامع ایجاد خواهد شد."(۱)

واینک اولین اثرگذاری کرونا بر اتحادیه اروپا درج تاریخ اتحادیه اروپا میگردد . زعمای ۲۷ کشور اتحادیه اروپا طی نشست های چهارشبانه روزی در بروکسل  بعد از گفت و گوی های نفس گیر و بحث های طولانی و حتا اتهامات پیرامون علیه یکدیگر دو موضوع مهم یعنی تصویب یک بسته بزرگ مالی ۷۵۰ میلیارد یورویی برای جبران خسارت اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا، و همچنان تصویب بودجه ۱۰۷۴ میلیارد یورویی  طویل المدت ( هفت ساله از ۲۰۲۱ الی ۲۰۲۷) اتحادیه اروپا را طی یک قرارداد تاریخی به امضا رسانیدند.

این توافقنامه در نوع خود بی سابقه در تاریخ اتحادیه اروپا میباشد که نشانگر آغاز یک فاز نوین در تاریخ اتحادیه اروپا محسوب میگردد . دراجلاس این اتحادیه یک پاکت مالی بزرگ بازسازی ۷۵۰ میلیارد یورویی بنام ( RRF) بمراتب بزرگتر و متفاوت تر از پلان مارشال یعنی اعطای کمک بلاعوض مبلغ ۳۹۰ میلیارد یورو به کشورهای متضرر از ویروس کرونا و متباقی ۳۶۰ میلیارد یورو بقسم قرضه با بهره خیلی پایین به کشورهای نیازمند  بتصویب رسید. پول این فوند از طرف کمیسیون اتحادیه اروپا از بازار آزاد برای مدت حدود چهل سال از طرف تمام کشورهای اتحادیه اروپا بطور دسته جمعی استقراض خواهد شد. بازپرداخت این قرضه بزرگ از سال ۲۰۲۸ شروع و تا سال ۲۰۵۸ بطور کامل بازپرداخت خواهد گردید(۲ ).

اختلافات و  گفت و گوی دشوار درمیان سران اتحادیه اروپا :

مفکوره ایجاد یک بسته بزگ  مالی 750 میلیارد یورویی برای جبران خسارت اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا از طرف امانویل مکرون رییس جمهور فرانسه مطرح شد و مورد حمایت انگلا میرکل صدراعظم جرمنی قرارگرفت که برمبنای پیشنهاد اولی مبلغ 500 میلیارد یورو بطور بلاعوض به کشورهای با بدترین درآمد کل ملی و بیکاری شدید به اثر شیوع کرونا که عمدتا کشورهای ایتالیا ،اسپانیا و یونان ...را دربرمیگرفت اعطا گردد . چهار کشوراین اتحادیه هریک هالند ، اتریش ، سویدن و دنمارک که بنام "کلوب صرفه جو" و گاهی هم "کلوب حریص ها " مسماشده بودند،  مخالفت شدید شانرا علیه کمک های بلاعوض 500 میلیارد یورو نشان میدادند وپافشاری مینمودند که  تمام مبلغ 750 میلیارد یورو بطور قرضه ویا وام د راختیار کشورهای عمدتا اروپای جنوبی و شرقی که از شیوع ویروس کرونا بیشتر متضرر شده بودند قرار گیرد . کشور فنلند نیز گاهی با این چهار کشورهمنوا میشد.

کشورهای عضو اتحادیه اروپا در قسمت نحو توزیع این پول ها ، چی مقداری از قرضه و یا چی مقداری کمک بلاعوض و بر اساس کدام  موازین وشروط  در اختیار کشور های اتحادیه اروپا قرار داده شود،اختلافات شدید داشتند.

 روزنامه داگنس نیهیتر ( DN) (3) سویدن ، مارک روته (Rutte Mark) صدراعظم هالند را رهبرغیررسمی این کلوب "صرفه جو" ویا " حریص"  معرفی کرده است. روزنامه د رمورد مارک روته  مینویسد که وقتی او ملبس با واسکت زرد  در ماه اپریل غرض بازدید به یک ساختمان جمع آوری زباله ها و اشیا غرض استفاده مجدد واقع هاگ وارد شده بود ، یکی از راننده گان موتر انتقال زباله ها با صدای بلند به رییس حکومت خطاب نمود :

ببخشید ! این پول ها را به ایتالوی ها و اسپانیوی ها ندهید !

روته بلادرنگ پاسخ داد که " نی،  نی،  نی ". برطبق این روزنامه سپس مارک روته در مطبوعات اروپای جنوبی به " مستر نی ، نی، نی " (  ”Mr. No ,No, No”) شهرت یافت.

آقای مارک روته صدراعظم هالند نسبت به همتاهان سویدنی ، اتریشی و دنمارکی در گروپ " صرفه جوها " در گفت وگو ها با قاطعیت و انعطاف ناپذیری سخن میگفت و بعوض کمک های بلاعوض به اعطای قروض تاکید میورزید و در پایان تلاش کرد تا بخش کمک های بلاعوض هر چه کمتر باشد. امانویل مکرون رییس جمهور فرانسه ، ویکتور اوربن صدراعظم هنگری و جوزپه کونته (Giuseppe Conte) صدراعظم ایتالیا ، او را مانع اصلی برای یک توافق قلمداد میکردند. مارک روته برعلاوه طرفدار حق ویتو برای کشورهای اتحادیه اروپا بود درصورتی که از پول صندوق کمک غرض مجادله با شیوع کرونا به مقاصد دیگر استفاده شود( روزنامه DNمورخ 21 جولای 2020 ). لذا آقای مارک روته پافشاری به شروط واگذاری کمک های بلاعوض به کشورهای متقاضی میکرد و درصورتیکه آن شروط از طرف برخی کشورها مراعات نگردد ، کمیسیون اتحادیه اروپا امکان متوقف ساختن موقت این کمک ها را داشته باشد. این شروط عبارت بودند از اصلاحات اقتصادی و عدم نقض اصول و پرنیسپ های دولت قانونمدار ویا دولت بر مبنای قانون  (Rechtsstaat) که عمدتا متوجه کشورهای پولند و هنگری میگردید.

این روز نامه در شماره مورخ 22 جولای 2020 (4 ) خود مینویسد که ویکتور اوربن صدراعظم هنگری در جریان گفت وگو ها پیرامون شروط بسته مالی برای جبران خسارت اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا شخص مارک روته صدراعظم هالند را به " تنفر از هنگری " متهم نمود.

در سویدن بحث های فراوان د رمورد موضعگیری بسیار ضعیف سویدن د رقسمت شروط واگذاری کمک های بلاعوض به کشورهای نیازمند صورت گرفت . حزب چپ سویدن ( V) از حکومت در زمینه به شدت انتقاد کرده و ازحکومت بخاطر عدم وضاحت این شروط در توافقنامه بروکسل ودر جریان نگذاشتن جزییات توافقنامه و شروط با کمیته اتحادیه اروپایی پارلمان سویدن به کمیته قانون اساسی (KU ) شکایت خواهد نمود.

قابل یادآوری است که کشورهای هنگری و پولند اکثرا به توصیه های صندوق بین المللی پول توجه نمی کنند و همچنان سیاست های مهاجرتی شان بیشتر با کشورهای چک و سلواکیا هماهنگی داشته و با سیاست های اکثریت اعضای اتحادیه د رمغایرت قراردارد و این اختلافات سبب شده که اتحادیه اروپا سیاست واحد مهاجرتی نداشته باشد.

گفتنی است که این توافقنامه بروکسل نخست باید در پارلمان اتحادیه اروپا و سپس در پارلمانهای کشورهای عضو مورد تایید و تصویب قرار گیرد و سپس میتواند قوت اجراییه وی پیدا نماید.

پارلمان اروپا در جلسه مورخ 23 جولای خویش بودجه اتحادیه اروپا را با اکثریت آرا (465 رای موافق ، 150 رای مخالف و 67 رای ممتنع )  درکل مورد تصویب قرارداد و خواستار یک سلسله تغییرات در آن شد. این تغییرات در اخیر ماه سپتمبر و یا آغاز اکتوبر در فیصله نامه نهایی علاوه خواهدشد.

دیوید ساسولی ، رییس پارلمان اروپا گفت که این نهاد در جریان نشست امروز خود «شماری اصلاحیه» را بر بودجه تصویبی اتحادیه اروپا اعمال خواهد کرد. وی کاهش بودجه مهاجرتی را از جمله موارد اختلاف خواند گفت این مورد منجر به «تضعیف واکنش اروپا» خواهد شد. 

اوروزلاین، رییس کمیسیون اروپا، با اذعان به وجود مشکل قطع بودجه نهادها در طرح تصویبی کمیسیون اروپا، بودجه جاری را قرصی ( تابلیتی)  خواند که بلعیدنش دشوار است.

 شارل میشل، رییس شورای اتحادیه اروپا از نماینده گان خواسته بود که  از بودجه احیای اقتصادی پشتیبانی کنند.

منتقدان درپارلمان می گویند کاهش بودجه در حوزه تحقیقات، صحت، ابداعات و اختراعات  و سیاست اقلیمی از جمله کاستی های بودجه تصویب شده توسط کمیسیون اروپا است. ( 4)

این تغییرات شامل لغو تخفیفات  درحق العضویت برخی کشورها ، از سرگرفتن بودجه کاهش یافته برای برنامه های مختلف و سخت گیری بیشتر درپیروی از اصول دولت های قانونمند به عنوان شرط دریافت کمک بلاعوض از اتحادیه اروپا خواهد شد.

توافق در تصویب بسته احیای اقتصادی و بودجه اتحادیه اروپا :

 رهبران کشورهای اتحادیه اروپا بعد از گفت وگو های چهار شبانه روزه  بالاخره مورخ 22 جولای 2020 در بروکسل به یک توافق رسیدند و بسته احیای اقتصادی مبلغ 750 میلیارد یورو و بودجه طویل المدت هفت ساله (2021 الی 2027) اتحادیه اروپا (MFF ) با مبلغ 1074 میلیارد یورو و در کل مبلغ   1.842 تریلیون یورو را به تصویب رسانیدند. تصویب این بسته مالی بزرگ این امکان را مساعد میسازد تا کمیسیون اروپایی مبلغ 750 میلیارد یورو را ازبازار آزاد مالی استقراض دسته‌ جمعی نماید.

تقسیم این فوند بزرگ کمکی ( بسته احیای اقتصادی ) در بین 27 اعضای اتحادیه اروپا  بطور صد درصد هنوز مشخص نشده است و اما توافقات کلی در مورد صورت گرفته است . در کل توافق صورت گرفته تا مبلغ 390 میلیارد یورو بطور بلاعوض  و مبلغ 360 میلیارد یورو بطور قرضه ویا وام د راختیار کشور های متقاضی قرار داده شود. کمک ها براساس معیار های تعیین شده از قبیل میزان تاثیر کرونا بر اقتصاد کشور ها وبادرنظر داشت درآمد کل کشور و بیکاری  و آنهم پس از گزارش تاثیرات منفی شیوع ویروس کرونا بالای اقتصاد کشور های متقاضی به کمیسیون اروپایی پرداخته میشود.   ازینرو هفتاد فیصد این کمک ها د رجریان سالهای 2021 الی 2022 بعد از گزارش وضعیت واقعی و اجرای موفقانه "کار خانگی" از سوی کمیسیون اتحادیه اروپا در اختیار کشور های متقاضی قرار خواهد گرفت. متباقی 30 فیصد کمک ها درسال 2023 پرداخته خواهد گردید . ازینرو رقم دقیق این کمک ها در جریان  سالهای 2021 الی 2023 تغییر خواهد نمود. 

کشورهای گیرنده قرضه د رمدت چهل سال یعنی تا سال 2058 فرصت خواهند داشت تا این قرضه را بپردازند و یک بخش پول قرضه اتحادیه اروپا از طریق وضع مالیات بر پاکت های پلاستیکی ، بیرون شدن کاربن دای اوکساید و گوگل بازپرداخت خواهد گردید.(5 )

بطور کل توافق صورت گرفته که بیشترین کمک های بلاعوض و قرضه د راختیار کشور ایتالیا قرار داده شود و این رقم 28 فیصد و یاحدود 209 میلیارد یورو ازکل فوند کمکی و یا احیای اقتصادی 750 میلیارد یورو خواهد بود . دومین بسته کلان کمک مالی نصیب کشور اسپانیا خواهد شد و سومین بسته کلان کمک مالی به کشورهای کرواسی ، پولند و یونان واگذار خواهد گردید که از جمله برای کشور یونان حدود 70 میلیارد یورو تعلق خواهد گرفت و بهمین گونه کشورهنگری سه میلیارد یورو بیشتر از آنچه درنظرگرفته شده بود دریافت خواهد کرد. و اما بیشترین ارقام ذکر شده در حد حدس و گمان می چرخند و هیچ کس بطور دقیق نمیداند که این کشور ها چی مقداری دقیق از کمک های بلاعوض و قرضه ( اعتبار ویا وام ) را نصیب خواهندشد( روزنامه DNمورخ 22 جولای 2020)(6 ). 

سویدن و برخی کشور های دیگر تخفیف سالانه در پرداخت حق العضویت شان در اتحادیه اروپا به شرح زیر دریافت کردند:

جرمنی تخفیف سالانه 3671 میلیون یورو ، هالند تخفیف سالانه مبلغ 1921 میلیون یورو ، سویدن تخفیف سالانه مبلغ 1069 میلیون یورو ، اتریش تخفیف مبلغ 565 میلیون یورو و دنمارک تخفیف سالانه مبلغ 377 میلیون یورو بدست آوردند( 7).

در آغاز برآورد و تقسیم کمک ها براساس معیارها و شاخص های دیگر از قبیل وضعیت اقتصادی کشورها یعنی بدترین درآمد کل و بیکاری بیشتر قبل از پاندیمی کرونا شده بود ولی در جریان گفت وگو ها و چنه زنی های نمایندگان دول اتحادیه اروپا این شاخص ها و معیار ها تغییر یافت و تقسیمات و توزیع کمک های مالی براساس صدمات ویروس کرونا برکشورها صورت خواهد گرفت وجبران  صدمات امسال کرونا بعد از راپور محاسبات دقیق آن در ربع اول سال آینده ( 2021) پرداخته خواهد شد.

 قابل یاددهانی است که کشور های که قرضه دریافت میکنند فرصت خواهند داشت تا آنرا تا  سال 2058 باز پرداخت نمایند. د راینبار زعمای کشور های  اتحادیه اروپا در توافق بروکسل خویش تصمیم گرفتند تا کمیسیون اتحادیه اروپا مبلغ 750 میلیارد را از بازار آزاد مالی با بهره پایین استقراض نماید. این یک گام نو و برخورد جدید در تاریخ اتحادیه اروپا بود که هیچگاه به این پیمانه مبلغ بخاطر احیای اقتصادی کشور های عضو بطور دسته جمعی استقراض نشده بود. استقراض دسته جمعی بمعنی مسوولیت گرفتن همه کشور بشمول کشور های ثروتمند وبا  ریتنگ بالا در قبال قرضه است که بهره خیلی پایین را همراه خواهد بود .. اگرایتالیا  با قروض دولتی  135 فیصد درآمد کل ملی و با ریتنگ پایین خویش که نیازمند قرضه بزرگ میباشد ، به تنهایی تصمیم به استقراض از بازار آزاد میگرفت، واضح است که بهره آن خیلی بالا میبود. 

چرا این تغییرات د رحال حاضر؟

درشرایط شیوع پاندیمی ویروس کرونا ( کوید 19 ) و جو سیاسی و بحران اقتصادی ایالات متحده امریکا و چین راه مخاصمت و تقابل را انتخاب کردند ولی کشورهای اتحادیه اروپا مسیردیگری را برگزیدند که دلایل و انگیزه های فراوان برای این امر وجود دارد.

قبل ازتماس به دلایل و انگیزه های این چرخش یک نگاهی اجمالی به پیشینه برخورد اتحادیه اروپا با بحران های دامنگیرکشور های عضو و بخصوص در نمونه یونان میگردد.

درسالهای بحران 2008 ،  یونان به کمک مالی بلاعوض اتحادیه اروپا اشد نیازداشت ولی همین کشورهای بزرگ فرانسه و المان در آن سالها نخواستند که قرضداری های یونان را ببخشند ولی امروزبرای سومین ، چهارمین و حتا دومین اقتصاد اتحادیه اروپا خواستارو تاکید به کمک مالی بلاعوض از اتحادیه اروپا مینمایند واستدلال  مینمایند که درغیرآن موجودیت این اتحادیه با خطرمواجه میگردد. بازهم پاشنه آشیل درحوزه یورو در راه  بود.

شروط قروض صندوق بین المللی پول ،  کشور یونان را طی بحران اقتصادی سال 2008 در حال خصوصی سازی و معرض فروش قرار داده بود که آن وضعیت یونان حوزه ایورو اتحادیه اروپا را با خطر مواجه ساخته بود( در این رابطه توجه تان به یک مقاله تحلیلی تحت عنوان " یونان ، پاشنه آشیل حوزه یورو" که در  سال 2011 نوشته شده معطوف میگردد. ( 8 )  .یکی از اساسی ترین و مهمترین دلیل این تغییر، شیوع پاندیمی ویروس کرونا ( کوید 19) است و این مصیب که دامنگر تمام بشریت شده برای مجادله با این ویروس و عواقب مرگبار آن بنیازمند همکاری و هماهنگی دسته جمعی تمام بشریت است . اتحادیه اروپا به این چالش جدی روبرو بود و خواست با مساعی مشترک و همبستگی فشرده در قدم اول در میان اعضای اتحادیه به این چالش پاسخ منطقی ارایه نماید  و نقش را که عصر بعد از کرونایی برایش  قایل شده د رقدم نخست دراین اتحادیه پرقدرت اروپایی ایفا نماید.

دلیل دیگر فکتور اقتصادی :

در شرایط تسلط گلوبالیزم و نیولیبرالیزم شرکت های بزرگ و در قدم اول بانک ها در معاملات خرید و فروش اوراق بها دار با یکدیگر پیوند زنجیره یی پیدا کرده اند .

"میکانیزم در بازارآزاد به گونه ایی  است که هرکی را امکانی پیدا شود به قیمت پایین تر میخرد وسپس آنرابه قیمت بسیارگزاف میفروشد واین میکانیزم با سازوبرگ دیگر دریک زنجیر در بازار آزاد باهم مرتبط میگردد. وقتی یک حلقه زنجیرگسست پیداکند ، تمام زنجیر کارآیی خود را از دست میدهد. "

" بانک های المانی و فرانسوی سهم بزرگی درسایر کشورهای پیگس ( پرتگال ، ایتالیا ،  یونان، ایرلند  و اسپانیا) دارند و ازاین جهت تلاش صورت میگیرد که منافع بانک های المانی وفرانسوی در تمام این کشور ها حفظ گردد."

به اساس نوشته روز نامه داگنس نیهیتر(DN ) چاپ سویدن قروض ایتالیا بیشتر از ۱۰۰ فیصد درآمد کل ملی ایتالیا ( فعلا 135 فیصد ) و بیشتر از قروض دسته جمعی یونان ، پرتگال ، ایرلند و هسپانیه میباشد . اما دولت ایتالیا بیشتر از مردم خود قرض گرفته است . بزرگترین قرضه دهنده گان  ایتالیا کشورهای االمان ، فرانسه و بلجیم میباشند ( یونان پاشنه آشیل حوزه یونان).

ازاینرو طرح و پافشاری تصویب این بسته کمکی ( RRF)  کشورفرانسه نه تنها بخاطر نجات این کشورها بلکه بخاطر نجات اقتصاد فرانسه نیز میباشد . این کشورها میباییست بپای خود ایستاده شوند تا قروض فرانسه را بتوانند بپردازند.

این یک مینتالیتیت خوب اروپایی است که وقتی همسایه ناتوان گردد باید به دادش رسید و آنرا به پای خود ایستاده کرد تا توان خرید این کشورها بالا برود و معاملات تجارتی مفید و ثمربخش داشته باشند . این را باید کشورهای همسایه افغانستان یاد بگیرند و نه اینکه هر روز یک دام جدید برای بربادی و نابودی وطن ما بگذارند.

کشور جرمنی بعنوان یک کشور صنعتی و صادر کننده علاقمندی فراوان برای احیای اقتصادی کشورهای اتحادیه اروپا وبازار فروش محصولات خود داشته که پیوسته بار سنگین هزینه این بحران ها را بعهده گرفته است.

به باور روز نامه ( DN)  در بحران گذشته بیشترین مسوولیت و هزینه به عهده جرمنی قرار گرفته بود وبرعلاوه یونان نیز موضعگیری علیه جرمنی اتخاذ  کرده بود و المان را مسوول این بحران میدانست. در بحران کنونی ، المان تصمیم گرفت  تا مسوولیت بحران از گردن المان بعنوان لوکوموتیف اتحادیه اروپا به کل اتحادیه اروپا انتقال یابد. و ازینرو با پیشنهاد فرانسه همنوا گردید و موضعگیری سابق خود را تغییر داد.

دلیل سومی فشار های بیرونی :

دلیل دیگر فشار چین بالای تمام سیستم اتحادیه اروپا است و قروض  چین یک الترناتیف برای کشور های اتحادیه میباشد .  اگر اتحادیه اروپا کشورهای عضو اتحادیه را کمک نکند ، چین  به کمک این کشورها خواهد شتافت . خرید بزرگترین بندر یونان توسط چین نباید به یک نمونه ای پیشینه  و یا  " سابقه ی قضایی که حکم قانون را پیدا کند ـ در مسایل حقوقی "(prejudikat  و  precedent ) مدیریت بحرانهای اتحادیه اروپا تبدیل گردد. گفتنی است که سرمایه گذاری های بزرگ چین در کشورهای افریقایی و امریکایی و خرید بندرهای مهم در آسیا  نمونه های درخشان نفوذ روزافزون چین در جهان میباشد.

خروج بریتانیای کبیر از اتحادیه اروپا و کمپاین های  تبلیغاتی رییس جمهور امریکا علیه اتحادیه اروپا و جرمنی که خطر ازدست دادن دو متحد مهم  تهدیدیش میکند. همچنان تهدیدات از طرف روسیه ،  جرمنی را در معاشرت جدید با فرانسه و ایتالیا که مهمترین کشورها اند قرار میدهد و آنها باید به هر قیمتی که تمام میشود یکجا با هم گره بخورند( 9).

اتحادیه اروپا اینبار قدرت و توان خود را بنمایش گذاشت و نقش را که عصر بعد ازدوران  کرونایی برایش  قایل شده میخواهد برای ایجاد یک نظم نوین نه تنها در اروپا بلکه در عرصه جهانی نیز ایفا نماید. امیدوارم که این چرخش و تحولات در سایر نقاط جهان بخاطرایجاد یک نظم نوین اقتصادی  بر پایه عدالت اجتماعی ویک نظم که سبب حذف قروض سرسام آور برای کشورهای فقیر و به نفع و بخیر تمام انسانهای روی زمین که در زیر سقف گرسنگی قرار دارند تمام شود. 

 

استاکهولم ، مورخ 24 جولای

2020

منابع و ماخذ:

1ـ https://engare.net/corona-neoliberalism/

2 ـ روزنامه DN مورخ 22 جولای 2020

3 ـ روزنامه DN مورخ 20 جولای 2020

4 ـ همان روزنامه مورخ 22 جولای 2020

4b

https://per.euronews.com/2020/07/23/eu-parliament-to-discuss-eu-s-1-8-trillion-budget-deal

5ـ روزنامه داگنس اندوستری ( DI) مورخ 22 جون 2020

6 ـ روزنامه DN مورخ 22 جولای 2020

7 ـ

8 ـ یونان ، پاشنه آشیل حوزه یورو

9 ـ  https://www.di.se/ledare/en-ny-eurodebatt/

 

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۰ـ ۰۴۰۸

اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020

 

لویه جرگه پایان یافت

محمد ولی

 

قطعنامه لویه جرگه اگر عملی گردد و جانب طالبان با رهایی ۴۰۰ زندانی حاضر به مذاکره و آتش بس دایمی شود میتوان گفت این قطعنامه فیصله خوبی بوده .

بیانیه های اختتامیه مملو از ستایش های همدیگرهای متضاد بود که خدا کند این حالت ادامه یابد و به آن وفا و بقا داشته باشند ، آنانی که براین ملت سالها ظلم کردند وخوردند وبردند همدیگر را ملا و اخوند خطاب نمودند .

درلویه جرگه چند چیز با هم درآمیخته بود ، دموکراسی کنترول شده ، تهدید ، تخویف ،توهین و وعده ها .

بحث در پنجاه کمیته شکلآ دموکراتیک وانمود شده اما در مجلس عمومی اظهارنظر مخالف زیر تهدید تا اخراج و معرفی به څارنوالی عملی میشد .

رییس جمهور درروز اول ، تهدید طالبان را مبنی ادامه خشونت وجنگ ( در صورت رای ندادن به رهایی ۴۰۰ طالب ) اعلان کرد، عبدالله عبدالله مساله را زیر نام مرگ و زنده گی تخویف نمود ، خلیلزاد وعده همکاری کرد و وزارت خرجه امریکا با پخش اعلامیه  آن مخالفت کرده بود آغای عبدالله به سلیقه خودش در روز آخر عکس برهان الدین ربانی را موازی به عکس رییس جمهور در ستیژ نصب کرده خواست جرگه را رنگ ایدیولوژیک جمعیتی دهد و آنرا به گروگان جمعیت اسلامی درآورده وانمود سازد که ما هستیم که صلح میکنیم یعنی همان هایی که جنگ افروزان و ویرانگران وقاتلان کابل و کابلی ها هستند .

آِغای غنی لویه جرگه را تاریخ ساز خواند در حالیکه هنوز معلوم نیست طالبان با آن چگونه عمل خواهند کرد .آغای غنی گفت به توصیه شما امر رهایی چهارصد طالب را فورآ امضا میکنم . زیر سایه خواست مردم برای صلح مطلب اصلی امریکا بجا گردید .

تجربه نشان داده است که نه امریکا ونه  آلات وابزار داخلی  آن در افغانستان با رسیدن به مطلوب خویش به سایر فیصله ها وتعهدات پابند نبوده اند از این جهت هدف اصلی امریکا در لویه جرگه فی الفور توسط رییس جمهورعملی اعلان شد ولی یقینآ که سایر مواد قطعنامه مثل همه خواسته ها و فیصله های گذشته آرام  آرام به فراموشی سپرده میشود ، این تجربه نزده سال است که حاجت به تکرار آنها نیست .

مساله مرکزی در لویه جرگه که  آزادی زندانیان طالب بود قبلآ در نوشته ها وتبصره ها پیشبینی شده بود که آغای غنی خلاف گفته های قبلی لویه جرگه را وسیله رهایی قرار میدهد و امر امریکا را بجا میکند و این پیشبینی ها تحقق پذیرفت .

خداکند این تشریفات وصحنه ارایی های بلند که با مکاره گی چند چهره تکراری نزده ساله برپا گردید حاصل کارش به صلح بینجامد که خواست همه مردم کشور است ، اتش بس دایمی برقرار گردد و مذاکرات برطبق قطعنامه لویه جرگه آغاز شود راه دیگری وجود ندارد امریکا نمی خواهد بیش ازاین دولت و طالب با هم بجنگد بلکه میخواهد صفحه جدید حوادث را در این منطقه باز نماید .

اگر کار افغانستان همینقدر آسان می بود که با صدور یک قطعنامه یکجانبه (صرفآ دولت نه طالبان ) به سامان برسد چرا سیاست زمین سوخته را دراین کشور پیش گرفته بودند وچرا نقل وانتقالات داعش در شمال کشور عملی میگردد .

موقعیت جغرافیایی کشور و استراتیژی های امریکا برای منطقه دو مشکل اصلی سرراه صلح بوده و است . روی این حقیقت دل بستن به صلح سرتاسری هنوز پیش از وقت میباشد .

کشوریکه در تنگنای فشار پاکستان وایران قراردارد وامریکا از زمین واسمان بران بذر مرگ می پاشد قربانی این موقعیت واستراتژی های امریکا گردیده است .

اگر به سیر زیگزاگ نظامی - سیاسی امریکا و وسایل دست داشت اش توجه شود بر می آِید که این وسایل برخاسته از شرایط جنگ سرد و ادامه تا اشغال وجنگ های خونین جاری بوده اند، از اخوان المسلمین القاعده زاده شد القاعده در پاکستان مجاهد را به زایش گرفت از مجاهد طالب زاده شد و طالب تا هم آغوشی داعش رشد داده شد ، ماشین تولید وتکثیر این گروه ها در پنهان خانه های استخباراتی انگلیس و امریکا فعال بوده و به تولید و تکثیر ادامه میدهد .

روسیه ، چین وآسیای میانه هنوز از سرخط کار توطیه های مراجع امریکایی دور ساخته نشده و افغانستان هم ازپهنه این استراتیژی علیه این کشورها خارج نگردیده است .

دورنمای وضعیت جهانی و رقابت های نظامی و اقتصادی قدرت ها نخواهد گذاشت که به یک صلح عادلانه و دوامدار تقرب جوییم ، بلکه دسایس وتوطیه ها رنگ دیگر خواهد گرفت .

اما اگر تغیرات در وضع منطقه و جهان باعث شده باشد که بخواهند صلح نسبی در افغانستان برگردد نمیتوان ازآن نا امید بود .

 

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۰ـ ۱۰۰۸

اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020

 

تقویه و رشد بنیادگرایی زیرنام کمک های بشر دوستانه

 

علی رستمی

سفیر عربستان سعودی جاسم محمد الخالدی  به ۱۴سرطان۱۳۹۹خورشیدی  درمقر سنا با فضل هادی رییس سنا  ملاقات نموده دراین ملاقات ازجانب سفیر عربستان  وعده کمک ها به نهاد های وزارت صحت عامه افغانستان و اعمار دانشگاه علوم اسلامی را در ننگرهار وکابل   که به تعداد ۱۰۰  مدرسه میشود،داده است.

اعلام این خبر واکنش گسترده یی درشبکه های اجتماعی و رسانه های کشور درپی داشته است. 

 ازانجایکه معلوم است دولت عربستان سعودی خود را به مثابه کشوری که بانی  دین اسلام درجهان  میباشد،میداند. می خواهد تا ازشیوه های مختلفی  درجهان سوم  در کشورهای نادار اسلامی  نفوذ خویشرا  تقویه وگسترش دهد. کشورعربستان بعد از شکل گیری دولت سعودی ها به مثابه   پیروی واقعیی شرعیت غرای محمدی براساس اسلاف خویش درصدراسلام  درجهان میداند.  به این رو درجهت تبلیغ و ترویج اندیشه های تندروانه اسلامی مطابق نص قران و حدیث مکاتب اسلامی و پرورش نیروهای تروریستی را در کشورهای  منطقه بالخصوص در پاکستان ،آ  سیای میانه  وچین ایجادکرده است که ازلحاظ مالی ومعنوی کمک های بی دریغ میشوند. مردم افغانستان  طی چهاردهه جنگ  نقش عربستان سعودی را درجهت پشتبانی و تمویل مالی ومعنوی  چه در دوران جنگ سرد به  مجاهدین وچه بعد از آن به گروه های تروریستی طالب ، داعش وجبهه النصر وسایرگروهگ ها دهشت افکن  با پوست وگوشت خویش درک نموده اند . رویکردها وعمل ضد دینی وانسانی تروریستی آنها به تمام باشنده گان کشورما به مانند آفتاب هویدا میباشد.

تشکیل حکومت آل سعود بر شالوده یی آموزه های انحرافی  وخلاف مذهب حنفی بوسیله محمد بن عبدالوهاب فرقه "ضاله وهابیت " نهاده شد وبه مذهب رسمی مردم عربستان تبدیل شد.

این حکومت اولین بار درپی ایجاد پیمان سیاسی دینی میان محمد بن عبدالوهاب ومحمد بن سعود آل سعود  که بنیان گذار نخستین حکومت آ ل سعودبود، ایجادشده است.

این پیمان تا زمان تاسیس حکومت فعلی درسال ۱۹۳۲ ترسایی به دست عبدالعزیز آل سعود ادامه یافت ونام فرقه خود را بر کشور عربستان " پادشاهی عربستان سعودی( المملکه العربیه السعودی)"به اختصار "السعودیه"خوانده میشود، قرارداده است.

آل سعود درنخستین روزهای که حکومت محدود خود را درعربستان نهاد گذاشت، تکیه بر عملکردها واقدام های تروریستی به زورشمشیر وخشونت به ریاست  محمد بن سعود همزمان با گسترش افکاری جاهلی محمد بن عبدالوهاب طی سالهای ۱۱۳۹ تا ۱۲۲۹ هجری قمری درشبه جزیره عربستان  با پشتبانی وحمایت استعمارگران غربی مانند انگلیس ، سلطه خود را تامین  کرده که دراین روند مرتکب کشتارها وعملکردهای خشنوت آمیزی هولناک شد ه اند.  نقش استتعماری انگلیس در تشکیل حکومت آل سعود برجسته واساسی میباشد.

محمد بن عبدالوهاب درسال ۱۱۵ هجری قمری برابر با ۱۷۰۳ ترسایی درشهر الغیبه شبه جزیره عربستان چشم به جهان کشود. وی درجوانی بعداز فراگرفتن فقه حنبلی نزد پدرش ضد اداب ورسوم که انرا مشرک وجاهل می خواند قرار میگرفت. وبرای آشنایی بیشتر مذاهب  درشام وعراق سفر کرد واعمال آنها را تکفیری نموده و به تمسخر میگرفت.

در کتاب بازی شیطانی نوشته شده است:" زمانی که محمد بن عبدالوهاب دربصره سرگرم تحصیل بود «مستر همفر» جاسوس معروف انگلیسی در پوشش محصل وارد مکتب یی که بن عبدالوهاب درس می خواند، شد. وی ماموریت داشت فرد مناسبی را برای  افکار وعقاید ضد دینی حنفی برای رسیدن به اهداف استعماری انگلیس بیابد. همفر با اشنایی با محمد بن عبدالوهاب متوجه شد وی برخلاف دیگران عقاید خاصی دارد ..به مرور زمان باوی نزدیگ شده تا جایی که ضمن متزلزل کردن اعتقادات عبالوهاب نسبت به مسایلی همچون شراب خمر ومتعه و.. اورا به مسایل جنسی الوده کند ."

کشور سعودی ها که توسط انگلیس ها ایجاد کردید، به پایگاهی بزرگ ارتجاعی مذهبی تبارز کرد ، سپس برای ایالات متحده وانگلستان غرض جاه طلبی درجهان لنگرگاهی برایشان شد.وهابی های عربستان سعودی با کمک انگلیس ها بود که نظریه  اسلام سیاسی راطرح کردند که بعدها توسط سید جمال الدین اسد آبادی ( افغانی) ومحمد عبدو برای نخستین بار حزب بنیاد گرای اسلامی را درکانال سویز درشهر اسماعیلیه تأسیس کردند. به تعقیب ان درسال ۱۹۲۸ درمصر شاکرد جوان به نام حسن ال بنا اخوان المسلمین را به کمک ومشوره وتوجه کمپا نی انگلیسی درکانال سویز بنیاد  شد که سپس چهره خاورمیانه را تغیر داد.توسط آنها شخصیت های برجسته ملی کشورهای عربی ازجمله جمال عبدالناصر ریس جمهمور مصر ترور گردید. از این حزب بود که به عنوان چماق ضد کشورهای مترقی دموکرات وسکولار وجنبش های ازادیخواهانه کارگری وجنبش صلح وسوسیالیزم درجهان استفاده می کردید.

چنانچه درکتاب بازی شیطانی آمده است:" با طلوع خاندان ابن سعود درعربستان ، ستاره امیر تازه ای پدید آمده است. پس ازسقوط امپراتوری و تبدیل دولت ترکیه به حاکمیتی غیرمذهبی ، دولت ابن سعود بزرگ ترین قدرت اسلامی در دنیای امروز است وتنها دولتی است که یاور اهل سنت خواهد بود و به انکار بدعت های زیانبخش وعقاید ضد مذهبی حواهد پرداخت."

دقیق است که حکومت آل سعود  یارومددگار کشورهای غربی در نزدیکی با اسراییل صهیونیست برضد کشورهای عربی خاورمیانه برعلاوه  تجاوز وغضب سرزمینهای فلسطین ها و آواره  شدن آنها توسط اسراییل به مثابه ژاندارم منطقه تبدیل شده است.  .

 براین رو ترس آن وجود دارد که با این بازیهای شیطانی حکومت آل سعود  سرزمین افغانستان را به اردوگاهی زاد و تکثیر نیروهای تروریزم تکفیری تبدیل نماید و از اینجا به سایر کشورهای هم سایه و جهان انتقال دهد. اگر دولت سعودی ها مایل کمک به مردم افغانستان می باشند،  چرا برای رفع مایحتاج و نیازهای اولیه مردم افغانستان پلآن های اقتصادی را مدنظر نمی گیرد تا وسیله رشد اقتصاد وازبین بردن فقر وگرسنگی شود. به گفته روسها" عقل از شکم میگذرد" هیچ طفلی درجهان نمی تواند بدون نان وسرپناه ولباس به فکر و روحیه ارام به آموزش ادامه دهد . درافغانستان فراوان مدرسه وجود دارد که  درسهای اسلامی در نصاب شان شامل بوده که ضرورت به مکاتب جداگانه اسلامی نیست. بجای آن میتوانستند، بنیادهای اقتصادی و موسسات تولیدی ،معادن  و راه سازی را کمک مالی نمایند تا از اینطریق اشتغال برای نسل جوان و سایرمردم   بوجود آید.

همچنان ما  درهمسایه گی  خود پاکستان را داریم که همین لحظه هزاران مکتب مذهبی دران وجود داشته که سالانه هزارها تن تروریست تولید نموده ودرکشورما وسایر نقاط جهان گسیل مینماید. نظر به اطلاعات وسایل جمعی درحدود دومیلیون نفر مشغول فراگیری اموزه های تندروانه بر شالوده یی ایدیالوژی تکفیری  درپاکستان میباشند.

برعلاوه در غرب کشورما  ایران قراردارد، که اوهم از اسلام قرایت دیگری ایدیالوژیکی  برضد وهابیت دارد . مبادا باین اقدم های خویش ال سعود دولت ونیروهای بنیادگرای احزاب اسلامی تند رو افغاسنتان را تطمیع و برای اهداف شوم خود نفاق  مذهبی را میان افغانستان وایران دامن بزنند. این بار افغانستان را درباتلاق جنگ فرسایسی مذهبی داخلی وخارجی قراردهند. دراین عرصه نخبه گان وروشنگران وسازمآنهای مدنی ونیروهای ملی ومترقیست تا با احترازهای مدنی  خویش علیه پلآنهای شوم آل سعود بر خیزند وانرا افشا  نمایند. تا جلو همچو پلآنهای توطیه گرانه که برضد منافع ملی ،فرهنگ تاریخی وهویت ملی ما است بگیرند.مردم افغانستان در طول تاریخ ازهمچو پلآنهای خونی تجارب غم انگیزدارند.

 

رویکردها کتاب بازی شیطانی، اثری رابرت دریفوس ، مترجم فریدون گیلانی

 

 

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۰ـ ۲۲۰۷

 

 اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 

  Copyright ©bamdaad 2020