خاورمیانه باردیگرشاهد اوج گیری « پان عربیزم » میشود؟
ژرژکورم، کارشناس خاورمیانه درباره نهضت های خاورمیانه با روزنامه اومانیته گفت و گویی کرده که ترجمه فارسی آنرا برای خواننده گان تارنمای بامداد پیشکش میداریم .
اومانیته: چگونه امروز درباره « بهار عربی » صحبت کنیم؟
ژرژ کورم: من اصطلاح « بهار عربی » را دوست ندارم. این عبارت از تاریخ قاره اروپا گرفته شده است و مانع از آن می شود که تاریخ واقعی و کنونی این شورش ها را در نظر بگیریم. بنابراین من ترجیح می دهم از « شورش های عربی ۲۰۱۱ » صحبت کنم، که فصل جدیدی را در تاریخ عرب گشود.
علاوه بر این، من متعجب هستم که یادآوری می کنم که تحقیقات اکادمیک و مقالات دانشگاهی غربی تأثیرات این شورش ها بر قیام هایی که پس از آنها در سراسر مدیترانه رخ داد وحتا به آنسوی اقیانوس کشانده شد را در رسانه ها و همچنین مقالات محققین غربی مکرر حذف میکند و واقعیت را پنهان میکند. علیرغم وجود جریان های دانشگاهی پسااستعماری یا پست مدرن وغیره ...این نوع حذف واقعیت، نشانگر تداوم چشم انداز اساسی جهان عرب درجهان است .
شورش خشمگینان در اسپانیا، یونان، که به ایالات متحده و جنبش وال استریت ختم شد، شورش های سال ۲۰۱۱ ترسایی مستقیماً ضد استعمار یا ضد امپریالیزم نیستند. با این حال ، « آزادی » ، که اغلب در شعارهای تظاهرکننده گان سر داده می شود، باید به عنوان ادامه مبارزات ضد استعماری درک شود. این خواسته آزادی جمعی است.
از اوایل سال ۱۸۴۰ ترسایی حتا قبل ازتولد جنبش صهیونیستی، انگلیسی ها طرفدار متقاعد کردن شهروندان انگلیسی از دین یهودی برای استقرار در فلسطین برای مقابله با نفوذ فرانسه در شرق مدیترانه بودند. بیانیه بالفور (۱۹۱۷) و به طور كلی حمایت اروپا از صهیونیزم بخشی از كنترول استعماری جهان عرب است. از منظر تقسیم بندی « تکه تکه کردن » ، خود اسراییل از نظر جغرافیایی مغرب عرب را از مشرق عرب و مصر را از ناصریه جدا کرده است.
اومانیته: آیا فراتر از جنبش مردم، چشم انداز خاصی از جهان عرب زیر سوال رفته است؟
ژرژ کورم: از یک سو جنگ مهیبی علیه پان عربیزم از طریق تهاجم مستقیم نظامی انجام شد. از طرف دیگر، با ابزارسازی جنبش های اسلامگرا... منابع مالی عظیمی برای تبلیغ وهابیت سعودی به منظور مقابله با اجتماعی شدن « سوسیالیزم » پان عربیزم در متن جنگ سرد به کار گرفته شد و این جنگ تا امروز ادامه دارد. امپریالیزم ایالات متحده حضور کشورهای بزرگ عربی را که تابع آن نیستند و روابط خصمانه با اسراییل دارند را تحمل نمی کند.
اومانیته :چرا یک شورش مسلحانه در سوریه و لیبیا اغاز شد ؟.
ژرژ کورم: وزیر امور خارجه سابق فرانسه لوران فابیوس، در مورد سوریه در سال ۲۰۱۲ ترسایی گفته بود: « النصره (القاعده) کار خوبی در منطقه انجام می دهد. »
از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ ترسایی جنبش های تروریستی به طرز حیرت انگیزی در« گفت وگوهای پنهان» و ایدیولوژیک به جنبش هایی برای آزادی سوریه در رسانه های غربی تبدیل شدند. از آغاز دهه ۲۰۰۰، حمله فرانسه و امریکا علیه رژیم سوریه به دلیل حمایت از حزب الله لبنان و اتحاد آن با ایران آغاز گردید . در اکتوبر ۲۰۰۳ ترسایی جورج بوش قانون پاسخگویی به سوریه و ترمیم حاکمیت لبنان را تصویب کرد وسوریه را به «حمایت از تروریزم بین المللی » متهم می کند و سوریه را در صورت ادامه سیاست خود تهدید به مجازات و تحریم های اقتصادی کرد. یک ماه بعد، بوش توضیح داد که این مساله برای ایجاد « خاورمیانه جدید » است و از رژیم های عربی خواسته می شود دموکراتیک شوند و ارزشهای غرب را در سیاست خود در نظر بگیرند و رعایت کنند، ازجمله نگرانی غرب از امنیت اسراییل که به عادی سازی روابط دیپلوماتیک با کشورهای عربی با اسراییل حاصل خواهد شد .
در سال ۲۰۰۸ ترسایی سارکوزی ، رییس جمهور وقت فرانسه رویکرد دیگری را امتحان کرد:
وادار کردن سوریه به عضویت اتحادیه مدیترانه، به این امید که موقعیت ژیواستراتیژیک سوریه را تغییر دهد. با این حال ، نتایج پیش بینی شده دنبال نشد. در لیبیا ، سناریوی کاملا متفاوتی بازی شده است. رژیم لیبیا نیز استبدادی بود که منجر به خشم مردم شد، اما توزیع مجدد درآمد حاصل از بهره برداری از نفت برای لیبیایی ها، همچنین مصری ها و تونسی هایی که در لیبیا کار می کردند، یک استاندارد مناسب زنده گی را فراهم می کرد. سقوط قذافی به آن سرعت، به این دلیل بود که ناتو دست به بمباران گسترده زد، که هدف اصلی آن نابودی قذافی و رژیم او بود. هیچ چیز نمی تواند در برابر این واقعیت مقاومت کند.
اومانیته: چگونه می توانیم به نگرش ارتش ، به ویژه در تونس و مصر نگاه کنیم؟
ژرژ کورم: یک عامل اساسی وجود دارد که سقوط این رژیم ها را توضیح می دهد: موقعیت ارتش. بدون شک تحلیل عمیق تری از روابط بین رژیم های قدرتمند در این کشورها و ارتش های آنها لازم است. به طور تقریبی، در هر دو مورد در تونس و مصر، فشار عظیم خیزش های مردمی اختلاف بین ارتش ها و رژیم ها را ایجاد یا آن را تشدید کرد. به گونه ای که ( در مقطعی ) ارتش ها رژیم ها را رها کردند. این عامل تعیین کننده است و در عین حال به طرز حیرت انگیزی در تحلیل هایی که از این انقلاب ها در غرب رسانه ای شده این عامل تعین کننده یعنی «ارتش» وجود ندارد.
اومانیته :آیا فاز جدیدی افتتاح می شود؟
ژرژ کورم: من اعتقادی به شکست یا کناره گیری مردم ندارم.
ایده پان عربی معاصر از اواخر قرن نوزدهم در جهان عرب راه خود را باز کرد. آرمان های مردمی بسیار قوی و بسیار سنتی را متراکم میکند .هنگامی که اسراییل در سال ۱۹۴۸ترسایی با ربودن بخشی از سرزمین فلسطین به رسمیت شناخته شد و دولت اسراییل تاسیس شد مردم عرب مغرب و مشرق احساس نگرانی مستقیم کردند و در جنگی که از پیش باخته بودند، در حد توان خود شرکت کردند. هنگامی که ناصر پان عربیزم را دوباره زنده کرد، از سال ۱۹۵۶ به بعد، مردمان عرب به طور خودجوش همراه او بودند. آزادسازی سرزمین های اشغالی فلسطین، حصول اطمینان از استقلال سیاسی و اقتصادی از امپریالیزم غربی و ساختن اقتصاد اجتماعی در مقیاس منطقه ای تنها راه حل ممكن برای اقوام عرب از ركود فعلی است.
وحدت عرب را باید به شکل مشخصی در یک فدراسیون، نه یک کشور- ملت در نظر گرفت. من فکر می کنم آنچه امروز از دست رفته است یک کشور شاخص است که می تواند مانند الجزایر در صحنه عرب حضور داشته و فعال باشد. فلسطین احساسات پان عربی را تقویت می کند و من اعتقاد ندارم که می توان مساله فلسطین را به هر طریقی شتاب داد و با عجله حل کرد. از این نظر، مقاومت فلسطین واقعاً تحسین برانگیز می دانم. سرانجام با طرح حل جامع مساله فلسطین است که خطوط یک پان عربیزم جدید پدیدار می شود./راه توده
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۱ـ ۱۸۰۱
استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2021
همکاری تسلیحاتی علیه ترکیه:
یونان و اسراییل مرحله جدیدی از روابط تسلیحاتی را آغاز کردند
محمود فاضلی
شواهد نشان می دهد روابط تسلیحاتی یونان و اسراییل وارد مرحله جدیدی شده و تلآویو به دنبال ایجاد تحول در صنایع دفاعی و اسلحه سازی یونان و همکاری با قبرس است و به همین منظور، سرمایه گذاری برای احیای کارخانههای ورشکست شده صنایع دفاعی یونان، در دستور کار دو طرف قرارگرفته است. تلاش تلآویو در حالی است که تنش قدیمی میان یونان و ترکیه ادامه داشته و انقره همکاری های تسلیحاتی یونان و اسراییل را به دقت مدنظر دارد. خرید سهام بزرگ ترین کارخانه صنایع دفاعی یونان توسط کنسرسیوم اسراییلی، با نگرانی ترکیه روبه رو بوده است. شرکت اسراییلی SK Group در کنار یک کارخانه نفربرساز Plasan Sasa با همراهی چند سرمایه گذار دیگر، کنسرسیومی پدید آوردهاند که با برند ELVO صنایع دفاعی یونان را متحول کنند. این کنسرسیوم ۷۹٪ سهام صنایع دفاعی یونان را خریده و زمینه برای تولید چندین نوع خود رو و نفربر زرهی و ساخت چند سلاح، فراهم شده است. اگرچه در اواخر ۲۰۱۹ مذاکرات محرمانه بین یونان، قبرس و اسراییل برای انتقال گاز از میادین حوالی حیفا به اروپا آغاز شد. در آغار سال ۲۰۲۰ میلادی اسراییل، یونان و قبرس توافقی را با هدف احداث خط لوله زیردریایی انتقال گاز از شرق دریای مدیترانه امضا کردند که بسیاری معتقدند این اقدام تشکیل مثلثی علیه ترکیه در شرق مدیترانه است.
با امضای این توافق در سال ۲۰۱۹، پیش بینی می شود تا سال ۲۰۲۲ آخرین برنامه ریزی و تصمیم نهایی برای سرمایه گذاری به فرجام رسیده و تا سال ۲۰۲۵ این پروژه انتقال گاز به اروپا به پایان برسد. در گام نخست، مذاکرات مورد حمایت امریکا قرار گرفته است. امریکا در شرق مدیترانه، در مخالفت با اقدامات ترکیه، در کنار یونان و قبرس قرارگرفت و از سویی با پایان دادن به تحریم تسلیحاتی قبرس و از دیگر سو با تشویق اسراییل به حمایت از یونان و قبرس، ترکیه را با بازی جدیدی مواجه کرد. یونان و قبرس که هر دو با مشکلات و تنگناهای مالی روبه رو هستند، امیدوارند تا در سایه توافق با اسراییل، پروژه مدیترانه شرقی را با شش تا هفت میلیارد دلار سرمایه برای انتقال سالانه ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز از سواحل اسراییل به جزیره قبرس و از آنجا به جزیره کرت ـ یونان و بعد به سرزمین اصلی یونان، ایتالیا و در نهایت تا شبکه گاز اروپا پیش ببرند. گروهی معتقدند امریکا با هدف حفظ موازنه در شرق مدیترانه، سناریو مهار تدریجی ترکیه را مورد توجه قرارخواهد داد که در چنین شرایطی، زمینه برای ماجراجویی های نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در یونان ، قبرس و مناطق نزدیک به ترکیه مساعد تر خواهد شد. بعضی از شواهد نشان می دهد اگرچه در گذشته ترکیه به دلایل مختلف شروطی را برای عادی سازی روابط با اسراییل مطرح کرده بود، اما اینک در شرق مدیترانه، شرایط روز به روز برای ترکیه سخت تر شده و ترکیه به دلیل سیاست های اتخاذشده در لیبیا، اختلافات اساسی با فرانسه و مصر و از همه مهم تر ادامه مشکلاتش با یونان و قبرس به اندازه کافی مورد انتقاد اتحادیه اروپا نیز قرار گرفته است. یونان و قبرس که در منطقه به طور فزاینده تحت فشار قرار گرفته اند، در تابستان گذشته همراه با هم پیمانان مخالف خود با ترکیه از جمله فرانسه، مصر، امارات، امریکا، اسراییل و عربستان در آب های متشنج منطقه مانورهای بسیاری انجام دادند. قرار است تعداد زیادی از جنگنده های اف -۱۵ بنا بر دستور ولیعهد عربستان و به منظور تحت فشار قراردادن ترکیه در پایگاه سودا واقع در جزیره کرت مستقر شود. این پایگاه در بزرگ ترین جزیره یونان، به عنوان پایگاهی برجسته در رزمایشهای هوایی و دریایی مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا جنگنده های رافایل فرانسه به منظور حمایت از یونان در پایگاه سودا مستقر شدند، سپس امارات ۹ بال از جنگنده های خود را به این پایگاه فرستاد و جنگندههای اف -۱۶ امارات با نیروی هوایی یونان مانور هوایی مشترک برگزار کردند. به اعتقاد ترکیه، دولت یونان وارد یک مسابقه بزرگ تسلیحاتی شده است و پیش از پایان سال ۲۰۲۰ با فرانسه برای خرید ۱۸ بال جت رافایل از این کشور قرارداد امضا کرد. این کشور از امریکا خواستار خرید جنگندههای اف -۳۵ شد و در دسامبر ۲۰۲۰ نیز تصمیم یونان برای خرید پهپادهای مسلح از اسراییل و ایجاد یک پایگاه پهپادهای مسلح در دریای اژه اعلام شده بود. یونان در برابر پهپادهای مسلح ترکیه در اژه، اجبارا اف -۱۶ها را به پرواز درمی آورد. موازنه ها در دریای اژه به لحاظ فعالیتهای اکتشافی-دیده بانی و گام های بازدارنده، به ضرر یونان است. آتن در نظر دارد بخشی از هواپیماهای آموزشی توربوپروپ T-۶ را مسلح کرده و آنها را در برابر پهپادهای مسلح ترکیه به پرواز درآورد. اخیرا وزارت دفاع اسراییل و شرکت اسراییلی Elbit Systems برنده مناقصه ایجاد و راهاندازی مرکز آموزشی برای نیروی هوایی یونان شدند. شرکت البیت یک شرکت خصوصی اسراییلی در ساخت صنایع دفاعی است. ارزش این توافق ۲۰ساله ۱.۶۸میلیارد دلار بوده و شامل فروش ۱۰ طیاره آموزشی از نوع M-۳۴۶ ساخت شرکت ایتالیایی «لیوناردو» به یونان و تعمیر هواپیماها و فراهم کردن سامانههای شبیه سازی، آموزشی و لوژیستیکی است که به زودی به امضا خواهد رسید.
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۱ـ ۱۴۰۱
استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2021
روزهای ناموزون جهان عرب
رفیق خوری ، تحلیلگر جهان عرب
جهان عرب پس از اینکه در چند دهه گذشته شاهد اقتدارگرایی، رکود سیاسی و ترویج تبلیغات بود، در سالهای اخیر در مسیر تحولات سیاسی گسترده ایی قرار گرفت و به دنبال انچه به نام « بهارعربی » یاد می شود، باردیگر نیروهای خارجی به منطقه بازگشتند و زمینه استقرار پایگاه های نظامی قدرت های جهانی در نقاط مختلف جهان عرب فراهم شد.
طبق معمول دیدگاه ها در مورد « بهارعربی » متفاوت است، برخی این تحول را چیزی جز فاجعه نمی بینند و برخی دیگر، پیآمدهای آنرا در دو بعد مثبت و منفی بررسی می کنند؛ درحالیکه گروه سوم، وضعیت دشوار و پیچیده کنونی جهان عرب را در چشم انداز وسیعی مورد مطالعه قرار می دهند که دریک محیط باز بین المللی قرارگرفته و کشمکش های قرن بیست ویکم آن، یادآور سیاست قرن نوزدهم است.هرچند قیام های مردمی که در بحبوحه بهارعربی آغاز شد، خیابان های بسیاری از شهرهای عربی را پرکرد، اما این قیام ها نتوانست خلا موجود در صحنه سیاسی جهان عرب را پرکند و خلاف توقع و آرزوها، بهار عربی، باعث هموارشدن مسیر مداخلات منطقه ای و بین المللی به شماری از کشورهای عربی شد و بر میزان چالشها افزود. با آنکه قیام های مردمی در تونس، مصر و سودان به پیروزی رسید اما نتوانست خواسته ها و مطالبات مورد نظر را برآورده کند. نظام های پیشین سقوط کرد ولی نظام های جدید قادر به تامین عدالت اجتماعی، رشد اقتصادی، برچیدن بساط فقر، بیکاری و فساد نشد. البته هدف از راه اندازی انقلاب ها تنها برای تغییر نظام ها نیست بلکه تلاش برای دگردیسی مثبت جوامع بشری است، درغیر این صورت انقلاب تبدیل به کودتایی می شود که ملت و ارتش نقش مشترکی در آن دارند. در لیبیا، سوریه و یمن قیام های مردمی با شکست روبه رو شد و آتش جنگ های داخلی متعددی را برافروخت که حمایت مستقیم منطقه ای و بینالمللی و دخالت نظامی و مالی نیابتی را با خود دارد. افزون برآن، درگیری های داخلی، فرصتی را برای جریان های تکفیری تروریستی که دموکراسی را « کفر» می دانند، فراهم کرد و آنها با سردادن شعارهای مذهبی درصدد تاسیس دولت های فاشیستی شدند. در این میان، سوریه که وارد دهمین سال جنگ و درگیری می شود، از نظر جغرافیایی میان بشار اسد، ایران، ترکیه و کُردهای مورد حمایت امریکا تقسیم شده و از نظر نظامی و سیاسی تحت تاثیر نفوذ روسیه و محاسبات مسکو در تعامل با واشنگتن، تهران، انقره، کُردها و دولت دمشق قرار گرفته است. این در حالی است که داعش تا به حال در « بادیه » فعالیت داشته و جنگجویان جبهه النصره وابسته به القاعده هنوز هم در استان ادلب و برخی دیگر از مناطق سوریه حضور دارند. لیبیا در ورطه جنگ داخلی فرورفت و در معرض مداخلات منطقه ای و بین المللی قرار گرفت و ترکیه با استفاده از این فرصت، به لیبیا لشکرکشی کرد و وارد عرصه تنش های نفت و گاز شرق دریای مدیترانه شد. اما یمن در عمق جنگ داخلی بی پایانی فروافتاد و قلمرو آن میان شبه نظامیان حوثی و دولت یمن تقسیم شد. حتا در نقاط دور از جنگ های داخلی، جهان عرب با شرایط دشواری روبه روست. مصر درگیر نگرانیهای داخلی و مبارزه با اخوان المسلمین است. عراق نیز واگذار شد و مصطفیالکاظمی، نخست وزیر آن کشور در تلاش برای بازگرداندن عراق به آغوش جهان عرب و به دست آوردن جایگاه فراخورعراق در سطح منطقه است و هشدار می دهد اگر اصلاحات لازم ایجاد نشود، دولت عراق به دلیل « فساد و سواستفاده از پول و قدرت » سقوط خواهد کرد. در این میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در مسیرعادی سازی روابط با اسراییل گام بر می دارند. اما الجزایر، پس از استقلال، نقش خود را از دست داد و ارتش آن کشور مانع انقلاب مسالمت آمیز مردمی برای تغییر رژیم شد و البته هیچ یک از تحولات یادشده را نمی توان بیارتباط به قدرتهای منطقه ای و بین المللی که چشم طمع به این پهنه دوخته اند، دانست.
در دهه ۸۰ قرن گذشته، لبنانی ها پیشنهاد تاسیس دو پایگاه نظامی را به امریکا دادند اما كاسپار واینبرگر، وزیر دفاع وقت امریکا به جانب لبنانی گفت: « ما نیازی به ایجاد پایگاه نظامی نداریم». درحالی که امریکا پس از بهارعربی و حتا پیش از آغاز آن، درصدد ایجاد پایگاههای نظامی در شماری از کشورهای عربی، ترکیه، جیبوتی و جزیره کرت در یونان برآمد. فرانسه در شماری از کشورهای عربی و افریقایی پایگاه های نظامی دارد. بریتانیا پایگاه های قدیمی در قبرس و پایگاههای جدیدی در کشورهای عربی دارد. روسیه پایگاههایی در سوریه و سودان دارد و سازمان القاعده درصدد گسترش نفوذ در مصر و لیبیا است. چین در جیبوتی پایگاه نظامی دارد. ترکیه پایگاههایی در سوریه، عراق، لیبیا و قطر دارد و درحال مذاکره با سودان بر سر ایجاد پایگاهی در یکی از جزایر سودان است. با این حال، طبق گفته مالکوم هوبرکر، مورخ امریکایی، قدرت های مداخله گر خارجی در کشورهای عربی در وضعیتی قرار گرفته اند که نه توان پیروزی دارند و نه قادر به عقب نشینی هستند.
رژیم های حاکم، سیاست سرکوبی جامعه را ادامه می دهند؛ درحالیکه انقلابها، جوامع بشری را دچار آشفتگی و تفرقه می کنند. البته برخی از این اقدامات، تحت حمایت قدرت های خارجی و برخی دیگر در نتیجه اشتباهات طرفهای داخلی انجام می شود، درحالی که نابسامانیهای دیگر جهان عرب، ناشی از خشک اندیشی، فرقهگرایی و رؤیاهای احیای « خلافت » توسط سازمانهای تروریستی است./ ایندیپندنت
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۱ـ ۰۲۰۱
استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2021
درنگی بر نشست شورای همکاری خلیج فارس:
آشتـی در دقيقـه۹۰
نشست سال جاری شورای همکاری خلیج فارس در مقایسه با سه سال اخیر تفاوتی عمده داشت؛ شیخ تمیم بن حمد آل ثانی ، امیر قطر که کشورش یکی از اعضای این شورا با شش عضو است، در حالی روز گذشته در این اجلاس شرکت کرد که در سه سال گذشته و در پی قطع روابط با عربستان، غایب بزرگ نشست شورای همکاری خلیج فارس بود.
جرد کوشنر ، داماد و مشاور ارشد رییس جمهوری امریکا، با همراهی آوی برکوویتس و برایان هوک ، فرستاده گان ویژه « دونالد ترامپ ، رییس جمهوری امریکا که آخرین روزهای حضور خود در کاخ سفید را سپری می کند نیز میهمان این نشست در «العولی» عربستان بودند تا شاهد پایان تنش میان دوحه و ریاض باشند و اعتباری دیپلوماتیک برای رییس جمهوری جمهوری خواه امریکا کسب کنند که در انتخابات ریاست جمهوری شکست خورد.
عربستان که با همراهی مصر، امارات متحده عربی و بحرین در سال ۲۰۱۷ ترسایی قطر را تحت تحریم دریایی، زمینی و هوایی قرار داده بودند، با فشارهای واشنگتن دست از رویکرد بی نتیجه خود با قطر برداشت و اعلام کرد عادی سازی رابطه خود با این کشور کوچک اما ثروتمند خلیج فارس را از سر می گیرد.
احمد ناصر الصباح ، وزیر خارجه کویت که یکی از میانجیگران برای حل اختلاف ها میان دوحه و ریاض بود، بروز دوشنبه اعلام کرد عربستان با پایان دادن به محاصره دریایی، زمینی و هوایی قطر موافقت کرده و در حاشیه نشست شورای همکاری خلیج فارس توافق نامه رسمی برای پایان این تنش میان عربستان و متحدانش با قطر به امضای رهبران قطر و عربستان خواهد رسید.
براساس این توافق که رسانه های امریکایی بخشی از آن را منتشر کرده اند، چهار کشورعربستان، مصر، امارات و بحرین روابط خود را با قطر از سر خواهند گرفت و در مقابل، قطر هم شکایت خود را درباره محاصره اقتصادی و نقض قوانین و پیمانهای تجاری بینالمللی از سوی این کشورها و خساراتی که در این سه سال متحمل شده، پیگیری نخواهد کرد.
این توافق، تازه ترین مورد از سلسله توافق های اخیر خاورمیانه است که با پیگیری و میانجیگری دولت ترامپ به دست آمده، از جمله توافق میان اسراییل و امارات، بحرین، سودان و مراکش برای عادی سازی روابط که با هدف تشکیل جبهه ای متحد علیه ایران انجام شده است. همچنین گفته می شود چند کشور عربی دیگر هم به زودی به روند عادی سازی روابط با اسراییل خواهند پیوست.
در سال ۲۰۱۷ ترسایی عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی و بحرین، با قطر بر سر مسایل منطقه ای دچار اختلافات شدیدی شدند و روابط دیپلوماتیک و تجاری خود را با این کشور قطع و تمام راههای زمینی، هوایی و دریایی با قطر را تحریم کردند.
این چهار کشور با متهم کردن قطر به حمایت از تروریسزم و پشتیبانی از گروههای افراطی از جمله اخوان المسلمین، داعش، القاعده، رابطه نزدیک با ایران و تلاش برای ایجاد شکاف بین کشورهای عربی، ۱۳ شرط برای ازسرگیری روابط خود با این کشور حاشیه خلیج فارس تعیین کرده بودند، شروطی که با گذشت سه سال از اعلام آنها، هیچ کدام محقق نشدند و عربستان در نهایت تصمیم به پایان دادن به فشارهای بی نتیجه علیه قطر گرفت.
یکی دیگر از موضوعات محل اختلاف میان عربستان و قطر، رابطه نزدیک دوحه و انقره و همکاری این دو کشور برای ایجاد پایگاه نظامی ترکیه در قطر بود. یکی از شروط عربستان برای عادی سازی رابطه با قطر، برچیده شدن این پایگاه بود، اما مشخص بود که نه قطر و نه ترکیه زیر بار چنین درخواستی نمی روند و در دوران تحریم قطر، ترکیه در کنار ایالات متحده به مهم ترین شرکای قطر تبدیل شدند.
ترکیه که همچنان اختلافاتی با عربستان، مصر و امارات دارد، از توافق برای پایان دادن به تنش در خلیج فارس استقبال کرده است. وزارت خارجه ترکیه در بیانیه خود نوشت: «از تصمیم اتخاذ شده برای گشودن مرزهای زمینی، دریایی و هوایی بین قطر و عربستان سعودی استقبال می کنیم. این پیشرفت گام مهمی در جهت حل وفصل درگیریها در منطقه است. تلاش بازیگران بینالمللی به ویژه کویت که با اقدامات میانجیگرانه و تسهیل کننده در این تصمیم گیری سهیم بودند، تحسین برانگیز است. امیدواریم این اختلاف بر پایه احترام متقابل به حاکمیت کشورها به صورت جامع و دایمی حل و تحریم های دیگر علیه قطر هم به زودی رفع شود».
نمی توان انتظار داشت رابطه عربستان و متحدانش با قطر حتا با اصرار ایالات متحده به زودی بهبود یابد. قطر و عربستان نه تنها درباره ۱۳ موضوع مورد اشاره عربستان برای عادی سازی روابط اختلاف نظرهای شدیدی دارند، بلکه در این سه سال چالشها و تضاد منافع دیگری هم در این روابط ایجاد شده که مهم ترین نمونه آن در لیبیا در جریان است.
در جنگ داخلی لیبیا، مصر و امارات در کنار روسیه از شبه نظامیان تحت فرمان خلیفه حفتر و ارتش ملی لیبیا حمایت میکنند ، اما قطر مانند ترکیه حامی دولت لیبیا است که از سوی سازمان ملل به رسمیت شناخته می شود. این موضوع در کنار تداوم حمایت قطر از اخوان المسلمین می تواند از جمله چالش های جدید قطر با این چهار کشور به ویژه مصر باشد.
سامویل رامانی، یکی از اعضای اندیشکده مجمع بین المللی خلیج فارس، به آسوشیتد پرس می گوید: « اقدام عربستان برای پایان دادن به تنش با قطر، کمتر از دو هفته قبل از سوگند ریاست جمهوری جو بایدن در واشنگتن صورت می گیرد. ریاض از یک جهت می خواهد با این اقدام یک پیروزی دیپلوماتیک دیگر نصیب دونالد ترامپ کند که روزهای پایانی ریاست جمهوری خود را می گذراند و از سوی دیگر یکی از چالشهای احتمالی با دولت بایدن را برطرف کند. ریاض انتظار دارد با ورود بایدن به کاخ سفید، رویکرد ایالات متحده نسبت به عربستان مانند دوره ترامپ نباشد و تداوم تنش با قطر می توانست چالش های بیشتری میان واشنگتن و ریاض قرار دهد. جنگ در یمن و تعامل احتمالی ایالات متحده با ایران از جمله موضوعاتی است که در ماه های ابتدایی ورود بایدن به کاخ سفید می تواند باعث بروز اختلافهایی میان امریکا و ریاض شود. رهبران عربستان نمی خواهند با اضافه شدن پرونده های دیگر، رابطه خود با مهم ترین شریک نظامی و سیاسی شان در جهان را متشنج تر کنند. تحریم سه ساله قطر سودی برای عربستان و متحدانش نداشت و اکنون بهترین زمان برای پایان دادن به آن بود»./ش
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۱ـ ۰۹۰۱
استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2021
پیام شادباش دارلانشای حزب آبادی افغانستان به مناسبت فرارسیدن سال نو میلادی
کابل،۳۱ دسامبر ۲۰۲۰
دارلانشای حزب آبادی افغانستان سال نو میلادی را به هموطنان مهاجر، احزاب و سازمانهای همسو و مسیحیان جهان تبریک گفته ، آرزو دارد تا سال نو میلادی برای هموطنان و همه انسانهای کره زمین سال صلح ، خوشبختی و بهروزی باشد.
نگاه گذرا به سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که جهان ما درسالی که در حال پایان است با ناهنجاری و مشکلات بزرگ و پیچیده درمبارزه بخاطر صلح و تامین مناسبات عادلانه بین المللی روبرو بوده است. ادامه جنگ درحوزه های بحرانی شرق میانه ، شمال افریقا ، امریکای جنوبی ، قفقاز و ...باعث نابودی ده ها هزار انسان سیاره ما شده ، وهستی های بیشمارمادی و معنوی بشریت را نابود کرده است . هنوز به مساله اشغالگری و ستم روزمره برخلق فلسطین با بی پروایی برخورد شده و با نادیده گرفتن توافقات و قوانین بین المللی و با بکارگیری اقدامات نظامی ویرانگرانه منطقه شرق میانه به میدان ستم و تجاوز تبدیل شده است . این تجاوزات و ادامه جنگ های نیابتی درافغانستان، سوریه ، عراق ، یمن ، لبنان، لیبیا و...باعث مهاجرت های جبری ، ویرانی محیط زیست انسانی و نابودی های هستی های مادی و معنوی خلق ها گردیده است .
ما در سال ۲۰۲۰ شاهد گسترش اقدامات تروریستی دولتی و سازمان یافته بوده و در افغانستان عزیز اثرات چنین اقدامات غیرانسانی را همه روزه با گوشت و پوست لمس کرده ومی کنیم.
تقویت روحیه نژاد پرستی درانواع مختلف آن ، ناسیونالیزم ، شونیزم و تخریب نهادهای مدنی و ساختارهای دولتی از یکسو، و افزایش بی مانند نابرابری های اجتماعی و اقتصادی درسطح جهان گرایش های خطرناکی بودند که اثرات دردباری بر زنده گی میلیون ها انسان سیاره ما بجا گذاشته است . در چنین شرایطی بیماری جهانگیری کوید ۱۹( کرونا ) درز موجود میان یک اقلیت کوچک که بیشترین ثروت و منابع را دراختیار دارند و اکثریت مردم جهان که با فقر، بیماری و مرگ دست و گریبان اند را عمیقترساخت. کشورهای ثروتمند حتا درمساله تهیه و ذخیره واکسین ضد کرونا سیری ناپذیری شانرا به اثبات رسانیدند.
پاندمی کرونا درحالیکه برخورد انحصارطلبانه و ماهیت چپاولگرانه جهانخواری را برجسته ساخت، ازطرف دیگر نشان داد که ادامه زنده گی متمدن و مسالمت آمیز بدون همکاری مردم وهمبستگی جهانی میسر نیست . خدمات و تلاش های صادقانه و مردمی بریگارد های امداد پزشکی «هِنری ریوو» کوبایی که بدون چشمداشت مادی و سیاسی به درمان نیازمندان دراسپانیا ، ایتالیا ، کشورهای امریکای لاتین و افریقا شتافت ، کمک های بشردوستانه جمهوری خلق چین و جمهوری فدراتیف روسیه نمونه های نیکو و آموزنده درمناسبات جهانی میباشند. پندمی کرونا هنوز مهار نشده است . مبتلاشدن بیش ازهفتاد وشش میلیون نفر درجهان ، و مرگ بیش از یک میلیون و هفتصد هزار انسان نشان میدهد که دامنه این پندمی هنوزبرچیده نشده و از این ناحیه خطرات جدی متوجه بشریت است. بخصوص که نسل نو این ویروس درحال زایش و رشد میباشد.
درهمین دوره کرونایی جهان شاهد بحرانهای گسترده اقتصادی و اجتماعی بوده و پندمی کرونا کاستی های نظام بهداشتی ـ اجتماعی و اقتصادی جهان را برجسته ساخت .درحالیکه میلیون ها کارگر، دهقان و انسانهای شاغل کار، کارشانرا از دست داده و به ارتش بیکاران و فقرا کشانیده شدند ، سود شرکت های غارتگر وانحصاری از برکت جنگ و فروش سلاح ، چپاول ثروت های ملی و ذخایر طبیعی کشورها ، تحمیل سیاست های تعذیراتی و زورگویی ، فرار و معافیت مالیاتی و...رشد بی مانند کرده است .
در این سال سازمان ملل متحد از ۷۵ مین سال تاسیس خود در حالی برپاکرد که بحران کرونا و اثرات کشنده آن نیاز به برقراری مناسبات عادلانه جهانی و مسوولیت پذیری کشورهای بزرگ و ثروتمند را دردستور روز قرارداده است . مبارزه و تلاش بخاطر تامین صلح ، همزیستی ، دستیابی به خدمات بهداشتی ، کمک به ارتش مهاجرین و بی جا شده گان، کمک به مردمانی که در نتیجه نابودی و ویرانی محیط زیست آسیب دیده اند ، تلاش در راه تامین برابری حقوق زنان ، کمک و یاری به کودکان ، مبارزه بابیسوادی و تقویت نظام آموزش و پرورش، پایان بخشیدن به زور گویی و یکه تازی ...و خواست هایی اند که سازمان ملل متحد و بشریت مترقی دردستور کار شان قرار دادند. یکی از خواست های سازمان ملل متحد مساله توزیع عادلانه و انسانی واکسین ضد کرونا میباشد .
آرزومندیم تا دراین زمینه کشورهای پیشرفته و ثروتمند جهان برخورد متمدن و انسانی را انتخاب نموده و زمینه دسترسی عادلانه واکسین ضد کرونا برای کشورها و مردمان فقیرجهان از جمله باشنده گان افغانستان را میسر نمایند.
دوستان گرامی ،
ما درحالی به سوی سال نو میلادی میرویم که سطح مطالبات و مبارزات زحمتکشان جهان بخاطر تامین صلح وعدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت و منابع درسال گذشته گسترش یافته است. درافغانستان جنگ زده و قربانی جنگ نیابتی و صادرشده از برون نیز درسال گذشته تلاش های گسترده بخاطر تامین صلح ، قطع جنگ ، دموکراسی وعدالت اجتماعی صورت گرفته است .
تامین صلح عادلانه و برقراری امنیت درکشور نیازمبرم و خواست اساسی مردم میباشد. همپا با این خواست مردم ، حزب آبادی افغانستان ضمن حمایت و جانبداری ازهراقدام سودمند بخاطر تامین صلح عادلانه دراعلامیه مورخ ۲۷ سنبله ۱۳۹۹ خود پیریزی یک میکانیزم عادلانه و مردمی برای گفت وگوهای صلح میان طرفین درگیر داخلی ، و قطع مداخله و صدور تروریزم از برون کشور را پیشنهاد کرده ، خواستار پیشبرد این پروسه های زیرنظر سازمان ملل متحد و نظارت اعضای دایمی شورای امنیت سازمان گردید. حزب ما هرگونه توافق و سازش پاکستان محور و بدور از شرکت و سهمگیری نماینده گان مردم و نیروهای دادخواه و ترقی پسند کشور را مردود شمرده ، آنرا ادامه وضع خونبارموجود ، وتسلیم در برابرگروه های تاریک اندیش و متحجرمیداند.
درحالیکه چشم امید به آتش بس دایمی و برقراری صلح عادلانه درافغانستان بسته ایم ، آرزو میبریم که سال ۲۰۲۱ میلادی سال صلح و آرامش ، جانجوری و تحقق خواست های زحمتکشان جهان ، سال بهروزی و کامگاری باشد .
یکباردیگرحلول سال ۲۰۲۱ میلادی را به سازمانها ، احزاب و شخصیت های همسو و دادخواه جهان تبریک گفته ، پیروزی های بیشترشانرا درسال نو آرزو میبریم.
باتمنیات نیک،
داکتر محمد داوود راوش
رییس حزب آبادی افغانستان
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۰۱۰۱
استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2021