روسیه گاز میدهد، اما نمیخواهد اروپا را گاز بگیرد

ارسال گاز الجزایر به اروپا یکی از معدود نمونه های استراتیژی کشورهای اروپایی، جهت خرید گاز برای جایگزینی گاز طبیعی گازپروم روسیه بود. در حال حاضر این استراتیژی هم مانند دیگر پروژه ها دچار نوسان شده است.
مقامات الجزایر روز ۳۱ اکتوبر از عدم تمدید قرارداد گاز این کشور از طریق خاک مراکش به اسپانیا خبر داده و اعلام کردند ، گاز این کشور به اروپا را از طریق لوله های دیگری که از دریای مدیترانه عبور می کند به اروپا ارسال خواهند کرد. بنا بر گفته مقامات الجزایری، علت چنین تصمیمی اختلافات سیاسی جدی این کشور با مراکش بر سر قلمرو صحرای غربی است که رباط ، ادعا دارد این منطقه به مراکش تعلق دارد، در حالی که الجزایر از استقلال طلبان صحرای غربی که برای آزادی خود با مراکش می جنگند حمایت می کند (مراکش تصمیم مقامات الجزایر مبنی بر تغییر مسیر ارسال گاز به اروپا را بیشتر به علت بالا رفتن مصرف داخلی و صرفه جویی کردن و عدم توانایی ارسال گاز با حجم بالا با لوله های با ظرفیت کمترمی دانند).
تصمیم الجزایر در اسپانیا با توجه به بالا رفتن قیمت گاز در اروپا نگرانیهای زیادی را در پی داشت. این در حالی است که الجزایر ۴۰ تا ۵۰ در صد گاز مصرفی اسپانیایی ها را تامین می کند که در نتیجه دیگر کشورهای اروپایی نیز در مضیقه قرار خواهند گرفت. علاوه بر این ضربه دیگری به تنوع خرید گاز اروپاییان وارد خواهد شد.
داشتن تنوع گازی برای اروپا با در نظر گرفتن چندین منبع و عدم وابستگی به یکی از آن هاست. با این حساب، تنوع واردات گاز اروپا دو ویژه گی اساسی داشت. یکی اینکه ، منابع معادلی وجود ندارد. از نظر عینی اروپا تامین کننده گازی با ظرفیت های بالای گاز پروم نداشت ( صادرات انحصاری گاز روسیه در سال حدود ۲۰۰ میلیارد متر مکعب برای این قاره است). ضمن اینکه گزینه های دیگری از نظر قیمت و با اطمینان تر در برابر روسیه وجود ندارد. دوم، در چنین شرایطی اتحادیه اروپا تصمیم گرفت برای تنوع دیگر اندیشه کند. این اتحادیه براحتی پروژه جنوبی را مسکوت گذاشت و اجرای استریم 2 را (با فشار امریکا) به تأخیر انداخت و با فریاد های گوشخراش، اعلام کردند روسیه یک تامین کننده قابل اعتماد نیست و قصد دارد از گاز به عنوان ابزار فشار بر اتحادیه اروپا استفاده کند.
با وجود چنین شرایطی اتحادیه اروپا روی چه گزینه ای حساب می کرد؟
بروکسل در صدد بود برای جای گزینی گاز روسیه از کشورهای دارنده گاز شمال افریقا، خاورمیانه، منطقه دریای خزر، همینطور گاز طبیعی امریکا چاره اندیشی کند، ضمن اینکه با روی آوری به انرژی سبز و مناسب با محیط زیست و از نظر سیاسی بدون مشکل مواجه می شد. لذا تصمیماتی از این دست برای داستان نویسان اروپایی، طرح تنوع واردات انرژی مانند ساختن خانه ای است مقوایی در مسیر طوفان که نمی تواند استوار بماند.
با این حساب اقدام الجزایر، یکی از کارت های تنوع گازی اروپا را مانند بسیاری از دیگر کارت ها، با حساب آرزوهای سیاسی و کمبود گاز، از محاسبات خارج کرد. جایگزین کردن گاز لیبیا نیز، در کشوری که هرج و مرج عملاً پس از سقوط رژیم معمر قذافی حاکم است غیرممکن می شود. در کشوری که بیش از دو بار قبایل محلی زیر ساخت های گاز را برای گرفتن برخی امتیازها از مقامات مرکزی به تصرف خود درآورده اند.
گاز مدیترانه شرقی هنوز استخراج نشده است
چنانچه در باره ذخایر عظیم گاز در مدیترانه شرقی صحبت به میان آید ( آب های اسراییل، مصر، قبرس و لبنان)، هنوز ذخیره اند و تا استخراج زمان لازم است. این ذخایر باید بطور موثر توسعه یابند و سپس به اروپا صادر شوند. راه دیگر، مسیر ترکیه است که به این ساده گیها نخواهد بود. ترکیه کوشش فراوان دارد تا تمام ترانزیت های گاز از شرق و جنوب به اروپا را به انحصار خود درآورد و هم زمان در پروژه های جایگزین مشکل ایجاد کند. به عنوان مثال دولت اردوغان، با امضای توافقنامه در سال ۲۰۱۹ ترسایی برای تقسیم دریا با دولت اسمی لیبیا گام مهمی را در این زمینه برداشت.
در این صورت، تقسیم بندی از این دست، لوله گذاری زیر آبی از منطقه مدیترانه شرقی به اتحادیه اروپا، از طریق آب های ترکیه یا لیبیا تحت کنترول این کشور عبور خواهد کرد. اتحادیه اروپا می تواند تا جایی که بخواهد از به رسمیت شناختن توافق ترکیه و لیبیا امتناع ورزد و آن را غیر قانونی بنامد. انقره ثابت کرده است که با سلاح های مختلفی که در دست دارد می تواند خواست های خود را تحمیل کند. این کشور تا به حال با بوقلمون صفتی، چندین بار از امکانات ترانزیتی خود، از جمله وجود پناهنده گان، گاز و دیگر ابزارتاثیر گذار، اتحادیه اروپا (و دیگر کشورها) را وادار به باج دهی و احترام کرده است، حتا تا حد درخواست برای عضویت در اتحادیه اروپا.
دیگر پروژه های جایگزین از جمله گاز ماورا قفقاز نیز بیشتر خیال پردازی است. قرار داد گاز آسیای میانه (عمدتا ترکمنستان) با جمهوری خلق چین بسته شده است که این کشور می تواند کل منابع انرژی منطقه را در اختیار خود بگیرد. بر اساس کنوانسیون دریای خزر، کشورهای ساحلی این دریا، حق صادرات منابع انرژی خود را به غرب ندارند. طبق توافقنامه امضا شده توسط کشورهای حاشیه خزر، به دلایل زیست محیطی احداث خط لوله در بستر دریا را یک کشور ساحلی می تواند ویتو کند. موضوعی که برای مسکو یک آرزو خواهد بود.
مساله ویتو برای صادرات گاز آذربایجان مشکلی بوجود نمی آورد، چنانچه باکو ظرفیت صادرات خود را تا حدی که برای گازپروم خطری ایجاد نکند، هر چند آذربایجان در حد صادرات خود آن را رعایت خواهد کرد. در این بین تنها ایران می تواند جای گزینی برای گازپروم باشد اما این کشور با موانع متعددی برای صادرات گاز به اروپا مواجه است. مشکل ایران مساله تحریم ها و غیرقابل اعتماد بودن این کشور به عنوان تامین کننده گاز می باشد (با توجه با روابط با غرب و ویژه گی های مقامات تهران) و سرانجام، عدم زیر ساخت خط لوله انتقال گاز از میدان های جنوبی کشور به مرزهای شمالی است.
در ارتباط با گاز مایع ایالات متحده نیز، واشنگتن عدم وفاداری به عهد خود را تا به حال به اثبات رسانده است. سالها پیش، در شرایطی که اروپا نیاز شدید به گاز داشت، امریکا از آنها خواسته بود تا علیه « چین دشمن » متحد شوند. در همان زمان دولت این کشور گاز مایع خود را صرفاً به دلیل صد ها دلار گران تر به چین و دیگر کشورهای شرق آسیا ارسال کرد.
آیا اروپاییها همچنان در پی الگو برداری رفتاری از امریکایی ها می باشند؟
اروپایی ها باید از بازی های سیاسی خود دست برداشته و به یاد داشته باشند که با وجود اختلافات عدیده در قرن بیستم، و روشهای غیر دیپلوماتیک و بازی های تحریمی، مسکو هرگز از ارسال گاز به عنوان سلاحی علیه اروپا استفاده نکرده است. بروکسل، پاریس و برلین، باید بیاد داشته باشند که در هیچ شرایطی روسیه در ازا گاز باج خواهی نکرده است. گازپروم همواره به تعهدات خود عمل کرده است مگر در یک دوره استثنایی کوتاه مدت یعنی در پایان سال ۲۰۰۰ ترسایی، زمانی که اکراین شروع به سرقت گاز ترانزیستی روسیه به اروپا کرد و طرف روسی اجبارا دریچه های لوله های گاز را بست تا مشکل با کشور متخلف حل گردد. پس از آن بحران، روسیه و اتحادیه اروپا تصمیم نهایی را با اجرای گذر « شمال » و « جریان جنوبی » گرفتند تا از مسیر نامطمین خلاصی یابند.
باید امیدوار باشیم تا اروپا از گذشته درسهای لازم را بگیرد و اندیشه « تنوع » گازی را به دست فراموشی بسپارد و از ایجاد مشکل برای خود و مسکو برحذر باشد. درهر صورت گفتن افسانه خوب است و دل نشین اما بهتر آنکه اروپاییان، این افسانه ها را در خانه های گرم و روشن برای یکدیگر تعریف کنند./ راشا تودی
بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۱۰۱۱
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021

فشار دموکراتها به دولت بايدن برای پايان دادن به عمليات پهپادی
گشت زنی پهپادها در سالهای اخیر در آسمان افغانستان امری عادی تلقی می شد، اما به ندرت پیش می آمد که این هواپیماهای بدون سرنشین در آسمان کابل ظاهر شوند. روز ۲۹ اگست و زمانی که امریکا سراسیمه نظامیان خود و بخشی از پناه جویان افغان را از فرودگاه پایتخت افغانستان خارج می کرد، یک هواپیمای بدون سرنشین، یک تویوتای کرولا سفید رنگ را هدف قرار داد. پس از این حمله، ژنرال مارک مایلی، رییس ستاد مشترک ارتش و بالاترین مقام نظامی امریکا، این اقدام را یک حمله « عادلانه» خواند و پنتاگون مدعی شد حمله قریب الوقوع تروریست ها به نیروهای امریکایی را خنثی کرده است، اما در واقع هیچ تروریستی در این حمله کشته نشده بود و هفت نفر از ۱۰ قربانی کودک بودند*. جو بایدن، رییس جمهوری امریکا، خلاف برنامه باراک اوباما، سلف و دوست خود، نظامیان امریکا را از افغانستان خارج کرد و اکنون مانند اوباما، با انتخاب گستردهای برای استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای جایگزینی سربازان و خلبانان روبهرو است. بایدن از همان ابتدای ریاستجمهوری خود متعهد شده بود به عملیاتهای ضدتروریسم موسوم به «بر فراز افق» که عمدتا با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین مسلح انجام میشوند، ادامه دهد. این عملیات در افغانستان و پس از خروج نظامیان امریکایی از این کشور، برای تعقیب تروریست ها و در عین حال کاهش تلفات امریکایی ها در جنگ علیه تروریزم شکل تازه ای پیدا خواهد کرد.با این حال، همان طورکه تجربه اوباما و دونالد ترامپ جانشین او نشان می دهد، حملات پهپادها به سختی موفقیتی راهبردی را به اثبات رسانده است. آن طورکه سامویل موین، استاد دانشگاه ییل، در کتاب اخیر خود با عنوان «انسانی» استدلال می کند، چنین تلاش هایی برای کاهش تلفات انسانی جنگ در عمل ممکن است پایان دادن به جنگ را دشوارتر و پرهزینه تر کند. به نظر می رسد استراتیژی بایدن در استفاده از پهپادها تفاوت فاحشی با اسلاف او نداشته باشد. او می خواهد فرمول یک جنگ پایدارتر، اما نه الزاما کمترخشونت بار با تروریزم را اجرا کند. کاخ سفید و پنتاگون ماهاست از کارآمدی جنگ « بر فراز افق» (که ظاهرا هدف گیری دقیق و موثر تروریستها در کشورهایی است که ایالات متحده امریکا حضور نظامی درخور توجهی در آنجا ندارد) سخن می گویند. جو بایدن در ماه اگست گفت: «تروریزم در سراسر جهان گسترش یافته است، اما توانایی هایی حتا فراتر از افق داریم تا آنها را به کیفر برسانیم».
کارشناسان نظامی می گویند « جنگ بر فراز افق » در واقع تغییر نام تجاری عملیات پهپادی است که تقریبا ۲۰ سال است در کشورهایی مانند لیبیا، سومالیا و یمن به کار گرفته شده است. این کارشناسان می گویند احتمال شکست این کمپاین وجود دارد. مارک گارلاسکو، که به مدت هفت سال در پنتاگون خدمت کرده و در جنگ عراق نیز حضور داشته است، می گوید: « این ایده که عملیات بر فراز افق همه مشکلات را حل می کند، خرافات مطلق است». لوک هارتیگ، که به عنوان مدیر ارشد مبارزه با تروریزم در شورای امنیت ملی روی سیاست عملیات پهپادها در دولت اوباما کار می کرد نیز نسبت به موففیت آمیزبودن چنین عملیاتی در تمام نقاط جهان تردید دارد و می گوید: « از زمانی که بحث درباره عملیات بر فراز افق بهعنوان ابزاری موثر برای انجام حملات ضدتروریزم مطرح شد، نسبت به کارایی آن تردید داشتم. هنوز هم بعید می دانم چنین عملیاتی به تنهایی بتواند امنیت ملی امریکا را تضمین کند و گروههایی مانند القاعده و داعش شاخه خراسان را به عقب براند».
تغییر رویکرد نظامی
دولت بایدن به عنوان بخشی از بررسی های امنیتی در زمینه تغییر قوانین مربوط به استفاده از زور در دولت ترامپ، به طور مخفیانه محدودیت های موقتی را در استفاده از پهپادها و حملات کماندویی در خارج از مناطق جنگی همیشه گی مانند افغانستان یا سوریه اعمال کرده است. این تغییرات در حالی در اولین روزهای ریاست جمهوری بایدن به اجرا گذاشته شد که دولت بایدن حضور گسترده امریکا در خاورمیانه را مجددا ارزیابی می کند و کنگره نیز به دولت فشار می آورد که کنترول قدرت رییس جمهور درمورد اقدامات جنگی را به دست بگیرد. در ماههای ابتدایی حضور بایدن در کاخ سفید که عملیات پهپادی به حداقل رسیده بود، ارتش و سازمان اطلاعات مرکزی امریکا برای حمله به مظنونان عملیات تروریستی در خارج از جبهه های معمول ایالات متحده امریکا، به مجوز مستقیم کاخ سفید نیاز داشتند و این درباره مناطقی همچون یمن و سومالیا اعمال می شد. در دولت ترامپ، مقامات مسوول در این بخش، شخصا تصمیم می گرفتند که دستور چنین حملاتی را صادر کنند. شفافیت بیشتر دادههای مربوط به آمار کشته شدهها و تلفات غیرنظامیان و همچنین استانداردهای جدید برای جلوگیری از تلفات غیرنظامی، ازجمله تغییراتی هستند که برای بازبینی های گسترده تر در نظر گرفته شدهاند. امیلی هورن، سخنگوی شورای امنیت ملی می گوید: « این بررسی، مطالعه در رویکردهای پیشین در زمینه تهدیدات ضد تروریستی جهت اصلاح رویکردهای پیش رو را شامل می شود. به علاوه، اقدامات لازم برای شفاف سازی عملیات نیز به دقت مورد بررسی قرار خواهد گرفت». ایالات متحده در دو دهه ای که از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ترسایی می گذرد و در چهار دولت از پهپادها و نیروهای ویژه استفاده کرده و افرادی مانند انور العولقی، شهروند امریکایی تندرو را در یمن در سال ۲۰۱۱ به قتل رسانده است. دولت اوباما که بایدن معاون رییس جمهور آن دولت بود، استفاده از حملات پهپادی را بسیار گسترش داد، اما بعد این رویکرد را به دقت مورد بررسی قرار داد، از جمله در سال ۲۰۱۳ با تشخیص اینکه هدفها « تهدیدی مداوم و قریب الوقوع» برای مردم امریکا هستند. پس از آن هم سیاست افشای تعداد کشته شدهها و میزان تلفات غیرنظامیان به مردم در سال ۲۰۱۶ که هر دو در دولت ترامپ لغو شده بودند. با اینکه کمتر از یک سال از عمر دولت بایدن می گذرد، سیاستهای جنگی دولت بایدن تا اکنون با تردید از سوی گروههای حقوق بشری و متحدان رییس جمهور روبه رو شده است. اتحادیه آزادی های مدنی امریکا، در بیانیه ای در اعتراض به ادامه استفاده از پهپادها در دولت بایدن اعلام کرد: « بایدن وعده داد که برای همیشه به جنگ ها خاتمه دهد، اما با دستکاری در روند کاغذ بازی این برنامه کشتار غیرقانونی تنها موجب سواستفاده های بیشتر امریکاییها خواهد شد. دو دهه است که روسای جمهوری ایالت متحده به نام مبارزه با تروریزم، مجوز کشتار غیرقانونی، مخفیانه و توجیه ناپذیر در خارج از کشور را صادر کردهاند». رییس جمهوری امریکا در ماه های گذشته چند تغییر عمده ایجاد کرده است؛ به ویژه در سیاستهای ایالات متحده نسبت به جنگ در یمن بین ایتلاف کشورهای حاشیه خلیج و حوثیها. بایدن فروش اسلحه به عربستان سعودی را متوقف کرد و برای این جنگ تقریبا شش ساله فرستاده ویژه انتخاب کرد و در تلاش برای پایان دادن به جنگی که یکی از بدترین بحرانهای بشردوستانه در جهان را به همراه داشته، نام حوثیها را از فهرست تروریست های جهانی که از طرف دولت ترامپ در آن قرار گرفته بود، حذف کرد. بااین حال، بایدن همچنان زیر ذره بین است، خصوصا پس از حملات ایالات متحده در اواخر فبروری امسال به اهداف شبه نظامیان در سوریه و پس از آن نیز عملیات ناکام در کابل افغانستان. این حملات که بدون مشورت با کنگره صورت گرفتند، موجب خشم برخی از نماینده گان عمدتا دموکرات شدند. تیم کین، سناتور دموکرات ویرجینیا و از اعضای گروه دو حزبی که به دنبال لغو مجوزهای قانونی اعطا شده به رییس جمهور امریکا در جنگ علیه تروریزم است، می گوید: « حملات هوایی در سوریه و افغانستان نشان می دهد که دولت امریکا، صرف نظر از حزب، به گسترش قدرت جنگی خود ادامه خواهد داد».
بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۷۱۱
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
نشست مسکو در غیاب امریکا

نشست آینده افغانستان، بدون حضور امریكا و با حضور مقام های کشورهای ایران، پاکستان، چین و همچنین نماینده گان طالبان، در مسكو پایتخت روسیه برگزار شد. روسیه می گوید هدف از برگزاری این نشست، هماهنگی تلاش های جامعه بینالمللی برای جلوگیری از یک بحران انسانی در افغانستان است. در آغاز این نشست سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، گفت كه کشورش تلاش های طالبان برای ایجاد ثبات در وضعیت سیاسی و نظامی افغانستان را به رسمیت می شناسد. او همچنین گروههایی مانند داعش را متهم کرد که سعی در سواستفاده از وضعیت افغانستان دارند. لاوروف در این نشست ضمن تأکید بر تلاش طالبان برای ایجاد ثبات در افغانستات تأکید کرد که « خطر تروریزم » کل منطقه را تهدید می کند. وزیر امور خارجه روسیه همچنین در ادامه افزود: « ما تلاش های انجام شده برای تثبیت وضعیت سیاسی و نظامی در افغانستان را به رسمیت می شناسیم ، درعین حال باید در نظرداشت که خطر سرازیرشدن فعالیتهای تروریستی و قاچاق مواد مخدر به کشورهای همسایه کاملا جدی و واقعی است ».
اظهارات مثبت وزیر امور خارجه روسیه درباره حكومت طالبان در حالی مطرح می شود که تا اکنون مسکو از به رسمیت شناختن حکومت طالبان در افغانستان خودداری کرده است. با این حال ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه ، پیش تر و در اجلاس کشورهای مستقل مشترک المنافع گفته بود که تعامل با طالبان ضروری است، اما نباید برای به رسمیت شناختن این گروه شتاب زده عمل کرد. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان نیز می گوید این گروه از شرکت کننده گان درخواست کمک اقتصادی و حمایت سیاسی خواهد کرد. یک روز پیش از نشست مسکو، وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه، چین و پاکستان مایل هستند به افغانستان کمک کنند ، اما مسکو گفت که هنوز آماده گی به رسمیت شناختن دولت طالبان را ندارد. مذاکرات روز گذشته در مسکو با حضور نماینده گان طالبان و مقام های ۱۰ کشور از جمله چین و پاکستان، یکی از مهم ترین نشستهای بینالمللی طالبان از زمان بدست گرفتن قدرت در اواسط ماه آگست است. ولادیمیر پوتین هفته گذشته هشدار داد که شبه نظامیان داعش در حال تجمع در افغانستان هستند تا در جمهوری های شوروی سابق ناامنی ایجاد کنند و براساس این، این احتمال وجود دارد که نشست مسکو در راستای تلاش روسیه برای تقویت نفوذ خود در آسیای میانه باشد. ریاست هیات طالبان را عبدالسلام حنفی، معاون نخست وزیر حکومت طالبان، بر عهده دارد. او از چهرههای ارشد در حکومت جدید طالبان است و هفته گذشته رهبری مذاکرات این گروه با اتحادیه اروپا و ایالات متحده را نیز بر عهده داشت. لاوروف در آستانه نشست مسکو گفت که روسیه درحالحاضر از به رسمیت شناختن طالبان خودداری می کند و منتظر است آنها به وعدههایی که هنگام به قدرترسیدن داده بودند، عمل کنند، « ازجمله درمورد فراگیربودن سیاسی و قومی دولت جدید».
تمجید طالبان از مهاجمان انتحاری
تلاش طالبان برای به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه جهانی در حالی ادامه دارد كه با گذشت زمان شباهتها میان طالبان امروز و طالبان حاكم بر افغانستان در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ ترسایی بیشتر نمایان می شود. طالبان با تمجید از مهاجمان انتحاری که به گفته این شبه نظامیان دوباره به قدرت رسیده، جان خود را « در مبارزه با رژیم سابق و کشورهای غربی متحد آن از دست دادهاند» اعلام کرد که به خانواده آنها پول نقد و زمین می دهد. وزارت داخله حکومت طالبان ضمن وعده اعطای زمین به خانوادههای این افراد اعلام کرد پوشاک و همین طور وجه نقد به مبلغ ۱۰ هزار افغانی (۱۱۱ دلار امریکا) در اختیار آنها قرار داده شده است. وزارت داخله حکومت طالبان در بیانیه ای که در توییتر منتشر کرده، آورده است که سراج الدین حقانی، وزیر سرپذست داخله طالبان، در دیدار با خانواده عاملان انتحاری در مراسمی به تمجید از حرکت جهادی و ایثار و فداکاری «شهدا» و «مجاهدین» پرداخت و آنها را « قهرمانان» اسلام و افغانستان توصیف کرد. او این سخنان را در روزهای اخیر در هوتل اینترکانتینتال کابل که در سال ۲۰۱۸ ترسایی هدف حمله تروریستی قرار گرفته بود، عنوان کرد. سراج الدین حقانی، فرزند جلالالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی ( گروه نظامی وابسته به طالبان) است، گروهی که از سوی سرویسهای اطلاعاتی غرب به انجام حملات مرگ بار متهم است. حقانی از سوی اف بی آی درباره حمله به هوتلی دیگر در کابل تحت تعقیب است. در جریان این حمله در سال ۲۰۰۸ شش نفر ازجمله یک شهروند امریکا کشته شدند. واشنگتن برای دستگیری او پاداشی ۱۰ میلیون دلاری در نظر گرفته است. این وعده طالبان در حالی مطرح می شود که از زمان قدرت گیری دوباره آنها در افغانستان در ماه آگست گذشته، افغانستان شاهد چندین عملیات انتحاری مرگ بار بوده است. در دو مورد از مرگ بارترین این حملات در مسجد شیعیان در قندهار و قندوز دهها نمازگزار کشته و مجروح شدند. داعش که اکنون از همان تاکتیک حملات انتحاری خود طالبان علیه دولت پیشین افغانستان و این بار برای متزلزل کردن قدرت طالبان بهره میبرد، مسوولیت هر دو حمله انتحاری مرگ بار به دو مسجد شیعیان را بر عهده گرفته است./شرق
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۲۵۱۰
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021

افغانستان و آسیای میانه
محمد ولــی
اثرات افسانه گسترده بازی بزرگ در آسیای میانه در قبل و جریان جنگ سرد از سر زبان ها افتید اما در نهان جانشین استعمار کهن ( امریکا ) برای راه یابی به این جمهوریت ها زیر پوشش های جهاد ، دموکراسی ، امحای تروریزم و مقابله با بنیاد گرایی که هیچکدام آنها باهم قابل آمیزش نبود پرداخت اما در افغانستان بی نتیجه ماند. امریکا توانست با این افزار تروریزم و بنیاد گرایی را تا کناره های جنوب آمودریا تقرب دهـد و امروز به شکل و شمایل داعش آنرا ارایش دهد ، امریکا در خفا برای این گروه بقدر کافی زمینه سازی کرده است ، اکنون نه تنها جمهوری های آسیای میانه ، بلکه کشور چین در صدر این گسترده گی قرار داده شده است .
موقعیت خاص جغرافیایی افغانستان با داشتن ۹۶ کیلومتر سرحد با چین و ۲۳۸۰ کیلومتر با جمهوری های آسیای میانه از لحاظ جیو استراتیژیک برای فعالیت های استخباراتی ، نفوذی و زمینه سازی ارسال گروپ های تروریستی و تخریبکار از اهمیت ویژه برای مراجع امریکایی برخوردار است . دراین میان بستر نظامی و سیاسی برای گسترده گی اینگونه فعالیت ها در چهل سال بی ثبات سازی و از جمله بیست سال ان برای ایجاد ، تقویت و بکار اندازی تروریزم امکانات خیلی با ارزش و زمینه های خوب قابلیت کاری را برای امریکا مهیا گردانیده است .نقطه ضربه برای بی ثبات سازی چین ، روسیه و متحدین جنوبی آن در همین گره گاه استرا تیژیک تمرکز داده شده است . جنگ ، شکست و بازگشت مجدد برای « کار های نا تمام امریکا بقول خلیلزاد » با تاکتیک های نفاق افگنی ، مسلح سازی ، تبلیغات وسیع رادیویی و تلویزیونی ، احیای دو باره همدستانی که با شکست امریکا پراگنده شدند ، قدسیت بخشیدن به داعیه های نامقدس شان همه معین کننده روال جاری نفوذ ، آغاز و گسترش بالفعل فعالیت های نظامی و استخباراتی در این گوشه آسیا میباشد.
برای امریکا ویرانی یک کشور و معلول و کشته شدن سه میلیون انسان یک جامعه ، ذره ای ارزش نداشته برای رسیدن به اهدافش بدوام چنین جنایات میپردازد .
گشایش گره اساسی کار میان افغانستان و جمهوری های آسیای میانه و در قبال آن روسیه و چین با همنوایی استراتیژیک آنها در جهت حفظ همه ارزش های مادی ومعنوی و حدود جغرافیایی شان نهفته میباشد ، این وجه مشترک منافع همه طرف ها بوده میتواند که در یک همکاری چند جانبه با حفظ اصول حسن همجواری و مناسبات بین المللی به ثمر برسد.
دراینجا اصل عمده تشریک مساعی نظامی، سیاسی ، استخباراتی و همکاری های اقتصادی بوده برای ناکام سازی پلان های جاری و دورنمایی امریکا باییست همه مساعی به جانب افغانستان معطوف گردد زیرا هدف امریکا در افغانستان پایگاه سازی تروریستی است که این کشور بیشتر از دیگران بار خسارات انرا بدوش میکشد. در جای که امریکا تمرکز استرا تیژیک دارد باید آنجا از حمایت استرا تيژیک ذوالجوانب کشورهای تحت این پلان بهره مند گردد .
تعاملات میان افغانستان وترکمنستان و ازبکستان روی همین اصول صورت میگیرد تا باعث کاهش خطرات حال و بعدی گردیده باشد . رییس جمهور تاجکستان مرتکب یک خبط استیرا تژیک شد که مقابله با خطر را صبغه تباری داد زیرا از اوضاع بر می آید که افراد مورد حمایت او پس از سفرش به فرانسه اکنون تمایل به چتر حمایه وی داعش دارند ، داعشی که وسیله دست مراجع استخباراتی امریکا علیه همه جمهوری های آسیای میانه و چین است .
هرگونه هم عنانی مدعیان مقاومت با داعش چیزی جز همنوایی با پلان های امریکا نمیباشد .
موقعیت جیو اکانومیک افغانستان چه از لحاظ معبر تجارتی و چه از لحاظ داشته های زیر زمینی و آبهای شیرین با نیروی جوان وارزان کار باید مورد توجه این همسایگان قرار داشته باشد و از امکانات متقابله بهره گیرند . بهبود و توسعه همکاری ها با این جمهوریت ها امکانات فراخ تبادله فرآورده های زراعتی و حاصلات باغـداری را تا سرحد تاسیس دستگاه های پروسس میوه وجوس کشی مهیا میسازد .
امکانات اقتصادی آن جمهوری های برای افغانستان نهایت مثمر بوده میتواند ، تنها ذخایر گاز ترکمنستان به ۱۵۹ تریلیون فت مکعب و ذخیره نفت آن به ۳۲ میلیارد بیرل میرسد حاصل پروژه تابی برای افغانستان یکی از اقلام درشت بودجه وی بوده میتواند .
امریکا درین مناطق بستر وسیعی را می گستراند تا بر خرابی اوضَاع ممد واقع شود ، مساله انتقال هیرو یین و تریاک در اوضاع بی نظم و فاقد حاکمیت از همجواری آمو به آنسو به آسانی صورت میگیرد بی جهت نیست که به یکی از قاچاقبران هیرویین در ملل متحد موقع سخنرانی زیر نام دفاع از دموکراسی وغیره در افغانستان دادند .
قاچاق هیرویین برای جمهوریت های آسیای میانه مشکل کلان دیگر بوده میتواند که در شرایط سلطه منطقه وی تروریستان عملی گردد.
بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۲۱۱
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
در حاشیه نشست سوچی :
پرونده ايران و سوريه روی ميز پوتين و بنت
اولین دیدار نفتالی بنت، در مقام نخست وزیری اسراییل با رییس جمهور روسیه فردا در اقامتگاه ولادیمیر پوتین در بندر سوچی روسیه انجام می شود؛ دیداری كه تحت تأثیر تحولات اخیر در افغانستان و پرونده هستهای ایران قرار گرفته است. بنت در شرایطی به دیدار پوتین می رود كه در روزهای گذشته با آنگلا مركل، صدراعظم در حال كناره گیری آلمان و جو بایدن، رییس جمهور ایالات متحده، دیدار كرده است.
انتظار می رود پوتین و بنت در كنار برنامه هسته ای ایران، درباره روابط دیپلوماتیک روسیه و اسراییل و موضوعات امنیتی از جمله در سوریه و مناسبات اقتصادی دو طرف مذاكره كنند. پیش از این دیدار، یاییر لاپید، وزیر امور خارجه اسراییل نیز برای دیدار و گفت وگو با مقامات امریکایی به واشنگتن سفر كرده بود. او در دیدارهایش با کامالا هریس، معاون جو بایدن و آنتونی بلینکن، همتای آمریکایی خود، پرونده ایران را مورد بحث قرار داده بود. نفتالی بنت با این استدلال كه « ایران به تعهدات و الزام های پیش بینیشده در توافق سال ۲۰۱۵ پابند نبوده»، خواستار ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت شده است و در صورت ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، احتمال پیش بینی تحریم های سازمان ملل علیه این کشور منتفی نیست. بر همین اساس، مذاكرات بنت با پوتین می تواند تأثیر درخور توجهی در وضعیت پرونده ایران و احتمال ارجاع آن به شورای امنیت سازمان ملل داشته باشد كه با توجه به مخالفت فعلی پوتین با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، بعید به نظر می رسد دو طرف در این زمینه به توافقی دست یابند.
به نوشته رسانههای اسراییلی، برنامه ریزی گسترده نخست وزیر اسراییل برای سفر به مسکو و دیدارش با رییس جمهوری روسیه، نشان می دهد او قصد دارد ضمن برقراری روابط شخصی با پوتین، نگرانی های خود درباره سوریه و پرونده هسته ای ایران را با او در میان گذارد.
نفتالی بنت، خواستار تحکیم روابط گرمی است که در زمان بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر سابق اسراییل، با مسکو برقرار شد و به موجب آن طرفین در خاک سوریه با هماهنگی تمام عمل می کردند. به گفته این منابع، در ماههای اخیر به علت نارضایتی مسکو از حملات هوایی اسراییل در خاک سوریه، روابط دو طرف به گرمی سابق نیست، زیرا مسکو معتقد است این حملات « زیاد از حد » شده است. در ماههای اخیر مقام های نظامی روسیه همچنین اسراییل را به استفاده از سامانه های پدافند هوایی در خاک سوریه تهدید کردهاند، درحالی که پیش از این اسراییل از آزادی عمل کامل در آسمان سوریه برخوردار بود و مسکو فقط از آنها خواسته بود پیش از حمله با نیروهای روسیه هماهنگی به عمل آید.
به همین دلیل، بنت در سفر خود، زییف الکین، معاون وزیر خارجه اسراییل را كه روس تبار است، همراه می برد. او در همه سفرهای نتانیاهو همراه او بوده و در جریان جزییات مذاکرات دو طرف است و مسکو به او توجهی ویژه دارد. این رسانه ها میافزایند گفت وگوهای بنت با کارشناسان و مشاورانش در آستانه سفر به روسیه نشان می دهد هدف اصلی « برقراری روابط شخصی با پوتین و تلاش برای متقاعد کردن او درباره موضع اسراییل در قبال ایران، بهخصوص در آنچه به حضور ایران در سوریه مربوط میشود و همچنین خودداری از تحویل موشک های زمین به هوای پیشرفته به سوریه و نیز پرونده هستها ی ایران» است.
این در حالی است که اسراییل در ماههای اخیر، ایران و حزب الله را به تلاش برای تبدیل منطقه گولان به میدان جنگ تازه علیه اسراییل متهم کرده و تأکید می کند اطلاعات گستردهای درباره این برنامه دارد که جاسوسانش به روش میدانی از منطقه کسب کردهاند.
پیام نتانیاهو به پوتین
در آستانه سفر بنت به روسیه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر سابق اسراییل، به رییس جمهوری روسیه گفته است « به زودی به قدرت بازمی گردد». یک مقام نزدیک به بنیامین نتانیاهو و یک دیپلومات اروپایی در آستانه سفر بنت به روسیه، به باراک راوید، خبرنگار آکسیوس گفتند این مقام باسابقه قبلی اسراییل این پیام را چند روز بعد از کناررفتن اش از نخست وزیری به ولادیمیر پوتین ابلاغ کرده بود.
بر این اساس، آناتولی ویکتوروف، سفیر روسیه در اسراییل، ظاهرا یک نامه شخصی از جانب پوتین را با موضوع توصیف دوران کارکردن آنها با هم تحویل نتانیاهو داده است. راوید متذکر شد این دو مقام ارشد بعد از شروع مداخله نظامی روسیه در سوریه در سال ۲۰۱۵ ترسایی روابطی نزدیک با یکدیگر پیدا کردند. نتانیاهو بعد از خواندن نامه پوتین اظهار کرد: « به رییس جمهوری پوتین بگویید من به زودی برخواهم گشت». دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، به تازه گی به شبکه اسراییلی «آی۲۴ نیوز» گفت: «ما تلاش داریم نتانیاهو را با نخست وزیر فعلی اسراییل مقایسه نکنیم، چون نتانیاهو سالهای زیادی با رییس جمهور پوتین کار کرده و آنها یکدیگر را خیلی خوب می شناختند و برقراری روابط شخصی جدید نیاز به زمان دارد». نتانیاهو در جوزا بعد از رأی قانون گذاران اسراییلی به انتصاب كابینه جدید، از سمت نخست وزیری کنار گذاشته شد و به این ترتیب ۱۲ سال حضور او در قدرت در اسراییل پایان یافت. او قبل از ترک سمت اش ادعا کرده بود قربانی دسیسه یک «دولت پنهان» شده است.
خط و نشان عباس برای اسراییل
پرونده مذاكرات صلح اسراییل و فلسطین كه در چهار سال اخیر حداقل از نگاه فلسطینیها به بن بست رسیده است، یكی دیگر از موضوعات مورد مذاكره بنت و پوتین در سوچی خواهد بود. بنت درباره مذاكره با فلسطینیها مواضعی كم وبیش نزدیک به نتانیاهو دارد و بعید است در كوتاه مدت گشایشی در این زمینه حاصل شود. در همین حال، محمود عباس، رییس اداره خودگردان فلسطین، تایید کرد رهبران فلسطین در برابر لجاجت های اسراییل و امتناع این رژیم از پابندی به توافق نامه های امضا شده سکوت نخواهند کرد. او در جریان نشست کمیته مرکزی «جنبش فتح» که در مقر ریاست جمهوری در شهر رامالله و به ریاست عباس برگزار شد، گفت: «ما در مقابل لجاجتهای اشغالگران اسراییلی و خودداری آنان از عمل به تعهدات شان در توافق نامه های امضاشده، برای همیشه سکوت نخواهیم کرد. همه گزینهها برای حفاظت از حقوق مردم فلسطین و رهبری آنها باز خواهد بود و ما هرگز هیچ گونه تعدی به این حقوق را قبول نخواهیم کرد».
عباس اعضای کمیته جنبش فتح را در جریان آخرین تحولات اوضاع سیاسی و نتایج تماس های خود با رهبران و رهبران منطقه و جهان برای توضیح موضع فلسطین قرار داد که آخرین آن تماس تلفونی با عبدالفتاح السیسی، رییس جمهور مصر، پاپ فرانسیس، ملاقات او با فرستاده دولت امریکا و دیدار با وزیر خارجه سویدن بود.
بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۲۵۱۰
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021