چین و روسیه اجازه نخواهند داد امریکا ببر جهان شود
در آستانه سال ۲۰۲۲ ترسایی لازم است گفته مائو ، رهبر بنیانگذار چین جدید را که زمانی وضعیت واشنگتن، مسکو و پیکن را با دوئل دو ببر، مقایسه کرده بود به یاد بیاوریم:«میمونی دانا بر سر کوهی نشسته است و دعوای دو ببر را تماشا می کند». هر چند در شرایط امروز، روابط مثلث ایالات متحده، روسیه و چین به شکل دیگری در حال رقم خوردن است.
جمله جذاب مائو، در باره دو ببر و یک میمون، همچنان توسط سیاستمداران، دیپلومات ها و کارشناسان در گردش است و فقط باگذشت زمان به تعدیل نیاز پیدا می کند.
تغییرات اساسی در ارتباط با جمهوری خلق چین اینست که پس از دونالد ترامپ، جو بایدن رییس جمهور کنونی ایالات متحده امریکا نیز پیگیرانه روابط با متحدان خود را از شرق و غرب، برای رویارویی با پیکن، به عنوان اصلی ترین تهدید استراتیژیک در قرن بیست و یکم، بسیج کرده است.
با توجه به تغییر و تحولات سریع در همه عرصه ها و درعین حال با گمانه زنی های غرب، روسیه یک « قدرت در حال مرگ » نمی تواند به اندازه چین برای ایالات متحده و متحدین آن مشکل ایجاد کند و با شبیه سازی گفته مائو، روسیه نقش میمون ( تماشاگر) در نبرد بین ببرها را خواهد داشت و پیکن جای گزین مسکو شده است.
نخست: فهم اینکه چه کسی را باید همان میمون سر کوه پنداشت و چه کسی در سال جدید خواهد توانست نقش ببری را که برای دوئل با ایالات متحده آماده می شود، اجرا کند.
دوم : با چه دلیلی می توانیم باور کنیم که در طرح اصلی، « دعوا دو طرف دارد و سومی تماشاگر» صحنه خواهد بود.
با مروری کوتاه به وقایع اخیر، می توان به نتایج دیگری رسید. روز 17 دسامبر، روسیه بیانیه ای خطاب به ایالات متحده امریکا و ناتو، مبنی بر انعقاد توافقنامه ای، جهت تضمین های امنیتی به مسکو، صادر کرد و خواهان امضای هر چه سریع تر آن شد. پیمان جدید با فهرست شدن موارد متعدد، می تواند مبنای غیرتقابلی روابط بین شرق و غرب قرار بگیرد.
مسکو با ارایه پیشنهاد جدید خود، غرب را به انتخاب استراتیژی دیگری سوق داده است. ایالات متحده و هم پیمانانش یا به نفع گفت وگو و اجتناب از تحریکات دهه های اخیر و گسترش ناتو به شرق روی می آورند، یا به بازی خطرناک گذشه خود ادامه خواهند داد. در سناریوی نامطلوب دوم، تشدید تنشها بیشتر خواهند شد و مسکو به تهدیدات امنیتی روسیه با همه توانایی های دفاعی خود پاسخ غرب را خواهد داد.
با وجود اینکه مسکو و پیکن در ارتباط با مسایل کلیدی بینالمللی نظرات مشابهی دارند، پیشنهاد تضمین امنیت، صرفاً به یک پیشنهاد روسی تبدیل شده است و نه یک پیشنهاد روسی- چینی.
ابتکار امنیتی روسیه ، چین را در یک موقعیت حساسی قرار می دهد. از یک طرف چین، به طرح امنیتی مورد نظر روسیه دعوت نشده است، اما از سویی دیگر جمهوری خلق چین نمی تواند در ارتباط با چنین طرحی بی تفاوت بماند… بدین معنا که، با توجه به اظهارات پیکن در قبال مسوولیت جهانی « بشریت در یک سرنوشت مشترک قراردارد » (اخیراً جین پینگ، رییس جمهور چین تعریف کرده است که ما نمی توانیم مانند آن میمون بسیار خردمند بر سر کوه نشسته باشیم).
بیانیه پیشنهادی تضمین امنیتی روسیه ، دو روز بعد از کنفرانس ویدیویی رهبران جمهوری خلق چین و روسیه منتشر شد. مذاکرات پوتین و شی جین پینگ، سرانجام نگرانی طرف چینی را که مسکو بدون توجه به آن ها، اقدام به انتشار چنین بیانیه ای جهت رسیدن به نوعی توافقات با واشنگتن کرده است را از بین برد.
بیاد بیاوریم که رهبر چین، در ماه سپتامبر پیشنهاد بایدن، برای برگزاری نشست امریکا و چین، در ارتباط با تنش زدایی بین دو کشور را بخاطر ادامه فشارهای ایالات متحده بر چین رد کرد.
رهبر حزب ، در ملاقات ویدیویی با پوتین، گفت: جهان وارد دوره ای جدید از تغییرات اساسی شده است. همین طور، طی سالهای گذشته روابط چین و روسیه، فراز و نشیب های زیادی را از سر گذرانده است و با تحمل آزمون های بسیار، روشن و با سر زنده گی، راه تنفس جدیدی به بوجود آمده است. رهبر چین همچنین از اینکه رییس جمهور روسیه اجازه نداد غرب، بین مسکو و پیکن با شیطنت فاصله ایجاد کند سپاسگزاری کرد.
در عین حال، رییس جمهور روسیه طی گفت وگوی ویدیویی با همتای چینی خود حضور خود را در بازیهای المپیک زمستانی پیکن که در ماه فبروری 2022 ترسایی برگزار می شود مورد تایید قرار داد و علناً با ایده تحریم سیاسی المپیک توسط ایالات متحده و متحدانش مخالفت کرد.
رابطه و موارد مشترک روسیه و چین، به چه معنا است؟
هردو کشور بدون وارد شدن به یک اتحاد نظامی رسمی، با فشار و تهدیدات غرب، به مرحله جدیدی از همکاریهای مشترک رسیده اند- تلاش ایالات متحده و غرب برای نزدیک کردن زیر ساخت های ناتو، سر مرزهای غربی روسیه و ایجاد زمینه شرایط ضد چینی در مرزهای شرقی و جنوبی این کشور.
الکسی ماسلوف، مدیر موسسه مطالعات آسیا و افریقا، در دانشگاه دولتی مسکومی گوید: روابط روسیه و چین با توجه به ظریف ترین تفاوتها تعیین می شود و این تفاوت ها هستند که وضعیت هر دو کشور را منعکس می کنند. ماسلوف ادامه می دهد، نه تنها رویارویی با ایالات متحده امریکا، بلکه تنشها با هند، وضعیت غیرقابل حل جزایر در دریای جنوبی چین، در گیری با جاپان و مهم تر از آن، اوضاع انفجاری تایوان نیز مطرح می باشد. به عقیده این کارشناس، با همه مشکلات پیچیده پیش رو، نه تنها چین، مهم ترین شریک تجاری روسیه است، بلکه مهم تر از آن، روسیه تنها شریک قابل اعتماد جمهوری خلق چین می باشد.
به طور کلی، همان طور که شرایط نشان می دهد، روابط بین ایالات متحده امریکا، روسیه و چین با همه درهم تنیده گی ها در حال تحول بنیادی است و در سال جدید در نهایت ایده « دو ببر و یک میمون» مائو، تغییر خواهد کرد و روسیه و چین شانه به شانه یک دیگر، یک واقعیت ژیوپلیتیکی جدیدی را ایجاد خواهند کرد و مجالی برای ببر ماندن امریکا در دنیایی که با سرعت در حال تغییر است، باقی نمی ماند./ر ت
بامـداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۲ـ ۰۴۰۱
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
متن کامل سخنرانی حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در هفدهمین نشست اضطراری وزرای امور خارجه سازمان همکاری اسلامی در پاکستان
وزیر خارجه ایران در نشست اضطراری وزرای امور خارجه سازمان همکاری اسلامی در پاکستان پیشنهادات درخورتوجه را برای کمک به مردم افغانستان، و آینده صلح در کشور پیشکش نمود. اینک متن کامل این سخنرانی را برای آشنایی با دیدگاه های جمهوری اسلامی ایران پیشکش میداریم . بامداد
بسم الله الرحمن الرحیم
عالیجناب آقای قریشی، وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی پاکستان،
وزرای محترم امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی،
جناب آقای حسین ابراهیم طه دبیرکل محترم سازمان همکاری اسلامی،
هیات های محترم نماینده گی،
لازم میدانم در آغاز سخن از همکار عزیزم جناب آقای شاه محمود قریشی وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی پاکستان برای فراخوانی و میزبانی فوقالعاده این نشست تشکر نمایم. آنچه ما را در اینجا گرد هم آورده است، بحران طولانی افغانستان است که روزبه روز بر ابعاد آن افزوده می شود.
جمهوری اسلامی ایران، امنیت پایدار و ثبات سیاسی و اجتماعی در افغانستان را در راستای منافع جمعی منطقه ارزیابی می کند. ما معتقدیم امنیت پایدار و ثبات سیاسی و اجتماعی در افغانستان تنها از طریق مشارکت جمعی واقعی و حکومت فراگیر و موثر که همه اقوام و مذاهب در آن نقش داشته باشند، میسر است. تأخیر در این امر، به دشمنان مردم افغانستان فرصت خواهد داد تا با گسترش تروریزم (داعشی) و مشکلات اقتصادی و شرایط بحرانی در معیشت و بهداشت و نیازمندی های اولیه زنده گی، شبکه وسیعی از مجرمان اجتماعی را فعال کرده و هرج و مرج، فقر و قحطی را پس از ۲۰ سال اشغالگری و نابودی هرگونه زیرساخت، گسترش داده و ناکارآمدی را بر مقامات کابل و مردم این کشور تحمیل نماید.
آشتی ملی، انسجام ملی و مشارکت فراگیر در حکومت و حکمرانی، در کنار خیرخواهی و مساعی جمیله کشورهای همسایه و منطقه و کشورهای اسلامی در مبارزه با تروریزم و نا امنی و بی ثباتی و کمک های بشر دوستانه، فوری ترین اقدام برای حمایت از مردم افغانستان و تضمین آیندهای روشن است.
جمهوری اسلامی ایران در چهل سال گذشته میزبان میلیونها مهاجر و آواره افغان بوده است. این مهاجران و آواره گان، حاصل تجاوز و اشغالگری امریکا بودهاند. شرایط بحرانی امروز افغانستان نیز ، بدلیل احساس ناامنی، تروریزم و بحران مالی و اقتصادی موج مهاجرت را بشکل روزانه بر ایران تحمیل کرده است. روزانه بیش از ۵ هزار افغان وارد ایران می شوند.
ایران تا اکنون هیچگونه مساعدت بینالمللی دریافت نکرده است. جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر انگیزه های اسلامی و انسانی کماکان به کمک های انساندوستانه به مردم افغانستان ادامه خواهد داد.
عالیجنابان،
علاوه بر کشورهایی که مسببان واقعی وضعیت کنونی هستند، همه ما بویژه کشورهای اسلامی باید کمکهای کافی و مستمر خود را در اختیار همه مردم افغانستان قرار دهیم.
جمهوری اسلامی ایران از آغاز تحولات اخیر تلاش کرده است ضمن باز گذاشتن مرزهای خود، ترددهای انسانی و تجاری را تسهیل کند. همچنین طی صد روز گذشته بیش از ۱۳ محموله کمکهای انسان دوستانه را به شهرهای مختلف افغانستان ارسال و مساعدت وسیعی را در قبال دولت و مردم افغانستان در راستای مبارزه با کووید ۱۹ ازجمله واکسیناسیون اتباع افغانستان مقیم جمهوری اسلامی ایران به عمل آورده است.
آقای رییس،
جمهوری اسلامی ایران در این نشست مهم پیشنهاداتی برای کمک به مردم افغانستان دارد:
نخست ـ کشورهای اسلامی، هیات حاکمه سرپرستی افغانستان و همه طرف ها را به تشکیل دولت فراگیر تشویق نمایند.
دوم ـ مردم افغانستان نیازمند کمکهای فوری بشردوستانه هستند. تشکیل صندوق مالی بین کشورهای اسلامی برای این هدف ضروریست.
سوم ـ آزاد سازی دارایی های مالی افغانستان یک ضرورت است.
چهارم ـ بی تردید دول عضو سازمان ملل متحد و دبیرکل آن می توانند نقش مهمی در کمک به تشکیل دولت فراگیر و کمک به مردم افغانستان ایفا نمایند و مانع از بروز یک فاجعه انسانی جدید شوند.
ما امیدواریم که دولت فراگیر با مشارکت همه اقوام در افغانستان تشکیل شود (به زودی) تا نماینده گان دولت فراگیر افغانستان بتوانند در اجلاس بعدی سازمان همکاری اسلامی شرکت کنند و میز افغانستان در این سازمان خالی نماند.
آقای رییس،
در خاتمه مایلم به وضعیت بحران جاری در فلسطین بپردازم. معتقدیم بازگشت کلیه فلسطینیان به سرزمین آبا و اجدادی خود و تشکیل دولت فلسطین در سراسر سرزمین مادری (تاریخی) به پایتختی قدس شریف باید همچنان مورد تاکید OIC باشد.
تجربه روند سازش با رژیم جعلی اسراییل و عادی سازی روابط ، نشان می دهد که مساله فلسطین فقط با پایان کامل و حقیقی اشغال غیرقانونی این سرزمین اسلامی قابل حل است. ایران بار دیگر بر پیشنهاد خود بر برگزاری یک همه پرسی فراگیر با شرکت کلیه ساکنان اصلی سرزمین فلسطین اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی به عنوان راه حل دموکراتیک تاکید می کند.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
متشکرم
بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۲۲۱۲
Copyright ©bamdaad 2021
نیروهای نیابتی امریکا در افغانستان
در اوضاع و احوال امروز افغانستان، باید پذیرفت که تسلط طالبان بر این کشور یک واقعیت عینی است و بدیل دیگری را نمی توان متصور بود اما توانایی طالبان، به جهت ایجاد ثبات ضروری در کشور و سر و سامان دادن به سیستم اداره دولتی، به عوامل بسیاری بستگی دارد که قبل از هرعاملی، چند مورد را باید برشمرد:
- توانایی بخش عملگرا، هنگام تصمیم گیری های اساسی برای تسلط بر رهبری این جنبش، به این عامل مربوط می شود که توانایی رهبری، برای یافتن راه حل های مصالحه و برآورده شدن انتظارات مردم و حتا اکثریت جنبش طالبان است.
- داشتن توانایی رهبری، برای کنترول عملکرد سطوح پایین جنبش، خصوصا رفتار آن ها با مردم غیرنظامی به ویژه در مناطقی که تمرکز جمعیت اقلیت های قومی و مذهبی این کشور است.
- در پیش گرفتن سیاست خارجی متعادل بر اساس قوانین شناخته شده بین المللی، با کشورهایی که آماده گی به رسمیت شناختن طالبان را در همکاری های اقتصادی (جمهوری خلق چین، روسیه، ایران و کشورهای آسیای میانه به استثنای تاجیکستان) دارند.
- نشان دادن توانایی و مشارکت درهمه سطوح سیستم مدیریت دولتی و به خدمت گرفتن کارکنان و مدیران توانا و مدیریت موثر کشور.
- اقدام برای حل مشکلات اجتماعی- اقتصادی مردم در شرایط یک بحران بزرگ انسانی، خصوصا ایجاد وضعیت مناسب برای دریافت و توضیع عادلانه کمک های بشر دوستانه جهانی.
- توجه به تأثیرات جبهه گیری های مخرب کشورهای خارجی بر وضعیت داخلی افغانستان ( از دیدگاه چشم اندازثبات نظامی) سیاسی آینده این کشور (سیاست ایالات متحده امریکا، کشورهای اتحادیه اروپا، ترکیه و کشورهای عربی).
در اساس طالبان جنبشی است چریکی نامنظم و در شرایط فعلی رهبری آن برای ایجاد یک ساختار عمودی کارا و موثر مشکل اساسی دارد. تحقق چنین امری در کوتاه مدت و میان مدت، باید متناسب با تحول طالبان صورت پذیرد که کنترول کامل کشور را ضروری می سازد. لازمه اجرای این وظیفه، مشارکت نیروهای اصلی سیاسی و قومی را طلب می کند (ساز و کاری که تا به حال نه تعریف شده است و نه اجرا). ضمن اینکه غلبه بر ساختار« چریکی» ضمانتی برای حفظ طالبان به عنوان یکی از اصلی ترین نیروهای سیاسی افغانستان خواهد بود. در هرحال، حتا با ایده آل ترین اجرای این وظایف و با خوش بینی زیاد، تنها به عادی شدن وضعیت طالبان و به اوضاع داخلی کشور بستگی ندارد.
با توجه به نا بسامانی سیاسی- نظامی افغانستان، چشم انداز روشنی چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت دیده نمی شود، زیرا جدا از تضاد های داخلی و منتطقه ای، حل آن بر مناقشه ژیوپولیتیکی جهانی و در چارچوب شکل گیری ساختار جدید بینالمللی معنا پیدا می کند. یعنی، نظام روابط بین المللی عاملی است در ادامه وضعیت پرمخاطره این کشور.
شرایط جغرافیای افغانستان و ساز و کارهای شکل گرفته تاریخی درگیری های بین افغانی، سرزمین این کشور را به یکی از مهم ترین مناطق جهان جهت اعمال اختلافات ژیوپولیتیکی مبدل ساخته است. مهم ترین بازیگر درگیری های داخلی این کشور ایالات متحده امریکا بود که می توانست اجرای وظایف استراتیژیک خود را به قسمت های زیادی از موضوعات سیاسی- نظامی محلی واگذار کند. گاهی اوقات از جنگ های نیابتی به عنوان« جنگ های نیابتی» یاد می شود و بدون شک روابط «اعتماد» یک شبکه بزرگ در سراسر منطقه است.
دستمایه قابل توجهی از قشر بزرگ اجتماعی عمدتا شهری افغانستان، تحت نفوذ امریکا هستند که در دهه های گذشته تحصیل کرده گان این کشور و جهان بینی امریکایی را پذیرفته اند. تأثیر غیرمستقیم این نیروها را می توان به جمعیت هایی که حامیان سکولارمی باشند نسبت داد (لایه ای کم تعداد نیز از حامیان روند سکورالیزم که در اتحاد شوروی تحصیل کرده اند و یا با ساختار اجتماعی کشور شوراها در تعامل بودند وجود دارد).
طی مدت حضور ارتش و ساختارهای ویژه ایالات متحده امریکا در افغانستان، شمار زیادی از شرکت های مختلف نظامی خصوصی ایجاد گردید. این شرکت ها را می توان به دو دسته تا حدی متعارف تقسیم بندی کرد:
- شرکت هایی که تحت نظارت یا مدل « بلک واتر» معروف گشته اند. پس از رسوایی های مربوط به فعالیت این شرکت ها در عراق، شرکت های جدید در افغانستان از شهروندان محلی عضوگیری شده اند که اکثر آنها تا ماه اگست۲۰۲۱ ترسایی برای پنتاگون و متحدان امریکا کار می کردند. اطلاعات در باره افراد این شرکت ها نسبتاً کمیاب است. تنها به تعداد بالای مشارکت پشتون های افغانستان، خصوصا از گروه قبیله ای درانی (عمدتا ایالات شرقی)، همچنین به حضور ترک زبانان ازبک و ترکمن ها می توان اشاره کرد. در این شرکت ها از مشارکت تاجیک ها و هزاره ها خبری در دسترس نیست.
- شرکت های خصوصی ایجاد شده توسط گروههای سیاسی (عمدتا قومی) افغان بر اساس واحد های نظامی دهه ۱۹۹۰ ایجاد شد ( افرادی که عموما با درجات مختلف اخیراً با کمک ایالات متحده امریکا جان سالم بدر بردند). در میان آنان گروههایی وجود دارند که از اهالی پنجشیر هستند و عده زیادی از آنها هم در میان شرکت کنندهیگان واحد های مجاهدین ائتلاف شمال سابق یا بستگان و هم محلی های آنان می باشند (ولایات پنجشیر و پروان، سالنگ و بغلان). تعداد بسیاری از سیاستمدارانی که مسوولیت این نیروها را بر عهده دارند تحت کنترول سازمان های مختلف امریکایی قرار دارند و قادر اند وظایفی را که غیرمستقیم توسط نماینده گان امریکا تعیین می شود انجام دهند. از جمله این افراد امراله صالح، معاون سابق رییس جمهور که از سه دهه قبل برای سرویس های اطلاعاتی امریکا کار می کرد، همینطور از نظامیان و نماینده گان عالیرتبه پیشین از آن جمله رییس سازمان امنیت و وزیر دفاع این کشور می توان نام برد.
یکی دیگر از ابزارهای جنگ نیابتی امریکا، گروههای نظامی قومی- سیاسی، در مقام نخست، حزب تاجیک « جمعیت اسلامی افغانستان » و « جنبش ملی اسلامی افغانستان » عبدالرشید دوستم ازبک را باید نام برد.
عدم مقاومت و انفعال این گروه ها در بهار و تابستان سال ۲۰۲۱ ترسایی به این مفهوم نبود که این نیروها توان و مقابله نظامی را با طالبان نداشته اند، بلکه به توصیه امریکایی ها جهت عدم مقاومت، تفنگ ها را به سوی طالبان نشانه نگرفتند. به استثنای هزاره های شیعه، سیاستمداران کنونی افغانستان، چه در درون و چه در تبعید، بر روی سیاست های امریکا و متحدانش مانند ترکیه متمرکز شدهاند و تحت کنترول آن هستند. به همین مناسبت جوامع سلسله مراتبی موجود همواره با تابعیت از رهبران اصلی خودی بسیج می شوند تا وظایف خاصی را که مورد نظر رهبران خود و متولیان امریکایی آنان هستند انجام دهند.
بخش های قابل توجهی از پرسونل نظامی ارتش سابق (افسران جز و بلند پایه و درجه داران) را هم می توان به ذخایر داشته های نیابتی امریکا، به ویژه نیروهای ویژه عملیاتی ارتش ملی افغانستان به حساب آورد. قطعات زیادی از نیروهای اردوی سابق در خارج از افغانستان بطور سازماندهی شده در امارات متحده عربی و تحت کنترول و آموزش نظامی ارتش امریکا قرار دارند.
باید به نکته ای که حایز اهمیت اساسی است توجه داشت که منافع ایالات متحده امریکا و تعدادی از متحدین آن که ابزارهای مشابه و سایر امکانات تأثیر گذاری بر افغانستان را دارا می باشند، با عزم حفظ درگیری در این کشور و انتقال بی ثباتی به کشورهای همسایه است. بنابراین نمی توان از خروج نیروهای نظامی آمریکا و متحدین این کشور از افغانستان به عنوان شکست، یا شکست استراتیژی صحبت به میان آورد.
سیاست ایالات متحده در باره افغانستان و سیاست منطقه ای آن، به احتمال زیاد به شکل های کم هزینه تر اما در موارد بیشتر موثر ادامه خواهد یافت. ایالات متحده امریکا حضور خود در ساختارهای نیابتی افغانستان را که شامل جبهه مقاومت ملی پنجشیر، داعش و سایر ساختارهای تروریستی مشابه می باشند، به شکل نهفته و مخفی حفظ خواهد کرد!
منبع : راشیا تودی
بامـداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۱ـ ۱۴۱۲
Copyright ©bamdaad 2021
نشست کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در مورد افغانستان
به گزارش منابع ایرانی، کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در نشست ویژه خود برای افغانستان متعهد شدند که به هدف رسیده گی به بحران بشری موجود در این کشور، در زمینه «گشایش مجاری مالی و بانکی و از سرگیری جریان پول و مساعدت بشری» به افغانستان تلاش کنند.
پس از خروج نظامیان امریکایی و ناتو و فرار اشرف غنی، رییس جمهور سابق و مسلط شدن طالبان بر افغانستان، توقیف میلیاردها دلار از دارایی های افغانستان توسط امریکا و بروز بحران مالی و بشری در این کشور، این بزرگترین کنفرانسی است که در مورد افغانستان برگزار شد.
در قطعنامه پایانی این نشست در روز یکشنبه ( ۲۸ قوس ) آمده است که بانک توسعه اسلامی در سه ماه اول سال ۲۰۲۲ تلاشها برای آزادسازی سرمایه های مسدود شده و تسهیل جریان پول به افغانستان را رهبری خواهد کرد.
دفتر سخنگوی وزارت خارجه پاکستان در توییتی نکات اساسی این نشست را چنین اعلام کرده است:
ـ ایجاد صندوق پولی بشردوستانه برای افغانستان زیر رهبری بانک توسعه اسلامی تا در مشارکت با دیگر بازیگران بینالمللی جریان کمک های بشری را برای افغانستان تسهیل کند.
ـ هماهنگی با سازمان جهانی بهداشت و دیگر بخشهای مربوط تا واکسناسیون و دیگر تدارکات، تجهیزات و مساعدتهای پزشکی به مردم افغانستان برای مقابله با کرونا و دیگر مشکلات درمانی فراهم شود.
ـ گفت وگوها با سازمان ملل در مورد آزادسازی کانال های مالی و بانکی به افغانستان و از سرگیری جریان پول و مساعدت های بشری به آن کشور آغاز شود.
ـ برنامه امنیت غذایی در افغانستان راه اندازی شود و طارق علی بخیت» نماینده ویژه سازمان همکاری های اسلامی برای افغانستان تلاشهای کمک رسانی و هماهنگی و تعامل اقتصادی و سیاسی با افغانستان را پیگیری کند.
در همین حال توماس وست، نماینده ویژه امریکا برای افغانستان در توییتی نتایج نشست سازمان همکاری های اسلامی به میزبانی پاکستان را مهم خوانده و از آن استقبال کرد.
وست در ادامه نیز ایجاد صندوق پولی بشردوستانه و تعیین نماینده ویژه سازمان همکاری اسلامی برای افغانستان را از جمله دستاوردهای این نشست دانست و افزود که واشنگتن از نقش و سهمگیری این سازمان برای تامین کمک های بشری برای مردم افغانستان استقبال می کند.
***
درخور یاد است که سازمان کنفرانس اسلامی معروف به سازمان همکاری اسلامی یک سازمان بینالمللیست که در سال ۱۹۶۹ ترسایی با عضویت ۵۷ کشور اسلامی در چهار قاره جهان تاسیس شد. ارتقا همبستگی اسلامی میان کشورهای عضو، حمایت از همکاری میان کشورهای عضو در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی، و دیگر موارد اساسی و مشورت میان کشورهای عضو در سازمان های بین المللی، تلاش در جهت محو تبعیض نژادی و خاتمه بخشیدن به استعمار در تمام اشکال آن، اتخاذ تدابیر لازم برای پشتیبانی از صلح و امنیت بین المللی مبتنی برعدالت، هماهنگ کردن تلاشها به منظور حفاظت از اماکن مقدس و آزاد سازی آنها و پشتیبانی از مبارزه ملت فلسطین و کمک به این ملت در جهت بازپس گرفتن حقوق خود و آزاد نمودن سرزمینش، پشتیبانی از مبارزه تمام ملل اسلامی در راه حفاظت از کرامت، استقلال و حقوق ملی شان و ایجاد جوی به منظور ارتقا همکاری و تفاهم میان کشورهای اسلامی و دیگر کشورها از اهداف این سازمان است.
بامـداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۱ـ ۲۰۱۲
Copyright ©bamdaad 2021
گزارشی در مورد رخدادهای سیاسی ـ نظامی کشور:
سقوط کابل ، روایت روزهای آخر جمهوریت
ماتیو آیکینز، گزارشگر آزاد که برای نیویورک تایمز می نویسد، گزارش بلندی را درباره چگونگی سقوط کابل و فرار سیاست مداران افغانستان نوشته است. به گزارش ایندیپندنت، آیکینز گزارش خود را از ماه جولای، یک ماه قبل از سقوط کابل روایت می کند. به باور آیکینز بخش زیادی از سیاست مداران افغان فکر می کردند امکان اینکه افغانستان ظرف شش ماه پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان سقوط کند، وجود ندارد. با وجود فساد و تعصب در حکومت، همه باور داشتند که در مواجهه با طالبان، نیروهای افغان متحد با هم علیه آنان خواهند جنگید، چیزی که خیل سریع مشخص شد وجود ندارد.
با امضای توافق صلح میان امریکا و طالبان در فبروری ۲۰۲۰ ترسایی گروه طالبان تقریبا دولت افغانستان را دور زد. آنان نیازی نداشتند تا مذاکره هم زمان با دولت افغانستان را که از دید آنان یک رژیم دست نشانده بود، به پیش ببرند. با آغاز پیشروی طالبان به سوی شهرهای بزرگ، تعدادی از سیاست مداران چه در داخل و چه در بیرون حلقه قدرت، فاصله خود را با حکومت غنی بیشتر کردند. آنان می دانستند که در روند فعلی سیاسی، اشرف غنی دیگر وجود نخواهد داشت. غنی نیز متوجه این موضوع شده بود و به همین دلیل برای برنامه های صلح بن بست های مختلف ایجاد می کرد.
طالبان به ویژه شبکه حقانی نیز با تعدادی از مقام های دولت و سیاست مداران بیرون از دولت ارتباط گرفته بود و آنان به گفته خلیل حقانی پیش از پیش به طالبان تسلیم شده بودند. فساد باعث شده بود هیچ کسی متوجه خالی شدن پایگاههای نظامی از سربازان جنگی نشود و در واقعیت کمتر از یک سوم نیروها در اختیار دولت بود. اعتماد بیش از حد حکومت غنی بر نیروهای موسوم به قطعات صفری (نیروهای ویژه امنیت ملی) باعث شد ارتش افغانستان همچنان در دست جنرال های فاسد باقی بماند و در نتیجه در زمان پیشروی طالبان به سوی شهرها، بدون درگیری سلاح های خود را به طالبان تسلیم کردند. با سقوط شهرهایی مثل هرات، بلخ و قندهار، به نظر می رسید اشرف غنی متقاعد شده بود که نمی تواند بیشتر از این در مقابل طالبان مقاومت کند. او جمع بزرگی از سیاست مداران افغان را به ارگ خواست با آنان گفت وگو کند ، درحالی که همان روز، امرالله صالح، معاون اول غنی، خود را به پنجشیر رسانده بود، او زودتر از هرکس دیگر متوجه سقوط کابل شده بود.
ماتیو ایکینز می گوید چند شب پیش از سقوط ، به میهمانی یکی از مقام های دولت به وزیر اکبرخان رفته بود. آنجا ناگهان شایعه شد که امریکا فرودگاه کابل را به روی پروازهای تجاری خواهد بست، زیرا روند تخلیه را آغاز می کند. به گفته ایکینز، ناگهان همه افرادی که در این میهمانی بودند و از مقام های دولت به شمار می رفتند، به سمت موبایل های خود هجوم بردند و درصدد ریزرف تکت برای خروج از افغانستان برآمدند، درحالیکه سفر مقام های دولت به بیرون از افغانستان ممنوع شده بود. پس از آن با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا، درباره انتقال قدرت به صورت نرم به طالبان گفت وگو کرد اما همان شب شهر مزارشریف هم سقوط کرد. مارشال دوستم و عطا محمد نور که ادعا داشتند شمال را به قبرستان طالبان تبدیل خواهند کرد، به سمت ازبکستان فرار کردند. جاوید کوتوال، رییس دفتر اکرم خپلواک، مشاور رییس جمهوری، از پنجره اتاقش عکسی از اشرف غنی در حال کتاب خواندن گرفته بود. او بعداْ دید که حمدالله محب، مشاور شورای امنیت افغانستان، با یک عرب به نزد غنی آمد. این دیدار در برنامه روزانه غنی درج نشده بود. فرد عرب سیف نام داشت که از دوستان محب بود و با اهل قدرت آشنایی زیادی داشت. به نظر می رسد این عرب پیام مقام های امارات مبنی بر انتقال رییس جمهوری با یک پرواز چارتر را به او رسانده باشد.
حوالی ساعت ۱۱، صدای فیر در نزدیکی ارگ به گوش رسید. منشأ این تیراندازی مشخص نشد، اما باعث شد نیروهای ویژه محافظت رییس جمهوری، سریع کارمندان ارگ را از محل کارشان خارج کنند. هرچند در همین لحظات، متین بیک، رییس دفتر اشرف غنی، در توییترش نوشته بود که اوضاع تحت کنترول است، اما محب آماده فرار می شد. ماتیو ایکینز می گوید محب بعداْ به او نوشته بود که خلیل حقانی با او تماس گرفته و از او خواسته بود تسلیم شود.
با فرار غنی هرج ومرج در کابل شکل گرفت و اکثریت سیاست مداران به حامد کرزی رجوع کردند تا کنترول اوضاع را در دست بگیرد، اما کرزی از این مساله امتناع کرد. در همین زمان در دوحه، زلمی خلیل زاد، نماینده امریکا، همراه با فرانک مکنزی رییس سنتکام، از ملابرادر، نماینده طالبان در مذاکرات خواسته بود در شعاع ۳۰ کیلومتری از مرکز کابل حضور نداشته باشند، اما ملابرادر با این طرح مخالفت کرده و گفته بود نیروهای امنیتی قرارگاه های خود را ترک کردهاند. حوالی ساعت شش ونیم شب طالبان اعلان کردند که وارد کابل شده اند. آنان برای ورود به کابل آماده نبودند و فکر می کردند دو هفته ای در اطراف کابل خواهند ماند. گفته می شود طالبان با کمتر از هزار نفر وارد شهر کابل شدند، شهری که بیش از ۱۰ هزار نیروی امنیتی در خود داشت. بخش چهارم این گزارش طویل ماتیو ایکینز، به روزگار پس از جمهوریت اختصاص دارد. او می گوید هرچند رهبری طالبان، عفو عمومی را اعلان کرد، اما این مساله باعث نشد جنگجویان این گروه افراد را نکشند. او از قتل های مرموز در قندهار و دیگر نقاط افغانستان خبر می دهد، ربودن افراد و گم شدن آنان و اینکه مردم هنوز از طالبان می ترسند./ شرق
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۱۴۱۲
Copyright ©bamdaad 2021