جولیان آسانژ : ویکی‌ لیکس همیشه  کلـه شخ خـواهـد بـود!

 

گفت وگوی ویژه اشپیگل ‌آنلاین با جولیان آسانژ

پیشگفتار : جولیان آسانژ، روزنامه‌ نگار و بنیان‌ گذار ویکی ‌لیکس،  در طول سال‌ های فعالیت خود  که به یک‌ دهه هم  نمی ‌رسد محرمانه ‌ترین اسناد بسیاری از دولت‌ها و مقامات دولتی کشورهای مختلف را برملا کرده تا چنان‌ که خودش می ‌گوید عملکرد دولت ‌ها را شفاف کند. آسانژ در کنار دیگر افشاگران سال‌ های اخیر نه برای کسب اعتبار و قدرت ‌طلبی،  بلکه به بهای نابودی آزادی‌ های فردی و منافع شخصی خود و به جان‌ خریدن بهایی هنگفت باب جدیدی را در مبارزه سیاسی باز ‌کردند که تا پیش از این اگر چه نه یکسره محال اما دشوار به ‌نظر می ‌رسید.

فرق آسانژ، در مقام افشاگری بیرونی و کسانی که در درون دم‌ و ‌دستگاه قدرت به سازوکار های فاسد حلقه خود آگاهند، فرق کسی است که می ‌داند و برای منافع فردی ‌اش آن را به دولتمردان می ‌فروشد و کسی که می ‌داند و آن را به مردم ارزانی می کند؛  فرق  بین افشای هدفمند اسناد در بازی گروه‌ های سیاسی و افشای اسناد در جهت خیرعموم. از همین‌ روست که به او لقب « جاسوسی برای مردم » داده‌اند. شجاعت آسانژ، نمود خشم و سرخورده گی از سیستمی است که به ‌خاطر کسب ‌و‌کار های بزرگ و شرکت‌ های چند‌ملیتی، همه گروه‌های اجتماعی، قومی و نژادی را هدف قرار می ‌دهد و در این راه از همه ابزارهای خود برای پوشاندن اهداف خود بهره می‌جوید. آسانژ و امثال او وصله ناجور نظم جاری این روزهای عرصه سیاست‌اند. کسی که حقیقت را فدای مصلحت نمی ‌کند حتا اگر این حقیقت به روی‌ کارآمدن کسی مثل دونالد ترامپ در ایالات ‌متحده منجر شود. او در گفت ‌و‌گوی پیش ‌رو با اشپیگل ‌آنلاین به ‌صراحت بر این نکته صحه می ‌گذارد: « اگر ما سخنرانی هیلاری کلینتون را در جمع بانکداران گلدمن ‌ساکس منتشر نمی ‌کردیم  او می ‌توانست پیروز شود؟ باید به نفع یک نامزد اطلاعات را سانسور می ‌کردیم؟ ویکی ‌لیکس هرگز چنین کاری نمی‌ کند.» در بحبوحه مبارزات انتخاباتی ایالات ‌متحده  امریکا و افشای ایمیل ‌های افراد کمپین هیلاری کلینتون، بسیاری از دموکرات‌ های امریکایی او را به نزدیکی با ترامپ و افشاگری به نفع این نامزد و دولت روسیه، که از حامیان ترامپ بود، متهم کردند اما اظهارات ماه گذشته  جف سشن، دادستان کل ایالات ‌متحده امریکا، پاسخی بود به همه این ‌اتهامات: « بازداشت آسانژ، بنیان‌گذار ویکی ‌لیکس، یک اولویت است.»

آسانژ ٤٥ساله از سال ٢٠١٢ ترسایی و پس از آنکه مقامات سویدنی به اتهام آزار جنسی خواستار استرداد او به این کشور شدند، در سفارت اکوادور در لندن پناهنده شد. هفته گذشته څارنوال سویدن دوسیه تحقیقات علیه او را مختومه اعلام کرد، هر چند تهدید امریکا علیه آسانژ همچنان حی و حاضر است. جولیان آسانژ که همواره اتهامات آزار جنسی را رد کرده بود در بالکن سفارت اکوادور در لندن حاضر شد  و رفع این اتهامات را پیروزی مهمی خواند. او البته گفت هفت سال بدون هیچ اتهامی، بچه‌هایم بدون من بزرگ شدند، این چیزی نیست که بتوانم ببخشم و فراموش کنم.

 

پرسش : آقای آسانژ، وقتی در حین مبارزات انتخابات ریاست‌ جمهوری سال گذشته ویکی ‌لیکس ایمیل‌ ها و مدارک حزب دموکرات را منتشر کرد، دونالد ترامپ گفت: « من عاشق ویکی ‌لیکس‌ام ». اما در ماه اپریل، مایک پمپیو، رییس سیا،  این سازمان را « یک سرویس اطلاعاتی متخاصم غیردولتی» خواند. آیا دولت ایالات‌ متحده امریکاامریکا پیگرد ویکی ‌لیکس را آغاز کرده است؟
پاسخ : مردم وقتی ویکی ‌لیکس را دوست دارند که فساد مخالفان ‌شان را افشا می کند و وقتی فساد یا رفتار خطرناک خود شان را برملا می ‌کند مخالف ویکی ‌لیکس می ‌شوند. ما هم بی‌ کفایتی بی ‌اندازه خطرناک سازمان سیا را فاش کردیم و هم برنامه گسترده آنها  را برای هک و گروهی از هکرها که در کنسولگری ایالات‌ متحده امریکا در  فرانکفورت مستقر شده‌اند. حالا، پمپیو، رییس سیا، حمله متقابل را آغاز کرده است.
او گفت که « این »، منظور ویکی ‌لیکس، « دیگر به پایان رسیده است». این حرف تهدید‌ کننده‌ تر به ‌نظر می‌آید.
به نظرم اینکه او تصمیم گرفت ویکی ‌لیکس را موضوع اصلی اولین سخنرانی ‌اش در مقام رییس‌ سازمان سیا قرار دهد خیلی مهم است. به‌ خصوص وقتی این را بگذاریم کنار بیانیه  دادستان کل امریکا که دستگیری مرا یک اولویت می ‌خواند.
پرسش : هیات‌ منصفه ویرجینیا به غیر از شما از کدام یک از اعضای ویکی ‌لیکس تحقیق می ‌کند؟
پاسخ : تا جایی که من می ‌دانم، هیات‌ منصفه  در حال تحقیق از روزنامه ‌نگاران ویکی ‌لیکس سارا هریسون، جوزف فارل و کریستین هرفن سون است.  از من و جاکوب اپلباوم، یکی از حامیان ویکی ‌لیکس، هم تحقیق می‌ کند. مقامات ایالات ‌متحده اخیرا گفتند که در حال تعقیب کارمندان ویکی ‌لیکس هم هستند.
پرسش : چلسی منینگ، سرباز سابق ایالات متحده امریکا و مهم ‌ترین منبع  ویکی ‌لیکس، روز چهارشنبه  در پی عفو باراک اوباما بعد از هفت سال از زندان نظامی آزاد شد. آیا او جزییات همکاری احتمالی با ویکی ‌لیکس را فاش کرد؟
پاسخ : اول اینکه، آزادی او پیروزی شگفت‌انگیزی بود که ما و بسیاری دیگر سخت برایش تلاش کرده بوديم. ما به این آزادی افتخار می ‌کنیم، هرچند باید به او غرامت و خسارت پرداخت می‌ شد نه اینکه صرفا از سوی باراک اوباما عفوه  شود. یاد تان هست که خوان مندز، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور شکنجه، اعلام کرد منینگ تحت رفتارهای بی ‌رحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز بوده است. او در محاکمه ‌اش اظهار کرد با یکی از اعضای ویکی ‌لیکس در ارتباط بوده و برخلاف ادعای پمپیو، رییس سیا، ویکی ‌لیکس به او دستور نداده است.
پرسش :اخیراً شما هدف انتقادهای شدیدی از سوی شمار زیادی از منتقدان و روزنامه‌ نگارانی  قرار گرفته ‌اید که ویکی ‌لیکس را با پروپاگاندا و دروغ‌ پراکنی روسی در ارتباط می‌ دانند.
پاسخ :همه اینها من ‌درآوردی است. بعد از اینکه هیلاری کلینتون در انتخابات پیروز نشد، او و جان پودستا، مدیر کمپین انتخاباتی ‌اش، تصمیم گرفتند این باخت را به گردن جیمز کومی، رییس اف ‌بی ‌آی، روسیه و ویکی ‌لیکس بیندازند.
پرسش : اعتبار ویکی ‌لیکس به غیرحزبی ‌بودن و نداشتن دستورکار سیاسی پنهانی است.
پاسخ : اعتبار ویکی ‌لیکس نزد مردم  به سابقه ما در اثبات درستی اسنادی است که منتشر می کنیم. در طول ١٠ سال ما بیش از ١٠ میلیون اسناد منتشر کرده‌ ایم. کسی نتوانسته ثابت کند حتا یکی از آنها جعلی است. البته که هرمنبعی منافع  خود را دارد. این قانون بنیادی روزنامه‌ نگاری است.
پرسش : آیا منابع‌ تان را می ‌شناسید؟
پاسخ : معمولا برای سنجش اصالت اطلاعات ‌مان شناخت بسیار دقیقی داریم. در برخی موارد، این بدان معناست که ما درباره یک منبع  تحقیق و شناختمان را از آن بیشتر می‌ کنیم.
پرسش : اگر دولت ایالات ‌متحده  امریکا می‌ توانست ثابت کند مدارکی را که ویکی ‌لیکس از سازمان سیا منتشر کرده روسیه فرستاده است، به اعتبار ویکی ‌لیکس به‌ شدت آسیب می ‌رسید، این‌ طور فکر نمی‌ کنید؟
پاسخ : این یک فانتزی رسانه‌ایی است. موضع رسمی ایالات‌ متحده امریکا ، همان ‌طور که باراک اوباما در آخرین کنفرانس مطبوعاتی ‌اش در مقام رییس‌ جمهور بیان کرد، این است که هیچ‌ گونه مدرکی دال بر تبانی ویکی ‌لیکس  و روسیه وجود ندارد. مقامات امریکایی گفته‌ اند که به باور آنها اسناد سازمان سیا نه از سوی حزبی  دولتی بلکه از یک پیمانکار خصوصی امریکایی به دست آمده است.
پرسش : اما شما نمی‌توانید انکار کنید که ویکی  ‌لیکس بعد از انتشار اسناد هیلاری کلینتون و کمپاینش بخش زیادی از محبوبیت خود را از دست داد.
پاسخ : شما چه می‌ گویید؟ اگر ما سخنرانی هیلاری کلینتون را در جمع بانکداران گلدمن‌ ساکس منتشر نمی ‌کردیم  او می ‌توانست پیروز شود؟ یا اینکه ما باید به نفع یک نامزد اطلاعات را سانسور می کردیم؟ ویکی ‌لیکس هرگز این کار را نمی‌کند.
پرسش : با این‌ حال به نظر می ‌رسد سرویس‌ های مخفی  بیش‌ از پیش تلاش می ‌کنند در نتیجه انتخابات کشورهای دیگر تاثیر بگذارند.
پاسخ : ممکن است این‌طور باشد.
پرسش : اگر این سرویس‌ های مخفی از ویکی ‌لیکس به عنوان سلاحی مفید بهره ببرند، آن‌ وقت شما نمی ‌توانید فقط  لم بدهید و بگویید: «ممکن است این ‌طور باشد.»
پاسخ : سرویس‌های مخفی هر روز خیلی چیزها را در رسانه‌ها  قرار می ‌دهند. و اگر ویکی ‌لیکس به لحاظ لوژستیکی قادر به انتشار اسنادی قبل از یک انتخابات باشد ما این‌کار را می‌کنیم ، و این دقیقا همان چیزی هم هست که مردم انتظار دارند.
پرسش : برای شما مهم نیست که ویکی ‌لیکس بر نتیجه انتخابات‌ها تاثیر بگذارد؟
پاسخ : ویکی ‌لیکس از انسان‌هایی تشکیل شده با دیدگاه‌های سیاسی مختلف. ما نمی ‌توانیم اصول علنی‌ مان و تعهدات مان را در قبال عموم مردم زیرپا بگذاریم.
پرسش : و طبق این اصول شما باید اسناد معتبر را هرچه سریع‌ تر منتشر کنید، صرف ‌نظر از اینکه به سود یا زیان کیست؟
پاسخ : این سیاست  فعلی ماست، ممکن است تحت شرایط غیرعادی تغییر کند.
پرسش : چه نوع شرایطی؟
پاسخ :مثلا اگر ما در آستانه جنگی هسته ‌ای باشیم  و  انتشار اسناد ویکی ‌لیکس بتواند به بدفهمی و سوبرداشت منجر شود، در آن صورت به تاخیرانداختن انتشار معقول است.
پرسش : شما انتشار اسنادی را که به کلینتون آسیب می ‌رساند به تاخیر نینداختید.
پاسخ : ما به خاطر خوشایند کسی کار نمی ‌کنیم. ویکی ‌لیکس اسناد سازمان‌ های قدرتمند را منتشر می‌ کند. ویکی ‌لیکس همیشه کله شخ  بوده  و کله شخ  باقی‌ خواهد ماند.
پرسش : برای مردمی که  ویکی ‌لیکس را مسوول انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس ‌جمهوری ایالات‌ متحده  امریکا می ‌دانند چه حرفی برای گفتن دارید؟
پاسخ : ویکی ‌لیکس تکتیک ‌های کثیف ستاد انتخاباتی کلینتون را افشا کرد. برخی رای ‌دهنده گان آن را پذیرفتند. آنها آزاد بودند که چنین انتخابی کنند. این حق آنهاست. این دموکراسی است.
پرسش : کلینتون، در مقام وزیر امور خارجه، به دنبال اقدام علیه ویکی ‌لیکس بود. آیا انتشار اسناد حزب دموکرات به نوعی انتقام‌ گیری از این حزب نبود؟
پاسخ : این دیگر زبان اجق وجق سواحل شرق ایالات متحده  امریکاست. دلیل اینکه  ویکی ‌لیکس اصول خود را دنبال می ‌کند این است که یکی مشکلی دارد؟ نه! اما قدری طنز تاریخی پشت آن وجود دارد. کلینتون در زندانی‌ کردن یکی از منابع ما، چلسی منینگ، دست داشت. ظاهرا عدالت طبیعی تا حدی وجود دارد و دست طبیعت انتقامش را می گیرد.
پرسش : شما از باخت او احساس رضایت می‌ کنید؟...دارید لبخند می ‌زنید.
پاسخ : در سطح شخصی احتمالا می ‌توانم به‌ خوبی با او کنار بیایم. او فرد کاریزماتیکی است. تا حدی سخت کوش هم هست، مثل خودم،  قدری هم بی ‌دست‌ و‌پا، مثل خودم. با این حال، یک خطی باید کشیده شود. او تصمیم گرفت کشور لیبیا را از بین ببرد. در نتیجه به بحران پناهنده گان اروپا دامن زد. ما تعداد زیادی از ایمیل‌ های او را منتشر کردیم  درباره چگونه گی برملاشدن این داستان. ظاهرا از این اسناد نتیجه‌ ای نمی ‌شود گرفت جز حکم به اینکه او جنایتکار جنگی است.
پرسش : آیا ما به سمت دوره‌ای پیش می ‌رویم که هر حزبی با هکرهای بهتر برنده انتخابات خواهد بود؟
پاسخ : نه لزوما. اگر به افشای اطلاعات مکرون نگاهی بیندازیم  به روشنی درمی‌یابیم که اسناد خیلی دیرتر از این منتشر شدند که بتوانند  تاثیری در انتخابات داشته باشند. در این اسناد یک داده فاحش است، جایی به  فردی اشاره می‌ کند که پیمانکار سرویس امنیت فدرال روسیه است؛ ولی واقعا چرا روسیه باید از این طریق نشان دهد پشت این قضیه است. این یک بازی ذهنی ابلهانه است... .
پرسش : بیانیه اولیه شرح ماموریت  ویکی ‌لیکس در سال ٢٠٠٦ ترسایی می‌ گفت: « اهداف اولیه ما رژیم‌ های به‌ شدت سرکوبگر چین، روسیه  و اوراسیای مرکزی هستند.» اما سازمان شما درباره این کشورها اطلاعاتی زیادی به ما نداده است.
پاسخ : کاملا غلط است. این تصور اشتباه  نتیجه خودبینی غرب و ایالات‌ متحده امریکاست. وقتی ما به زبان‌هایی غیر از انگلیسی مطلبی را منتشر می ‌کنیم، در نیویورک به آن توجهی نمی‌ کنند.
پرسش : اما خبرهای دست اول شما، مثل اسناد  جنگ افغانستان  و عراق، ایمیل‌ های کلینتون یا اسناد اخیر سیا، همگی ایالات ‌متحده امریکا  را هدف قرار می‌ دهند.
پاسخ : به این دلیل که ایالات‌ متحده یک امپراتوری با ٧٠٠ پایگاه  نظامی در سراسر جهان است. روکردن دست امریکا  به نفع کل دنیاست. وقتی ما دومیلیون و٣٠٠ سند درباره سوریه، از جمله ایمیل‌های بشار اسد را افشا کردیم، خبر دست اول به حساب  نمی‌آمد.
پرسش : وقتی روسیه کریمه را به خاک خود الحاق کرد، شما در توییتر خود نوشتید که ایالات ‌متحده امریکا با سیستم نظارتی گسترده‌اش همه جهان را به خود الحاق‌ کرده است. این عاقلانه است که یک جرم را با جرم دیگر توجیه کنید؟
پاسخ : بی‌ خیال. این دیگر یک ‌جور نقل ‌قول گزینشی از مواضع من است که مختص روزنامه ‌نگارهاست. من منتقد اقدام روسیه در اوکرایین بودم. در سطحی استراتیژیک فاجعه بود، هم برای اوکرایین و هم برای روسیه.
پرسش : اگر این شانس را داشتید که با افشاکردن اسنادی ولادیمیر پوتین را سرنگون کنید، آیا این کار را می ‌کردید؟
پاسخ : ما برای سرنگون ‌کردن کسی افشاگری نمی ‌کنیم. اگر اسناد معتبر باشند، منتشرشان خواهیم کرد. سانسور را نمی ‌پذیریم. به اعتقاد ما لازمه منصف  و عادل بودن تمدن بشری، آزادی اطلاعات است.
پرسش : فکر نمی‌ کنید برای شفافیت باید محدودیت‌ هایی هم وجود داشته باشد؟
این مساله ویکی ‌لیکس نیست. این مساله جامعه است. هر سازمانی وظیفه خودش را دارد. وظیفه پولیس شکست ‌دادن مافیاست. وظیفه رسانه گفتن  حقیقت به مردم است. این وظیفه اصلی ماست نه سانسور.
پرسش : فکر نمی‌ کنید این خطر وجود داشته باشد که منبع  ناشناس از ویکی ‌لیکس استفاده ابزاری کند؟
پاسخ : برخی گروه‌ های رسانه‌ ای برای توجیه عدم موفقیت و عملکرد ضعیف شان سعی کرده‌ اند چنین چیزی بگویند. در عین حال بسیاری از روزنامه‌ ها و مجلات از نحوه کار ویکی ‌لیکس الگو برداشته‌ اند و می‌ خواهند اسنادی را به صورت ناشناس ارایه کنند. ویکی ‌لیکس قاطعانه ‌تر از هر رسانه دیگری اسناد  را منتشر می‌ کند. ویکی ‌لیکس به‌ خاطر تعهدش به ارزش‌ها و مقاوم‌ بودن در دفاع از منابعش موفق است. همین نکته منابع  را جذب ما می‌ کند.
پرسش : نظرتان درباره حمله  سایبری جهانی با بدافزار « واناکرای» چیست؟
پاسخ : آژانس امنیت ملی امریکا، ان ‌اس ‌ای، انباری غول‌ آسا از سلاح‌های دیجیتال ساخت، اما در سال ٢٠١٣ ترسایی کنترول آن را از دست داد. با این حال ان ‌اس‌ ای این موضوع را به مایکروسافت و دیگر شرکت‌ها اطلاع نداد تا آنها بتوانند برنامه‌ های خود را  با آن تطبیق دهند...
پرسش : فکر می ‌کنید اتفاق‌ های بدتر از این  در راهند؟
پاسخ : سوال‌های جدی ‌تری برای پرسیدن وجود دارد: آیا آژانس امنیت ملی امریکا  و سازمان سیا این واقعیت را پنهان کرده‌ اند که کنترول بسیاری از سلاح‌های سایبری خود را از دست داده ‌اند، یا آیا آنها به باراک اوباما و دولت او این موضوع را اطلاع داده  بودند؟  بعد از افشاگری‌های ادوارد اسنودن، دولت ایالات‌متحده  امریکا قول داد که دیگر این نرم‌ افزارهای آسیب ‌پذیر را ذخیره نکند اما به شرکت‌ های بزرگ فناوری اطلاعات اطلاع داد که این نرم‌ افزارهای آسیب‌ پذیر را درست کنند. به ‌نظر می‌ رسد این وعده دروغ بوده است. سوال مهم  دیگر این است: آژانس امنیت ملی امریکا به خاطر آسیب ‌های حمله سایبری واناکری به سراسر جهان چه مسوولیتی را تقبل می ‌کند؟ / رخش/ ش

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۴/ ۱۷ـ ۰۵۰۶

گذری بر کوره راه کابل

 

دکتر حمیدالله مفید

شهر زیبای کابل پایتخت جمهوری اسلامی افغانستان بر بنیاد دیدگاه سازمان یونسکو  ۶۴ مین شهر بزرگ جهان واز لحاظ رشد نفوس در رده ای پنجمین شهر جهان شامل می باشد.

شهر کابل پیشینگی یا قدامت ۳۵۰۰ ساله دارد.باستانی ترین اثری که نام کابل در آن نگاشته شده است، سروده های ریگویدا  می باشد ، که نام شهر کابل در آن به نام ( کوبها) آمده است ورودخانه کابل در این اثر به نام های ( کوفن وکوفس)  نگاشته شده است.

در سروده های ریگویدا شهر کابل به فرنام شهری در حد کمال وتصویری از بهشت به روی تپه ها ستایش شده است.

بطلیموس ، تاریخنگار یونانی شهر کابل را به نامهای ( کاوفو ، کابورا و کارورا ) یاد کرده است.

ریموزات در کتاب وسعت امپراتوری چین نام کابل را ( کاوپو) یاد کرده است.

دراثار اسلامی کابل در دوران عبدالرحمان بن سمره فتح شده است واز همان زمان این شهر به نام کابل یاد شده است.

در سال ۱۷۷۶ ترسایی تیمور شاه درانی  پایتخت را از کندهار به کابل انتقال داد.

نفوس شهر کابل  به گونه تخمینی نزدیک به ۳۶۷۸۰۳۴ نفر است و پهنا یا مساحت آن به ۲۷۵ کیلومتر مربع می رسد.

در پیشین ترین زمانه ها شهر کابل یک شهر زراعتی بود که در آن سبزی های گوناگون ، گندم ، گندنه ، پالک ودیگر انواع میوه وسبزی ها پیدا می شد، مگر در سالهای پسین با گسترش خانه سازی ، زمین های زراعتی کابل که اغلب در مناطق ، چهار قلعه وزیر اباد ، قلعه فتح الله خان ، شیوکی ، بینی حصار ، قلعچه ،ده سبز ودیگر مناطق شهر کابل کشت موقعیت داشتند.   ایدون تمام زمین های کشتی وزراعتی آ ن از بین رفته وبالای آنها پروژه های ساختمانی به ویژه بلند منزل  ها ساخته شده اند.

بالاحصار کابل ، تخته پل ، شوربازار ، گذر علی رضا خان ، کوچه دیوان بیگی و باغ علیمردان خان از محله های بسیار باستانی این شهر اند.

شهر کابل گواه وشاهد تاخت وتاز ها ولشکر کشی های زیادی بوده است.

اکنون کابل از شرق وغرب به سرعت گسترش یافته است وپهنای خاوری  آن تا کوه شاخ برنتی ، سهاک ، بینی حصار وپهنای باختری  آن تا هزاره بغل  می رسد.

وضع اقتصادی مردم: در سالهای پس از سرنگونی طالبان وایجاد دولت موقت وسرازیر شدن ملیارد ها دالر از کمک های جهانی وقرارداد های گوناگون ، برخی چهره های جهادی ووابسته به دولت ملیونر شدند، شهر کابل نیز رونق گسترده ای یافت، وضع زنده گی اغلب مردم بهتر شد، کار وکسبه رشد نمود وبیکاری به کمترین عدد آن رسید .

مگر با رفتن سربازان ناتو وکنترول جدی سازمانهای امریکایی از مصرف کمک ها وقطع اغلب این کمک ها سطح زنده گی مردم . به سرعت فروکش کرد ، بیکاری افزایش یافت واغلب کسبه ها وجای کار ها نابود شدند، در فرایند آن بیکاری وقیمتی در شهر کابل چیره شد وسطح زنده گی مردم به سرعت فروکش نمود.

وضع سیاسی شهر کابل: تنها طی ماه حوت سال پار در شهر کابل نزدیک به پنج رویداد ترور رُخ داد ، که در آنها نزدیک به یک هزار نفر جان باختند ونزدیک به یک هزار وپنجصد نفر زخمی شدند.

امنیت شهر کابل نسبت سهل انگاری های نیرو های دولتی وبه ویژه ضعف رهبری امنیت ملی به شدت خراب شده است . بدون شک  انتحار ها وترور های ماه حوت سال پار در پاسخ دو انفجاری که در کشور پاکستان رخ داد ، روی داد. وبیانگر آنست ، که پاکستان در ترور ها وانتحارهای شهر کابل نقش برازنده داشت.مردم شهر کابل پس از آنکه در پاکستان دو انتحار وانفجار رُخ داد ، پیشینی می کردند ، که در پاسخ این انتحار ها وانفجار ها در شهر کابل نیز انتحار وانفجار رُخ خواهد داد. واین پیشبینی همانگونه  روی داد.

دستگاه های استخباراتی غرب ، پاکستان ، ایران ، روسیه وحتا هندوستان به خاطر تامین منافع کشور های شان ودر رقابت با یکدیگر در افغانستان اجنت گذاری کرده اند وافغانستان تخته خیزبازی های سیاسی واستخبارات کشور های منطقه وجهان شده است.

مردم کابل به این باور هستند ، که نسبت اختلاف نظر ها وتبار گرایی های که میان رهبران دولت وجود دارد. کشور به سوی پرتگاه بی امنیتی به پیش می رود.

تحلیل های کارشناسان امریکایی که در آنها تلاش های برخی از مقام های امنیتی امریکا از آن میان رونالد نیومن سفیر پیشین امریکا در کابل در مورد به قدرت رسانیدن دو باره طالبان می باشد، زمینه های  تشویش وپریشانی مردم کابل را فراهم ساخته است.

طی سال گذشته طالبان بنا بر ناتوانی دولت غنی ۴۳ شهرستان یا ولسوالی را به دست آورده اند وتوانستند، تا یکبار شهر کندز ونزدیک به سه ناحیه شهر لشکر گاه مرکز ولایت هلمند را به تصرف خود  درآورند.

فقر ، فساد وتبارگرایی گسترده  ، بیروکراسی  رشوت ومعاملات پنهانی زیر نام منافع ملی شیرازه اجتماعی وسیاسی کشور را به گونه ای شدید خدشه پذیر ساخته است.

در میان این گیر ودار های سیاسی  مردم کابل که رژیم های مجاهدان ، طالبان وایدون دولت مفسد وبیرو کرات ورشوت ستان کرزی وغنی را امتحان کردند، یکبار دیگر باور مند به نیرو های دادخواه ودموکراتیک ، که در این پسین روز ها با وحدت ها میان سازمانهای گوناگون دادخواه وترقی پسند به یک نیروی در خور دید وستایش قرار گرفته اند ، گردیده اند. وباور دارند ، که تنها اینها هستند ، که دولت پاکنفس وعاری از رشوت وفساد اداری را ایجاد کرده می توانند.

 با آنهم تا انتخابات مردم کابل ایدون به تشویش ونگرانی جدی به سر می برند.

اینکه  انتحار ها وجنگ ها سرنوشت مردم کابل را به کجا خواهند رسانید آیا در سال جدید امنیت تآمین وزمینه های رفاه اجتماعی مردم فراهم خواهد شد ویا کابل به سوی سرنوشت شوم جنگ ها کشانیده خواهد شد، از پرسش های است ، که مردم کابل با آنها دست به گریبان اند.

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۳۰۶

 


بار دگر شرارت اهریمن سیاه
بار دگر تجاوز ابلیسیان قرن
در قلب شهر ما
چون اژدها زبانه کشید و شراره شد
قلب صدها هموطن بیگناه را
به کام مرگ برده وتا ساکتش نمود
قلب هزار تای دگر داغدیده شد
در سوگ خانواده هردم شهید خویش
از غم دریده شد
قلب پدر برای پسر پاره پاره شد
مادر به مرگ دختر وآن نورچشم خویش
دختر بسوگ مادر درخون نشسته ی
کودک به سوگ مرگ پدر گریه میکند
ازچیست این مصیبت واین ناله های زار
زآن آتشی که یاد نباشد زمانه را
مهمترین تجاوز مستکبرانه را
در شکل آدمی عمل ددمنانه را
این نقل و انتقال چنین ماهرانه را
در قلب پایتخت
دیگر کی میکند
ای هموطن بگو
این کار ، کار کیست
گویند به اتفاق که این کار داعش است
خوب آدرس قوی
داعش هم این بگفت
از انفجار و حادثه مسولیت گرفت
اما چگونه دشمن از آنسوی کوه ها
بیند مسیر ونقطه آسیب پذیر را
اما که چشم دولت واز حامیان او
در زیر ریش خویش
گویا ندیده اند
یا از وقوع حادثه هم بی خبر بدند
یا از بلای حادثه ها بی خطر بدند
ای هموطن برای تو از عمق قلب خویش
احساس غمشریکی وتعظیم می کنم
از ما تسلیت بشما باد هموطن
بیدار شو که تا شوی آزاد هموطن.

(عبدالوکیل کوچی )

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۱۷ـ ۳۱۰۵

قلب افغانستان آماج جنایات علیه بشریت

 

تروریستان شریر بین المللی به تعقیب جنایات قبلی شان بخاطر اثبات نامسلمان بودن شان ماه عبادت و طهارت روزه را با جنایت هولناک در ولایت خوست آغاز؛ و با تداوم کشتار مردم مظلوم در سایر محلات ، امروز بار دیگر با جنایت هولناک تروریستی ، کربلای خونبار را در شهر کابل تکرار و قلب حزین افغانستان به عزا نشسته را خونین و داغدار ساختند  .

در مطابقت با تمام معیار های حقوقی، موازین قبول شده حیات مدنی و دینی، این بربریت، تجاوز بر والاترین ارزش های انسانی و مدنی بوده و قتل انسانیت میباشد و باید بمثابه جنایت دهشتبار « جنگی » ، « ضد بشری » و « علیه بشریت »  بطور گسترده درمقیاس ملی و بین المللی مورد نفرت قرار گرفته؛ و تدابیر عاجل بخاطر گرفتاری و محاکمه جنایتکاران اتخاذ و سازماندهنده گان و دولت های حامی آنان در فهرست سیاه سازمان ملل متحد درج ومورد تعزیرات شدید بین المللی قرار گیرد.

 مطابق به تمام معیار های حقوق بین المللی از کنفرانس لاهه (۱۹۰۷ م )، تا اساسنامه نورنبرگ، دیوان جزایی بین المللی، دادگاه لندن و کنوانسیون های چهارگانه ژینو (۱۹۴۸ م)، این عمل جنایتکارانه که «بشکل هدفمند» و «از قبل پلان شده» صورت گرفته در کتگوری «جنایات: جنگی، ضد بشری و علیه بشریت» مسجل گردیده است.

مطابق کنوانسیون های یاد شده ژینو: «جنایات جنگی شامل تمام موارد نقض حقوق بشردوستانه در منازعات و درگیری های جنگی می شوند و جنایات ضد بشری اعمال پراز قساوت برضد انسان ها کشتار گروهی و تعرض بر سلامت جسمی و اخلاقی انسانان را احتوا می نماید».  

در همچو موارد که وقوع « جنایت علیه بشریت و جرایم جنگی و ضد بشری »، اظهر من الشمس است، موارد الزام حقوقی بر مجرم، سازمان عامل و دولت حامی، از طرف مراجع مسوول وارد شده می تواند.

در برابر این مصیبت ملی که باعث شهادت و مجروحیت ده ها هموطن عزیز  که مرگ « انسانیت  » به نمایش گذاشته می شود  و مردم مظلوم ما از طبیعی ترین حق شان ( حق حیات ) محروم می گردند ، چه می توان کرد؟

تقبیح و محکوم ساختن متحد المال و یا به سبک و سیاق سیاست بازان عوام فریب، مزورانه با استدعای  اصلاح قاتلان سفاک و متکرر، اکتفا کرد؟

هشدار و زینهار إ

ای ملت از برای خدا هوشیار شوید إ

گوسپندی برد این گرگ مزور همه روز

گوسپندان دیگر خیره در او می نگرند

کارد به استخوان رسیده و دشمنان تاریخی افغانستان، پلان نابودی این سرزمین رامتحقق می سازد. افغانستان در دایره شیطانی محورهای شرارت منطقه  و جهان و در گرداب طوفان زای کشمکش رقبای سیطره جو وجهانخوار دور جدید بازی های بزرگ و مسابقه جیوپولیتیک و نیابتی منطقه یی و جهانی کماکان بخاک و خون کشانیده میشود.

در یک بازی بسیار پیچیده و مرموز و مافیایی که مخوفترین اشکال بنیادگرایی « اسلامی» بمثابه ابزار آن استخدام گردیده است، افغانان را از اساسی ترین حق طبیعی، یعنی حق حیات، حق داشتن کشور و اعمال حق حاکمیت ملی و حق گذار بشاهراه تمدن محروم می سازند، تا سرزمین افغانان لانه تروریستان، کشتزار مواد مخدر، عمق استراتیژیک و معبر ورود به آسیای میانه مورد استفاده قرارگیرد. مقابله با ارواح خبیثه و سونامی خوفناک بنیادگرایی « اسلامی » و شرارت پیشه گان تروریست، مستلزم یک منشورملی است تا بخاطر دفاع از حقوق یاد شده یی مردم و وطن، ترور و تروریزم بمثابه دشمن مشترک هست و بود افغانستان اعلام و مورد نفرت ملی قرارگیرد. تروریست و قاتل قوم و مذهب ندارد و دشمن تمام مذاهب و اقوام با هم برادر و برابر افغانستان میباشد.

تکرار مصیبت ملی نباید با تکرار عزای ملی جواب گفته شود. بخاطر دفاع از حق حیات و زنده گی مردم ،  باید رمضان خونین  و این چهارشنبه سیاه را به  روز رستاخیز ملی و نقطه پیوند ملی مبدل ساخت و با چنگ زدن به وحدت ملی که هست و بود افغانستان در گرو آن است، بخاطر تن آغشته بخون مادر وطن وفاق و اشتراک گسترده ملی را برای دادخواهی حقوق افغان و افغانستان سازمان داد.

چشمداشت از اجانب و به اصطلاح جامعه بین المللی که مسوولیت اخلاقی شان در قبال تراژیدی خونبار افغانستان که معلول و محصول مداخله خارجی بوده ، واضح میباشد. اما در احوال افتراق ملی و فقدان اقتدار ملی، وجاهت و اعتبار ملی یک سرابی بیش نخواهد بود.

بدون موجودیت عامل نیرومند داخلی که همانا دولت مقتدر ملی و متکی بر حاکمیت قانون و قوای مسلح ملی و غیر تنظیمی و قومی، هیچگاهی مقابله با احوال اسفبار جاری ممکن نمی گردد.

هرگاه حاکمیت قانون وجود می داشت در همچو حوادث خونین در گام نخست باید مسوولین درجه یک  « حکومت وحدت ملی »   مورد استجواب و بازپرس قرار گیرند و ستون پنجم که زمینه سازی  وقوع این فاجعه را نموده، مشخص گردد.

یک دولت کارا، دستگاه دیپلوماسی مسوول و فعال می تواند  رسالت دفاع و داد خواهی از حقوق مردم و وطن را در مقیاس جهان مطرح و به شورای امنیت سازمان ملل متحد عارض گردد.

دیگر از کفر ابلیس معروف تر است که پاکستان مرکز تروریزم و دولت آنکشور حامی تروریستان میباشد و ببرکت سیاست های کجدار و مریز امریکا و انگلیس روز تا روز گستاخانه تر عمل می نماید. باید اذعان داشت که در اوضاع وخیم و پیچیده کشور گسیل بیش تر عساکر امریکایی به افغانستان حل مشکل نبوده و نخواهد بود بلکه اتخاذ یک سیاست روشن و شفاف دولت امریکا در برابر دولت پاکستان، بحیث محور شرارت منطقه وی و حمایت و تقویه تروریزم بین المللی، موثر تر خواهد بود.

دوسیه پاکستان بنابر همین دلایل میتواند در شورای امنیت ملل متحد، بر وفق فصل هفتم منشور و متکی بر اصل United nations sencations بحیث مرکز تروریزم و دولت آنکشور بمثابه حامی تروریستان بر طبق اصل Legal settlement sancation  مورد تعزیرات قرارگرفته و بحیث یکی از محورهای خطرناک شرارت با تحریم ها مواجه گردد.

هرگاه پارلمان ممثل اراده ملت وجود می داشت، طرح این سوال مبرمیت خاص دارد که این همه پیمان های ستراتیژیک و بخصوص با ایالات متحده امریکا، چرا تطبیق نمی گردد. بر اساس عرف حقوق بین المللی قرارداد های که ضمانت اجرایی نداشته و مرعی الاجرا نگردد، (کان لم یکن) پنداشته می شود. Pact Sunt Sarwanda همان اصل حقوقی باستان است که درحقوق بین المللی معاصر نیز ماهیت و اهمیت قرارداد ها را توضیح می دارد.

این دیگر مضحک می نماید که امریکا با افغانستان پیمان استراتیژیک دارد و توسط متحد « پیمانکار» آن سلاخی می گردد. وقت آن رسیده است تا  دولت های غربی با معیار و برخورد دوگانه با تعریف ترور و تروریزم و تبعیض خون افغان ، عراقی  و ... با شهروندان مانچستر ، پاریس و ... وداع نماید . 

انجمن حقوقدانان افغان در اروپا با احساس مسوولیت در قبال افغانستان و تراژیدی خونبار مردم به عزا نشسته ما، این اعلامیه را بخاطر دادخواهی و بلند کردن صدای اعتراض به تمام نهاد و مراجع افغانی و بین المللی ارایه می نماید و از هموطنان عزیز و نهادهای افغانی متمنی است تا با قلم و قدم بخاطر دفاع از حقوق مردم  و افغانستان که قربانی تروریسم است ، اشتراک مساعی نمایند.

با حرمت

هیات اجراییه انجمن حقوقدانان افغان در اروپا

چهارشنبه ۳۱ می ۲۰۱۷

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۱۰۶

 

آگهی انجمن حقوقدانان افغان در اروپا

 

۲۵ می ۲۰۱۷

 

انجمن حقوقدانان افغان در اروپا افتخار دارد که  در آینده نزدیک ۸۶ مین سالگرد تولد یکی از چهره های برجسته علمی - اکادمیک ، ترقی خواه  و روشنگر دوران دهه دموکراسی  محترم کاندید اکادمیسین پوهاند دوکتور احمد شاه جلال ، عضو افتخاری انجمن حقوقدانان افغان در اروپا و شخصیت مستقل اجتماعی را به تجلیل می گیرد.

انجمن حقوقدانان افغان در اروپا ضمن تجلیل سالگرد تولد استاد بزرگوار که بیش از چهل سال زنده گی پرباراش را بحیث  استاد، ریاست شورای علمی و مسوول اداره  در مراکز مختلفه اکادمیک ، اخصاٌ دانشگاه کابل خدمت نموده  ، طی برنامه اختصاصی  این چهره علمی، اکادمیک و فعال اجتماعی را به معرفی خواهد گرفت.

 استاد  بنیانگذار اولین دیپارتمنت بیولوژی و اولین مرکر تحقیقات هستوی فاکولته ساینس پوهنتون کابل و اولین باغ وحش در کابل میباشد.

معرفی استاد بزرگوار کاندید اکادمیسین پوهاند دوکتور احمد شاه جلال در واقعیت معرفی یک  دوره از تحول و روشنگری و مبارزات ترقی خواهانه نهضت تجدد و دموکراسی سال های دهه چهل الی سقوط سلطنت در افغانستان است که از یک مرکز اکادمیک یعنی پوهنتون  کابل شکل گرفت و به یک موج وسیع از مبارزات مسالمت آمیز خیابانی ، پارلمانی و اجتماعی مبدل گردید.

 استاد برزگوار پوهاند دوکتور احمد شاه جلال یکی از موسسین اولین اتحادیه استادان و محصلان پوهنتون کابل در همان دوران بودند. این اتحادیه ضمن اثرگزاری بر سیستم سیاسی کشور، یک وسیله بزرگ فشار بر دولت وقت بود تا حقوق و آزادی های مردم را به رسمیت شناخته و قانونی سازد.  به همیت و تلاش همین شخصیت ترقی خواه بود که در تاریخ دانشگاه کابل برای بار نخست  دختران و پسران محصل اجازه یافتند تا مشترکاٌ در یک صنف درسی به تحصیل علم ، دانش و کمال  بدرجه لیسانس همت گمارند. با این اقدام روشنگری یکی از نشانه های نامیمون عقب مانده گی و تحجر از یک نهاد علمی و اکادمیک برچیده شد.

شورای رهبری و هیات اجراییه انجمن حقوقدانان افغان در اروپا با این برنامه خویش شخصیت و خدمات بزرگ اکادمیک و فعالیت های ترقی خواهانه اجتماعی  استاد گرامی را معرفی و با جمع وسیع دوستان و علاقمندان از این شخصیت با طینت پاک وطن  و خدمات اش قدر دانی بعمل خواهد آورد.

هیات اجراییه انجمن حقوقدانان افغان در اروپا از دوستان، اعضای فامیل، علاقمندان، نهاد های اجتماعی ، مجامع اکادمیک، همکاران سابق دانشگاهی استاد و قلم بدستان صمیمانه خواهشمند است تا مقالات، خاطرات، و سایر نوشته جات شان را الی ۲۵ ماه جولای ۲۰۱۷ به سکرتریت مسوول انجمن ارسال بدارند. ضمناٌ ما آررزومند سهمگیری فعال و همکاری دوستان و نهاد های اجتماعی و فرهنگی در این برنامه میباشیم تا هر چه با شکوه تر از یک شخصیت بزرگ علمی ، اکادمیک و خادم پاک طینت وطن قدردانی و مقامش را والاتر نگهداریم.

ما به همکاری کمک های شما در این امر افغانی و روشنگری حساب خواهیم کرد.

جهت مزید معلومات ، طرح نظریات و پیشنهادات و همچنان ارسال مقالات و سائر مطالب پیرامون شخصیت استاد با آدرس و تیلفون زیر داخل تماس گردید:

بصیر دهزاد

31(0)619480048 

This email address is being protected from spambots. You need JavaScript enabled to view it.  

 

با احترام

هیات اجراییه انجمن حقوقدانان افغان در اروپا

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۱۷ـ ۳۰۰۵