فیض محمد کاتب و سراج التواریخ

 احسان واصل

علامه فیض محمد کاتب فرزند سعید محمد، فرزند خداداد ( غزنی ۱۲۷۹ق ـ ۱۳۴۹ق مطابق ۱۲۴۱-۱۳۰۹ شمسی) خود را هزاره محمد خواجه ، وکیل قوم هزاره و باشنده ناهور غزنی معرفی می کند.
فیض محمد کاتب درسال۱۲۷۹ ق مطابق ۱۲۴۱شمی در دهکده ای بنام « زردسنگ» از توابع قره باغ غزنی چشم به جهان کشوده ، تحصیلات اولیه را در همان زادگاه خویش تا رسیدن به لقب ( ملا) یعنی کسی که درس خوانده وعالم و فاضل و دارای دانش عمیق است ، فراگرفت و سپس راهی نجف گردید و چندی در آن مرکز علمی به  تحصیل پرداخت و مدتی در هند آنوقت، در شهرهای لاهور و پیشاور مشغول تحصیل شد و نیز مدت کوتاهی درقندهار نزد علمای اهل سنت تحصیل نموده‌است. اما بیش تر معلومات او درسایه مطالعات پیوسته ‌ای است که در کتابخانه‌ های عراق، ایران، هند و افغانستان انجام داده‌است و در ضمن گردش درکشورهای مذکور با فرهنگ ها و ملیت های مختلف و همچنین به زبان های عربی، انگلیسی، اردو و پشتو آشنا شده‌است. او وقتی به وطن مراجعت می‌ کند درشهر کابل سکونت اختیار کرده و به نویسنده گی می‌ پردازد و بدین طریق حدود ۵۰ سال از عمر گرانبهای او در خدمت علم و فرهنگ می ‌گذراند و کتاب های ارزشمندی به یادگار می ‌گذارد.
بنابریافته ها وآگاهی های موجود درمجلدات چهارگانه سراج التواریخ ، ارآنجا که دانش های لازم را فرا گرفته بود واز حسن خط ، املا وانشا وآنچه بایسته کاردبیری ونویسنده گی است درحد کفایت برخورداربوده ، به دربار راه یافت و به لقب « کاتب » ملقب شد زیرا درمیان تعداد زیادی از دبیران ونویسنده گان وخوشنویسان دربار جایگاهی خاصی داشت وبه همین منظور هم امرخطیرنگارش و تدوین سراج التواریخ که هر صفحه آن تحت نظر خود امیر بود بعهده او گذاشته شد.
فیض محمد کاتب درتحریرسراج التواریخ خود را هم قلم امیرحبیب الله می داند و بدان تفاخر می کند.امیرکه خود شخصاٌ نوشته های فیض محمد راپس ازانجام حک واصلاح (*)هیات منتصب می خواند، به کار او و یا به تعبیر کاتب کارمشرک خود و فیض محمد اعتماد داشت. بااین حال گاه گاه کاراو را به کسی بیرون ازآن هیات می سپرد تا بخواند و نظر بدهد.
باری امیر حبیب الله خان جلدهای اول و دوم سراج التواریخ را بعد از مطالعه درطول سفربرای اظهارنظر واعمال اصلاحات به فیض محمد ومحمودبیگ طرزی سپرد. فیض محمد به دلایلی ، انجام کار را به محمودطرزی واگذار کرد (ج۴- بخش۳- ص۴۴۸)
آن دوجلد بیش ترازیک سال نزد طرزی ماند واوهردوجلد را درربیع الاول۱۳۳۱ق درصفحات هشت رخ بازنوشت وبدون حضورفیض محمد به امیر حبیب الله خان تقدیم کرد. امیراصلاحات محمود بیگ طرزی را آلوده به غرض تشخیص داد و فیض محمد راکه دراندرون ارگ شاهی درحجره معینه خود مشغول تالیف ونگارش جلد سوم بود فراخواند تااعتراض هایی راکه محمود بیگ دربعضی ازعبارات وارد آورده بود، رویا روی باوی پاسخ گوید: « ازتقریری که به عزّ عرض رسید، اواز جواب عاجز آمده، ساکت بایستاد. بعد رجوع پاک نویس آن به خود محرر شده جای شایسته با طعام و چای ازخوان حضورمعین گردیده به کارپرداخته آمد.»(۴-۳-۵۰۴).
پس ازفروپاشی سلطنت امیرامان الله ، حبیب اله کلکانی از کاتب خواست تا نزد ملت هزاره رفته و از آنها بیعت را حاصل نماید. ملت هزاره به حبیب اله هیچ گونه بیعت ندادند. پس از برگشت حبیب اله او را خیلی لت و کوب نمود. از اینکه عمر کاتب ۷۰ سالگی را پشت سرمی گذراند خیلی ناتوان شده فردای همان روز یعنی ۱۲ حوت ۱۳۰۹ هجری خورشیدی (۱۳۴۹ قمری) در سن ۷۰ سالگی در کابل چشم از جهان فروبست و در بالا جوی چنداول به خاک سپرده شد. روحش شاد ویادش گرامی باد . حوت ۱۳۹۵

(*)یکی ازافرادیکه موظف بودبه دستور امیر، زبان فارسی کتاب را درسراج التواریخ اصلاح وتهذیب کند ، میرزاعبدالطیف خان بزرگ ومهترمنشیان و دبیران درباربود.
- منابع: سراج التواریخ  و ویکیپدیا

آثارکاتب :


کاتب علاوه ازسراج التواریخ آثار زیادی از خود بجا گذاشته است :
ـ تحفته الحبیب جلد دوم در مورد وقا یع سطنت از سال۱۲۵۸ـ۱۲۹۷
ـ فیضی از فیوضات در دوره امانیه نوشته شده‌است.
ـ تذکره الانقلاب درمورد اغتشاش دوره امانیه بحث می ‌کند
ـ تاریخ امانیه این کتاب در دوره امانیه به طور آزاد نوشته شده‌است دارای هفت جلد اند.
ـ نژاد نامه یا نسب ‌نامه افغان‌
ـ تاریخ حکمای متقدم. درسال ۱۳۰۲ به چاپ رسید.
همچنان یک تعداد از کتاب را از منابع  دیگران نیز نوشته‌ که عبارتند از:

 دستورالعمل آگهی، دیوان شهاب ترشیزی، رساله فیوز وغیره

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۴/ ۱۷ـ ۱۷۰۳

پیام مشترک نهادها و شخصیت های مستقل درکانون هماهنگی زنان افغانستان

 

به مناسبت دومین سالروز فاجعه ۲۸ حوت ۱۳۹۳ ( مطابق به ۱۹ مارچ ۲۰۱۵ترسایی )

 

آیا تبدیل ۱۹ مارچ به روز همبستگی زنان یک ضرورت تاریخی است؟


همسخنان گرامی!
در پیام مشترک میزمدور مصوب پنجم مارچ امسال این جمله که « سالروز فاجعه ۱۹ مارچ (۲۸ حوت) باید به روزی مبدل گردد که وجدان اجتماعی را در برابر هرگونه خشونت، حساس نگهدارد»، حقیقت آنرا بازگو می کند که خشونت جز از روزمره گی های عادی زنده گی اجتماعی مردم ما می باشد.
در این ارتباط می توان سوالات ذیل را مطرح نمود:
- چگونه می توان وجدان اجتماعی را بر ضد خشونت بیدار نمود؟
- با کدام نیرو باید به پیش رفت؟
- کدام واقعه را مکرراً در حافظه ها و در مقابل چشمان اجتماع زنده ساخت، تا مردان و زنان با وجود عادت به خشونت به تدریج چهره زشت آنرا روشن تر ببینند تا بالاخره در مقابل خشونت حساس شده واز آن نفرت پیدا نمایند؟
مردم افغانستان درسراسر جهان از طریق رسانه ها در ۱۹ مارچ ۲۰۱۵ شاهد وحشتناک ترین و عریان ترین شکل خشونت در مقابل فرخنده بود. با وجود شجاعت و مقاومت بی مانند فرخنده یک لحظه هم به وی فرصت آن داده نشد که حرف خود را گفته و از خود دفاع نماید. مگر آیا این صحنه ها در حضور تماشاچیان هیجانی و اما بی تفاوت در عین حال نمادی از زنده گی زن افغان و تصویری از تنها بودن، تجرید بودن و بی صدا بودن وی در خانواده و اجتماع در مقابل انواع خشونت های آشکار و پنهان نمی باشد؟
به خاطر می آوریم که ملل متحد برای یاد بود از قتل سه خواهر مبارز «میرابل» در ۲۵ نومبر ۱۹۶۰ از جانب رژیم مستبد وقت دومینیکن، روز ۲۵ نومبر را روز « نه به خشونت » عنوان نمود، تا توسط این واقعۀ المناک زشتی خشونت را تجسمی بخشیده و مردم جهان را در مقابل آن متحد بسازد. پس چرا زنان افغان که در زیر خشونت متداوم به سر می برند، از جنایت تاریخی در مقابل فرخنده برای عریان کردن چهره وحشتناک خشونت استفاده ننمایند و آنرا وسیله ای برای پیکار درمقابل خشونت نسازند. مگر زنان صبور افغان از شدت تاثر با حمل تابوت و دفن جنازه فرخنده تابو شکن رسم قرون نگردیدند وآیا یک جامعه به خاطر وی دسته جمعی به گریه نیافتاد؟ پس آیا به جا نیست که زنان افغانستان جهت همبستگی ملی و نه گفتن به خشونت از این واقعات استفاده برحق را نمایند؟
عکس العمل ملت افغانستان نمایانگر آن است که بایستی روز زجرکشی فرخنده در اذهان عامه زنده نگهداشته شود. در این جمله بیشتر از ۲۰۰۰ شخصیت سیاسی و فرهنگی، استادان پوهنتون ها، فعالین حقوق زن و مبارزین عدالت اجتماعی همراه با ۶۵ نهاد مدنی از طریق کانون هماهنگی زنان افغانستان با امضا نمودن فراخوان همین نظر را تایید نموده اند. آیا ما با اتکا به این نظر مردم می توانیم جراات آنرا کنیم که به طور استثنایی برای اولین بار همه یکجا صرفنظر از تفاوت ها و علایق شخصی و سیاسی خویش صدای همبستگی زنان را بلند نموده و این روز را در تاریخ جاویدانه بسازیم؟ در این جا اراده هر فرد مهم است.
در مرحله فعلی توقع اینکه ثبت روز ۱۹ مارچ در تقویم رسمی از جانب دولت جهت تجلیل سالانه قبول گردد، به احتمال قوی یک انتظار پیش از وقت است. ولی آیا به نظر شما داشتن یک روزی که در سطح ملی فعالان حقوق زن، جامعه مدنی و مردم را در مقابل خشونت بسیج نماید، ضروری نمی باشد؟

آیا یاد بود این روز در تقویم مردم حکایت از یک بیداری ملی نخواهد کرد؟

آیا این بهترین فرصت و ضروری ترین وسیله برای زنان و تمام جامعۀ مدنی جهت ابراز ضدیت در مقابل خشونت نمی باشد؟
اگرچنین است پس بیایید این روز را نامی ببخشیم که در عین حال نوید دهنده مبارزه دستجمعی، اتحاد و همبستگی زنان باشد. امضا کننده گان « فراخوان در مورد سالروز فرحنده » در سال گذشته در پای دو نام بیشتر از همه مهر تایید گذاشته اند:
«روز همبستگی زنان افغانستان برعلیه خشونت»، «روز همبستگی ملی زنان افغانستان». همچنان یک پیشنهاد دیگر نیز که مبین ماهیت این روز می باشد در این جا درج میگردد: «روز ملی مبارزه با خشونت ».
جای شک نیست که نامگذاری این روز اگر طرفداران زیاد دارد، مخالفین آن هم کم نمی باشند. ولی هیچ حقی رایگان به زنان داده نشده است. همبستگی زنان ضامن سلامت اجتماعی و فردی جامعه ما است.
پس این وجیبه ملی را باید گرامی داشت.
- ما آرزومندیم تا فعالین حقوق زن، نهاد های طرفدار زنان و مبارزین ضد خشونت نظر به امکانات دست داشته در موارد ذیل کوشش نمایند:
- در شبکه های اجتماعی عکس پروفیل خود را برای چند روزی با یکی از عکس های فرحنده تغیر بدهند.
- به کار وسیع تنویری در راه تقبیح فاجعۀ ۱۹ مارچ، خشونت علیه زنان و همبستگی شان با نشر مقاله ها، پیام ها، تدویر میتنگ ها و گردهمایی ها و کنفرانس مطبوعاتی اقدام ورزند.
- از نهاد های اجتماعی ، احزاب سیاسی، شخصیت های دلسوز و افراد سرشناس ملی خواهشمندیم تا با فرستادن نامه های سرگشاده از جانب خویش برای به رسمیت شناختن روز ۱۹ مارچ به حیث روز....... ( خواهشمندیم تا نام مورد نظرتانرا از میان سه نام در این جا انتخاب نمایید ) و مطالبه محاکمه علنی عاملان فاجعه انسانی زجرکشی فرخنده، عنوانی ریاست جمهوری، ریاست اجراییه، وزارت عدلیه، وزارت زنان، وزارت داخله، وزارت دفاع و سایر وزارت ها و مراجع زیربط سعی نموده و یاری رسان شوند .
همسخنان گرامی!
خواهشمندیم نظر تانرا در مورد این پیام و نام انتخابی تان بنویسید. هرگاه امسال یکی از نام های پیشنهادی در مورد ۱۹ مارچ در این کانون تایید گردید، چه نیکو خواهد بود اگر آن نام را با یک جمله تبریکیه در صفحات تان به نشر برسانید
و در اینجا لینک فراخوان سال گذشته به مناسبت سالگرد زجرکشی فرخنده را خدمت تان به نشر میرسانیم. پیام امسال در حقیقت یک قدم دیگر در ادامه فراخوان سال گذشته است.

 

.https://www.facebook.com/groups/1397249090541662/ermalink/1668316906768211/

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۴/ ۱۷ـ ۱۶۰۳

 

درهالند، پناه جویان آرام آرام امتیازات شان را از دست میدهند

ظاهر دقیق

تا به اکنون پناه جویانی که در هالند اجازه اقامت (ایستاتوس) بدست می آوردند از امتیازات ویژه  مستفید بودند .

مثلآ زمانی که یک پناه جو اجازه اقامت می گیرد، شاروالی همان شهر که پناه جو در آن بودوباش دارد ، مکلف است بدون نوبت برای پناه جو خانه سوسیال بدهد. خانه سوسیال بدین معنا است که کرایه اش ارزان است و نیم کرایه را نیز دولت سبسایدی می دهد . علاوه برآن، دولت برای خرید وسایل معیشتی خانه یک مقدار مبلغ  را به پناه جو به طورقرضه بدون سود پرداخت می کند و از در آمد پناه جو در جریان چندین سال به شکل قسط دور داده می شود .

مردم هالند به حکومت خویش چنین گفته اند : ببینید ، بچه ها ، فرزندان و مردم ما ، سال هاست که در وطن خود مالیه می پردازند ، کار می کنند ، برای گرفتن یک خانه سال ها انتظار می کشند  و این انتظاری بعضی اوقات تا به ده سال و یا اضافه ترازآن نیز طول می کشد، تا این که صاحب همان طور یک خانه شوند که شما دفعتآ برای یک پناه جو که از یک سرزمین بیگانه تشریف می آورند، می دهید .
این دلیل مردم هالند در پارلمان موجه جلوه کرده و اکثریت احزاب سیاسی از آن پشتبانی کرده اند. پارلمان به طور قاطع فیصله کرد که سر از اول جولای سال ۲۰۱۷ پناهجویان از داشتن هم چون امتیاز خانه های بی نوبت سوسیالی محروم هستند. منبعد پناه جو مانند سایر اتباع هالند در بوبت خانه گرفتن خود را ثبت کند. و خود پناه جو مسۊل بودوباش خود میباشد. علاوه بر آن ، در پارلمان بحث های داغ در مورد نپرداختن مصارف آموزش درس زبان هالندی به پناه جو نیز در جریان است. همچنان بحث های در مورد واپس گیری پاسپورت های هالندی از کسانیکه به گروههای افراطیون اسلامی میپیوندند و رادیکالیزه میشوند ، درجریان است .

 

رویکرد : روزنامه ای معتبر هالندی / جمعه ، ۱۰ مارچ ۲۰۱۷

 


بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۱۷ـ ۱۳۰۳

فراخوان برای تظاهرات و راهپیمایی « ضد راسیزم و تبعیض نژادی » در امستردام

 

 

فراخوان برای تظاهرات و راهپیمایی « ضد راسیزم و تبعیض نژادی » روز شنبه ۱۸ مارچ در امستردام ، میدان دام « میدان بورس »

راهپیمایی ساعت یک بعد از ظهر از نشانی فوق شروع شده و درمیدان « دآک وُرک » (مجسمه کارگر) ختم می شود. درمیدان « دآک وُرک » پیام های شرکت کننده گان راهپیمایی خوانده می شود. این تظاهرات به وسیله ۱۴سازمان و ارگان های پیشرو هالندی و مهاجرین هالندی سازماندهی شده است. 

به این تظاهرات به پیوندیم !

از سوی کمیته هماهنگی نیروهای ترقی خواه ـ هالند

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۱۷ـ ۱۶۰۳

تجلیل از هشتم مارچ روز همبستگی بین المللی زن درشهر هوفن باخ

 

 

چهارشنبه هشت مارچ ۲۰۱۷  ساعت هفت شام به مناسبت « روزجهانی زن » محفل باشکوهی  از سوی « انجمن کمک زن افغان در ولایت پروان» مقیم فرانکفورت  و « اتحادیه همبستگی زنان افغان درالمان » ، بااشتراک افغانان و دوستان المانی مقیم هوفن باخ ، فرانکفورت واطراف آن برپا گردید. محفل با سرود حماسی « وطن عشق تو افتخارم » اثر هنرمند مشهور توانمند کشور استاد مددی  با همرایی اشتراک کننده گان محفل، آغازگردید. سپس  دیبا بدر ، وکیل جوان مدافع حقوق زن،  به زبان المانی راجع به اهمیت  و ارزش های تاریخی هشتم مارچ صحبت نمود که مورد استقبال حاضرین قرار گرفت .

بعدأ محترمه بانو  مریم  واحد  سرپرست انجمن کمک زن افغانستان در ولایت پروان مقیم فرانکفورت ؛ و نسرین منصور مسوول اتحادیه همبستگی زنان افغانستان در المان راجع به مقام والای زن صحبت ، و از شجاعت و قهرمانی زنانی که  درراه حقوق برابری و آزادی میان زن و مرد، وعلیه خشونت مردسالاری،  قهرمانانه مبارزه ، واز خود شجاعت واستواری نشان داده اند قدر دانی نموده وموفقیت های بیشتری  دراین امربرایشان آ رزو نموده ؛. و اهمال خشونت کورکورانه دینی ـ سنتی را که همه روزه  بالای زنان افغان صورت می گیرد،  محکوم نمودند .

 بعدازختم سخن رانی، فلم مستند از کار و فعالیت وتحقیقات عینی محترم مریم واحد درسال ۲۰۱۶ ترسایی درافغانستان (ولایت های بلخ، پروان ، کابل ) ، همچنان ملاقات ها با مسوولین دولتی و جامعه مدنی و محافل فرهنگی و آموزشی که  درآنها با زنان عملآ کارمشورتی نموده بودند به نمایش گذاشته شد، که مورد دلچسپی  وعلاقمندی حاضرین قرار گرفت.

درختم فلم یک تعداداز اشتراک کننده گان  محفل هریک بانو نسرین منصور ، زرغونه ژواک ، محترم علم مل و علی رستمی همبسته گی ،پشتبانی و کمک  خود را برای اتحاد وهمبسته گی  هرچه بیش تر به  « انجمن کمک زن افغان در ولایت پروان »  به مریم  واحد مسووول این انجمن ابراز داشتند که با قدردانی از آن استقبال  شد.

دربخش های دیگر برنامه بزرگداشت از هشتم مارچ روز جهانی همبستگی با  مبارزات زنان ،هنرمند توانمند کشور استادغلام حسین  رباب نواز  با همرایی  تبله نواز  موفق کشورمحترم شریف هاشمی  پارچه های مست وجالب رباب  را نواختند که به شکوهمندی وگرمی محفل افزود.

محفل بعدازاجرای کنسرت جالب ودلپدذیر با اشتراک آوازخوان های خوبکشور هریک: مدینه جان کاندید  برای آوازخوان  « ستاره سال ۲۰۱۷ »  درتلویزیون ار. تی.ال المان، خانم مریم واسعی،   نصیر رستمی و ثناوالله جان دراوج احساسات به پایان رسید .  

 

مسوول شعبه تبلیغ و فرهنگ اتحادیه همبستگی زنان المان

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۷ـ ۱۳۰۳

 

.