پیام اعتراضیه علیه ناقضین حقوق زن در پارلمان افغانستان وخشونت علیه زنان
از جانب شورای زنان افغان درهالند

 


کشورما افغانستان کشور حماسه ها ،کشورغیرتمندان ، کشور دلیران، و کشورمهمان نوازان بوده و است و یک کشور کثیرالملیتی، و دارای زبانهای مختلف، اقوام مختلف، و فرهنګ های متعدد، در بین چنین کثیر ها قسمت اعظم حتی بیشتر از آنرا زنان تشکیل میدهند زنان کشور ما از قدیم الآیام حماسه آفرین بوده که در تاریخ کشورما دوشا دوش برادران خودبخاطر آزادی و دیموکراسی علیه استبداد و استعماریکجا جنگیده رزمیده و کشته شده اند که تاریخ شاهد انست مانند ملالی ها ، زرغونه ها، اناهیتا ها ....
در دامان پر محبت این زنان چی شخصیت های مهم سیاسی و اجتماعی که تولد نشده پرورش نیافته و در اجتماع مصدر خدمت نشده اند؟ زنان ما با آن همه فدا کاری ها که باید دارای حقوق مدنی و انسانی در جامعه با شند اما نیستند؟ببینید عزیزان مادر کدام قرن زندګی مینماییم؟ قرن روشنگری، قرن پیشرفت، قرن تخنیک، قرن علم، قرن بیداری خلقها، قرن تسخیر کهکشان ها، قرن تکنالوژی.اما!
بررسی های اخیرکمسیون مستقل حقوق بشرافغانستان نشان داد که درجریان سه سال اخیرخشونت دربرابرزنان افغانستان روبه گسترش بوده چنانچه درسال ۱۳۸۹( ۲۷۲۵ ) مورد خشونت ودر سال ۱۳۹۰ بیشتراز۳۱۴۷ مورد خشونت ودرسال ۱۳۹۱ این رقم به بیش۶۸۷۶ مورد خشونت رسیده است. در پی تلاشهای متداوم نهاد های حقوقی زنان وجامعه مدنی جهت کمرنگ ساختن خشونت علیه زنان ؛...قانون منع خشونت علیه زنان در بیست سرطان ۱۳۸۸ به اساس فرمان تقنینی حامد کرزی رییس جمهور اسلامی افغانستان در چهار فصل و۴۴ ماده ، توشیح شد و این قانون بر مبنای افزایش بی سابقۀ خشونت های وحشیانه و غیر انسانی در برابر طبقه اناث که نتیجۀ جنگ و جدل هاو فرا گیری بالا تر از 95 فیصد بیسوادی و جهل ، طی دهۀ های اخیر در سراسر کشور بود، برای اولین بار در افغانستان روی کاغذ درآمده نافذ گردید. قرارمعلوم این قانون ارزش های اسلامی و انسانی را احتوا مینماید که تطبیق آن عجالتأ میتواند تا ختم مراحل تکمیلی یک قسمت از خشونت ها را بطور نسبی جلو گیری نماید. این قانون از همان زمان در حال اجرا است اما با تآسف که با انفاذ این فرمان هنوزهم دختران ما به کام مرگ فرستاده میشوند و یا مجبور به خودکشی ، خود سوزی ، فرارازمنازل تجاوز جنسی بالای دخترکان خورد سال ،در بد دادن، به فروش رساندن، بینی بریدن ،سنگسار، که شمه‌ از جنایات است نامبرد.
اما افسوس به حال ما مردم در پارا لمان کشور که جای قانون و قانونګزاری برای آیند ه ګان است چی میګزرد ؟تصویب چند ماده از قانون
خشونت علیه زنان که سه سال قبل مطرح شده بود از لحاظ عقیدتی قوانینی را که به خاطر اصلاح جامعه و جلوگیری از مظالم بوده زن ستیزان متعصبین از خواب غفلت بعد از سه سال بیدار شده صد راه فیصله و تصویب مخالفت نشان داده اند بنآ شورای زنان هالند درین امربی تفاوت نبوده اعتراض عمیق خود را نسبت به زن ستیزان اعلام داشته تقاضا بعمل می اید تا این قانون مورد تصویب قرار ګیرد ما زنان افغان در هر کجای دنیا که باشیم حامی و پشتیبان خواهران رنج دیده و ستم کشیده هم میهن خود بوده و هستیم.


تشکر

   

      حــوادث

امروز یارب چه حال است

بــر  بــوم   و  بـر  سیـنــا

سـاقی در غم صهبا

بــاده با تنــش تنها

زیبـایی این هــردو

مقدور شده با فردا

فـــردای که از مسـتی

فرحـت زدود با پستی

کلاغ نشست بــربـــام

بد کرد زصبح تا شام

زاغــان سیـــه از دور

سر زد به ملک افغان

چمن ز صفـای عشــق

رخ بسته برید از شان

لاله ، نستــرن، نـرگــس

خشکیده ز تــرس جــان

مرغ و بلبل و طـاووس

بگریخــت ز باغستــان

عیــار و بــاده نوشــان

خلوت گزید ازجـــولان

راحت چـه کمـیاب شـد

مدفون شده کیمیا شــد

شـب هــای مهتـــابی

خارچشم افـلاک شــد

معشوق به تمهّ عاشق

بنشسته پیـر ذال شـــد

پیر و جوان ومــرشــد

پیوسته زیرخاک شــد

از جنگ خانمان سوز

ملـت همــه تبــاه شــد

خــاک پــاک افـغــانم

زیر طلسم سیاه شــد

یارب شکوه ام بشنو

نالـه زجــه ام بشنــو

الطاف رحم بر ما کن

این قصه را تما م کن

 

ح. کرنزی

اگست ۲۰۰۸

 

              

به افتخار موجودی که انسان بارمی آورد، حماسه می آفریند و تاریخ میسازد

 

پدر،

تو فرشته زمانی

تو فرهیخته جهانی

تو زمامدار قلوبی

تو مرا کون و مکانی

تو زیادم کجا روی که آغازینم توبودی،

تو مرا راه و رهبری ، زاده امواج طوفانی.

تو رهنمای کودکی،

تو صاحب دل جوانی.

تو شمایل افاقی،

تو آفریده هرذوقی

تو داستان عواطف،

تو مراهرگونه آرمانی

تو استان تذرع،

تو مرا دایم خیدایی

توی مهتاب شب هنگام،

تو آفتاب درخشان

تو ستاره صبحدم،

توکهکشان زیبایی

تو آن سخاوت هستی،

تو خود آن دیرمغانی

تو افریده پاکی،

تو قصیده مهانی

تو خود سروده عشقی،

تو سراپرده دردی

تو هم حدیث سنایی،

تو خداوندگار رحمی

تو مصایب را الامی،

تو به هر زخم التیامی

تو فراینده فرحت،

تو بوسینای دورانی

پدر به هجر تو زارم،

پدر در نیستی ات خوارم

کی را پدر صدا زنم که من یتیم روزگارم.

                                   

 

حکیم کرنزی

سال ۲۰۰۸

 روشنـگــران

 

نوشته : عبدالوکیل کوچی   

 

 آریانای باستان ، خراسان سده های میانه وافغانستان کنونی از قرنها وسالها قبل مهد علم ودانش بوده است . بگواهی تاریخ  رسم الخط در ین سرزمین باستانی از قرن بیستم تا حدود قرن چهارم وسوم پیش از میلاد را در برمیگیرد. قبل از ظهور اسلام درآریانا تعلیم وتربیت توسط آیین ویدا وسپس در مدنیت اوستایی صورت می گرفت. برعلاوه آیین زردشتی وامثال آن وجود داشت.منطق ارسطو، فلسفه، علم نجوم ، طب یونان نیز تدریس میشد.محل تعلیم آن زمان ، در دربار پادشاهان ،تفرجگا ها ، وعبادتگاها بود.آیین بودیزم نیز در حصص شرقی افغانستان رواج داشت .واین سلسله تا ظهور دین اسلام دوام نمود .دین اسلام که مردم را به یکتا پرستی دعوت مینمود بجای تعلیم فلسفه قدیم ،منطق وعلم نجوم ، مردم را تشویق به فراگیری وتحصیل تفسیر ،حدیث ، فقه ، صرف ونحو،ادب ،تاریخ عقاید فلسفه ماورا الطبیعه و طب مینمود .

با نشر دین مبین اسلام که در زمان خلیفه سوم در کشور ما عمومیت یافت ، مدارس ومساجد ، بهترین کانون تعلیمی در اطراف واکناف کشور محسوب می شد تعلیمات درمدارس ومساجدبصورت عمومی وخصوصی صورت میگرفت .کودکان ضمن خواندن دروس دینی مصروف خواندن کتاب های گوناگون میشدند یعنی مردم هر منطقه کتابی را به زبان مادری خویش نیز می آموختند واز آن چیزی برداشت میکردند .ساختن مساجد ومدارس که  اکثرا مصادف است به قرن چهارم ش ، آهسته آهسته در شهر های بزرگ ومنجمله در خراسان مدارس بزرگ وکتابخانه ها تاسیس گردید . واز دوره ساسانیان گرفته تا به دوره غزنویان ، سلجوقیان ، غوریان ،خوارزمشاهیان ، کورگانیان ، وهوتکیان همواره تعلیم وتربیت به شیوه مروجه آنزمان صورت می گرفت . وطن ما علما ، دانشمندان فیلسوفان ، نوابغ ، ادیبان وهزاران پیشوا وعالم را در دامان خود پرورانیده است که ذکر نام آنها در نوشته حاضر نمی گنجد خلاصتا به ذکر نام های سید جمال الدین افغان ، مولولانا جلال الدین محمد بلخی ، ابن سینای بلخی ،ابو ریحان البیرونی ، امام فخر رازی ، فردوسی ، انصاری، سنایی ، نظامی ، پیر روشان عبدالحمید مومند ، بیهقی ، ناصر خسرو بلخی ، بسنده میکنیم .

آنچه از داده های تاریخ بر می آید تا اواخر قرن نوزدهم میلادی افغانستان از نظر تعلیم وتربیت دارای یک نظام مشخص آموزشی نبود .این کار بصورت سنتی در مراکز فرهنگی آموزشی که میراث صد ها سال بود مانند مسجد ومکتب خانه ومنزل ، وعلمیه انجام میشد . تا اینکه امیر شیرعلیخان که با سید جمال الدین افغان همزمان بود ورابطه خوب با سید داشت ، به همین گونه تحت تاثیر گفته ها وارشادات سید قرار داشت و بر بنیاد آن اقدامات فرهنگی را رویدست گرفت که تاثیر زیادی در تحولات آینده کشور بجاگذاشت. چنانچه اولین جریده در تاریخ کشور شمس النهار در زمان این امیر وبا اقدامات او شروع به نشر کرد .

در زمان امیر حبیب اله خان دوباب مکتب یکی عسکری در سال ۱۲۹۱ ق در کابل ودیگری ملکی  یعنی لیسه حبیبیه درسال ۱۲۸۲ ش درشهر کابل تاسیس گردید. زمانی که مکاتب رسمی در اواخر قرن ۱۹در افغانستان تاسیس گردید تاثیرات خود را در کل کشور بجا گذاشت .

و آنوقتی که امان اله خان در سال ۱۲۹۸ بقدرت رسید  در سال ۱۳۰۰همزمان ۲۲ باب مکتب تنها در شهر کابل تاسیس گردید وبه تعداد ۳۲۲ باب مکتب در سطح کل کشور اساس گذاشته شد که همزمان به آن، نخستین مکاتب  درولایت کاپیسا که اولین آن مکتب ابتداییه اشتر گرام ، مکتب دومی ، ابتدایه کا کا خیل محمود راقی وسومین آن ، مکتب ابتدایه گلبهاردرمدرسه کلبهار تاسیس گردید.

واما ولایت کاپیسا در گذشته های دور ونزدیک ،  شخصیت ها ورجال برجسته ی را چون غازی میر مسجدی خان کوهستانی ، آخوند زاده ملا محمد غلام غلامی ، مولف جنگنامه دوران جنگ های اول ودم افغان وانگلیس ، محمد ربیع گلبهاری ، ملک الشعرای عصر اکبر شاه در هندوستان ، صاحبداد کوهستانی ، ملک الشعرای عصر عبدالرحمن خان همچنان عبدالکریم خان کوهستانی و نایب سالار عبدالرحیم خان را در دامان خود پرورانیده است .

  در ولایت کاپیسا برای نخستین بار مکتب ابتدایی در منطقه خم زرگر ولسوالی کوهستان در یک خانه ضبطی تاسیس گردید که بنام عزت یاد میشد .

شکی وجود ندارد که این نام به افتخار نام عزت شاه پسر امیر دلاور خان ، شاه درواز ، یا عزت اله ، یکی از نواده های  آن شاه ، که در حدود دوصدو شصت سال قبل از ملک دروازبدخشان به کوهستان ولایت کاپیسا مهاجرت کرده بودند ارتباط داشته باشد .  اولین معلم آن فقیر احمد خان نام داشت . وپس از یک دوره رکود ، این مکتب در سال ۱۳۱۵ خورشیدی دوباره تاسیس گردید که نخستین استاد وموسس آن استاد عبدالله خان اشترگرامی بود . پس از تاسیس دوباره ، این مکتب بنام مکتب ابتداییه اشتر گرام یاد میشد  که به همین نام در سطح کشور مشهور گردید .

مکتب دومی ابتداییه محمود راقی ،در شرق ده با باعلی درمنزل پاینده خان با با که بنام مکتب کا کا خیل یاد میشد تاسیس گردید  .

سومین مکتب آندوره مکتب ابتدایی گلبهار بود . چندی بعد مکتب دهاتی جمالاقه در شهرک جمالاقه کوهستان ومکتب حافظ عبدالمجید در ولسوالی نجراب ومکتب ابتداییه غازی عثمان درولسوالی تگاب ولایت کاپیسا یکی پی دیگری تاسیس گردید.

علوم متداوله که بنام فارسی خوانی یاد میشد علاوه بر مسایل دینی ،جغرافیه تاریخ  ریاضیات ، حسن خط ، رسامی ،نقاشی ،بخش پروگرام مهم درسی آندوره را تشکیل می داد.

 مشعلداران معارف در ولایت کاپیسا به لحاظ قدامت کاری وپیشگامی در راه معارف سه دوره را در بر میگیرد.

دوره اول ـــ اساسگذاران معارف در ولایت کاپیسا .

دوره دوم ـــ نخستین دوره فارغ التحصیلان مکاتب ابتداییه اشترگرام ،محمودراقی وگلبهار .

دوره سوم ــــ فارغین مکاتب متوسطه  میر مسجدی خان ومحمود راقی .

طوریکه گفته آمدیم می پردازیم به معرفی موسسین نخستین مکاتب ولایت کاپیسا.

دوره اول موسسین : استاد فقیر احمد خان ، استاد عبدالغفار خان خمزرگری  استاد غلام بهاوالدین خان جمالاقه یی ،استاد عبدالله خان اشتر گرامی ، استاد غفوری دشتی وشاید یکی دوی دیگری که اسمای شان بدسترس نمیباشد.

دوره دوم : نخستین فارغ التحصیلان مکاتب ابتداییه اشتر گرام ، محمو دراقی  و

گلبهارکه پس از فراغت از تعلیمات دوره ابتدایی ، وانجام دوره تحصیلات در مکاتب عالی ملکی وعسکری ودارالمعلمین ها ی پغمان وکابل ، تعدادی  از آنها دوره تحصیلات عالی خویش را در پوهنتون کابل و تحصیلات دوره های ماستری ودکتورای شان را در کشور های پیشرفته جهان به اکمال رسانیدند . که خود به موقف های عالی دولتی رسیدند . آنها عبارت اند از استاد غلام علی آیین ، امیر محمد حسیب ، محمد یعقوب بریان ، محمد ظاهر عظیم ، گل محمد کوهستانی  قاضی غلام ایشان خمزرگری . شاه محمد رشاد هم از جمله شخصیت های بزرگ ونخبگانی بود که از دوره آموزش وتحصیلاتش سند مکملی به دسترس بنده قرار ندارد .

هم چنان تعدادی از تحصیل یافتگان این مرز وبوم  که دوره های مختلف تعلیمی وتحصیلی شان را در کابل وهم بیرون از کشوربه انجام رسانیده اند ، آنها عبارت اند از پوهاند دکتورعبدالرسول رهین ، استاد محمد کاظم خان ، شیر احمد فضلی استاد عزیز الرحمن شمال ،داکتر محمد نبی کوهستانی ،داکترمحمد ولی کوهستانی پوهنمل احمد فرید جبران نجرابی ، داکتر شمس القمر، انجنیر حبیب کوهستانی .

 فارغالتحصیلان مکتب  گلبهار سرمعلم  محمد امان  بعدها سناتور، محمد اسلام ، عبدالحکیم ،خیر محمد خان ، از ده بابا علی یا مکتب کا کا خیل، استاد  علی جان خان ، غلام سخی خان  رویین   محمد شریف خان ، استاد عبدالرحمن بچه مشاق ،استاد عبدالمجید خان ،استاد کریمداد خان ، سخی داد خان ، شیر احمد خان ، گل محمد خان ساقی ، استاد شیر جان خان ، استاد عبدالنبی خان ، استاد علاوالدین خان ، ،عبدالقاسم صافی و استاد عبدالرووف خان  .فارغین دوره های اول ونخبگان  روشنگرا ازولسوالی نجراب عبدالحمید خان ، عبدالرحیم خان ، عبدالواسع خان عبدالرحیم خان افسر اردو ،آغاجان خان ، عبدالواحد فیضی ، انجنیر شاداد ، محمد ظاهر آشوب ،عبدالطیف خان ، ،محمد صابر خان . از ولسوالی تگاب ، استاد  سیف الملوک ،استاد عبدالحق ، استاد گلا جان واستاد عبدالحی .

 واما آنعده فارغین دوره اول مکتب اشتر گرام که پس از فراغت از تحصیلات دارالمعلمین کابل وپغمان وظایف مقدس معلمی را بر گزیدند عبارت اند از استاد سید محمد خان ،استاد سید احمد خان ،استاد محمد امین خان ،استاد نور احمد خان ، استاد عبدالغفور خان ، استاد عبدالروف خان، استاد عبدالجلیل خان ،استاد میر احمد خان ،استاد محمد ابراهیم خان ، استاد بسم الله خان ، استاد سردار خان ،استاد عبدالواحد خان ، استاد عبدالقیوم خان ،استاد عبدالودود خان ،استاد عبدالطیف خان ،استاد عبدالنبی خان ، استاد عبدالغنی خان استاد محمد یوسف خان ،استاد عبدالمجید خان ،استاد عبدالشکور خان ، استاد غلام محی الدین خان ، استاد محمد شریف خان.

آنچه که توجه بیشترساکنین این مرزوبوم را بخود جلب میکند همانا خدمات فراموش ناشده همه استادان ومشعلداران علم ودانش بوده است. واما بگونه مثال در رابطه به شخصیت یکی ازین مشعلداران معارف مکثی کوتاه خواهیم داشت .

استاد سید محمد خان فرزند ملا فیض محمد خان از فارغین دوره اول مکتب عزت یا  اشترگرام ،زاد گاهش قریه کلا لان اشترگرام ومنزلش همجوارقلعه شخص آزاده ومحترم کرنیل قادر جان موقعیت دارد .استاد سید محمد خان پس از دوره تحصیل در دارالمعلمین ، ابتدا وظیفه معلمی وپس از آن در اثر لیاقت وکاردانی ی که داشت به حیث سر معلم مکتب ابتدایه اشتر گرام عز تقررحاصل نمود. استاد سید محمد خان نی تنها یک استاد ویک مربی بود ، بلکه یک رهنما ،یک مبلغ شایسته وفرهیخته ، یک معلم وارسته ،یک مربی دانشمند ، یک استاد موفق ، یک تاریخدان ورزیده ، یک معلم  دلسوز ومهربان برای شاگردان مکتب ،یک انسان ترقی خواه مبارز راه حق وعدالت ، انسان با شهامت ودلیر مردی بود که در زمانش مکتب اشتر گرام به متوسطه ارتقا داده شد. در اثر سعی وتلاش خستگی ناپذیری این مرد تاریخ سویه شاگران در تمام مضامین به حد عالی رسیده بود . درمناطق کوهستان ، بگرام ، گلبهار ومحمود راقی  بخصوص در ولسوالی کوهستان تقریبا هیچ خانه ی نبود که یک یا دو نفر ازفرزندانش از تعالیم استاد بهره مند نشده باشند .ازتوجه عالمانه استاد بود که مکتب متوسطه اشتر گرام در رشته های مختلف از مسایل تعلیمی گرفته تا تربیتی دررقابت های آموزشی ومسابقه های سپورتی با لیسه عالی حبیبیه ولیسه  غازی در کابل وبا لیسه نعمان در پروان موفقیت چشمگیری داشت . استادانی که تیم کاریء این آموزشگاه تاریخی را تشکیل داده بودند هریک، استاد محمد انور خان ، استاد عطا محمد خان ،استاد محمد امین خان ،استاد عبدالجلیل خان ،استاد سید احمد خان ، استاد عبدالرزاق خان ، استاد میر احمد خان استاد غلام