از دکترحمیدالله مفید:

گذر شتابنده بر گزیده ای شعری«باغ در پاییز» اثر بانوی گهرنگر

کریمه ملزم پرکار

دکتر محمد رضا شفیعی  شعررا معماری زبان  وموسیقایی شدن عواطف انسانی در زبان ، می داند وبه این باور است  جز این هرچه است سرگرمی کودکان است وپیش از خدواندگار خود می میرد.

در دید کوتاه در می یابی که گزیده ی شعری «باغ در پاییز» یک لمحه ی از وزن ویک نبیکی از آهنگ است که در سراسر این گزیده می درخشد.

از گزیده بر می آید که بانو ملزم تصمیم داشته تا شعر بسراید نه نظم او شاعر اصیل  و دریایی  آرامی است که تموج وتلاطمش  را فقط در این گزینه می توان دید.او به التزام تساوی طول مصراع ها  وضرورت قافیه ها نمی سراید ، بلکه از سروده هایش بر می آید که او در یک لحظه ی زمانی ومکانی خاص احساس کرده است  که زمان تلاطم فرارسیده است تا روابط اشیا واجزا را که در فضای روشن خیالش نهفته بود ،به فوران آورد . با تار وپود احساسش با رنگ و نگار خیالهایش ،با دانه دانه نگاه هایش سروده هایش را به سرایش آورده است. شاعری است مسلکی که با پویه ودانش گسترده ای که از شعر دارد ، به این گذاره پناه برده است. خواندن این گزیده  خواننده را به کوی  دلشادی وامیدواری  می کشاند.

 پیش از آنکه گذری بر این گزیده داشته باشم لازم است تا بدانیم برای سرایش یک شعر خوب ومسلکی چی چیز های نیاز است؟ شعر را با چی می توان سنجید و شعر سره وناسره را چگونه پیمایش نمود؟

 پس ارزش هر شعری را باید به سا ختار کلام ، عنصر های معنوی شعر  شامل  اندیشه وعاطفه ،وعنصر های لفظی شعر شامل : زبان ، وزن ، آهنگ ، زیبایی ، غنامندی ،همعصری ،ترکیب سازی ، ساختار واژگانی یا ادبیت شعر ، کاربرد زبان گفتاری در شعر  به پویش بگیریم افزون بر اینها در کاربرد شگردهای شعری چون تشبیه ُ استعاره ُ مجاز وحقیقت ُ کنایه ُمبالغه ُ اغراق وغلو، تشخیص،حسآمیزی، تصویر سازی  وغیره را  نیز بایدبه دیده بنگریم.

بااین نشانی کوتاه می پردازم به گذر شتابان به گزیده ای شعری «باغ در پاییز» اثر بانوی فرهیخته «کریمه ملزم پرکار»که در ۱۰۱رویه شامل ۴۷ سروده ، در جنوری سال جاری  از چاپ برآمده است.

در دیابچه ای بس هنرمندانه ای که توسط دکتر صبور الله سیاه سنگ منتقد ، شاعر وادبیات شناس برجسته ی ما   امیل گردیده ، نگرشی کوتاهی بر این مجموعه افگنده شده است. که در حقیقت بهترین ترازوی نقد وتقریض بر این گزیده می باشد وایجاب نمی کند تا دید دیگری فرا دید این ادیب بلند والا به نگارش آید.

چون استاد احمد ولی گرامی بمن دستور دادند تا من نیز یکبار دیگر این گزیده را برنگری کنم ، من نیز به نوبه ای خود نه تنها این گزیده را یکی ازگزیده های قابل مطرح ، جالب وعالی شعری  امروزی کشور می دانم به این باور هستم ، که کار شایسته وبایسته بانو ملزم در قطار بهترین های شعر امروزی ما جاه خواهد گرفت با آنهم با یک دید شتابان، گزیده شعری باغ در پاییز را  به پویش وسنجش گرفتم وبه این فرایند رسیدم :

گزیده با سروده ای زیبایی« سوره ی مهر» می آغازد که وزن وآهنگ دلپذیری دارد، در این سروده ترکیب های جالب چون : ستره گی هایت گره در چادرم ویا ای بلوغ مهر در لبخند تو به دیده می اید جالب وخواندنی اند  .

 در  سروده ی  نفسگاه باغ  ،که آغاز آن چنین است:« قفل است نام دیگردروازه ی امید+ کز بخت بی سعادت ما بی کلید شد. اینجا شعر را باتمام زیبایی هایش احساس می کنی ، شاعر با بکار گیری بسامد های جالب پارادوکسی  دروازه ای امید که با قفل تناسب درست وسنگین دارد وایماژ کلید که  دروازه را به نا امیدی می کشاند ، شعر را چنان ظریف ومصفا ساخته است که لازم است تا اینجا آدم درنگی کند و این سروده وتناسبهایش را به نگاره بگیرد. تشبیه ، استعاره وکنایه ای که از آغاز تا فرجام نفسگاه باغ  به دیده می شود به زیبایی لذت بخشی  وشور افگنی آن افزوده است.  سروده ای نفسگاه باغ مرا به یاد  گفتاورد ملک الشعرا بهار انداخت که در باره شعر گفته است :

شعر دانی چیست مرواریدی از دریایی عقل

هست شاعر آن کس کاین طرفه مروارید سفت

صنعت وسجع و قوافی است نظم وشعر نیست

ای بسا ناظم که در عمر خود شعری نگفت

شعر آن باشد که خیزد از دل وجوشد به لب

باز بر دلها نیشند  هر کجا گوشی شنفت.

 در  سروده نفسگاه باغ اجزای کلام به پارچه های متساوی ، متوازن ومتقارب بخش بندی شده اند و در کل یک خیال دل انگیز ویک کلام روح انگیز را به ترانه داده است .

در مثنوی «احسان شبنم» شاعر با یک پیام شور وبا یک احساس زنانه در دفاع از حقوق زنان بر خاسته است  آغاز این  مثنوی  چنین است:

        « همسفر ! پایت به ترسی بسته شد     در میان ره نهادت خسته شد

          خستگی را از خودت تبعید کن        همتت را یک کمی تمدید کن

 این مثنوی به زنان  افغان  که بند در زندان جهل وپیورزگرایی  اند سروده شده است در این مثنوی زیبا به مسایلی پرداخته شده که هروز بانوان کشور ما بآن دست به گریبان هستند ، مگر در آن به شعاری یا رهنمودی بر نمی خوریم که هویت شعری آن را خدشه پذیر سازد ، بانو پر کار گویا می داند ، که نباید در شعر شعار ووصیت را به کاربرد ، در این سروده چهره های سیاه مرد سالاری قبیله ای را بسیار جانان به تصویر کشیده است .

      جنگلی از مرد سالاران ، تبه       سرنوشت زن درآن باشد سیه

 ویا درجایی دیگر سروده است :

    باید از جنگل به حیله بگذریم      از سر جهل قبیله بگذریم

ودر پایان به امیدواری سروده را به پایان می رساند

   جنگل از احساس شبنم پُر شود    ساز انسان محوری هم سُر شود

سروده های  بعدی این گزینه « روح ترانه، فاتحه باغ، سر شار از تهی ،سبزینه ها، نهاد سبز طراوت،باغ در پاییز  است که با ایماژ ها وترکیبهای جدیدی روبرو می شویم : چون:

سپیده های مهر ، تلاوت نیاز ،نهال قصه ها ، حصرت بیکسی،  اندام باغ ، حنجره ی جوی ، نبض شاخه ،  ابر عقیم،  شاخه های نور،خون ذهن ، نم سوگنامه ها ،  لهجه ی توفان، آفتکده  ،کشال ،شاخه غم، شهر دل ، خشم خزان ، پریده گی رنگ ورخ باغ ،خزیدن مار خزان  ، سخاوت بهار ، سِحر بهار ،دختر شگوفه وغیره بر می خوریم.

یکی از سروده ای خوب این گزیده  سروده ای پهنای غروب است که سروده سرا بانو پرکار آن را به روح پاک شوهرش اهدا کرده  ومطلع آن چنین است :

روزن دل را گشودم خاطراتت باز شد+ فلم رنگارنگ عمر از اولش آغاز شد  خیلی زیبا وپر سوز است .

سرشت گریه نیز یکی از غزلهای ناب این مجموعه است که در بحر زیبای رمل مثمن مشکول که چنین است سروده شده است :فعلات فاعلاتن ،، فعلات فاعلاتن

دل من به بید سوزد ، که همیشه بر ندارد+ وبه فصل حقه بازی خبر از تبر ندارد این مجموعه را بسیار دلچسپ وخواندنی ساخته است .ودر آن به ترکیب های جالب بر می خوریم چون :دل تنگ رستنی ها ، لب پر زبحث، تبار میوه ، دختر ابر  وغیره .

در سروده ای« فسق مقدس»  که نام جالب وگیرای دارد  وچنین آغاز می شود :

    دامن ملای فاسق تا که پایان می تکد    از بن هر گرد آن ابلیس حیران می تپد

به ترکیب جالب چون : نهال اعتقاد بر می خوریم .آخرین غزل این سروده « تار مهر است» که پس از آن رباعی های شروع می شوند که  در مجموع ۱۸ رباعی را در بر می ګیرد . اغلب رباعی ها  در بحر  اخرم واخرب  که مفعولن مفاعلن ، مفاعلن فعل است سروده شده اند ، یک بخش آن فلسفی ویک بخش دیگر آن  اجتماعی  اند اینک یک نمونه از آنها :

 مهتاب خدا:

زن دهکده ی محبت ناب خــداست

تصویر نماد عشق در قاب خداست

روشنگر آهن شب تاریکی ست

در ملک حیات مرد مهتاب خداست.

کاربرد زبان گفتاری یا لهجه عامیانه در این گزیده:

برخی ها براین باور اند که آغاز زبان گفتاری در شعر فارسی از بابافغانی شیرازی آغاز شده است ، مگر از دیدگاه این قلم مثنوی  مولانا جلال الدین محمد بلخی  مملو از واژه های زبان گفتاری مردم افغانستان است ، که گاه گاه برای همزبانان ایرانی ما که با زبان اصیل گفتاری مردم افغانستان مواجه نشده اند فهما ودانستنی نمی باشد . چنانی که دکتور کریم سروش در کتاب زیبای قمار عاشقانه  واژ ه  ترکیبی کوری وکبودی را  نه به معنای واقعی آن که انجام کاری ویا تهیه یی معیشتی با زحمت زیاد وشب زنده داری است و میان مردم افغانستان کاربرد دارد معنی نکرده است وآن را به معنی کسی که کور شده ووکبود گردیده باشد معنی کرده است ، که از مراد مولانای بلخ خیلی به دور است .

در مثنوی مولانا به واژه وترکیب های چون: جو جو ، کمپیر ، واگو وابرو ، که در شمالی کابل هنوز هم مروج است . نتانست بجای نتوانست ، کاربرد نون نفی پیش از واژ« ب» امری گه هنوز هم در میان لغمانی های افغانستان مروج است . چون نبگذار ، نبرو وغیره زیاد است. افزون از مولانا ، بیدل ، صایب ودیگران نیز واژه های زبان گفتاری کاربردی میان مردم افغانستان را زیار بکار برده اند.

در این اواخر سروده سرایان  کشور یکبار دیگر به زبان گفتاری مردم روی آورده اند وسروده های شان را  با به کار گیری نظام واژگانی گفتاری مردم افغانستان رساتر وزیبا تر ساخته اند. شاعران امروز تازه ترین ونامعمولترین واژه های عامیانه یا گفتاری مردم را در شعر جواز ورود داده اندولا جرم امکانات شعر امروز افغانستان را از نطر احتوای ترکیبات وتصویر های گوناگون بسیار وسیع وگسترده ساخته اند  از همین روست که سروده  سرایان  جوانان امروزی ما بیشترین جسارتهای نوجویانه ونوجویی های جسارت آمیز  را نسبت به پیشینه ها ارزانی داشته اند.

در گزیده ای « پاییز در باغ » بانو پرکار نیز این زیبای  کلام را از دیده به دور نداشته اند،از آن میان واژه های چایجوش، را : (چایجوش در افکار خندیدن گرفت ).

ویا واژه «کشال» را در سروده ی لهجه ی تفنگ به کاربرده است .

این قصه اگر باز شروع گشت کشال است . ویا تیت وپاشان را در سروده ی «هستی ابر » چی زیبا بکار برده است :

قطره ، قطره ناله اش را تیت وپاشان می کند.

 در زبان گفتاری مردم افغانستان هزارها واژه وایماژ وجود دارد ، که اگر در شعر به کار رود ، نه تنها سروده را غنامند  بلکه ، آن را را دلپذیر وخواندنی نیز می سازد .

گزیده ای شعری (پاییز در باغ) یگانه گزیده ای شعری است که به ویرایش آن توجه ورویکرد درست مبذول شده است در آن نادرستی های لفظی خیلی کم وجود دارد و در  سروده ای ( برق تلاش) واژه عصاره به عساره نگاشته شده است : شب را سپید کرد به فکر عساره نیست.

در  یک فرد  سروده ی احسان شبنم : یک وزن عروضی یک فرد شعری کمی عدول شده است : ساز وآواز آنجا کمی بی سُر بود.

در  سروده ای (قامت فریاد )  تنبور وشور هم قافیه شده اند 

قامت فریاد بگسست از تن تنبور من

در گلو خوابید اکنون نوحه ی پر شور من

که این را عیب قافیه سناد گویند که اختلاف در حرکت ما قبل«روی»  باشد . زیرا (واو) شور وتنبور با هم همآواز نیستند. نا گفته نماند که این عیب در زبان گفتاری مردم افغانستان به دیده می اید  نه در زبان نوشتاری فارسی مروج ادبی ،زیرا ایرانیان هردو را همگون تلفظ می کنند ، مگر در زبان گفتاری مردم افغانستان بر روال فارسی یا دری باستانی میان این دو واو فرقی نا محسوسی وجود دارد . البته این تفاوت عیب قافیه شمرده نمی شود .

در پایان به این فرایند می رسیم ، که گزیده ی شعری «پاییز در باغ» یک مجموعه ی عالی ، بی عیب ونقص واز لحاظ خیال ، اندیشه ، مضمون ،ترکیبها ، تشبیهات ، استعاره ها  ودیگر شگردهای شعری مملو ویک اثر جاودان خواهد بود.

خوانش این اثر گرانبها را به همه سروده سرایان وشاعران واهل کتاب ونبیک پیشنهاد می کنم. بادرود

              

 فرهنگی ـ بامداد ۱ / ۱۳ ـ ۱۲۰۷

         

   شاه  و شبگرد   

  

یک  حکایت از  کلام    مولوی       خوانده   بودم  در  کتاب  مثنوی

بحث  سلطان بود   هنگام  کمین       شرح شبگردیء شه با  سار قین

پر ز اندرز و معانی  بی   شمار      لیک  مفهومش بود از این  قرار

یکشبی سلطان محمود   از عتب      رفت  سوی شهر اندر نیمه  شب

رو برو شد  همزمان با چارمرد       نا شناس انداخت خودراحیله کرد

گفتشان در این  شب  تیره  وتار      از برای چیست این  گشت وگذار

پا  سخش  گفتند ما یان  سا رقیم       دزد  مال  و نقد وجنس وچارقیم

گفت  اگر دانم  کمال و کار تان       من هم امشب میشوم  همکار تان

کرد پرسان هر کدامش را به فن      که زدزدی مر شما را چیست فن

شخص اول گفت  از بالا  وپست      باز سازم بی کلی در را  بد ست

دومی گفت سگ اگر جفجف کند      سوی  او  بینم  زبانش  خپ کند

سومی گفت گر ببینم هرچه  مال      بسته گردد  بار گردد  بی  محال

چارمی گفت هرکه را بینم بشب       می  شنا سم  روز آنرا بی  تعب

شخص پنجم درمیان خودشاه بود      کز  همه  راز و  هدف اگاه  بود

همرانش چون از اوکردند سوال       که چه داری درفن دزدی   کمال

گفت  در هنگام  سختی و  ضرر     ریش   جنبا نم ، شود دفع   خطر

یا که درهنگام فرمان ازقصاص       ریش جنبانم ،همه گردد  خلاص

پس  بگفتند ش که تو در کار ما       مهم استی باش چون   همکار ما

در فن  دزدی  تو از ما  بهتری       نیک باشد گر تو هم  با ما  روی

 بعد ازآن  رفتند سوی  خانه  ی       تا  بدزدند هر چه از کا شانه  ی

آنکه  در  را دید  بسته ، باز شد      کار  دزدی ، همزمان  آغاز  شد

آنکه سگرادید،سگ خاموش ماند      بی زبان و بی شر و بیهوش ماند     

آنکه  دید  اموال را ،  انبار  شد       بسته بندی گشت وهریک با رشد

بستدند اموال را ازهر چه   بیش      بردهر یک سوی منزلگاه خویش

شب گذشت و پر تو  فردا   دمید      وقت  پر سشها و پا سخها  رسید

شه چوبرتخت عدالتگاه   نشست      چشم  دل را  باز کرد ودیده بست

چون بیا وردند سر هنگان زدور      چار شخص دزد را  اندر حضور

هرچه درشب دیده بودآن نیکبخت     یک بیک آنروزدر ذهنش گذشت

چونرسید آندم زمان بازخو است      هرکه اندرترس وشه درتازوتاخت

گفت خود را معرفی سازید هان       تا  بدانم  چیست  کسب  وکارتان

هر یکش  گفتند از دزدیء شان      هر که هر فن داشت  کرد آنربیان

چارمی که آنچه شب میدیدکاست       روز روشن بهتر آن رامشیناخت

شاه  با  شخص  چهارم  گفت تو      از   فن خود  هر چه میدانی بگو

گفت که این مهلکهء مدهش است      ریش بجنبان که همین وقتش است

 

عبدالو کیل کوچی  

 

فرهنگی ـ بامداد۱۳/۳ـ۱۱۰۷

بیانیه اساسی تظاهرات افغانان مقیم بریتانیا درخصوص تقبیح گشایش دفتر طالبان درقطر

مورخ هفتم جولای ۲۰۱۳

 

 

دوستان وهموطنان عزیز، افغانهای وطندوست ودور ازمیهن درود برشما !

افتخار داریم که درین غربت سرا، درد مشترک واستخوان سوز وطن ، درد افغانستان عزیز،خانه مشترک همه مان ، وسرنوشت غم انگیز وخونین میهن داغدیده و رنجدیده مان،سبب شده است تا با عشق سوزان میهنی ، با تبارز روحیه همبسته گی ملی ، بخاطر نجات افغانستان واحد وتجزیه ناپذیر ازفرورفتن دربحر بیکران دسیسه، خیانت ،معامله وتبانی ،درینجا ودربرابر نماینده گی بزرگترین قدرت جهان ومبتکر وحامی شماره یک پروسه صلح با طالبان، جمع شده ایم تا صدای اعتراض ملت به خون نشسته افغانستان را درخصوص چگونگی فرایند مصالحه وگفتگوی صلح با طالبان به حیث ناقضین اصلی حقوق بشر وبه مثابه افزارسیاسی بیگانه ،وگشایش دفتر آنها درقطر به منظور استفاده ابزاری وتجدید حیات مجدد انها،که هنوز کارنامه های خونین انها ازذهنیت ها زدوده نشده است ،به گوش انها وجهانیان برسانیم .

جلالتماب محترم، جناب سفیرامریکا دربریتانیا!

بدینوسیله مامعترضین وتظاهرکننده گان جامعه افغانان مقیم بریتانیا، دولت عالیه ایالات متحده امریکا را مورد خطاب قرارداده وخاطرنشان میداریم که:

 حدود دوازده سال، از تهاجم کشورشما وشرکا درافغانستان سپری میگردد،برنامه این جنگ،ظاهرا نابودی "طالبان "و"تروریسم" را درافغانستان،درسرلوح اهداف خود قرارداده بود،اما برحکم داوری تاریخ و محک زمان ، دراصل اهداف واستراتیژی معینی،شامل ایجاد پایگاه های دایمی امریکا درافغانستان،اهداف جیوپولیتیک ،جیواستراتیژیک ،جیوایکانومیک ودست یابی به اهداف منطقه وی وکنترول مسیرومنابع نفت وگاز،بکار رفته بود تا درنهایت افغانستان به یک سرزمین بحران وشکارگاه مبدل شده،تابا تحمل بزرگ خسارات مالی وجانی،ثقلت این جنگ خانمانسوز را بدوش کشیده وچنین اهداف بزرگ را محقق سازد. سازش وتبانی امریکا با پاکستان به حیث خلاق وحامی شماره یک، ترویسم جهانی ،تداوم نبردهای ریاکارانه وسازشکارانه  با طالبان، واحیای مجدد مصنوعی این عنصر تبهکار ،باعث شده است تا انها مجدداْ ازگورستان تاریخ سربیرون نموده وافغانستان را به یک جویبارخون وکتله آتش مبدل وملت افغانستان را درین بازی که اهرم ان بدست بیگانه است به قربانی کشیده وبا اهداف تجزیه کشور ،مجدا دعوا امارت نمایند.این ملت افغانستان است که تاکنون درین بازی،هزینه های بزرگ وجبران ناپذیر جانی ومالی را متحل شده وبا سپردن ده ها هزارقربانی، زنده گی وهستی شان نابود ومیهن دوست داشتنی شان به ویرانه مبدل گردیده ومیگردد.

ایالات متحده امریکا وحامیان تروریسم منطقوی باید درک نمایند که ملت پرغرور افغانستان ،رمز شکست بلند پروازی های پاکستان وتجربه دفاع مستقلانه را درگذشته ،موفقانه پشت سرگذاشته،وهرگاه حمایت قدرت های بزرگ ومساعی کشورهای منطقه بویژه پاکستان درخلقت بنیاد گرائی نبود، امروز پدیده مرگباری بنام طالب وتروریسم درسرزمین مردخیز افغانستان وجود نمیداشت.  

تاریخ گواهست که دستان مرموز وقدرت های بزرگ،درست پس ازسقوط نظام طالبان،پروسه برگشت و احیا سازی آنها را دردستور برنامه های اسرارانگیزخویش قرارداد عدم ایجاد اداره ونظام سالم وکارا درافغانستان  ، تضعیف روزافزون مشروعیت سیاسی نظام، تشدید فساد درارکان دولت،عدم ایجاد ارتش نیرومند ومجهزملی درافغانستان،ورواداشت امتیازات هنگفت سیاسی برای طالبان ،چون قطع عملیات شبانه ،قطع حملات هوایی با لای لانه های طالبان ،انتقال واسکان مرموزومجدد طالبان درولایات همجوار، رهایی زندانیان سیاسی طالب ،حذف سران نام طالب ازلیست سیاه ملل متحد، گشایش دفترقطروبلند شدن بیرق طالبان وتابانیدن نام امارات منسوخ آن درقطر،ازجمله شگرد های میباشد که بوسیله امریکا ونقش معین و مستقیم ان، با ترفند های متنوع تحقق یافت .

گشایش دفترطالبان درقطر، که با مساعی و ابتکار ایالات متحده امریکا ودولت تروریست پرورپاکستان به مثابه تیوریسن پروژه خلقت طالبان ،بخاطر جستجوی راهکار های فشار بردولت افغانستان ،وحصول توافقنامه امنیتی  با ایالات متحده امریکا وتثبیت جایگاه سیاسی پاکستان،ومرکزی ساختن قطربه حیث قبله همیشه گی مالی ونظامی طالبان ،درغیاب اراده ملت افغانستان، صورت گرفت، در اصل تداوم یک بازی شیطنت آمیز ودسیسه جویانه بوده، که راساْ موجودیت افغانستان واحد وتجزیه ناپذیر ،اراده وسرنوشت ملت ، آزادی واستقلال افغانستان را به نشانه بسته وهویت کاذب وضد انسانی طالبان را برمیتابد.

ایالات متحده امریکا، اکنون درنظر دارد تا خرمن  کِشت شده محصولات دوازده ساله خویش را دروجود طالبان ودراستانه خروج نیروهای نظامی جامعه جهانی ازافغانستان ،اکنون بردارد، درصدد است تا یکجا با پاکستان، نیروی نیابتی را دروجود طالبان برای تداوم بازی های بزرگ سیاسی ،برسرزمین مان چیره سازد؛ باید درک نماید ،که افغانستان چندان سرزمین ارزان وبی صاحب نیست تا دربرابرکمک های ناچیز جامعه جهانی به این کشور،برای دشمنانش درراس پاکستان،چنین مفُت وارزان بفروش رسانیده شده ویا با نابودی شیرازه های ملی، اجتماعی واداری اش، به سرزمینی ملک التوایفی مبدل گردد.

درلحظات کنونی و اوج بازیهای خونین سیاسی وفاجعه بار، ملت افغانستان درشرایطی قرارگرفته است ،که حال کارد به استخوان رسیده وناگزیریم تا همه به میدان امده وصدای رسای خویش را به گوش جهانیان برسانیم تا دستان مداخله وتعرض را از افغانستان کوتاه ساخته وبگذارند تا ملت سلحشورافغانستان با اتکا به بازوی توانی خویش سرنوشت میهن خویش را بدست گرفته ودردفاع از افغانستان واحد وتجزیه ناپذیر، با تامین میکانیزم پروسه گفتمان صلح مشروع وقانونی وسکاندار اصلی نظام سیاسی ،وبا تبارز نیروی اصلی قدرت،وبا اجتناب ازدیپلوماسی تضرع ، ازین غایله سرفرازبیرون شوند.

بنا بران با توجه به مسایل فوق ، ما تظاهر کننده گان جامعه افغانان مقیم بریتانیا متکی بر اراده ملت سلحشور افغانستان چنین فیصله میداریم:

۱- با توجه به شواهد تاریخی،قطر پیوسته از حامیان اصلی سیاسی مالی ونظامی طالبان بوده ویکجا با ایالات متحده امریکا ،در کاربرددسیه گشایش دفترطالبان و ارایه امتیازات بی لزوم سیاسی،چون برافرازی بیرق طالبان تحت نام امارت اسلامی ، درهنگام گشایش دفتر برای طالبان واستمراربازی های حیله گرانه واسرار امیز،به نفع کشورهای بزرگ جهانی ومنطقه وی بویژه پاکستان نقش معین داشته  بنا بران ما،با محکوم ساختن چنین تعاملات ،انسداد وتحریم این دفتررا تمنا نموده واز مقامات ایالات متحده امریکا تقاضا مینماییم تا با استفاده ازنفوذ دیپلوماتیک خویش درقطر، به چنین بازی های فاجعه بار اختتام بخشد.

۲  - به جهانیان بویژه ایالات متحده امریکا وهمه همپیمانانش اعلام میداریم که ملت افغانستان،صاحب اصلی واجتناب ناپذیر سرزمین خویش بوده، درغیاب مردم افغانستان،هرگونه مداخله ودخالت را تحت عنوان گفتمان صلح با طالبان، مداخله درامورداخلی افغانستان تلقی نموده، وهرگونه مصالحه را درغیاب ملت افغانستان ، با طالبان مردود میشماریم.

۳ -  ایالات متحده امریکا، با توجه به اصل ماموریت سیاسی ونظامی خویش درافغانستان  باید درقبال طالبان ، استراتیژی روشن اتخاذ نموده وازگزینش سیاست های دوگانه " یک بام ودوهوا" بپرهیزد.ایالات متحده امریکا هرگاه واقعا علیه تروریسم وبنیاد گرای وخشونت درافغانستان مبارزه مینماید،باید منابع اصلی وکارخانه های طالب سازی وتروریستی پاکستان  را درخاک انکشور هدف قرارداده وتضعیقات لازم،تحریم ها وتدابیر شدید سیاسی ونظامی علیه پاکستان به حیث حامی شماره یک طالبان وتروریسم جهانی اتخاذ نماید.

۴- ایالات متحده امریکا درآستانه خروج خویش وتا سال ۲۰۱۴میلادی ، با توجه به علاقمندی امضای "موافقتنامه امنیتی با افغانستان " باید راه کارهای اصلی استقرار وتحکیم پایدار صلح را درافغانستان،یکجا باجامعه جهانی با احترام براراده ومنافع علیای افغانستان ، برنامه ریزی نموده به ارتقای قابلیت های مسلکی ورزمی نیروی مسلح کشوروتجهیزات نظامی آنها بذل توجه نموده واز اقدامات که منجر به فروپاشی نظام سیاسی افغانستان وتضعیف صلح و احیای مجدد پدیده طالبان به حیث جنایتکارترین گروه ،افزاربیگانه و ناقضین اصلی حقوق بشرگردد،اجتناب نماید.

 

اجتماعی ـ بامداد۱۳/۲ ـ ۰۹۰۷

 

 

گزارش جلسه همایش اروپایی زنان افغان

 

 

 

فرستنده : دفترمطبوعاتی همایش اروپایی زنان افغان

مجمع همایش اروپایی زنان افغانستان به تاریخ هفتم ماه جولای سال ۲۰۱۳ در شهردورتموند المان تشکیل جلسه داد.

در آغاز بانو یاسمین زیارمل عضو هیات مدیره و مسوول بخش اسناد و ارتباط هیات مدیره همایش، اجندای جلسه را اعلان نمود که با آرای مطلق پذیرفته شد. بعداً بانو جمیله زمان انوری رییس همایش اروپایی زنان افغانستان، گزارشِ کارکردهای همایش را به طورمختصر بیان کرد. بانو انوری در گزارش شان در مورد سفر های شان با افغانستان و ملاقات ها با وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان، بانو فوزیه کوفی عضو پارلمان افغانستان، بازدید از دو «خانه امن» در شهر کابل، اشتراک همایش در کمپاین حقوق بشر و امضای پروتوکول همکاری با آنان، راه اندازی راه پیمایی برای تقبیح و منع خشونت علیه زنان در افغانستان، برگزاری کنسرت عایداتی به نفع همایش و اشتراک ریبس همایش در برنامه ها و محافل یاد آوری کردند. وی همچنان از بانوانی سپاس به عمل آورد، که درین راستا او را همکاری بی شایبه کرده اند.

به تعقیب آن بانو داکتر شفیقه رزمنده معاون همایش اروپایی زنان افغانستان، از تلاش پیگیر بانو جمیله زمان انوری اظهار امتنان نموده و در رابطه با نقش و جای همایش در صف نهادهای مدنی و دادخواه افغانها در اروپا و افغانستان و ماهیت دیموکراتیک آن صحبت کرد؛ و این نهاد را موجی از جنبش مستقل زنان افغان نامید. و هم در مورد وظایف و کاربردهای آینده همایش و اثرگذاری آن را در حال دشواری های زن افغان در خارج از مرز و در داخل افغانستان مشخص کرد. وی همچنان رول نهاد های اجتماعی زنان را در اروپا که با همایش اروپایی زنان افغانستان همکار اند، با اهمیت و در خور ستایش خواند. بانو داکتر رزمنده همچنان از نهاد های اجتماعی- سیاسی، وکلای پارلمان افغانستان، و جوانانی یاد کرد که به همایش اروپایی زنان افغانستان ابراز علاقه کرده اند. بانو داکتر شفیقه رزمنده همچنان از نهاد هایی یاد آوری کردند که علاقمند کار و همکاری مشترک با همایش اروپایی زنان افغانستان هستند و در ضمن از خانم های فعالی نام بردند که پیامهایی به همایش فرستاده اند.

بانو رزمنده در اخیر کلام شان از حاضرین مجلس تقاضا کردند که به خاطر زنان رنجدیده و زجر کشیده و قربانی خشونت ها لحظه ای سکوت اختیار شود.

درین میان به پنج تن از بانوان فعال، بانو فتانه مقتدر، بانو زلیخا پوپل، بانوعزیزه عنایت، بانو پروین درویش و بانو شیرین نظیری تقدیرنامه هایی از جانب همایش اروپایی زنان توزیع گردید.

در بخش اخیر مجلس عمومی، نظر ها، پیشنهادها و انتقاد ها شنیده و روی آن غور صورت گرفت.

بانو زلیخا پوپل عضو هیات مدیره، روی وضع افغانهای پناهجو در یونان روشنی انداخت و پیشنهاد کرد در کنار نهاد های دگر، همایش اروپایی زنان افغانستان نیز در راه کمک به هموطنان ما در یونان سهیم شوند. از جانب تمام شرکت کننده های مجلس، اعلان همکاری داده شد و مقدارې پول نقد به خاطر معاونت، جمع آوری گردید. اضافه با آن، مشعل ترنم بانو پرستو معاون همایش اروپایی زنان افغانستان وعده دادند که به نفع پناهجویان افغان در یونان کنسرت عایداتی اجرأ خواهند کرد.

بخش دوم مجلس، نشست هیات مدیره برای کار ساختاری همایش اروپایی زنان بود.

بانو جمیله زمان انوری که در ایجاد همایش به حیث ریبس انتخاب شده بود، بنابر مسوولیت اجتماعی تازه، کناره گیری اش را علان کرد. از بانو انوری به خاطر زحمات و کارکرد های شان سپاس به عمل آمده و بانو سهیلا حسرت نظیمی ژورنالیست ورزیده افغانستان که تا حال سکرتر جنرال همایش بود، به اتفاق آرا به حیث ریس همایش اروپایی زنان افغانستان انتخاب گردید.

کار جلسه با صرف طعام که از جانب بانوان شرکت کننده تهیه شده بود و اخذ عکس های یادگاری پایان یافت. 

 

اجتماعی ـ بامداد۱۳/۱ ـ ۱۰۰۷

راه اندازی تظاهرات نهادهای مدنی

جامعه افغانان در برابرسفارت ایالات متحده امریکا

درلندن ، به مناسبت گشایش دفترطالبان درقطر

نهاد های  مدنی جامعه افغانان در بریتانیا،در برابر سفارت ایالات متحده امریکا درلندن  ، تظاهرات صلح آمیزی را درخصوص نقش ایالات متحده امریکا درراستای  گشایش دفتر طالبان درقطر،وسیاست های دوگانه قصر سفید درین مورد،راه اندازی نمود تا صدای مخالفت ونگرانی عمیق شانرا درخصوص انکشافات اخیر پروسه صلح با طالبان درقطر بیان نمایند.

تظاهر کننده گان در چهارچوب نهاد هایی مدنی در بریتانیا، تا کید نمودند، تا نباید موجودیت افغانستان واحد وتجزیه ناپذیر ودست اورد های یک دهه اخیر درازای تحقق برنامه  صلح با طالبان به قربانی سپرده شود .لذا با توجه به اهمیت سرنوشت سازاین پروسه اظهار گردید،تاهرگونه پروسه گفتمان صلح با طالبان بوسیله خود افغان هادنبال گردد.درین گرد همایی از ایالات متحده امریکا تقاضا شد، تا با استفاده از نفوذ بین المللی خویش بر پاکستان فشاروارد نموده ، تا از حمایت تروریسم وطالبان دست بردارد.

درآغاز این تظاهرات ،اهداف این برنامه برای حضار تشریح گردیده وبیانیه اساسی این گردهمایی بو سیله اقای فرید مل رییس انجمن پیوند قرایت گردید که با کف زدنهای ممتد تظاهرکننده گان استقبال گردید. در بیانیه پیرامون  تمامی رویکرد ها وبرنامه های مهندسی شده گشایش دفتر طالبان درقطروچگونگی مقابله به آن روشنی انداخته شد. سپس شعارهای ملی ومیهنی به زبان های پشتو – دری و انگلیسی به سرایش کشانیده شد که بطور دسته جمعی  توسط شرکت کننده گان ،همراهی گردید.

سپس به نماینده گی جامعه مدنی ،دوشیزه  پیمانه  به سخنرانی پرداخته وپیرامون ارزش های مدنی ، اجتماعی واقتصادی جامعه افغانستان ،وحفظ وحراست ازآن درقبال برنامه های صلح با طالبان صحبت نمود که مورد توجه حضار قرارگرفته وبا کف زدنهای ممتد وسرایش شعار ها استقبال گردید.گفتنیست که از آغاز تا انجام، این گردهمایی  با شعارهای میهنی همراه بود.دراخیرقطعنامه گردهمایی از سوی نمایندگان جامعه مدنی به تصویب رسیده وهیئتی موظف شد تا آنرا برای سفارت ایا لات متحده امریکا تسلیم نماید.

 

اجتماعی ـ بامداد۱۳/۱ ـ ۰۹۰۷