ضرورت تاریخی تدویرکنگره سازمان جوانان افغانستان

 

نوشته : داکترآرین

تدویر نخستین کنگره سازمان جوانان« حزب مردم افغانستان» ضرورت و روزنه نوینی به فردای تاریخ معاصر کشورماست، این سازمان که میهن پرستان و روشنفکران جوان افغانستان را زیر درفش انقلابی خویش بسیج میکند آغازگرنبردی است برای ترقی اجتماعی و سعادت انسان و درهم شکستن ستم و ستم گران، زیرا زنده گی خوشگوار در زیر سایه زیبا و  دل انگیز صلح و ثبات تنها و تنها وابسته به مبارزه جوانان آگاه و به رهبری و سازماندهی علمی و عملی جوانان ما در فرآیند تاریخ وابسته بوده و میباشد.

تدویر کنگره آغاز یک مرحله جدید از جنبش جوانان افغانستان خواهد بود، یکی از آرزوهای نگارنده این سطور که بیشتر از ده سال جوانی خویش را در کار با جوانان گذشتانده ام پیوسته این است تا کنگره چنان سازمانی را بیافریند که در برگیرنده اندیشه ها و سنن انقلابی جنبش جوانان افغانستان بوده، راه آنها را ادامه بدهد و رویای قهرمانان آهنین رای و از جان گذشته را تحقق بخشد و مدافع منافع و خواست های عادلانه جوانان میهن ما باشد.

فقدان چنین سازمانی در بیست سال اخیر راه رسیدن جوانان را به خواست های عادلانه و قانونی آنان، پیچیده و دشوار نموده است در دهه  نود (دهه استبداد و وحشت، تهاجم جهل و سیطره بیگانه گان ) در دهه ای فشار عقاید و نظریات تاریک و خصمانه، جوانان ما به ناچار رنج ها،  ظلم های عیان و نهان، تحقیرها و بی عدالتی های فراوانی را متحمل شده اند و شرایط دشواری را گذرانده اند، اکنون که مطابق به قانون اساسی کشور شرایط برای مبارزات قانونی و پایه گذاری یک سازمان قوی جوانان میسر است، لازم میباشد تا جوانان با احیای یک سازمان قوی و سراسری مصمم بوده و با غلبه بر سد های بسیار و بسیار زیاد از سنگ لاخ ها و گردنه های دشواری بگذرند و با پیکار قاطعانه، مسالمت آمیز و عادلانه ای شان از آزمون های دشوارمبارزه و مسوولیت های که (مادر وطن) بالای شانه های آنان گذاشته است پیروزمندانه بدر آیند.

در چنین شرایطی به چطوریک سازمان ضرورت داریم؟

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که سرنوشت خویش را با سرنوشت جوانان پیوند زده و به میان توده های جوان برود، روشن و بی پرده مسایل و خواست های جوانان را با آنها درمیان بگذارد و راه حل های مختلف را برای حل مسایل بیابد، هرروز وهرساعت در میان اقشار مختلف جوانان باشد با درک درست و در دست داشتن نبض خواسته های جوانان تصامیم لازم و به موقع گرفته و اقدامات مفید را به آنان پیشنهاد نماید.

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که با بی عدالتی ها، ظلم، ستم و پامال شدن حقوق جوانان مبارزه نموده با درد های بیشمار جوانان آشنا شده و راه نجات را به آنان نشان بدهد.

- ما به سازمان انقلابی ضرورت داریم تا توانائی جدال سیاسی و حمایت از جوانان را داشته و آنانرا بتواند در نبرد خواست های قانونی در میدان های رقابت و رویاروئی با غاصبان حقوق شان خرد مندانه رهبری و رهنمائی کند، اگرصریح ترگفته باشم تنها با بسیج کردن نیروی جوان در یک سازمان یکپارچه ومبارزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و افزایش فشاربالای دولت حاکم، جوانان میتوانند به اهداف حقوقی و اجتماعی خویش نائل گردند و به نابسامانی ها پایان ببخشند.

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که فعالانه در سیاست دخالت کند و سهم بگیرد، میهن ما به اصلاحات انقلابی ضرورت دارد و زنده گی جوانان نمیتواند جدا از سیاست باشد بدون سهم گیری فعال جوانان در سیاست نمیتوان زنده گی مردم را تغییر داد، اگرچه از تریبیون رسمی دولتی مطرح میشود که : « مکتب و پوهنتون جای سیاست نیست، شورا جای سیاست است » - یعنی جای که اشخاص باسواد تا سرحد شرم آوری کم است و اکثریت آنان به فساد، تقلب و خیانت آغشته اند.

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که سطح آگاهی سیاسی جوانان را بلند برده و بحث رویداد های سیاسی روز را به کار عادی در نشست های هرروزه جوانان تبدیل نموده و سازماندهی نماید، واقعیت است که اکثریت جوانان ما بخصوص خارج از شهرها سواد ندارند و فراگرفتن سیاست و هضم موضعات پیچیده برای آنها مشکل میباشد، اما فراموش نباید کرد که در جامعه افغانستان بدبختی ها، محرومیت ها، ظلم، ستم، چور، چپاول، فساد، خیانت و جنایت آنقدر وسیع و سراسری شده که هر هموطن ما درد آنرا کشیده و زهر آنرا چشیده است، هیچ کسی دیگر از بی عدالتی ها چون جوانان رنج نمی برد و هیچ کس ضرورت مبارزه با بی عدالتی ها را ژرف تر از جوانان احساس نمی کند، به این سبب جوانان افغانستان بیشتر از هر وقت دیگر آماده گرفتن آگاهی سیاسی اند واقعیت ها را جوانان آگاه با دل و جان میپذیرند و به حقایق بسیار زود پی میبرند، از طرف دیگر برای یک جوان افغان که در بیست سال أخیر به نوجوانی و جوانی رسیده است مفاهیم مانند: « مجاهد » با ویرانی و چور و راکت بازی، « طالب» با انتحار، وحشت و بنیاد گرایی، دولت موجود با فساد و چپاول بیت المال و حق مردم ، مفاهیم بیگانه و نامانوس نیست.

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که آشنائی با مشکلات و محرومیت های زنده گی روزانه جوانان داشته و آنرا عمیقا تجزیه و تحلیل کند، ریشه یابی نموده علل و عوامل مشکلات و محرومیت ها و پامال شدن حقوق قانونی آنها را روشن ساخته و به این ترتیب چشمان جوانان را بر حقایق باز نموده و آنها را به تشکل در سازمان دعوت نموده و تنظیم کند.

-  ما به سازمانی ضرورت دارم که با هرتقلب و جعل و تزویر و دروغ، علنی مبارزه نماید « به خپ،خپ شترگرفته نمیشه » از موجوداتی که خون مردم را می مکند و چشم بر رنج دیگران دوخته اند و از این رنج ها گنج ها ساخته اند باید سریعا انتقاد نموده و« مشت دزدان کهن را» باز نمایند، جوانان ما به صبر و بردباری، به تحمل این همه بی حقی ها و بی عدالتی ها، به قبول فساد و نابرابری ها باید پایان بدهند و نباید در مقابل هرگونه دشواری و رنج، خیانت و جنایت تماشاگر بی تفاوت باقی بمانند و در عذاب زنده گی کنند، جوان افغان نباید به سنت های ناپسندیده که دست و پا و دهن آنان را میبندد تن داده و تسلیم شود این حق قانونی جوانان است.

-   ما به سازمانی ضرورت داریم که بخاطر جدائی دین از سیاست بمثابه یک استراتیژی بزرگ بی امان مبارزه کند، زیرا یگانه تظمینی آینده درخشان و گام نخست بسوی ترقی اجتماعی فقط و فقط جدائی دین از سیاست است، نکته ای که ذکر آن ضروری میباشد – مردم افغانستان مسلمان اند و دین اسلام در سرزمین ما جاویدان میماند بدین ترتیب جدائی دین از سیاست هیچ گاهی به معنی نفی نقش مثبت و ارزنده دین در پاکی وجدان، اخلاق آگاه، صداقت و عدالت اجتماعی، عمران و پیشرفت مملکت نیست، بلکه به معنی استفاده وسیع و همه جانبه از مزایای دین مقدس اسلام به منظور سیمای پاک و سچه جامعه است و آنانیکه به تبلیغات موذیانه متوسل میشوند، که گویا جدائی دین از سیاست نفی دین و مذهب میباشد، گروهی اند وابسته به ارتجاع و فساد که در مقابل ترقی و پیشرفت کشور قرار گرفته، دین و مذهب را جهت منافع شخصی و گروهی و مافیایی خویش دام فریب توده های مسلمان میسازند و با توهین رسمی به مردم و جوانان ما همواره دلیل می آورند گویا میهن و مردم ما بخاطر ویژه گی های خاص خود آماده اصلاحات نیست، درحالیکه جامعه خود بخود آماده نمیشود، بلکه جامعه را باید آماده ساخت، مطمینم که جوانان ما نمک این دسیسه سازان برتافته از یزدان و نوکران کمربسته به شیطان را در طول یک قرن أخیر چشیده اند و حاجت به توضیحات بیشتر نیست« چیزیکه عیان است چه حاجت به بیان است.»

-  ما به سازمانی ضرورت داریم، که بتواند تمام نیروها ی جوان و سازمانهای را که خواستار افغانستان نوین و مترقی اند در یک سازمان سراسری جوانان افغانستان متحد ساخته و مناسبات دوستانه و برادرانه خویش را با تمام سازمانهای ترقی خواه ملی و بین المللی در سراسرجهان و بویژه درمنطقه گسترش بدهد، این وظیفه تاریخی تمام جوانان عدالتخواه و همه میهن دوستان راستین است که تمام تلاش خود را در این راه به کار اندازند.

سرانجام اینکه ما به سازمانی ضرورت داریم که با کار و پیکار، با آموزش و آفرینش، با رهبری و سازماندهی، با شکیب و فداکاری جامعه را رهبری و چنان اجتماعی را به میان آورند، که دارای پیشرو ترین جوانان، عالیترین فضایل اخلاقی و انسانی و بهترین دموکراسی باشد، جایکه نه تنها جوان افغان، بلکه هرشهروند کشور خود را آزاد، آرام و دارای حقوق مساوی دریافته و از نعمات مادی و معنوی میهنش عادلانه بهره مند باشند به آینده باورمند  مطمین بوده از کرامت انسانی و احترام برخوردار و خویش را خوشبخت احساس کنند. 

ملت‌ها صلح می‌خواهند

 

 

« ما تعیین رهبری و انتخاب مسیر سیاسی کشور بدون هرگونه دخالت خارجی را حق مطلق مردم سوریه می‌دانیم»

 

همایشِ « ملت‌ ها صلح می‌خواهند  »  که از سوی شورای جهانی صلح و انجمن صلح ترکیه سازمان‌دهی شده بود ؛ از تاریخ  ۵ ـ ۹ ثور ۱۳۹۲ خورشیدی در شهرهای استانبول و انتاکیه* و با شرکت کمیته‌ های صلح و سازمان‌های بین‌المللی، روزنامه‌ نگاران و هنرمندان صلحدوست (از بیش از ۲۰ کشور جهان) با موفقیت برگزار شد.
برنامه همایش دربردارنده نشست‌های تبادل نظر در استانبول، دیدار با نیروهای صلح‌ دوست ترکیه از جمله سازمان‌های توده‌‌ای ، اتحادیه‌های صنفی، و همچنین کنسرتی در ارج‌گذاری به صلح در انتاکیه  بود؛ که به بزرگترین نمایش ضد جنگ در منطقه و درعین‌حال اعلام همبسته گی با مردم سوریه  تبدیل شد....
نظرِ همایش بر این بود که، دلیل اصلی همه مناقشه‌ها، تنش‌ها، و جنگ‌ها در منطقه، اقدام‌های امپریالیسم بمنظور تامین سرکرده گی‌اش بر جهان و به ‌ویژه بر خاورمیانه است. به رغم تضادها و رقابت‌های موجود میان امپریالیست‌ها، ان‌ها در تجاوز به حقوق ملّت‌ ها و صلح، دست دردست یکدیگردارند. امپریالیسم امریکا، اتحادیه اروپا، و ناتو، همراه با رژیم‌های واپسگرای هوادار امپریالیسم درمنطقه، در زمینه جنایت‌هایی که در حق ملّت‌های منطقه صورت می‌گیرد، مسوولیت مشترک دارند.

همایش ما با همه نیروهای مردمی، با جنبش‌های صلح، و با همه ملت‌های محروم و سرکوب شده ای که دربرابر تحریک‌ها، تهدیدها، و جنگ‌افروزی‌های امپریالیست‌ها و هم ‌دستان ‌شان در جهان، و به ‌ویژه در منطقه، مقاومت می‌کنند اعلام همبسته گی می‌کند و به آن‌ها درود می‌فرستد. 
این واقعیت که ناتو اخیراً موشک‌های  پاتریوت  در ترکیه نصب کرده است و تاسیسات راداری تازه‌‌‌ای را در این کشور برپا داشته است، نشان از برداشتن‌های گام‌هایی خطرناک بر ضد صلح در منطقه و در جهان دارد. در رویارویی با تقویت  ناتو در منطقه، ما از همه ملت‌ها و کشورها می‌خواهیم که صدای خود را برضد آن بلند کنند و خواهان برچیدن بساط ناتو از منطقه شوند.

در خاورمیانه، امپریالیسم برخوردها و کشمکش‌های فرقه‌‌ای بین مسلمانان را برمی‌انگیزد و از آن‌ها بهره‌ برداری می‌کند، و سپس در پیش‌زمینه چنین وضعیتی، و زیر پوشش « مداخله بشردوستانه »، به حمایت از هرنیروی جنگ‌طلب برمی‌خیزد و از سازمان‌های بنیادگرای مذهبی تحریک ‌کننده این برخوردها و کشمکش‌ها، پشتیبانی می‌کند.
ما تعیین رهبری و انتخاب مسیر سیاسی کشور بدون هرگونه دخالت خارجی را حق مطلق مردم سوریه می‌دانیم، یعنی مردمی که از تجاوزهای توطیه‌گرانه، ویرانگرانه، و اقدام‌های تروریستی‌ای که از سوی امپریالیسم و رژیم‌های واپسگرای منطقه پشتیبانی می‌شوند، در رنج و مصیبت به‌ سرمی‌برند. مردم سوریه فقط در شرایطی می‌توانند از این حق خود استفاده کنند که بتوانند مداخله‌های سیاسی و نظامی پشتیبانی شده از خارج را پایان دهند.

این همایش همبسته گی کامل و بدون قید و شرط خود را با مردم سوریه و خواست‌های این ملّت برای دگرگونی‌های اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی اعلام می‌کند و از طرف‌های درگیر می‌خواهد تا مناقشه را از راه انجام مذاکره حل کنند. همایش، حق سوریه را در دفاع از خود (در رویارویی با مداخله‌های خارجی) به رسمیت می‌شناسد. همایش ما اعلام می‌کند: علاوه بر دیگر رژیم‌‌های منطقه، به ‌ویژه قطر، عربستان سعودی، و اسراییل، دولت کنونی ترکیه نیز در همدستی با نیروهای امپریالیستی‌ای مانند امریکا، اتحادیه اروپا، و سازمان‌هایی مانند  ناتو ، در جنایت برضد بشریت در سوریه شرکت دارد. این همایش به دولت ترکیه هشدار می‌دهد که، به این سیاست‌های غالب بران دولت پایان دهد....


این همایش بین‌المللی از مقاومت و پیکار مردم ترکیه دربرابر جنگ ‌طلبان و بر ضد مناقشه‌های فرقه‌‌ای مذهبی استقبال می‌کند، و همبسته گی خود را با این نیروهای هوادار صلح اعلام می‌دارد. این همایش بر اهمیت توقف درگیری‌های مسلحانه در ارتباط با   « مسله کردها » ، که دهه‌ هاست زیان‌ های جبران‌ ناپذیری را موجب شده‌اند، تاکید می‌ورزد. از سوی دیگر، این همایش چارچوب پیشنهاد شده دولت ترکیه به‌منظور ارایه راه‌حلِ « مسله کردها  » را در خدمت هدف « مذهبی‌سازی » کل جامعه و منطقه می‌داند، که مستلزم تغییرهایی در مرزهای ملی است، و ناگزیر به برخوردهایی تازه‌ در خاورمیانه خواهد انجامید.
همایش ما بر این خواست تاکید دارد که، خاورمیانه باید از قدرت‌های امپریالیستی و سلاح‌های هسته‌‌ای خالی و پاکسازی شود. ما بار دیگر بر موضعِ  شورای جهانی صلح  که مسله فلسطین باید بنابر قطعنامه‌های سازمان ملل متحد در این ارتباط ، و برپایی دولت مستقل فلسطین در درون مرزهای ۱۹۶۷ با پایتختی بیت المقدس شرقی حل شود، و اینکه اسراییل باید به موافقتنامه‌های بین‌المللی احترام بگذارد، دست از محاصره نوار غزه بردارد، و به اشغال بلندی‌های جولان در خاک سوریه و کشتزارهای لبنانی  « شبعا » پایان دهد، تاکید می‌کنیم.
همایش « ملت‌ ها صلح می‌خواهند  »  ، خاورمیانه‌ ای عاری از سلاح‌های هسته‌‌ای، از جمله سلاح‌های هسته‌‌ای شناسایی شده در این منطقه، برای مثال: در اسراییل، و ناشناخته، برای مثال: در تاسیسات ناتو در ترکیه، را خواستار است .
همراه با اگاه بودن از خطرهای استفاده از انرژی هسته‌‌ای، که در حادثه‌های فاجعه‌ بار اخیر ان‌ها را شاهد بوده‌ایم، ما اعلام می‌کنیم که، هر کشوری حق دارد شیوه تولید انرژی خود را آزادانه انتخاب کند، و طرح‌های انرژی هسته‌‌ای نمی‌تواند دلیلی برای ایراد اتهام و تهدید برضد یک کشور باشد. بنابراین، ما با مردم ایران که با تهدیدهای امپریالیستی مبارزه می‌کنند همبسته گی ‌مان را اعلام می‌کنیم. از سوی دیگر، ما با زنان و مردان زحمتکش ایران در مبارزه ‌شان در راه ازادی و دموکراسی، و حقوق اجتماعی و اقتصادی همبسته گی‌مان را اعلام می‌داریم. به‌علاوه، ما تحریم‌های به‌کار گرفته شده از سوی ایالات متحد امریکا و اتحادیه اروپا برضد ایران را محکوم می‌کنیم. این تهدیدها به بهانه برنامه هسته‌‌ای ایران اما به‌ واقع با هدف مجازات توده‌های وسیع مردم صورت می‌گیرد. ما لغو همه تحریم‌ها را خواستاریم....


شورای جهانی صلح – انجمن صلح ترکیه


۱۷ ثور۱۳۹۲ ، ۷ می۲۰۱۳

Antakya,Turkey  *

یک مرگ غم انگیز

داستان کوتاه : نوشته دکتر حمیدالله مفید

در یک چشم انداز غم انگیز چاشت که ابر های سیاه پُرتندر فضای شهرهامبورگ را پوشانیده بود ، دو کبوتر سرگردان ولی ناآرام  وبا تشویش در میدان اخمن پلتس به زمین نشستند . باد سرگردان بی آغاز وبی انجامی که مسیر معینی نداشت  پر های آنها را نوازش می داد ،.

کبوتر بورسیاه ، که به نظر می رسید نر است خشن وناشکیبا به دنبال کبوترسفیدی که هیکل طناز، چشمان شفاف ، نول سرخرنگ وپر های سفید براقی داشت می دوید  و او را نول می زد. کبوتر سفید علی الرغم ازیت وازاری که  از کبوتر بور سیاه رنگ  می دید ، پُر حرارت تر وبا نشاط تر معلوم می شد ، و هنگام فرار گردنش را به پیش وپس می کشانید. کبوتر بورسیاه  که تند مزاج  ونسبت به احساسات کبوتر سفید  بی اعتنا  وخواب آلود  وشهوانی به دیده می آمد  ومانند سادیست ها  مجذوب تازش و تعدی بود  وطبع تند وسرکشی داشت از دنبال او می دوید  وبا نول سیاه وبزرگش  کبوتر سفید را  ازار می  داد.

رهگذری  که می نمایانید دوست کبوتران وپرنده ها است از یک خریطه ای کاغذی  مشت، مشت گندم  را بر روی سنگفرشهای  اخمن پلتس می ریخت.

کبوتران ومرغان سفید بحری مانند مور وملخ  به گندمهای ریخته شده  حمله  می کردند ، می چیدند و می خورند . کبوتر سفید نیز بالای گندمها  روی سنکفرشها  تازید.مگر کبوتر بور سیاه از دنبالش همچنان روان بود واو را بانول زمخت و زشتش ازیت می کرد. نه تنها خودش گندم نمی خورد ، بلکه کبوتر سفید را نیز نمی گذاشت تا از گندمهای ریخته شده بخورد. کبوتر سفید علی الرغم میل مفرطی که به غذا داشت ، ترجیح داد تا ابروی خود را بخرد واز خیر گندم خوری بگذرد. پرواز نمود و بالای کتاره های طلایی رنگ ساختمان زیبای تیاتر «شو شپیل هوس» نشست ، کبوتر بورسیاه نیز از دنبالش  پرواز کرد ودر همانجا نشست ویکبار دیگر با نول زمخت وزشتش به جان کبوتر سفید زیبا تازید. کبوترسفید چاره را حصر دید، داخل لانه شد و بالای تخمها  نشست.

کبوتر بور سیاه بابالهای غرور ورضایت در حالیکه لبخند پیروزی در نول داشت  همراه با اراده ای نیرومند مردانه پرگشود  ودرمیان کبوترهای رنگارنگ دیگر با لای سنگفرشها نشست  وبه خوردن گندمهای ریخته شده پرداخت.

کبوتر سفید در حالیکه  ابرهای شکست  واندره  بالایش سایه میفگند ، از بالا  جمع وجوش کبوتران را که با اشتیاق گندم می خوردند  ، نظاره می کرد.بوی وطعم گندم  ذرات کوچک خیالاتش را به هیجان انداخت. هر قدر بالایش فشار اورد تا بالای تخمها سینه بزند، مگر طعم گندمهای ریخته شده که به این وفور وزیاری تا حال ندیده بود ، او را مجال فکر کردن نمیداد . دل به دریا زد ، بالهای سپیدش را گشود ، پر زد واز تارک کتاره ها ی طلایی واز لانه ای که تخمهای خودش در آن به نضج ونمو می رسید پرواز نمود ودر میدانی که هنوز هم دانه های جسسته وگریخته گندم به دیده می آمد فرو نشست.ودانه های باقیمانده را به میل واشتیاق می چسد ومیخورد.

باد  هنوز هم به شدت میوزید واشکال استخوانی  کج ووج درختان را به لرزه  می انداخت ، رگه های از تندر که گاهگاهی در فراز آسمان سربی رنگ به نمایش می نشست  به وحشت هوا میفزود.

در یک چشم به هم خوردن  گندمهای ریخته  شده روی سنگفرشها که در فاصله های دور ونزدیک ریخته شده بودند ، خورده شدند.کبوتران فربه ونبرومندز یادتر وکبوتران کوچک وکم زور کمتر خوردند.

کبونرانی که زیاد خورده بودند ، به غمبر  مبزدند ومستی می کردندو این سو و آنسو دورک می خوردند.

 یک کبوتر بور روشن با چشمان سرخ شرابی مانندش ،  که شکمش سیر شده بود  سر به خود غمبر می زد، به اینسو و آنسو می  نگریست ، چون کبوتر بور نول زمخت را نیافت  ، به اطراف کبوتر سفید نیز به غمبر زدن پرداخت ، کبوتر سفید  ، که زیاد گرسنه بود ، به غمبر های کبوتر چشم شرابی اعتنایی نکرد. کبوتر بور روشن چشم شرابی  ، از بی تفاوتی کبوتر سفید سواستفاده کرد و خودرا به  او نزدیکتر ساخت ، اینبار نا شکیباتر وشهوانی تر از پیش سوی او نگریست .  یکباره بالهایش را باز کرد  وبالای کبوتر سفید سوار شد و دمش را چنگ کرد .لحظه ای  وحشتناکی  در زندگی کبوتر سفید آغاز گشت،  معلوم می شد  ،از چندین روزی که  با کبوتر بور سیاه قهر کرده بود ، این نخستین باری بود ، که لذتی خاصی از سواری کبوتر  بور روشن چشم شرابی برایش دست داد ودر پهنه ی لذات جسمی ، عنان نفس را رها نمود  وبدون وسواس وجدان خودش را در اختیار کبوتر بور روشن قرار  داد .

هنوز کبوتر بور روشن چشم شرابی  از فراز پُشت کبوتر سفید پایین نشده بود ، که کبوتر  بور سیاه از میان کبوتران ، در حالی که خشم ونفرت  در وجودش به شراره نشسته بود ، خودش را در برابر هردو کبوتر بور روشن چشم شرابی وکبوتر سفید که جفت مادینه خودش بود رسانید ،در اول تصمیم گرفت تا با آخرین قدرت وتوانایی که دارد  ، به کبوتر بور روشن  چشم شرابی حمله کند، مگر به زودی متوجه چشمان کبوتر سفید که در آن رضایت  خاطروارامش خوانده می شد ، گردید. نگاهی کوتاهی به هردو کبوتر انداخت ، بدون پشیمانی وتشویش تصمیم گرفت تا حساباتش را با کبوتر بور روشن چشم شرابی نی بلکه با کبوتر سفید ماده خودش تصفیه کند.با نول سیاه زمختش ضربات مرگباری بر فرق کبوتر سفید فرو د آورد.که  ازشدت ان سر کبوتر سفید گیچ شد و هیجانی  که از اسایش خاطر وسبکباری بیشتر  برایش ایجاد شده بود  فرونشست.

کبوتر بور سیاه  سر کبوتر سفید را  با نول زمختش چنان محکم گرفته بود که نمی توانست شور بخورد ، شدت درد وضربات کوبنده سر و را گیچ وبی حال ساخته بود تمام زور وتوانایی اش را به کار برد ، که اگر بتواند ، سرش را رها بخشد به فرایندی نریسد.

کبوتر بور نول سیاه ، بانول زمختش همچنان کبوتر سفید را  خوار وزار ساخته بود  ،  با اشاره چشمان به کبوتر بور روشن  فهماند که اگر میل دارد می تواند یکبار دیگر زهر شهوتش را در وجود کبوتر سفید  بربزاند ، کبوتر بور روشن که از سالهای متمادی عشق رسیدن به کبوتر سفید را که یگانه کبوتر چشم زیبا وسفید در خیل کبوتران بور بود  ، در سر می پرورانید ، اینک بی جنجال و به سادگی به سکوی مرادش می رسید ، یکبار دیگر با خیال سبکبار وبدون ترس از مرگ وجدال بالای کبوتر سفید بالا شد ، اینبار با لذت وکیف وبا ارامش خاطر زهر شهوتش را در وجود کبوتر سفید ریخت. اینبار کبوتر سفید نه تنها که لذت نبرد،، بلکه از این عمل وقیحانه ووحشی کبوتر بور روشن  انزجار وتنفرش را نیز نمایان ساخت و با چشمان زیبای پُر از اشکش فهماند که ای خبیث  مرا در استان مرگ  بجای اینکه کمک کنی ونجات بدهی به کام زشت شهوت تنها می گذاری .

کبوتر بور رسیاه با نول زمختش همچنان سر کبوتر سفید را به زیر گرفته بود.پس از آنکه کبوتر بور روشن کارش را تمام کرد واز بالای کبوتر سفید پاین شد ، کبوتر  بور سیاه با نول زمخت با اشاره چشمان با دیگر کبوتران نر که شاهد شهوت رانی بی درد سر کبوتر بور روشن  بودند ، فهماند که می توانند به مراد رل شان که  شهوت رانی با  یگانه کبوتر  سفید کا غذی  ماده زیبا  است  برسند . کبوتران نر ، که توقع چنین حالت را نداشتند ونمی دانستند که روزی با چنین سادگی به مراد دلشان می رسند ، یکی پی دیگری بالای کبوتر سفید زیبا بالا می شدند وزهر شهوت شان را در درون نا امید ورنجور کبوتر سفید می ریختیند.

 کبوتران کوچک و کبوتران ماده  که این صحنه ی وحشتناک را می دیدند ،  نارام شده بودند ودلشان برای کبوتر سفید کاغذی می سوخت مگر از دست شان چیزی نمی امد  و حاضر نیودند تا خود شان را در خطر بیندازند.

نول کبوتر سفید از شدت فشار مانند سنگ وسرش گیچ شده بود  وهیجانی که از اسایش خاطر وسبکباری او بر خاسته بود ، فرو نشست. احساس می کرد ، که زمینی که رویش ایستاده است  ، شکسته وخورد شده است  وزیر پایش  چیزی دیگری وجود ندارد ، با چشمان نیمه باز  ونگاه افسرده  سوی کبوتران  وادمیانی که  شاید به او کمک کنند  می نگریست ، نگاه های که در عین حال موجب می شد ، تا آدم احساس کند که در برابر او مظلومی قرار دارد ،

احساس کرد که احساس لذت در وجودش به احساس تنفر  مبدل شده است .ترس از مرگ ناراحتی  وبیقراری مبهمی بود که در وجودش رخنه می کرد ولحظه به لحظه او را به طرف خود می کشانید ، دنیا بالای سرش چرخ می خورد .

در همین هنگامه وفرصت  طفلی در میان کبوتران دوید ودرست خواست تا با لگدش بر فرق کبوتر بور نول سیاه بزند، کبوتر بور سیاه از ترس جان سر کبوتر سفید را رها کرد وپر زد وپرید ، کبوتر سفید نیز در حالی که  توازنش را از دست داده بود پر زد بجای اینکه بپرد ، پر زد ودرست در زیر تایر موتر سرویسی که از مسافر پُر بود ، شد   وچشم بر هم زدن اهریمن نا شناخته مرگ  او را در کام خود بلعید  وزندگی او  فدای حوسهای شیادانه  واحمقانه  کبوتری شد که با او  قصد شوخی  نداشت .

پایان زندگی کبوتر سفید . پایان غم انگیزی بود .

پایان شهر هامبورگ ۲۲ ماه می ۲۰۱۳ برابر به اول جوزای ۱۳۹۲  خورشیدی

در دفاع از حقوق و کرامت انسانی زنان مظلوم افغانستان
۲۰می ۲۰۱۳


اخیراً قانون منع خشونت علیه زنان را که در ۲۹ سرطان ۱۳۸۸ هجری شمسی با فرمان تقنینی رییس جمهور نافذ گردیده و مرعی الاجرا میباشد درولسی جرگه مطرح ساختند و برحسب سناریوی از قبل تنظیم شده، یک عده از وکلا به مثابه اخلاف ملای لنگ موقف ارتجاعی شان را آشکارا و درضدیت با این قانون درحقیقت زن ستیزی و دشمنی را با مقام والا وکرامت انسانی زنان به نمایش گذاشتند.

اظهرومن الشمس است که زعامت دولت در این شب و روز با طرح این قانون مذبوحانه تلاش مینماید تا نقض تمامیت ارضی ومعامله گریهای شان را خاک و دود نموده اذهان مردم را ازحقایق تلخ مربوطه به سرنوشت کشورشان منحرف سازند و یک دسیسه سیاسی است که درتبانی با هیات رهبری ولسی جرگه برخلاف حکم ماده ۷۹ قانون اساسی و طرزالعمل داخلی مجلس انجام یافته است. تلاش درجریان است تا ازین قانون پیراهن حضرت عثمان (رض) ساخته و در جامعه آشوب را برپا نمایند. همبسته گی و تقرب احاد ملت که بخاطر مصالح کشور در برابر تجاوز پاکستان به وجود آمده صدمه زده و سم پاشی نمایند. این آقایان که درتحت سیطره غرب، وکیل و پولدار گردیده اند و تعدادی شان در لست مافیای غصب زمین شامل وغاصب حقوق مردم و بیت المال میباشند؛ با فرصت طلبی اکنون که شمارش معکوس زمان موجودیت نظامی غرب آغاز یافته، میخواهند به مثابه پاسداران ذهنیت قرون وسطایی و بنیادگرایی جهاد چراغ سبزبه طالبان بدهند .

انجمن حقوقدانان افغان دراروپا با احساس مسوولیت واحترام به مقام والای زنان ودفاع ازکرامت انسانی زنان مظلوم افغان خاطر نشان مینماید که:

  • قانون منع خشونت لااقل درسطح قانون برروی کاغذ اقدام است در مقابله با خشونت گسترده دربرابر زنان که طی سالهای اخیرکه منجر به حوادث بسیار تراژید وهولناک گردیده ومتاسفانه روزبه روز دامنه آن در سراسر کشورگسترش مییابد، پنداشته میشود. محتوی قانون دارای ارزشهای انسانی و اسلامی است که درصورت تطبیق یک بخش ازمصایب زنان کاهش خواهد یافت.

 

  • استدلال آقایان دربرابراین قانون بسیارعام و با انگیزه سیاسی و زن ستیزی میباشد. معلوم نیست که آقایان ازکدام شریعت صحبت مینمایند :
    ـ شریعت دیوبندی
    ـ شریعت قم
    ـ شریعت طالبانی
    ـ شریعت القاعده که خوردن قلب سرباز مخالف را افتخار میدانند. درغیرآن شریعت غرای محمدی درلابلای احکام قانون مذکوربازتاب یافته است. هرگاه واقعاً دغدغه ای نقض شریعت نزد این آقایان وجود میداشت چگونه درین بیشتراز سه سال که قانون مذکورمرعی الاجرا بود وارگانهای حراست حقوق بر طبق آن اجرات و محاکم برطبق احکام آن فیصله صادرنموده ،خاموش بودند. مگراین آقایان اطلاع ندارند که این قانون به تاسی از احکام مواد ۲۴ و۵۴ قانون اساسی نافذ گردیده است وبرطبق حکم ماده سوم قانون اساسی، درافغانستان قانون خلاف شریعت اسلام نافذ شده نمیتواند. به گمان اغلب آقایان، وزارت عدلیه ، متخصصین امورقانونگذاری، شعبات حقوقی ریاست جمهوری، ستره محکمه و کمسیون ازقانون اساسی را فاقد سواد حقوقی و شرعی قلمداد مینماید.
  • استدلال آقایان دررابطه به تعدد زوجات که با وارخطایی ارایه کردند نشان میدهد که به قول حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی به پوست چسپیده اند و با جوهراحکام قرآنی بیگانه میباشند و میان (واجب وجایز) فرق نه توانستند. درآیه کریمه قرآن شریف مسله درباره تعدد زوجات و جایزبودن مطرح گردیده نه واجبات، ترس ازعدالت کلید درک معنی واقعی این حکم قرآنی میباشد وعلمای کرام دین مبین اسلام را به خوبی میدانند که تطبیق عدالت،از واجبات است.
  • بحث این آقایان درمورد سن ازدواج، صاف و ساده توهین به ارگان تقنینی کشوراست.مگراین ملاهای سرکاری نمی دانند که : « بیخبری ازاحکام قانون عذر پنداشته نمیشود» درماده ۲۱ قانون منع خشونت علیه زنان این مثله با رعایت احکام مواد ۸۶ و۸۹ قانون مدنی تسجیل گردیده است وحداقل سن ازدواج در کود مدنی افغانستان که درسال ۱۳۵۵ اولین جمهوریت افغانستان ( زمان مرحوم داود خان)  نافذ گردیده، به حق بحیث بزرگترین دستآورد تقنین کشورمحسوب میگردد، تسجیل یافته است.
  • سرو صدا در مورد اماکن امن ، مبین اهداف تبلیغاتی و به منظورتخدیر اذهان میباشد، درغیرآن درفقره ۳ ماده ۸ قانون خشونت علیه زنان مراجع ذیربط دولتی به اتخاذ تدابیر به خاطر حفاظت و نگهداری مجنی الیه های خشونت و یا معروض به آن درمرکزحمایوی وسایرمحلات ، موظف گردیده است. درکشوری که تنها درسال گذشته ۵۸۰۰ واقعه مورد خشونت رسماً ثبت گردیده و همه روزه اخبار ناگواردررابطه به نشرمیرسد، وظیفه دولت است تا به خاطر مقابله با این فجایع ناگوار تدابیرمقتضی را اتخاذ نماید.هرگاه واقعا وجدان انسانی و اسلامی مطرح باشد باید ولسی جرگه، مسوولین مربوطه را در رابطه به چگونگی تطبیق درست این قانون مورد استجواب قرار میدادند. نه اینکه دربرابر حرکت لنگان دولت ضعیف سنگ اندازی نمایند.

    انجمن حقوقدانان افغان در اروپا با احساس مسوولیت ازتمام نهادهای اجتماعی، فرهنگی، مسلکی، مدافعین حقوق بشر و حقوق زنان، جامعه مدنی، مطبوعات، رسانه ها، دانشمندان و صفحات انترنیتی هموطنان صمیمانه تقاضا مینماید تا در دفاع از حقوق زن مظلوم افغان و احترام به کرامت انسانی شان جهت تطبیق احکام قانون منع خشونت که نافذ و مرعی الاجرامیباشد، صدای شان را بلند نمایند.


               بااحترام

                 پوهاند دکتورغلام سخی مصئون
            رییس انجمن حقوقدانان افغان دراروپا

 

 

 

دیدار اعضای هییت ریسه ایتلاف با دانشجویان معترض دانشگاه کابل



درچهارمین روز اعتصاب دانشجویان دانشگاه کابل، اعضای هییت رییسه ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقی خواه افغانستان، به محل تحصن دانشجویان، درجوار شورای ملی رفته وضمن دیدار با آنان حمایت وهمبسته گی ایتلاف را از حرکت مدنی دانشجویان ابراز کردند.
پوهاند داکتر محمد داوود راوش رییس دوره یی ایتلاف، در سخنانی رویکرد های مدنی ودموکراتیک را برای تحقق مطالبات صنفی دانشجویان، حق قانونی و دموکراتیک آنان دانسته و از مقامهای مسوول خواست تا به درخواست های دانشجویان رسیده گی کنند.
همچنان دستگیرهژبرسخنگوی ایتلاف، با تاکید برسخنان داکترراوش، بی اعتنایی مسوولان حکومتی را دربرابر مطالبات مطرح شده ازسوی دانشجویان، نمونه روشنی از خود کامه گی ورویکرد های غیر دموکراتیک حاکمیت کنونی خواند وافزود ما به عنوان جریان سیاسی پاسدارارزشهای مدنی ودموکراتیک از حرکت مسالمت آمیز وقانونی شما جوانان حمایت میکنیم.
دیپلوم انجنیر احمد شاهین عضوهییت رییسه  ایتلاف نیز درصحبت خود بااشاره به اینکه توصل به روش های دموکراتیک، تنها ابزار موثر برای نهادینه کردن دموکراسی درکشور است ازدانشجویان خواست که برای شکل گیری یک جنبش نیرومند وفراگیر دانشجویی تلاش کنند تا حرکت های مدنی دانشجویی به گونه مستقلانه وفراترازگرایشهای قومی، زبانی ، سمتی ومذهبی تبارز کند.
درین دیدار دوتن از نماینده گان دانشجویان، ضمن ابراز سپاس وامتنان از هییت رییسه  ایتلاف احزاب وسازمانها دموکرات وترقیخواه افغانستان، درباره مطالبات شان معلومات ارایه کردند.
دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کابل در اعتراض به بی اثر بودن نظام آموزشی دانشگاه، ضعف علمی، اخلاقی واداری ، شماری از استادان شان وهییت رهبری دانشکده علوم اجتماعی از چهار روز به اینطرف درجوار ساختمان شورای ملی دست به اعتصاب غذایی زده اند ولی تا کنون مقام های مسوول در حکومت ومجلس نماینده گان به درخواست های آنان رسیده گی نکرده اند.

 
اعلامیه هییت رییسه ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقی خواه افغانستان

 

 هییت رییسه ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان، از حرکت آرام ، مسالمت آمیز وقانونی دانشجویان دانشکده  علوم اجتماعی دانشگاه کابل، حمایت خویش را اعلام می کند.
به باو ما ارایه  پاسخ منطقی به درخواست های دانشجویان، درمطابقت به قانون اساسی کشور، از مکلفیت های مقام های مسوول حکومت به شمار می رود وهرگونه تاخیر درین راستا ، ماهیت ضد دموکراتیک حاکمیت کنونی را به نمایش می گذارد.
ما در حالیکه طرح خواستهای صنفی دانشجویان را حق مسلم دموکراتیک آنان می دانیم، بی توجهی وبی اعتنایی مقام های مربوط در اداره  تحصیلات عالی افغانستان را که خلاف کلیه ارزشهای مدنی وموازین دموکراسی تا چارمین روز اعتصاب آنان ، به هیچ اقدامی دست نزده اند بیانگر خصلت غیر دموکراتیک واستبدادی مسوولان می پنداریم .
ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان از کلیه نهاد های جامعه  مدنی وجریان های سیاسی متعهد به ارزش های دموکراتیک می خواهد تا همبسته گی شان را با دانشجویان معترض اعلام نموده با افزایش فشاربرنهاد ها ی مسوول حکومتی ، از حرکت مدنی ودموکراتیک آنان پشتیبانی خود را ابراز کنند.