آقایان روسای مدعی دولت و حکومت: جواب دهید!
سلیمان کبیر نوری
فامیل های جان باخته گان و زخمی ها ی فاجعه ی چهارصد بستر( براساس اظهارات هیات سنای کشور، در حمله بر شفاخانه چهارصد بستر ۸۲ تن کشته شده و ۱۲۰ تن دیگر زخم برداشته اند)* و فاجعه قول اردوی شاهین مزارشریف ( به قول شجاع الدین شجاع ، عضو شورای ولایتی بلخ ، گفته می شود که تا هنوز در حدود ۱۵۰ کشته شده گان را شمارش گرفته اند و ۶۰ الی ۷۰ تن دیگر هم زخمیان که در این رویداد بیشتر نظامیان که در تمرینات مشغول بودند، کشته شده اند)**، و سایر مردم ستمدیده افغانستان به تدویر محافل نمایشی فاتحه خوانی، همدردی و اعلان عزای ملی از جانب شما، نیازی ندارند.
تا به کی دون صفتانه، رذیلانه، پست و پلشتانه به چشم مردم خاک می پاشید؟
مردم دگر بیدار و هوشیار شده اند. اگر شما ها فرزندان حلالی این وطن هستید، بیش از چهار صد طالب تروریستی که حکم اعدام شان از پیش صادر شده است و در زندان ها همچو مهمان از آنان پاسداری و پذیرایی به عمل می آید ( مدارک معتبر در زمینه وجود دارد.)***، چرا تا اکنون اعدام آنها را به تعویق انداخته اید ؟
برای شما اجیران همین کفایت نمی کرد که هزاران طالب تروریست را از زندان ها رها کرده و روانه ی جبهات و سنگرهای داغ جنگ بر ضد سربازان دلیر و وطن پرست مان نمودید؟ چونانیکه مصایب و تبعات خونین آن را همه ی مردم مان در حملات انتحاری زنجیره ای این برادران غیرحلالی شما هر از گاهی با خون و گوشت و پوست شان مشاهده و لمس می کنند.
آیا این شما آقای برنشانده جان کیری نبودید که اعضای باصطلاح پارلمان در مورد استیضاح وزرای جانه جانی امنیتی تان را اخطار و فشار داده و سرانجام سگ منشانه نزدشان استخوان انداخته تطمیع کردید. بالاخره این همان اعضای پارلمان اجیر نبودند که مسوولین امنیتی رسوا و بی حیثیت شما را به دنبال فجایع ۴۰۰ بستر بازهم با معامله های ننگین پشت پرده دوباره رای اعتماد داده کف زنان به مقامات شان ابقا کردند؟
مگر مردم با هزاران زبان و بی زبانی رساتر از زبان؛ هی از شما نمی خواهند تا این وزرا و مسوولین ناکام و ناتوان ( اگر نه خاین و مزدور ) سه نهاد امنیتی را برکنار و مورد پیگرد قانونی قرار دهید.
اما کدام حاکمیت قانون و کدام زمامدار اهل و مسوول، گوش شنوا و اراده و شرف و وجدان دارد که چنین خواست های برحق سراسر ملی را انجام دهند؟
شما هر باری زیر نام کمیسیون و هیات حقیقت یاب همه مردم را گول زده رفته اید. آیا باری هم کدام شمه ای از حقیقت های مخوف و افغانستان سوز و افغانستان کش روشن شده است؟ اگر چیزهایی دریافت شده است، مگر خایینانه در تاق نسیان حبس نگردیده است؟
ببینید! حدود دو هفته از رویداد تکاندهنده جهانی اچین می گذرد، اما ژورنالیست ها و خبرنگاران کشور تحت حکومت شما چرا اجازه نیافته اند تا از ساحه ی انفجار دیدن و حد اقل واقعیت را به صاحبان این آب و خاک اطلاع رسانی نمایند.
مگر کشور اشغال شده شاخ و دم دارد یا نوکران در چنین کشوری پشم و یال دارند که شما ندارید؟
دراین کشور اشغالی آیا همه چرخ های لوکوموتیف نظام حتا کوچک ترین ها به دست استعمارگران و اشغالگران و تاراج گران می چرخد که از شما مُلی درست کرده اند؟!
ایوای؛ پس چه باید کرد؟
جوانان میهن!
رزمنده گان آگاه غیور این سرزمین سنگری!
پیشقراولان راه دانش و خردمندی و آزادی!
حامیان دولتی دشمنان قسم خورده خود تان را تشخیص داده به مبارزه بی امان بر ضد این لشکر نیابتی انگریز و آی اس آی به پا برخیزید!
تا پُشت اینان و حامیان خارجی شان به لرزه افتیده برنامه های این همه جنایات ضد بشری خویش را قطع نمایند و با شما به مانند سیالان آزاده و آگاه و هوشیار آماده پیش آمد و کنش و واکنش شوند. در کشور عزیزمان «ستون پنجم » دشمن که این آقایان؛ یا مهره ها یا اُسرای آن اند؛ باید درهم شکسته شود. جز این دیگر همه چیز سراب است و خواب و خیال و تداوم و مرگ و ماتم و قهقرا و تباهی!
کمتر دیده، شنیده و اندیشیده بودیم؛ حال از حد های دیده و شنیده و دریافته گذشت!
حق مردم بزرگ ماست که در کشور آزاد خود به زنده گی غنامند و تنفس آرام نایل آیند.
*
http://www.dw.com/fa-af/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%88-%D8%AC%D8%B1%DA%AF%D9%87-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D9%81%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B5%D8%AF-%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84-%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF/a-928135
**
http://ariananews.af/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%88%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%DB%B1%DB%B5%DB%B0-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87/?=fa
***
https://www.youtube.com/watch?v=ANhMEre0
بامداد ـ دیدگاه ـ ۴/ ۱۷ـ ۲۴۰۴
چشم انداز همکاری پاکستان با ایتلاف نظامی ناتوی اسلامی
فرزاد رمضانی بونش
در آذر ۱۳۹۴ عربستان از شکل گیری یک ایتلاف نظامی اسلامی ضدتروریزم موسوم به « ناتوی اسلامی » با مشارکت ۳۴ کشورعلیه تروریزم خبر داد. بیانیه مشترکی بر طبق مفاد سازمان همکاری های اسلامی و مبارزه با تروریزم، ایتلاف نظامی اسلامی را شکل داد و جدا از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، ترکیه، پاکستان، مالزیا و مصر عمان نیز در دسامبر گذشته اعلام کرد که به این ایتلاف پیوسته است. در این میان در واقع از نگاه ریاض تنها سه کشور پاکستان، مصر و ترکیه و تا اندازه ای امارات می توانستند در موفقیت نسبی ایتلاف نقش بازی کند و بنابراین حضور ارتش پاکستان، ( از قدرتمندترین کشورهای عضو این ایتلاف است و تنها قدرت هسته ای ایتلاف) می تواند بسیار مهم باشد. درهمین راستا قبلا در سال ۲۰۱۴ ترسایی پس از آنکه عربستان اعلام کرد که اسلام آباد جزیی از ایتلاف نظامی بازگرداندن دولت منصورهادی است، پارلمان پاکستان قطعنامه ای را تصویب کرد و از دولت خواست در جنگ یمن موضع بی طرفی اتخاذ کند. در این بین عربستان با رایزنی ها و گفت و گوهای مختلف از پاکستان درخواست کرد تا نقش جدی از سوی پاکستان در این ایتلاف را مشاهده کنند. اما باید گفت چالش های پاکستان در همکاری گسترده با ایتلاف نظامی ناتوی اسلامی بسیار است.
دامنه مخالفت های داخلی :
در گذشته احزاب در پارلمان پاکستان با صدور قطعنامه ای، دولت را موظف به اتخاذ مواضع بی طرفانه در مورد بحران ها در خاورمیانه کرده بودند، اما پس از اعلام وزیر دفاع پاکستان و مجوز لازم برای پیوستن جنرال راحیل شریف فرمانده پیشین ارتش این کشور به ایتلاف نظامی به رهبری عربستان به عنوان فرمانده این ایتلاف موجی از مخالفت ها آغاز شد. از یک سو شخصیت ها و مقاماتی چون عمران خان رهبر حزب تحریک انصاف ، فواد چودری سخنگوی حزب تحریک انصاف، رئیس پیشین سنای پاکستان، جریانهای اصلی و احزاب سیاسی شیعه در پاکستان چون حزب وحدت مسلمین پاکستان، برخی از سران حزب مردم پاکستان، اعضای کمیته روابط خارجه مجلس و.. به رویکرد همکاری با ایتلاف نظامی ناتوی اسلامی انتقاد داشتند. در این حال هر چند پاکستان کشور نیازمند سرمایه ، نفت و انرژی بوده و بخش مهمی از نیروی کار پاکستان (یا بیش از سه میلیون نفر) در کشورهای عرب خلیج کار می کنند و این کشور جدا از کمک های مالی بسیار بیش از ۱۱ میلیارد دلار مناسبات تجاری با این کشورها دارد ، اما مخالفان معتقدند در حالی که در پایان سال ۲۰۱۶ ترسایی تلفات غیرنظامیان در حملات تروریستی و مرگ ومیرهای خشونتهای قومی تا حدود ۸۰ درصد (نسبت به ۲۰۱۳ کاهش ) کاهش یافته جانبداری اسلام آباد از عربستان و هرگونه حضور غیر نظامی و .. در یمن می تواند به تنش شیعه - سنی و فرقه گرایی در کشور دامن زده و موجب تحریک طالبان پاکستان و گروه داعش و منافع ملی قربانی خوشنودی سعودی گردد و غرق کردن پاکستان در جنگ های فرقه ای ابعاد نوینی به خود گیرد. مخالفان با اتکا به دلایلی چون ایتلاف عربستان در واقع طبق فرمان ریاض است و جدا از رفتار دوگانه، فرقه ای و غیرعادلانه عربستان ایتلاف نظامی خود ساخته عربستان خدمت به امریکا است، به پیامدهای منفی آن توجه می کنند. در همین چارچوب افکار عمومی و رسانه های مخالف این کشور معتقدند دولت نباید وارد جبهه جنگ غیرپاکستانی شود. در همین راستا برخی دیگر نیز معتقدند که جنرال راحیل شریف فقط چند ماه از ارتش بازنشسته شده و طبق قانون اساسی پاکستان، تا دو سال حق هیچ گونه فعالیت مجدد نظامی یا دولتی ندارد دولت پاکستان با دادن مجوز به راحیل شریف، این قانون را هم زیر پا گذاشته است.
چالش های منطقه ای و بین المللی:
هر چند از دید اسلام آباد نگاه مثبتی به اشتراک گذاری اطلاعات بین کشورهای مسلمان و مبارزه با جنگ جویان خارجی چون داعش در قالب همکاری ایتلاف نظامی وجود دارد و عربستان اسلام آباد را با وعدههای چون کمک های اقتصادی متقاعد به مشارکت در گسترده با ایتلاف نظامی ناتوی اسلامی تشویق می کند. به علاوه در همین راستا این نگاه وجود دارد که هر افسر ارتش پاکستان پس بازنشسته گی می تواند هر مسوولیت و شغلی را بپذیرد، اما تردیدهایی در مورد رویکرد اسلام آباد در نوع اهداف ریاض با توجه به چالش های درونی ایتلاف و نامعلوم بودن دستور کار، استقرار نیروهای مشترک ایتلاف، نوع هماهنگی نظامی، آییننامه اداری و تشکیلات سازمانی ، نوع کنش کشورهایی ضعیف چون سومالیا در مبارزه با تروریزم ، سهم و میزان نقش بازیگرانی چون ترکیه در کنار عدم حضور حضور دو کشور درگیر در بحران یعنی عراق و سوریه وجود دارد. گذشته از این انتصاب فرمانده پیشین ارتش پاکستان به فرماندهی این ایتلاف ، از یک سو پیام منفی را برای کشور دوست و همسایه غربی پاکستان یعنی ایران در شرایط تنش ایرانی - سعودی دارد. از این منظر با وجود شروطی پاکستان چون چون ضدایرانی نبودن ایتلاف و نقش اسلام آباد برای کاهش تنشها بین ریاض و تهران، پاکستان همچنان از نوع پیامد منفی این حضور بر روابط خود با ایران ( که در جنگ ١٩٦٥ میان هند و پاكستان از این کشور پشتیبانی کرد) و نارضایتی ایران از این تصمیم پاکستان می هراسد. در واقع رویکرد فرقهای ایتلاف و عدم حضور ایران و عراق موجب شده است تا تردیدها در مورد پذیرش نقش فرماندهی نظامی از سوی راحیل شریف بیشتر شود و این رویکرد تقویت گردد که این ایتلاف بیش از آنکه اسلامی باشد در خدمت برخی اعضای این ایتلاف همچون عربستان، قطر و امارات و نگاه ویژه و یک سویه آنها از تروریزم خواهد بود. در بعد دیگری حضور پاکستان در همراهی با عربستان و چشم انداز حضور در بحران های منطقه می تواند روابط پاکستان با روسیه را ( در شرایطی که پاکستان روابط نوینی را با روسیه را شروع کرده است) را تحت تاثیر قرار دهد.
چشم انداز همکاری پاکستان با ایتلاف نظامی ناتوی اسلامی
هر چند ایتلاف اسلامی مبارزه با تروریزم با شعار نگهبانی از كشورهای اسلامی در برابر تروریزم بدون توجه به نژاد و نوع مذهب مردمان و هم راستا با سازمان ملل و سازمان همكاری های اسلامی و ایفای نقش هماهنگ كننده تلاشها برای مبارزه با تروریزم اعلام شد، اما عدم حضور ایران، عراق و سوریه در این ایتلاف و ایجاد نوعی اتحاد ضمنی سنی در برابر شیعه موجب شده پاکستان در مقابل در همکاری گسترده با ایتلاف نظامی ناتوی اسلامی تردیدهای بسیاری داشته باشند. در این بین از یک سو هر چند احزاب اسلامی تندرو و جریان هایی در دولت و ارتش از نظر فکری همکاری هایی با عربستان سعودی دارند و مشارکت در ایتلاف نظامی اسلامی پاکستان روابط با کشورهای عربی خلیج را تقویت می کند و پیامدهای مثبت مالی خواهد داشت اما در اجلاس آتی ایتلاف نظامی پاکستان تلاش خواهد کرد تا با در نظر داشت منافع ملی پاکستان در حوزههای سیاسی و امنیتی در کنار توجه به عدم تیره گی روابط خود با ایران با حدود ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک ، و علایق و نگرش حزب مردم و احزاب منتقد و جریان های شیعی و بریلوی با پیش شرط هایی چون حضور ایران در این ایتلاف برای رهایی از جدایی شیعه و سنی و ایفای نقش میانجی میان كشورهای اسلامی به بهره گیری از منافع نظامی، امنیتی و مالی همکاری های حداقلی با ریاض در حوزه هایی مستقیم رویارویی در بحران ها بپردازد و در صورت تداوم رویکرد ایتلاف بیش از اقدام به ارایه مشاورههای نظامی بپردازد.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱۳/ ۱۷ـ ۲۴۰۴
از وحدت ملی تا وحشت ملی
ملـت از وحشـت بسیار ندید آرا مــش
بازهم این مضحکه را وحدت ملی گـویند
عبدالو کیل کوچی
ملتی که همه روزه سربریده می شود ، پسران آن تربیه انتحاری ، دخترانش به برده گی جنسی ونوامیس آن بتجاوز کشانیده می شود ، ملتی که وطنش بمیدان تاخت وتاز وزورآزمایی قدرتها ، بمرکز تروریستی وآدمکشان حرفوی وحشی و جولانگاه متجاوزین مبدل گردد ، ملتی که جواسیس خارجی وغارتگران صدها میلیون دالری در مقامات بلند دولتی آن نفوذ داده شود ، آثار تاریخی آن نابود ، زیر ساختار های اقتصادی تخریب ، معادنش تاراج ومردم بیچاره آن در میان آتش نفاق قبیله وقوم سالاری و نا امنی غوطه ورگشته ، نان گفته جان بدهند و فریاد دادخواهانه شان را هیچ کسی در داخل وخارج نشنود آنگاه ، و آنگاه بسیار شرم آور ومضحک است که دولت اش خود را بنام وحدت ملی جا زند . زیرا این دگر خاک زدن بچشم ملت وپوشانیدن پل پای دزدان ورهزنان است «این دگر خاک زدن بچشم ملت وپوشاندن پل پای دزدان ورهزنان جهان است »
دولتی که در فساد و قاچاق ، قانون شکنی واختلاص ،بیعدالتی ونفاق ، هرج ومرج وقوم سالاری نزدیک درصدر لیست بدنام کشورهای جهان قرار داشته باشد ،حال ملت بی چاره آن چگونه خواهد بود ؟
از چندی بدینسو اصطلاح وحدت ملی به این دولت ذهنم را بخود مشغول کرد ه بود همیشه فکر می کردم که این واژه مقدس وحدت ملی و رابطه آن با دولت موجود چیزی کمی و کاستی جدی وجود دارد مانند نفاق ملی که روشن تر از آفتاب واما پنهان کردنش با دو انگشت .
بآنکه در اکثر نوشته ها روی کلمه وحدت ملی تمرکز می شود که واقعاً حیرت آور است . ولی بلاخره ازمطالعه خصلت و عناصر ترکیبی دولت ،عملکرد ها ، ناکارایی دولت ونارضایتی ملت ، و اوضاع روبه وخامت کشور و نتیجه گیری ها و تحلیل های علمی سروران قلم دریافتم که این دولت با نام خود یعنی وحدت ملی فاصله زیادی دارد زیرا این دو برادر، واین دو آقایان بالا نشین از همان آغاز غصب قدرت بر سر تقسیم قدرت در مقابل هم قرار گرفتند تا اندازه ایی که جان کری این دوست امریکایی شان قدم رنجه فرموده هردو را بر اریکه قدرت که پایه های آن بر سر گرده های ملت هردم شهید قرار دارد متحد ساخت وبا فشار بیرونی وحدت « دونفر ی » روی منافع شخصی وگروهی را به خاطر فریب واغوای مردم وحدت ملی نامیدند .
بنا بر آن اگر ۳۸ کشور کمک کننده جهان را جمع آقای جان کری درنظر بگیریم ، این می شود وحدت بین المللی که آن دولت ناکارآمد بالاخره جامعه جهانی را نیز در برآوردن صلح وثبات وباز سازی کشور وحمایت ازمردم افغانستان نا توان ساخت . زیرا خط این دوشخص نصب شده در راس قدرت با منافع ملی فاصله داشته و در عملکرد های روز مره خویش بسمت های مخالف پیش میروند . چنانچه قبیله یک طرف روان است ومخالف آن سوی دیگر. زیرا که گرایش های سمتی ، قومی ، زبانی ، عقیدتی و جنسیتی ، کشور را پارچه پارچه وبرخی قدرتمندان را به علمبردار سیاست کهن تفرقه انداز وحکومت کن مبدل ساخته است . مزید بر آن در نتیجه عدم کارایی وتوانایی دولت ، مردم بیچاره ، آواره و محروم کشور روز تاروز مجبور می شوند از دولتی که خود را وحدت ملی می خواند فاصله بگیرند . بنا بر آن در چشم انداز اوضاع بخوبی معلوم می شود که توجه و قدرت بقای دولت به اتکای خارجی و حامیانش متمرکز است تا به مردم .
دراین رابطه اخیراً بگونه مثال از قول احمد ضیا مسعود یکی از مقامات بلند پایه دولت که خود مسوولیت اداره اصلاحات ودولت داری خوب را بعهده داشتند، درسایت همایون چنین می خوانیم « حکومت دلگرم به حمایت خارجی هاست وافراد وابسته به آی اس آی را در مقامات عالی دولتی جابجا می کنند، دولت به بحران مشروعیت مردمی وناکارآمدی و بحران مشروعیت شرعی ، حقوقی وکاری مواجه است و فقط تنها چیزیکه برای نشان دادن به مردم دارد اینست که ما از طرف کشورهای بین المللی حمایت میشویم . آقای مسعود می افزاید در حالیکه مشکل افغانستان مشکل امریکا نیست بلکه مشکل خود مردم افغانستان است ».
همچنان برادرش آقای احمد ولی مسعود نیز لب بسخن گشوده میگوید « در حال حاضر در سیاست حکومت تفکر ملی حاکم نیست وسیاست دولت یک سیاست ملی نیست که این کار برای آینده کشور خطر ناک بوده میتواند » با توجه به اظهارات مقامات فوق الذکر معلوم می شود که دولت حتا بنام هم ، توان حفظ واژه وحدت ملی را دارد از دست میدهد
وسیمای قدرت درورای قانون وحشت زده می شود. چنانچه گفته می شود که اجرا ی نیات ونفوذ مقاصد خطرناک همسایگان وطرز مداخلات بیشرمانه آنها بخصوص سازمان بدنام آی اس آی پاکستان در داخل نظام عملی میگردد تا خواست ملت .
که از صدها موارد بذکر یکی از آن بگونه مثال در مقاله ی دیگری از همین سایت میخوانیم « فاروق وردک دزد مشهور معارف افغانستان از جواسیس شناخته شده آي اس آی پاکستان وعضو ارشد حزب آدمکشان اسلامی به پارالمان میرود ودر خبر می افزاید این آدم که برغم چپاول پول معارف به جای آنکه به محاکمه کشانیده می شد وزیر مقرر می گردد » پس معلوم است که با این گونه کارکردهای ضد منافع ملی ، منافع مردم را نشان گرفتن خود بخود مملکت را به نابودی سوق داده و زمینه نفوذ روز افزون دیگران را مساعد میسازند .
به قول آقای سلیم علیزاده منتشره سایت وزین یاد شده که می گوید «واقعاً افغانستان اخیراً از جانب امریکا ومتحدین آن بار دیگر مورد بازی های سیاسی ومنفعت جویانه شان قرار گرفته است تا بتوانند پلان های استراتیژیک و دراز مدت خویش را در کشور بسر رسانند این در حالیست که مرکز تروریستی را از خاک پاکستان به افغانستان انتقال می دهند وسعی می کنند افغانستان را مرکز تروریستی جهان بسازند » واضح است که در چنین شرایط از توسعه مراکز تروریستی طالب وداعش گرفته تا خاموشی رسانه ها از فجایع و رخداد های ناشی از جنایات تا تبلیغات آزاد ملا ها ی وابسته به ایران و پاکستان بر ضد منافع ملی کشور ، حتا علیه سربازان مدافع خاک و نوامیس کشور ما که هر روز درسنگر دفاع از خاک وطن قربانی می دهند صورت گرفته ونقش منفی تبلیغاتی بعضی از استادان فاکولته شرعیات ، رها شدن تروریستان طالب پس از دستگیری ، خلای قدرت در برخی از بخش های دولتی ، عدم رد اتهامات پاکستان در رابطه به حادثه تروریستی اخیر در پاکستان وغیره وغیره اراده و بی توجهی دولت را بخوبی نشان میدهد .
در رابطه با حامیان بین المللی این دولت و حضور جامعه جهانی بادر نظر داشت منافع وکمک ها بگونه مثال از صدها مساله ، اگر موضوع امنیت را از اجزای لا ینفک منافع یاد شده در نظر بگیریم آنگاه منافع داخلی افغانستان و خارجی ها مشخص خواهد شد. متاسفانه با این حال روند خود محوری وتمر کز قدرت در دو دهه اخیر تا بحدی گسترش می یابد که وحدت نیم بند ملی را شدیداً به چالش گرفته واخلاقیات متاثر ازین جریان منفی را بسوی وحشت ملی به پیش خواهد برد .
بنا بر آن با توجه به آنچه گفته آمدیم در امتداد روند تجاوزات ومداخلات بیشرمانه از خارج ودوام جریان امور در مسیر لجام گسیخته گی موجود درافغانستان اوضاع نشاندهنده آنست که کشوردارد بسوی پرتگاه به پیش میرود .
بنابر آن نجات وطن به وحدت ملی واقعی وحقیقی وعملی ، صادقانه و دلسوزانه فرزندان راستین و فداکار، مسوول ومتعهد وطن نیازمند است . بدون شک وحدت ملی پایدار وصادقانه را می توان با وحدت خواهان سرسپرده ، صادق ، دلسوز و آگاه ، متعهد ومردم دوست وملت حقشناس افغانستان بوجود آورد تا به نیروی خلاقانه آن ، وطن راه نجات خود را پیدا کند . به گفته مشهور وقتی که ما بودیم ، وقتیکه ملت باشد مردم میتوانند زبان مشترک پیدا کنند، در زمانش ملت ، دولت و حکومت وحدت ملی واقعی خود را ایجاد خواهند کرد .
بامداد ـ دیدگاه ـ ۳ / ۱۷ـ ۲۱۰۴
سیلاب های خون در مزار شریف
از عزای ملی تا قیام ملی!
عارف عرفان
به سلسله باران های متداوم خون درین بلاد فلک زده و در پی یک تهاجم تروریستی ، این بار مزارشریف، امن ترین وبزرگرترین دژ تاریخی و مهمترین پایگاه نظامی دولت افغانستان « قول اردوی ۲۰۹شاهین » را بارش خون درهم پیچاند وجان بیش از یکصد و پنجاه سپاهی سرافراز وطن را گرفت .
صدهای دیگر را زخم آلود و خونبار نموده و هزاران انسان را درغم وماتم همیشه گی فرونشاند.
فاجعه بزرگ وجنایت کم نظیر مزارشریف بزرگ ترین آزمون و خطرناکترین تکانه ایست برای بازشناسی و بازنگری ماهیت « نظام » تروریست پرور غنی- عبدالله، برای وابسته گی این رژیم خونتا به اردوگاه تروریزم ، برای ماموریت بلامنازع این نظام بخاطر تحقق اهداف ژیوپولتیک بیگانه وبرای استراتیژی « انتقال جنگ در شمال » که اساسات آن در زمان رژیم حامد کرزی گذاشته شد وتا امروز باشتاب ادامه دارد.
در جو احساسات ونگرش های عاطفی ،اکثر هموندان عزیزو قلم زن های وطندوست مان در وسایل اطلاعات جمعی ، با فرستادن درود ها به روح شهدا،حضور چند مهره ناکارا وبی کفایت را دراین جنایات هولناک گنهکار پنداشته اند، اما در یک دید استراتیژیک با یک ارزیابی بایسته می توان چنین برداشت نمود که سراپای این نظام آلوده به « سرطان خبیثه » است و این رشته ها بخش اعظم از پیکر امنیتی و دفاعی نظام و شاهرگ های رهبری « کاخ نشینان بی رحم » را فراگرفته و در امتداد آن ، این ملت ، این ارتش وسرباز وطن مان همه وهمه با چشمان سرمه دار منتظر تیغ قربانی اند.
جمع کثیری از مهره های ارشد سکان اقتدار سیاسی ، از فراز کاخ تا وزارت های امنیتی ، قطعات ارتش ، پولیس ملی، و ریاست امنیت و شبکه های مربوط به وظایف خاص، چون دانه های بازی در بساط شطرنج افغانستان ماهرانه چیده شده اند.
حادثه خونین مزار شریف ماسک های بی شماری را دریده است وقد اندام نظام بی کفایت و تاراج گر را بدرستی تصویر بخشیده واز رخسار این اختاپوت آدم خوار پرده برمی دارد.
کار گزاران و کارشناسان حوزه استخبارات بدرستی می دانند که انجام این عملیات پیچیده در قلب یک پایگاه بزرگ نظامی ، به سازوبرگ های گسترده ، جو سازی ، جابجای مهره ها و زمینه سازی بزرگ برای انجام عملیات وسیع اوپراتیفی برای انجام یک قتل عام نیاز دارد.
گمارش افراد معین و متقاعد و چهره های شناخته شده و وابسته به آی اس آی پاکستان مثل جنرال مهمند کتوازی، قوماندان قول اردوی ۲۰۹ شاهین با تاریخ کودتا گرانه وجنایت بار و جابجای افراد مشخص در رده های بالا ومتوسط این قول اردو برای انجام این فاجعه بزرگ صاعقه ایست که لاجرم سر کلاوه را بازگشایی نموده و اینجاست که پافشاری رییس جمهور برای تهدید پارلمان بخاطر ابقای وزرایی سکتور امنیتی و دفاعی کشور معنا می یابد.
حادثه فاجعه بار مزار شریف که در پی آزمایش « مادر بمب ها » در افغانستان اتفاق افتید،آهنگ مرگ را به صدا درآورده واز آغاز یک نبرد نوین و « جنگ اصلی» و هیبتناک در کشور سخن می گوید.
مردم باید برای روز های دشوار و تحمل قربانی های گسترده آماده باشند .افغانستان به حیث مرکز زور آزمایی جهانی ومنطقه وی برگزیده شده است، جمع کثیری از پهلوانان جهان و دولت مردان آزمند کشور های منطقه با همه سازوکار های، مالی، نظامی و استخباراتی گرد آمده اند تا برخی با افزار تروریستی داعش و طالب ، شکست و ریخت های سال های اخیر را در جبهات از دست رفته جهانی تلافی نموده و شمشیر انتقام را از نیام برکشیده و با راه اندازی نبرد های رقابتی ، تاج پیروزی را به قیمت ریزش دریاهای خون این ملت زخم آلود وبی دفاع برسرکشند و برخی ها چون کرگسان و لاشخوران گرد هم آمده اند تا افغانستان را به جولانگاه اهداف شریرانه خویش در آورده وبراین بلاد سیطره جویند.اینست ساده ترین تعریف این بازی خون و آتش!
گزینه های نجات
حوادث زنجیره یی، رخداد های برنامه ریزی شده و شیوه مدیریت بحران در کشور در حضور یک نظام مظنون وسراپا آغشته در فساد، موجودیت اختاپوت ومافیای جهانی در بالاترین اهرم اقتدار سیاسی و موجودیت خط استراتیژیک بیگانه درسرلوح پالیسی نظام غنی - عبدالله هیچ گونه امیدی برای تابش خورشید نجات و رهایی ملت ازین تالاب های خون باقی نمی گذارد.
شرایط موجود مستلزم تحلیل هوشمندانه و استخراج بایسته ترین نسخه برای نجات این ملت دربند است.اینجا چالش های بزرگی باهم گره یافته است:
افتراق عمدی وسازمان یافته ملی، موجودیت فقر جانکاه، اسارت ملت در چنگال مافیای قدرت ، نبرد رقابتی کارتل های مخدر ، گرایش روز افزون دولت به سمت ارتجاع سیاه ، حضور اقتدار گرانه باند ها و گروه های تروریستی ومعافیت تروریستهای جانی از کیفر جنایت های سازمان یافته ،تسلیح وتجهیز تروریسم از سوی شبکه های دولتی ،فقدان اپوزسیون نیرومند ملی برای نقش آفرینی های بازدارنده وفقدان احزاب ملی وجبهات بزرگ برای سمتدهی مردم، از بزرگترین چالشهای ایست که دامنه اوضاع ناهنجار کنونی را وسعت میبخشد.
باتوجه به ماهیت ودرونمایه سیاسی نظام موجود واعماق نفوذ استعمار گرانه وچرخش اساسی نظام در راستای تحقق اهداف بیگانه ،پایانی برای این مصیبت بزرگ بنظر نمی رسد وناگزیر باید شالوده تغییر" نظام سیاسی را در افغانستان مطالعه کرد":
ایجاد ایتلاف ها و تنظیم جبهات بزرگ وطنخواهان ترقیخواه ملی وتمرکز همه قوا برای الترنتیو نظام موجود باید در دستور کار قرار گیرد .
باید سکوت سیاسی را درهم شکست ،احزاب که درفش دادخواهی ،ترقیخواهی ،وطنخواهی ،نشان ملی وشعار افغانستان واحد وتجزیه ناپذیر را در سرلوح مبارزات سیاسی شان قرار داده اند باید از حالت یخزدگی ،جمود فکری ،بیتفاوتی ،عزلت نشینی وخود خواهی بیرون شده ودر ین گردونه در کار زار بزرگ وبنای یک ساختار گسترده وجبهه نیرومند آزادیبخش ملی نقش پیشقراول را ایفا نموده ومردم را بسوی رستاخیز ملی هدایت نمایند.
یکی از گزینه های دیگر عبارت از مبارزات مدنی،تظاهرات گسترده ومتداوم در شهر ها وولایات وبراگیختن مبارزات خود جوش ملی برای یک جنبش بزرگ وسراسری وفشار متداوم وپیهم است تا سران نظام را به استعفا وادارد.
استیضاح رییس جمهور،ایجاد نظام موقت وراه اندازی انتخابات شفاف و منصفانه یکی از نسخه هایست که میتواند راه را برای ایجاد افغانستان مستقل وازاد ودولت ملی به مثابه پاسدار جان ،شرف وناموس ملی باز نموده واینجاست که با گزینش دیپلماسی فعال وسیاسیت گزینی علمی، افغانستان را از دایره رقابت های جهانی ،ومنطقوی بیرون کشیده و آهنگ صلح وهمزیستی برادرانه را در کشور پدید آورد.
حوادث به سرعت نور در کشور درچرخش است، کشتی سرنوشت مردم درین امواج طوفنده در حالت غرق شدن است،برخی را امواج طوفانی به موج ها افگنده است ، باید برای نجات کشتی و مابقی سرنشینان بی دفاع هرچه عاجل چاره اندیشید.
محاسبه وشکنجه ابدی تاریخ با رهبران ،شخصیت های ملی ،سران سازمان ها و احزابی که این جویبار خون را از دور نظارت نموده وبرآن چاره نمی اندیشند بسیار سخت و دشوار خواهد بود ،باید ازهمین روز دست بکار شد !
درود بی پایان به همه شهدا وجانباخته گان عزیز فاجعه خونین مزارشریف!
تسلیت بی پایان برای فامیل ها ووابسته گان قربانیان !
بامداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۱۷ـ ۲۳۰۴
چرا اسراییل از تروریزم اسلامی حمایت میکند ؟
اگر بدنبال پاسخ به این سوال ها هستید که چرا رژیم اسراییل از داعش و القاعده حمایت می کند و به کشور مستقل سوریه تجاوز کرده آنرا بمباران می کند و یا چرا همه جا بدنبال نابودی حزب الله لبنان است باید به سراغ ریشه رفت، نام این ریشه ها در اینجا نفت و گاز است، ثروتی كه در واقع به آواره گان فلسطینی تعلق دارد (مترجم)
روسیه الیوم
اسراییل قصد دارد که در زمینه انرژی نه تنها بی نیازشود ؛ بلکه به یک کشور صادرکننده انرژی هم تبدیل شود.« منطقه لوانتین » در نزدیکی ساحل اسراییل می تواند به این اهداف کمک کند. لبنان اما اسراییل را متهم به دست اندازی به مرزهای دریایی خود می کند و حتا رفتار این کشو را با اعلام جنگ رسمی برابر می داند.
در تاریخ اسراییل و همسایه اش درگیری و اختلافات کم نبوده است، ولی دشمنی و عداوت بر سر تعیین مرز آبی بر این اختلافات شدیدا افزوده است. هردو طرف قصد دارند امکان دسترسی بر منابع گاز و نفت موجود در غرب مدیترانه را داشته باشند. پارلمان اسراییل « کنست » طرح لایحه ای را در دست بررسی دارد که به دولت اسراییل آزادی عمل زیادی را خواهد داد تا در مناطق و سواحلی که احتمال پیدا شدن نفت و گاز می رود ، وارد عمل شود و هر کاری را لازم تشخیص دهد انجام دهد.
اختلاف بر سر منطقه ای به مساحت ۸۵۰ کیلومتر مربع بین اسراییل و قبرس است، برای نبیه بری رییس پارلمان لبنان این تحرکات اسراییل، استقلال لبنان را تهدید می کند ودر همین رابطه عملا از « اعلام جنگ» اسراییل به این کشور سخن به میان می آورد.
دولت لبنان اما نظر خود را دارد و مناطق مورد اختلاف را بخشی از مرزهای آبی کشورش ارزیابی می کند، دولت لبنان اما در وضعیت فعلی معتقد است هیچ یک از طرفین در مناطق مورد مناقشه نباید دست به استخراج و حفاری بزنند. اسراییل با فراخواندن سازمان ملل متحد ، از این ارگان تقاضا کرده است لبنان را مجبور به رعایت قوانین بین المللی کند. اسراییل بعکس رویای بی نیازی از واردات انرژی را می بیند و از آنهم فراتر رفته قصد صدور نفت و گاز غرب مدیترانه را به اردن و مصر را دارد.از سال ۲۰۱۸ ترسایی قرار است در « منطقه لوانتین » فعالیت برای استخراج گاز و نفت آغاز شود، این منطقه گازی در سال ۲۰۱۰ ترسایی کشف شد و بزرگترین منطقه گازی است که در بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ ترسایی کشف شده است.
اما این عملیات هم بدون دخالت ارتش دولت اسراییل غیر قابل اجراست، برج های حفاری را خطرات جدی می تواند تهدید کند و حفاظت از آنها حمایت نظامی گسترده ای را می طلبد.
اسراییل نگران ضربات نظامی حزب الله لبنان به این برج های حفاریست.مرکز« منطقه لوانتین» تنها ۱۳۵کیلومتر از ساحل بندراسراییلی حیفا فاصله دارد، با وجود خطر حملات نظامی و تروریستی و احتمال درگیری با لبنان و اختلافات جدی بر سراین که منابع انرژی متعلق به کیست، اسراییل مصمم است به فعالیت های خود برای استخراج منابع مورد اختلاف و مناقشه ادامه دهـد و حتا این کار را مفید هم می داند. آنها چنین استدلال می کنند که با این کار صلح را تقویت می کنند.استخراج منابع انرژی که یونان، ترکیه و قبرس هم در آن سهیم هستند می تواند به رفاه مردم این کشورها و از آنجا به ثبات و آرامش منطقه کمک کند.
دولت اسراییل تا اکنون یک میلیارد دلار برای تحقیق و برنامه ریزی استخراج منابع انرژی در ساحل اسراییل و لبنان سرمایه گذاری کرده است.سال ۲۰۱۹ ترسایی قرار است گاز این منطقه وارد بازار شود.
Quelle: Reuters © Amir Cohen
منابع هنوز استخراج و ارزیابی نشده حتا صاحب هم پیدا کرده اند. ۳۹،۷ درصد آنها به شرکت آمریکایی « نوبل انرژی » از تکزاس تعلق گرفته است، شرکت های اسراییلی « دلک دریلینگ » و « آونر اویل اکسپولاسیون » هر یک ۲۲،۷ درصد منابع را بین خود تقسیم کرده اند، « اسراییل راتیو اویل» ۱۵ درصد را بلعیده و در ازای این دست و دلبازی های دولت نتانیاهو قرار است این شرکت ها ۳،۷۵ میلیارد دلار در این پروژه سرمایه گذاری کنند.
به همین دلیل «یوآو گالانت» وزیر خانه سازی اسراییل اخیرا اعلام کرد اگر حزب الله لبنان باعث درگیری جدید در منطقه شود این کشور (لبنان) را با بمباران و جنگ به ۱۰۰ سال قبل باز می گردانیم./ برگردان از : میم. الف
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱ / ۱۷ـ ۲۱۰۴