گواهی دیگر بر حمایت امریکا از تروریست ها

 

البته دلایل زیادی است که مشخص می کند تروریست های منطقه خاورمیانه و جهان هم توسط ایالات متحده ایجاد شده اند و هم گسترش پیدا کرده اند ؛ و هم حمایت می شوند و موشک باران اخیر فرودگاه شعیرات می تواند تازه ترین این گواه ها به حساب آید.

علیرغم اینکه برخی متصور بودند که ترامپ تلاش خواهد کرد سیاست قبلی ایالات متحده را تغییر دهد و سیاست جدیدی را پیش بگیرد ولی امروز وی نشان داد که اسیر همان سیاست های قدیمی این کشور است و از هیچ حمایتی در قبال تروریست ها دریغ نمی کند.
از همان ابتدای بحث بمباران کیمیاوی شهر « خان شیخون » مشخص بود که کاسه ای زیر نیم کاسه است و اینان به دنبال مساله دیگری می باشند و هیچ وقت دل این ها به حال مردم سوریه نسوخته و نمی سوزد.
اسراییل نتوانسته بود فرودگاه مقدم جنگ با تروریست های داعش را بمباران کند پدرخوانده باید وارد کار می شد.
برای کسانی که با نقشه تقسیم بندی های گروه های مختلف در سوریه آشنایی ندارند باید گفت شهر «خان شیخون»  در اختیار گروه تروریستی جبهه النصره که همان نماینده القاعده در سوریه می باشد است؛  و همه شواهد نشان می داد اینان تسلیحات شیمیایی ای را به دست آورده اند و در صدد هستند از این تسلیحات بر علیه مردم سوریه استفاده کنند. اینان تسلیحات را لابلای مردم مخفی کرده بودند تا مردم سپر انسانی آنها باشند و نابودی این مخزن اسلحه منجر به کشته شدند تعدادی غیرنظامی شد.
ایالات متحده نه منتظر ماند که تحقیقات انجام شود نه اینکه سوال کند که این تسلیحات از چه راهی به دست تروریست ها رسیده و برنامه این ها برای استفاده از این تسلیحات چیست، چون همه پاسخ ها را در اختیار داشت، خودش کاملا در جریان بود.
تنها چیزی را که نمی توان باور کرد دل نازک بودن آقای ترامپ و دلسوزی وی برای بچه هایی که در « خان شیخون » کشته شدند، است.
همین یکی دو هفته پیش امریکایی ها در موصل حدود یک هزار انسان بی گناه را در پناه گاهی به خاک و خون کشیدند، نه جامعه جهانی و نه دل نازک آقای ترامپ برای کشته شده گان در این پناه گاه ثانیه ای لرزید.
اگر دل آقای ترامپ برای بچه های معصوم می سوزد؛ بد نیست توجه کند که سازمان ملل متحد هم پیمان ایالات متحده یعنی عربستان سعودی را به عنوان یک رژیم کودک کش شناسایی کرد و سرمنشی  این سازمان به صراحت گفت این رژیم کودک کش با پول حیثیت سازمان ملل متحد را خرید.
سوالی که مطرح می باشد این است که دل نازک آقای ترامپ وقتی هم پیمانان ایالات متحده مردمان مظلوم یمن و فلسطین را قتل عام می کنند چرا به لرزه در نمی آید؟
چرا ایالات متحده نسبت به استفاده عربستان سعودی و اسراییل از انواع و اقسام تسلیحات کشتار جمعی و تحریم شده بین المللی واکنش نشان نمی دهد؟
خود ایالات متحده که بزرگ ترین قاتل زنان و کودکان و بی گناهان در جهان است، پس چرا دل آقای ترامپ به حال این کشته ها نمی تپد؟
خانم هیلاری کلیتنون وزیر خارجه سابق ایالات متحده به صراحت اعلام کرد که گروه تروریستی داعش ساخته و پرداخته ایالات متحده می باشد. همه هم می دانند که گروه تروریستی القاعده توسط ایالات متحده  امریکا جهت مقابله با روسیه ایجاد شد. آیا می توان باور کرد که ایالات متحده در صدد خواهد بود این گروه های خود ساخته را نابود کند؟!
ایالات متحده ایتلافی از بیش از ۶۸ کشور به بهانه مبارزه و نابودی تروریست ها ایجاد کرد، اما پس از حدود پنج سال از تشکیل این ایتلاف مشاهده کردیم که این ایتلاف به جای تضعیف داعش و گروه های تروریستی در سوریه و عراق به تقویت آنها کمک کرد، چندین بار نیروهای ارتش عراق و سوریه و نیروهایی که در صدد نابودی این تروریست ها بودند را بمباران کردند و آذوقه و مهمات برای آنها ارسال کردند. نیرو و مهمات و تسلیحات و حمایت های مالی وغیره هم همه از طریق ترکیه و اردن هم پیمانان ایالات متحده در این ایتلاف برای تروریست ها تامین می شد.
حال که ایتلاف ایران ـ روسیه و سوریه در حال پیشروی است و تروریست ها در حال نابودی می باشند حامیان آنها دست به کار شده اند تا به هر ترتیبی باشد اینان را نجات دهند و این عملیات ایالات متحده نشان می دهد چون هم پیمانان این کشور ناکام مانده اند پدر خوانده آنها مجبور شده خود دست به کار شود./اسپوتنیک

بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۱۷ـ ۰۸۰۴

كشورهای عربی، تلاش بی‌ حاصل برای هم‌ گرایی

آرش رازانی 

روزهای آغازین سال نو، شاهد برگزاری دو اجلاس عمومی بین کشورهای عربی بود. نشست سران اتحادیه عرب در اردن ؛ و نشست شورای همکاری خلیج‌ در ریاض. تلاش برای اتحاد حول محور قومیت عربی سابقه ‌ای از نیمه دوم قرن بیستم را به همراه خود دارد. اتکا بر قومیت عربی مقدم بر دین اسلام به عنوان محور اصلی اشتراک بین کشورهای مسلمان عرب ‌زبان، در ابتدا از قرن نوزدهم و با حرکات جدایی ‌طلبانه عشیره‌ ها و خاندان‌های عربی با هدف غایی تضعیف امپراتوری فرسوده عثمانی آغاز شد. در واقع عامل کلیدی و اصلی که توانست کشورهای عربی را از حوزه خلافت عثمانی- که بر پایه اشتراک مذهبی اسلام سنی بنا شده و مشروعیت یافته بود - جدا کرده و این امپراتوری را دچار ضعف و فروپاشی کند، همین ایجاد تقدم عامل نژاد بر عامل مذهبی بود. اما از آنجا که ویژه گی‌ها، منافع، توانایی‌ها و اولویت‌های کشورهای عرب ‌زبان مسلمان ( که گستره‌ای از موریتانی تا عمان را دربر می‌گیرند) بسیار متنوع و بعضا متفاوت و حتا متضاد اند؛ عامل «هویت عربی» هیچ ‌گاه منجر به ایجاد اتحاد واقعی میان این کشورها نشده است. در واقع، عامل اصلی اتصال این کشورها در قالب اتحادیه‌های عربی، تعریف دشمن مشترک و تشریک مساعی برای مقابله با آن بوده است. در این راه، کشورهای قدرتمندتر عربی با اتکا بر ایدیولوژی یا قدرت مالی و سیاسی خود سعی در راهبری کلی و تعیین خطوط استراتیژیک جهت ‌گیری این کشورها د‌اشته ‌اند. از پان‌عربیسم ناصری تا بعثی ‌گرایی عفلقی، از اسراییل ‌ستیزی قرن بیستم؛  تا ایران‌هراسی دهه اخیر مفاهیم متفاوتی در این راستا تجربه شده‌اند. اما چه عاملی باعث شده است که هیچ ‌گاه رویای جامعه عربی متحد به واقعیت نپیوندد؟
یک عامل مهم این ناتوانی در ایجاد هم‌ گرایی، رقابت بی‌ پایان کشورهای قدرتمند عربی برای ایفای نقش اصلی در اتحادیه عرب است. همچنین، رنگ‌ باختن تیوری‌ها و آرمان‌ ها در تقابل با واقعیت‌های دیپلوماتیک و منافع منفرد کشورهای عربی عامل دیگری در عدم شکل ‌گیری هم‌ گرایی واقعی بین این کشورهاست . می‌توان این عوامل را در آینه آخرین اجلاس سران اتحادیه عرب و بیانیه پایانی آن به روشنی دید.
اجلاس اخیر اتحادیه عرب تحت‌الشعاع اختلاف‌های عمیق کشورهای عربی در بازگشت یا عدم بازگشت دولت سوریه تحت حاکمیت بشار اسد به این اتحادیه، نحوه برخورد با دولت اردوغان در موضوع سوریه و عراق بدون اینکه به صورت غیر مستقیم منجر به تقویت دولت اسد شود، اختلاف آشکار عبدالفتاح السیسی با قطر به عنوان حامی اصلی عربی دولت مرسی، تلاش برای حفظ ظاهر در حمایت از آرمان فلسطین با رعایت خطوط قرمز امریکا درباره اسراییل و تلاش عربستان  برای جلب حمایت کشورهای عربی در تداوم جنگ یمن قرار داشت. در نتیجه، بیانیه پایانی حاوی موارد متناقض و مبهمی است.
درباره سوریه، در این بیانیه آمده است « بحران سوریه راه‌ حل نظامی ندارد و تنها راه‌ حل ممکن برای حل بحران این کشور راه‌ حل سیاسی هم ‌زمان با مبارزه با داعش است و باید تمامیت ارضی سوریه حفظ شود». به راستی چگونه می ‌توان نفی راه‌ حل نظامی را با مبارزه علیه داعش هم‌ زمان توصیه کرد؟ یا اینکه تفاوت داعش با سایر گروه‌هایی که از سوی سازمان ملل متحد  تروریستی شناخته شده و ذیل جریان القاعده محسوب می ‌شوند، چیست که مبارزه با آنان از شمول تصریح بیانیه خارج شده است؟
درباره ترکیه در این بیانیه آمده است: « این اتحادیه هرگونه ورود نیروهای ترکیه به خاک عراق را محکوم کرده و از دولت انقره می ‌خواهد که بدون هیچ ‌گونه پیش ‌شرطی، نیروهای نظامی خود را از عراق خارج کند. زیرا این اقدام ترکیه به معنای تجاوز به حاکمیت ارضی عراق است». آیا ورود ترکیه به خاک سوریه و تصرف قسمت‌ هایی از آن در قالب عملیات سپر فرات، تجاوز به خاک یک کشورعربی نبوده و در بند دیگری از همین بیانیه بر حفظ تمامیت ارضی سوریه تأکید نشده است؟ چگونه می ‌توان این تناقض آشکار را در یک بیانیه واحد توضیح داد؟
درباره موضوع فلسطین، در این بیانیه بر خروج اسراییل از اراضی اشغالی ١٩٦٧ و تشکیل دولت فلسطین با مرکزیت قدس شرقی به عنوان راه‌ حل اصلی کشورهای عربی برای موضوع فلسطین تاکید شده است. درحالی ‌که درباره ادامه محاصره غزه، عدم پایبندی اسراییل بر بندهای توافق اسلو به عنوان تنها سند رسمی مشترک صلح در فلسطین، ادامه شهرک ‌سازی و... هیچ موضعی اتخاذ نشده است.
بدیهی است در شرایطی که اسراییل به وضعیت فعلی اشغالگری خود رضایت نداشته و کماکان به دنبال توسعه بیشتر مناطق یهودی‌ نشین و سخت ‌ترکردن شرایط برای ساکنان فعلی مناطق اشغالی است، ارایه پیشنهاد برای خروج از مناطق اشغالی ١٩٦٧ تنها طرح موارد ناممکن برای خالی ‌نبودن عریضه است.
این بیانیه نمایانگر گوشه کوچکی از وضعیت هم ‌گرایی کشورهای عربی است. رویایی که به میزان تضاد با واقعیت جاری در کشورهای عربی از تعبیر به دور است. خاورمیانه ، شمال افریقا و غرب آسیا مجموعه درهم ‌تنیده‌ای از قومیت‌ها، مذاهب و ثروت‌های خدادادی است که نه تنها کشورهای منطقه، بلکه قدرت‌های بزرگ جهانی خود را در آن ذی‌ نفع و صاحب منافع ملی می ‌شمارند. نمی‌ توان در این جغرافیا با اتکا بر مفهوم ضعیفی مانند هویت عربی یا هر موضوع نژادی و قومیتی مانند آن، بین کشورها و ملت‌ها هم ‌گرایی موثر ایجاد کرد. اما  به راستی تا پیش از تسری مفاهیم مدرن حکومت به  طبقات نظامی و خاندان‌ های حاکم بر این کشورها و ایجاد زیرساخت‌ های دموکراتیک به منظور جریان ‌یافتن قدرت واقعی و قابل اتکا از ملت به دولت، آیا می ‌توان  از تغییر رویای محال اتحاد عربی به آرزوی تعبیر‌پذیر خاورمیانه مستقل، آزاد و مردم‌ سالار سخن گفت./ش

 بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۱۷ـ ۰۷۰۴

وحدت دادخواهانه نیاز مبرم زمان است

 

عبدالوکیل کوچی   

درامتداد سه ونیم دهه جنگ درافغانستان کشور به میدان زد وخورد دشمنان وجولانگاه وحشیانه ترین گروه های تروریستی پرتاب شده از خارج و به خصوص از سوی رژیم خونتای پاکستان و صحنه زور آزمایی حامیان بین المللی آن مبدل گردیده است .

 پیامد این جنگ لعنتی و روبه افزایش واعلان ناشده ، وطن را نیمه ویرانه و مردم را در خون وآتش فروبرده است که حتا جرقه های آن از آستین برخی از مقامات در قدمه های مختلف زبانه می کشد تا به حدی که جنگ جاری  ویرانگرو تحمیلی کوشش های جامعه جهانی وتلاش های قوت های مسلح کشور ما را در امر رسیدن به صلح به چالش روبرو ساخته و کشور را در گرداب بحران عمومی وانارشیزم فرو می رود .

با این حال اوضاع سیاسی امنیتی کشورنشاندهنده آنست که تمام گروه های عقب گرا ، مرتجع وفوندمنتالیست ، افراطی و فاسد وعناصر وابسته به دشمن وسازش کار وخودخواه ، در یک صف نامقدس وموضع سیه دلی بر ضد وطن بسیج گردیده اند . در آن سوی خط عناصر وطن پرست ، داد خواه وعدالت پسند ، ترقی خواه و تجدد گرا در جست و جوی راه حل مشکلات و برونرفت از بحران کنونی و نیل به صلح ، با عزم متین وایمان آهنین روز تا روز باهم متحد و متشکل می گردند . با ابراز قدردانی و پشتیبانی از آن خاطر نشان می گردد که با در نظرداشت حالات کنونی و اوضاع پیچیده جاری گفته می توان وحدت دادخواهانه نیاز مبرم ما وهمه دادخواهان ترقی پسند کشوراست زیرا در مرحله حساس کنونی ، وطن ما نسبت به هر زمان دیگر نیازمند وحدت نیروهای وطن پرست ترقی خواه وصلح دوست ومبارزین راه عدالت و آزادی می باشد که خوشبختانه در این راستا اخیراً تعدادی از سازمان های دادخواه و ترقی پسند وبه خصوص سازمان های حزبی حزب پیشین متحد ملی و دیگر نهادهای وطن پرست به روند وحدت وخانواده بزرگ حزبی پیوستند که این پروسه فعال وجوشش اصولی و وطن خواهانه شان برای وحدت با سایر سازمان های حزبی دادخواه قابل تمجید وامید وار کننده می باشد . بتایید وپشتیبانی از روند موفقیت آمیز این پروسه شریفانه وبنا به فرموده بزرگان وحدت را ضامن بقا وپیروزی دانسته ؛ یکبار دیگر برای کلیه همرزمان ترقی خواه ودلسوزان وطن درین راه موفقیت بیشتر آرزومی کنم .

 بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۱۷ـ ۰۵۰۴

 

چرا حمله کیمیاوی ساخته و پرداخته عربستان، امریکا و اروپاست

 

 

الف. میم

بازهم یک روز قبل ازبرپایی کنفرانس سوریه ، حمله کیمیاوی در سوریه  صورت می گیرد. حمله ای که کوچک ترین سودی برای دولت سوریه  ندارد و با سلاحی که دولت سوریه بنابر شهادت سازمان ملل یا نابود شده ؛  و یا تحت کنترول بازرسان این سازمان است صورت می گیرد.

بازهم صحنه هایی پر از هنرپیشه گان هالیوودی « کلاه سفیدهای» القاعده برنده گان جایزه اسکار!

چرا علیرغم آنکه حمله امروز صورت می گیرد، موگرینی مسوول امور خارجی اروپا با اطمینان از مسوولیت دولت سوریه سخن می گوید.

« فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز مسوولیت حمله کیمیاوی احتمالی را به عهده دولت سوریه دانسته است. خانم موگرینی گفته است دولت سوریه باید حافظ جان شهروندانش باشد، نه آن که به آنها حمله کند.»  ( بی بی سی فارسی)

امریکا سوریه را متهم به حمله کیمیاوی می کند: « شان اسپایسر، سخنگوی کاخ سفید، می‌گوید از نظر دولت امریکا حکومت بشار اسد مسوول حمله شیمیایی است که گفته می‌ شود امروز در ادلب انجام شده است. آقای اسپایسر گفت کاخ سفید پس از بررسی‌ هایش اطمینان دارد که بشار اسد مسوول است.» ( بازهم بی بی سی )

فرانسو اولاند کارمند قطر و امارات هم عقب نماند  ؛ فرانسوا اولاند، رییس جمهور فرانسه  گفت بشار اسد مسوول این حمله است.»

این در حالی است که دارودسته هوادار تروریست ها تحت عنوان ناظر حقوق بشر سوریه اعلام کردند که هنوز معلوم نیست چه کسی مسوول این حملات بوده است!

روسیه بدون فوت وقت اعلام کرد: وزارت دفاع روسیه  با صدور بیانیه ای هرگونه حمله هوایی  به اطراف شهرک «خان شیخون» در حومه ادلب را رد کرد. وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که هیچ حمله هوایی به اطراف شهرک «خان شیخون» در حومه ادلب به انجام نرسانده است.

دولت سوریه در واکنش به اتهام‌ ها علیه خود در خصوص استفاده از سلاح‌های شیمیایی در ولایت ادلب، ضمن تکذیب این گونه ادعاها آن را «کذب محض» خواند.

دولت سوریه در واکنش به اتهام‌ها علیه خود در خصوص استفاده از سلاح‌ های شیمیایی در ولایت ادلب، آن را تکذیب کرد. بنابر اعلام شبکه تلویزیونی الحدث، دولت سوریه عصر روز سه شنبه (امروز) در واکنشی رسمی به ادعاهای تروريست ها و مخالفان داخلی در خصوص استفاده دمشق از گاز سمی آن را «کذب محض» خواند.

 توطیه جدید

توطیه جدیدی درحال شکل گرفتن است،  پول عربستان و دیگر کشورهای خلیج به ترامپ رسیده است، اوباما در برابر تمامی صحنه سازی ها و دروغ ها با درایت خاصی ایستاد و تا آخرین لحظه حاضر نشد تسلیم دروغ های اردوغان و ملک سلمان ها شود. بر خلاف اوباما، ترامپ خود در این توطیه فعال مایشاع است، « بیزنس من» به قدرت رسیده در کاخ سفید بی هیچ سو تفاهمی اعلام کرده است حاضر به معامله است، سبیل امریکا را چرب کنید و دست و دل باز باشید تا باهم وارد معامله شویم، کشورهای ناتو برای امنیت و حمایت امریکا باید سر کیسه را شل کنند و اعراب حاشیه خلیج برای سرنگونی اسد بایستی هزینه های آنرا به عهده بگیرند.

« ترامپ در بخش دیگری از سخنان خود ضمن حمایت از طرح مناطق امن در سوریه و دیگر کشورهای خاورمیانه، تاکید کرد: ما به سمتی حرکت می کنیم تا کشورهای عربی هزینه ایجاد این مناطق را تقبل کنند.» ظاهرا دسته چک ها آماده اند و با سفر اخیر وزیر جنگ عربستان به واشنگتن قول و قرار ها گذاشته شده است، پول از شما؛ جنگ از ما!

برای راه انداختن یک جنگ همه جانبه پول ( عرب ه ا)، نیروی زمینی نخبه (ارتش امریکا)، نیروی چریکی بلد و خاین(کردهای سوریه) ، حمایت بین المللی و یک بهانه لازم است چه بهتر از بمباران کیمیاوی و جنایت علیه بشریت (سازمان ملل متحد)!

انفجار دیروز روسیه هم به لحاظ زمانی در حالی صورت می گیرد که چند روز قبل از آن هم هواداران نیولیبرال امریکا و اروپا بدستور آنها به خیابان های روسیه می ریزند، هدف ایجاد آشوب و بی ثباتی در روسیه که در کنار ایران بزرگ ترین حامیان دولت قانونی و ارتش این کشور هستند،

روسیه یک روز قبل از حمله کیمیاوی دچار شوک حمله  تروریستی می شود تا تمام رسانه های ماین استریم غرب آنرا انتقامی به خاطر سوریه جلوه اش دهند!

انفجار باید به سوریه ارتباط پیدا کند تا موجب نارضایتی عمومی داخلی روسیه و ترس مردم عادی شود، تا پوتین و لاوروف در داخل زیر ضرب بروند، فردای این بم گذاری حمله کیمیاوی ادلب صورت می گیرد تا قدرت مانور سیاستمداران روسی را فلج کند.  باید قضیه را حسابی بادش کرد و بزرگ نمایی کرد تا محضور اخلاقی برای وتو ایجاد شود تا روسیه جنگ را در خانه خودش تجربه کند تا صدای مردم درآید که از این سرزمین نفرین شده سوریه خارج شویم اصلا به ما چه!

فراموش نکنیم: الجبیر،و زیر خارجه عربستان  در مصاحبه با روزنامه المانی « زود دویچه سایتونگ» که امروز (شنبه) منتشر شد، افزود: به روسیه این نکته را یادآور شدیم که اگر کنار اسد در این مناقشه دخالت کند، طرف درگیر در یک جنگ مذهبی خواهد شد که بسیار بسیار خطرناک است.»

برنامه مفصلی آماده شده است، اردوغان از بازی کنار نهاده شده، امریکا به رژیم اردوغان اعتمادی ندارد، قصد سرنگونی اش را داشته و هنوز تکلیف اردوغان و ترامپ روشن  نشده، اردوغان از ریسمان سیاه و سفید می ترسد.

دولت سوریه سودی در زدن بیمارستانی هیچ اهمیت استراتژیکی ندارد!

دولت سوریه اشتباها  نمی توانسته بیمارستان بمباران کیمیاوی کند!

زمانی که سوریه در حال باز پس گیری مناطق از دست رفته است چنین رفتاری دعوت رسمی از نیروهای نظامی خارجی برای دخالت است، بر فرض محال اگر سوریه دست به چنین حماقتی بخواهد بزند نه روسیه و نه ایران چنین اجازه ای را به دولت سوریه نمی دادند!

دولت سوریه در ماه های گذشته روابط خود را با بسیاری از دولت ها و مجالس کشورهای عربی و اروپایی یا عادی کرده و یا در حا عادی سازیست . چنین عملیاتی از بین بردن تمامی این تلاش هاست!

تصاویر ارسالی از این ادعاهای کلاه سفید ها، مشابه تصاویر و صحنه سازی های قبلی است، به چه دلیل باید دروغ پراکنی های یک مشت مزدور را باورکرد که امتحان خود را پس داده اند.

حمایت رسانه های فریب کار یک صدا از این دروغ پردازی ها شاهدی است بر ساخته گی بودن این ماجرا!

در فریبکاری این رسانه ها مانند «بی بی سی» همین بس که بمباران های وسیع و روزانه امریکا و متحدانش در موصل که  هر روز موجب مرگ ده ها تا صدها انسان بی گناه می شود کمترین جایی در خبررسانی آنها ندارد ، کشتار دسته جمعی مردم بی دفاع یمن و محاصره و گرسنه گی دادن به کودکان یمنی توسط رژیم انسان ستیز عربستان و متحدان غربی اش کم ترین توجهی را جلب نمی کند./ مجله هفته

  بامداد ـ دیدگاه ـ ۴/ ۱۷ـ ۰۵۰۴

استقبال و پشتبانی از اعلامیه کمیته رهبری وحدت خواهان در اروپا

 اعلامیه کمیته رهبری وحدت خواهان دراروپا، تصمیم واقدام بی نهایت ارزشمند  تاریخی وعظیمی است ، در جهت رشد وتکامل وحدت نیروهای ملی ودموکراتیک افغانستان ، بویژه احزب ایجاد شده از حزب مادر « حزب دموکراتیک خلق افغانستان ». این امرشهکار و کنش بزرگ انقلابی ومترقی  است، درجهت تحکیم و رشد سازمانی  وتشکیلاتی برای ایجاد یک حزب سراسری درافغانستان ،که همه مبارزین راستین راه عدالت اجتماعی وصلح سراسر درافغانستان ، ازاین عمل سازنده با قلب سرشار از وطنپرستی استقبال ودرارزوی آنروز استند، تا یکباردیگرهمه سرسپرده گان راستین وطن و پیشگامان راه صلح وعدالت زیر چتری مشترک  یکجا شوند ، وبه ندای مادروطن جواب تاریخی بدهند.ما همرزمان و رفیقای دوران مبارزات  تاریخی هستیم ،که دریک سنگر درپهلوی هم علیه دشمن مشترک می جنگیدیم واز ناموس ،شرف ،عزت مردم  وهمدیگر با ریختاندن خون خویش دفاع ؛ وعلیه یکدیگر دریغ نمی کردیم. دردمندانه دشمن مکار وحیله گیر داخلی وخارجی چنان دسایس وعمال را بالای ما به شیوهای مختلف تحمیل کرد، که ان روزهای بزرگ طلایی افتخارامیز فراموش کردیدوبرضد یکدیگر  قرار گرفتیم.

سوگندمندانه، کشور ما در وضع فعلی  دریک حالت آشفته و بحرانی معنوی ومادی براثری جنگ تحمیلی ازجانب نیروهای ارتجاعی داخلی وخارجی قرار دارد، که بالای سرنوشت مردم ما ازلحاظ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی  تاثیر گذاشته ، فقر وگرسنگی وبی عدالتی و زورگوی را با ابعاد وسیع  آن بوجود آورده است.

همچنان این امرزمینه رابرای افراد و گروه های عقب گرا ومعتصب دینی ومذهبی در لباس قوم پرستی و زبانی فراهم ساخته، تا بی اعتمادی را درمیان اقوام باهم برادر افغانستان بوجود آورده و وحدت ملی کشور را خدشه دار سازند؛ این رویکردها باعث نابودی سرمایه های ملی  وسیاسی ما  شده هست.

برشالوده مولفه های فوق ،خوشبختانه ، رفیقای آگاه ، فرهیخته و نخبه گان سیاسی حلقات معین همدیگر را درک کردند و ندای راستین هزاران رفیقای همرزم وهمسویی خویش را با اتخاذ تصمیم عملی برای بسیج  و انسجام آن عده نیروهای که درروند وحدت خواهی درجهت تشکیل حزب واحد سراسری بی صبرانه درانتظار هستند،گام  برداشتند.  من به حیث عضوی کمیته رهبری شورای المان حزب ملی ترقی مردم افغانستان از کنش  قاطع اعضای فعال ، برجسته وپیشگامان وحدت خواهی درعمل ازرفقا هریک: گران ارج رحیم حبیبی عضو هیات اجراییه حزب سابق متحد ملی افغانستان، عضو کمیسون شورای انسجام برای وحدت د اروپا  و رییس شورای انگلستان حزب سابق متحد ملی،گران قدر خواجه محمد (صدیقی) رییس حزب همبستگی مردم سعادتمند افغانستان، فرهیخته گرانمایه  تاج محمد فعال ریس شورای موج نوین افغانستان وسایر رفیقای همسو وهم پیمان شان ، قدردانی و ارج گذاشته وازاین اقدام رفیقانه شان استقبال وپشتبانی می نمایم وهرنوع کمک وهمکاری که درتوانم احساس بکنم، درعمل برای این ارمان بزرگ، دریغ نه خوام کرد.  

 پاینده ومستحکم باد وحدت همه نیروهای ملی ومترقی اخص یاران و رفقای همسنگر دیروز  حزب دموکراتیک خلق افغانستان.       

علی رستمی از کشور المان

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۵۰۴