آماده گی برای بنای دیواربرلین در افغانستان


عارف عرفان


به تازه گی از« دیواربرلین»  مظهر تقابل دو بلوک شرق وغرب و نقطه پایانی میـراث جنگ سـرد بازدیـد نمـودم.
دیواربرلین بعد از پایان جنگ دوم جهانی وتقسیم  بندی غنایم جغرافیایی و درخط آغازین جنگ سرد با گذر از دل جغرافیای المان تحت نام « دیوار حافظ ضد فاشیست » درسال ۱۹۶۱ ترسایی بنیاد نهاده شد، و المان را به دوکشور المان شرق و المان غرب  درآورد.
در راستای تغییرات دراماتیک در جوامع اروپا وهمزمان با سیر فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم که به اثرخیانت ومعامله گرباچف وهزینه تریلیون ها دالر جنگ استخباراتی محقق شد، پس از مدت ۲۸ سال دیوار برلین با توجه به اتمسفیر برخاسته از اتحاد شوروی وسقوط المان شرق فروپاشید و سرزمین المان را به کشوری واحدی درآورد. 
باحفظ این دیوار مرتفع که حدود ۱۵۵ کیلومتر طول داشت، باموجودیت سیستم های متفاوت سیاسی هرگز دیواری جدایی ونفرت در دل خلق های المان وخانواده های دوطرف مرز راه نیافت وهمیشه المانی های دوطرف دیوار قلبأ به این پیوند های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی،خونی وعاطفی وابسته بودند .
این علایق و وابسته گی سبب می گردید تا صد ها نفر ازشهروندان دو کشور هنگام تلاش برای عبورمخفی وپرش از فراز این دیوار مرتفع آماج  گلوله مرزبانان  قرار گیرند.
من در لحظاتی که به ساختمان، تاریخ ،انگیزه ها وپیامد های این دیوار تاریخی نگاه می نمودم، جریان مقدمات تهداب گذاری چنین دیوار مشابه بوسیله نقشه پردازان استراتیژیک ، مهندسین کارآزموده و خرابکار در افغانستان، ذهنم را به سمت خود درآورده واین سوال در برابرم قدبرافراشت که قدرت های که برای فروپاشی دیوار برلین تریلیون ها دالر هزینه نمودند،چرا مجددأ بوسیلهٔ معماران جنگ های نیابتی تمثال این دیوارها را در افغانستان ودر میان اقوام ومذاهب کشورم بنیاد مینهند؟
آری!
معماران، انجینران وسیاست گران  ویران گر یا به طرز مستقیم و یا توسط گروه های تروریستی داعش وطالب به شدت سرگرم تهداب گذاری« چندین » دیوار نوع دیوار برلین در افغانستان بوده واین کشور را به طرز بی سابقه به کوله بار آتش منازعات قومی در آورده اند و شبکه های معین در ارکان دولت وبیرون از آن به بادبان این آتشکده ویرانگر مبدل شده اند‌.
شرایط رقت بار وبحران زای منازعات قومی، نفت کافی برای آتش زدن این خرمن فراهم ساخته وکوچک ترین جرقه در کار است تا این سرزمین را به آتش کشانیده و بقایای بی جان آنرا به کوچک ترین پارچه ها ومیدان های فرمانروایی خود در آورده و با تاسیس این دیوار های مجبره وتصنعی ، لاجرم این سرزمین زخم آلود را تجزیه نمایند.
می ترسم که مبادا برخلاف تمایلات و پیوندهای جاویدانه شهروندان دو المان، تداوم شرایط خصومت بار کنونی همه رشته های تاریخی ، علایق قومی ،مذهبی و زبانی هموطنان عزیز را برهم زده وکشور را به جزایر خون وآتش مبدل و مرز نفرت وخصومت بی پایان را در دل این سرزمین بنیاد گذارند.
کسانی که باعقلانیت به این مسیر طراحی شده وسازمان یافته نگاه می نمایند ،این سیاه چاله وحشتناک و دوزخی را در تداوم ودرازنای استراتیژی جنگ برنامه ریزی شده پنجاه ساله آینده امریکا بدرستی می بینند. این همه برنامه ها عمدتا از اهداف راهبردی واحد سرچشمه گرفته وبه سرعت در میان انبار دود و آتش اسقرار می یابد .
نقش سازمان جهنمی آی اس آی پاکستان‌، حواریون وابسته  ومدعیان کاذب فروپاشنده گان دیوار برلین برای آتش افروزی نزاع های قومی ومذهبی و تهداب گذاری دیوار برلین در افغانستان نهایت برجسته است.
سوگوارانه برای بار نخست در طول تاریخ غوغا برانگیز افغانستان سکوت مرگبار همه لایه های جامعه را فراگرفته و برخلاف نوازش آژیر پرصدای مرگ ،همگان، همه احزاب وسازمان های چپ ،ترقیخواه ، دموکرات ،نهاد های مدنی ،شخصیت های ملی و وطنپرست درگوشه خلوت لمیده اند، وبه طرز سحرآمیز افسون شده،یا منتظر معجزه اند ویا به طور زنده برای تماشای برپایی این روز عرصات در سرزمین شان آماده گی دارند.
این سو پیکر نیمه جان میهن در تالاب خون غرق است؛ وآن سو بربالین غمبار آن تیغه نبرد قوم و زبان را به چرخش درآورده اند وباران تعصب همه جا وحتا دارنده گان پیشین و مدعیان کارت های انترناسیونالیسم  وهمشهری گرایی جهانی را فراگرفته است.
اینست پاسخ روشن سرنشینان این کشتی در برابر این امواج طغیان گر ومرگ آفرین!

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۸۰۹

د ترهګرو په ملاتړو کړۍ تنګيږي  

 

نوروهاب څپاند


د افغانستان اوجنوبي آسيا له پاره د امريکا نوي ستراتيژي او د بريکس د هېوادونو وروستۍ اعلاميه ، هغه نړيوال څرګند دريځ دی چې د ترهګرو د ملاتړو پر خلاف نيول کيږي . د افغانستان خلکو ، سياسي او مدني ټولنو ، حکومت او سيمه ايزو انډيوالانو تل ويل چې ترهګري له پاکستان څخه سرچينه اخلي او د ترهګرو پټنځايونه د پاکستان دننه دي . خو پاکستان به تل له دي بربنډي ريښتيا سترګې پټولي .

اوس چې د پاکستان ليري او نږدې انډيوالان نږدې يوه خوله پاکستان د ترهګرو ملاتړی او مرکز بولي ، د محترم سمسور فيض په خبره ، پاکستان د ميانمار د مسلمانانو د ډله ايزي وژني په پلمه او هغې ته په رسنيو کې د داسې پوښښ ورکولو په واسطه ، چې د پاکستان ترهګريز او کرغيړن مخ پټ کړي ، ناري سوري جوړي کړي دي . موږ چې په هر ځاي او هر وخت د مسلمانانو د ډله ايزي وژنې او د اسلام له سپيڅلي نامه د ناوړه ګټه پورته کوونې ، کلک مخالف يو او دواړه عملونه انساني ضد او اسلامي ضد بولو ، په ټولو افغانانو ، د سيمي او نړۍ په خلکو غږ کوو ، چې پاکستان ته فرصت ورنه کړي چې يو واري بيا د نړيوالو په سترګو کې خاوري واچوي او د خبلو ترهګريزو فعاليتونو څخه د هغوي مخ واړوي . پاکستان ترهګر هېواد دی ، ترهګرو ته مالي ، لوژستيکې اسانتياوي او خوندي پټنځايونه برابروي . دا پاکستان دی چې د خپلي ګټو  له پاره د ميانمار بي دفاع مسلمانان د قربانۍ ګدوري جوړوي .

افغانان او نړيوال بايد په ګډه په ترهګر پاکستان د زور اچونې کړۍ لا نوره هم تنګه کړي . پاکستان ، د افغانستان او نړۍ په نورو هېوادونو کې د تروريستې فعاليتونو د مخته بيولو په تور نړيوال عدالت ته مخ کړي .

بامداد ـ دیدگاه ـ ۴/ ۱۷ـ ۰۷۰۹

« آب » اهـرمـی برای تحت فشار قـرار‌دادن هنــد

 

فرزاد رمضانی بونش ، تحلیل گر و پژوهش گر مسایل منطقه ای

 

ابعاد تنش دو کشور بر سر آب روندی رو به افزایش را طی کرده و  می کند.  برای بررسی این امر باید به چند  بعد توجه شود.

نخست ـ آن‌ که فلات تبت در نزاع‌ های آینده بر سر منابع آبی دو کشور نقشی بسیار استراتیژیک خواهد داشت. این منطقه در شمال شرق هیمالیا از دهه ۱۹۵۰ ترسایی ضمیمه خاک چین شده است. تبت سرزمینی مقدس برای بوداییان است. سیاست هند برای عدم شناسایی چین واحد و همچنین سیاست پکن مبنی بر به رسمیت نشناختن آروناچال پرادش و جامو و کشمیر به ‌مثابه بخشی از هند، بستر لازم را برای افزایش تنش‌ها در مورد مالکیت آبی میان دو کشور فراهم کرده است.


دوم ـ اینکه در واقع نیازهای دو کشور به آب روز به روز افزایش می باید .یعنی برخی از بلند ‌ترین کوه‌های جهان و بزرگ ‌ترین یخچال‌های جهان نیز در تبت قرار دارند و پس از قطب جنوب و قطب شمال، بزرگ ترین یخچال‌ های جهان را دارد و برخی آن را « قطب سوم » نیز می‌ نامند بخشی از بزرگ ‌ترین و مهم‌ ترین رودخانه‌ های آسیا از تبت سرچشمه می‌ گیرند و این منطقه مرتفع و کوهستانی را « قلب آب آسیا » نیز لقب داده‌اند و عملا آب بخش عمده‌ای از آسیای شرقی و جنوب شرقی بین دو کشور بزرگ هند و چین را تامین می کند. اما با تغییرات اقلیمی از آن ‌جا که بزرگ ‌ترین رودخانه‌ های هند ، دو کشور بزرگ و در حال توسعه ، به یخچال‌ ها و منابع آبی زیر زمینی تبت وابسته است، هرگونه تغییر عمده در اندازه یخچال‌ها می ‌تواند در سرنوشت آب و میزان آب برای این کشورها نیز تاثیر گذار باشد. در واقع از این منظر کم آبی برای دو کشور پرجمعیت در حالی است که از با در نظر گرفتن جمعیت‌های میلیاردی چین و هند و همچنین کشور‌های اطراف مانند بنگلادش، می ‌توان گفت بخش زیادی از منابع آبی حدود دو و نیم میلیارد نفر به تبت و حوزه‌هایی که از آن آب می گیرند وابسته است. در واقع چین و هند برای توسعه به منابع آبی تبت وابسته هستند و از یک سو چین که یک چهارم آن را صحرا تشکیل می ‌دهد، به شدت با مساله تامین آب رو به روست. بخش زیادی از رودخانه‌ های چین آلوده هستند.  در این شرایط به نظر میرسد چین قرار است دو نیروگاه تامین برق انرژی خود را از آب‌ های رود برهما پوترا تامین کنند و بخشی از این آب نیز برای راکتورهای هسته‌ای استفاده کند. به علاوه مساله اصلی برای چین انتقال آب از فلات تبت در غرب چین به مراکز صنعتی و شهرهای بزرگ در شمال و شرق کشور است و در سال های گذشته چینی ها در حال ساختن سدی بر روی رودخانه « برهما پوتر» بوده که می تواند بر میزان آب این رودخانه در بخش هندی آن تاثیر بگذارد. در این حال اگر این امر  مد نظر بیش تری قرار گیرد بر سهم کشورهای پایین دست چون هند تاثیر منفی می گذارد.   از سوی دیگر نیز باید توجه داشت که بیش از ۳۰۰ میلیون نفر از جمعیت هند با کمبود منابع آب مواجه هستند. در حالی که هند ۲۰ درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده است تنها به ۴ درصد از منابع آب شیرین جهان دسترسی دارد و بیم آن می رود که با تداوم رشد جمعیت، هند با بحران آب مواجه شود. بنابراین وابسته گی هند به این مخزن آبی طبیعی که اکنون در حال کوچک ‌تر شدن است، می ‌‌تواند تاثیرات مهمی در روابط آینده دو کشور و شکل دادن به نزاع‌ ها و اختلافات منطقه‌ ای بر سر آب داشته باشد و هند نیز در تلاش است که سهم بیش تری از منابع آب حوزه تبت را به خود اختصاص دهد.
سوم ـ از نگاه دهلی نو حال احداث سد روی رود برهما پوترا و رود آب به هند و بنگلادش را با مشکلات جدی مواجه می کند. رود براهماپوترا یکی از بزرگ ترین رودهایی است که حدود ۳۵ درصد آب هندوستان را تامین می کند و علاوه بر مقدس بودن زمین‌های کشاورزی را نیز سیراب می ‌نماید بعد از عبور از چین وارد هند می ‌شود. در این بین در سال های گذشته هندی ها معتقدند چین با استفاده از اهرم های خود در هند از آب در واقع به عنوان یک اهرم جدید در روابط چین و هند بهره برده است. در این بین پس از پیشنهاد مانموهان سنگ، نخست وزیر سال ۲۰۱۳، مبنی بر اینکه دو کشور وارد یک معاهده آب و یا ایجاد یک نهاد بین دولتی برای تعریف حقوق و مسوولیت های مشترک در رودخانه های مشترک می شوند، چین عملا توجهی به هند نکرده و از نگاه دهلی نو پکن در حال بهره گیری از آب به یک سلاح سیاسی است. در این رویکرد عدم توجه پکن به داده های هیدرولوژیکی (مربوط به سیل و جریان رودخانه بالادست برای پیش بینی و هشدار سیل) در حالی است که داده ها را در سال های گذشته عرضه می کرد. در بعد دیگری به نظر می رسد اقدام چینی در واقع نقض دو موافقت نامه های دو طرفه سال ۲۰۱۳ ترسایی و یک توافق نامه ۲۰۱۴ ترسایی در وضعیتی است که هند برای همسایگان پایینش (پاکستان و بنگلادش) فراهم می کند.

چهارم ـ از نگاه چین حدود ۱۱ سد که این کشور در مسیر رودهای منتهی به هند احداث کرده برای دریافت سهم آب خود این کشور است و مشکلی برای هند به وجود نمی ‌آورد و از سال ۲۰۱۴ ترسایی سدهایی بر روی رود براهما‌پوترا هرگز آب این رود را به طور کامل نبسته است و عملا هند طبق قوانین بین المللی هم نمی ‌تواند به چین اعتراض کند زیرا در این زمینه هیچ قراردادی با چین ندارد.

پنجم  ـ آنکهسه کشور پاکستان، هند و چین  بر سر حاکمیت منطقه جامو و کشمیر ادعا دارند. شمال شرقی منطقه، تحت کنترول چین  است و در تقسیمات کشوری چین بخشی از منطقه خود مختار «سین­کیانگ» به شمار می­رود. شمال غرب و نوار غربی منطقه  در کنترول پاکستان است و به «کشمیر آزاد» معروف است. کشور هند نیز جنوب و مرکز این منطقه را در کنترول خود دارد و در تقسیمات کشوری این کشور با عنوان « جامو و کشمیر» شناخته می ­شود. مناطقی که تحت کنترول این کشورها از نظر راهبردی اهمیت بسزایی برای آنان دارد. در این میان از یک سو کشور پاکستان از زمان استقلال از هند همواره ملاحظات گسترده­ای در مورد منابع آب ایندوس داشته است و از تهدید قحطی، گرسنه گی و بحران­هایی که از کمبود آب ناشی می ­شوند نگران بوده است. در این حال سخنان ناناندرا مودی نخست وزیر هند که قبلا گفته بود که « خون و آب نمی ­توانند همزمان جاری شوند» و به این ترتیب کشور پاکستان را به قطع جریان آب­ هایی که از مناطق کشمیر هند عبور می کنند تهدید کرد در شرایطی است که زنده گی بیش از ۴۰ میلیون نفر از جمعیت پاکستان به صورت مستقیم از جریان همین آب­ هایی کشمیر متاثر است. در این بین اگر هند تصمیم بگیرد برای مجازات همسایه ها از سلاح آب استفاده کند، آن گاه چین به عنوان متحد پاکستان، ( قبلا چین هشدار داد در صورتی که هند به قرارداد سند طاس عمل نکند و حق آب پاکستان را ندهد این کشور نیز مسیر رودهایی که به هند منتهی می ‌شود را مسدود خواهد کرد) که توافقی در مدیریت منابع آبی با کشورهای همسایه ندارد، می تواند هند را تهدید کند. در این میان  تهدید منابع بالادستی آب در هند توسط چینی ها، می تواند فاجعه ای برای تولیدکننده گان محصولات زراعی در هند ایجاد کند.

آنچه مشخص است چین روی رود برهما پوترا ۱۱ سد احداث کرده و می تواند بدون فشارهای بین المللی این سدها را ببندد و هند را از ۳۶ درصد آب های خود محروم کند و حل و فصل مناقشه مرزی دو کشور را بسیار دشوار  کند.  

 بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۵۰۹

 

سیاسی  فساد او دهغه بیلګی او ناوړه پایلی

داکتر حبیب منگل
سیاسی فساد د شرافت او سیاسی اخلاقو پرته سیاست کول او د سیاست ماکیاولیستی  کیدلو ته وایی . په ماکیاولیستی - سیاست کی هدف وسیله توجیه کوی پدی معنی چی دواک دترلاسه کولو ؛ساتلو اواعمال کولو لپاره دهری وسیلی کارول که غیر شریفانه ؛ ناروا او بده هم وی مجاز شمیرل کیږی  . دقدرت مافیایی کیدل یا دقدرت ترلاسه کولو او ساتلو لپاره د تهدید او تطمیع ؛ دقانون تر پښولاندی کول ؛ په ټاکنو کی درغلی او تخلف ؛ ناروا معاملی او زدوبندونه ؛ سیاسی رشوت ورکول او رواجول اود دولتی امکاناتو او منابعو ؛بانکونو او شرکتونو څخه ګټه اخیستل او واک ترلاسه کول ؛ عوام فریبی اوخلکو ته وعدی ورکول او نه عملی کول ؛ دولت او دولتی اداره دواکدارانو او ددوی  دکورنیو ؛ خپلوانو او طرفدرانو په خدمت کی قرار ورکول او دمالی الیګارشئ او اقتصادی - مالی  مافیایی شبکو په ګټه دقانونونو وضع کول او مافیایی شبکو سره یو ځای دطبعی زیرمو او دولتی ځمکو دغصب کولو لپاره زمینه برابرول او غصب کول او بی شمیره نور غیر قانونی او ناروا وسیلی څخه دواک دترلاسه کولو او ساتلو اوچلولو لپاره کار ا خیستل دسیاسی فساد عمده تر ین مظاهر تشکیلوی
سیاسی فساد او په سیاسی فساد اخته حکومتونو او حمکرانان، هیوادونه او ملتونه دتباهیو لور ته بیایی دموکراسی وژنی او دقانون واکمنی  له منځه وړی ؛ دیوه اقلیت په لاس کس د قدرت او ثروت تمرکز او د مافیا واکمنی را منځته کوی او خلک په اسارت ؛بی عدالتی او ستم محکوم کوی . دټولنی مطلق اکثریت بی  وزلئ ته سوق کوی اودهیوادونو د سیاسی ، اقتصادی ، ټولنیزی او فرهنګی پراختیا او ودی مخه نیسی . دسیاسی فساد اصلی قربانیان ملتونه او هیوادونه دی . خو تاریخ شودلئ چی  په سیاسی فساد اخته او ککړ حکومتونه او واکمنان او سیاست وال هم په پای کی  دولس دکرکی او حساب او ځواب ورکولو او دخپل فساد دتاوان ورکولو سره مخامخ کیږی.

 

 بامداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۱۷ـ ۰۷۰۹

 

عیــد قــربـان

 

زحج رفتن چه می خواهی دلی را شاد کن حاجی

طواف صد هـــزاران کعبه بر یک دل نمی آرزد

 

عبدالوکیل کوچی 

عید سعید اضحی ، عیدی که رمز و راز آن به پاکیزه گی و دوستی ، محبت و خدمت ، گذشت و صلح ، وحدت وفدا کاری ، آشتی ومهربانی،  شادی و دل خوشی، متمرکز بوده است ، این موهبت آسمانی و روز خجسته باستانی را به مومنین آزاده و پاک نهاد تبریک می گویم . همان عیدی که شمشیرش به عوض اسمعیل از« میش » قربانی گرفت ولی حالا متاُسفانه به جای حیوان انسان قربانی شده وسیمای عید با خون آدمیان رنگین می شود .

عیدی که گروه اجیرشده  شمشیر شیطان را به اجاره گرفته در کشورما انسان های بی گناه را سر می برند. ازچهل سال تا بدین سو در اثر خشونت وحشیانه متجاوزین در کشورما اوضاع خجسته عید به ماتم سراسری عمومی مبدل گردیده جای فدا کاری را جنگ وتجاوز گرفته وبجای آشتی ومحبت ، ظلم وخونریزی ، بعوض پاکیزه گی ، فساد وغارتگری ودربدل شادی عزای عمومی سایه افگنده و دشمنان وطن چیزی برای خوشی کردن باقی نگذاشته اند . ازینرو مراسم عید در میان دود باروت ، آتش وخون برگزار می گردد.

 بآنکه در کشور اسلامی ما درس های عید ملهم از فداکاری ، کمک وهمیاری ،خدمت وهمدردی ،مهر ودوستی ، محو کدورت ها با دل های آگنده از صداقت می آموزد که در پرتو آن فضای خونبارکنونی به صلح و آرامش مبدل گردد . ولی با درد و دریغ که جریان بی پایان جنگ و تجاوزگری در افغانستان چنین چانسی را از مردم  گرفته ودرچنین فضای  مختنق ارمغان عید را به چالش کشیده اند که بر بنیاد آن مصیبت های غیرقابل تحمل و تحمیل شده در کشورما روبه افزایش است . مصیبت هایی که حتا در همین ایام عید از داخل شدن کاروان سیاه متجاوزان تروریست داعش و طالب درافغانستان ، تهدید استقلال و تمامیت ارضی کشور، لیلام  نوامیس ملی دربازارهای پاکستان ، موجودیت زندان های شخصی وخصوصی غیردولتی  ، بی سرنوشتی میلیونها نفر از ملت هردم شهید کشور ،کشتار جوانان افغان در یمن وسوریه وطالب سازی ایرانی ها را در ولایات غربی ، کشت سراسری کوکنار درافغانستان، ناسزاگویی ملاهای بی عمل وضد ترقی و رشد روز افزون مغزشویی کودکان معصوم درشهر ها ومحلات ، گرسنگی ،فقر ،جهل ،مرض وبرتری جویی قومی قدرتمندان شهری و محلی ، حملات وحشیانه طلب وداعش در کندز وقتل عام مردم  در بغلان ، گروگانگیری زنان وکودکان وکشتار مردم بیگناه  در ولسوالی های مربوطه  ، برده گیری زنان در ولایات شمال ، شمالغرب ،جنوب و شرق کشور ، سربریدن مردم  در ولایت ننگرهار ، خوست و بدخشان ،هرات ، بامیان وسرپل ، معامله خرید و فروش بعضی ولسوالی ها توسط دلالان دالر وکلدار، شهید شدن برخی از سربازان فداکار وطن بدست طالب و داعش و بی مسولیتی دولت وعدم مواظبت لازم از قوای مسلح کشور، سیاه پوش شدن عموم مردم وعزای عمومی سرتاسری و گریه کردن مردم برسر تابوت خون چکان جگرگوشه های شان حکایت دارد .

بنا بر آن با حفظ رعایت حرمت و تقدسات این روز خجسته همچو میراث گرانبها وملهم از ارزشهای بزرگ انسانی ودرس های همدلی ، نمی توان عزای عمومی مردم  ومصیبت بزرگ میهنی را بجای تسلیت گفتن تبریک گفت وروزگار سیاه مردم را نادیده گرفت.

باگذشت چهل سال جنگ در افغانستان تا هنوز در بستر تجاوزات نوکران زرخرید دالر وکلداروجنگ نیابتی قدرت های بزرگ ، وحشت وتجاوز در سرتاسر کشور از مردم قربانی گرفته روزی نیست که خون انسان بیگناه بدست وحشیان جلاد صفت طاغوتی نریزد .

بگونه مثال اگر  در فاصله زمانی بین دو عید  که یکی نه ماه وبیست روز ودیگری دو ماه و ده روز در یک شهر یا قریه ی حد اوسط بتعداد دوصد نفر شهید ، زخمی ومفقودالاثر می شوند و تعداد اعضای فامیل هرکدام شهید ومریض و زخمی حد اوسط پنج نفردرنظر گرفته شود  به تعداد هزار نفر و اگر هر فرد از این هزار نفر ده  نفر اقارب و خویشاوند داشته باشند ، ده هزار نفردر هرشهر وده ، روز های عید در گلیم فاتحه وعزا داری نشسته در غم ومصیبت عزیزان از دست داده خود گریه ونوحه سر میدهند .

به اینترتیب تمام شهر ها ، قرا وقصبات کشور با از دست دادن اعضای فامیل یا اقارب شان یکبار در روز جنازه و بخاک سپاری جسد خون چکان شهید ، وبار دوم روز های عید عزاداری مصیبت باری برگزار می شود. علاوه بر آن فقدان همیشه گی جگر گوشه های مادر وطن رنج ومصیبت وآلام همیشه گی است که درطول سال وماه وروز دامنگیرشان می باشد.

در کشور فقیر وجنگ زده ما اکثراً فامیل ها با از دست دادن اعضای فامیل ونان آور خانه به مصیبت بزرگی روبرومیشوند  زیرا فامیل های مصیبت زده با ازدست دادن نان آور فامیل توان تعلیم وتحصیل و زنده گی جمعی را از دست داده آواره ومتواری میشوند . بآنهم در چنین حال وهوا بعضی ها  در وصف عید و رسومات آن از قبیل  خانه تکانی وتزین منازل ،وپوشیدن لباس های جدید ، دستان حنایی ورفت وآمدهای آشتی جویانه بخانه یکدیگر وسفره های رنگین غیره وغیره عید را به تجلیل میگیرند ایکاش که چنین میبود درحالیکه مردم عوام از تجلیل مناسک عید خیلی عاجز اند وبا خوشی ها فاصله دارند .

اگر اغنیا روزهای عید را با راه اندازی بازار گرم قربانی ،سفرهای پر درآمد حج وسفره های رنگین پر زرق وبرق و مراسم  شانداری  به نمایش می گیرند ، این کارمربوط  به یک قشر بالا نشین نظام است ،کار یک گروه زورمند وغاصب است که با نمایش عید بروی زخم های مردم نمک پاشیده وخاک بچشم مردم می زنند که خط این ها از ملت جداست و این ها بخود عید دارند به این معنا که این گروه خوشی را از مردم گرفته بخود عید ساخته اند .

به باور این قلم اگر دلسوزان وطن وانسان های متعهد ومسوولیت پذیر و فرزندان صدیق و فداکار این سرزمین برای رهایی مردم از بدبختی ومصیبت حاضر ، متحداً چاره اندیشی نموده اولاً خود کینه وکدورت وفاصله های موجود را از میان خود برداشته باگذشت وفروتنی وهمدیگر پذیری بخاطر نجات مردم یک دیگر را در آغوش گرفته تا دیر نشده یک نیروی فراگیر و یک جنبش سرتاسری با چرخش عظیم و تحرکات تازه برای نجات وطن و روزهای عید واقعی زحمتکشان کشور بشتابند . این رسالت بزرگ بالاتر از هزاران بار تبریکی دادن روز عید برای توده های ملیونی کشور حایز اهمیت میباشد .

آنچه را که ملت در آرزویش نشسته اند آنست که نیروهای مسولیت پذیر ،بادرد وبادرک جامعه ، گروه های وطن دوست و دوستان واقعی مردم و فرزندان صادق وطن در جریان بزرگ وجنبش سراسری همبسته گی ملی با هژمونی صادقانه ودادخواهانه مردمی ملت را به سوی نجات شان رهنمون گردند تا بر پایه ی آن در زنده گی مردم عید واقعی به میان آید وآنگاه به همه تبریک خواهم گفت .

بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۱۷ـ ۰۲۰۹