صلـح و يا سقـوط ؟

میرعبدالواحد سادات

هوشدار و هشدار اى هموطن عزيز ،


اظهر من الشمس است كه صلح شرط بقاى افغانستان و مبرم ترين نياز مردم به عزا نشسته ما ميباشد . بدينرو پرداختن به كم و كيف صلح مكلفيت هر افغان در داخل و خارج كشور ميباشد .
خوب است ، قبل از انكه كشتى شكسته ما در گرداب طوفان زاى حوادث غرق گردد ، بر اساس منافع و مصالح علياى افغانستان اين سوال را مطرح نماييم كه : 
افغانستان عزيز ما در آستانه گذار به شاهراه صلح و يا سقوط قرار دارد ؟
پاسدارى  هميشگى من از « انقلاب اميد »  مانع ابراز تشويش و نگرانى من نخواهد گرديد .
مواردى را كه من ديشب بعد از شنيدن مصاحبه آقای خليل زاد با تلويزيون طلوع ياداشت نمودم ، بمثابه نگرانى جدى خود از ،  « توافق » مطروحه با هموطنان عزيز شريك ميسازم :
دراين نه ماه آقای خليل زاد پيوسته اين موضوع را به تكرار مطرح و خاطر جمعى داده است كه :
« روى هيچ چيز موافقه نميشود تا بر هر چهار مورد توافق صورت نگيرد ». مورد « موافقتنامه » را « امضا » مينمايند .
البته چگونگى مذاكرات و بحث بر موارديكه  ناقض حق حاكميت ملى افغانستان است ، منجمله رهايى محبوساني كه بر طبق قانون و توسط محاكم افغانى محاكمه گرديده اند ، ايجاب بحث جداگانه را مينمايد .
آقای خليل زاد و همچنان وزير خارجه امريكا چندين بار تكرار نموده اند كه ما ، نه بخاطر بيرون كردن قوا ، بل بخاطر صلح مذاكره مينماييم .
اكنون و برخلاف بخاطر مصالح كمپاينى آقای ترامپ بر بيرون رفت قوا در احوال تاكيد دارند كه افغانستان اماج  تروریسم و تشديد جنگ اعلام ناشده پاكستان قراردارد .  اقايان خليل زاد و پامپيو چندين بار گفته اند كه :
هدف ما از مذاكرات كشاندن طالبان به مذاكرات با دولت افغانستان ميباشد ، در حاليكه صحبت از نهايى شدن توافق ميشود ، طالبان كماكان در موضع قبلى شان بخاطر عدم مذاكره با دولت پافشارى مينمايند .
در حاليكه براساس تجارب جهانى و تيورى حل منازعات ، مذاكرات فقط در وجود دو طرف جنگ          ( دولت و طالبان ) معنا دارد و متاسفانه در افغانستان نشست هاى تفاهمى را با مذاكرات مغالطه مينمايند .
البته اين مذاكرات غيرمشروط بخاطر دستيابى به صلح مشروط انجام ميابد و صلح كه قيمت دارد ، توسط جوانب درگير قيمت ان مشخص و هردو طرف بايد آنرا بپردازند و مسايل مربوط به نوعيت رژيم سياسى و نظام حقوقى  و ... نيز درهمين مذاكرات ميتواند مورد بحث قرارداده شود .
آتش بس بايد در صدر اجندا قرار ميداشت و در حاليكه متاسفانه مردم بيگناه و اهالى ملكى آماج دهشت و كشتار قراردارند و جنگ تشديد بي سابقه يافته است ، آقای خليل زاد « موافقت نامه » از آتش بس قسمى و محلى صحبت نمود كه اشكارا به معنا تداوم جنگ و خونريزى ميباشد .
آتش بس بايد بمثابه خواست همگانى و نياز اصلى مردم مظلوم و به عزا نشسته بايد پيشرط هر نوع توافق با طالبان و سراسرى مطرح گردد .
آقای خليل زاد اعتراف نمود كه « موافقت نامه » با امارت اسلامى طالبان ميباشد . پروسه بزرگ نمايى و قباحت زدايى از طالبان كه با اشتياق توسط جلابان سياسى افغان در مسكو و لاهور انجام بافت ، اكنون به رسميت دان  حاكميت امارت طالبان منجر ميگردد كه به معنى حضور دو حاكميت  با سيستم هاى  سياسى و نظام حقوقى متفاوت در يك سرزمين ميباشد .
اين موضوع كه بظاهر ساده و دو حاكميت و در حضور وسيع داعش در شمال و شرق كشور و موجوديت گسترده مافيايى مواد مخدر و معادن و هزاران تفنگبدست بى بند و بار جهادى و ... در عدم حضور عساكر امريكا ،  زمينه ساز اشوب و ملک الطوايفى ميگردد .
البته اقايان ترامپ ، پامپيو و خليل زاد بياد داشته باشند كه در قبال افغانستان تعهد حقوقى واخلاقى دارند كه عدم الزام به ان ، دولت امريكا را بمثابه اشغالگر ثبت تاريخ مينمايد .

 

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۹ـ ۰۹۰۹ 

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.

 Copyright © bamdaad 2019

 

شاه امان الله و آزادی مطبوعات

 

میرمحمد شاه رفیعی

 

آزادی مطبوعات همانند یک ضمانت نامه از جانب دولت ها به رسانه های عمومی ومطبوعات در مقابل مواجهه با روند های محدود کننده ابراز نظر در جوامع امروزی می باشد.

آزادی مطبوعات یعنی حق قانونی برای فعالیت آزاد رسانه ها اعم از چاپی، تصویری و شنوایی و همچنان موجودیت مراجع با صلاحیت برای رفع اختلاف بین رسانه ها و شاکیان که باید مشخص و معین باشد.

اما مطالعات بی طرفانه و دقیق بیانگر آنست که در افغانستان مطبوعات آزاد به غیراز موارد و مراحل محدود، وجود نداشته است.

مطبوعات همیشه تحت قیادت، آزار و سانسور حکومت ها و رژیم های بر سراقتدار قرار داشته است.

رسانه های چاپی همیشه توسط  دولتمردان و حاکمان وقت تحت بازپرسی و پیگرد جدی قرار می گرفت و مطبوعات دولتی منحیث یک منبع مستقل برای آگاهی دهی مردم فعالیت می کرد.

با آن هم سال های ۱۲۵۲الی ۱۳۵۲هـ.ش دوره طلایی مطبوعات افغانستان محسوب می گردد، زیرا در سال ۱۲۵۲ اولین جریده شمس النهار به چاپ رسیده است. به قول مورخ شهیر کشور میرغلام محمد غبار اولین نشریه بنام افغان از طرف ابرمرد علم و سیاست در افغانستان، سید جمال الدین افغان آماده نشرگردیده بود که ازطرف دولت وقت اجازه نشر نیافت.

دومین نشریه که در کشور ما به فعالیت آغاز کرده سراج الاخبار است.

 اما ازسال ۱۹۰۲ الی ۱۹۱۹ترسایی فعالیت های فرهنگی و نشراتی در افغانستان بطی بوده است.

با به قدرت رسیدن امیرامان الله، شاه ترقی خواه و روشن ضمیر تغییرات بنیادی در سیستم تشکیلاتی مطبوعات و مطبوعات آزاد به وجود آمده است.

امیر امان الله غازی در ساختار سیستم پالیسی درعرصه های مختلف از جمله مطبوعات رول عمده و بسزایی را ایفا نموده است.

اولین نشریه زن در سال ۱۹۲۲-۱۹۲۳ ترسایی از طرف ملکه ثریا به نشر رسیده است.

در دوره حکومت امیر امان الله ۲۳ نشریه فعالیت داشت و درقانون اساسی آن زمان نشرات و آزادی مطبوعات تسجیل گردیده بود.

در سال ۱۹۲۸ ترسایی بار اول رادیو در افغانستان به فعالیت آغاز کرده است.

جریده سراج الاخبار که در زمان حکومت امیر حبیب الله فعالیت می کرد ناشر و محرر آن محمود طرزی به صفت وزیر خارجه تقرر حاصل کرد و جایش را نشریه امان افغان گرفت.

محرر اولی امان افغان عبدالهادی داوی از جمله محرران سراج الاخبار بود و چندی بعد میرسید قاسم خان از مشروطه خواهان عصر امیر حبیب الله به جای او مقرر شد.

ازجمله سایر جراید «اتفاق اسلام» به محرری صلاح الدین سلجوقی در هرات و «طلوع افغان» به محرری عبدالعزیز خان در قندهار، «شاه افغان » به محرری میرمحمدالحسینی (بعدها غبار) در جبل السراج، «بیدار» در مزار شریف  و«اتحاد مشرقی» در جلال آباد به نشرات آغاز کردند.

این همه نشرات با وجودی که از طرف دولت تاسیس شده بودند اما در نشر مطالب از آزادی کافی برخوردار بودند و مطالب انتقادی و اصلاحی را نشر می نمودند.

اولین جریده غیر دولتی در سال ۱۳۰۶هـ.ش به تشبث و محرری غلام محی الدین خان با عنوان «انیس» انتشار یافت. تقریبأ درهمان وقت جریده «افغان» به نگرانی پاینده محمد خان فرحت در دو زبان فارسی و پشتو نشر شد. همچنان جریده «نسیم سحر» به نگارندگی احمد راتب و«پشتون ژغ» به مدیریت مسوول فیض محمد ناصری و «نوروز» به مدیریت مسوول محمد نوروز خان در سال ۱۳۰۷ تاسیس شدند و به این صورت مطبوعات آزاد غیر دولتی در کشور پایه گذاری شد.

دیده می شود که آزادی مطبوعات و نشرات مترقی با علاقه مندی خاص و به آرزوی خدمت به مردم و روشنگری اجتماع در عصر درخشان امانی پایه گذاری شده بود و مهم تر از همه آن که در سال های بعدی با وجود پیشرفت جامعه و موجودیت امکانات مادی تخنیکی در کشور دیده نمی شود.

پخش و نشر مطبوعات چاپی در اکثر از ولایات مهم کشور است حالانکه در سال های بعدی از جمله طی سال های دهه چهل که دهه دموکراسی مشهور است، نشرات در شهر کابل تمرکز داشت و از نشر جراید و روز نامه ها در سایر ولایات خبری در دست نیست.

چیز دیگری که قابل توجه است در دهه اول استقلال کشور ناشران و هریک از محررهای نشرات شخصیت عالم ، ادیب و نامدار وهمه آن ها در وطندوستی و آزدای خواهی عشق وعلاقه به ترقی و تعالی کشور و مردم دوستی پیشاهنگ و شخصیت های قابل احترام در جامعه بودند مانند عبدالهادی داوی، صلاح الدین سلجوقی، احمد راتب و محی الدین انیس.

ارتجاع و دشمنان سعادت و خوشبختی مردم افغانستان بعد از سقوط حاکمیت امیر امان الله خان، ناشران و روشنگران عصرامانی را مورد پیگرد و آزار واذیت قرار دادند، عده ای آن ها (مانند میرغلام محمد غبار و عبدالهادی خان داوی) از زندان های مخوف ارتجاع جان به سلامت بردند وعده ای هم به اعدام محکوم و در زمره شهدای با عزت کشور به مقام والای سعادت معنوی رسیدند، مانند عبدالرحمن لودین، احمد راتب و ده ها و صد ها روشنفکر ترقی خواه، نویسنده و ادیب کشور.

روح همه رهروان ترقی خواه و پیشرفت کشور، نویسنده گان، شعرا و ادبای وطن شاد و یاد شان جاودانه باد.

ما همه و نسل های آینده باید از آن ها بیآموزیم  وخاطرات شان را زنده نگهداریم.

( برگرفته از شماره ویژه ماهنامه حقیقت زمان )

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۹ـ ۰۶۰۹ 

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.

 Copyright © bamdaad 2019

 

مروری به اصلاحات غازی امان الله خان

 

دردمند

سعدیا مــرد نیکــو نام نمیـرد هرگــز

مرده آنست که نامش به نیکویی نبرند

ما تاریخ گذشته خویش را برای این مطالعه مینمایم که اوضاع امروز خود را صحیح تر درک نماییم تا مبارزین جوان افغانستان در حرکت به پیش خط درست آگاهانه اختیار نمایند زیرا این تاریخ است که سیر تکامل یک جامعه را در روشنایی قرار میدهد.

غازی امان الله خان بعد از آنکه در میدان نبرد جنگ  افغان و انگلیس موفقیت های بزرگ را نصیب مردم افغانستان ساخت نظر به شهادت تاریخ و نوشته قلم بدستان با افتخار کشور بخاطر رشد، ترقی، اقتصاد کشور و بلند بردن سطح زنده گی و آگاهی مردم ریفورم های را در بخش های اقتصادی، مالی، اجتماعی، فرهنگی روی دست گرفت که در سالهای اول گامهای اساسی و امیدوار کننده را برداشت، مرحوم غبار که خود شاهد عينى ريفورمهاى امانى بود و آن دوره را نقادانه بررسى و ارزيابى کرده مينويسد:

امیرامان الله خان در مرحله نخستین به تطبیق اصلاحات خود موفق و کامیاب بود و آن اینکه او در برابر اکثریت ملت (دهقان، مالدار و پیشه ور) تحصیلات ثقیل سابق را سبک ساخت، مالیات جنسی، حواله غله، خریداری، آذوقه رسانی اجباری در رباطهای کثیر کشور، اجاره داری، جمع آوری مالیات دولتی، واسطه بودن فیودال و ملک بین مالیه گیرنده و مالیه دهنده، تشکیل قریه داری، اخذ مالیات مواشی شمار ناشده، کار اجباری و بیگار، تکس های متعدد بازار از پیشه وران و امثال آن ، همه را لغو نمود، مالیات اراضی نقدی معیین شد و تمام افراد مالیه دهنده مستقیماً و بدون ملاحظه خان و ملک با دفاتر مالی دولت مربوط گردید، دولت تمام مایحتاج خود را به پول نقد و خوش به رضا می خرید حیوانات مالدارهرساله شمارشده و از روی موجودیت آن مالیه گرفته میشد و برای این کار قانونی به نام (محصول مواشی) وضع گردید.

برای تنظیم ادارات مالیه، درکابل مکتب ( اصول دفتری) به مدیریت میرزا مجتبی خان دایرگردید و فارغان آن به ماموریت های مالیه کشورگماشته شد و این امورحسابی کهنه دولت را به سیستم عصری (شهری) در آورد، برای مامورین زراعت و تحصیل مالیات در سال ۱۹۲۳ قانون هایی وضع و منتشر گردید برای تهیه حکام مطلع، مکتب حکام در مرکز تاسیس و فارغان آن به حکومات محلی منصوب شد و قانون (وظایف حکام مامورین) اداره را تنظیم نموده در سال ۱۹۲۲ ترسایی در حالیکه یک سال بیشتر قانون (تشویق صنایع) پاس شده و از راه ریفورم مالیات، رشد صنایع را تشویق میکرد، همچنین برای تقویه تولید قانون (تقاوی) وضع گردید، گر چه قانون فروش املاک دولتی، در سال ۱۹۲۳ باعث از دست رفتن زمین و ضرر دهقان و تحکیم ملکیت خصوصی گردید در حالیکه اراضی موقوفه قبلاً از بین رفته بود.

تجارت نیز ساحه وسیعتری یافت گمرکات متعدد داخلی لغو شد و در نتیجه این ریفورمها انکشاف سرمایه داری تسریع گردیده محاکم شرعی معاملات تجارتی به وجود آمد و شرکت های تجارتی، تنویرات، موتر، ادویه، رفقای افغان، اتحادیه افغان، قمر، ضیا و جرمنی، با تجارت خانه شوروی در کابل تاسیس گردید.

با دولت انگلیس قرارداد تجارتی امضاء شد، نماینده گان تجارتی افغانستان (قونسل ها و کالای تجار) هم درهمسایگی های افغانستان به تسهیل امور تجارتی موظف گردید.

دولت موسسات تجارتی ملی به نام شرکت امانیه و شرکت ثمر بساخت، چون در افغانستان سرمایه اروپا نفوذ نکرده بود و بر عکس تجارت اروپا نافذ شده میرفت، این نفوذ ثانوی مانع انکشاف بیشتر صنایع داخلی میگردید، زیرا اقتصاد کشور به حالت بدوی مانده بود، مملکت فاقد فابریکه های عمده و خط آهن و کتله های کارگر بود لهذا حکومت امانیه در صدد تورید فابریکه ها و تمدید خط آهن در افغانستان برآمد و در لویه جرگه سال ۱۳۰۷ توضیح نمود که دولت برای تهیه یک فابریکه ترمیم طیارات داخلی اقدام است و به علاوه فابریکه موجوده یک فابریکه دیگری برای ساختن باروت سفید دایر میکند، اولین سازنده باروت سفید در افغانستان (رضا بیک) متخصص ترکی در جنگ جهانی اول بود، که خودش در بهار سال ۱۹۲۱ ترسایی در کابل وفات نمود  و شخص شاه در تشیع جنازه اش شرکت نمود شاگرد رشید او فیض محمد خان باروت ساز بود، دولت با دو شرکت جرمنی و فرانسوی قراردادی ببست که طبق آن درده سال خط آهن از جنوب افغانستان به شمال آن تمدید میگردید.

چهار نفر فرانسوی برای سروی این کار به کابل آمد و به کندهار رفت، تمدید لین تلگراف و تیلفون بین مرکز و ولایات کشور زیر دست گرفته شد،  استیشن های برقی در پغمان و جلال آباد، کندهار زیر کار گرفته شد، به فابریکه های چرم گری و باروت سازی و سمنت و گوگرد برق داده شد.

کار خانه های ترمیم موتر و پرزه سازی، صابون و عطریات، نختابی و پارچه بافی، نجاری و یخ سازی، پنبه و روغن کشی در کندهار و مزار، هرات تاسیس و اعمار فابریکه های ذیل در نظر گرفته شد:

قند سازی، نساجی نخی و جیم، دکمه سازی، حفظ میوه، مسکه و پنیر سازی، آبکشی و تیل خاک کشی، پوسته هوایی بین کابل و مزار و شوروی، ایران، ترکیه مد نظر قرار گرفت، بند آب غازی و بند سراج غزنی تکمیل شد و بستن بند آب چمکنی و تکمیل نهر رزاق روی دست گرفته شد، دولت در معاملات تجارتی حق کاملته الوداد از دولت جرمنی و حق ترانزیت آزاد از حکومت پولند حاصل کرد و برای عقد قرار داد های تجارتی با مسکو و برلین داخل مذاکره شد، برای انعقاد قرار داد های دیگر راجع به معادن لاجورد بدخشان، نفت هرات و تاسیس یک فابریکه ذوب آهن و انکشاف معادن آهن، ذغال، گوگرد، سرب سنگ ریشه، ابرک، تباشیر، مرمر، گل سفید و رنگ های مختلف پروگرامی روی دست گرفت و برای تنظیم و اداره جنگلات با پکتیا و اسمار و غیره، تزیید نسل اسپ، تعمیم نسل قره قل و ترقی پیله وری پلانی طرح کرد در کابل نمایشگاه صنایع ملی دایر گردید و لباس از پارچه وطنی برای مامورین اجباری گردید، در نتیجه این ریفورمها عایدات دولت نسبت به سابق بیشتر از دو چند گردید.

از اینکه دولت وقت بریتانیا توانسته بود مردم افغانستان را ۱۳۰ سال در انزوا قراردهد و هیچ نوع روابط با جهان خارج نداشتند دستاورد ها و افتخارات غازی امان الله خان برایش تحمل ناپذیر بود با استفاده از افراد عقب گرد، ضد ترقی و وابسته خویش توطیه های را بر ضد آنان آغاز تا امان الله خان را وادار ساختند که کشور را ترک نمایند حکومت های بعد از امان الله خان با استفاده از جلب سرمایه گزاری های کشور های منطقه و جهان گامهای بزرگ را بخاطر رشد صنعت، تجارت، زراعت، مالداری، باغداری، دامپروری، اسفالت هزاران کیلومتر شاهراه ها، اعمار بند های آبیاری، میدان های هوایی، شهر ها، شفاخانه ها، پوهنتون ها، فارمهای بزرگ زراعتی، باغداری و غیره برداشتند.

از مدرک صنایع دستی قبل از سال ۱۳۷۱ چهل فیصد عاید ناخالص ملی بدست میامد با تاسف همه دستاورد های پنج هزار ساله از جمله صد سال گذشته به نسبت طوفان برخاسته از آنطرف اوقیانوس ها بخاک یکسان یکسان شد.

یعنی قدرت های توسعه طلب و منفعت جو با تکرار بازی های که بر ضد غازی امان الله صورت گرفته بود سرزمین جنت نشان ما را برای باشنده گان آن به یک جهنم و پایگاه بزرگ مافیای بین المللی مواد مخدر، میدان نبرد، آزمایش انواع ایدولوژی ها، سلاح های پیشرفته زمینی، هوایی، تهیه کننده مواد خام، بازار معرفی کشور های منطقه و جهان مبدل ساخته اند.

 بیش از سه میلیون تن مردم به مواد مخدر، هفتاد فیصد به امراض های فزیکی، روانی مبتلا، نهاد ها کشور ما را در ردیف چهار کشور فاسد و تهیه کننده نود فیصد مواد مخدر در جهان معرفی کرده اند.

به نسبت افزایش نا امنی ها، فقر، بیکاری شش میلیون تن به خارج از کشور مهاجرت نموده یک میلیون تن بیجا شده گان داخلی بوده صدها هزارکودک به سوتغذیه مواجه بوده، چهل فیصد در زیر خط فقر زیست مینمایند، کسر بیلانس تجارت در سال گذشته نود و چهار یعنی واردات نود و چهار، صادرات شش فیصد را نشان میدهد.

با وجود سرازیر شدن قریب به یک صد میلیارد دالر امریکایی زیر نام کمک به مردم افغانستان زنده گی میلیون ها خانواده نسبت به سابق خرابتر شده مردم از ناحیه عدم تطبیق یکسان قانون، عدالت اجتماعی و گسترش فرهنگ معافیت به ستوه آمده اند.

در نهایت امر بباور آگاهان امور و تجربه گذشته، بزرگترین عوامل دشواریهای فوق مداخله صریح و انجام بازی های خصمانه کشورهای توسعه طلب و منفعت جو در امور داخلی کشور ما بوده و میباشد که هنوز هم ادامه دارد تا زمانیکه از اصلاحات گذشته بخصوص دوره زمان امان الله خان بخاطر احیا و بازسازی در همه عرصه ها از جمله اقتصادی درس عبرت گرفته نشود نمیتوان با ادامه وضع موجود کشور را از بحران های خونین نجات داد و از مزایای استقلال واقعی بهره مند شد. 

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۹ـ ۲۰۰۸ 

 

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.

 

 Copyright © bamdaad 2019

 

 

 

صلح واقعی وعادلانه  در افغانستان  مستلزم اتحاد وهمبستگی ملی و ضمانت بین المللی میباشد

 

 

عبدالوکیل کوچی

 

افغانستان بمثابه کشور صلح دوست ، صلح خوا وخواهان حسن همجواری، احترام متقابل ، عدم مداخله در امور یکدیگر ومتعهد به سیاست همزیستی مسالمت آمیز و دوستی با کشورهای جهان میباشد. دفاع از صلح جهانی و رفتار صلح آمیز از گذشته های دور و بخصوص از دو قرن اخیرتا بدینسو سیاست خارجی این کشور را تشکیل میدهد .

 مردم افغانستان درمسیر حرکت های آزادی خواهانه  وجنبش های ضد استعماری  در پی  تحولات سیاسی و کسب استقلال کشور در سال ۱۹۱۹ ترسایی و در راستای تحولات نیم قرن اخیر در سال ۱۳۵۲خورشیدی تغیر نظام شاهی به جمهوریت و پس از آن  رویداد نظامی  ثور۱۳۵۷ پیروزی هایی را بدست آوردند که چنین پیروزی ها  برای دشمنان قسم خورده افغانستان غیرقابل تحمل بوده وهمه ی آنها بمثابه حلقات سیاه یک سلسله به انتقام جنبش های آزادی خواهی ومبارزه بر ضد استعمار ، ارتجاع و استبداد وبخاطر انتخاب راه رشد ، ترقی و عدالت ، کشور ما را مورد تاخت وتاز قرار دادند .

پس از فروپاشی نظام دموکراتیک و حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان سال ۱۳۷۱خورشیدی سرنوشت کشور در مجموع ازهم پاشید و با تشدید جنگ های رقابتی و اختلافات بر سر قدرت ومداخلات ازخارج کشورنی تنها جنگ خاتمه نیافت بلکه باشدت تمام  جامعه را  بخاک وخون کشانیده وعمیقاً بحرانی ساخت . بحرانی که در اثر آن  در سال ۱۹۹۶ به ظهور طالبان انجامید و در راستای تلاشهای دد منشانه رژیم خونتای پاکستان با شرکای خارجی اش برسرغصب منافع در افغانستان در سال ۲۰۰۱ ترسایی پای جامعه جهانی بکشورما کشانده شد که ظاهراً منجر به سقوط حاکمیت طالبان گردید .

پس از آن درنتیجه یک معامله عمال داخلی با قدرت های خارجی ، گروه تکنوکرات وابسته به غرب  در وجود یک دولت تحت الحمایه وضعیف،  جانشین طا لبان گردید. ولی این همه نیرنگ های دراماتیک ، جنگ را در جبهات شهرها ومحلات کشور نتوانست متوقف سازد،  بلکه  برغم حضور نیروهای جامعه جهانی ، ناتو وامریکا روز تاروز دامنه جنگ گسترش یافته وافغانستان به مرکز جولانگاه تروریزم وصدها گروه تجاوزگر جنگی و قاچاقبران مواد مخدره مبدل گردید که تلفات بسیار زیانبار جانی ، مالی ومعنوی بالای مردم داغدیده افغانستان تحمیل گردید وشرایطی را بوجود آوردند که سرنوشت کشور ما اینبار دریک کشور دیگر،  بین امریکا وطالبان تعین گردد.

اکنون قدرت های غربی در راس ایالات متحده با توجه به منافع جیواکونومیک وجیوپولیتیک  در راستای سیاست های جیواستراتیژیک شان مصروف رایزنی با پاکستان وطالبان بوده تا زمینه تغیر در جهت اوضاع کنونی وآنچه را که صلح میخوانند معین ومشخص سازند .

دولت جنگ طلب پاکستان بخاطر کسب منافع خود با شدت بخشیدن تجاوزات برکشورما  و چانه زنی با غرب میخواهد بطور بی شرمانه به هدف چپاول ثروت های افغانستان وداشتن نفوذ ونیروی بازدارنده در برابر انتقام تاریخی مردم  وتشویش از آینده جنایات خویش درین کشورامتیازاتی  بدست آورد  وطالبان برای بدست آوردن آنچیزی  که تا اکنون بر سر آن جنگیده اند در راه تفاهم با دولت امریکا به اهداف خویش وایستگاه قدرت نزدیک شده اند . چیزیکه هنوز در گرداب بد بختی و جوی های خون و آتش غوطه ور است همانا مردم بیچاره ومظلوم افغانستان میباشد .

با توجه به منابع خبری در مقاله ی بنام  * تحلیل ارسالی یک هموطن *منتشره در سایت همایون تحت عنوان « امریکا رهبری کویته را چگونه بر سرنوشت ما حاکم میسازد » نگاشته اند که « امریکا و طالبان بر چگونگی تشکیل حکومت موقت وساختار حاکمیت آینده افغانستان به موافقه رسیدند . حاکمیت آینده در افغانستان تقریباً  مشابه به ساختار حاکمیت در ایران خواهد بود افغانستان بواسطه امارت اسلامی که مقر آن در شهر قندهار تعین گردیده است اداره ورهبری میشود .......در جای دیگری مینویسد ..حمومت موقت تحت ریاست حامد کرزی که برای دو سال قدرت را در کابل بدست خواهد داشت وظیفه دارد تا قانون اساسی افغانستان ،انتخابات وسایر قوانین را مطابق به شریعت اسلامی تدوین وبه تصویب امیر المومنین برساند .»

در همین سایت در مقاله دیگری بنویسنده گی آقای فروغی  تحت عنوان «افغانستان پس از صلح با طالبان» آمده است نتایج توافق میان امریکا وطالبان بزودی اعلام خواهد شد رییس جمهور غنی حالا بخواهد یا نخواهد پس ازاین طالبان را بحیث یک قدرت بزرگ برسمیت شناخته و زمینه حضور قدرتمند آنان را در حکومت آینده میسر خواهد نمود .

در بخش دیگری ازین مقاله آمده است اما طوریکه همه میدانند با شریک کردن طالبان در قدرت کشتی شکسته افغانستان بساحل امید نخواهد رسید .افغانستان پس از صلح با طالبان همچنان کشور بی ثبات و وابسته خواهد بود ودولتی قومگراتر ویکه تاز تر از امروز خواهد داشت هیچ از احتمال دور نیست که امریکاییان حکومت مضحک ونا کاره دیگر شبه حکومت وحدت ملی با شرکت طالبان ودست پرورده گان دیسانت شده ی شان ( آقای یون حامد کرزی محمد اشرف غنی وکسانی دیگر ) ایجاد نموده بروی گرده های مردم سوار نمایند .منبع می افزاید با ادغام طالبان در بدنه حکومت نی تنها به امنیت وصلح دست نخواهیم یافت بلکه استقلال نیم بند نسبی خود را نیز از دست خواهیم داد .»

با توجه به نکات فوق الذکر معلوم میشود که قدرتهای ذیدخل  در راستای تغیرات سیاسی به تبدیل  مهره های قدرت تمر کز نموده اند .

گفته میشود که تبعات این گونه مذاکرات زمینه ساز نوعی از نظام اسلامی شبیه با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود  که برای افغانستان درست میکنند. با توجه به گذشته نچندان دور درهمسایگی کشورما ، زمان ناآرامی ها و بحران سیاسی سال ۵۷ ایران ، بخاطر تشدید جنگ برضد دولت دموکراتیک افغانستان وگویا مقابله با خطر شوروی در این کشور، رضا شاه را با خمینی تبادله کردند وزمینه استحکام دولت آخوندی را درچنین بخشی از سرزمین جهان مساعد ساختند . حالا چهل سال بعد همان تجارب گذشته بشکل متفاوت تکرار میشود . به این ترتیب بعید از امکان نخواهد بود که با موجودیت  گروه های تروریستی ، جنگی ومتجاوز ساکن در محلات مختلف کشور بازی های دراماتیک ومضک یعنی  ادامه جنگ کشتار وغارت منابع طبیعی کشور ما ادامه خواهد یافت .

 چنانچه با موجودیت گروه های تروریستی جنگ طلب وخون آشام صادر شده از خاک پاکستان و برخی کشور های عربی در محلات مختلف کشور ، نصب عناصرضعیف  وابسته به عوامل خارجی با توجه به کارکردهای گذشته ی آنها  توام با تعصبات و تبعیضات قومی و قانون شکنی چگونه امیدی برای کارایی آزموده شده گان قدرت در امر ساختار دولتی کارا ، قانون اساسی متعادل و مدیریت انتخابات عادلانه وتدویر جرگه ها  داشت .

هکذا درعرصه خارجی تفاهم وتصامیم منحصر به طرف های محدود در قضایای افغانستان وچگونگی مواضع کشور های همسایه وقدرتمند جهان و نحوه برخورد و دیدگاه جامعه جهانی بروند مذاکرات صلح  بدون تضمین جوامع بین المللی،  از آن جمله  سازمان ملل متحد واتحادیه اروپا  برای استحکام صلح در کشور چشم انداز روشنی برای آینده نخواهد داشت. وجنگ متاسفانه ادامه خواهد یافت .

 واما مردم آزاده افغانستان ، علی الرغم تحمل  جنگ نیابتی وتحمیل  تجاوز ، کشتار  ، فقر ، مرض و بیکاری  ، در دافا ع از وجب وجب خاک وتمامیت ارضی واستقلال کشور تا آخرین نفس حیات خویش استاد ده اند وهرگز اسارت را قبول نداشته و به پاکستان این اجازه را نخواهند داد تا مردم مارا بیشتر ازین ذلیل سازد .

 جهانیان باید بدانند که افغانستان کشوری دارای تمدن پنجهزار ساله هست ودر درازنای تاریخ هویت وشجاعت خود را حفظ کرده است و برغم عقب مانده گی های موجود هرگز هیچ قدرتی و بخصوص پاکستان  نمیتواند با تاریخ هفتاد ساله خود آنرا زیر سایه ی تهدید خود قرار دهد  . اگر جهانیان با تاریخ افغانستان خوب آشنایی داشته باشند آنگاه  خواهند دانست که مردم قهرمان افغانستان حملات تجاوزکاران  را در هر دوره ی از تاریخ ودر هر برهه ی از زمان  بموقع پاسخ داده اند .

اینبارهم تاریخ بلاخره قضاوت خواهد کرد که روزی بدون شک حق بجای خود تقرر خواهد گرفت ودر جهت تحقق آن ، گروهای متحد سیاسی ، وطنپرستان واقعی ، شخصیت های ملی ، مویسفیدان با اعتبار کشور ، مومنین پاکنهاد وجوانان بیدار و آگاه جامعه همه در یک خط مقدس دفاع از تمامیت ارضی واستقلال  کشور صلح واقعی را که متضمن امنیت ، رٰفاه ومنافع علیای مردم افغانستان باشد بوجود خواهند آورد متجاوزین و منافقین را به گودال تاریخ خواهند سپرد وآنها را از تجاوزکاریهای  شان پشیمان خواهند ساخت .

چنانچه در کشور ما یک ضرب المثل مشهور است میگویند ( که  شخصی به حریف مخالف خود لاف زد که دیدی که بدورآ دور جهان سرگردان  وپریشانت ساختم ، آنشخص بجوابش گفت  تو نیز همرایم بودی ) بنا بر آن همانطوریکه میگویند جنگ درافغانستان برنده نخواهد داشت . 

بنا برآن صلح عادلانه وپایدار نیازمند حضور گروه ها ی صلحدوست ودموکرات ،احزاب ترقیخواه وعدالت پسند ونهاد های بشردوستانه وسایر اقشار وطندوست ومومنین پاکنهاد وبا حضور نماینده گان سازمان ملل متحد ونهاد های صلحدوست جهان میباشد  . البته نیروهای صلحدوست وآگاه هان امور وشخصیت های دلسوز جامعه  برای طرح و تصویب قوانین ، انتخابات عادلانه وتدویر جرگه های عظیم وسرنوشت ساز کشور نقش اساسی خواهند داشت.

 بگذار نیروهای صلح پسند کشور ما با هماهنگی تمام سازمانهای سیاسی ترقیخواه ، آزاده ودموکرات  وسازمانهای عدالتخواه ،وطنپرست کشور در یک خط مقدس وعادلانه بدفاع از منافع ملی زحمتکشان افغانستان با هم متحد گردند .

دراخیرباید گفت که در کشور ما با قطع مداخلات خارجی وبا پشتیبانی وتضمینات بین المللی از پروسه صلح و مشارکت نماینده گان واقعی ودلسوز مردم افغانستان در ساختار دولتی وحضور گسترده  مردم آزاده افغانستان ، احزاب وگروهای وطندوست ،صلح خواه ودموکرات این صاحبان اصلی کشور با بیداری کامل وهمبستگی تاریخی ، میتواند صلح واقعی میسرگردد .

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۹ـ ۲۳۰۸ 

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.

Copyright © bamdaad 2019

 

 

جنگ و تروریزم را با دموکراسی درآمیختند

 نباید صلح و دموکراسی را در تقابل قرار دهند

محمد ولی

آوازه چنین است که امریکا وطالبان در مورد عدم تدویر انتخابات ریاست جمهوری توافق خواهند کرد.
ایالات متحده امریکا که رهبران عراق ولیبیا را به جرم دیکتاتوری به مرگ محکوم کرد، سوریه را با عین اتهام به جنگ ویرانگر وتباه کن مواجه ساخت و ایران را زیر نام نبود دموکراسی نوع خودش سالهاست تحت فشار تعذیرات وتهدید به جنگ درآورده است ، با طالبان ( تروریستهای دیروز) که افغانستان را به بهانه سرنگونی آنها اشغال کرد به توافق میرسد تا دولت افغانستان از راه پیش گرفته درگذرد وبا داشتن قانون اساسی، نظام دولتی، قوای مسلح، گذَشتاندن لویه جرگه ها و سه دور انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ، آزادی قسمی زنان ، وجود احزاب سیاسی و جامعه مدنی ، داشتن پارلمان ، قضا و څارنوالی سرتسلیم به توافق امریکا - طالب یعنی گروهی که جز جنگیدن وکشتن چیزی با خود ندارد فرود آورد و از تدویر انتخابات صرفنظر کند ( گرچه موسسات شمرده شده نتوانسته اند درزنده گی اجتماعی وسیاسی مردم اثرات بزرگ بجا گذارند ودولت هم تا گلو در فساد غرق است ولی باهمه کمی ها نسبت به نبود آن رجحان دارد زیرا مردم در دور جهادی وطالبی رنج آنرا دیده اند ) .
نفی عملیه های دموکراتیک نزده ساله ومنع احتمالی انتخابات ریاست جمهوری پس لگد به قانون اساسی است که امریکا زمانی آنرا مظهر اراده مردم میگفت و پروسه های شکلی ونیم بند دموکراتیک را با وجود تقلبات وسیع بحیث دستاورد تجاوزش برخ جهانیان ومردم امریکا میکشید.
رجحان طالبان براین پروسه ها چهره حقیقی سیاست امریکا را که گفته میشد دور از صداقت وپیچیده در نیرنگ و دروغ بوده حافظ منافع گروهی از سرمایه داران و استثمارگران است درعمل نشان میدهد.
روی کدام منطق امریکا عملیه دموکراتیک مطالق به قانون اساسی افغانستان را فدای گریز ازاین کشور میکند ، باشعار دموکراسی ومبارزه با تروریزم داخل افغانستان شد وبا نفی دموکراسی و توافق با تروریزم خارج میشود. این شکست آن کشوراست ، نه تنها شکست درعرصه نظامی بلکه شکست یک سیاست حجیم با تفکر دموکراسی نوع خودش که بیش از ۲۰۰ سال با دهل وسرنای سرمایه وجنگ آنرا برای جهانیان می نواخت و برتر می نامید . پول های زیادی را صرف کشتن افغان ها کرده ادعای حکومت داری خوب ، استقرار اوضاع و تامین حقوق بشررا به افتضاح کشانید.
در طول نزده سال که جنگ و تروریزم را با سرنوشت مردم گره زد با دادن ملیون ها دالر انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی را راه انداخت ، حالا که به زعم خودش بسوی صلح با طالبان میرود انتخابات را نفی میکند و طرح طالب را برجانب افغانی با آماده گی های اتخاذ شده وهژده کاندید سهمگیر درانتخابات رجحان میدهد، کجای این عمل با اعمال وگفته های گذشته اش پیوند خورده و به خیر مردم بوده میتواند ؟

اگر صلح و دموکراسی موازی بهم به حرکت نیافتد فاصله میان این دو نمیتواند مشکل موجود را به شکل بنیادی حل کند .
وقتی امریکا هزاران تن بمب را بر محلات زنده گی مردم میریخت ، طفلکان مکتب رو را به جرم رفتن روی پلوان قطار طالبان گفته بمبارد میکرد ،دردشت گمبیری فردی راکه غرض رفع معذرت نشسته بود بنام مین گذارهدف راکت طیاره قرار میداد، برنمازگذران در مسجدی در کاپیسا به نام تجمع طالبان بمب میریخت ؛ ومحافل عروسی را به خاک یکسان میساخت همه را مبارزه با تروریزم وامحای تروریستان برای استحکام وبقای دموکراسی قلمداد میکرد حالا چه بلایی بر سرش آمده است که رخ به عقب کرده برای نفی دموکراسی با تروریست ها به تفاهم میرسد و راه طی شده خون وآتش خود و طالب را از دموکراسی به دیکتاتوری دره وشلاق واگذارمیشود؟
مولوی قلم الدین رییس دره و شلاق زمان حاکمیت طالبان را غرض چشم ترسانی مردم برای توضیح مذاکرات به تلویزون ها ظاهر میسازد .
سیاست امریکا در مورد افغانستان آنقدر خام و ناسنجیده طرح شده است که روسای جمهور آن کشور بدون درنظر داشت موازین قبول شده روابط بین الملل ومنشور سازمان ملل متحد در بیان مکنونات درونی سیاست شان تحمل را ازدست میدهند وبعد برای تلافی ان یک کشور را تهدید به قربانی تند روی شان می نمایند.
دراول حمله به افغانستان (آرمیتاژ) معین وزارت خارجه امریکا پیام بوش را به پاکستان چنین گفت: در صورت دست بردار نشدن از حمایت طالبان که عساکر ما را درافغانستان میکشند به عصر حجر برخواهد گشت، یعنی  آن سرزمین را با میلیونها نفوس اش از نقشه جهان محو میسازد.بعدآ ترامپ در تلافی آن اخطار به عمران خان اطمینان توانایی محو افغانستان از نقشه دنیا با قتل ده میلیون نفوس اش را داد .
این چه تدبیر وچه سیاست است که با بازی های نابخردانه گاهی پاکستان را تهدید به قربانی افغانستان میکنند و باری افغانستان را قربانی پاکستان می سازند یکی را به خاطر حمایت از طالب و دیگری را برای به قدرت رساندن طالب ؟
ماده اصلی بازی طالبان است و صحنه این بازی افغانستان .این کشور مانند بازی بزرگ که قسمت های از خاکش را از دست داد ودرجنگ سرد بزانو انداخته شده دستاوردهای شصت ساله اش در آتش جنگ جهادی ها چه با دولت چه در میان خودشان سوخت حالا در بازی ماجراجویانه امریکا بار دیگر زیر تهدید تقسیم بندی جدید جنوب آسیا قراردارد وامریکا میخواهد دربدل مشکل کشمیر افغانستان را به پاکستان عرضه نماید . پاکستانی که به اعتراف وزرا وسیاسمدارانش در حق افغان ها جفاهای نابخشودنی کرده زیر نام جهاد با استخدام هفتگانه ها وهشتگانه ها هیچ چیزی در بساط  آن سالم نماند ،با وجود حضورناتو وقوای نظامی امریکا نزده سال طالبان را بویرانی اش امرکرد حالا این سرزمین چهار راه شرق وغرب وشمال وجنوب را با غنای معادن وآب های خروشان با تامین تسلط طالبان دراختیارمیگیرد وازمعضله کشمیر با هند درمیگذرد. این تحفه ای است که امریکا آنرا به پاکستان پیشکش می نماید.

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۹ـ ۱۴۰۸ 

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.

 Copyright © bamdaad 2019