عید قربان و قربانی انسان

 

عید  را   با   فتنه  ها   انگیختن

خاک  بر  چشم  خلایق   ریختن

عید با جنگ تعصب عید  نیست

تا که هست این خون آتش بیختن

 

عبدالوکیل کوچی

به آنانی که سال های سال در وطن جنگ زده وبلا کشیده ما با تحمل رنج ها و آلام بی پایان ، در میان مرگ زنده گی نفس می کشند وبه آنانی که دور از دامان وطن در سرزمین بیگانه  بار غربت را بدوش کشیده وقلب های شان برای وطن وهم وطنان عزیز همواره می تپد عید سعید قربان را تبریک میگویم.

عید قربان موهبت پاک آسمانی ، روز فرخنده و نیکو ، روز خوشی مسلمانان جهان ،روز قربانی و رهایی از کینه وکدورت ها و خواسته های آزمندانه ،رهایی از خود خواهی ها، جاه طلبی ها،خود پرستی وخصلت های متعصبانه و ستمگرانه میباشد .

روز عید قربان روز مهر ورزیدن ، دوستی ومحبت ، از خود گذری ، پاکیزه گی دل ها ،همنوایی به بیچاره گان ،عیادت از مریضان ،دلجویی به مصیبت زده گان ،کمک به فقرا یتیمان ومسکینان ، روز سرسپردگی وعدالت ، نزدیک شدن دل ها ، آشتی جویی ، مسوولیت پذیری  و یکی از روزهای ارزشمند دستاورد های انسانی واحترام به مقام انسانیست .

بلاخره عید قربان روز نشاط آفرین ، تفریح و سلامتی ، دیدار دوستان وآشتی با حقیقت است ، با حقیقت خود است که سال ها از آن فاصله داشته است .

واما درجهانی که ما زنده گی می کنیم اکثریت کشورهای اسلامی به نوعی عزا دار اند تعدادی از کشورها در مصیبت اشغالگری وحملات تجاوزکارانه ، جنگ های داخلی و نا امنی فرورفته است. در امتداد جنگ های فاجعه بار،  میلیونها نفراز مسلمانان جهان بی خان و مان ، فراری ،وصدها هزار دیگر کشته ،زخمی ومعیوب شده اند .زیرساختارهای اقتصادی این کشورها به کلی منهدم گردیده آثار تاریخی تخریب، زراعت وصنعت درحال رکود ثروت های مادی ، معنوی وارزش های فرهنگی دستاورد هزاران ساله انسان ها به تاراج رفته وجان مردم در خطر جدی قرار دارد. درین کشورها حملات تروریستی ، تجاوز گری ، نسل کشی ، آدم ربایی ، فقر، مرض ، بیکاری وفلاکت ، قاچاقبری ، دزدی ، ظلم وستمگری بهره گیری وبرده سازی حکایت از قرون وسطا دارد .درین میان کوتاهی قدرت های موثروعجز سازمان ملل متحد در مهار کردن جنگ های جاری، از عواقب خطرناک جنگ در منطقه پرده بر میدارد. زیرا در گستره ی جنگ و نا امنی روز بروز جهان آسایش خود را از دست خواهد داد. با این حال رفته رفته دارد منطقه به صحنه های رویا رویی ، لشکر کشی ها تجاوزات گسترده ، حملات وکشتارهای عظیم انسانی مبدل گردد که در اثرآن، جریان شتابنده مهاجرت های کتلوی انسانها کشورها را از سکنه اصلی آن خالی میسازد. نتیجتاُ  تمامیت ارضی ، استقلال سیاسی ،حاکمیت ملی وحریم کشورهای نا امن باچالش های جدی روبرو خواهند گردید . چنانچه ظهور تند روان دینی و گروه های فوندمنتالیست اعم ازالقاعده ، طالب و داعش با هزینه های هنگفت ومجهز به سلاح عصری، با حملات انتحاری تروریستی ، قتل های دستجمعی و ایجاد ارعاب وحشت اوضاع را در منطقه دگرگون ساخته در وضع سیاسی نظامی جهان چرخش جدیدی رونما گردیده ونسبت به ظهوراین گروه ها نگرش های تازه ای در رابطه به موضعگیری غربی ها در قبال جریانات موجود بوجود می آید.

ما به کشوری تعلق داریم که در گوشه وکنار آن متاُسفانه خون انسان ریخته میشود برغم موجودیت قوای خارجی وتلاش های شجاعانه قوای مسلح کشور ما برای دفاع از وطن وصلح ،هنوز هم امنیت وآسایش ، جان ومال مردم درخطر جدی قرار دارد که حتا در روز های عید قربان نیز به جای ذبح حیوان ، انسان قربانی میشود. تاهنوز حملات انتحاری و حمله های گروهی در بعضی از مناطق ادامه دارد و در امتداد جنگ سی ساله شرایط زنده گی برای مردم سخت ودشوار گردیده است .همین اکنون مردم مستضعف افغانستان درشرایط نا امنی ، جنگ وخونریزی و در زیر تهدید ستمگران ، چپاولگران داخلی وخارجی ،زورمندان وجاه طلبان بسختی نفس کشیده وبا فقر وتهیدستی ، بیکاری وبیماری ،جهل ومرض دست وپنجه نرم میکنند .سالهای سال است که تجاوزات وحملات پاکستانی ها در وجود یک جنگ اعلام ناشده بر وطن ما تحمیل میگردد.عده یی از زور مندان داخلی نیز با افسانه سرایی های گذشته وبا سخنان تکراری ومزمن اژدهای سرخ ، مذبوحانه تلاش می ورزند تا بروی ضعف هایشان سرپوش گذاشته وذهن انسان ها را از وجود تلخی ها ی واقعیت موجود منحرف سازند . همین اکنون باوجودی که حملات وحشیانه عناصر تروریست فرستاده شده از خاک پاکستان در گوشه و نقاط کشورادامه دارد ولی دولت ساخته شده وحدت ملی همچون یک دولت مریض وضعیف تا هنوز نتوانسته است که بطور لازم شرایط را مهار بسازد. دولتی که برای نصب وعزل مقاماتش پاکستانی ها جراات ابراز نظر داشته باشند. دولتی که در زیر نظر آن ، تضاد ها و تعصبات ملی ، قومی ومذهبی ومخالفت های سمتی و زبانی عمیق وعمیقتر شده میرود و به خاطر تغیر اذهان مردم جنگ پوهنتون ودانشکده ،جنگ کلمات والفاظ راه اندازی میشود و این درامه ، ادامه همان افسانه سازی های گذشته و جنگ هایی که  در زیر نام دین جریان داشت وحالا بخاطر زبان وفردا قوم وپس فردا بنام سمت ادامه خواهد یافت ، بهر صورت همین ملت بیچاره است که بار قربانی ها را بدوش میکشد . روز تاروز عرصه زنده گی برای مردم تنگتر شده میرود ودر چشم انداز آینده امیدی برای بهبود اوضاع بنظر نمی رسد. با وجود دریافت میلیاردها دالر کمک از خارج ، هنوز هم فقر و بیکاری در کشور بیداد میکند .در حال حاضر گروه گروه از جوانان وطن وبه خصوص تحصیلکرده گان از فرط فقر وبیکاری وطن آبایی خود را ترک نموده جبراً راهی دیار بیگانه گردیده و درگیر شرایط هولناک وجانکاه خارجی میشوند و یا بعضاً پای شان جبراً به جنگ ها کشانیده میشود .آیا این حالت اسفبار جای شرم وننگ نیست ؟

در حالیکه مردم افغانستان درطول زمانه ها از خود قهرمانی بجا گذاشته اند هرگاهی که حریم کشور ما مورد حملات وتاخت وتاز بیگانه قرارگرفته است کلیه هموطنان ما با کنار گذاشتن همه اختلافات قومی لسانی سمتی وغیره با اتحاد سراسری و دریک صف واحد قرار گرفته واز وطن دفاع کرده اند  ولی حالا وطن ما در آتش نفاق داخلی وحملات همسایه میسوزد .

ملت افغانستان که صاحب اصلی این سرزمین هستند با تو جه به تجارب گذشته وبا درک عمیق از دوستان ودشمنان کشور، دریافته اند که به خاطر نجات وطن در کنار ترقی خواهان، عدالت پسندان ، مبارزین راستین صلح و دموکراسی ،دلسوزان و آگاهان امور، دادخواهان ومومنین پاک نهاد کشور قراربگیرند.

رسیدن به چنین آرمان پاک وطنپرستانه مستلزم اتحاد وهمبستگی سراسری ملی ودر پیشاپیش آن احزاب سیاسی دموکرات ، مترقی ، وطنپرست ، صلحدوست وعدالت گستر در وجود یک جنبش ملی سراسری شرایطی را بوجود خواهند آورد که در آن جنگ وخونریزی خاتمه یابد، صلح و ترقی دموکراسی وعدالت اجتماعی ، برابری وبرادری تامین گردد .

دراخیرباید خاطر نشان ساخت طوریکه همه میدانند وطن ما بیشتر ازهر زمان دیگری به وحدت ویکپارچه گی نیازمند است . وظیفه هرهموطن متعهد ومسوول است که با سهمگیری کلیه ملیت ها واقوام واقشار زحمتکش جامعه درامربسیج مردم بدوریک آرمان مشترک ملی وطنی تلاش وطنپرستانه نمایند تا بر مبنای آن شرایطی بوجود آید که مردم ما بتوانند صلح را بوجود آورده و از عید سعید اضحی و دیگراعیاد وسنن پسندیده مردم ما به وجه احسن تجلیل بعمل آورند و آنگاه عید ، عید همگانی خواهد بود .

 

نشا ط  عید هـا  از  زورمند ان

و قربانی   شدن ، از مستمند ان

درین روزیکه میشد ذبح حیو ان

دریغا ،هست جاری خون انسان

کجا این روز ها مانند عید است

که مظلوم اندرآن شادی ندیدست

سرای وخانه خالی ،سفره خالی

محیط شهر خالی ، کوچه خالی

بجای سرمه چشمان اشکبارست

حنا و رخت نو، از ما فراراست

بهرگوشه که کسب کارجاریست

در آنجا حمله هایی انتحا ریست

یکی دونی که ده ها نی  بصدها

بروزی کشته  وزخمیست هرجا

بیک سو ظلم و ا ستبد اد  فاحش

دگر سو طالب و سندی و داعش

به صحرا،  کرگسان کفچه ماران

به شهرا،  رهزنان   داره ماران

چنین ظلمی که باشد  بر مسلمان

بخو انند  باز، نامش عید  قربان

کجا یش عید  را ما ند   برا  در

که  تا نا سور باشد  زخم کشور

اگرعیداست ،عید زورمند است

ند ارد عید آنکو  درد مند است

مگروقتیکه خیزد خفته ازخواب

نیارد در ازا ُیش د شمنان  تاب

خروشان گردد ازهرقطره با ران

بتا بد  در افق  خورشید   تا بان

وطن  فارغ شود از مار وگژدم

و  آنگاه  عید  باشد  عید  مردم

( عبدالوکیل کوچی )

  

 بامداد ـ فرهنگی ـ ۱ /۱۵ ـ ۲۵۰۹

 

 

 

 

نامه سرگشاده مهاجران افغان دراندونیزیا عنوانی آقای بانکی مون دبیرکل سازمان ملل متحد

 

 این نامه که بیان کننده درد و رنج و دشواری های بزرگ هموطنان مهاجرما درکشوراندونزیا میباشد؛ دو روز قبل بدست ما رسید. با نشر آن از همه نهاد ها و شخصیت های افغانی درخواست مینماییم با امکانات دست داشته در پخش ونشر آن این هم میهنان را یاری رسانند.بـامــداد

 

جلالتماب آقای بانکی مون دبیرکل سازمان ملل متحد !

 اولترازهمه سلام ها و احترامات خویش را به حضور آن جلالتماب  تقدیم می داریم.

همان‌ طوری که مستحضراید ؛ با گذشت بیش از چندین دهه جنگ، تجاوز، نسل‌ کشی، با ادامه‌ چندین دهه بحران و جنگ‌ های داخلی در افغانستان سیل عظیمی از مهاجرین را به خارج از افغانستان سرازیر کرده است.

 پناه‌ جویانی از افغانستان که از ادامه جنگ، ناامنی، تبعیض و خشونت‌های لجام‌ گسیخته، ادامه‌ چندین دهه بحران و جنگ‌ های داخلی در افغانستان و اوضاع نابسامان اقتصادی در کشور، راهی دیار غربت شده‌اند. این پناه‌ جویان که ازخون و خشونت به تنگ آمده‌اند؛ مجبور شدند راه‌های پرخوف و خطری را در پیش‌ گرفته و خوشبختی خویش را هزاران کیلومتر دورتر از دیار خود و به کشورهای همسایه و دیگر کشورها از جمله کشور اندونزیا و رسیدن به کشور استرالیا جست و جو کنند. ولی با سخت شدن سیاست‌های مهاجرتی استرالیا و مسدود شدن راه دریا، راه رسیدن به این کشور با قایق ‌های غیرقانونی به‌ کلی مسدود شده است. بسیاری از این مهاجران، زنان، کودکان و نوجوانان هستند. افزون بر این‌ که آب‌های اقیانوس به قتلگاه آنان تبدیل ‌شده بود و هزاران قربانی از این مردم گرفته، خانواده‌های زیادی را در افغانستان عزادار نموده است؛ با سخت گیری دولت استرالیا، این مهاجران در اندونزیا گیر مانده و بی سرنوشتی آنان، پیامدهای بسیار ناگواری به بار آورده است.
اندونیزیا به برزخی برای این پناه جویان بی ‌پناه افغانستان تبدیل‌ شده است. در این کشور بازداشتگاهی برای پناه جویان وجود دارد که شب و روز این پناه جویان در پشت این میله‌ ها چشم‌ انتظار نقطه پایان انتظارشان هستند. اکثر این پناه جویان ناچارند از طریق کمیساریای عالی پناهنده گان درخواست پناهنده گی نموده و برای اقامت و اسکان مجدد به کشور سوم مهروموم‌ها را باید انتظار بکشند. خیلی‌ها تاکنون بیش از چهار سال است که در بازداشتگاه‌ها به سرمی‌برند. اندونیزیا کنوانسیون بین‌المللی را در مورد پناهنده گان امضا نکرده است. از این‌ رو برای کسانی که بدون اسناد داخل خاک اندونیزیا می‌گردند، پناهنده گی نمی ‌دهند. این پناهنده گان در اندونیزیا منتظر هستند که آیا کشور دیگری برای ‌شان پناه خواهند داد یا خیر.
رسیده گی به پرونده این پناه‌ جویان از طریق سازمان ملل طولانی و زنده گی در این بازداشتگاه‌ها سخت و کشنده است. از این ‌رو، اکثر مهاجرین افغانی به سرنوشت نامعلومی مواجه‌ اند که در نهایت، نه به ساحل امن و نه به آرامش رسیده، بلکه سرنوشت ‌شان به نمایش غم باری مبدل گردیده است. پناه جویان تا روشن شدن تکلیف شان باید سال‌ها عمر خود را در این بازداشت ‌گاه‌ها یا در بیرون از زندان بگذرانند. پناه جویان افغانی ساکن در اندونیزیا از هیچ حق ‌وحقوق انسانی و بین‌المللی برخوردار نیستند.

 بر‌حسب موازین بین‌المللی یک پناه جو ولو آن‌ که به‌ صورت غیرقانونی هم وارد کشوری بشود بعد از آن‌ که تکلیفش روشن می ‌شود، از کلیه حق ‌و حقوقی که شهروندان آن کشور از آن‌ ها برخوردارهستند بهره‌ مند می‌شود. اما متاسفانه در اندونیزیا مهاجران در این کشور از حق کار کردن، آموزش و بهداشت و حق تحصیل و رفت‌ وآمد و مسافرت و حتا کوچک ‌ترین حقوق انسانی محروم‌ اند. طبق قوانین دولت اندونزیا، پناه جویان حق و اجازه کار در این کشور را ندارند، پناه جویانی که مجبوراند سال‌ها بار گران مخارج زنده گی خود شان و خانواده ‌شان را به ‌تنهایی بر دوش بکشند.
وضعیت بهداشت در این زندان‌ها و بیرون از زندان ‌ها که مهاجرین در آن زنده گی می‌ کنند نیز به ‌شدت نگران‌ کننده است. در این زندان‌ها و کمپ‌ها تعداد زیادی از زنان همراه با کودکان ‌شان و نوجوانان و جوانان پناه جوی افغانستان  زندانی هستند. وضعیت بازداشتگاه‌ها و کمپ‌ها بدتر از زندان‌های جنایی است. بسیاری از این مهاجرین که روزی چند نوع دارو هم مصرف می ‌کنند هفته یک‌ بار بیشتر اجازه هوای آزاد بیرون از زندان یا هواخوری را ندارند؛ بدون این‌ که مرتکب کدام جرمی شده باشند.
تعدادی از مهاجرین و پناهنده گان در درون کمپ‌ها و بیرون از کمپ‌ها به علت بی ‌سرنوشت بودن کارشان، نبود کشورهای پناهنده‌ پذیر و کند بودن تعیین کشوری، طولانی بودن تاریخ مصاحبه، مشکلات معیشتی پناه جویان، نبود نهادی برای بررسی مشکلات پناه جویان، سلامت روانی‌ شان را از دست‌ داده‌اند و مهاجرین را علیل و مریض و رنجورساخته است. بی‌ سرنوشتی و طولانی بودن روند کار مهاجرین عواملی است که مهاجرین را از پا درآورده است.
وضعیت مهاجرین افغانی بدتر از همه بوده و حتا با مرگ و یا مشکلات دیگری از قبیل افسرده گی و بیماری‌های دیگر روانی و تنی روبه‌ رو بوده و دست‌ وپنجه نرم می‌کنند. اکثر پناهنده گان اولین چیزی را که در این بازداشتگاه‌ها از دست می‌ دهند، سلامتی روحی روانی و جسمی ‌شان است. بی ‌سرنوشتی و طولانی بودن روند کار مهاجرین، عواملی است که مهاجرین را از پا درآورده است. در شرایطی که کشورهای پناهنده‌ پذیر از اندونیزیا پناهنده برنمی‌ دارند، و شرایط فعلی افغانستان نیز ایجاب نمی‌کند تا پناهنده گان برگردند. حال با توجه به مشکلات ذکرشده، پناهنده گان افغانی از شما دبیرکل محترم سازمان ملل متحد انتظار دارند، که جهت حل این مشکلات به چاره‌اندیشی پرداخته و از شکسته شدن استخوان‌های این پناهنده گان بیش از این، جلوگیری به عمل ‌آورده و این مردم زجرکشیده و مظلوم را از به انتظار نشستن و از این رنج جانکاه نجات دهید. لطفا خود تان را به‌جای این پناهنده گان بگذارید و بعد در ذهن تان تصورکنید انسان‌هایی که را سال‌ها بی ‌سرنوشت، پشت میله‌ های زندان بدون ارتکاب کدام جرمی انتظار می‌کشند. آیا ما از احساسات انسانی برخوردارنیستیم؟ ما خود را انسان می‌دانیم، انسانی که بر‌اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون حقوق پناهنده گی سازمان ملل از کرامت انسانی، حقوق و آزادی برابر با همه انسان‌ها برخوردار هستند. ما هم انسان هستیم.
در اخیر خواست ما از دبیر کل محترم این است که در قبال حق انسانی مهاجران در اندونیزیا، احساس مسوولیت کرده و برای نجات این قشر آسیب ‌دیده و منتظر در اندونیزیا اقدام نموده و آن‌ ها را از این رنج جانکاه نجات دهید.

با احترامات فایقه

مهاجران افغان دراندونیزیا

 بامداد ـ اجتماعی ـ ۳ /۱۵ ـ ۲۲۰۹

در رثای رفیق محمد امین کرنزی « غمی »

ای قـهـرمان رفیق

ای جــاودان رفیق

رفتی چو تند باد مسیر زمانه هـا

زینجا بسوی زندگییُ جاودانه ها

از چشـم ما  برفتی و نامت بیـادهــاست

پرپرشدی وعطر تو جاوید در فضاست

ای قـهـرمان رفیق

ای جــاودان رفیق

ای پیشتاز سنگر پر نــور قـله ها

آزاده مرد نستوه و همرزم با وفا

پرورده تبار چپ ، انسان راستین

پرشــور انقلابی وهــمرزم آتشین

ای قـهـرمان رفیق

ای جــاودان رفیق

قلب تو بود ملهم از مهر و دوستی

از اتحـاد هـمـدلی وعشق و باهمی

قلبی که از برای رسیدن به قله ها

همواره می  تپید ؛

دردا و صـد دریغ کـه با عشـق نـاتـمام

در نیمه راه پر خم و پیچ از تپش بماند

ای قـهـرمان رفیق

ای جــاودان رفیق

چشمم  پـــرآب گشته بــه درد و عــزای تو

خون میرود زدیده « غمی جان » برای تو

از قلب و چشم همنفس و همصـدای تو

از دیده هــای همسفر و همــگــرای تو

ای قـهـرمان رفیق

ای جــاودان رفیق

ای افـسر دلاور عیـــار و نیکنــام

خدمتگذارصادق این خلق قهرمان

پروا مکن زمرگ ، که نام تو زنده است

نام تــو همچـو مکتب تو جــاودانه هست

تو زنده در تفکر واندیشه هاستی

در یاد هـا وخاطره ها کیمیاستی

تاریخ بار دیگر از اندیشه های تــو

صد قهرمان راه تـو ایجــاد می کند

قلب وطن  و روح ترا شاد می کند

روح تو شاد باد

نام تـو زنـده باد

 (عبدالوکیل کوچی )

 

 

بامداد ـ فرهنگی ـ ۱۵/۳ـ ۲۰۰۹

 

UN Security Council Should Consider Declaring Pakistan a State Sponsor of Terrorism!

 

100s of UK-based Afghans Staged Protest Against Pakistan’s Interference in Afghanistan!

Hundreds of Afghans living in the United Kingdom staged a peaceful demonstration in front of Pakistan High Commission in London on Sunday to protest Pakistan’s involvement in Afghan affairs.

The protest was attended by British Afghan community groups, student associations, youth networks, civil society activists, renowned Afghan scholars, poets and writers who expressed anger over to the recent escalation of violence including a wave of suicide attacks in Kabul that left dozens of civilians killed and hundreds of others wounded.

Protesters said that Taliban, Haqqani Network and other terrorist groups in Pakistan are carrying out attacks in Afghanistan that claim the lives of innocent civilians including children and women and as well as foreign aid workers and Afghan and international security forces.

Protesters warned that the fire which is currently burning Afghanistan would eventually reach to Lahore and Islamabad.

“The aim of the protest is to raise our voice against the killing of innocent Afghan brethren and tell the perpetrators to stop their murderous campaigns. Recent spate of suicide attacks such as the ones in Kabul that took the life of hundreds of innocent Afghans is no more bearable”, said Ahmad Farid Mall, from Afghan Association Paiwand and a participant of the demonstration.

Rahela Siddiqui, Refugee Woman for Woman, said “It’s now clear to the world that Pakistan is the nest of terrorism. Pakistan military and intelligence agencies provided safe havens for Osama Ben-Laden, Khalid Sheikh Mohammed, Mullah Omar, Haqqani Network leaders who were responsible for September 11 attacks, 7/7 London bombings and numerous other major attacks around the world. The world cannot afford to stand by and watch Pakistan go about its own business. It must take stringent action against Pakistan to stop the export of terrorism”.

“Though the two-faced military regime in Pakistan pledged support in the fight against terrorism, they covertly provided Al-Qaeda, Taliban and Haqqani Network sanctuaries inside Pakistan and supported them to regroup and launch a murderous campaign in Afghanistan”, said Awesta Telyar Azada, a UK based woman rights and civil society activist, insisting that: “The UN security council should consider declaring Pakistan a state sponsor of terrorism.”

The protesters demanded Pakistan to immediately put an end to its terrorist destructive policies in Afghanistan.

Demonstrators ultimately submitted their resolution to Pakistan High Commission and demanded that terrorist sanctuaries must be eliminated in Pakistan.

 

 Report By W. W., New York,USA

bamdaad4/ social/2015

 

 

داکتر حمیدالله مفید

طنز نویسی با تبر طنز به فرق دولت کوبید. او نوشته بود :« که دولت خواب برده ، از هیچ چیز خبر ندارد.»

رییس جمهور با خواندن این طنز هدایت داده بود که :

«هیچ کس حق ندارد تا در وقت رسمی در دفتر خواب کند، برای اینکه کارمندان دولت را درروز روشن خواب نبرد ، کسی حق ندارد ، شب بیدارخوابی بکشد، کارمندان دولت اجازه ندارند، تا شب ها به عروسی یا شب شش ویا ختنه سوری بروند، دیدن فلم های هندی وعشقی که موجب می شود تا کارمندان دولت آن ها را ببینند و بیدار خواب شوند ممنوع است. خانه داری نیز از طرف شب در روزهای رسمی ممنوع است . گفتمان های سیاسی شبانه ممنوع است .پرواز طیاره ها که موجب ازیت خواب کارمندان دولت می شود منع است . کسی اجازه ندارد ، تا از طرف شب موتر سایکل دوانی کند. زیرا خواب کارمندان دولت را خراب می کند. تلویزیون ها و رادیو ها اجازه ندارند تا از ساعت هشت شب نشرات کنند ، زیرا موجب بیدار خوابی کارمندان دولت می گردد. روزنامه ها اجازه ندارند تا از طرف شب چاپ و توزیع شوند ، زیرا موجب بیدار خوابی کارمندان دولت می گردد. اگر کسی در وقت رسمی خواب کند از کار بر طرف ، ماقوف ، سبکدوش وإخراج می گردد.» ازشش ماه که این فرمان نافذ شده بود ، همه کارمندان دولت بیدار وسر کار حاضر بودند.

یک روز رییس جمهور بسیار خسته شده بود، شور خوردنی سرش خواب آمد، دست هایش آویزان شد ، گردنش کج گردید وشروع به خُر زدن کرد. رییس دفتر که دید رییس جمهور را خواب برده است . لشم کرده از دفتر او برآمد که خوابش خراب نشود. به خانه سامان ، ودیگر کارمندان گفت: که رییس صاحب جمهور را خواب برده است ، کسی حق ندارد تا مزاحم او شود وخودش با آرامش چشم ها را روی هم گذاشت .تا خواب کند ، در همین هنگام وزیر دفاع زنگ زد وطالب هدایت شد ، رییس دفتر گفت: که رییس صاحب جمهور خسته بودند ، یک چشم خواب رفته اند. ببخشاید پسانتر زنگ بزنید.

وهان ! به یاد تان باشد که به کسی دیگری نگویید.

وزیر دفاع که دلش پشت خواب آب ، آب می شد ، مگر از ترس رییس جمهور نمی خوابید، با شنیدن این خبر، سکرترش راصدا کرد و به او دستور داد که چون خسته است، یک چشم می خوابد ، کسی مزاحم او نشود.

سکرتر پرسید : وزیر صاحب فرمان رییس صاحب جمهور چی می شود؟

وزیر دفاع گفت : جناب رییس جمهور هم خوابیده اند، هوش کنی که به کسی نگویی.

به همین ترتیب، تا شور خوردنی قصه خواب رییس جمهور به تمام قطعات وجزوتام های وزارت های دفاع ، داخله وامنیت ملی رسید ، همه با شنیدن این که قواماندان صاحبان را خواب برده است، خودش نیز خواب کرد.

یک گروپ انتحاری طالبان با یک موتر پراز مواد انفجاری وارد ولایت وردک ومیدان شد، خواست تا بالای سربازان حمله کنند ، دیدند که آرام ، آرامی است و سر باز پهره دار قرار خواب است .

پیش از آنکه حمله کنند، قوماندان شان نزد سرباز پهره دار آمد وگفت: او بچه چی گپ است ، که خواب هستی ؟

سر باز قصه خواب مقامات را به قوماندان طالبان کرد و گفت : کسی بالای کسی که خواب باشد حمله نمی کند ، اگر مرد هستین بروید شب بیایید ، باز حمله کنین ، که برای تان جواب دندان شکن می دهیم یا نی؟

قوماندان طالبان نیز این حمله را ناجوانمردانه پنداشت وخودش نیز چون بسیار خسته بود ، خواب کرد و دستور داد که همه به خاطر رفع خستگی شان وبرای آماده گی جنگی یک چشم بخوابند.

در وزارت ها و ادارات کارمندان دولت با شنیدن قصه خواب رییس جمهور ، همه خوابیدند. در کشور شگفت آرامشی به راه افتاد ، دولت خواب ، پروژه ها ساختمانی خواب ، وزیران خواب ، مردم و دکانداران نیز با شنیدن این جریان اغلب خواب کردند .درادارات نسبت خواب کارمندان ، رشوت ، بیرو کراسی و چپاول نیز توقف گردید. طالبان خواب ، داعشیان خواب و در کشور همه شبکه ها به خواب رفتند و از برکت ومعجزه خواب در کشور یک ارامش حکمفرما  شد.ارامشی که مردم از سال ها آرزوی آن را می کردند.

رییس جمهور برای ابد خوابید وادارات وطالبان وداعشیان نیز برای ابد به خواب رفتند. مردم نیز ترجیح دادند تا به جای کار خواب کنند ، تا ارامش جامعه را برهم نزنند.

این بود معجزه خواب.

 

بامداد ـ فرهنگی ـ ۱۵/۱ـ ۱۹۰۹