گفت وگو با دوشیزه ثریا گوهرشاد علیمی
جوان فعال وپراستعداد

شیرین نظیری فعال حقوق زن


خوشبختانه اینبارگفت وگوی ما نه ازامریکا و نه ازاروپا ،بلکه ازداخل کشوربا دوشیزه ثریا گوهرشاد علیمی، استاد دانشگاه بغلان ورییس بنیاد خیریه کمک رسانی به افغانستان، در
آستان بغلان ودرشهرستان پلخمری است.

 دوشیزه ثریا درود برشما! بسیارخرسندم ازینکه با شما دوشیزه گرامی آنهم ازداخل کشور آشنامی میشویم. اجازه دهید تا مبدا سخن را با فشرده اززنده گینامه ی تان آغاز نماییم.

در قدم نخست عرض درود و ادب دارم خدمت شما و تمام خوانده گان ،هم میهنان و هم زبانان خود درسرتا سر جهان.

من در سال ۱۹۸۹ در یک خانواده متدین و روشن فکر درولایت کندزبه دنیا آمدم پدرم تجارت پیشه و مادرم بانوی خانه است.

چهارمین فرزند خانواده استم که شش برادر و یک خواهر دارم  .به اساس سعی و تلاش و زحمات خستگی نا پذیر والدین گرامی و مهربانم دردشوارترین شرایط افغانستان برای همه ما زمینه درس را فراهم ساختند که امروز همه فرزندان شان فارغ لسانس و در جریان تمام کردن دورلسانس خود در داخل و خارج کشور بوده و به سمت های داکتر، انجنیر و استاد دانشگاه برای میهن وهم میهنان خود خدمت می نماییم .

دروس ابتدای ،متوسطه و لیسه خود را در مکاتب ولایت بغلان شهرپلخمری به اتما م رسانیدم که در این دوره عضو فعال ازانجمن قلم بدستان مکتب خود بودم ....

در سال ۲۰۰۶ از لیسه عالی نسوان معدن شهرستان پلخمری فارغ شدم

و ازراه امتحان کانکور به دانشکده دلخواه خود (دانشکده ساینس، دانشگاه کابل ) راه پیدا کردم . بنا برعلاقمندی ویژه ایکه به طبیعت وعلم الطبیت داشتم، رشته فزیک را انتخاب کردم که خوشبختانه با نمرات کدری سند لیسانس گرفتم و دررقابت های آزاد اشتراک کرده توانستم وبه سمت استاد دردانشگاه بغلان جذب شوم ...

دردوره تحصیلی خود رییس کمیته نظم دسپلین در لیلیه ملی اناث کابل بودم .

پرسش: دردانشگاه بغلان " شهرستان پلخمری " چه دانشکده ها فعال بوده وبه چه تعداد استادان زن ومرد درآن اشتغال داشته  و شماری دختران وپسران دانش آموزبه چند تن میرسند؟

پاسخ : دردانشگاه ولایت بغلان به تعداد۶ دانشکده رسما" فعالیت دارند. مانند دانشکده انجنیری،  دانشکده زراعت، دانشکده اقتصاد ،دانشکده ژورنالیزم ،دانشکده تعلیم و تربیه ودانشکده ادبیات فارسی دری. 

که در حدود ۱۰۰ تن استاد عم از ذکورواناث درآن اجرای وظیفه دارند که از این جمع ۱۶ تن ایشان قشراناث و متابقی  آنرا آقایان تشکیل میدهند.

دانشگاه بغلان درحدود ۳۵۵۸ دانشجو دارد که ۳۰۸۲  آن آقایان و ۴۷۶ تن دیگربانوان استند

پرسش: گفته می توانید که ؛ دختران دانش آموزآستان بغلان درحال حاضربا چه چالش هایی مواجه هستند؟

در این زمینه باید اشارت کرد که مشکلات بانوان دانشجو ولایت بغلان مشکلات همه دانش جویان بانودرسرتا سرافغانستان است طبعا"چالش های منطقوی، رسوم عنعنات، پایان بودن سطح اقتصادی،عدم موجودیت امنیت عامه بویژه در مناطق دورازمرکز ازجمله عوامل استند که درپایان بودن شمار آنها درموسسات تعلیمی و تحصیلی نسبت به آقایان رول مهم را دارند ،که همه عوامل فوق مشکلات عمده است که دانشجویان دختران  بغلان نیز با آن مواجه بوده ودرحالت مبارزه با آنها قراردارند.

پرسش: ازچند سال بدینسو؛چه مضمونی را دردانشکده های تعلیم و تربیه ، انجنیری وزراعت تدریس می نمایید؟ دانش آموزان ممتازتانرا؛ بیشترکدام جنس تشکیل میدهند؟

پاسخ: من ازیک سال بدینسو مضامین مختلف فزیک را در دانشکده های تعلیم وتربیه  ،انجنیری و زراعت تدریس نمودم. دراوقات غیررسمی  دردانشگاه خصوصی حکیم سنای دردانشکده طب شهرستان پلخمری تدریس میکردم .

دانش آموزان ممتازمانرا هردوقشرتشکیل میدهد اما بیشتردختران زحمت کش وفعال استند.

پرسش: چند ماه پیش گزارشی ازدارالمعلمین بغلان برای ما رسید. استادی دختران را تهدید می کرد؛ که حتا دراتاق های درسی نیزبا چادری ملبس باشند .درین روزها چنین عمل باردیگرازسویی یک استاد بنام خلیل ،دردانشگاه شبرغان تکرارشده است. دردانشگاه شما وضعیت دختران ازچه قراراست؟

پاسخ: در داخل دانشگاه و مرکز شهر پلخمری دختران با هیچ نوع تردیدی مواجه نیستند تا حال شاهد هیچ نوع خشونت علیه بانوان درداخل دانشگاه نیستم، قابل ذکر است که رییس دانشگاه بغلان یک شخص روشن فکروحامی خوب بانوان است . خوشبختانه رییس دانشکده ،آمرین دیپارتمنت ها ومسولین شبانه دانشگاه بغلان را بانوان اداره می کنند .

پرسش: بغلان یکی ازآستان های است که رقم کشتن ، اختطاف وخشونت دربرابر بانوان روبه گسترش بوده وقرارگزارشات سری که برای ما میرسد. پولیس درهمه این جنایت ها وآدم ربایی ها دست بالایی دارند. خواستیم واقعیت این مسله را اززبان شما بدانیم. اگرتهدیدی متوجه شما هم اکنون ویا درآینده نمی شود ،لطفاً صادقانه پاسخ بنویسید؟ درغیرآن این پرسش را فراموش کنید.

پاسخ: میخواهم در این رابطه یک بحث جامع و فشرده داشته باشم چرا که مشکلات بانوان اینجا را نمیتوان درچند سطر خلاصه ساخت ...

این چالش بزرگ نه تنها بانوان بغلان را بلکه بانوان همه افغانستان را تهدید میکند

و منشا این همه نا بسامانی ها هم مشترک است و آن هم نداشتن یک حاکمیت مرکزی

سپردن قدرت به تیکه داران ( اشخاص غیر مسوول ) و نداشتن حامی قوی بانوان هم در حاکمیت مرکزی و هم نهاد مدنی ،آلوده بودن نهاد های قضای به فساد اداری  وغیره  ....

 


پرسش: چند ماه پیش درآستان شما دختری جوانی با کلشنکوف دست داشته حدود یک ساعت به تنهایی بالای پسته پولیس انداخت نمود. " شجاعانه با پولیس جنگ کرد" شما منحیث کمک کننده بانوان درین باره چیزی میدانید؟

درباره این سوال تان نمیدانم. خیرمی گذریم.
پرسش : دلیل اینکه دربغلان؛ درهرهفته یک دخترکشته ویا اختطاف می شود چیست؟

پاسخ: من همه دلایل راکه در باره مشکلات بانوان اشارت کردم در خشونت علیه بانوان در این ولایت ذی دخل میدانم تنها چیزی را که اضافه می کنم اینکه عقب مانده گی مردم ازسواد ، وضیعت بحرانی اقتصادی ،رسوم وعنعنات قبیله یی زاده اکثرخشونت ها علیه بانوان است
پرسش: ازمهمترین فعالیت های که به بانوهای آسیب دیده انجام داده اید. نام ببرید.

AFGHANISTAN HILFE, DIE ANKOMM پاسخ:    از طریق نهاد خیریه 
که به ریاست داکتر نجیبه بهمنش یک بانویی فعال و دلسوز به میهن و میهن دارانش مقیم جرمنی است. ما درحدود ۲۰ خانواده را  که نان آور ندارند ماهانه مبلغ ۲۰۰۰ افغانی میدهیم .همچنین کودکان را که پایین تر از سن ۱۲ سال باشند اگر به کدام بیماری قابل تداوی مبتلا و یا هم به شکستکی مواجه باشند وخانواده هایشان توان مداوای شان را نداشته باشد.  به سرپرستی شخص خود شان درداخل وخارج ازکشوربه همکاری کشور آلمان  تداوی می گردند. همچنین آنها یک انجمن خیاطی وصنایع دستی را درشهرستان پلخمری ایجاد کردند، که در آن شماری از بانوان مشغول کاراستند .

پرسش: شما با اینکه دردانشگاه بغلان مصروف تدریس هستید وهم بانوان خشونت دیده را یاری میرسانید. شنیدم که مکاتب را نیزمساعدت می نمایید.
اگرلطف نموده بسیارفشرده درباره کمک هایتان به مکاتب معلومات دهید ؛ این کمک ها به چه شکل صورت می گیرد. " مادی یا معنوی" ؛ و از کدام منابع تمویل می شود.

پاسخ: بلی! در مکاتب از قبیل میز ،چوکی ، فرش ، خیمه و مواد ساختمانی کمک کردیم  که در این اواخر خوشبختانه کار ساخت یک مکتب را شروع کردیم که هنوزهم ادامه دارد و تمویل کننده این همه داکتر صاحب بهمنش میباشند که شب روز برای مردم و یاری رساندن به آنها زحمت میکشند .
پرسش: چندی پیش دیزاین زیبایی شما را درفیسبوک مشاهده نمودم .شما ازدستمال های گل سیب وطنی ، طرح های بسیارزیبای لباس های محلی را نموده اید. یعنی اینکه ما درپهلوی لباس های قشنگ افغانی، لباس های زیبای محلی نیزداریم.این ایده چگونه به ذهن شما جا گرفت . آیا طرح های شما مورد استقبال هم قرارگرفته است؟

پاسخ: بلی! من برای نخستین بار پیراهن از دستمال های گل سیب و دیگر دستمال های وطنی دیزاین کردم  که خوشبختانه هم درداخل وهم درخارج مورد استقبال اکثریت قرارگرفت.

من عاشق میهن وهم میهنان و فرهنگ کهن اصیل وغنی خود استم وهمین شوق وعلاقه من را واداربه ساختن لباس های محلی ساخت .

من همیشه نو آوری ها را  دوست دارم زمانیکه به لباس های افغانی میدیم و استفاده میکردم

همیشه در فکر این بودم که باید یک لباسی ترتیب شود که هم ساده باشد وهم وزن زیاد نداشته باشد وهم دوختن آن زمانگیرنباشد ومهمتراینکه وابسته به همه مناطق افغانستان باشد.

زمانیکه نخستین طرح خود را درعمل پیاده ساختم. آنرا به مادرم نشان دادم اوتایید کرد و گفت: بلی بسیاریک لباس محلی زیبا ...

از آن پس هرکه لباس را میدید. نخستین پرسش اش این بود که این چه نوع لباس است؟

افغانی ،هزارگی ...

من گفتم محلی مربوط به همه نقاط افغانستان است ...

پرسش: چه پیامی به بانوان افغان درخارج کشوردارید؟

از همه بانوان میخواهم که درهرجای جهان که استید حس ملی خود را فراموش نکنید ،بیاید دست به دست همه داده وبرای کمک کردن به هم وطنان ، بویژه هم جنسان خود ازهیچ نوع ایثار دریغ نورزیم ما میتوانم با سنگ ریزه ها که به وحدت هم کنار بگذاریم زیر بنای مستحکم واستواربرای هم جنسان خود بسازیم  زخمی را که درطول تاریخ درپیکرمان بر جا گذاشته اند اگرخود مان درمان نکنیم هیچ غمخواری نخواهد توانست. از جوانان و هم سن های خود میخواهم از زمان و امکانات در دست داشته تان استفاده اعظمی نماید ما درآستانه پیشرفت قرار داریم خوب درس بخوانید و درعرصه های مختلف پشتیبانه قوی برای زنان رنج کشیده کشور خود باشید زمان هیچ درد را دوا نمیکند تنها این ما استیم که به آن عادت میکنیم در این دنیا همه میگن چرا شادی بگو تا ما هم بخندیم اما هرگز نمیشنوی که بگویند چرا گریه میکنی بگو تا ما هم گریه کنیم ..بیاید تا با گذشت زمان مرحم به زخم بانوان خود باشیم و اشک و اندوه شان را پاک کرده لبخندی شادی را به لبان شان نقش بندیم.

سخن آخر، چگونه به اینهمه شغل های سنگین میرسید.تقسیم اوقات کاری تان چگونه است؟ آیا گاهی پسمان شده اید؟

پاسخ: بلی من برای همه وظایف که دارم اوقات مشخص دارم تا روی آنها کار کنم 

تقسیم اوقاتم را ایام بیکاریی،دانشگاه تکمیل می سازد.درصورتیکه از درس ها فارغ باشم و ساعت رسمی نداشته باشم دردیگر امورات مصروف میشوم .

ثریا علیمی نازنین! ازینکه با این همه مسوولیت های مهم ، به مصاحبه ما حاضرشده اید. قلبا" ازشما سپاسگزارم.  موفق وپیروزباشید.

من هم از فرصت که برایم اهدا نمودید جهان سپاس

به شما و به فعالیت ها بشر دوستانه شما بر خصوص در قبال بانوان ارج گذاری مینمایم

فریاد برای بانوان افغانستان ازهرگلو که باشد حس  ودرد مشترک دارد .

۷/ ۷/ ۲۰۱۳

 

 فرهنگی ـ بامداد۶/ ۱۳ـ ۱۹۰۸

 

* پلار په خپلو وینو وګـټله خو زوی پری بی ګټی جواری* قیمار* وواهه*

 

د زبیر شیرزاد لیکنه

نن هر چیری او هـرڅوک دیو منلی ورځی ، د استقلال د ورځی په هکله خبری کوی او یو بل ته په مینه او محبت د استقلال مبارکی ورکوی او یا هم د خوشحالی پیغام لیـږی، او د یو واقعی استـقلال د ورځی درنا وی کوی او یاد یی ژوندی سا تی ، او باید ددی ورځی درناوی او یاد یی وشی. چه دا ورځ زمونږ د تاریخ زرینه او له افتخاره ډ که ورځ ده. دا د اسد د میاشتی ۲۸ او د۱۲۹۸ کال ده ، او نن د هغه واقعی استقلال ۹۴ مبارکه او له ویاړه ډکه کالیزه ده ، په دی هکله یو څه پوها وی په کارده او با ید وویل شی چه دا ورځ نه په دعا او نه په زاریو ترلاسه شوی اونه هم چا زمونږ ویا ړلی ولس ته خیرات ورکړی ، بلکه داورځ د یو سر لوړی ولس د اوږدی ازادی خواهی مبارزی اود خوږژوند او له ځانه تیریدنی په مقابل کی تر لاسه شوی، هرملت د ازادی او استقلال دپاره د مبارزی ډ ګر ته په ډیره میړانه د وطنی محبت په لرلوسره وردانګی ، بیا په دغه ا نسانی لار کی څوګ خپل سرونه بایلی او دشهادت له ویاړه ډک جام ور په برخه شی ، او د ولسونو په منځ کی بیا تل پاتی شی، او په خپله سرښنده بیا په دیرو ، حجرو، کلو ، بانډو ښارونو او ټول وطن کی په غونډو په غم او ښادیوکی په شعر، نثر، ټپو اوداستان کی دهغه یاد ژوندی ساتل کیږی ، او په ملی سطحه درنا وی ورته کیږی او څوګ چه بیا له دغی مبارزی او لاری نه ژوندی پا ته شی غا زی ورته ویل کیږی ، دده حرمت هم دشهید په اندازه کیږی او دغازی افتخاری نوم ورته په برخه شی ، نړی کی دا ژوندی ولسونه شته دی چه سر ورکوی تر څو ازا دی تر لاسه کړی ،او خپل ولس ته سعادت او استـقلال په برخه کوی ، ویښ او ژوندی ولسونه په نړی کی پریمانه دی ، چه یو هم له هغو ویښو او سرکښو ولسونو څخه زمونږ ویاړلی ، ازمویل شوی ، با تور اوباشهامته افغان ولس دی چه پریمانه او نه هیریدونکی سر ښند نی ، نر او ښځو داستـقلال او ازا دی دپاره کړی دی او دغه غیور، باهمتـه او ویاړلی ولس دشاه امان الله تر قیادت لاندی یی ازادی او استقلال تر لاسه کړ . په ازا دی او ولس مین ځوان شاه امان الله کله چه پلار یی مړ شواو دی دحوت دمیاشتی په ۹ نیټه دجمعی په ورخ د۱۲۹۷کال دشاهی تاج یی تر لاسه کړ له همغی ورځی څو ښی خبری هلته او دلته کړی چه نن یی د نمونی په توګه یی یو څو یی چه داستـقلال دورځی سره سمون لری اونن د یادولو وړهم بولم چه تاسو سره یی شریک کړم او ویی لیکم . دشاه امان الله لمړنی نشریه یی داوه * تاسو ټولو ر ښتینو او صا دقو اتباعو او نجیب ملت ته اعلانوم او مژده او بشا رت درکوم چه دسلطنت تاج می د ازادی ، استقلال ،ملی حاکمیت ، داخلی او خارجی ازادی په نوم په سر کړی *. همدارنګه هغه په وطن ، خلکو اوترقی مین ځوان اواستقلال غوښتونکی شاه په ۱۴ دحمل د۱۲۹۸ کال دعیدګاه په مسجد کی افغان با تور ولس راټول کړ اوتاریخی وینا یی وکړه او افغان با تور ولس یی استقلال ګټلو او سرښندنی ته دعوت کړ او مبارز ولس چه دازادی تږی وه په یو غږ یی دغه برحقه غوښتنی ته لبیک وویل او همدغه برحقه ازادی خواهی اوږده او له درد او کړاوه ډکه اوږده مبارزه او افغانی سرښندنه وه چه انګریزانو ته یی ددریم ځل دپاره سخته ماته ورکړه او افغانی سبق یی یو وار بیا فرنګی ته ورکړ، اشغالګر انګریزانو پریمانه مالی او ځا نی تاوان ولید او افغان ولس استقلال یی لاس ته راوړ، په ۱۹۱۹ کال داپریل په ۱۳ نیټه افغان ولس او د دربارغړو ته شاه امان الله داسی وویل : * زه خپل ځان او خپل وطن له هر لحاظه په داخلی او خارجی ساحه کی په ټول توان ازاد او مستقل اوغیر وا بسته اعلانوم ، له همدی لحظی زما وطن دازادی او استقلال له نعمته برخورداردی ، کوم چه د نړی نورهیوادونه ، ولسونه او قومونه تری بر خورداردی او ګټه تری اخلی، او هیڅ نړیوال قدرت ته اجازه نه ورکوم چه دسر د یو ویښته په اندازه زمونږ دوطن په داخلی او خارجی چارو کی مداخله وکړی ، خوکه څوګ پیداشی اویاکله مداخله وکړی زه حاضریم چه په دغه شمشیر یی غاړه پریکه کړم *، د دی وینا په ختم کی شاه امان الله د استقلال تږی او په ازادی مین ، دبریتانیا نماینده په لورخپل مخ یی واړوه او ورته یی وویل : * ای سفیره کوم څه چه ما وویل تاسو ورباندی پوه شوی ؟
دبریتانیا نماینده د ترقیخواه ځوان شاه په ځواب کی داسی وویل : بلی پوه شوم * هو دانګلس په مقابل کی افغان ولس خپل یو والی او اتحاد ټولی نړی ته وښوده چه داملت یو واحد ملت دی او هیڅ شیاد او جنایتکار دا ملت نشی جدا کولی. زه تاسوګرانو هیواد والوته هر چیری چه یاستی دا له ویاړه ډ که ورځ داستقلال ورځ چه زمونږ دنیکونو درزم او میړانی نښه او دانګریز په منډو تیښته او ناکامی ده د زړه له کومی مبارکی وایم د استقلال ۹۴ له ویاړه ډ که کالیزه موهر چیری چه یاست مبارک شه،
خو دافسوس ځای دا دی چه دهغه باتورو نیکونو او پلرونو خا ین ، مزدوراو وطن فروشو زامنو او لمسیانو دغه ورځ یی یعنی داستقلال ورځ یی ترلوی سوال لاندی راوستی زه ننی وطن ته د وجدان په حکم اشغال شوی وطن وایم دا چه وجدان می نور ونه زوروی په ډاګه وایم چه زما او زما دپلرونو پرونی مستقل وطن نن بیا اشغال شوی دی، دیو ملت د پاره د ازا دی ، استقلال ، سولی ، سعادت ، خوشبختی او دموکراسی نه لوړ نعمت بل نعمت دانسان په ژوند کی نشته، چه پری افتخار وکړی. او دا زا دی په معنی محکوم ولسونه ښه پوهید لی شی چه استقلال څومره خوند لری ، هغو چه زمونږ دنیکونو او پلرونو استقلال یی دخپلوناوړه او شخصی ګټو دپاره ترسوال لاندی راوستی او زما دوطن او خلکو بربادی غواړی او کوشش کوی چه مونږه بیا غلامان کړی دوی دی پوه شی چه دوی نن اوسبا دوطن ، خلکو او استقلال دښمنان دی او د پردوغلامان یی بولم . په داسی حال کی چه زمونږ نیکونو او پلرونو دخوږ ژوند په بدل کی استقلال یی په میړانه وګاټه ، خو خرڅ شوی زامنویی په جواری *قمار * کی په استقلال باندی خپی کیښودی دا بل څه نه ده اصلآ دوی د خپلو نیکونو او پلرونو په وینو خپی ا یښی دی او ښکاره سپکاوی یی ددی وطن مبارزینو ته کړی ، دهغی ورځ په امید چه هیڅ اشغالګر زمونږ دسرنوشت حاکمان ونه اوسی ، نه پوهیږم چه کله به یو افغان مور بیا یو بل شاه امان الله وزیږوی او بیا یی په افغانی او ازادی خواهی روحیه لوی کړی، سر را جګ کړی ولس را ټول کړی او خپل خلکو ته یو وار بیا اعلان و کړی چه زه او دا وطن ازاد او مستقل دی*. او د شاه امان الله دا خبره بیا تکرار کړی: *عزیزانو دا حقیقت باید تاسو ته رو ښانه کړم چه زما د ژوند مهمه او با ارزښتـه مقصد او هدف صرف دا دی چه وکولای شم خپل ولس سعادتمند ووینم او خوشحالی ور په برخه کړم د ملی اردو تر سطحی پوری ، او هلی ځلی کوم چه ستاسی ملی ګټی په استقلال او ازادی کی خوندی وساتم ، کله می چه د ملت اعتماد په دغه هکله تر لاسه کړ اوهغه هدف می چه د وطن ترقی او د خلکو سعادت دی تر لاسه کړ او دی مقصد ته ورسیدم بیا خپل ځان او وجدان ارام احساسوم او له خدایه به شکران وکړم*. او دشاه امان الله په شان داسی ووایی * واقیعیت دادی چه ددی وطن دهر تبعه درد او تکلیف زما درد او تکلیف دی او دهریو ارامی او خوشحالی بیا زما روحی ارامی او خوشحالی ده * او یا هم یو واری دشاه امان الله دا خبره تکرار زمونږ باتور ولس ته ووایی * چه تاسو ددی وطن شریف ولس دهر نوعه ظلم ،تجاوز او تیری نه مصوون یاستی او هرڅوک د شا قه او جبری کار نه په امن کی ژوند وکړی. د وروری او همغږی په فضا کی دیو پرچم لاندی ژوند وکړی* هو زه مطمین یم او باور لرم چه ډیر ژر به زمونږ ښکلی وطن ته بیا یو ترقی غوښتونکی په استقلال او خلکو مین * امان * راشی او داستقلال دښمنانو سره، غارتګرو او غلامانو سره عادلانه حسا ب دعدالت په کور کی دعادل قاضی له خوا وکړی دا ورځ ژر راتلونکی ده.

 

 

فرهنگی ـ بامداد۵/ ۱۳ـ ۱۹۰۸

 

 

 

سخنرانی پوهندوی عبدالرازق اسمر در اجلاس شورای عالی ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان

 

کابل ـ افغانستان

۲۶اسد۱۳۹۲

 

رفقای عزیز و همرزمان گرامی، گل های صمیمیت رفیقانه نثارتان باد!

 

شما رفقای ارجمند که اعضای شورای عالی ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه کشوراستید، به نیکویی آگاهی دارید که وظیفه اصلی ما ساختن حزب فردای ما میباشد؛ زیرا ما به کشتی نیازداریم که توان عبور از امواج سهمگین حالت کنونی و فردای کشور ما را داشته باشد.

مولفه های این کشتی را احزاب و سازمانها و شخصیت ها و شناورانی تشکیل میدهند که آماده گی کامل و تصمیم قاطع در جهت سپردن تعهد به مردم مظلوم تمام اقوام کشور ما افغانستان را داشته باشند.

این نوع مبارزه، میراثی است که از درون سه ظلمت کده تاریخ بشر به ارث گذاشته شده است.

 

بروقــوی شـواگرراحت جهان طلـبی

که درنظام طبیعت ضعیف پامال است

 

رفقای همرزم،

کمیسیون انسجام اعضای حزب وطن و کلیه نیروهای ملی و وطندوست، به مثابه یکی از اجزای ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه کشور، افتخار دارد که شما رفقای عزیز، سپردن ریاست دوره یی ایتلاف را به نماینده آن اعتماد کرده اید.از بنیان گذاری ایتلاف، پانزده ماه و چند روزمیگذرد. دردرازای این زمان هریک از اعضای ایتلاف، آنچنان فعالیت هایی را به دست انجام سپرده اند که بخشی از آن را از رفیق عزیز پوهاند داکتر محمدداوود راوش رییس دوره یی ایتلاف و رییس حزب مردم افغانستان شنیدید.

رفقای گرامی، میخواهم به دلایلی اشاره نمایم که چرا تا اکنون هفت حزب و سازمان دموکرات وترقیخواه کشور ما درایتلاف تجمع نموده اند؟ این پرسش به کرده ها و ناکرده های ما برمیگردد:

۱ـ اینکه بعد از ( ۲۱ ) سال پراگنده گی جنبش درافغانستان، تجمع هفت حزب دموکرات و ترقیخواه تحقق یافت، رویداد ساده شمرده شده نمیتواند.

۲ـ ابتکاررفقای موسس ایتلاف در تحمل رنج طولانی مباحثات تفاهمی و دریافت شیوه ایجاد مشوق نیرومند یعنی تدوین پلاتفورمی که تاکنون در داخل و خارج کشور برآن انگشت رد گذاشته نشده است؛یک اقدام در خور ستایش بوده است.

۳ـ تبعیت از دموکراسی در روند امورتشکیلاتی و ارج گذاری به نظریات رفقا و ادامه بحث های رفقیانه مبرا از بی حوصله گی و خود داری از نحوه مباحثه هایی که در پایان نتیجه یی نداشته باشد و تقبل پیشنهاد های سالم و ممد فراهم آوری بهبود در شیوه های ادامه مذکرات کاملاً دوستانه و نقادانه یکی دیگر از شیوه های کاری رفقا بوده است.

۴ـ اجتناب از شیوه های نابکار ساختن به اصطلاح « حزب » و دعوت دیگران برای اینکه تشکیلات خود را درحزب وی، مدغم نمایند که برعکس در ایتلاف ما هرهفت عضو آن حایز امتیاز برابراستند.

۵ـ جاذبه پلاتفورم و ساختار تشکیلاتی ایتلاف، اهمیت ویژه یی در روند تشکیل آن ثبت تاریخ حزب فردای ما خواهد بود.

۶ـ رحجان دادن رفقای ایتلاف برساختن حزب سراسری فراقومی درکشور و راه گشایی برای پرنمودن خلای موجود در جامعه، عامل دیگر تجمع در ایتلاف شمرده میشود؛ همچنان یک سلسله عوامل دیگریکه در مسیر انسجام بیشتر امور، با آنها آشنایی خواهیم یافت؛ لوکوموتیف ایجاد، بقا و پیشرفت ایتلاف ما بوده است.

ازاینجاست که ضرورت یا نیاز تجمع همه نیروهای دموکرات و ترقیخواه در یک حزب واحد سراسری متبلور گردید؛ درغیرآن باید آگاه باشیم که یا اختتام زنده گی نسل کنونی جنبش دموکرات و ترقیخواه کشور، مسوولیت تدفین این نوع جنبش به عهده ما ها خواهد بود؛ زیرا کسانی که آمده اند وشما ملاحظه فرمودید درطی۱۲سال، مانند گذشته بنیادگرایان راتقویت کردند که اینها به نوبه خود جوانان ونوجوان آنرا هدف گرفته اند.

رفقای عالیقدر و گرامی،

شما میدانید که برای ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه قبل از هرچیز دیگر، وظیفه درجه یک، کارمستمر، برای ایجاد یک حزب سراسری دموکرات و ترقیخواه و داد گستر میباشد؛ ولی هیچگاه سایر وظایف سیاسی خود را درهیچ برهه زمانی فراموش نخواهد کرد؛ مثلا : انتخابات در کشور ما وهرکشور دیگر یک عرصه کارزار سیاسی است. اگر ما به آن، بی علاقه گی نشان دهیم، رای خود را توده های مردم چگونه به طور شایسته استعمال نمایند و یا اگر دقیق تر بگوییم در جایی که ما کار نکنیم،دشمنان مردم جولانگاه گسترده یی خواهند داشت.

به همین مناسبت هیات رییسه ایتلاف، راهکارهای انتخاباتی ایتلاف را اخیراً به تصویب رسانیده که شاید به دسترس رفقا قرارداده شده باشد و یا در آینده نزدیک قرارداده شود.

به هرحال ما اوضاع را زیر نظارت داریم که چگونه میتوانیم از انتخابات طبق راهکارهای خود  ( ایتلاف )  استفاده سیاسی و تبلیغاتی لازم به تاسی از پلاتفورم ایتلاف بعمل آوریم.

رفقا تجارب دوره های گذشته ایتلاف را دارند که یکی از نتایج زیان بارآن، کار بانهاد های سیاسی ویا قومی بود که اثرات انقراض دهنده بر ایتلاف های گذشته و مقطعی به جا گذاشت. واقعاً اگر اعضای ایتلاف ما درکارزار انتخاباتی به حرکات خود سرانه، خدانا خواسته دست بیازند، بی گمان باد ویرانگرآن بردرخت نوپای ایتلاف ما هم بی تاثیرنخواهد بود.

همرزمان عزیر و گرامی،

به توجه میرسانم که طی دوره سه ماه عهده داری ریاست هیات رییسه ایتلاف در تفاهم و همکاری رفیقانه فرد فرد هیات رییسه و کلیه رفقای نهاد های شامل در ایتلاف ایفای وظایف آتی را توقع داریم:

۱ـ  گسترش پایه های ایتلاف با تماس های دوامدار با آن عده از نهاد هایی که همسویی داریم و یا داشته باشیم؛ ولی تاکنون به ایتلاف نپیوسته باشند، اینچنین نهاد های متشکل و منفرد نه تنها در داخل کشوروجود دارند؛ بلکه در خارج از کشور نیز مصروف فعالیت اند. رسانیدن پیام ایتلاف به آنان یکی ازوجایب فرد فرد رفقای ما به حساب میآید.

۲ـ تداوم ملاقات ها و تبادل اندیشه، پیرامون میکانیزم برگزاری کنگره بنیاد گذارحزب جدید و یا عبورازایتلاف به مرحله ایجاد یک حزب سراسری و ایجاد کمیسیون موظف کاری برای انجام وظایف تشکیلاتی و تهیه طرح اسناد معتبر حزب یکی از وظایف فوق العاده مهم کلیه اعضای ایتلاف به حساب میآید. روی طرح مرحله وار تدویر کنگره، کار صورت پذیرفته و هم اکنون تحت مطالعه وبحث هیات رییسه قراردارد که عنقریب تصویب وبه منصه تطبیق قرارمیگیرد.

۳ـ دریافت متود های کاری مورد نیاز تا بتوانیم به وسیله آنها درجهت مشترک سازی بیشتر طرز دیدهای اعضای مشمول ایتلاف که از جمله میتوان، تدویرمجالس مباحثه وی خارج از جلسات رسمی را تدارک دید و تعمیل کرد، تا بدین وسیله چالش ها و گره های بازناشده را دریافت و راه های بیرون رفت از آنها را مشخص ساخت.

اندیشه ما معطوف به این امراست که نمیتوان با تنوع اندیشه وعمل بطور قطع، پدیده یی چون اقتصاد بازارمستولی درافغانستان را حزب دموکرات و ترقیخواه بخوانیم؛ زیرا شما میدانید که حدود و ثغورنظر وعمل در حزبی که مامیسازیم مشخص و معلوم است.

۴ـ صداقت به آنچه که تفاهم مینماییم و نداشتن دو جلسه به عوض یک جلسه در ایتلاف و حزب آینده ما ازنیازهای مهم سیاست های فاقد رسوایی است. در غیر آن نمیشود با خلاها خلایی را پرکرد.

۵ ـ ایجاد یک کمیته علمی – تحقیقاتی برای تهیه نوشته ها و رساله ها و درسنامه ها برای یونیفورم سازی معلوماتی و علمی و سیاسی رفقا وظیفه دیگرما در دوره سه ماهه خواهد بود که خوشبختانه کدر های با دانش و دارای تجارب، زیاد داریم؛ مثلا : میتوانیم از رفقا شاهین، سیحون و سایر رفقا عزیز تقاضا کنیم تا در یک نوشته، ساختار اقتصاد موجود کشورو به خصوص مناسبات تولیدی مسلط در افغانستان را تبیین نمایند تا کادر های جوان ما از آن مستفیض گردند.

۶ـ سازماندهی و تدویرسیمنارها به اشتراک اعضای ایتلاف که این خود تبادل سخاوتمندانه داشته های علمی، تجربی و تشکیلاتی رفقا را در مرکز و ولایات، همردیف میسازد، وظیفه دیگریست که کار ما را در جهت نزدیک سازی دیدگاه ها تسهیل مینماید.

۷ـ سازماندهی آغاز گفتگوها با احزاب مماثل کشورهای همسایه در داخل و بیرون کشورهای شان وهمچنان با احزاب کشورهای منطقه که خوشبختانه کار دراین راستا درسطح جهانی با بذل مساعدت رفقا: نایبی، راوش، رزمجو وهژبر بانتیجه بوده است که از ایشان به نماینده گی از ایتلاف سپاسگزاری میکنم.

همچنان از رفیق نایبی عزیز سپاسگزاری ویژه بعمل میآوریم که همیشه با نوشته ها و طرح های اسناد مورد نیاز ایتلاف، هیات رییسه را کمک رسانیده است.

یک بار دیگر از همه رفقای عزیزهیات رییسه، شورای عالی، مجمع عمومی و مسوولان سازمان های ولایتی و فرد فرد رفقای عزیز و باعزت و وطنپرست ومردم دوست خود درهرکجایی که قراردارند ودر روند تشکیل ایتلاف و تداوم کارهای بعدی آن دربخش خود سهم عاملانه و رفیقانه گرفته اند، اظهارسپاسگذاری مینمایم واز همه شان احترامانه تقاضا بعمل میآورم تا برای نایل آمدن به ایجاد حزب جدید وتقویت امورتشکیلاتی و سازمانی و ارتقای سطح آگاهی های رفقای جوان ما کمر همت ببندند وخاطره های تابناکی برای نسل های آینده جنبش کشوربه یادگار بگذارند.

 

رفقای عزیز، سرانجام پیروزی از آن شماست!

تشکر

 

ایتلاف ـ بامداد۱۳/۳ ـ ۱۷۰۸

مصاحبه اختصاصی با الحاج دکتور احمد غوث زلمی ژورنالیست آگاه، گوینده ی مبتکر و محبوب همه ، چهره ی برازنده، شناخته شده و با تجربه  رادیو و تلویزیون افغانستان

مصاحبه کننده : انجنیرعبدالقادرمسعود

محترم احمد غوث زلمی یکتن از سخنوران و گوینده گان مبتکر و موفق رادیو و تلویزیون، ژورنالیست ورزیده و مجرب کشور ما هستند، که از محبوبیت خاصی در بین مردم افغانستان برخوردار می باشند.

غوث زلمی از جمله نخبه گان، فرهنگیان و خدمت گذاران اصیل وطن ما بوده که توانسته با دانش، آگاهی، فهم و ذکاوت خود خدمات روشنگرانه، مبتکرانه، ارزشمند و مثمری را در غنامندی و شگوفایی فرهنگ کشور ما انجام دهند.

 موصوف با کار و فعالیت های پر ثمر، با عشق سرشار و علاقمندی خسته گی ناپذیر که به وطن و هموطنان خود دارند توانسته با هم میهنانش و به خصوص با کارمندان رادیو وتیلیویزون رابطه نیک، دوستانه، صمیمانه و مردانه ایجاد نمایند.

او در جهت حل مشکلات دوستان و هموطنانش از هیچ نوع امکانات مادی و معنوی دریغ نورزیده. در محافل دوستان و در مجالس علمی، ادبی و مسلکی به حیث شخصیت بذله گو و طنزگو نقل مجلس دوستان خود هستند. سخنان ارزنده، طبع والای ادیبانه، شرین کلامی، وفکاهیات دلپذیرش ایشانرا محبوب القلوب دوستان خود قرار داده است.

غوث زلمی از جمله شخصیت های ملی، ادبی و فرهنگی هستند که از هرنوع تنگ نظری های ملیتی، قومی، نژادی، زبانی وسمتی  که با تاسف یک عده با این امراض آغشته اند عاری هستند. آنها فکر باز و بدون هرنوع تعصب دارند. به وطن و هموطنانش عشق میورزد، نیات عالی ملی و وطنپرستانه دارند.

به خاطری معرفی و شناخت بیشتر و به تر محترم غوث زلمی توجه شما را به این مصاحبه جلب می نمایم. انجنیرعبدالقادرمسعود

***

محترم غوث زلمی اجازه دهید پرسشهای خود را آغاز نمایم:

تشکر از شما بفرمایید... درخدمتم !

  پرسش : محترم الحاج غوث زلمی با وصف آنکه شما به حیث یک ژورنالیست آگاه ، شناخته شده و گوینده موفق رادیو و تلویزیون معرفی هستید. بگذار یک بار دیگر هموطنان ما در داخل و خارج از وطن محبوب ما با شما بیشتر آشنا شوند.پس مهربانی نموده در مورد زندگی علمی، ادبی، فرهنگی و شخصی خود به طور مختصر معلومات ارایه نماید.

پاسخ: من از صنف ده و یازده ی لیسه استقلال به کار های فرهنگی آغازیدم.

در اواخر سال (۱۳۵۱) اول نمره از لیسه ی استقلال فارغ شده کانکورسال (۱۳۵۲) را سپری کردم و در جمله ی بیست هزار محصلی که امتحان را گذشتانده بودند در زمره ی یکهزار و هشتصد نفر وارد پوهنتون کابل شده در پوهنزی ادبیات و علوم بشری وقت جذب که در سال دوم وارد دیپارتمنت ژورنالیزم گردیدم. بعد از سپری نمودن دوره ی مکلفیت وارد مطبوعات وطن طور رسمی شدم.سپس کار های ژورنالیستیک را در رادیو و تلویزیون ادامه دادم.

فوق لیسانس را از فرانسه. ماستری را از چکوسلواکیا و دکتورای ژورنالیزم را همزمان با کار در بخش مسوولیت فرهنگی سفارت افغانستان در تاشکند در (۱۹۹۵) از پوهنتون دولتی تاجیکستان طورغیابی به دست آوردم که در صفحه انترنیتی (.. آی او ام..) ملل  متحد هم به طور رسمی ثبت است.   

در دوران پوهنتون از مرکز پیداگوژیک فرانسه و افغانستان در کابل لیسانس زبان و ادبیات فرانسوی را نیز کمایی کردم.

پرسش : شما که در عرصۀ ژورنالیزم تحصیل نموده اید ژورنالیزم را چگونه تعریف مینمایید، چه کسی با کدام صفات و خصوصیات میتواند به عنوان یک ژورنالیست خوب، آگاه ومسلکی تبارز نماید؟

پاسخ:به صورت عموم ژورنالیزم معنی نوشتن اخبار و وقایع را افاده می نماید همچنان ژورنالیزم به معنی تبادله معلومات ازطریق وسایل ارتباط همه گانی نیز گفته شده است. مردم یک خواست فطری برای دانستن واقعات دارند که این همه توسط ژورنالیستان حل می شود.

مطابق واژه نامه بین المللی ویبستر: ژورنالیزم عبارت است از جمع آوری مواد مورد علاقه مردم در باره واقعات و رویداد های تازه می باشد.

مطابق واژه نامه ی  قرن ۲۰ : ژورنالیزم عبارت است از تهیه و نوشتن برای جریده، روزنامه و غیره برای مردم.

ژورنال .. کلمه ی فرانسوی بوده که به معنی ثبت احوال روز، یاد داشت روزانه  که در بر گیرنده ی واقعات روزانه باشد و ژورنال برای هر نوع نشریه گفته می شود. بلاخره ژورنالیزم به معنای مبادله ی معلومات روز از طریق نوشتن در روز نامه، تیلیویزون و یا رادیو می باشد و ژورنالیست کسی است که برای رسانه مواد تهیه می کند و گزارشگر واقعات است که در آن لحظه اتفاق افتاده است. موضوعی که در ژورنالیزم اهمیت خاص دارد عبارت از وقت است که در نویسنده های عادی این چنین نیست.

ژورنالیزم تغیر دهنده ی جوامع و حتی جهان است.

 ژورنالیست از امتیاز نزدیک بودن با واقعات بر خوردار است که تلاش هایش می تواند کشوراش و جهان را تغیر دهد.

 پرسش : به نظر شما یک ژورنالیست چه وظایف عمده واساسی دارد ؟

پاسخ: در بالا عرض شد.

پرسش : گزارشی که یک ژورنالیست تهیه مینماید، باید روی کدام معیارها واساسات مسلکی استوار باشد؟

پاسخ: سریع.. مستند بدون اظهار نظر شخصی..متوازن و خلص.

پرسش : شما آزادی بیان ومطبوعات را چگونه تعریف مینماید، آیا آزادی بیان و مطبوعات سرحد میشناسد یا خیر؟ اگر میشناسد این سرحد شاملی چه مسایلی خواهد بود؟

پاسخ: آزادی بیان از خود حد و حدودی دارد . نمی شود گفت هر چه به ذهن ما خطور کرد .. آنرا بیان نماییم که راهیست به ترکستان رفتن.

امروز در شبکه های معتبر جهانی مانند بی بی سی .. سی ان ان..و....و.... سانسور وجود دارد و ژورنالیستان مطابق قوانین نافذ کشور عمل می کنند .

در کشور ما با تاسف که سطح سواد بعضی از ژورنالیستان ما در حدی نیست که بتوانند به تمام مسایل آگهی و دسترسی داشته باشند. از همین سبب است که برخوردهای حتی فیزیکی را بین خبرنگاران و بخصوص افراد امنیتی شاهدیم.

پرسش : شما خبر دارید که در افغانستان نسبت به سالهای گذشته آزادی بیان، آزادی نشرات، کار وفعالیت ژورنالیستان با تهدید، ممانعت وسانسور روبرو شده است.به عنوان یک ژورنالیست آزاد این مشکلات را چگونه ارزیابی مینماید؟

پاسخ: اگر مطابق اساسات ژورنالیزم عمل کنیم و سطح سواد و بخصوص سواد مسلکی مان را بالا ببریم اصلن به مشکلی بر نخواهیم خورد.

پرسش : زمانیکه یکعده مقامات و حاکمان دولتی آلوده با فسادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منافع خود را درخطراحساس میکنند، واکثر ژورنالیستان و مسؤولین رسانه های گروهی را تحت فشار، اخطار، هشداروتا سرحد قتل آنها ودرتحت مراقبت های عدلی و قضایی مورد تهدید قرار میدهند. شما به عنوان یک ژورنالیست مجرب و واقع بین به خاطر همچو مشکلات وچالشها در جهت دفاع ازهم مسلکان تان چگونه می اندیشید؟

پاسخ: من که مسوولیت شورای ژورنالیستان افغانستان را به عهده دارم با چنین مسایلی زیاد برخوردیم.از آنجاییکه ژورنالیستان مرجع اجرایی نیستند مجبور باید چنین حالات را با تحمل پذیرفت و برای از بین بردن آن مبارزه ی طولانی نمود.در صورتی که حاکمیت قانون نهادینه شد دگر مشکلی نخواهیم داشت. ورنه خبرنگاران از کار خود و مسلک خویش پشیمان و روگردان خواهند شد.

پرسش : به نظر شما اینگونه مشکلات و موانع گوناگونی که در برابر ژورنالیستان ومسوولین رسانه های گروهی کشور قرار دارد، آیا بیم آن نمی رود  که ازین مسلک مقدس روگردان شوند؟

پاسخ: که در بالا عرض نمودم.

پرسش : به نظر شما اتحادیه های ملی و بین المللی ژورنالیستان درمقابل به شهادت رساندن ژورنالیستان وخبرنگاران چگونه میتوانند از توانایی های خود حد اعظم استفاده را نمایند تا جلو تکرار همچو حوادث دلخراش گرفته شود؟

پاسخ: تا حکومت قانون نافذ نگردد مشکل همچنان در سطح ملی و بین المللی ادامه خواهد داشت و منبعی کاری از پیش برده نخواهد توانست.

پرسش : قسمیکه ما شاهد هستیم شما هم در عرصه ژورنالیزم وهم در زمینه ادبیات دستاورد های درخور توجه داشته اید. در مورد همآهنگی این دو رشته چگونه می اندیشید، و در کدام بخش ها کار های تان را برجسته ترمی بینید.

پاسخ:من کار هایم را با نوشتن گزارشها و ترجمه متنون ادبی و گزارشی از فرانسوی به دری با نشریه های معتبر مرکز شروع کردم.کار های ادبی و ژورنالیستیک لازم و ملزوم هم اند.

پرسش :کدام نکات در یک خبر، مصاحبه و راپورتاژ مهم و اساسی  است؟مهربانی نموده در زمینه معلومات ارایه نماید.

پاسخ: همانی که در بالا عرض نمودم...سریع بودن..مستند..بی طرف و متوازن.

پرسش : یک  ژورنالیست، خبرنگار ویا مصاحبه کننده  جهت انعکاس دادن  صدای برحق مردم کشور خودباید به کدام نکات مهم و اساسی توجه نموده و روی کدام اصول و مقرارات مسلکی  عمل نماید؟

پاسخ: فقط اتکا کردن روی اساسات مسلکی مسلک مقدس ژورنالیزم.

پرسش : درجمع رسانه های گروهی، رادیو وتلویزیون چه رول و نقشی را در روشنگری ذهنیت مردم یک کشور میتواند داشته باشد؟

پاسخ: یک رسانه می تواند ملتی را به خوشبختی سوق دهد و یا عکس آن.

از آن روست که می گویند .. مطبوعات یا رسانه ها و ژورنالیستان رکن چهارم و یا اول جامعه است.

 پرسش : شما منحیث کارمند سابقه دار رادیو و تلویزون در تهیۀ  تعدادی از برنامه ها از جمله برنامه« پاسخ چیست»؟  و یک تعداد از برنامه های دیگری که در آن زمان واقعاً از جمله برنامه های پر بیننده ترین و پر شنونده ترین بود نقش مثمری داشتید. مهربانی نموده به طور مختصر در مورد طرز چگونگی،  تهیه مسلکی، علت  مشهور شدن  و به دل نشستن این برنامه ها در میان مردم به طور مختصر معلومات ارایه نماید؟

 پاسخ: برنامه سازی خوب و موثر  کار یک یا دو نفر نیست .اگر بخواهیم برنامه ی داشته باشیم که جلب توجه نماید و ماندگار بماند باید متن جامعه را شناخت و مطابق آن پروگرام ها را عیار ساخت.به ترین نوع کار ژورنالیستیک آنست که مواد نشراتی به سطح سویه ی مردم تهیه و تدارک شود نه به ذوق شان که به قهقرا خواهند رفت. ما باید مردم و جامعه را پشت خویش به سوی خوشبختی ها تعالی و ترقی بکشانیم.و هم در بخش اشاعه و نشر و پخش و ترویج فرهنگ اصیل .. بومی .. قدیمی و با ارزش خود در پهلوی ادیبان و ادب شناسان خویش مثمر و موثر باشیم .

پرسش : در آنزمان در پهلوی مسؤولیت برنامه های یاد شده، مصروف کدام کارها و فعالیت های مسلکی و هنری دیگر بودید، لطف نموده در زمینه معلومات ارایه نماید؟

پاسخ: فقط مصروف برنامه سازی ادبی و هنری و هم مسوولیت برنامه ی پر سر و صدا و غوغا برانگیز .. رادیو صدای مردم..بودم که در همه پرسشی وقت مجله ی آواز تهیه کننده سال هم از طرف مردم شدم و اولین جرقه های ازادی بیان را به تجربه نشستیم و موفقانه به در آمدیم. برنامه هایی برای رادیو و تلویزیون ساختم که مبتکر و نویسنده و گرداننده ی اکثر شان هم خودم بودم. طور نمونه در رادیو... رادیو صدای مردم با کمک مستقیم استاد لطیف ناظمی رییس وقت رادیو افغانستان..راه زنده گی...دریچه ی زنده گی..جوانه ها...سرود و سخن آدینه روز.....و....و.....

در تلویزیون...پاسخ چیست با همکاری و نظر فریده جان انوری که مدیر عمومی هنر و ادبیات رادیو و تلویزیون بودند..سیما هنرمند..هفت شهر هنر..کاروان حله .. از آرشیف نشراتی با کمک وحید صمد زی..هزار و یک گپ ..  اولین برنامه ی کمره ی مخفی که ممکن جهان شمول نبود در سال (۱۳۶۹) به نام.. شوخی کمره.. با همکاری عبدالاله و سرور انوری مدیر عمومی آنوقت هنر و ادبیات..و....و....   

پرسش : شما در جهت انعکاس دادن کارو فعالیت های  بیشماری از شخصیت های ادبی و هنری کشور ما نقش مثمر و برازنده ایفا نموده اید از آنجمله میتوان در مورد به شهرت رساندن مرحوم استاد ساربان یاد آور شد.چه انگیزه و احساس باعث شد که در لابلای مصاحبات تان در جهت انعکاس شخصیت هنری مرحوم استاد ساربان زیاتر تلاش نمودید؟

پاسخ :من فقط می خواستم هنرمندان اصیل وطن را روی صحنه بیاورم چه از بخش خرابات و چه هم شوقی و آماتور که به فضل خدا موفق هم بودم.ساربان هم در همین زمره بود که با کمک اتحادیه ی وقت هنرمندان جهت تداوی به شوروی وقت هم رفتند.ساربان یکبار دگر در اذهان تداعی شدند و خوش درخشیدند. خاک شان هم از پشاور به کابل انتقال گردید و در حدود پنجاه متری  جنوب آرامگاه احمد ظاهر مرحوم به خواب ابدی فرو رفته است.

مرقدش را هم قسمی ساختم تا از گزند روزگار در امان بماند.

پرسش : شما به عنوان یک ژورنالیست برنامه هاو گزارشات مختلف رادیوها و تلویزیون های افغانی  داخل و خارج کشور راچگونه می بینید ؟ آیا این برنامه ها با معیارها، اصول ومقررات مسلکی ژورنالیزم سازگار هستند یا خیر؟ واگر نه، پیشنهادات شما به خاطر بهبود این برنامه ها چه است؟

پاسخ: اگر مطا بق اساسات ژورنالیزم به پیش روند که خوب در غیر آن عدم شان به وجود چه در داخل چه خارج از کشور.

پرسش : قراریکه اطلاع داریم شما در کشور هالند زندگی میکردید بعدا به افغانستان سفر نمودید.علت عودت شما از کشور هالند به افغانستان چه بود؟ 

پاسخ: پنج سال در هالند ماندم . در سه سال اول ویزه برایم دادند و دو سال بعدی را بی سرنوشت ماندم.برای شان گفتم من که اهل قلمم و تمام وطندارانم مرا می شناسند چرا مرا معطل می کنید و تصمیم نهایی نمی گیرید. امروز و فردا کردند تا دق آوردم و داوطلبانه با فامیلم برای خدمت به وطن برگشتم.

پرسش : شما که در افغانستان به خاطر یک اقدام و فعالیت انسانی و خیرخواهانه به ترجمه، چاپ و نشر قرآن عظیم الشان تلاش نمودید، هدف و مقصد شما در زمینه چه بود. مهربانی نموده به طور مختصر معلومات ارایه نماید.

پاسخ: یک حسن نیت و خدمت به کسانی که علاقمند بودند تا با فرامین الهی با زبان خود آشنا باشند .از تصادف به اصطلاح چپه گرمک شد و تا سر حد اعدامم پیش بردند.به فضل خدا و کمک انسانی همه ی عزیزانم در سراسر وطن و بیرون از وطن اعم از فرهنگیان و همه اقشار و طبقات که ممنون همه ی شان هستم که اگر تنها از شما قادر جان مسعود یاد کنم و دگران یادم رود گناهی را مرتکب خواهم شد و محبت جلالتمآب حضرت صبغت الله مجددی که تحت ریاست شان که رییس تحکیم صلح بودند..نماینده گان هردو مجلس پارلمان.. شورای علما و روحانیون و ستره محکمه که محترم فضل احمد معنوی هم تشریف داشتند پیشنهادی مبنی به خلاصی من از زندان و نامه ی با امضای بیش از ۵ هزار هموطنم از سراسر جهان ... امر رهایی ام را جناب کرزی رییس جمهور بعد از گذشتاندن دونیم سال زندان صادر فرمودند.بعد از آزادی.. مدت بیش از سه سال را در خانه ام در کابل بیکار و بی روزگار سپری نمودم.تنها به لطف ژورنالیستان وطن در راس شورای ژورنالیستان قرار گرفتم. و در حمل (۱۳۹۲) بعد از شش سال با فامیلم بلاخره در کانادا ملحق شدم.     

پرسش : چرا درین امر انسانی و خیرخواهانه شما را  تحت مراقبت های عدلی و قضایی قرار دادند تا سرحدی که زندانی شدید، و منحیث یک مجرم به حبس محکوم شدید.

پاسخ: مسله را کسانی سیاسی ساختند . ممکن از من خوش شان نمی آمد.. اما فراموش نکنیم که نگهبانی داریم که خالق ماست و حامی مخلوق نا توانش !

تا خدا یار هست با سلطان بپیچ .. گر خدا برگشت صد سلطان به هیچ.

پرسش : شما منحیث یک ژورنالیست خردمند و آزاد در دورانیکه در زندان روز های خیلی ها دشوار را سپری مینمودید از لحاظ روانی، فکری و فزیکی خود را چگونه احساس مینمودید؟

پاسخ: به فضل و مرحمت خدا  .. استوار و امید وار به حق و حقانیت .

پرسش : زمانیکه شما در زندان بودید من باشما همیشه در تماس بودم.اگر به یاد داشته باشید یکی از روز ها در دوران انتخابات دور دوم ریاست جمهوری با هم صحبت های در مورد رهایی تان داشتیم بلاخره به این نتیجه رسیدیم تا در جهت یک کمپاین سراسری و ملی در رهایی شما اقدام نمایم، شما این اقدام انسانی و اخلاقی و سهم فعال و مجرب دوستان و عزیزان روشن ضمیرو نیک اندیش را که در دفاع از حق انسانی، دانش، علم و آزادی تان سازماندهی گردید، چگونه ارزیابی مینماید؟

پاسخ: در بالا هم کمی عرض کردم.. من ممنون لطف و شفقت شما و محبت های فرد فرد هموطنانم هستم و خدا اجر شان دهد این ملت و مردم با درد و با پاس مان را..  غمها از شان دور و دل های شان پر نور باد الهی !

 پرسش : در وضعیت بحرانی موجود کشور، فرهنگ و ادبیات و تمام داشته های مادی و معنوی کشور توسط مشتی غارتگر به  بهانه حمایت از معنویات مقدس مردم ما و به بهانه دموکراسی و سایر پدیده های خوش لباس بر باد داده میشوند . شما منحیث یک ژورنالیست آگاه و رسالتمند چی فکر میکنید آیا راه نجاتی به نظر میرسد ؟

پاسخ: بلاخره به امر خدا .. شیربچه ی دلسوز کشور آمدنی هست برای نجات وطن .

پرسش : بعد از انتظارات طولانی شما را کشور کانادا به حیث پناهنده قبول کرد، این اقدام انسانی و اخلاقی کشور کانادا را چگونه ارزیابی مینمایید؟

پاسخ: همه سرزمین خداست و ملکش . مرا خدا اینجا قبول کرده و روزی ام را حواله.

در عالم اسباب متشکرم از همدردی مردم و کشور کانادا هم .

پرسش : شما منحیث یک ژورنالیست فعال و مجرب که فعلاً در کشور کانادا زندگی می کنید، درمورد پلان های کاری و برنامه های وطنی و ملی تان و همچنان کار و فعالیت های مسلکی تان در آینده چگونه می اندیشید؟

پاسخ: چیزی که اراده ی خدا باشد... بازهم اگر بتوانم با کمک خدا یک تلویزیون سراسری ملی افغانان را ایجاد نماییم که فقط ملی باشد و مطابق اساسات ژورنالیزم و بس ..تا بفهمانیم اگر کسانی به بیراهه روانند اشتباه مسلکی می کنند. ان شاء الله با یک تیم مجرب و کار آزموده ممکن به این آرزویم نایل شوم.

پرسش : نظر شما در مورد متشکل ساختن ژورنالیستان و به خصوص کارمندان ارشد رادیو وتلویزیون و ایجاد دوبارۀ یک شبکه رادیویی و تلویزیونی قوی و مسلکی که بتواند نقش و رول موثردر برنامه هاو پروگرام های آموزنده، علمی، ملی، ادبی وفرهنگی، سیاسی واجتماعی داشته باشد چه است؟

پاسخ: همین آرزویم را که بیان نمودم می شود در سراسر دنیا حتی وطن چنین هم مسلکان را دور هم به خاطر کار با همی قسماً منسجم نمود. توکل به خدا !

پرسش : پیام شما به بنیاد ژورنالیستان و اتحادیه سراسری هنرمندان در داخل و خارج کشور چه است؟

پاسخ : من در حدی نیستم که پیام بدهم اما آرزو دارم از هم مسلکان خود که هیچوقت به خود مایوسی را راه ندهند...خدای بزرگ خود می فرماید که....پشت هر سختی گشایشی است و تاکید می کند که عقب هر نا امیدی امیدی است که است.

محترم الحاج غوث زلمی نظریات و اندیشه های روشنگرانه و میهن دوستانه شما،  عشق و محبت شما به انسان و انسانیت، صحبت های لطیف و ظریفانه شما در مجالس دوستان و در محافل علمی، ادبی و مسلکی نمایانگر کرکتر عالی، انسانی، اخلاقی، علمی و مسلکی شما میباشد. از شما دوست عزیز و گرامی قلباً  سپاسگزارم که با حوصله مندی  حاضر شدید به پرسش های من پاسخ های علمی و مسلکی ارایه نمودید. از بارگاه ایزد متعال به شما دوست عزیز و گرامی طول عمر، کامیابی های فراوان، سرافرازی،  سعادت و نیک بختی آرزومندم.  

غوث زلمی:

از شما محترم انجنیر قادرجان مسعود که علاوه از ماهر بودن در مسلک خویش هم پای مان در راه فرهنگ و ژورنالیزم موفقانه روان هستید بیشتر از پیش از خدای مهربان برای تان موفقیت هایی آرزو می کنم و ممنونم که یادی از من مسکین مظلوم قلندر نمودید .

ما و همه ی دوستان ما را خدای توانا و بی نیاز مدد گار و پشت و پناه بادا

که تا باد چنین بادا . آمین !

باعرض ادب و حرمت : انجنیرعبدالقادرمسعود.

 

 فرهنگی ـ بامداد۴/ ۱۳ـ ۱۹۰۸

 

ششمین اجلاس نوبتی شورای عالی ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقی خواه افغانستان برگزارشد



درین اجلاس که با تلاوت آیاتی چند از قرانکریم آغاز شد، گزارش فعالیت های ایتلاف در سه ماه گذشته، توسط پوهاند داکتر محمدداوود راوش رییس دوره یی ایتلاف ارایه شد.
سپس اعضای شورای عالی به بحث درمورد گزارش پرداختند. بند دیگر آجندا درمورد استقامت های وظایف ایتلاف درآینده بود که اعضای شورای عالی، نظریات وپیشنهاد های شانرا درین راستا مطرح کردند.
درپایان مطابق اصول تشکیلاتی، ریاست دوره یی ایتلاف به کمسیون انسجام اعضای حزب وطن وکلیه نیروهای ملی ووطندوست تفویض شد و محترم پوهندوی عبدالرازق اسمر به عنوان رییس دوره یی ایتلاف ، سخنرانی مفصلی ایراد کرد.
گفتنیست درین اجلاس مسوولان احزاب همسو با ایتلاف هریک رفقا شیرگل اوستا منشی عمومی کمیته مرکزی حزب انقلابی خلق افغانستان، عبدالرشید آرین و داکتر بکتاش از حزب ملی ترقی وطن، عمر نهضت رییس حزب اتحاد آزادی مردم افغانستان و انجنیر یارمحمد تره کی مسوول بنیاد فکری – فرهنگی تره کی نیز اشتراک ورزیده بودند.
جلسه حوالی پنج عصر در فضای همبسته گی رفیقانه پایان یافت.

 

ایتلاف ـ بامداد۱۳/۲ ـ ۱۶۰۸