کاسترو مانیفست دفاع از فلسطین را امضا کرد

تا به امروز ٣۴٢ هزارهنرمند، آکادیمیسین، دانشمند، حقوقدان، روزنامه‌ نگار، پروفیسور، نماینده پارلمان، چهره‌‌هـای مذهبی، پزشک، دانشجو، دهقان، کارگر، رهبر سندیکایی و فعال اجتماعی و همچنین سازمان‌ها و موسسات از بیش از ۵٠ کشور مانیفست  « در دفاع از فلسطین » را امضا کرده‌اند.

 

فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا امضای خود را به سندی افزود که توسط روشنفکران و سیاستمدارانی که نام خود را به مانیفست «در دفاع از فلسطین» اضافه نمودند امضا شده است. این سند توسط «شبکه دفاع از انسانیت» ترویج می‌شود.

پنجم اگست  فیدل کاسترو مقاله‌ای تحت عنوان «فلسطین ، هولوکاست در فلسطین» نوشت و در آن گفت : « کشتار یهودیان توسط نازی‌ها، نفرت کلیه خلق‌های جهان را به دنبال داشت. چرا دولت این کشور (اسراییل) تصورمی‌کند که جهان بی هیچ احساسی این نسل‌کشی هولناک را که در مورد خلق فلسطین صورت می‌گیرد، تحمل خواهد کرد؟ آیا آن‌ها تصورمی‌کنند که به خاطر هم‌ دستی امپراتوری ایالات متحده این کشتار بی‌شرمانه پنهان خواهد ماند؟»

برخی از شخصیت‌هایی که سند « در دفاع از فلسطین» را امضا کرده‌اند عبارتند از: اوو مورالس رییس‌جمهور بولیویا،  ادواردو گالیآنو نویسنده ، روبرتو فرناندز رتامار شاعر و رییس خانه امریکا ، آلیسیا آلونسو بالرین برجسته ، آلیس واکر نویسنده ایالات متحده ، سیلویو رودریگز خواننده ترانه‌ سازکویایی ، اسقف‌ها راوول ورا و پدرو کاسالدالیگا، جوآ پدرو استدیل رهبر برازیلی.

مانیفست «شبکه دفاع از انسانیت» می‌خواهد که دولت‌های جهان از اسراییل بخواهند قطع‌ نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد حاکم بر خروج از غزه، ساحل غربی و بیت‌المقدس شرقی را اجرا کند.

تا به امروز ٣۴٢ هزار هنرمند، آکادمیسین، دانشمند، حقوقدان، روزنامه‌ نگار، پروفیسور، نماینده پارلمان، چهره‌‌های مذهبی، پزشک، دانشجو، دهقان، کارگر، رهبر سندیکایی و فعال اجتماعی و همچنین سازمان‌ها و موسسات از بیش از ۵٠ کشور مانیفست را امضا کرده‌اند.

برای امضای سند به صفحه «کوبا در دفاع از انسانیت» مراجعه نموده

http://cuba-networkdefenseofhumanity.blogspot.com/2014/08/call-in-defense-of-palestine.html

یا نام خود را مستقیماً به نشانی زیر ارسال نمایید.

This email address is being protected from spambots. You need JavaScript enabled to view it.

منبع: شبکه دفاع از انسانیت

بامـداد ـ اجتماعی ـ ۱/ ۱۴ـ ۲۰۰۸

 

به مناسبت درگذشت بانوی شعر ایران سیمین بهبهانی و به عنوان ارج گذاری سروده زیبای « دوباره می‌ سازمت وطن » را بنشر میسپاریم . یادش گرامی و نامش جاویدان باد!  ( بامداد )

 

دوباره می‌ سازمت وطن!


اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم،
اگر چه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گُل،
به میل نسل جوان تو
دوباره می شویم از تو خون،
به سیل اشک روان خویش

 
دوباره ، یک روز آشنا،
سیاهی از خانه میرود
به شعر خود رنگ می زنم،
ز آبی آسمان خویش
اگر چه صد ساله مرده ام،
به گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلب اهرمن،
ز نعره ی آنچنان خویش


کسی که « عظم رمیم» را
دوباره انشا کند به لطف
چو کوه می بخشدم شکوه ،
به عرصه ی امتحان خویش
اگر چه پیرم ولی هنوز،
مجال تعلیم اگر بُوَد،
جوانی آغاز می کنم
کنار نوباوگان خویش.
 
حدیث حب الوطن ز شوق
بدان روش ساز می کنم
که جان شود هر کلام دل،
چو برگشایم دهان خویش
هنوز در سینه آتشی،
بجاست کز تاب شعله اش
گمان ندارم به کاهشی،
ز گرمی دمان خویش
دوباره می بخشی ام توان،
اگر چه شعرم به خون نشست
دوباره می سازمت به جان،
اگر چه بیش از توان خویش . 

 

« سیمین بهبهانی »

بامـداد ـ فرهنگی ـ ۲/ ۱۴ـ ۱۹۰۸

 

ف.بری

  غیـــرت افغانیـت....

 

چون به پا شد شیوه  ظلمــانیت             خدمــــــت ناکس بشــــد  ارزانیت

 خود بیاوردی  به سـر ویرانیت            وای بر حـــــال تو وحیـــــــرانیت

 

    خفته گردید غیرت افغانیت

 

رشک رستم بودی وگشتی زبون        عزت و شان تو گردیـــــد واژگــــون

غیرت اسفنـــــد یار بودی  کنون         پیرو بیــــــــگانه   گشتــی   و جبون

 

ملک ویران تحفه نادانیت

 

چون بدام افتادی در مکر جهـاد           بر شــــدی با هموطن  اندر  عنــــاد

دشمن از ویرانیــت گردیده شاد           عظمـــت و شان وطـن  دادی  به باد

 

این نه اسلام است و نی انسانیت

 

فتنه انگیز است خصـــــم  نابــکار        چون به درگاهش فتــــادی خوار و زار

رخت بست ازخانه ات صلح وقرار       نیست چون تو درجهان مسکین  و خوار

 

لیک نشنـــاختی تو خصم جانیت

 

خصم  یکد یگر شدید ای غافلان           میکشیـــد بر روی هم تیــــغ  و سنان

با فریب و فتنه ســازید این زمان           نیست جز تفـــــریق و تفتین بر زبان

 

کشتــــــن افغان  بشــد اسانیت

 

کن  به دنیا و به خود یکدم  نظر          دیگـــــران در نعمــــت و تو در سقر 

او به راه راست شـــد فرخنده فر         تو شـــــدی مغضــــــوب درگاه بیخبر

 

پس کجــا شد  عزت  اسلامیت

 

بر سرشت مردم است حب وطن           بهر آبرویش سپــــــــــارند جان وتن

هریکی   باشد  چنــــــانی تهمتن             گر شــــــوند آزاد ازمکر و فتـــــن

 

فتنه انگیز است صف روحانیت

 

شیوه  انسانی است  سازنده گی            کیـــــن و نفــرت نیست راه زنده گی

رحمت حق است در بالنــده گی            باز آ  زین  غفلـــــت و شــرمنده گی

 

 تا بیـــابی غیــــرت   افغانیـت     

 

بامـداد ـ فرهنگی ـ ۳/ ۱۴ـ ۱۸۰۸

 

بیایید «من» ها را« ما » بسازیم
گره مشکلات را وابسازیم
زدیروزامروزآموخته ها را
وسیله توشه فردابسازیم


« نجم الرحمن مواج »

 


افغا نســــــــــــــــتان

وريدلاى زه دلمرله سترګې نوريم
چاته تور،وچاته شين اوچاته سوريم
دوست ته مې شمه جنت لکه خليل ته
خوغليم ته سره سکروټه سورتنوريم
چې دحق رڼاته ورکړي غزونه
زه موسى دزماني ته هغه طوريم
وم خپلواک، يمه خپلواک اوخپلواک پايم
نه دچايمه باداراونه مزدوريم
هرې لويشتي کې به ټينګ دحق سنګرکړم
دتاريخ اوږ دوکې ټول منصورمنصوريم
داچې چا؛ نه يم تراوسه پېژند لاى
دهريو له پوهې پورته شان شعوريم
دآسیادخپلواکۍ توغ مې په لاس کې
ددښمن په پرځولوکې مشهوريم
نهوټکېونه مې نوم افغانستان شو
لوستل کېږي چې، نه هغه لوست مستوريم
هندوکش ، پامير.، خېبر مې شاهدان دي
دتاريخ اتل ، دسیمې ځواک ، مغروريم
په لاس تش ، سترګې مړې اووچې شونډې
قناعت پانګه درنه بډاى معموريم
له شپږ لوري داورکاڼوته يم موخه
بيارغيږمه راتلونکى ته مسروريم
دپردو،خپلوتاړاک ته ايسارپاتې
لرم زغم دپېښونه چې مات تروريم
دتودواوبوپه مينې کې تل ګورﺉ
کله وران کله سيزلاى کله چوريم
د نړۍ سیاست سیالۍ له ډېره قهره
لژندوينوکې کلونه پروت رنځوريم
مابه وپېژنی سم که راته ځيرشی
دخوشحال ،ميرويس ،محمود، احمدانځوريم
دآسيا زړه يم نړۍ ته تل په نښه
هم لويديځ ، ختيځ ته لوست دلوړ غروريم
يم مواج دځمکې ژوندڅپوبهيرکې
دپايښت اوپرمختـــګ پرمې مخـــموريم

« نجم الرحمن مواج »

 

بامـداد ـ فرهنگی ـ ۱/ ۱۴ـ ۱۹۰۸

نقض فاحش حقوق بین‌الملل توسط ارتش اسراییل

 

کودکانی که درخواب به قتل رسیدند، سیلی سختی به روی همه ای ماست و دلیل قاطعی برای شرمنده گی عظیم و همه‌جانبه. امروز جهان بی‌آبرو شده است.

 

پیر کرهنبول، کمشنری کل کمیسیون‌های امداد رسانی سازمان ملل متحد در امور آوارگان فلسطینی در خاورمیانه (UNRWA) روز چهارشنبه گذشته در بیت‌المقدس زیرعنوان :«UNRWA  حملات سنگین توپخانه ارتش اسراییل به مدرسه این موسسه را به عنوان نقض فاحش حقوق بین‌الملل شدیداً محکوم می‌کند» گفت :

« در شب گذشته کودکانی به قتل رسیدند که در کنار والدین خود روی زمین یک صنف درسی که از سوی سازمان ملل به عنوان پناهگاه اعلام شده بود، آرمیده بودند. کودکانی که در خواب به قتل رسیدند، سیلی سختی به روی همه ای ماست و دلیل قاطعی برای شرمنده گی عظیم و همه‌جانبه. امروز جهان بی‌آبرو شده است.

ما محل حادثه را بازدید کردیم و مدارک موجود را جمع‌آوری نمودیم. ما تکه‌ها و ترکش‌های مواد منفجره را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم، سوارخ‌های گلوله و دیگر خسارات را بررسی کردیم. برداشت‌های اولیه ما این است که این توپخانه اسراییلی بود که مدرسه ما را که ۳۳۰۰ نفر در آن سرپناه یافته بودند، مورد اصابت قرار داد. ما تصور می‌کنیم که توپخانه ارتش اسراییل حداقل سه بار به این هدف شلیک کرده بود. هنوز زود است که بتوان تعداد واقعی کشته‌ شده گان را اعلام کرد. ولی ما می‌دانیم که تعدادی از مردمان غیرنظامی، از جمله زن و کودک و هم‌چنین مامورین UNRWA که کوشش می‌کردند مدرسه را حفظ نمایند، به قتل رسیده و یا مجروح شده اند. افراد نامبرده کسانی بودند که به دستور ارتش اسراییل خانه‌های خود را ترک کرده بودند.

محل مدرسه ابتدایی دخترانه جبلیه و این واقعیت که این مدرسه هزاران نفر از آواره گان محلی را سرپناه داده است، ۱۷ بار به ارتش اسراییل اطلاع داده شده بود تا امنیت آن‌ها تامین شود. آخرین بار این اطلاع‌ رسانی ساعت ۲۰ و ۵۰ دقیقه دیروز، یعنی چند ساعت قبل از حملات کشنده توپخانه صورت گرفت.

من این نقض جدی حقوق بین‌الملل، توسط ارتش اسراییل را به شدید ترین شکل ممکن محکوم می‌کنم.

این ششمین باری است که یکی از مدارس ما مورد حمله قرار می‌گیرد. پرسنل ما، درست همان افرادی که مسوولیت‌های انسان‌دوستانه را به عهده گرفته اند، به قتل رسیده اند. پناهگاه‌ های ما بیش از اندازه پُراست. اگر حملات به همین صورت ادامه پیدا ‌کند، احتمالاً ده‌ها هزارنفر، بی‌آب و آذوقه و بی‌سرپناه آواره کوچه‌ها و خیابان‌ های غزه خواهند بود.

ما دیگر از مرز رویکرد تنها انسان‌ دوستانه گذشته ایم و اکنون در قبال آن‌ها مسوولیت داریم. برای جلوگیری فوری ادامه این حمام خون من از جامعه بین‌المللی می‌خواهم، گام‌های سیاسی آگاهانه لازم را بردارد.» (یونگه ولت )

 بامـداد ـ اجتماعی ـ ۱/ ۱۴ـ ۱۸۰۸