زلمی رزمی کارشناس امور فرهنگی و اجتماعی

 

سینما یا هنرهفتم در اواخرقرن ۱۹ (سال ۱۸۹۵ ترسایی) توسط برادران لومیرفرانسوی اختراع شد که با تصاویرمتحرک خویش تماشاگران را به حیرت انداختند تا اینکه آهسته آهسته این هنرهمگانی شد و تمام دنیا را به تسخیر درآورد.

واما آشنایی مردم ما با فیلم و سینما برمیگردد به عصرسلطنت شاه امان الله. شاه درطی سالهای ۱۹۲۷-  ۱۹۲۸ ترسایی سفرشش ماهه ای به اروپا داشت ودرآنجا با تماشای فیلمهای سینمایی مجذوب این هنرشد و دانست که سینما یکی از بهترین و موثرترین وسیله ای است که میتوان با نمایش فیلم مردمش را از پیشرفت و ترقی جهان آگاه ساخت. همان بود که هنگام بازگشت چند پایه دوربین و پروژکتورو فیلم هایی را با خود به افغانستان می برد و درباغ عمومی پغمان که یکی از مراکز تفریحی و محل تجمع مردم بود؛ بنمایش گذاشته میشد و نیزدستوراعمار چند باب سینما را صادر کرد که میتوان ازسینما بهزاد و سینما تیاترپغمان بعنوان اولین سینمای افغانستان نام برد.

البته فیلم ها درین زمان صامت یا بدون صدا بودند. گفته شده است که در گوشه ای ازستیژ مرحومان استادفرخ افندی و استادغلام حسین پدراستاد مرحوم سرآهنگ با نواختن ویلون و پیانو تماشاچیان را مصروف نگه میداشتند.

متاسفانه با فروپاشی پادشاهی امیرامان الله خان سینما نیز برای سالیان طولانی بباد فراموشی سپرده شد و به سینما تیاترپغمان نیزآتش زده شد.

سال ۱۳۲۵خورشیدی حدود۲۰ سال ازسلطنت ظاهرشاه سپری شده بود که مرحوم عبدالرشید لطیفی پدرتیاترافغانستان سناریویی نوشت تحت نام «عشق و دوستی »  و قرارداد ساختن این فیلم مشترک با کمپنی فیلم سازی «  شور»  در لاهورهند دیروزی و لاهور پاکستان امروزی به عقد رسید که جانب افغانی عبدالرحمان بینا، نشاط ملک خیل ، احمد ضیا و دیگران نقش هایی را بعهده گرفتند.

سال ۱۳۴۳ خورشیدی براساس سناریوی فیض محمدخیرزاده فیلم نیمه مستند و نیمه هنری «  مانند عقاب»  در نوار۱۶ ملی متری تهیه شد.که فیلمبردار آن اسحق ستارزاده بود و چاپ و پروسس آن درایالات متحده امریکا صورت گرفت. درین فیلم مرحوم ظاهرهویدا و زرغونه آرام نیز نقش های کوتاهی را بازی کردند.

نخستین سینمای کشور : سینما بهزاد

سال ۱۳۴۷ خورشیدی به کمک امریکا موسسه « افغان فیلم  » ایجاد شد که تولیدات سینمایی افغان فیلم صرفا فیلم‏های خبری از کار و فعالیت دولت بود و اندکی هم مستند سازی .  و این عاشقان هنرسینما بودند که با داشتن کمترین امکانات، بارساختن فیلم های هنری را نیز بعهده گرفتند. نخستین فیلم هنری موسسه افغان « روزگاران » نام داشت که شامل سه بخش بود:

 «طلبگار »  به کارگردانی عبدالخالق علیل ، فیلمبردار سونه رام تلوار و هنرنمایی محبوبه جباری، میمونه غزال، استاد رفیق صادق، خان آقا سرور.

« شب جمعه »   بکارگردانی انجنیرمحمدعلی رونق رژیسورتیاتر، فیلمبردارسونه رام تلوار و معروف ترین هنرپیشه های این فیلم عبارتند از: مشعل هنربار، ،فریده شایان، غزال ابراهیمی، حبیبه عسکر، حریف نجیمی، اختر پیکر.

« قاچاقبران »   که مسوولیت کارگردانی آنرا سلطان حمید هاشم بعهده داشت ، فیلمبردار صدیق امین زی با هنرنمایی: استادعبدالقیوم بیسد، وهاب صنعتگر، پروین صنعتگر، حیات الله خروش، یحیی شورانگیز،خان آقا سرور، عزیزالله هدف، عبدالله عادل و دیگران.

دومین محصول هنری موسسه افغان فیلم « اندرزمادر» نام داشت که سناریست وکارگردانش خالق علیل و فیلمبردارمحمود نوری بود؛ و درآن  محمدنذیر، محبوبه جباری، میمونه غزال،اسدالله آرام، زرغونه آرام، استادرفیق صادق، سایره اعظم و ف . عبادی نقش آفرینی کردند.

سومین فیلم هنری افغان فیلم درزمان جمهوریت محمد داودخان ساخته شد بنام « روزهای دشوار»  که دو کارگردان داشت دوکتوررفیق یحیایی و ولی لطیفی . فیلمبردارسونه رام تلوار و نقش های مرکزی را رفیق یحیایی، ولی لطیفی، آصف وردک، فتح الله پرند،حاجی محمدکامران، مینا، قادرفرخ،حنان زمریال و دیگران بازی کردند.

فیلم هنری دیگری که در زمان جمهوریت محمدداودخان ساخته شده فیلم « رابعه بلخی »  بود با سناریوی عبدالله شادان که بسرمایه محمدنذیر و کارگردانی داود فارانی تهیه شد. نقش های مرکزی را درین فیلم عبدالله شادان، سیما شادان، محمدنذیر، فتح الله پرند و داود فارانی به عهده داشتند.

فیلم « مجسمه ها ميخندند» درسال  ۱۳۵۴ خورشیدی به سرمايه گذاری آريانا فیلم با کارگردان توريالی شفق، فیلمبرداری انجنيرلطيف،هنرپيشه گان: ذکيه کهزاد، عبدالله خموش، محمد جان گورن، فتح الله پرند، عبدالله وطندوست و دیگران ساخته شد.

فیلم « غلام عشق»،  سال تولید ۱۳۵۶خورشیدی سناريست داود فارانی، کارگردان توريالی شفق، فیلمبرداران:  انجنيرلطيف وعبدالقادرطاهری، هنرپيشگان:  شاه جهان، فتح الله پرند، مينا شفق، محمدجان گورن، قادرفرخ، اکرم خرمی، سيد علی عالمی، سلام سنگی، مجيدغياثی، وطندوست، مندوزی، بصيره خاطره ، عارف الدين ومحمدموسی رادمنش.

سینما کابل

با سقوطرژیم سردار محمد داود و رویکارآمدن حکومت چپی ها سینما درافغانستان به اوج می‏ رسد.در این زمان فیلم های زیادی ساخته شد مثل فیلم های :

فیلم « سياه موی وجلالی» ، سال توليد  ۱۳۵۷ خورشیدی ، کارگردان عباس شبان،

فیلم « گناه » ، فیلمنامه نويس وکارگردان انجنيرلطيف

فیلم «جنايتکاران»  به سرمايه گذاری حاجی فيض محمد « گلستان فیلم »، کارگردان توريالی شفق، فیلمبردارانجنیرلطیف

فیلم «عشق من ميهن من» ، سناريست وکارگردان وپروديوسرتوريالی شفق، فیلمبردارسلیمان علم

فیلم « گامهای استوار»  سناريست وکارگردان توريالی شفق و درنقش های مرکزی: ابراهیم طغیان، عادله ادیم ، فتح الله پرند و دیگران درخشیدند.

فیلم «خانه ۵۵۵ » به سرمايه گذاری حاجی فيض محمد (  گلستان فیلم) . سناريست وکارگردان مهدی دعاگوی با هنرنمایی فریدفیض، عاقله، ابراهیم طغیان، ذکیه داماچ، محمدجان گورن و دیگران

فیلم « اخترمسخره» ،  سناريست وکارگردان انجنيرلطيف ، فیلمبردار وحید رمق، هنرپیشه گان ناصرعزیز، فقیرنبی، ابراهیم طغیان، بصیره و دیگران.

فیلم « دهکده ها بيدارميشوند»  سناريست وکارگردان عبدالخالق عليل.

فیلم « تابستان داغ کابل»  فيلم مشترک افغان فیلم وموس فيلم اتحادشوروی،سناريست وکارگردانان: ولی لطيفی وعلی همرايف

فیلم « فرار» ، سال توليد ۱۳۶۳، سناريست وکارگردان انجنيرلطيف ، فیلمبردار قادرطاهری.

فیلم « پرنده های مهاجر» ، سناريست وکارگردان انجنير لطيف، فیلمبردار قادرطاهری.

فیلم «حماسه عشق» ، سناريست وکارگردان انجنيرلطيف ، فیلمبرداروحید رمق.

فیلم «صبورسرباز» ، سناريست وکارگردان انجنيرلطيف، فیلمبردار قادرطاهری

صحنه ای از فیلم صبور سرباز

فیلم « بهارميشود» ، سناريست وکارگردانان دوکتوررفيق يحيايی و ولی لطيفی، مشاورسياسی زلمی رزمی، فیلمبرداران وحید رمق و قادرطاهری.

فیلم « فرجام» ، سناريست و کارگردان سعيد ورکزی.

فیلم « مسافر»  نويسنده داستان دوکتور رفيق يحيايی، سناريست بشيررويگر، کارگردان سعيد ورکزی، پرودکشن مينجر زلمی رزمی، فیلمبرداران قادرطاهری و سیدموجودحسینی، درنقش های عمده نصیرالقاص، هما مستمندی، عارف الدین، فتح الله پرند، امین رحیمی، عظیم جسور، کریم نایل و دیگران .

فیلم « مردهاره قول اس » ، نويسنده داستان اکرم عثمان، سناريست وکارگردان سعيدورکزی ، فیلمبردارقادرطاهری.

فیلم « سفر»،  سناريست وکارگردان سعيد ورکزی، فیلمبردارقادرطاهری.

فیلم « خاکستر» ، سناريست وکارگردان سعيد ورکزی ، فیلمبردارقادرطاهری.

فیلم « زمين » ، سناريست وکارگردان جلال پيروز، پرودکشن مينجر زلمی رزمی، هنرپیشه گان :قادرفرخ، فتح الله پرند و دیگران.

فیلم «شکست محاصره» ، سناريست بشيررويگر، کارگردان فقيرنبی ، فیلمبرداروحید رمق

فیلم « بابا » ، سال توليد ۱۳۶۷، سناريست وکارگردان، جان محمد حيدری، فیلمبردار نورهاشم ابیر ، نقش آفرینان : جان محمد پلار، سلام سنگی ، ولی تلاش، ابراهیم طغیان و...

فیلم « ردپا » ،  کارگردان فقیرنبی، سناریست عظیم جسور، فیلمبردارسید موجودحسینی با هنرنمایی فریدفیض، قادرفرخ

فیلم « آرمان » ،  سناريست احد ژوند ، کارگردان واحد نظری، فیلمبردارقادرطاهری ودرنقش های عمده :عبدالله صمدی، عادله ادیم، فریدفیض، مرتضی بایقرا، زلیخا فخری و دیگران.

فیلم « لحظه ها» ،  کارگردان واحد نظری، درنقش ها: عبدالله صمدی، قادرفرخ ، سایره اعظم، عزیزالله هدف .

فیلم  « سايه » ،  داستانی ازجلال آل احمد، فیلمنامه نويس صديق برمک، کارگردان نصيرالقاص ، فیلمبردار نورهاشم ابیر.

فیلم « اراده » ،  سال توليد ۱۳۷۰، فیلمنامه از معروف قيام، کارگردان موسی رادمنش

فیلم  « سرگردان کوچه ها » ،  سال توليد ۱۳۷۰، سناريست وکارگردان احد ژوند

فيلم « دکوندی زوی » ،  سناريست وکارگردان واحد نظری.

فیلم « ذغال سبز» ، بکارگردانی همایون مروت با هنرنمایی ذبیرپاداش، شمس عبادی و دیگران .

و با سقوط حکومت دکتر نجیب‏الله سینما رو‏به‏ زوال می‏ نهد و با شروع جنگ‏های داخلی، سینما آماج حمله توپ و تانگ قرار می‏گیرد.

و در دوران حکومت طالبان، سینما کاملا از صحنه زنده گی اجتماعی و فرهنگی افغانستان غیب و حذف می‏شود،

شايان ذکرميدانم که اکثراين فیلم ها درفستيوال های جهانی سينمایی، جوايز و مدالهایی را ازآن خود کرده اند.

ازفیلمبردارن معروف میتوان از: محمود نوری، وحيد رمق، سونه رام تلوار، قادرطاهری، نورهاشم ابیر ،حبيب قاری، کبيردرانی، غلام سخی سلطانزاده، سيد موجود حسينی، ولی کهزاد، فاروق سعد، فاروق ستارزاده ، عثمان صديق زاده، باقی جاجی، صدیق امین زی، داود، نصیررزمی، سیدجان و ديگران.

صدا برداران:  عبدالرحمن صفتی و قاسم.

مونتاژ:  طاهرمحبی و قدیر رشیدی.

نورپردازان و عکاسان ،مسوولین جاپ و لابراتوار و کارمندان فنی و تخنیکی و خانمهایی عزیزی که با قبول ازخودگذری نقش هایی را عهده دار شدند، نام برد این خانم های عزیزعبارتند از:

زرغونه آرام، محبوبه جباری، میمونه غزال، سایره اعظم، حبیبه عسکر، ذکیه داماچ، سیما شادان، بصیره خاطره، مینا، فریما،خورشید نور،رابعه مستمندی، هما مستمندی،عادله ادیم، صابره آرش، ستوری منگل، حمیده عبدالله، نغمه و دیگران نام برد.

همچنان ازهنرپیشه گانی معروف مردانی که نقش های عمده را ایفاکرده اند هنرنمایی:

ناصرعزیز، ابراهیم طغیان، سلام سنگی، صبورطوفان، نعمت آرس، فقیرنبی، ولی لطیفی،محمدجان گورن، فتح الله پرند، فریدفیض، معرفت شاه، نصیرالقاص، ولی تلاش، اکرم خرمی،جان محمدحیدری، عبدالله صمدی، عثمان علیم،سیدموحودحسینی،امین رحیمی، فقیرقویدل، عارف الدین، موسی رادمنش، سعید ورکزی، مشعل هنریار، عزیزالله هدف، حاجی محمدکامران، اسدالله تاجزی، عظیم جسورو دیگران نام برد.

درفرجام لازم به تذکراست که پس از سال ۲۰۰۲ تولید فیلم های سینمایی در افغانستان رونق خوب گرفته است، یکتعداد از تحصیل کرده‌ های سینمایی داخل خاک شده و دست به ساختن فیلم های خوبی هم زده اند که ازآنجمله میتوان ازفیلم سینمای « اسامه » ازساخته های صدیق برمک نام برد که جایزه اوسکاربدست آورد.

همینطور در بیرون مرزنیزفیلم های زیادی تولید شده که درفرصت دیگری روی آن بحث خواهیم کرد.

 

بامـداد ـ فرهنگی ـ ۱/ ۱۵ /۰۵۰۲

پیام امتنانیه شورای کشوری یونان حزب مردم افغانستان

شورای کشوری یونان حزب مردم افغانستان، ازدریافت کالاهای زمستانی و پاپوش‌ها که ازجانب رفیق های شورای کشوری المان ح.م.ا. درادامه کمک های همیشه‌ گی شان برای پناه جویان افغان در یونان دراین اواخربه یونان مواصلت نموده است؛ اظهار قدردانی و سپاس می نماید.

این کالاها زیرنظرهیاتی ازطریق انجمن پناه جویان افغان برای هموطنان نیازمند ما در یونان و درقدم اول برای کودکان و زنان توزیع گردید.

با درود های رفیقانه

ابوبکرفیض رییس شورای کشوری یونان حزب مردم افغانستان

 

 بامداد ـ اجتماعی ـ۱۵/۱ـ ۰۳۰۲

سپاس نامه

سپاسگزاری و قدردانی ازغم شریکی، همکاری و تشریک مساعی دوستان!

هجران ابدی و غم از دست دادن عزیز سفرکرده مان، مرحوم مغفور حاجی اسحق هنوز در قلبهای مان سنگینی میکند و جز  پناه بردن به مشیت الهی و طلب غفران برای آن زنده یاد، چاره ای نیست؛ طبیعت، بهار زنده گی او را به برگ خزان مبدل کرد و گل سرسبد زنده گی ما را به دیار باقی برد و روح بلندی آن مهربان، عزیز و مومن را با خود به پرواز در آورد و به ملکوت اعلی فرستاد و ما را در ماتم و سوگ نشاند.

 به حکم ادب و حق شناسی، بدین وسیله ازهمه ی اقوام، اقارب، دوستان، عزیزان، سروران، آشنایان و رفقای عزیز مان  که، ما بازمانده گان را درتحمل این مصیبت چه در داخل و چه درخارج کشور یاری بخشیدند و با حضور آرامش بخش و دلسوزانه خود، مورد تفقد قراردادند و یا با تیلفون، ایمل، پیامک، درج آگهی در مطبوعات، نوشتن کمنت ها در فیسبوک، درسایت های انترنتی: بامداد ارگان نشراتی حزب مردم افغانستان، مشعل، ففتا ارگان نشراتی فدراسیون تورکان افغانستان، اریایی، رسالت پرچمداران ... ابرازغمشریکی و همدردی نمودند مرهمی بودند که بر قلبهای داغدارمان گذاشتند، صمیممانه تشکر میکنیم.

همچنین نظر به اینکه به علت تالمات روحی فروان و تدارک برگزاری مراسم مروجه ای عزاداری قادر به قدردانی حضوری و تیلفونی، ارایه پاسخهای به موقع  به پیامهای دوستان عزیز وسروران گرامی، بطور انفرادی نشده ایم، اعتذار ما را بپذیرید، یکبار دیگر دست همه ای شما را می فشاریم و میبوسیم و دست اجابت به درگاه خداوند بزرگ بلند میکنم، سلامتی و بهروزی همه ای شما را از دربار خداوند مسئلت داریم.

روح مرحوم مغفور شاد و بهشت برین نصیبش باد!

از طرف: پسران مرحومی، محمد عیسی" اسحق" و محمد ظاهر"دقیق"، حوا خداداد "نبی زاده" خواهر مرحومی، محمد عوض" نبی زاده" شوهرهمشیره، عروسها، خواهر زاده ها، نواسه ها و سایر بازماندگان.

 اول ماه – فبروری – سال ۲۰۱۵ میلادی

 

بامداد ـ اجتماعی ـ۱۵/۱ـ ۰۲۰۲

مسرورنجیمی درگذشت

زلمی رزمی


میراسمعیل (مسرورنجیمی) شاعری سرشار از شعر و ادب در روز۲۹ جنوری ۲۰۱۵ میلادی بدنبال یک بیماری طولانی درگذشت و پس از ساعاتی چند همسر مهربان و وفادارش نیزسرببالین خواب گذاشت و بسوی وی شتافت.
مسرورنجیمی یکی ازآخرین شاعران و فرزانه گان و نخبه گان نسل اش بود ؛که نتنها نمونه های آثارش ازسالهای سال بدینسوپیوسته زیب صفحات ادبی، مجلات و جراید و سایت های انترنتی بوده ،بلکه تاآخرین روزهای سلامتش با سرودن اشعارناب اش مرهم بر زخم های تن مردم دور و بر و دوستداران شعرش بوده است.
او درسال ۱۳۰۳ خورشیدی درگذرچنداول شهرکابل زاده شد و درسال ۱۳۲۱ تحصیلاتش را درمکتب استقلال بپایان رسانید.
مسرورنجیمی که از دوران کودکی فضای خانه اش ازعطر و بوی اشعارحافظ، بوستان و گلستان سعدی و یوسف ذلیخای جامی سرشاربود درهمین زمان به آن دل بست و بوسیله معلم خانگی با بحرهای شعر، اوزان عروضی، وزن و ردیف و قافیه آشنا گردیده و سپس درمکتب استادانش قاری عبدالله ملک الشعرا و سرورگویا اعتمادی عمیق ترآموخت ودرشانزده سالگی شعرسرایی را طبع آزمایی نمود و چه خوب از این آزمون سربلند و سرفراز آمد:

در نوبهار باده بود آرزو مرا
ساقی بهارمی بفگن درسبو مرا
درماه می زمی نکنم توبه زاهدا!
برآب کوثر ار بدهند شستشو مرا

مسرورنجیمی اگرچه به قول خودش گرویده سبک خواجه شیرازبود و درهمان سبک طبع آزمایی میکرد ولی سروده های شعری وی منحصر به غزل نیست.و درمجموعه اشعارچاپ شده و قلمی او رباعی، قصیده، دوبیتی، مخمس و انواع شعربمشاهده میرسد.فتنه و شر یکی ازنمونه های مخمس او برغزل لسان الغیب حافظ شیراز است:

تابش مهر، درخشنده زرمی بینم
عالم بهره، پر ازگنج و گهرمی بینم
هستی و دورزمان رو به سفر می بینم
این چه شوریست که در دور قمرمی بینم
همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم

چشم واکرده زمان نام بشر
بگرفتم نفس و جامه نو رت در بر
تا شدم پخته و یک عمرنمودم شمر
دختران را همه جنگ است و جدل با مادر
پسران را همه بدخواه پدر می بینم

آدمی هرچه حس و فکر منور دارد
خصلت نیک پر از دانشی بر سر دارد
خوب دانسته همی اول و آخر دارد
هیچ رحمی نه برادر به برادر دارد
هیچ شفقت نه پدررا به پسر می بینم

صاحب عقل و خرد مالک جود و احسان
هست بالنده و اعمال نیکویش اعیان
آخرالامر کند این سخن راست بیان
اسپ تازی شده مجروح بزیرپالان
طوق زرین همه در گردن خر می بینم

منطق و فلسفه سرمایه ناب است و گهر
پیروی کردن بالحصه باب است و هنر
فهم ارزنده و درج کتاب است اثر
ابلهان را همه شربت زگلاب ایت و شکر
قوت دانا همه ازخون جگر می بینم

چند بودن پی عزت شایسته نام
خویشتن دید نکو، در نگه پخته و خام
شهرت نام نکویافته، ازبینش عام
هرکسی روزبهی می طلبد از ایام
مشکل اینست که هر روز بدترمی بینم.
پرده ازچشم بدور افگن و خوشبینی کن
خودشناس و به شناسا، نکو رویی کن
پیش آئینه مسرور! صفا بینی کن
پندحافظ بشنو خواجه برو نیکی کن
که من این پند به از گنج و گهر می بینم


مسرورنجیمی علاوه برشعر و شاعری حدود نیم قرن در دوایرمختلف دولتی کشورازجمله نشریات خارجه ریاست مستقل مطبوعات، بانک ملی افغان، افغان نشنل،  بانک های پشاور و کراچی،معاون بانک ملی،مدیرناحیه چهارم جبهه ملی پدروطن،آمرعمومی محاسبه انجمن حقوقدانان افغانستان اشتغال بکار داشته و ازبیست و سه سال به اینطرف بعنوان پناهنده درشهر گوتینگن جمهوری المان درحسرت نام وطن شب را بروز و روز را به شب میرساند.


ایا وطن که بیاد تو دیده نمناک است
هزار زخمه شمشیرخورده دل چاک است
دمی که از تو وطن خاک و سنگ زیبایت
هرآنکه یادشود، سیرچرخ افلاک است
کشیده ایم سر و ازبرت جدا گشتیم
درین معامله دلتنگی المناک است
وطن تومام ستایشگری و میدانم
ولی چه سودکه برباد رفته ای، همش خاک است.


ازمجموعه اشعارچاپ شده اش میتوان از اندیشه های شهرشعر، سرود های پرنیانی و ازاشعارقلمی: سیرگردون، نوروزباستان، گذشت عمر، گذشت عمر،رئوس اندیشه ، روشن نگاه، چکیده ...وغیره نام برد.
مسرورنجیمی هرگز به شعرسرایی قناعت نورزیده و سهم عمده ازحیات پربارخودرا به نگارش پارچه های ادبی، نمایشنامه های تیاتر، داستانهای کوتاه، نوشتن بیوگرافی شعرا و نویسندگان و علما و دانشمندان نیزمصروف داشته است .
محترم مسرورنجیمی که سالهای زیادی دربانک ملی افغان دوست و همکارپدرمرحومم بود درالمان نیز با فرستادن اشعار و مقالات و دستنوشته های نابش با جریده تصویرارگان نشراتی شورای مهاجران افغان که افتخارمدیریت و سردبیری آنرا این حقیر به عهده داشتم، همکاری بی شایبه داشت، حق بود پیرامون این استاد و معلم بزرگوار بطورجامع و مفصل تری بنویسم اما متاسفانه اندوه مرگ آن روانشاد و همسرگرامی شان این توان را ازمن ربوده و من ناگزیرم با درج دیدگاه وی در باره شعر، نوشته ناقابلم را به اتمام برسانم:
شعر از دیدگاه من تبلورجلوه های گوناگون عواطف و احساسات انسانی است، درباره زنده گی، عشق، مرگ و مسایل در برگیرنده این عوامل از ازل تا ابد و هزاران رمز و راز دیگر.
یاد و نامش همیشه گرامی.

بامداد ـ اجتماعی ـ۱۵/۲ـ ۰۲۰۲

       جا به جایی های ماهرانه واستراتیژی هدفمندانه

عبدالوکیل کوچی

کارشناس امورفرهنگی و اجتماعی حزب مردم افغانستان

اجداد ونیاکان ما در حدود پنجهزار سال قبل اساس تمدن بزرگی را در سرزمین آریانای کهن بجا گذاشتند که در دامان پهناور آن ، اقوام  و ملیت های با هم برادر و برابر میزیسته اند.کشوریکه بنام افغانستان یاد میشود سرزمین زیبا ، دارای تاریخ کهن  وفرهنگ مشترک بوده که از گذشته گان ما به میراث مانده است. پیوندهای خونی ، قومی ، زبانی ، بافت دیرینه اجتماعی ومنافع مشترک ملی بیانگر تحکیم وحدت ملی هموطنان ما و روحیه همبسته گی تمام مردمان این سرزمین میباشد.

تاریخ گواه آنست که برغم کشمکش های داخلی وحملات تجاوز کارانه خارجی ها ، حتا قدرت های بزرگ استعماری هم نتوانسته اند که وحدت ملی مردم شریف افغانستان را خدشه دار بسازند زیرا مردمان این سرزمین درطول تاریخ فرازها وفرودهایی را پشت سرگذاشته اند وهمواره وحدت ملی ، تمامیت ارضی واستقلال کشور را به قیمت خون های پاک خود حفظ کرده اند. ولی دشمنان افغانستان به ادامه سیاست های تجاوزکارانه وتفرقه افگنانه خود مذبوحانه تلاش کرده اند تا کشور ما را زیر نام های مذهب ، میهن ، وملت به چالش های ضد ملی مذهبی ومیهنی مواجه سازند. تجهیز وتسلیح فونده منتالستان وعقبگرایان مذهبی برای حملات تروریستی وجنگ اعلام ناشده رژیم های اسلام آباد نمونه مثالهای انکارناپذیر مداخلات آشکارای آنکشوردر وطن ما میباشد .

 در قبال سرازیرشدن گروه های مسلح و بی سلاح ازخاک پاکستان چندی قبل خبر پناهنده گی چندین هزارنفر ازآنسوی سرحد در داخل کشورما پخش گردید و پروسه انتقال تعداد کثیری از آنها درنقاط مرکزی، شمال وغرب کشور توجه مردمان محل را بخود جلب نمود که جابجایی آنها بصو رت خیلی ماهرانه وحتا بعضا تحمیلی انجام میشود. قراری که معلوم است این چیزهای تازه یی نیست با توجه به تاریخ قرن ۱۸ و۱۹ افغانستان معلوم میگردد که بنا به سیاست مستکبرانه  نظامات استبدادی گذشته حدود ۱۲۰سال

در زمان امیرعبدالرحمن خان جابراین گونه جابجایی های تحمیلی در مناطق شمال ومرکزی افغانستان اجرا گردیده است که دربرخورد با آن در مناطق مرکزی کشور موضوع کله منارها ، این خاطره تلخ تاریخ  تا هنوز باقی مانده است. در همین دوره ها بود که درسه بار جنگ علیه انگلیسها مردم آزاده افغانستان با سلاح دست داشته وآذوقه توت وتلخان ، کشمش وگندم بریان ، راهی جبهات جنگ گردیده و به قوت ایمان وعزم راسخ وبا نیروی مشترک ملی درهمین سه بار پوزه استعمار را به خاک مالیدند. ولی دیری نگذشت که عمال داخلی ووابستگان اجانب برای انتقام گیری خون ناپاک دشمنان افغانستان از درختان توت وتاکستانهای پرباراین مناطق دست و آستین برزدند  وتا مدت های زیادی مراکز نماینده گی های غربی با چوب توت تسخین میگردید .گناه درخت توت وتاکستانها و زمین های زراعتی تهییه آذوقه  برای شیر مردان آزاده کشورما در جبهات جنگ بود .

همچنان هشتاد سال قبل محمد نادرخان غدار نیز به نوبه خود هنگام گرفتن تاج وتخت کابل به مناطق شمال پایتخت ، حملات وحشیانه خود را انجام داد. علامه میرغلام محمد غبار مورخ شهیر کشور در کتاب « افغانستان در مسیر تاریخ » جلد دوم صفحه ۳۸ و۶۸ چنین مینوشت که: « مردم به نادر خان اعتماد نداشتند بویژه قشر روشنفکر ، نادر شاه مصمم بود که هیچ قوتی را در افغانستان مجال ضدیت با اداره مطلق العنانی خود ویا مخالفت با سیاست استعماری انگلیس ندهد گفته میشود  دست مخفی خارجی نقش بزرگی درتعین مقدرات کشور دارد.» وقتی قوای نادراز مناطق سرحدی به کابل رسیدند اولا بسیاری از خانه ها ومنازل مسکونی پایتخت را غصب و تاراج نمودند و پس از آن سرکوب مناطق شمال پایتخت مدنظرش بود و آنرا عملی کرد .

 با مردم این مناطق ، مردمی که در تاریخ قرن نزدهم افغانستان در راه دفاع از استقلال کشور به مقابل امپراتوری بریتانیا کانون بزرگ وبا افتخار محسوب میشد برخورد ظالمانه صورت گرفت .

همچنان شاه محمود خان با حملات ظالمانه در مناطق شمال کشور دست به سرکوب خونین مردم بیگناه زد که قتل وکشتار، گروگان گیری واسارت ، غل وزنجیر و زندانی کردن آزاده گان این مناطق از نمونه  کارنامه های سیاه این خاندان میباشد .

پس از آن محمد هاشم خان سفاک ، این علم بردار جهنم وسیاه که لکه ننگین تاریخ بر جبینش نقش بست ؛ در زمان صدارتش برعلاوه پرکردن زندانها از آزادی خواهان وافراد دیگر،  به آن بسنده نکرد ه وبخاطر روز های مبادای این خاندان غدار وجبار تاریخ ، به انتقال اقوام سرحدی وجابجایی آنها در مناطق مرکزی وشمال کشور اقدام نمود.محترم فتح محمد سامع سابق استاد پوهنتون کابل در مقاله تحت عنوان ترکیب اتنیکی (قومی ملیتی ) منتشره  سایت آریایی چنین نگاشته است: « در زمان صدارت محمد هاشم خان ریاست ناقلین درچارچوب وزارت داخله ایجاد شد ... ریاست مذکور وظیفه وتطبیق اسکان قبایل آنطرف سرحد آزاد جنوب افغانستان را در نواحی شمال کشور به عهده داشت به آرزوی آنکه بتوان این گروه را در افغانستان توسعه بخشید ونامبرده برای تشویق هرچه بیشتر نا قلین ، زمین های درجه اول نزدیک سرآب را برای آنها توزیع میکرد.» موصوف دربخش دیگری ازین مقاله علاوه میکند که « موضوع تمویل پروسه اسکان ناقلین بخاطر تشویق و جلوگیری از احتمال قیام های گروهی ومردمی طرح ریزی شده بود. ودر بخش دیگری ازین مقاله مینویسد که: « درگذشته انجام مهاجرت های اجباری برخی از گروه های قومی وملیتی بدون در نظرداشت علاقمندی وتمایل ایشان بیانگر نگرانی رژیم حاکم وقت بخاطر تقویت تداوم وتامین قدرت ایشان بوده است ».

در راستای چنین رویدادها مهاجرت گروه هزاران نفری پاکستانی ها از آنسوی سرحدات بداخل کشورما در واقع نظیرهمان سیاست هایی است که درگذشته ها بوسیله حکمرانان وقت در داخل افغانستان ودرتبانی با مداخله گران خارجی آنها تحمیل میگردید . بگونه مثال درین رابطه در شبکه اطلاع رسانی افغانستان ، مقاله منتشره اسد ۱۳۹۳ چنین آمده است : « پس از مهاجرت نزدیک به یکصد هزارنفر از وزیرستان شمالی به مناطق شرقی کشوربرخی مقام های کابل اعلام کرده اند که برخی از مهاجرین وزیرستان شمالی در شرق افغانستان حملات تروریستی انجام میدهند.» موصوف در بخش دیگری از مقاله مینویسد:« برخی ازین پاکستانی ها که صاحب پول ودارایی میباشند تعداد دیگری را تحت پوشش قرارداده بصورت قبیله یی در نقاط مختلف افغانستان مستقر میشوند.»

 در راستای پروسه انتقال وجابجایی افراد ، چندی قبل خبر انتقال افراد مسلح ذریعه طیاره ازجنوب کشوربه مناطق شمال توجه جدی مردم وسنای کشور را بخود جلب کرده است.  درین رابطه محترم سلیمان کبیر نوری در قسمت سوم مقاله خود تحت عنوان « پاکستان وهوس شیطانی حاکمیت بلامنازعه در افغانستان » چنین مینگارد: « آقای کرزی در یک کنفرانس خبری درکابل گفته بود: « تقریبا شش ماه میشود چنین گزارش های را داریم که هلیکوپترهایی شب هنگام عمدتا در ولایات سمنگان ، بغلان وکندز افراد مسلح پیاده میکنند.» ودرین اواخر گفته میشود انتقال وجابجایی مهاجرین از مناطق جنوب کشوربه مناطق شمال کابل نگرانی زیادی را به بار آورده است. یکی از افراد مسوول محلی درین رابطه میگوید بنظر میرسد که ناقلین ازساکنین اصلی این مناطق بیشترمیباشند وبعضی افراد از اهالی منطقه جابجایی اقوام ناقل را یک چالش بزرگ خوانده وپروسه مهارکردن این مناطق میداند و مسلح بودن آنها نگرانی شدید باشنده گان این مناطق را بوجود آورده است .

بنا برآن این معضله را باید از کی پرسید ؟مسوولیت عواقب حال و آینده چنین جابجایی های ماهرانه را چه کسی به عهده میگیرد و برای حل آن چه پاسخی خواهند داشت و اگر پاسخی هم باشد؟ آیا پاسخ همین است که ملتی بخاطر حفظ استقلال و تمامیت ارضی آزادی و حاکمیت ملی در طول تاریخ شجاعانه رزمیده باشد، مردمی که در طول تاریخ در برابرحملات متجاوزین ودشمنان افغانستان همیشه درصف مقدم قرارداشته باشد ودر طول تاریخ از حملات اسکندر و چنگیز وانگریز گرفته تا دیگر مداخلات همسایه گان را نقش بر آب ساخته باشد ، مردمی که همچون نماد شجاعت وایستاده گی وسمبول مقاوت باشد وسرانجام شهادت را براسارت ترجیح داده باشد آیا درانتظارچنین برخوردی باشد که هرگز نه .

درحالی که هرگونه تعصب های قومی ، زبانی ، سمتی ، جنسیتی ، مذهبی ، برتری جویی وخود محوری را قویا محکوم نموده خاطرنشان میگردد که برای حل همچو پرابلم ها راه حل های اصولی ودموکراتیک نیز وجود دارد ویکی از آن اینکه جهت انتقال وجابجایی بیجا شده گان داخلی و مهاجران عودت کننده هموطن از خارج کشور، درقدم اول می باید آنها در داخل ولایات مربوطه شان اسکان داده شوند. و زمین های مازاد هر ولایت برای عودت کننده گان هموطن ازخارج کشور، آواره گان ، بیجا شده گان ودهاقین کم زمین وبی زمین ساکنین همان ولایات توزیع گردد ونقاط نسبتا مرتفع و لامزروع برای ساختمان شهرک ها وفابریکات مدنظر گرفته شود که هم افراد بیجا شده صاحب خانه و زمین شده وهم دهقانان بی زمین از نعمت زمینداری بهره مند وازجانبی مناطق بلا استفاده به شهرک ها وپارک های صنعتی مبدل میگردد و به این ترتیب نیروی کار تقویت گردیده تولیدات زراعتی وصنعتی به رشد بالاترمیرسند .

قابل یاد آوریست که اگر زمین های دولتی ومازاد زمین در ولایات مربوط برای بیجا شده گان داخلی وعودت کننده گان مربوط هر ولایت کفایت نکرد در آنصورت شده میتواند که افراد متذکره به دیگر ولایات کشور انتقال وجابجا گردند. چون افغانستان خانه مشترک تمام مردم افغانستان است واین بحث در رابطه به مردم بیگانه و برسرکسانی است که تحت پوشش مهاجران ازکشورهمسایه می آیند و خرابکاری نموده هدف خاصی را دنبال میکنند.درین مورد میباید هرچه بیشتر و مسولانه قضاوت نموده وقابل توجه وغور جدی میباشد .

باید توجه داشت که درحال حاضر دراوضاع جهان ، تحولات بزرگی رونما گردیده است ، تحولات علمی وتکنالوژی پیشرفته که دارد جهان را به یک دهکده جهانی نزدیک میسازد. درحال حاضر ما در قرن بیست ویکم زنده گی می کنیم دوران ترقی علم و فناوری پیشرفته ، عصر تحولات علمی و فرهنگی وعصر بیداری ملت ها. در چنین عصری دیگر نمیتوان مردم را با خدعه ونیرنگ ، با فریب وتزویر و با کلمات آراسته و ظاهرا مقبول زیرتاثیر قرار داد. ملت نجیب افغانستان یک ملت بزرگ با فرهنگ همبسته وبا وقار ودارای افتخارات عظیم و تاریخی است. ملت بادانش وبااندیشه ، روزگار دیده ومجرب را چگونه میتوان فریب داد زیرا عصرما عصر کاروترقی است .

در حال حاضر جنبش های ملی و دموکراتیک کشور ما در همسویی با سایر ترقی خواهان ، تحول طلبان وعدالت خواهان کشور و مومنین پاکنهاد وشریف وطپرستان واقعی دریک صف مقدس قرارگرفته و با نیروی اتحاد از ارزشهای ملی، استقلال و

تمامیت ارضی دفاع نموده و از سرزمین واحد وتجزیه ناپذیر افغانستان این خانه مشترک مردم افغانستان همواره پاسداری مینمایند و درراه رفاه وسعادت مردم وتحکیم وحدت ملی مردم این کشور مبارزه میکنند .

زنده باد افغانستان ومستحکم باد وحدت ملی مردم افغانستان !

بامداد ـ اجتماعی ـ۱۵/۲ـ ۲۵۰۱