شاعر نشدم كه مدح شاهان گويم...
شاعر نشدم كه مدح شاهان گويم
زان دبدبه و شكوه و دربان گويم
شاعر نشدم كه مذهب و دين خدا
من آله كنم خدا، خدا جان گويم
شاعر نشدم كه وصفى از حور بهشت
يا كز گل و بلبل و گلستان گويم
شاعر نشدم كه من به هر شعر و سرود
تمجيد مى و حديث غلمان گويم
شاعر نشدم كه من به هر روز و شبى
از شوخك و يا چاك گريبان گويم
عصر طرب و باده و گلبازى گذشت
از درد و مصيبت، از ضعيفان گويم
از غارت و تاراج و ازين مكر و جفا
از قتل و قتال و اين دجالان گويم
با ايده و انديشه از آن حب وطن
آموزه ى ناب از آن دبستان گويم
ز آزاده گى و عدالت و صلح و صفا
از جوش و خروش و عشق و ايمان گويم
با شعر و سرود خود به هر قالب و طرز
من جان سخن ز عصر و دوران گويم
هر چند كه ز هر واژه چكد خون غبن
با وصف همه شيرين و چو باران گويم
بى ترس و هراس و هيچكدام دلهره يى
ز انصاف و وفا و زان دليران گويم
زان واژه پراگنى ، ازان بيت ثقيل
بس فاصله ها دارم و آسان گويم
"حافظ" نيم و به خاك پايش نه رسم
كانگونه شيرين و بس در افشان گويم
هر چند كه ملامت ام كنند طعنه زنان
من در پس گوش كرده دو چندان گويم
شاعر شدن ام بدان به دستم نه بود
الهام شده مى آيد و من آن گويم.
( زبير واعظى )
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۰ـ ۰۲۰۱
Copyright © bamdaad 2019
تا ...
تا په کوم منطق کابل ورانوه ولی
دغه ښار دی په پيم چل ورانوه ولی
وړانګی وړانګی مخ دي وويشته په ګاڼو
لړ په لړ دي توراوربل ورانوه ولی
دګل مخو او پي مخو څه گناه وه
تا رانجه تا يی کجل ورانوه ولی
هديری دي له پارکونو جوړولی
تا فرهنک تا تحول ورانوه ولی
خړی خړی سترګی ښکته ښکته کوري
دا زمونږ کور دی په بل ورانوه ولی
د مين ژبه دي ورو ورو پريږوله
تا يی شعر تا يی غزل ورانوه ولی
دعسکر ( چالاک) د هر دور پرتم دي
په راکټ او مزايل ورانوه ولی.
(عسکرچالاک)
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۰ـ ۰۲۰۱
Copyright © bamdaad 2019
ما و منشور حقوق بشر
صلح ، آزادى ، مساوات ، عدالت و توسعه
( بمناسبت روز جهانی حقوق بشر ۲۰۱۹ )
قبل از پرداختن به اصل موضوع بحث ، بسيار ضرور است تا به اين سوال پاسخ روشن ارایه نمايیم که :
چرا تجليل و تبجيل از روز جهانى حقوق بشر براى افغانان و افغانستان اهميت حياتى دارد ؟
جواب مشخص و موجز اين است که :
هست و بود افغانستان و سرنوشت افغانان در گرو چگونگى پرداختن بحث با سه موضوع زیر قراردارد :
- صلح و امنيت
- عدالت
- توسعه و ترقى
در واقع هر سه موضوع با هم مرتبط و ملزوم همديگر اند و اعلاميه جهانى حقوق بشر منشور حقوق بشر که با تصويب ميثاقها و اسناد ناشى از ان ، بحيث منشور حقوق بشر شناخته ميشود ، راه های حل اساسى و جهانشول را مطرح مينمايد که در حل و فصل مسايل و مصايب افغانان و افغانستان رهگشا ميباشند .
اگر قبل از ( ١٩٤٨ م ) موضوعات بالا موارد بحيث هاى سياسى و فرهنگى مطرح بودند ، امروز بمثابه نورمهاى حقوق بين المللى از طرف اکثريت قريب به اتفاق کشور هاى جهان برسميت شناخته شده و با تسجيل در قوانين داخلى الزام اور ميباشند .
در احواليکه افغانستان اماج ذهنيت تکفيرى و تلاش گسترده بخاطر انفاذ " شريعت من دراوردى" گروههای افراطى دهشت افگن ميباشد ، چنگ زدن به منشور حقوق بشر راه را به حاکميت قانون باز مينمايد که فقدان ان يکى از عوامل اساسى مصيبت جارى در کشور ميباشد .
مصيبت افغانستان ، داستان غم انگيز نقض مستدام حقوق بشر ميباشد که با شدت تداوم دارد و کشور ما به بزرگترين قربانى حقوق بشر و قبرستان ارزشهاى آن مبدل ساخته شده است .
پيامد هولناک اين فاجعه حقوق بشرى، محروم شدن افغانان از حقوق اساسى زندگى و منجمله حق حيات و کشور شان از حق گذار بشاهراه صلح و ترقى ميباشد .
موارد اسفبار فوق ، دادخواهى بخاطر حقوق اساسى مردم و احياى حق حاکميت ملى در دستور کار قراردارد که مبين مبرميت دفاع از منشور حقوق بشر و تبجيل و تجليل از روز جهانى حقوق بشريت ميباشد .
متاسفانه طى اين هفتاد و يک سال ، استفاده ابزارى از اعلاميه جهانى حقوق بشر و برخورد ايديولوژيک با آن بخاطر مقاصد اهداف سياست خارجى ، باعث گرديده تا اصول زرين مندرج در منشور حقوق بشر ، تحت الشُعَاع اعمال ناقضان داخلى و بين المللى آن قرار گيرد و اين واقعيت تلخ ضرورت تفکيک و مرز میان اصول و ناقضان ارزشها را مبرهن ميسازد .
اعلاميه جهانى حقوق بشر مصوب سال ( ١٩٤٨ م ) سازمان ملل متحد در واقع محصول مبارزات قرون واعصار ابناى بشر در راستاى حقوق انسانى و دفاع از کرامت انسانى ميباشد .
در اعلاميه جهانى حقوق بشر حفظ کرامت انسانى در راستاى حق زندگى ، آزادى ، برابرى ، برادرى ، مساوات ، عدالت ، آزادى وجدان ، دين و انديشه بحساب حق ذاتى انسان ، بدون هر نوع تبعيض و تمايز ، مسجل گرديده است که تکميل ان در وجود ميثاقها و اسناد بعدى بمثابه منشور حقوق بشر با تاريخ ، ارزشهاى فرهنگى و دين و آيين مردمان شرق ، حوزه تمدنى و کشور کهن و باستانى ما ، همخوانى دارد .
سير حوادث چند قرن اخير در انگلستان و اسناد ذيقيمت تاريخى منجمله اعلاميه استقلال امريکا ( ١٧٧٦ م ) ، اعلاميه حقوق شهروندان در فرانسه ( اگست ١٧٨٩م) ، تاسيس جامعه ملل ( ١٩١٩ م ) و تاسيس سازمان ملل متحد و انفاذ منشور ان ، پيش زمينه هاى تدوين و تصويب اعلاميه جهانى حقوق بشر ميباشند .
در سالهاى بعدى تصويب کنوانسيونها و ميثاقهاى معتبر جهانى و بويژه ميثاق جهانى حقوق مدنى و سياسى و ميثاق جهانى حقوق اقتصادى ، اجتماعى و فرهنگى ( ١٩٦٦ م ) و اسناد پر ارزش بعدى ، معرف معيار هاى حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه در حقوق بين المللى معاصر ميباشند .
پرسش مبرم کنونى اين است که :
چگونه در موجوديت چنين منشور ذيقيمت حقوق بشر و معيار هاى نجات بخش حقوقى ، جامعه بشرى ، طى اين هفتاد و يک سال در مسير تحقق آن ناکام اند ؟
عامل اساسى ناکامى در عدم ناکارايى سازمان ملل متحد نهفته است که سکاندار اصلى آن ، اعضاى دايمى شوراى امنيت آن سازمان ميباشند که متاسفانه در جمع ناقضان موازين منشور حقوق بشر قراردارند ، کافى متذکر شويم که طى نيم قرن ( ٧٧ ) بار قطعنامه شوراى امنيت در مورد محکوميت اسراييل ، ويتوگرديده است .
ايالات متحده امريکا بمثابه بزرگترين امپراطورى جهان همين اکنون در ( ٦٦ ) کشور جهان زندانهاى مخفى دارد .
امروز خطرات محيط زيست بالاتر از خطر اتومى محاسبه ميگردد و سه کشور بزرگ عضو شوراى امنيت ( ايالات متحده امريکا ، فدراتيف روسيه و چين ) که در خرابى محيط زيست سهم بالا دارند ، از عضويت درين کنوانسيون اجتناب مينمايند .
نابرابرى سونامى مدهشی است است که موجوديت جامعه بشرى را تهديد و عامل بسيارى از مصايب بشريت ميباشد که متاسفانه سير صعودى دارد که اين ارقام جانکاه مبين آن ميباشد :
( ٤٣ ) فيصد زمين در جهان ، فقط در اختيار يک فيصد تعلق دارد و نود فيصد نفوس جهان ، فقط ( ١٧ ) فيصد زمين را در اختيار دارد . يک فيصد نفوس جهان ، ( ٨٢ ) فيصد ثروت را تصاحب نموده است و تنها هشت مليارد در برابر به نيم نفوس جهان ثروت دارند و فقط پانزده کشور بزرگ صنعتى ،( ٧٥ ) فيصد ثروت جهان را در اختيار دارند .
در افغانستان آفت جنگ و فقدان دولت مقتدر و حاکميت قانون باعث گرديده که يک اقليت منفور غاصب و چپاولگر به قيمت تباهى اکثريت مردم ، " گنج هاى قارونى " را تصاحب و سه اکثريت بزرگ :
- زنان
- جوانان
- فقيران
را با طاعون فقر به نابودى بکشانند . پيامد اين غارتگرى و وحشتناک نابودى والاترين ارزشهاى حقوق بشرى و دولت فساد ، موبوکراسى و کليپتوکراسى ( بجاى ديموکراسى ) در کشور است .
با کمال تاسف ، موارد فوق در افغانستان حالت خوفناک " نقض مستدام حقوق بشر " ( continuing human right violation ) را مستولى ساخته است .
دوام جنگ خانمانسوز ، حملات انتحارى ، انفجار ، ترور ، بمبارد هاى شبانه ، کشتار اهالى ملکى و حمله بر تأسيسات ملکى موسسات خيريه خارجى و ... از وقوع روزمره جرايم هولناک خبر ميدهند که مطابق به احکام ميثاقهاى جهانى و منجمله کنوانسيونهاى چهار گانه ژينو :
- جنايت جنگى
- جنايت عليه بشريت
- جنايت ضد بشرى
رديف بندى گرديده اند و :
- دولت
- قواى نظامى ناتو و امريکا
- طالبان و ساير گروه مسلح دهشت افگن
هر کدام و البته با تفاوت ها در رابطه ملزم و مقصر ميباشند .
" فرهنگ " معافيت و عدم محاکمه مجرمان گوشه ديگر از تداوم تراژيدى افغانستان است و تا کنون در هيچ مورد نظاميان خارجى متهم به جرايم جنگى محاکمه نشده اند وبه تقاضاى محکمه بين المللى جزايى ، دولت امريکا پاسخ مثبت نميدهد .
دلايل فروان در مورد " نقض مستدام حقوق بشر " و " فاجعه حقوق بشر " در افغانستان وجود دارد و شايد " پروژه " ساختن حقوق بشر و استفاده ابزارى سياسى و انجويى از عوامل اساسى باشد که نسبت عدم دستاورد مشهود ، مردم نسبت به منشور نجات بخش حقوق بشر بى باور گردند .
احترام بحقوق بشر ( Respect for human rights ) بمثابه يک اصل اساسى ، زمانى در جامعه ريشه ميگيرد که مدعيان خود ، مثال در زمينه باشند و در همچو حالت ، اصل کلتور حقوق بشر ( Culture of human rights ) ميتواند در جامعه تعميم يابد .
بدون شک تحقق ارزشهاى متعالى و جهانشول منشور حقوق بشر ، فقط و فقط در پرتو حاکميت قانون در مقياس ملى و جهانى پيوند اساسى دارد و در افغانستان که پاشنه اشيل آن ، فقدان دولت مقتدر ملى قانون محور و عدالت گستر ميباشد ، تطبيق معيار هاى مطلوب به يک سراب مبدل گرديده است .
در احواليکه صحبت از صلح و مصالحه مطرح است ، بايد پاسداران صلح واقعى و دوامدار، از اصل اصالت و برترى قانون و رعايت ارزشهاى والاى منشور حقوق بشر که در فصل دوم قانون اساسى نافذ نيز تسجيل يافته است ، دفاع نمايند .
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا بخاطر تبجيل شايسته ازين از روز جهانى حقوق بشر ، در سايت حقوق ( Hoqooq. Eu ) بخش ويژه يى را گشوده و به همين مناسبت مقالات اختصاصى و ارزشمند حقوقدانان و دانشمندان گرامى را به نشر ميرساند و در آتیه آرزومنديم آنرا بحيث جزوه جداگانه منتشر نماييم .
با حرمت
شورای رهبرى انجمن
ميرعبدالواحد سادات ریيس انجمن
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۹ـ ۰۹۱۲
Copyright © bamdaad 2019
اوزبیک خلق مثل لری
چند ضرب المثل ازبیکی به انتخاب رفیق عارف گهریک :
۱ ـ جسور بولسنگ جنگ گه کیر.
۲ ـ جسور جنگ دن قورق می دی.
۳ ـ کشی یورتی ده شاه بولگینچه اوز یورتینده گدا بول.
۴ ـ اوزگه ایلنینگ سلطانی بول گینچه اوز ایلینگ نینگ چوپانی بول.
۵ ـ مرد بولسنگ میدان گه چیق.
۶ ـ مرد بولسنگ کوچینگنی میدان ده کورست.
۷ ـ مرد میدان ده بلینر.
۸ ـ مرد نی میدان ده سینه.
۹ ـ آنه یورتینگ آلتن بیشیکینگ.
۱۰ ـ آنه یورتینگ امان بولسه رنگ و روینگ سمان بولمس.
دوامی بار.
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۹ـ ۲۲۱۲
Copyright © bamdaad 2019
پیام شورای رهبری انجمن حقوقدانان افغان در اروپا بمناسبت روز بین المللی منع خشونت علیه زنان
۲۵ نوامبر ۲۰۱۹
امروز دوشنبه ۲۵ نوامبر روز بین المللی مبارزه بر ضد خشونت و خشونت علیه زنان است.
بیست سال قبل درست در همین روز ملل متحد طی قطعنامه خشونت در برابر زنان را محکوم و حق مصئونیت زنان و دختران در خانواده، اجتماع و محیط کار را منحیث یکی از اساسات حقوق بشر متبارز و دولتها ها را ملزم به رعایت و مصئونیت این نصف جامعه بشری، با اقدامات قانونی، دانست. از سال ۲۰۰۰ م. بدین سو ملل متحد ۲۵ نوامبر را بحیث روز جهانی مبارزه علیه خشونت در برابر زنان برسمیت شناخته و اعلام نموده است که همه ساله این روز از طرف سازمانهای زنان و سازمانهای تحول طلب اجتماعی و سیاسی به یادبود گرفته شود.
از تاریخ ۲۵ نوامبر الی دهم دسامبر، که روز جهانی حقوق بشراست، در کشورهای مختله اقدامات و حرکت های اجتماعی و سیاسی در تبارز خواست های بشری و حمایت از مصوونیت زنان و دختران در برابرانواع خشونت روی دست گرفته خواهد شد.
این روز بخاطر انتخاب گردیده است که درسطح جهان توجه به رفع خشونت در برابر زنان ، دختران و کودکان اعم در محیط و هم در خانواده مبذول گردد و دولتها و حکومتها مساٌله خشونت را در چهار چوب سیستم حقوقی و قضائی خود در عرصه های حقوق مدنی، حقوق بشری و حقوق جزاٌئی مورد بررسی جدی قرار دهند.
خشونت در برابر زنان و دختران یک معضله جدی و قابل تشویش در سلب حقوق و آزادی های اساسی بشری کتله زنان و دختران در جوامع ملی و بین المللی است. نظر به ارقام در سطح جهان از هر سه زن و دختر جوان یکی آنها به شکلی قربانی خشونت فزیکی ، روانی و جنسی قرار میگرد. بدون در نظرداشت سطح رشد و بالا بودن سطح زنده گی در کشور های مختلف سالانه از 25 الی 75 فیصد زنان و دختران مورد خشونت های جسمانی ، روانی و جنسی قرار میگیرند.
اهمیت بررسی خشونت علیه زنان خیلی ها قابل ارزش و تعمق است زیرا دامنه و ابعاد وسیع تر خشونت متوجه زنان و دختران است و خانواده میتواند اولین و مهمترین لانه ایجاد و رشد خشونت و اشکال سواستفاده باشد که در آن بخش اعظم شخصیت ، کردار و رفتار فرد شکل میگیرد و از آنجا محیط و ماحول را میتواند بصورت مثبت و یا منفی مورد تاٌثیر قراردهد.
درکشورجنگ زده ما میزان قربانیان خشونت به مراتب بزرگ تر از هر جای دیگر است. زنان و دختران جوان با آنکه بر اثر جنگ و اعمال تروریستی بزرگترین قربانی ها را متحمل میگردند، استفاده خشونت فزیکی در خانواده ها، قتل های ناموسی ، اهانت ، به دره زدن دختران و زنان در در برابر چشمان مردم عامه و به حکم عقب مانده ترین حلقات مردان، منجمله بعض ملا امامان، طالبان و حتی قاضیان دستگاه قضایی افغانستان ، با ایده های قرون اسطائی ، زنان و دختران را مورد خشونت فزیکی قرار میدهند. اذیت و آزار های جنسی زنان و دختران در بازار ها و حتی در دفاتر رسمی دولتی و ارتکاب جرم مشدده تعرض و تجاوز جنسی به زنان ،وحشیانه و غیر انسانی روزانه واقع میگردند.
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا معتقد بر این امر است که حمایت و ارائه مصئونیت زنان و دختران جوان در منزل، اجتماع و ادارات دولتی وظیفه مقدم اورگانهای عدلی، قضایی و سایر موسسات حراست حقوق مردم میباشد. با وجود موجودیت قانون منع خشونت در افغانستان و ایجاد ادارات مخصوص در اورگانهای عدلی و قضایی مسئول بررسی واقعات جرمی خشونت در برابر زنان ، هنوز با مرتکبین جرایم خشونت، جنسی ، اذیت ، آزار دختران در محلات عامه، پولیس و موسسات مربوطه با مرتکبین با مدارا برخورد مینمایند.
انجمن ضمن دفاع و حمایت از حمایت و مصئونیت زنان کشور و تطبیق بلا انحراف قطعنامه موسسه ملل متحد مورخ ۲۵ نوامبر ۱۹۹۹ ، صدای رسای خود را با تمام نهاد ها و موسسات ملی و بین المللی مبارزه بر ضد انواع خشونت و آراز های جنسی زنان و دختران اعلام مینماید. ما جایگاه پر ارج زنان و دختران کشور را با حفظ همه حقوق مساوی با مردان ، فقط با تطبیق کامل قوانین و حاکمیت بلا انحراف قانون میدانیم. در اوضاع و حالات نا مصئون برای زنان و دختران جوان در افغانستان مرئی الاجرا شدن و تطبیق قانون منع خشونت یک ضرورت جدی است. دیگر نباید با طرزدید های خرافی و عقب گرایی ، با روپوش بدون توجیه و مستدل اسلام، مانع تطبیق و اجرایی شدن این قانون در کشور شد و به انواع جرایم خشونت علیه زن مظلوم و بی دفاع انگشت تایید و اجازت گذاشت.
بگذارید زنان و دختران هموطن ما در داخل و خارج کشور با تمام مصوونیت و تحت حمایت قانون، به بالاترین موقف اجتماعی، سیاسی و سهمگیری در انکشاف جامعه نایل گردند.
با احترام
شورای رهبری انجمن حقوقدانان افغان در اروپا
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۹ـ ۲۵۱۱
Copyright © bamdaad 2019