طرح جدید قطر و عربستان درباره سوریه

السفیر: اردنی ها سرنگون شدن نظام سوریه را بدترین وضعیت برای خودشان می دانستند زیرا این امر به منزله شمارش معکوس برای پایان عمر نظام اردن درپی بازگشت گروهک های مسلح و تروریست پیروز از خاک سوریه به اردن بود

 

روزنامه السفیر چاپ لبنان با اشاره به طرح جدید قطر و عربستان درباره سوریه به تاریخچه طرح یکساله بندر بن سلطان برای تشکیل ارتشی ۶۰ هزار نفری و آموزش آن از جمله در اردن و جذب شماری از عشایر درشرق سوریه به منظور گشودن جبهه جنوبی سوریه برای حمله به دمشق اشاره کرد و انتخاب « احمد الجربا » مهره عربستان در راس گروه مخالفان خارج نشین سوریه موسوم به « ایتلاف ملی مخالفان سوری » را در همین چارچوب دانست.

این روزنامه در تشریح علل ناکامی این طرح نوشت: نبود وقت کافی برای بندر بن سلطان جهت اجرای طرح خود و نگرانی اردنی ها از تبعات حضور هزاران فرد مسلح در مرزهای خود با سوریه از جمله علل به نتیجه نرسیدن این طرح بود بویژه که بندر بن سلطان جبهه جنوبی را تنها راه برای سرنگون کردن نظام سوریه می دانست.

به نوشته السفیر، اردنی ها سرنگون شدن نظام سوریه را بدترین وضعیت برای خودشان می دانستند زیرا این امر به منزله شمارش معکوس برای پایان عمر نظام اردن درپی بازگشت گروهک های مسلح و تروریست پیروز از خاک سوریه به اردن بود.

این روزنامه با اشاره طرح جایگزین قطری ها و سعودی ها به جای طرح بندر بن سلطان به نقل از یکی از کارشناسان غربی نوشت: این طرح جایگزین به جای تمرکز بر جبهه جنوبی بر جبهه شمالی سوریه برای عملیات علیه دمشق تمرکز دارد و مبتنی بر تغییر سیاستهای ریاض و دوحه درخصوص گروههای به اصطلاح جهادی و ساماندهی دوباره ساختار گروه های مسلحی است که اتاق عملیات واحدی در انطاکیه * مدیریت می شوند.

به نوشته السفیر، اکتفا نکردن به حمایت از جنگ سالاران سوری به طور مجزا یا حمایت مالی از برخی عملیات محدود علیه مواضع ارتش سوریه از دیگر مبانی این طرح است.

این روزنامه افزود: هدف در وهله اول همان گزینش گروههای مسلحی است که کمترین ارتباط را با شبکه القاعده داشته باشند و براساس طرح، باید گروههای مسلح کوچک با یکدیگر ادغام شوند و گروههای ملحق شده به انگیزه های مالی و نه ایدیولوژیک به گروههای مسلح داعش** و جبهه النصره نیز جذب شوند.

به نوشته السفیر، حفاظت از منطقه قلمرو گروه های مسلح و جلوگیری از تداوم پیشروی ارتش سوریه در حلب از جمله اهداف طرح به شمار می رود.

این روزنامه همچنین از توافق مسوولان قطری و سعودی درباره قطع کمک به گروه اخوان المسلمین و گروه مسلح احرار الشام خبر داد و نوشت که این گروه مهمترین گروه مسلح در شمال سوریه است که اکنون از پرداخت نشدن حقوق خود و کمبود منابع مالی شکایت دارد چرا که قطر و گروه سلفی های کویت تا مدتی پیش تامین کننده نیازهای مالی آن بود.

 

* شهر مرزی ترکیه

** دولت اسلامی عراق و شام

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۲۵۰۴

 

 

 

چین به دنبال افزایش نفوذ خود در

افغانستان است

چین در حالی برای افزایش نقش و نفوذ خود در افغانستان آماده می شود که ماموریت نیروهای ناتو در این کشور اواخر سال جاری میلادی به پایان خواهد رسید

 

بر بنیاد گزارش رویترز، تحلیلگران سیاسی بر این باورند که چین در حال تبدیل  شدن به یک بازیگر استراتژیک و راهبردی در تحولات افغانستان است و طی سال های آینده می تواند به شریک تجاری و سیاسی مهمی برای کابل تبدیل شود.

بر اساس این گزارش، ماه اگست امسال قرار است کنفرانسی موسوم به « قلب آسیا » در افغانستان برگزار شود و رهبران زیادی از کشورای منطقه از جمله هند و پاکستان برای شرکت در این کنفرانس دعوت شده اند.

چین نگران وضعیت امنیتی غرب این کشور پس از خروج نیروهای ناتو از افغانستان هستند. مخالفان اویغورکه خواستار جدایی این منطقه از چین هستند به نگرانی بزرگی برای مقام های پکن تبدیل شده اند.

به نظر می رسد تعداد زیادی از مخالفان اویغور در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان پناه گرفته اند. رهبر اویغور در مصاحبه ای بی سابقه با رویترز تاکید کرد، چین باید هزینه سرکوب معترضان در ایالت شین جیانگ را بپردازد.

تاکنون چین مشارکت چندانی در بازسازی افغانستان نداشته و تنها ۲۵۰ میلیون دلار به این مساله اختصاص داده است. حمایت های امنیتی چین از افغانستان نیز بسیار محدود بوده است. چین قراردادهایی را با دولت افغانستان در زمینه های نفت و معدن به امضا رسانده است ولی نگرانی های امنیتی تاکنون مانع از اجرای کامل این قراردادها شده است.

تحلیلگران سیاسی معتقدند با کاهش تمرکز غرب بر افغانستان طی سال های آینده چین فرصت مناسبی خواهد یافت تا حضور و نفوذ خود را در این کشورافزایش دهد. کابل مدت زمان زیادی است که پاکستان را به حمایت از طالبان و حملات این گروه در داخل مرزهای افغانستان متهم کرده و اکنون اسلام آباد بر این باور است که افغانستان نیز چنین کاری را انجام می دهد.

معاون وزیر خارجه افغانستان تاکید کرد، چین اطمینان داده است تا پاکستان را تشویق کند تا با کابل برای دستیابی به صلح با طالبان همکاری کند.

 تسنیم

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۲ ـ ۲۴۰۴

اهمیت و جایگاه احزاب سیاسی بویژه حزب مردم افغانستان در جامعه

میرمحمدشاه رفیعی

شرایط زنده گی انسان متحول است و هر روزه ما شاهد ایجاد ساختارهای اجتماعی و تشكیلاتی هستیم كه جهت جوابگویی به نیازمندی ها و تنظیم بهترمناسبات و امورات زنده گی شكل میگیرند. یك نوعی ازاین تشكیلات كه سده های گذشته تا كنون توانسته در تنظیم  و سازماندهی امورحیاتی انسانها نقش داشته باشند و روزتا روز به اهمیت آن دردفاع از خواستها و منافع طبقات و اقشار اجتماعی افزود میگردد ، احزاب سیاسی بویژه احزاب سیاسی مدرن و مترقی میباشند.

جامعه افغانی هم از سالها قبل به سوی ایجاد ساختارها وتشكیلات مدرن سیاسی و اجتماعی گام برداشته كه این نوع ساختارها و تشكیلات تحت شرایط جهانی و خواست و نیازمندی های جامعه ایجاد ، استحكام و نهادینه شدن بیشتر را نموده و به این سمت درحركت میباشند.

ازآنجاییكه مناسبات سنتی- قبیلوی و تاثیرات اقشار و طبقات اجتماعی ایكه درموجودیت احزاب سیاسی مدرن و ترقیخواه منافع خود را درخطر میبینند، موانع و مشكلاتی را در برابر رشد و توسعه و همگانی شدن احزاب سیاسی ایجادكرده است كه متاسفانه بنابرهمین عوامل و صدها عوامل دیگر داخلی و خارجی احزاب سیاسی موجود درافغانستان نتوانسته اند در رهبری و اداره دولت نقش وتاثیرات بسزایی داشته باشند.عده ای ازاین احزاب با داشتن سوابق سیاسی بیش از چهل سال نتوانسته اند به احزاب سیاسی ملی و همگانی مبدل شوند وتاهنوز در محدوده های قومی ومذهبی و منطقوی خاص محصور مانده اند.

احزاب و سازمانهای دموكرات و ترقیخواه هم بنابرپراگنده گی ها و نبود شخصیت های موثر و ملی و رهبران كارآزموده درسطح كشور تا كنون در امر ایجاد حزب واحد سراسری و رزمنده كه بتواند درتمام عرصه های حیات سیاسی واجتماعی كشور حضورفعال و دایمی داشته  و بتوانند از منافع قاطبه ی ملت سرفراز افغانستان حمایت نمایند موفق نیستند.این احزاب بنابر تجارب گرانبهای سیاسی و حكومتداری خوب و سالم در صورت اتحاد و همبستگی  سازمانی خواهند توانست جوابگوی بسیاری ازخواسته ها و مدافع منافع برحق همه مردم افغانستان باشند و كشتی طوفان زده ی این جامعه رنجدیده و ستم كشیده را به ساحل خوشبختی و كامگاری رهنمون گردند.

آنچه در شرایط موجود قابل بحث وتوجه جدی ترقیخواهان كشور میباشد جایگاه و موقعیت اجتماعی احزاب سیاسی در نظام های سیاسی آینده كشور است كه عده ای از محافل وگروپهای سیاسی فعال كه بیشتر درخدمت منافع بانكهای جهانی و سازمانهای اقتصادی مافیایی همچو صندوق وجهی پول و سازمان تجارت جهانی هستند بنابرموقف ضعیف احزاب سیاسی وعدم رشد وتوسعه آنها كه بنابردلایل موجه وقابل لمسی تاكنون صورت نگرفته، میخواهند تاسیستم چند حزبی وتعدد احزاب را كه درقانون اساسی افغانستان به رسمیت شناخته شده تعدیل وآنرا به سیستم دوحزبی مبدل گردانند.آنها توانستند درقانون انتخابات مصوب سال ۱۳۹۲ خورشیدی برای احزاب سیاسی نقش و جایگاهی درنظرنگیرند و حتا یكی از كاندیدان مطرح ریاست جمهوری از موجودیت دو یا سه حزب سیاسی دركشور به صراحت دفاع نموده و خواهان تطبیق شرایط ودنباله روی احزاب سیاسی درامریكا وانگلستان گردید.

واقعیتهای موجود میرساند كه محافل معینی درصدد اضمحلال و ازبین رفتن احزاب سیاسی موجود میباشند و خواهان آن هستند تا احزاب سیاسی فرمایشی و گوش به فرمان محافل حاكمه ی موجود و سرمایه داران جهانی را دراین كشور ایجاد نمایند و یا برای همیش منكرنقش  وتاثیرگزاری احزاب سیاسی در روند تحولات مثبت اجتماعی كشور باشند.

بادرك مسوولیت عظیمی كه احزاب و سازمانهای دموكرات وترقیخواه كشور باید داشته باشند ضروری است تا این احزاب وسازمانها ازدنباله روی از عقب جریانات ریفورمیستی سرمایه داری كه به اشكال مختلف درجامعه ما تبارز نموده و نیز ازرفتن عقب احزاب بنیادگرای افراطی كه غرض تامین منافع آزمندانه شان با ماهیت قومندان سالاری و شرارت حضور دارند اجتناب ورزند،كه رفتن از عقب همچو جریانات جزاضمحلال ونابودی نتیجه دیگری برایشان درپی نخواهد داشت.

احزاب و سازمانهای دموكرات و ترقیخواه كشور ازسیستم تعدد احزاب سیاسی درافغانستان حمایت مینمایند باورمند به این هستند كه هرحزب مدافع بخشی ازجامعه بوده  وازحقوق ومنافع طبقات واقشار معینی ازجامعه نماینده گی و دفاع میكنند و درخدمت شان قرار دارند.

احزاب دموكرات و ترقیخواه و سازمانهای متعدد دیگر همسو با آنها مدافع صدیق و راستین اقشار وطبقات وسیع اجتماعی كشور بوده و برای همیشه دراین سنگر خواهند ماند.

تاكنون هیچ یك از نظامهای فاشیستی ؛افراطی ونظامیگر موفق به انحلال كامل این تشكیلات سیاسی كه درخدمت منافع ملی و تمام اقشار وطبقات زحتمكش جامعه میباشند نگردیده و درآینده نیز موفق نخواهند شد.

امروز مردم افغانستان باآگاهی وشعورسیاسی ایكه دارند ای پی هرحزب و سازمان ولوکه باتمام امكانات مالی داخلی و خارجی و شعارهای ملیت گرایانه  وقومندان سالاری وشعارهای عوامفریبانه مذهبی درصحنه حضورپیدا كنند نخواهند رفت ؛آنها از حزب و جریانی حمایت مینمایند كه اعضای آن همیشه درخدمت مردم بوده و باآنها یكجا زنده گی كرده و ازمیان آنها برخاسته اند.

حزب مردم افغانستان یكی ازآن جمله احزاب و سازمانهای سیاسی است كه بسیاری ازصفات نیك ذكرشده درفوق برای یك جریان مردمی درآن موجود بوده و مدافع حقوق تمام زحتمكشان اقشار وسیع اجتماعی كشورمیباشد وعلیه تمام باندهای تبهكار قاچاق، مافیا وغارتگران داخلی و خارجی غرض ایجاد یك جامعه مرفه و شگوفان مبارزه مینماید.این حزب كه امروز به حمایت و كارشباروزی وخستگی ناپذیر فعالان واعضای آگاه خود راه توسعه وپیشرفت را به سوی سراسری شدن میپماید واز استحكام بیشتر تشكیلاتی برخوردار میگردد، خواهد توانست درآینده جوابگوی خواستها ونیازمندی های دادخواهانه مردم باشد. چنانچه هم اكنون بنابراعتراف بسیاری ازافراد آگاه و واقعبین این حزب میتواند به مثابه محورتشكیلات وسیع سیاسی و ایتلاف بزرگ ملی ترقیخواهان مطرح گردد.درصورت تسریع روند كار تشكیلاتی ـ سازمانی در پرتواصول حزبی ومنافع علیای مردم و استواری در مبارزه علیه هرنوع امراض سازمانی به آنچه آرزوی همه ترقیخواهان بوده است نایل خواهیم گردید.

پس ای رفقای عزیز! رهبران نهضت های رهایی بخش كشور، پیشكسوتان و علمبرداران مبارزات میهنی ترقیخواهی،ای كسانیكه زنده گی خویش را وقف كار وپیكار بخاطر رنجهای بیكران خلق افغانستان نموده اید!
حزب مردم افغانستان میراث و ثمره ی كار برحق شماست،این حزب را حمایت نمایید و اعضای فداكار آن را ازمشوره ها و هدایات سازنده و تجارب عالی مبارزاتی خویش مستفید سازید.تا نسل های بعدی نام وكارنامه های شما را فراموش ننموده و به افتخارات تان افزود گردیده و ماندگارتر شوید.

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۲ ـ ۱۴۰۴

متحدان جدید پوتین در اروپا

 

در ۲۸ کشورعضو اتحادیه اروپا، انتخابات برای « پارلمان اروپا » از ۲۲ الی ۲۵ ماه می ۲۰۱۴  در حالی برگزار می‌شود که جنبش‌های مخالف این اتحادیه قدرت بسیاری گرفته‌اند.

 


تنش‌ها میان غرب و روسیه بر سر اوکرایین یک‌بار دیگر با تحولات این کشور به اوج رسیده و در ماجرایی که خیلی‌ها آن را جنگ سرد جدیدی می‌دانند، مسکو در مقابل واشنگتن و اروپا قرار گرفته است.

ولادیمیرپوتین، رییس‌جمهور روسیه اما این بار درمیان اروپایی‌ها متحد جدیدی بد‌ست آورده که هر روز در قاره سبز قدرتمندتر می‌شود و احتمالاً به ‌زودی وزنه روابط اروپا را به جای امریکا به نفع اروپا تغییر خواهد داد. در‌واقع مسکو با خوش‌بینی به انتخاباتی که حدود یک‌ماه دیگر برگزار می‌شود نگاه می‌کند و امیدوار است احزاب راستگرا در آن به پیروزی برسند و با قدرت گرفتن آنها در اروپا، متحدان جدید روسیه در این قاره جایگاه بهتری پیدا کنند. در جریان تنش‌ها میان مسکو و غرب بر سر اوکرایین احزاب پوپولیست راستگرا تمایل زیادی به مسکو در مقابل امریکا نشان داده‌اند که باعث نگرانی‌ مقام‌های این قاره به‌ویژه با در پیش بودن انتخابات پارلمان اروپا شده است.

در همه ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا، انتخابات پارلمان اروپا از اول تا چهارم جوزا در حالی برگزار می‌شود که جنبش‌های مخالف این اتحادیه قدرت بسیاری گرفته‌اند. این رای‌گیری هشتمین انتخابات سراسری اتحادیه اروپاست که این بار با بحران جدی مواجه است. اروپایی‌ها تمایل کمی به شرکت در آن دارند و احزاب ضد‌اتحادیه اروپا طرفداران بیشتری پیدا کرده‌اند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که در چندین کشور اروپا احزاب راستگرا با مشکلات اقتصادی کشورهای این قاره با اقبال بیشتری مواجه شده‌اند؛ احزابی که هر روز تمایل بیشتر خود به مسکو را در مقابل امریکا علنی‌تر می‌کنند. فیلیپ دووینتر، از نمایندگان ارشد یکی از احزاب فرانسوی زبان بلژیک در گفت‌وگو با اشپیگل می‌گوید: فکر می‌کنم ما می‌توانیم متحد خوبی برای روسیه در پارلمان اروپا باشیم و مسکو هم به‌عنوان متحدی بالقوه به ما نگاه می‌کند.

از آن طرف روس‌ها هم تمایل زیادی برای همکاری با این متحدان جدید در اروپا برای بهبود روابط با این قاره و منافع خود دارند. سرگیی ماکاروف، یکی از سیاستمداران ارشد نزدیک به کرملین در این رابطه گفته است: ما نیاز داریم که همکاری‌های خود را با احزاب راستگرای اروپا افزایش دهیم تا مسایل مهمی برای ما تضمین شود.

این اظهارنظرها درحاشیه کنفرانسی صورت گرفت که به تازه گی در پارلمان اروپا با عنوان « اروپا- روسیه: کاهش تنش، نقشه راه برای صلح در اروپا» برگزار شد. این کنفرانس توسط یکی از نماینده گان راستگرای ایتالیا که معاونت کمیته روابط خارجی پارلمان اروپا را هم برعهده دارد برگزار شده بود؛ کنفرانسی که علناً نشان از تمایل شدید احزاب راستگرا برای رابطه بهتر با مسکو دارد.

قدرت‌گیری با تمایلات ضدامریکایی

مارین لوپن رهبر جبهه ملی راستگرای فرانسه چند روز پیش درسفر به مسکو به ‌صورت صریح اتحادیه اروپا را مسوول به راه‌افتادن جنگ سردی علیه اوکرایین خواند و تاکید کرد که این مساله می‌تواند به منافع اروپا به‌صورت جدی صدمه بزند. لوپن در‌واقع مانند دیگر همفکرهای خود در احزاب راستگرای اروپا معتقد است که در ماجرای تقابل با اوکرایین بیشترین لطمه را کشورهای اروپایی متحمل خواهند شد که مساله‌ای به‌خاطر همراهی با امریکا خواهد بود. روسیه، سومین شریک بازرگانی اروپا و بزرگ‌ترین فروشنده گاز و نفت به این قاره است و در‌واقع تحریم‌های تصویب‌شده ازسوی اتحادیه اروپا در ماجرای اوکرایین بیشتر از آنکه به مسکو لطمه بزند اقتصاد کشورهای اروپایی را دچار مشکل خواهد کرد.

صادرات اتحادیه اروپا به روسیه در سال۲۰۱۲ به ۱۲۳میلیارد ایرو (۱۷۰میلیارد دلار) رسید و بانک‌های اروپایی حدود ۲۰۰میلیارد ایرو وام معوقه به روسیه دارند. در مقابل اما برخلاف اروپا، امریکا و روسیه شرکای اقتصادی بزرگی به‌حساب نمی‌آیند و سال گذشته رقم مبادلات تجاری دوطرف کمتر از ۴۰ میلیارد دلار بوده است. علاوه بر این روسیه برای تامین نفت و گازاروپا نقش چشمگیری دارد و این تحریم‌ها باعث دردسر کشورهای اروپایی و بالا رفتن قیمت گاز خواهد شد.

در‌واقع احزاب راستگرای اروپا اعتقاد دارند که در مسیر افزایش تنش‌ها با روسیه این کشورهای اروپایی و نه امریکا خواهند بود که ضرر جدی را خواهند دید و با آتش واشنگتن خواهند سوخت. همین تفکر در میان مردم اروپا هم هر روز قدرت بیشتری می‌گیرد. نظرسنجی اخیر موسسه YouGov نشان می‌دهد که تنها ۴۲درصد انگلیسی‌ها و آلمانی‌ها و ۳۵درصد فرانسوی‌ها حامی تحریم‌هایی هستند که به اقتصاد کشورشان لطمه وارد خواهد کرد.

میزان حمایت از کمک‌های اقتصادی اروپا به دولت موقت کیف در این نظرسنجی هم بسیار پایین بوده است. همین مسایل باعث شده تا پیش‌بینی شود که احزاب راستگرا در انتخابات پارلمان اروپا کرسی‌های بیشتری را به‌دست خواهند آورد که یک پیروزی برای مسکو در قلب قاره سبز به‌حساب می‌آید. احزاب دیگر اروپا که شاهد قدرت گرفتن راستگراها هستند می‌گویند که روسیه با طرح و نقشه‌ای جدی به‌دنبال تضعیف رابطه اروپا و امریکاست تا واشنگتن را با متحدان کمتری مواجه کند. رابطه احزاب راستگرای اروپا و مسکو در میان اختلاف‌های اتحادیه اروپا و روسیه در حال گسترش است و به‌احتمال زیاد در دوره‌ای جدید باید منتظر چیدمان جدید سیاسی در اروپا بود که در شرایط بد اقتصادی بیشتر از امریکا به روسیه تمایل دارد.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۲ ـ ۱۷۰۴

نماینده گان « دوما » در نظر دارند تا گرباچف را به محکمه بکشانند

گزارش از ماسکو : اندره بالین ، ۱۱ اپریل ۲۰۱۴ ترسایی

منبع : استاندارد ، صفحه بین المللی                                                      

نماینده گان چندی در پارلمان روسیه  قصد دارند تا در برابر میخاییل گرباچف رییس جمهور پیشین آنکشور بخاطر انحلال اتحاد شوروی  اقامه دعوا نمایند . آنها در استیضاحی عنوانی یوری چایکا  دادستان کل تقاضا نموده اند تا طرز العمل تحقیق جزایی ـ حقوقی  رهبری سیاسی آنزمان کشور  رویدست گرفته شود. نماینده گان پارلمان گرباچف را متهم میسازند  که در مغایرت با قانون اساسی اتحاد شوروی به تاسیس شورای دولتی اقدام نموده  است. این شورا که متشکل از گرباچف ورهبران  جمهوریت های عضو اتحاد شوروی بود پس ازکودتای ماه اگست ۱۹۹۱ ترسایی که در آنزمان گرباچف  عملأ  دارای هیچگونه  اقتدار واقعی نبود فعال گردید .شورای دولتی درنخستین تصامیم خود استقلال لیتوانیا ، لتویا و استونیا را برسمیت شناخت .

ایفیگینیی فیودوروف نماینده حزب  برسراقتدار« روسیه متحد » اظهار نمود که بررسی حقوقی فروپاشی اتحاد شوروی نظر به رویداد های کنونی اوکرایین خیلی ضرور است زیرا این رویداد ها نشاندهنده جریانات موازی و مبین اثر گذاری « ستون پنجم » اند. او گرباچف را جاسوس خواند . فیودوروف محکومیت گرباچف را دارای مفاد سیاسی میداند و باور دارد که این پروسه جنبش آزادیبخش ملی را در مناطق شوروی سابق به حرکت میآورد. البته از این ابتکار نماینده گان دوما احزاب کمونیست و لیبرال ـ دموکرات روسیه نیزحمایت نموده اند .                                   

گرباچف این فراخوان را در محکومیت وی تلاشی برای « تبلیغات عامه عده ای از نماینده گان پارلمان » میداند .او میگوید که  این ابتکار دقیقأ سنجیده نشده و از نگاه تاریخی بی اساس است ؛ در غیر آن میباید که دوما از خود شروع کند زیرا این پارلمان بود که به انحلال  اتحاد شوروی رای داد و او را وادار به استعفا نمود .

برگزارنده : بامیک

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۱۲۰۴