دستان تاراجگران از ثروت های ملی افغانستان کوتاه

   

هیچ گنجی  دیگ بی سرپوش نیست

هیچ  دولت  ا ینقدر  خاموش  نیست

 

عبدالو کیل کوچی

بآنکه هموطنان عزیز کما بیش آگاهی دارند که گروه های اجیر ومزدور صفت طالب داعش پرتاب شده از خاک پاکستان در جنگ نیابتی با تجهیزات جنگی و دستگاه ماشینری وهمراه با وسایل انتقالات بزرگ از دیر زمانی تا بدینسو گوشه گوشه قلب وطن ما را شگافته منابع زیر زمینی  ، سنگ های قیمتی وثروت های طبیعی کشور ما را به غارت برده وبه پاکستان انتقال میدهند .

چنانچه به نقل از منابع خبری بی بی سی لندن مورخ ۲۳ . ۵ . ۲۰۱۸  اخبار تحت عنوان :« هشدار در باره استخراج غیر قانونی معادن در افغانستان » چنین ارایه میکند که « داعش وطالبان سالانه صدها هزاردالر ازاین راه درآمد دارند » این منبع خبری با اشاره به استخراج سنگ های قیمتی در دو ولسوالی ولایت ننگرهار وسنگ لاجورد در ولایت بدخشان وانتقال آن را به خاک پاکستان و همچنان درباره رونق تجارتی آن می افزاید که: « اولین خریدار آن امریکا و دومین خریدار آن اروپا میباشد ». در خبر مذکور اشاراتی مبنی بر جنگ های طالب و داعش بر سر تسلط به منابع یاد شده موُید این حقیقت است که جنگ در افغانستان ، جنگ بر سر منابع و معادن است.

درخبر دیگری از همین منبع زیر عنوان « پول پودر بچه * بدست طالبان و داعش میرسد.» در بخشی از خبر آمده است که: «......... سهم طالبان از تجارت غیرقانونی سنگ تالک که درتولید این محصول استفاده میشود به سه صد میلیون دلار درسال تخمین شده داعش هم ازین راه صدها هزار دلار درآمد دارد ». در ادامه این خبرچنین آمده است «... گلوبال ویتنس در گزارش تازه گفته که پاکستان مقصد اصلی سنگ تالک افغانستان است وامریکا و اروپا از خریداران عمده این مواد معدنی هستند .»

دستبرد ثروت های طبیعی ازکشوری که بیش از نصف نفوس آن زیر خط شدید فقر نفس میکشند ،منابع و ثروتهای آبایی آنها به تاراج میرود .

به نظرمیرسد از روزی که لشکر نظامی خارجی زیر عنوان جامعه جهانی بمنظور جنگ با تروریزم وبرای آوردن صلح وثبات درافغانستان آمده اند ،گفته میشود که اوضاع امنیتی  نی تنها بهبود نیافته بلکه بدبختانه بدترهم شده میرود .چنانچه طی دهسال گذشته با حضور نظامی اروپایی و امریکایی ، اگر موجودیت گروه شریر طالبان را در نظر بگیریم این گروه نسبت به دهسال قبل چند برابر بیشتر وساحه نفوذ آن گسترده ترمیشود .علاوه بر موجودیت طالبان بسیاری نقاط کشور به جولانگاه تروریستان داعش والقاعده مبدل گردیده ومناطق امن کشور به نا امنی وحملات مرگبار مبدل میگردد.

 همچنان درطول سالهای جنگ محصولات کشاورزی روبه کاهش بوده و حاصل تریاک ومواد مخدره به ارزش میلیاردها دالر رسیده است . گذشته از آن روز تا روز بروی آتش جنگ نیابتی در کشورما توسط همسایه گان وهمدستان خارجی شان روغن پاشیده میشود که آتش جنگ همچون اژدهایی بدور منابع طبیعی کشور ما زبانه میکشد .

سوال اساسی درینجاست که دور از ذره بین قوت های خارجی در افغانستان آنهم  مجهز به تکنالوژی عصری وپیچیده ، آیا پشه ای پر زده خواهد توانست ؟ در حالیکه دزدان وغارت گران پاکستانی با ماشینری عریض وطویل وسایل نقلیه بزرگ همه روزه پاره پاره معادن افغانستان را بخاک پاکستان انتقال میدهند .

از طرفی دولت تحت الحمایه افغانستان که نمیتواند جلو دزدان وغارتگران چسپیده به دارایی ومنابع  طبیعی افغانستان را بگیرد ، هر رویداد مهم را به بهانه کمیسیون وهیات بررسی که اصلاً وجود فزیکی نخواهد داشت  خاک بچشم ملت زده واز کنار بسیاری قضایای بزرگ باسکوت مرگباری می گذرد. پس معلوم میشود که از مدیریت کردن بهتر درمسایل جاری این کشورعاجز است .

چنین وضع المناک ، اشک از چشمان انسان های متعهد و وارثین اصلی این سرزمین جاری میکند ، زیرا که هیچ کشوری در تمام جهان همچو ن  دیگ بی سرپوش نیست .

هیچ مسوولی چنین  بی ننگ  نیست

بنده ی غارت گران   سنگ   نیست

تا که معد ن هاست ، بغیر از خلقها

هیچکس مایل به ختم جنگ  نیست

بنا بر آن بی نیاز از اثبات است که وارثان و صاحبان اصلی آب و خاک افغانستان ، این سربازان دلیرو فرزندان سرسپرده مردم افغانستان است که در دفاع از استقلال ، تمامیت ارضی ، حاکمیت ومنافع علیای کشور قهرمانانه ایستاده و حتا جان های شیرین خود را فدای ناموس وطن میسازند . بنا برآن بر مردم آزاده افغانستان است که درهمیاری وهمکاری با جریانات ترقی خواه وعدالت پسند ، آزادی خواه وطندوست ، دموکراتیک وطنپرست ونیروهای چپ دموکراتیک کشور با کنار گذاشتن فاصله ها ، اختلافات وتعصبات،  به منظور نجات وطن ودفع این فاجعه هولناک در یک خط مقدس وجبهه بزرگ میهنی با ایمان وعقاید مشترک وطندوستانه  صدای دادخواهانه مردم افغانستان را بگوش جهانیان و مردم آزاده افغانستان  برسانند تا وطن راه نجات خود را دریابد.

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۵/ ۱۸ـ ۲۹۰۵

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2018

 

آل سعود در گنداب فساد های اخلاقی



عارف عرفان


خاندان فاسد آل سعودمدام در پناه عمامه وعبای اسلامی، به عیش وعشرت غیراخلاقی  پرداخته وجهان اسلام  را به جولانگاه  تروریستی درآورده است. کمترین جنایت واقدامات تروریستی را در گستره جوامع اسلامی میتوان سراغ  داشت که  نشان انگشت این خاندان فاسد و تبهکار در آن آذین نیافته باشد. داعش یکی از بارزترین محصولات تجارتی عربستان سعودی است که با همپیمانی شرکای غربی آن به بازار اسلام  وارد شده است.
این خاندان با گسترش تفکر وهابیت، بر پایگاه اسلام  واقعی ضربه مرگبار وارد نموده واندیشه افراط گرایی را در جامه وهابیت بر جهان صادر نموده وجنایات بزرگی را بر جهان اسلام به  انجام رسانیده است.
فساد مالی واخلاقی بزرگترین لغزش های است که این خاندان را در هم پیچانیده وسران بلند پایه این خاندان به طرز مستدام درین گنداب شنا می نمایند.
اخیرأ وبگاه «the New Arab»  آلوده گی وفساد اخلاقی یکتن از شهزاده گان مشهور آل سعود را به نشر رسانیده که بطرز آشکار رُخ دیگری این خاندان عوامفریب و ریاکار را به نمایش میگذارد. *
درین نگارش مستند خواهید دید که شاهزاده سعودی بنام سعود الفیصل  وزیر اسبق خارجه عربستان سعودی و قدیم ترین وزیر خارجه جهان که نماد سیاست خارجی عربستان سعودی بود،در زمان تصدی وزارت خارجه چگونه سرگرم راه اندازی فیلم های سکس بود.
بر پایه ادعای دادگاه فرانسه ، شاهزاده سعودی پس از راه اندازی سلسله از فیلم های سکس ،پول مصارف مربوط رانیز نپرداخته است.
براساس گزارشات، شهزاده عربستان سعودی و وزیر خارجه اسبق آنکشور توسط نزدیک ترین آشنای مراکشی خویش سه فیلم  پورنوگرافیگ (سکس) را راه اندازی نمود.
مبتنی برین گزارش، این اقدام شاهزاده سعود الفیصل و رسوایی جهانی آن، دیپلومات های سعودی را در موقعیت دشواری قرار داده است.
بر اساس اسناد دادگاه، سعود الفیصل، وزیر اسبق خارجه عربستان سعودی، که در سالهای ۱۹۷۵ تا  ۲۰۱۵  ترسایی برای مدت چهل سال دراین مقام ایفای وظیفه نمود، تصمیم گرفت تا مجموعه ای از فیلم های سکس را تهیه کند، اما بر پایه اسناد دادگاه این شاهزاده، هزینه های تولید این فیلم ها را تا حال پرداخت ننموده است.
شهزاده سعود الفیصل، نوه بنیانگذار پادشاهی سعودی، از یک شرکت خدماتی فرانسوی به  نام  «  Atyla SARL»   تقاضا   نمود تا به تولید سه فیلم ۴۵ دقیقه ای پورنوگرافی با کارگردانی یک آشنایی خیلی نزدیک مراکشی اش بپردازد .دادگاه عالی « Nanterre»که در حومه غرب شهر پاریس موقعیت دارد، این گزارش را به نشر رسانید.
ایمیل ها و پیام های تلفون همراه بین دستیارهای شخصی فیصل، « بویل انتولین» و « فرانسیسکو ساکتو» و مدیر شرکت « آتیلا »، مارک پلای، بحیث مدارک وشواهد ، به دادگاه ارایه شده است.
در میان جزییات مورد بحث از طریق ایمیل، تاریخ، محل فیلمبرداری، امضای شهزاده وفرمایشات شخصی آن برای تهیه این فیلم ها موجود اند.
به طرز نمونه، در یکی از ایمیل ها که یاد داشت فیصل را بازتاب میدهد، ناسازگاری او را در خصوص یک عمل ویژه هنگام فیلم برداری به نمایش گذاشته ، در حالی که در همین جریان ،شهزاده ، هدایت خاصی رابرای بازیگران این فیلم صادر میدارد.
دجینیا، یاد داشت مینماید که شهزاده حالت چشمان بسته وگره خورده گی بازیگران را نمی پسندید وتقاضای نو‌آوری برای تولید این فیلم ها را داشت.
 در یکی از ایمیل های شهزاده چنین آمده است « مهم است که انسان باید با همراه وهمنشین خود، نه با خشونت، بلکه با استفاده ازمهارت ها وتوانایی هایش و هدیه ای که از طرف خداوند اعطاشده است، برتری جوید » .
یکی از راویان این سناریو بیان کرد که شاهزاده سعودی، یک اپارتمان مجلل را در اختیار این دوست مراکشی خود، که نقش بازیگر این فیلم ها را بسر رسانید در پاریس گذاشت.
اما بنا بر قول رسانه های فرانسه ، هفت سال پس از اولین مکاتبات، این شرکت هنوز هم به دنبال پرداخت هزینه تولید فیلم است و تقاضای ۹۰۰۰۰  یورو یا تقریبا ۱۱۰۰۰۰ دلار  با دوران سود معینه وبالاتری میباشد.
شاهزاده سعود الفیصل به  تاریخ ۹جولای سال ۲۰۱۵  جان باخت، اما این اسناد نشان می دهد که آتیلا به دنبال حصول هزینه خود  از شرکت مالی  دیگری، بنام « SCI 25 Avenue Bugeaud»،  که توسط  یکی از دختران فیصل اداره می شود، میباشد.
این بود بخشی از دیباچه متولیان ارشد خانه کعبه که از خطر دین در بیرون از مرزها سخن  گفته وهیولای تروریستی رابا آمیزه های وهابیت بربدنه اسلام پروش میدهند.

*منابع :وبگاه The New arab

 

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۸ـ ۱۲۰۵

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2018

 

زمـوږ د ګونـد دتاریخي کنګرې په ویـاړ

ولـی منگـل

‎زموږهېواد د یوې تاریخي پېښې په درشل کې دی. ‎سږ کال به دهېواد تاریخ بیا د یوې تاریخي پېښې زرینه پاڼه پرانیځي. زموږ ګوند به بیا د یو والي او وحدت ګنګره جوړه کړي. ګوندیان به هغوی ته ووایي چا چې په نشت حسابولو چې ، موږ دهغو کړنګونو شاهبازان یو چې که ګهیز پر هره خوا الوځي ماښام خپلې ځالې ته را الوځي . ‎ځکه چې زموږ زړونه،‌ فکرونه او آرمانونه سره شریک دي. ‎دا موږ هغوی ته وایو چې ویل به یې: موږ محو یو موږ ځپل شوي يو .‌هغوی ته زموږ ځواب دا دی چې :موږ ژوندي یو ! موږ د تېر تاریخ یوه برخه یو او د نننی تاریخ یوه برخه به موږ هرومرو جوړوو .موږ هغه مبارزان یو چې د وطن په درد سوځيږو که سل ځله پرمخ لویږو راپورته کیږو؛ او که د مرګ پر پوله هم و بیا هم خوزیږو. موږ د حق د لارې لارویان او مبارزین یو او د حق لاره په وروستني تحلیل کې د بري لاره ده. ‎زموږ قهرمان ګوند چې د اور په لیکه کې یې د پېښو د تحمیل په نتیجه کې واک ترلاسه کړ ‎څه کم یوه نیمه لسیزه د تورې ارتجاع او د هغوی د امپریالیستي بادارانو، د نړۍ د لویو تیروریستي شبکو، لسګونو وسله والو ورانکارو باند‌‌‌ونو په وړاندې وجنګیده او ورزمیده او د خپلې ناپایه او سرښندونکې مبارزې په بهیر کې یې هېواد او خلکو ته د خدمت په لار کې هیڅ ‌‌‌‌‌‌ډول پېغور په خپل تندي پرېنښود.‌ د خواښيو او مباهاتو ځای دی چې پيغور د هغو پر جبین ولګیده چې هم یې اسلام وشرماوه او هم یې آزادي؛ ځکه هغه څوک چې زموږ د ګوند د حاکمیت نه راوروسته قدرت ته ورسیدل، د دین او آزادۍ په خرڅ او پلور کې له ټولو ښه سوده ګر وختل. ‎موږ ماتو ، مرګونو او زندانونو وازمویلو؛ څکوک چې ماتې ، ګرم سنګرونه او مرګونه ازمویلی شي ؛ هغه بریاوو ته هم رسیدلی شي؛ ځکه د تخت او بخت په لار کې زموږ لوبه لا ګرمه ده او بخت مو بیدار دی. ‎ د تروریزم سره د جګړې په بهانه چې هېواد مو د نړیوال امپریالیزم ښامار لاندې کړ؛ او په پایله کې یو ګوت د قدرت او ثروت تږي ‌‌‌‌‌‌ډله د واک پر ګا‌‌‌‌‌‌ډۍ کښېنولی شوه ؛ دا په داسې حال کې چې په دې هېواد کې په لکونه پرمختګ پلوي او عدالت پلوي هېوادپال ، د ښې حکومت والۍ مجرب جریانونه موجود وو. . ‎تروریزم او مذهبي افراطیت لا قوت مومي او ځواک اخلي؛ او یا قوت ورته ورکول کیږي، تر څو په دغه بهانه او پلمه د افغانستان د نیواک بهیر دوام ومومي او هېواد مو چور او تالان شي. ‎یوې مفسدې واکمنې کړۍ ته روانه جګړه په لنګه غوا بدله شوې؛ هغوی د جګړې په دوام کې د خپلې سلطې اوږدول لټوي او پکې خپله حرامه پانګه ټولوي. ‎زموږ ګوند په داسې برخلیک ټاکونکو حالاتو کې سر راوچتوي چې د خلکو سترګې یوازې زموږ لور ته را اوړي، چې کله سره متحد کیږو او کله هغوی د خلکو د وینو د سوده ګرو له چنګال نه آزاد وو.

 ‎د افغانستان د پرمختګ ملي متحد ګوندټولې مترقي کړۍ او عدالت غوښتونکي ګوندونه اتحاد او پيوستون ته رابولي او هغوی ته یې تل خپله غېږه خلاصه ده . ‎راځئ چې خپل سیاسي درایت او سیاسي ځواک او قوت په وحدت او یووالي کې وازمویو ! راځئ چې د هېواد د سترو ګټو په خاطر له خپلو ځاني غرضونو او مفاداتو نه تیر شو ! ‎

تاریخ چې افغان ولس یې جوړوونکی دی ؛ موږ به و نه بخښي چې په داسې غمیزه کې د هغوی تر څنګ او ننګه و نه دریږو او خپل تاریخي رسالت تر سره نه کړو .

زموږ بریاوې او رسالتونه زموږ په یو والي کې نغښي دي . ‎مخ په وړاندې د وحدت پر لور ! ‎

ژوندی د وي زموږ اتل ګوند !

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۸ـ ۰۵۰۵

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2018

 

روز پدر مبارک باد !

چهارموجود اساسی که زجان بهترم است

پد ر  و مادرم  و میهنم  و  رهبرم  است

 

عبدالوکیل کوچی

پدریعنی جهان عاطفه ، دریای مهر ، کوه اطمینان وآرامش ‍، آموزنده و رهنما ، خورشید امیدها ، سایه بان و پاسبان ، باغبان و روزی رسان ، بلاخره پدر کارگر مجانی وسرباز آماده باش ، خسته گی ناپذیر وهمیشه بهار قلب پرتپش فرزندان است . بقول بزرگان ، پدری اگر فرزند خود را نگفت که دوستت دارم ولی ثابت میکند که دوستش دارد زیرا که  پدرهرچه سختگیر باشد قلبش مهربان است .گرامیداشتن پدر بزبان دل است که جملات شیرین را در وصف ومقام والای پدری نثارش میکنند. میگویند که پدرشدن خیلی آسانتر از پدر بودن است وهرکسی با پدرش مقایسه میشود .ایکاش تک تک قلب پدران شنیده  ونوشته های اعماق قلب های شان خوانده می شد . بقول معروف  وقتیکه مردان بدانند که پیر میشوند کم کم شبیه پدر خود میشوند. عمر پدرها طولانی باد برای اینکه پدرها نمونه وسرمشق برای فرزندانشان هستند ازاینجاست که شکر کردن در مورد پدر ومادر در سرمای زمستان همانند بودن در کنار خورشید تابستان است چونکه پدران جوانی خویش را برای فرزندان صرف کرده وحرف هایش مانند یک ترانه زیبا از کودکی در  گوش فرزندش زمزمه میشود .

تاریخچه روز جهانی پدر:  از روز پدر همچون یکروز مهم و گرامی برای مردم جهان بمثابه یک جشن بین المللی تجلیل میشود. در کشورهای مختلف جهان روز پدر بر پایه عقاید و فرهنگ به نشانی روزهای تاریخی ، مذهبی  ، رزمی ، حماسی و تولدی شاهان وامپراتوران وغلبه در جنگ ها را گزینه تجلیل از روز پدر قبول کرده اند وبه گواهی تاریخ دراثر تحولات سیاسی وتغیر بعضی از رژیم های دولتی زمان و مناسبت های روزپدر در برخی ازکشورها بمرور زمان تغیر میکند  .

ازینرو، روز پدر در بسیاری از ممالک بشکل متفاوتی برگزار میشود . برای نخستین بار آلمانها روز پدر را همزمان  به روز عروج عیسی مسیح قبول کرده اند .وطبقه اشرافیت المان از قرن ۱۷ تا بدینسو نقش آقا زاده ها را با تبارز دادن مستی و سرور در جاده های شهر های بزرگ  به نمایش میگیرند .

در ایالات متحده امریکا در سال ۱۹۱۰ ماه جون بنام روز پدر در نظر گرفته شده است .

در هسپانیا روز پدر بنام یوسف مقدس ودر استرالیا در ماه سپتامر ودر ایتالیا ۱۹ مارچ اینهم بنام یوسف مقدس ، در ایران ۱۳ رجب مصادف به روز میلاد حضرت علی ودر ایرلند یکشنبه سوم جون ، در برازیل از سال  ۱۹۵۰ در روز دومین یکشنبه اگست در بریتانیا سومین یکشنبه جون را گرفته اند .

 پاکستان اصلاً روز پدر ندارد ولی به  تقلید از امریکایی ها سومین یکشنبه جون را گرفته اند ، در کشورهای پرتگال ۱۹ مارچ ودنمارک ۵ جون ، رومانیا سیزده می ، زیلاند جدید یکشنبه اول سپتامبر ،جاپان سومین یکشنبه جون ، کانادا ۸ می ودرکشور ما افغانستان سی ویکم جوزا مصادف به بیست ویکم جون را بنام روز پدر بتجلیل میگیرند .

تاریخ در گذرگاه زمان کارایی وکارکرد پدران را بطور واضح بیاد گار گذا ته است خوشا بحال پدرانی که توانسته اند فرزندان آگاه ،شایسته وفداکارو دادخواه به جامعه تقدیم کند .

 همچنان تاریخ شفاهی وطن ما که از نسلی به نسلی یاد آور آفرینشها ی مانده گار ، مهربانی ها ومحبت پدران میباشد ،نمونه ی از مهرپدری  یک مرد باتجربه روستایی که زبانزد خاص وعام بوده درخور ستایش است . چنانچه  پدری پسر جوانش را هنگام کار در یک نیمه روز داغ و گرمای تموز تابستان ، به توقف دادن کار ونشستن درزیر سایه درختی  فراخواند .  پسر جوان با بی اعتنایی بسخنان تکرار ی وهوشدار دهنده پدرخود بکارش درزیر آفتاب تموز ادامه میدهد . . پدر بناچاری و بمنظور قانع ساختن پسرش ، طفلک کوچک پسر خود را در زیر آفتاب تموز می نشاند که اینکار موجب برآشفته گی پسر جوان شده  وبا حالت هیجانی از پدر می پرسد ، نمی بینی که آفتاب چقدر گرم و سوزنده هست ؟ پدر در پاسخش میگوید، پسرم همانطوریکه دلت به پسرت می سوزد ، مرا نیز حق بده که دل بنده هم برای پسرم بسوزد . تو که غمخوار فرزند خود ت میباشی  باید  در اندیشه  فرزندان دیگران هم باشی .

متاسفانه حالا در وطن ما جریان چهار دهه جنگ ، پدران را از نعمت فرزندان وفرزندان را از محبت پدران محروم ساخته است . شوربختانه در وطن ما صدها هزار نفر اطفال  و کودکان، پدران شان را از دست داده اند و خود در آتش  فقر ، مرض وتعصبات گوناگون می سوزند.  همچنان لشکر کثیری از کودکان بخاطر زنده ماندن ، کارهای شاقه وطاقت فرسا را برده وار متحمل  میشوند . هکذا عده زیادی از کودکان ونو جوانان توسط زورسالاران جنگ طلب وترویستان داخلی ومداخله گران خارجی از آغوش پر مهر پدری جدا ساخته شده و به جنگ های خونین ، تحمیلی وتبه کن داخلی وخارجی کشانده میشوند . بخصوص در مناطق تحت تسلط داعش ، حزب التحریر وطالبان ، صدها هزارنفر از کودکان کشوردر کارگاه های جنگی ، مغز شویی شده وبجای تعلیم وتربیه فن بکارگیری سلاح را می آموزند و درچنین فضای متشنج گروه های مسلمان نما از وجود کودکا ن بطور وحشیانه   در مزارع کوکنار استفاده نموده وصدها هزار کودک  شهری ودهاتی در مدرسه ومزارع مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند .در حال حاضر استمرار شرایط بد اختناق وترور، پای صدها هزار نوجوان و کودک را به مهاجرت میکشاند که عده ی ازین سیه بختان متاسفانه در راه مهاجرت جان های خود را ازدست داده برخی از آنها در کمپ های برده ساز پاکستانی ، یادگیری موارد استعمال مواد انفجاری وحملات انتحاری جبراً به آنها تحمیل میشود  . برخی از گروه های بزرگی ازین مهاجران سرگردان در دام آخوندهای کینه توز ،خاسد وسخت دل ایرانی افتاده جبراً به جنگهای سوریه ، لبنان و یمن کشانده میشوند .

در حالیکه ویروس افراطیت ومیکروب انفلونزای قومی پیکر نیمه جان توده ها را روز تا روز تضعیف نموده  حملات انتحاری همه روزه جان ده ها کودک ونو جوان را به قربانی گرفته و پدران داغدیده را در عزای عمومی فرزندانشان بخاک وخون می نشاند  در چنین شرایط ، کودکان یتیم با ازدست دادن پدرهای شان ، در بیابان تموز زنده گی با از دست دادن نان آور خانه وعزیز ترین سرپرست شان در حالت بی سرنوشتی بسر میبرند  . با این حال و هوا کودکان  برای ادامه  زنده گی شان چگونه تصمیم گرفته خواهند توانست ؟ تصامیمی که در چهار راهی وصد راهی پیچیده وتاریک راه نجات از گرسنگی ، راه درس وتعلیم ،راه اعاشه فامیل ، راه ادامه تحصیل وغیره وغیره که جریان جنگ ونا امنی ، هرگونه شرایط  زنده گی عادی را از آنها میگیرد چه باید کرد ؟ برای طفلی که هم دانش وتحصیل وهم معشیت برای زنده ماندنش بسیار مهم است ، کدامش را انتخاب کند؟  وای بحال آنهایی که با بیکاری ودر حالت سردرگمی در دام قاچاقبران حرفه یی افتاده یا برای زنده ماندن بگدایی دست زنند .

در کشور ما بدبختانه خانواده های شهری و دهاتی در آتشی می سوزند که توسط خارجی ها مشتعل گردیده و بروی شعله های آن روز بروز تیل انداخته میشود ومسوولیت روغن پاشی بروی هیزم جنگ و انفجارات را اگر در حریم ارگ هم باشد بطور عاجل داعش بعهده میگیرد . آیا مردم ما نمیدانند که عامل انفجار بم وحملات انتحاری آنهم در در مناطق کاملاً محافظت شده از کدام  نوع داعش است که حملات انتحاری در مراکز تحت پوشش امنیتی وشدیداً حمایت شده  هر روز نسبت بروز گذشته شدید تر شده میرود ؟ سوال برانگیز است. معلوم است که دشمنان وطن ما از طالب گرفته تا داعش وصدها گروه  تروریستی ساخت پاکستان وخارجی های دور ونزدیک از کشتار بیرحمانه مردم ما سود می برند ومنابع سرزمینی و زیرزمینی ما را تاراج میکنند .

پس درچنین شرایط چگونه میتوان از روز پدر تجلیل بعمل آور ؟ آیا میتوان با برگزاری یک محفل نمایشی ،مضحک و فریبنده  با جمع آمد گروهی از ستمگران ، معامله گران ، ثروت اندوزان ، دزدان،  قاتلان وظالمان سنگ دل ، خود خواه ،جاه طلب وعیاش وزن ستیز نامش را روز پدر نامید؟ در حالی که در کشور سی میلیون نفری، یک میلیون نفر آنرا حاکمان  ثروتمند ، قاچاق چی ، آقا ، بادار وبالا نشین ،  ارباب وستمگر وگروه های مفتخور تشکیل میدهد ، ومتباقی  بیست نه میلیون نفر دیگر به اشکال متفاوت اعم از قشر متوسط واکثراً متشکل از گروه  فقیران ، مریضان  بیکاران وبیجا شده گان که در شرایط بخور ونمیر بسر برده  واز جمله اینها ۱۵ میلیون زیر خط فقر واز میان آنها  پنج میلیون نفر در شرایط قحطی شدید قرار دارند آیا زمامداران بی مسوولیت کشور میتوانند بگویند که این شرایط وخیم وحالت دردناک ملت عظیم را با کدام کشوری از جهان مقایسه کرد ؟ ننگ آور وشرم آوراست که در قرن بیست ویکم دنیا ، چنین تابلویی رقتبار ی در سیمای جامعه وساکنان سرزمین آریانای بزرگ در قلب آسیا نقش می بندد.

بنا برآن در وطن ما روز پدر بمعنای واقعی کلمه وقتی شکوهمندی خود باز می یابد که مردم ما  با بیداری کامل و هوشیاری لازم با  اتحاد ، همبسته گی وهمدلی در یک جنبش سراسری ملی وطنپرستانه ،  وطن را از مصیبت جنگ تحمیلی ، نیابتی  وتجاوز بیگانه گان نجات داده ودر فضای صلح امنیت از تمام مزایای حقوق انسانی ، ارزش های اساسی زنده گی و آزادی های دموکراتیک بهره مند گردیده آنگاه با مهر ومحبت خانوادگی وشکوه سراسری ملی از روز پدر تجلیل بعمل آورند .

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۸ـ ۱۰۰۵

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2018

 

 

 

انسان گرایی کارل مارکس تاثیرعمیق به اول می روز همبستگی بین المللی کارگران گذاشت

علی رستمی

 مارکس: « خلق سازنده  تاریح است !»

کارل هینریش مارکس انسان پرنبوغ و رهبر خلاق زحمتکشان جهان و بویژه طبقه کارگربود، که امسال ۲۰۰ سالگی اش ازجانب نهادهای سوسیالیستی ـ کمونیستی ، مترقی چپ و دموکرات درجهان تجلیل بعمل می آید، الگوی مانده گار انسان گرایی درجهان است. کارل هینریش مارکس در۵ می ۱۸۱۸ ترسایی در شهر تریر درمنطقه موسل در راینلند پروس ( المان امروزی) چشم به جهان کشود ودر۱۳ مارچ ۱۸۸۳ درشهرلندن پدرود حیات گفت .

مارکس درعنفوان جوانی در دوران آموزش دردانشگاه ازجمله هگلی های جوان بود که انتقاد تند علیه مسیحیت داشتند.مارکس آثارزیادی گران بها وگران ارجی را از خود بجاگذاشته است ،ازجمله مشهورترین :  « درآمدی به نقد فلسفه حق هگل»  که در۱۸۴۳ سال  ترسایی تدوین از چاپ برآمد، مارکس برای اولین بار دراین اثر مشهورخود نام از پرولتاریا وانقلاب کارگری می برد،«  دست نوشته های اقتصادی وفلسفی ـ ۱۸۴۴» ودواثری مشهورتابناک ومانده گار دیگرش « مانفیست حزب کمونیست  » و « کاپیتال » ،میباشد. دراین آثاربه کرات مفهوم انسان گرایی را مطرح کرده که در نظام سوسیالیستی وکمونیستی تحقق پذیر خواهد شد. مارکس تنها انسان پژوهشگر نی ودر لابلای کتابهای خود محصور نمانده ، بلکه انسان پر شورانقلابی بود که درمبارزات دوران خود سهم فعال داشت، نسبت اشتراک فعالش از المان، فرانسه وبلجیم در دوران جوانی اخراج شد.اوچنان که بعداز شکست انقلاب ۱۸۴۸ ترسایی مجبورأ به انگلستان تبعید وتا آخر روزهای زنده گی اش درآنجا مانده گارشد.درسال ۱۸۶۴ الی ۱۸۷۲ رهبر انجمن بین المللی کارگران بود واز کمون پاریس در۱۸۷۱ دفاع کرد، که نخستین تجربه یی حاکمیت سوسیالیستی در تاریخ میباشد. کارل مارکس درعنفوان جوانی یک لیبرالیست انسان گرا بود. انسان گرایی درجهان از مراحل مختلف تاریخی خود رشد و تکامل نموده است. دوران نخستین جنبش انسان گرایی به قرون وسطی برمیگردد که بنام "« انسان گرایی کلاسیک» یاد می شود که هدفش تحقق وحفظ  رسالت آسمانی توسط انسان در روم باستان و یونان بود . دراین دوره روحی وجدانی و مذهبی انسان مورد نظر بود، که دراین مرحله انگیزه رستگاری انسان درنزد خدا توسط مسیحیت نماینده گی می شد. سیمای انسان با ایمان و رستگار را ازطریق ترک مادیات ولذات و ریاضت کشی نشان میداد و می خواست ازطریق اجرای این مکلفیت ها خود را درکنار خدا ، و یا به رویایی خدایی برساند.  در دوره دوم جنبش ضد استیلای جزم گرایی قرون وسطی وحاکمیت کلیسا ، انسان گرایی خصوصیات سیاسی به خود گرفت ، دراین دوره انسان مرکز کاینات و مرکز خلقت بود . سپس انسان گرایی مابعد کلاسیک المان بود، که با قدرت گیری دوره سوم جنبش انسان گرایی مربوط می شود، و بعد از پیدایش «  مدرنیته »  که خواست لیبرالی وشخصیت فردی انسان دراین دوره شکل میکرد، و به دوره اندیشه « فردیت داشتن»  انسان رواج میابد و مساله  آزادی فردی و ضرورت به حفاظت ،پرورش و زنده گی انسان را دراین جهان مطرح ساخت. این دوره « انسان گرایی بوروژوازی » که در روند پیدایش نوگرایی ، یا رنسانس وجنبش اصلاح مذهبی همراه است ، با بوجود آمدن مذهب پروتستان  و شکل گیری روشنگری، با استقلال امریکا وانقلاب های دموکراتیک مدرن دراروپا همزمان میباشد. دوره چهارم جنبش انسان گرایی مربوط به کارل مارکس است، که علیه انسان گریی اندیشه ایدالیستی المان نماینده گی میکرد و کلام راستین کارل مارکس درمورد انسان گرایی چنین بود:"«  انسان در روند تکامل تاریخی ـ اجتماعی خود با درهم امیختن با نظام سرمایداری به اوج ازخود بیگانگی می رسد ، ولی به تنهایی وبدون تغیرات اساسی دربنیان های هستی واقعیی خود قادر به رهایی نه خواهد بود؛ بلکه تنها توسط تغیرات انقلابی در بنیان نهادهای اجتماعی ، اقتصاد وسیاست میتواند زمینه دست یافتن به انسانیت واقعی و رستن از قید خود بیگانگی را درجامعه یی نوین مهیا واماده ساخت.» این نظریه واندیشه مارکس درمورد انسان گرایی گسستن از سنت های کلاسیک قبلی انسان گرایی محسوب میگردد . که باجنبش ضد سرمایداری به خاطرازبین بردن فقر وگرسنه گی و استثمار خلق های جهان بوسیله نظام سرمایداری ، آغاز میشود.از جانب دیگر مبارزه طبقه کارگر برای فقر زدایی ریشه در ناسیونالیزم اروپایی دارد. با رشد جنبش کارگری « انسان گرایی پرولتاریا » که با شعار« همه چیز به خد مت مردم وسعادت اش » بر اتکای بینش وجهانبینی مارکسیستی داخل مراحل تاریخی کردید. این دوران بود که مارکس جوان در عرصه مبارزه سیاسی با درک از موقف طبقه کارگر در دفاع ازآن  برآمد. اندیشه مارکس ، اعتراضی است به از خود بیگانیگی انسان، برشالوده نزول کردن موقف انسان به « شئ واره گی » وغیرانسانی کردن انسان ، که این امر درمراحل تکامل رشد صنعت دراروپا شکل گرفته است. مارکس دراین زمان است که جامعه سرمایداری راعمیقاً نقد میکنند، که تضادهای درونی خودرا پنهان مینماید ؛ مارکس باری نخست موضوع محوری فلسفه واندیشه های خودرا در دستنویشته های فلسفی ــ اقتصادی بیان مینماید، که مربوط میشود به هستی واقعی فردیت انسان ، اومیگوید:« انسانی که بواسطه عمل خویش وجود دارد وطبعیت وی در تاریخ شکل گرفته وخود را در آن آشکار می سازد.» شادروان احسان طبری درمورد مفهوم انسان گرایی وانسان دوستی چنین مینویسد:انسان گرایی یک عمل همه گانی است که نقش انسان را درمجموعهءبینش دستگاهی هستی با اهمیت ودرهسته مرکزی قرارمیدهد. انسان دوستی نوعی شیوه عمل است که از این بینش بوجود میاید. که اروپای ها هردو را « هومانیسم » می نامند. انسان گرایی مطابق آموزه های مارکس درمیان اقشار مختلفی جامعه بشری و بویژه طبقه کارگری جهان ،که ارزشها ومولفه های جدید انسان گرایی در اثار گران بهایی مارکس مانند: دست نوشتیهای ۱۸۴۸ ومساله یهود، ایدیالوژی المانی ، مانفیست کمونیست طبقه کارگر وکاپیتال توضیح و رشد کرده ، که در پرتوی آن همبسته گی جنبش طبقه کارگر وتمام زحمتکشان جهان واحزاب ملی ودموکراتیک،بر ضد استبدادِ نژادپرستی وحاکمیت استثمارگرانه نظام سرمایداری به وجود امد.در این آثار ارزشمند، انسان وعملکرد اش درمحور اصلی اندیشه مارکس به مثابه سازنده ودگر گون سازی جهان نو قراردارد . دراین آثار مارکس کوشیده که انسان چطور در روند تاریخ داخل مراحل بزرگ مبارزه اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی شده اند، ودرهرمراحل انسان چه انسان محکوم وچه انسان مستبد انسان ها را مورد استفاده مادی ومعنوی قرارداده و اهداف آزمندانه خود را تحقق بخشیده است.مارکس میتود زنده گی انسان را ازلحاظ  تاریخی بیان میکند انسان پیش ازهرچیز به معیشت زنده گی خوردن، پوشیدن ، نوشیدن وسرپناه ضرورت دارد .این امر باعث میگردد که انسان در عمل اقدام به تولید افزار وسایل مایحتاج زنده گی خویش نماید . طوریکه میگوید:« این شیوه پیش ازهرچیز نوع معینی از فعالیت افراد است ، نوع معینی از ابراز وجود شان و نوع معینی از بیان شیوه زنده گی آنها. انچه که هرفرد هست بسته گی به شیوه تولید کردن او دارد یعنی چه چیز تولید می کند وچگونه تولید میکند. بنابراین توضیح اینکه افراد چه هستند بسته گی به شرایط  تولید مادی آنها دارد.» فلسفه مارکس مخالف ایده و نظریات فلسفه آنهای است که انسان را مادی پرست وسرمایه دوست می داند . او میگفت: انسان ، انسان حقیقی وکامل یعنی «افراد زنده انسانی» ( ونه عقایدی که افراد درباره خود  دارند) موضوع تاریخ وموضوع فهم قوانینی آن است« . از نظر مارکس تاریخ ، تفسیر ازانسان شناسی است. عقیده مارکس بیانگر این است که انسان«  نویسنده گان وبازیگران تاریخ خویش» هستند.

فلسفه مارکس راه گشایی مبارزه انسان زحمتکش واستثمار شونده است، که در روند تاریخ با فروش نیروی خود برای معشیت زنده گی تبدیل به شی میکردد، میباشد . تا ازبند زنجیرهای ظلم واستبداد طبقاتی وضد انسانی طبقات اشراف سرمایدار که انسان درگروی شان قراردارد ،ازادی واقعیی خودرا کسب نماید، دوباره به مثابه انسان درجایگاهی اصلی خود حاکم شود. با رشد نظرات مارکس و ایجاد احزاب چپ کارگری وسوسیالیستی وکمونیستی وایجا اتحادیه های صنفی با رشد سرمایداری صنعتی درجهان اندیشه های مارکس درقلب و روان انسان های زحمتکش ازجمله طبقه کارگرمدرن جای گرفت. این ایدیالوژی را آغازگر آزادی وخواست های اقتصادی وسیاسی خویش تلقی کردند. با نشرو نفوذ اندیشه های انساندوستانه وانقلابی مارکس ، در میان طبقه کارگر که به عقب ماشین با ساعت های طویل کار وبا فقر وگرسنه گی  پنجه نرم میکردند، رسوخ کرد؛ وسلاح بُرنده جنبش بزرگ انقلابی ، برای تداعی برابری، مساوات وعدالت خواهانه درجهان کردید، که ستون های نظام سر مایداری را به لرزه درآورد . پیروزی کمون پاریس و انقلابات ۱۸۴۸ در اروپا وموضع گیری صلح آمیز احزب کارگری وسوسیالیست ــ کمونیستی برای ختم جنگ اول جهانی و بسیج  آنها برای مقاومت علیه دولتهای جنگ افروز آنها نشانه یی از انسان گرایی بود که از کارل مارکس آموزش یافته بودند.

خاطره مبارزه قهرمانانه کارگران دراول می سال ۱۸۸۶ ترسایی درشهر شیکاگوی امریکا برای دست یابی به هشت ساعت کار در روز اعتصاب عمومی اعلام شده بود فراموش ناشدنیست. دراین روز اشتراک زنان مردان وجوانان کارگر از بخش های محتلف دست ازکار کشیده وهمراه با اطفال وخانم های خویش به خیابان ها آمدند.در فردای همان روز دوهم می میتنگی بزرگی به اشتراک کارگران کارخانه تولید ماشین الات بر گزار گردید. با این عمل صاحبان کارخانه کارگران اعتصاب کننده را از کار اخراج و به عوض شان کارگران اعتصاب شکن را استخدام نمود. با این رویکرد خشم کارگران برانگیخت وبرخورد بین کارگران اعتصاب کننده واعتصاب شکن با مداخله پولیس رخ داده که دراین زد وخورد شش نفر زخمی و صدها نفر زخمی شدند در ادامه این حادثه اعتصاب و راهپیمای کارگران ادامه یافت که بازهم به تحریک حاکمان سرمایداری پولیس با انفجار ماین درمیان مظاهره کننده حمله کرده وتعداد رهبران شان دستگیر و زندانی وعده یی هم کشته و زخمی شدند؛بعداً رهبران آنها اعدام شدند. کنگره انترناسیونال دوم درسال ۱۸۸۹ روز اول می را به خاطر یاد بود ازجان باخته گان شهر شیکاگو امریکا روز همبستگی کارگران جهان نام گذاری کرد. این روز همه سال دراول می درسرتاسر جهان از جانب نیروهای عدالت خواه ومترقی وانسان گرا تجلیل میکردد. این روز بنابر روحیه همکاری وطبقاتی وصنفی وگروهی کارگران برای اعاده حقوق انسانی وشرافتمندانهءخویش از نزد ظالمان ومستبدان نظام سرمایه هست،که نمایانگر و بازتاب عمیق اندیشه انسانی گرایی مارکس میباشد. با پیروزی انقلاب اکتوبر ، جهان داخل مرحله جدید تاریخی خود شد. جنبش های کارگری وسوسیالیستی ودموکراتیک درجهان اوج گرفت، کشورهای که زیر یوغ استعمار امپریالیزم جهانی قرار داشتند، به تدریج استقلال خود را گرفتند. شعار صلح خواست اساسی تمام زحمتکشان جهان وبالخصوص طبقه کارگر ونیروهای مترقی ملی دموکراتیک درجهان طنین اندازشد. جهان داخل دوقطب اردوگاه سوسیالیستی وسرمایداری بویژه بعداز پیروزی اتحادشوروی برفاشیزم هیتلر که بشریت ازاماج بی رحم فاشیستی شان نجات یافت ،گردید.جنگ سرد میان دوقطب سوسیالیزم وسرمایداری تشدید یافت ؛ انسان گرایی مارکس در وجود احزاب سوسیالیستی و انقلابی رشد نموده وبه مدافع اکثریت انسان زحمتکش ومظلوم استثمار شونده تبدیل شد. اما با پیدایش تیوری های سازشکارانه در میان احزاب چپ ،ازجمله سوسیال دموکرات ها با نظام سرمایداری دراروپا وجدا شدن خط فکری حزب کمونیست چین ازانترناسیونالیزم « کمینترین» بین المللی کارگری در۱۹۲۱ ترسایی لطمه بزرگی به همبستگی طبقه کارگر وتحقق اهداف جمعی انسان گرایی مارکس وارد گردید. . با فروپاشی شوروی ،جهان یک قطبی شد وهیومانیسم نیولیبرالیزم حجاب تفنن وحیله گری را از روی سیاهی جنایتکارانه خود دور افکنده، وچهره واقعی استبدانه خود را به جهان هویداساخت. غربی ها به مانند توفان غارت کننده بی رحم ، زیر نام دموکراسی وتحکیم پایه های نیولیبرالیزم با توپ وتفنگ وهواپیماهای بمب افگن وحشت انگیز ، درراس امپراتوری امریکا با نیروی خون الود پیمان کهنه کار نظامی « ناتو » علیه کشورهای شرق میانه وسایر کشورهای آسیایی ،افریقایی ،اروپای شرقی ،امریکای لاتین وهندوچین با بهانه های مختلفی با رویکردها نطامی مداخله کرده که به مانند آفتاب عملکرد شان به جهانیان روشن است. اما با انتخاب دونالد ترامپ به حیث رییس جمهور امریکا پایه های نیولیبرالیزم سست وبه لرزه درآمده و دوباره دروجود وی استبداد امریکایی با شمه وقبای جدید عروج کرده که برای خاموش کردن عطش سود ،سرمایه و زور قدرت از هیچگونه توطیه های جهان سوزو یران کننده که باعث تباهی کره زمین و خلق های آن با شعله ورشدن جنگ هستوی میشود، دریغ و دست بردار نیست.

چنان که ماچلو موستو ، نظریه پرداز جامعه شناسی در دانشگاه یورک ، تورنتو، کانادا نویسنده و ویرستار چندین کتاب درباره مارکس چنین گفته است:« در طول سه دهه، سیاست ها وایدیولوژی نیولیبرالی در سراسر جهان تقریبأ یکه تازبود، باوجود این، بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ نابرابری های عمیقی که درجامعه دوران ما وجود داردــ به ویژه بین شمال وجنوب جهان ــ و موضوعات زیست محیطی چشمگیر زمانه ما، پژوهشگران، تحلیل گران اقتصادی وسیاستمداران را واداشته تا بار دیگر بحث پیرامون آینده سرمایداری ونیاز به بدیل را پی بگیرند. براین بستر است که امروز، تقریبأ درهرکجای جهان، به مناسبت دوصدمین سالگرد مارکس«احیای» مارکس سخن به میان می آید».

 

رویکردها:

برخی بررسی ها درباره جهان بینی وجنبشهای اجتماعی درایران،مولف: احسان طبری

مارکس و سیاست مدرن،مولف :بابک احمدی

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۸ـ ۰۱۰۵

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.