روسیه و امریکا هریک در راستای منافع خود گام

برمیدارند

 

عرب نیوزنوشت : طی سالهای اخیر مسکو از وضعیت اقتصادی و سیاسی ضعیف خارج شده وامروز عزم کرده تا صدایش را به عنوان قدرت جهانی و مهم با وزن بالا به گوش همگان برساند.

  

لیندا هرد تحلیل گرعرب نیوز

 به رغم رابطه به ظاهر دلپذیر میان سرگی لاوروف و جان کری، وزرای خارجه روسیه و امریکا، شاید جنگ سرد جدیدی در راه باشد. طی سالهای اخیر مسکو از وضعیت اقتصادی و سیاسی ضعیف خارج شده وامروز عزم کرده تا صدایش را به عنوان قدرتی جهانی و مهم با وزن بالا به گوش همگان برساند. روسیه توانسته قدرت خود را نه تنها در حوزه های سنتی نفوذش بدست آورد بلکه حتا به خاورمیانه نیز رسوخ کرده؛ آنهم در زمانی که اوباما به این نتیجه رسیده است که حضور و دخالت امریکا در معادلات پیچیده خاورمیانه چندان به سود منافع امریکا نیست.
اهالی خاورمیانه هم دیگر به امریکا به عنوان قدرت حامی خود نمی نگرند، بلکه به آن به چشم ویرانگری بزرگ می نگرند که با حمله نظامی به افغانستان، عراق و لیبیا، در این کشورها فاجعه آفرید واز آنجایی که بخش قابل توجهی از این کشورها را سنی ها تشکیل می دهند؛ عادی شدن رابطه میان ایران و امریکا نیز که به تازه گی به نتایج خوبی رسیده نیز به بدبینی های موجود افزوده است.
دست دست کردن اوباما و نهایت انصراف آن در حمله به سوریه در پی حمله شیمیایی از نگاه اپوزیسیون سوریه خیانت بود.
موضع امریکا در قبال تحولات مصر و روند انتقال قدرت نیز فرضیه های زیادی را تقویت کرده است. بسیاری از حامیان دولت انتقالی براین باورند که اوباما سمپاتی بیشتری به اخوان المسلمین دارد درحالیکه سایرین بر این باورند که ایالات متحده امریکا از رشد احساسات ناسیونالیستی نگران است و از اخوانی ها و فعالیتهای جنبش ششم اپریل برای تحت فشار قرار دادن پرجمعیت ترین کشور جهان عرب و سوق دادن آن به سوی آنارشی و هرج و مرج استفاده می کند.
از همین روست که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تلاش می کنند تا با ایجاد فدراسیونی از کشورهای عربی اتکا به خود را تقویت کنند. ایده تشکیل قرارگاه فرماندهی نظامی در ماه دسامبر نیز در واقع با همین انگیزه مطرح شد. برخی از کشورها در حوزه خرید سلاح و ابزارآلات جنگی با یکدیگر تفاوت دارند و یا مثلاً به طور مشخص امارات متحده عربی به تازگی اقدام به نام نویسی از مردان زیر ۳۰ سال برای خدمت کرده است؛ اقدامی که می تواند توان نظامی نیروهای این کشور را سه برابر کند.
مصر نیز به معامله ۲ میلیارد دلاری با روسیه چشم دوخته که قرار است پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امضا، اجرا و تحویل داده شود. از سویی قراراست پوتین پس از آرام شدن اوضاع سفری به مصر داشته باشد.
بدیهی است که روسیه و امریکا هریک در راستای منافع خود گام بر می دارند. نباید تصور کرد که پوتین دوستی شخصی و بسیار نزدیکی با بشار اسد دارد؛ روسها بیش از همه در این رابطه نیاز کشورشان به نگاه داشتن پایگاه دریایی در بندر ترطوس سوریه را در نظر دارند؛ همانگونه که دسترسی به منابع آبی سوریه برای روسها که درآن حق استخراج دارند، از اهمیت بالایی برخورداراست. ازاین رو می توان به ساده گی ثابت کرد که مسکو شرکای منطقه ای خود را رها نخواهد کرد.
به نظر می رسد در این میان رییس تشکیلات خودگردان فلسطین نیز به فکر تعامل و ارتباط با روسها افتاده است. سایت اسراییلی دبکا به تازه گی گزارش داده است که ابومازن دست به « انتفاضه ای دیپلماتیک » علیه اسراییل زده و از ابتکار صلح ایالات متحده امریکا خارج شده است.
ملاقات محمود عباس با پرزیدنت ولادیمیر پوتین بیانگر گسست وی ازمذاکرات صلح با اسراییل به رهبری امریکا بود و در واقع وی تلاش می کند تا به نوعی حمایت روسها را نیز برای تشکیل دولت فلسطینی وارد این بازی کند.
گزارش سایت دبکا می افزاید: محمود عباس با این اقدام غیرمنتظره خود اسراییل و سرویس های امنیتی و اطلاعاتی را شگفت زده کرد؛ اما برای رییس جمهور روسیه فرصت مناسبی بود تا به جامعه بین الملل واوباما ثابت کند که بازی درداغ ترین موضوعات منطقه خاورمیانه اعم از برنامه هسته ای ایران، بحران سوریه و تشکیل دولت فلسطینی مراحل دیگری هم دارد.
مطبوعات روسیه اعلام کردند که در جریان دیدار اخیر چهار روزه محمود عباس از مسکو، او درباره قرارداد یک میلیارد دلاری در حوزه گاز طبیعی واقع در حوزه ساحلی غزه با دیمیتری مدویدف، نخست وزیر روسیه نیز مذاکره کرده است. پرواضح است که این مسله می تواند بر روند مذاکرات صلح درخاورمیانه تاثیر منفی بگذارد، اما اگر عباس عزم کرده این مسیر را برود، چه کسی می تواند او را سرزنش کند؟ سالها مذاکره و همراهی با ایالات متحده امریکا و دیکته های واشنگتن به او برای مصالحه و سازش هیچ دستاوردی برای عباس نداشته و تنها نتیجه آن وعده و وعیده و افزایش شهرک سازی یهودیان بوده است.
در کنار همه اینها، کمی دورتر از خاورمیانه، تنش میان بروکسل- روسیه- واشنگتن بر سر اوکرایین شکل جدی به خود گرفته است. به خصوص آنکه غرب و بروکسل در مقابل یکی از متحدان و شریکان تجاری مسکو، دست به حمایت از مخالفانش زده اند. سرگی لاوروف نسبت به این مسله هشدار داده و اعلام کرده است که اوضاع در حال خروج از کنترول است و اروپا را متهم کرده که برآتش بحران داخلی اوکرایین تیل میپاشد. بسیاری از رهبران اروپایی بدون هیچ دعوتی به « میدان»* آمده اند و در تظاهرات های ضد دولتی شرکت کرده اند. لاوروف دراین باره می گوید که این اقدامی کاملاً بیشرمانه است.
لاوروف همچنین به واشنگتن هشدار داده است که دست از دخالت در امور داخلی اوکرایین بردارد و به جان کری نیز هشدارداده است که اظهارنظرهای آتشین خود را قطع کند. مسکو قطعاً اجازه نخواهد داد که کیف از شبکه متحدانش خارج شود و در صورتی که غرب موفق شود این کشور را به سمت خود بکشد، روسیه مجبورخواهد شد تا برای دور نگه داشتن اروپا (و احتمالاً ناتو) از مرزهایش به گزینه حمله بیندیشد.
رقابت میان مسکو و واشنگتن در سالهای آینده می تواند به فضای تفاهم میان دو کشور پایان داده و درخوش بینانه حالت می تواند به شکل گیری توازن قوای جدیدی در منطقه بینجامد و هردوقدرت هژمونیک را به نفع همه تحت کنترل درآورد.

* محل تجمع مخالفان

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۶ـ۰۳۰۲

 

سفیر سابق پاکستان در افغانستان عضو کمیته صلح با طالبان پاکستان شد

صدراعظم پاکستان به کمیته چهار نفره صلح که به منظور هموار ساختن راه مذاکره با تحریک طالبان پاکستان تاسیس شده، حکمی با اختیارات گسترده اعطا کرده است.

به گزارش روزنامه نیشن، عرفان صدیقی مشاور نواز شریف صدراعظم پاکستان در امورملی در کنفرانس خبری خود گفت: ما جدا منتظر آغاز مذاکراتی موثر و ثمر‌بخش هستیم و آماده‌ایم تا درهرجایی با نمایندگان تحریک طالبان پاکستان دیدار کنیم.

صدیقی که هماهنگ ‌کننده این کمیته چهار نفره صلح نیز است، گفت که آن‌ها انتظار دارند تا به‌ زودی با « شورای طالبان» دیدار کنند و گروه مذاکره‌ کننده‌ای را برای برگزاری مذاکرات با این کمیته صلح اعزام کنند. وی هم‌چنین گفت که نوازشریف ازطالبان پاکستان خواسته است تا تیم مذاکره‌ کننده خود را هرچه زودتر معرفی کنند.

صدیقی ادامه داد: طالبان باید هر چه سریع‌ تر روند رایزنی‌های خود را تکمیل کرده و گروه مذاکره‌ کننده‌ای را تشکیل دهند. این نخستین پیام ما به آنها است.

کمیته صلح روز جمعه نخستین جلسه رسمی ۴۵ دقیقه ‌ای خود با نواز شریف را برگزارکرد. نواز شریف گفت، برای برگزاری نشست با کمیته صلح هرلحظه آماده است. وی در این نشست حکمی با اختیارات گسترده را به این کمیته اعطا کرد و به آن دستور داد تا هر چه سریعتر مذاکرات صلح را آغاز نماید. نثار علی خان وزیر داخله فدرال پاکستان نیز در جریان این نشست حضور داشت.

این کمیته سپس در همان روز جمعه نشست دوم خود را در دفتر صدرات برگزار کرده و نثار علی خان حضار را از اقدامات پیشین برای برگزاری مذاکره با طالبان مطلع ساخت. این جلسه سپس درهمان روز جمعه سومین جلسه خود را در دفتر عرفان صدیقی برگزار و تصمیماتی را اتخاذ کرد.

این کمیته علاوه بر صدیقی شامل رحیم‌الله یوسف‌ زی، روزنامه ‌نگار معروف و رستم شاه محمد، سفیر سابق پاکستان در افغانستان و کارشناس امور افغانستان نیزاست.

عرفان صدیقی به خبرنگاران گفت، این کمیته در حال حاضر منتظر پاسخی از جانب تحریک طالبان پاکستان است و درهرجایی که انتخاب شود با نمایند گان آن‌ها دیدار خواهد کرد.

وی افزود: ما نمی‌خواهیم که زمان را از دست بدهیم، ما می‌خواهیم تا به سخنان طالبان گوش دهیم و آنها نیز به حرف‌های ما گوش دهند. این کمیته از اعتماد تمامی احزاب در پارلمان، رسانه‌ها و تمامی بخش‌های جامعه برخورداراست. طالبان نیز تاکنون با این کمیته یا اعضای آن مخالفت نکرده است.

مشاور امور ملی نواز شریف ادامه داد: ما انتظار داریم که کار این کمیته چند هفته و چند ماه و نه چند سال به طول انجامد. من نسبت به دورنماهای مذاکرات خوش‌بین هستم. نتایج این مذاکرات به آنچه که طالبان بگوید، بستگی دارد. مذاکره با طالبان بر اساس هیچ شرطی نیست.

کمیته صلح در بیانیه‌ ای از دولت پاکستان و طالبان خواست تا از انتشار اعلامیه‌هایی که جو مذاکرات را خدشه ‌دار سازد اجتناب کنند.

عرفان صدیقی گفت، کمیته صلح تصمیم گرفته هر کجا که لازم باشد از افراد با نفوذ برای موفقیت‌آمیز روند مذاکرات استفاده کند.

فرمانداری ایالت خیبر پشتون‌ خوا نیز با تشکیل این کمیته کاملاْ موافق است و رستم شاه محمد به عنوان نماینده این دولت انتخاب شده است. فرماندار ایالت خیبر پشتون‌خوا نیز در مکالمه‌ای تلفنی با وی همکاری کامل خود با این کمیته را اعلام کرده است.

شورای تحریک طالبان پاکستان امروز (شنبه) با شیخ خالد حقانی، یکی از مقام‌های ارشد ایالت پیشاور دیدارمی‌کند. یکی از فرماندهان تحریک طالبان پاکستان گفت، دراین نشست کمیته ‌ای برای برگزاری مذاکرات با دولت اسلام‌آباد تشکیل می‌شود. قاری شکل، رییس سیاسی شورای تحریک طالبان پاکستان رهبری این کمیته را به عهده خواهد داشت.

وی افزود این شورا احتمالاً خواستارحضورمنورحسن، رییس حزب جماعت اسلامی یا سراج الحق، وزیرمالیه ایالت خیبرپشتون‌خوا در کمیته چهار نفره صلح خواهد شد.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۲ـ۰۱۰۲

سوریه با تصمیم امریکا ابراز مخالفت کرد

هیات مذاکره‌ کننده سوریه در ژنیو با صدوربیانیه ای تصمیم جدید امریکا را درباره از سرگیری ارایه کمک های تسلیحاتی به تروریست ها را محکوم و اعلام کرد این تصمیم امریکا نشست ژنیو را به شکست می کشاند.

به گزارش شبکه تلویزیونی الاخباریة درچند خبری که به صورت زیرنویس منتشر کرد به نقل از هیات مذاکره‌ کننده دولت سوریه درژنیو اعلام کرد: هیات ایتلاف مخالفان در مذاکرات جدی نیست و هر پیشنهادی را که ممکن است در جهت حمایت از بندهای نشست ژنیو- یک باشد رد می کند.

هیات دولت سوریه افزود: هیات سوریه پیشنهادی را در قالب بیانیه ای ارایه کرد که در آن تصمیم امریکا را در دادن تسلیحات نظامی به گروه های تروریستی همزمان با برگزاری نشست ژنیو- ۲ محکوم کرد زیرا این تصمیم امریکا تلاش ها برای موفقیت ژنیو- ۲ را به شکست می کشاند؛ اما ایتلاف مخالفان این بیانیه را رد کرد.

الاخباریه درباره این بیانیه به نقل از هیات سوری افزود: اولین بند بیانیه ژنیو- ۱ متوقف کردن خشونت و تروریسم است که این سبب شد هیات سوری بیانیه ای برای اجرایی شدن این بند ارایه دهد. اما مخالفت ایتلاف با این موضوع نشان دهنده این است که آنها خواهان حل و فصل سیاسی نیستند.

تلویزیون الاخباریه در ادامه به نقل از مذاکره کننده گان دولت سوریه افزود: ملت سوریه خوب می داند که امریکا پیش از این تسلیحات نظامی در اختیار تروریست ها در سوریه قرار داده است و همچنان به این اقدام خود ادامه می دهد. اما تصمیم جدید امریکا  در از سرگیری ارایه کمک های نظامی به تروریست ها همزمان با نشست ژنیو- دو دارای پیام های زیادی است که حاکی از وجود اهداف پنهانی امریکا برای به شکست کشاندن این نشست است. امریکا یکی از پیشنهاددهندگان برگزاری نشست ژنیو- ۲ است. بنابراین، چگونه است که حاضران در این نشست تصمیم امریکا را برای ارایه تسلیحات نظامی به تروریست ها آن هم همزمان با نشست ژنیو محکوم نمی کنند؟

هیات نمایندگی دولت سوریه بیانیه ای ارایه کرد که در آن از اقدام دولت امریکا اظهار تعجب شده است و آن را گامی بر خلاف تلاش های سیاسی کنونی و مغایر با نشست ژنیو- ۲ دانست اما عناصر ایتلاف با این بیانیه مخالفت کردند. این تصمیم ممکن است نشست ژنیو را به شکست بکشاند و تلاش های صورت گرفته برای انجام مذاکرات را ناکام بگذارد. از این رو، هیات سوری بیانیه ای در محکومیت این تصمیم امریکا صادرکرد.

در همین مورد عمران الزعبی وزیر اطلاعات سوریه در گفت و گویی با شبکه المنار موضعگیری امروز امریکا را به منزله کاهش امکان موفقیت کنفرانس ژنیو۲ دانست.

وی با اشاره به اینکه گروه های مسلح با وجود تلاش حامیان برای متحد کردن آنها به درگیری با یکدیگر ادامه می دهند افزود : تروریسم در سوریه ادامه دارد و مبارزه با آن نیز ادامه می یابد.

الزعبی  گفت: ما به تلاش های خود ادامه می دهیم تا ژنیو۲ فرصتی برای آغاز روند سیاسی باشد.

معاون وزیر خارجه سوریه نیز از تصمیم امریکا برای دادن تسلیحات به مخالفان و حمایت مخالفان ابراز ناامیدی کرد.

به گزارش العربیه، فیصل المقداد معاون وزیر خارجه سوریه در گفت و گو با خبرنگاران در حاشیه نشست های کنفرانس ژنیو۲ در سویس گفت ما به تشریح موضع خود ادامه می دهیم.

وی از این که مخالفان سوری اعلام کردند از تصمیم امریکا برای دادن تسلیحات به گروه های تروریستی حمایت می کنند ابراز ناامیدی کرد و افزود: تلاش ها در خصوص حمص ادامه دارد و ما آمادگی لازم را برای پذیرفتن همه زنان و کودکان داریم.

المقداد گفت: سازمان ملل اعلام کرد کاروانی آماده حرکت به سمت بخش قدیمی حمص شده است. مسله مجوز به هیچ وجه مطرح نیست و ما مجوزهای زیادی به کاروان های انسانی داده ایم و این کاروان ها مواد غذایی و ادویه برای حدود چهار میلیون نفر نقل و انتقال داده اند اما در خصوص حمص، گروه های مسلح ابتدا باید محل را ترک کنند و پس از آن هر چیزی که غیرنظامیان موجود در آنجا بخواهند در اختیار آنها قرارمی دهیم.

فیصل مقداد معاون وزیر خارجه سوریه درگفت و گو با خبرنگاران در ژنیو تاکید کرد امریکا اهتمامی به موفقیت تلاش های سیاسی درباره سوریه ندارد.

بامداد ـ سیاسی ـ۱۴/۳ـ۲۹۰۱

جنگنده‌های ترکیه « نیروهای القاعده » در شمال سوریه را بمباران کردند

 

 

 

رسانه‌های ترکیه گزارش می‌کنند جنگنده‌های ارتش ترکیه یک کاروان وابسته به گروه « دولت اسلامی عراق و شام » موسوم به «داعش » را در شمال سوریه هدف قرار دادند.

داعش، شاخه نظامی القاعده به شمار می‌آید که در عراق و سوریه فعال است.
به گزارش خبرگزاری یو بی‌ ای ترکیه  ارتش این کشور در بیانیه‌ ای اعلام کرد که جنگنده‌های « اف-۱۶» این کشور، یک کاروان شامل چند خودروی زرهی وابسته به داعش را هدف قرار دادند.
بر بنیاد این بیانیه، این حمله که در منطقه‌ ای در مرز سوریه با ترکیه صورت گرفته، به منهدم شدن یک موتر پیک آپ و یک سرویس انجامید.
این برای نخستین بار است که ارتش ترکیه به طور مستقیم با نیروهای مسلح وابسته به القاعده در سوریه درگیر می‌شود.
از ماه گذشته درگیری‌ها میان گروه‌های مسلح مخالف حکومت بشار اسد رییس جمهوری سوریه با گروه داعش در چند محور آغاز شده است.
شدت گرفتن این درگیری‌ها در مناطق مرزی با ترکیه باعث شد که این کشور روز اول دلو سال جاری، گذرگاه ‌های سرحدی خود را با سوریه تا اطلاع ثانوی ببندد؛ به ویژه آنکه کنترول گذرگاه مهم باب‌الهوا به دست نیروهای داعش افتاد.
گزارش‌ها حاکی از آن است که از آن هنگام، کاروان‌های حامل کمک‌های انسانی در ترکیه متوقف شده است چرا که به هیچ کس اجازه عبور و مرور از گذرگاه‌ ها داده نمی‌شود.
ایتلاف ملی اپوزیسیون سوریه، داعش را گروهی تروریستی اعلام کرده و از جنگ گروه‌های مسلح مخالف اسد با آن حمایت می‌کند.
گروه‌های مسلح محالف اسد گروه داعش را به همکاری با نظام بشار اسد و همچنین ارتکاب اعمال ناقض حقوق بشر از جمله آدم ربایی و اجرای اعدام‌های دستجمعی، متهم می‌کنند.۱
گروه داعش در پی برپایی امارت اسلامی در غرب عراق و مناطقی از سوریه است. این گروه در استان الانبار عراق نیز با نیروهای دولتی و نیروهای مسلح عشایر سنی مذهب درگیر است.

 

۱ ـ این که گروه های مخالف بشار اسد  با گروه داعش همکاری و روابط نزدیک داشته و در پناه کمک عربستان سعودی ، قطر، کشور های غربی و حتا ترکیه برنامه های مشترکی را در برابر سوریه از پیش میبردند بر هیچ کسی پوشیده نیست. در این زمینه گزارشات بیشمار و حقایق درد باری در رسانه های خبری جهان بنشر رسیده است . ـ بامداد

بامداد ـ سیاسی ـ۱۴/۱ـ۳۰۰۱

سوداگران جنگ

چرا اقتصاد جنگ محورامریكا نمی‌تواند یک روز را بدون نظامیگری پشت سر بگذارد؟ 

 

برگردان از : محمد کرباسی 


در جنوری سال ۱۹۶۱ دوایت ایزنهاور، رییس‌جمهوری وقت امریکا ۴ روز قبل از آنکه جایش را به جان کندی بدهد، در پیام تلویزیونی به مردم این کشور هشداری داد که خیلی‌ها را متعجب کرد.

او اعلام کرد که نهادهای غول‌آسای نظامی- صنعتی در امریکا یک « تجربه جدید» است و باید برای مقابله با نفوذ بیش از حد لابی نظامی- صنعتی به فکر چاره و راه‌ حلی بود.

ایزنهاور که فرمانده متفقین در جنگ جهانی دوم بود، مجتمع‌‌های نظامی- صنعتی را بزرگ‌ترین تهدید خواند که پیمانکاران نظامی و لابی‌گرها در آنها به ‌دنبال جنگ و حمله نظامی هستند. مجتمع‌های نظامی- صنعتی مفهومی است که عموما برای اشاره به روابط سیاستی و پولی بین قانونگذاران، نیروهای مسلح و پایگاه نظامی- صنعتی به‌ کار می‌رود که از آنها حمایت می‌کنند و پس از سخنرانی خداحافظی ایزنهاور استفاده از آن گسترش چشمگیری پیدا کرد.

ایزنهاور هشدار داده بود که کارخانه‌های بزرگ تولید تسلیحات خطری جدی در امریکا هستند که به اهرم فشار پنهانی در صحنه سیاست تبدیل شده‌اند. مدت کوتاهی پس از هشدار ایزنهاور بود که فشار لابی نظامی- صنعتی، امریکا را به جنگ ویتنام وارد کرد تا این لابی از فجایع انسانی و جنگی بی‌نتیجه، سودی هنگفت به جیب بزند. در این فضای جدید بود که تولید بمب افکن‌های جدید ‌70B آغاز شد.

حدود ۵۰ سال پس از سخنرانی ایزنهاور که برخی آن را شجاعانه ‌ترین کاراو می‌دانند امریکایی‌ها وارد جنگ‌های بی‌نتیجه دیگری در عراق و افغانستان شدند که هیچ وقت نتوانستند آنها را به سرانجام مشخصی برسانند. این جنگ‌ها اما بیشتر از هر چه برای مجتمع‌های نظامی- صنعتی‌ای که ایزنهاور درباره‌ شان هشدارداده بود سود و پول به همراه داشت. همین لابی قدرتمند نظامی بود که همه تلاش‌‌اش را برای جنگ و مداخله نظامی گسترده در لیبیا و سوریه داشت. جنگ‌های امریکا هرچند همیشه برای خانواده‌های این کشورازدست دادن عزیزانشان را به همراه داشته اما برای این غول‌های نظامی منفعت خوبی را تضمین کرده که باعث شده هرروز رشد بیشتری داشته باشند. در زمان دولت جورج بوش و ۴۰سال پس ازهشدار ایزنهاور به خوبی سیطره و نفوذ مجتمع ‌های نظامی- صنعتی قابل‌ مشاهده بود. بوش پست‌های مهم کابینه خود را به کسانی مانند دونالد رامسفلد (وزیر دفاع دولت بوش) داد که رابطه گسترده‌ای با غول‌های تسلیحاتی و کیمیاوی داشتند. علاوه برکمپانی‌های تسلیحاتی مانند لاکهید مارتین و نورتروپ گرومن، غول‌های کیمیاوی- دارویی الی لیلی، مونسانتو، مرک و دوپونت نیز در دولت بوش حضور آشکار داشتند.

به‌عنوان نمونه دوپونت همان شرکتی است که درجنگ‌ جهانی دوم نخستین بمب اتمی جهان را ساخت و با اعمال نفوذ خود دولت هری ترومن را مجبور کرد تا آن را در ژاپن آزمایش کند. در سال‌های اخیرغول‌های نظامی امریکا و کارخانه‌های تولید تسلیحات با تاکید بردشمنی نادیده و همیشه گی و بزرگ ‌نمایی این دشمن، فرصتی خوب برای خود فراهم کردند تا با دامن زدن به شعله جنگ، سود هنگفتی به ‌دست آورند. این دشمن نادیده همان مفهوم کلی تروریسم بود. پشت پرده تلاش‌های کسانی مانند دیک چنی، معاون جورج بوش برای جنگ را باید در وجود و فعالیت شرکت‌های نظامی دید که او در راس آنها قرارداشت. جنگ هر چند برای مردم امریکا مصیبت و برای نظامیان تلفات همیشه گی داشته اما با افزایش بودجه نظامی دولت جشنی برای شرکت‌های امنیتی و کارخانه‌های تولید تسلیحات و مواد کیمیاوی و هزاران کارخانه مرتبط دیگر با نظامیان به‌حساب می‌آید.

سود اقتصادی چقدر مهم است ؟

لابی ‌گران نظامی امریکا که هر روز به فکرراه انداختن جنگ جدیدی هستند ادعا می‌کنند که این مسله برای اقتصاد این کشورهم خوب است وبه صنایع این کشوررونق می‌دهد. آنها علاوه برتلاش برای راه انداختن جنگ به‌ دنبال ترساندن کشورهای دیگرهستند تا بتوانند هرچه بیشتر به آنها تسلیحات و تجهیزات نظامی بفروشند. مطالعات نشان می‌دهد که ۷۵ درصد از امریکایی‌هایی که درگیر این جنگ‌ها می‌شوند از خانواده‌های طبقه متوسط هستند که نیازی به جنگ ندارند. آنها در ‌واقع هزینه این جنگ را می‌پردازند و هم از نظر مادی وهم معنوی هزینه‌های آن را تامین می‌کنند. درحالی‌که دولت امریکا مشکلات جدی بدهی دارد، هر سال چندین میلیارد دلار برای جنگ‌های این کشور( که مثل اینکه هیچ وقت تمامی ندارد) هزینه می‌شود.

صدها میلیارد دلار که اتفاقاً می‌توانست به طبقه متوسط برسد در مسیر این جنگ‌ها خرج شده‌ است. به هرجای امریکا بروید این اقتصاد جنگ‌ محور خودش را با فشار مجتمع‌های نظامی- صنعتی نشان می‌دهد. از تاسیس رشته امنیت ملی و مشاوره ضد‌تروریسم در دانشگاه‌ها تا فعالیت هزاران شرکت خصوصی امنیتی.

اخیرا هزینه برنامه اطلاعاتی مخفی امریکا که به « بودجه سیاه» مشهور است تنها بیش از ۶،۵۲ میلیارد دلار درسال ۲۰۱۳ تخمین زده شده است. این بودجه تنها برای برنامه ‌های مخفی امریکاست و شامل نهادهای رسمی نمی‌شود. امریکا ۱۶ نهاد اطلاعاتی دارد که بیشتر از ۱۰۷ هزار نفر به‌ صورت رسمی در آنها مشغول‌ به کارهستند. این جدا از میلیون‌ها نفری است که در نیروهای نظامی و امنیتی امریکا فعالیت می‌کنند. در۸ سال گذشته هزاران میلیارد دلار بودجه به نهادهای نظامی و امنیتی امریکا اختصاص یافته ‌است. حتا حمله کوتاه‌ مدت به لیبیا در سال  ۲۰۱۱ برای کارخانه‌های نظامی و صنعتی سود هنگفتی داشت. تنها کارخانه‌های تسلیحاتی نیستند که در اقتصاد امریکا از جنگ سود می‌برند؛ از تولید‌کننده چکمه ‌های نظامی تا کارخانه ‌هاییکه غذاهای کنسرو نظامیان را تهیه می‌کند پول خوبی به جیب می‌زنند. در ۱۰روز اول حمله به لیبیا دولت امریکا تقریبا ۵۵۰ میلیون دلارهزینه کرد. استفاده از بهانه‌‌ای به نام مبارزه با تروریسم به لابی‌ گران نظامی امریکا اجازه می‌دهد که هر چند وقت یک‌ بار آتش جدیدی به پا کنند. مجتمع‌های نظامی- صنعتی به شبحی نیاز داشتند تا جایگزین «خطر کمونیسم » شود و برنامه‌های نظامی را توجیه کند. حادثه ۱۱سپتامبر این بهانه را به آنها داد تا هنوزهم هر روز میلیون‌ها دلار صرف مقابله با تروریسم شود و رییس‌ جمهور امریکا مجوز قانونی برای هزینه‌ها و بودجه‌های مختلف در این رابطه را داشته باشد.

لابی‌گران امنیتی نظامی در مسند قدرت

هزاران لابی‌ گر نظامی در واشنگتن فعالیت می‌کنند تا بودجه نظامی و امنیتی امریکا را تضمین کنند. یکی از این افراد مثلاْ مایکل چرتوف، وزیر سابق امنیت ملی امریکاست که دولت این کشور را به عنوان نمونه مجبور کرد اسکنرهای جنجالی تمام بدن را برای فرودگاه‌ها بخرد. استفاده از این اسکنرها با انتقادهای گسترده همراه بود اما چرتوف تمام تلاش خود را داشت تا همه را قانع کند که این دستگاه‌های غول پیکر و پرهزینه برای مقابله با تروریسم و تامین امنیت امریکا لازم هستند. کسانی که از ماجرا مطلع بودند می‌دانستند که سازنده این اسکنرها در‌واقع یکی از شرکت‌های مجموعه‌‌ ای است که چرتوف ریاست آن را بر عهده دارد.

اقتصاد جنگ‌ محور امریکا باعث شده تا هیچکس‌ جراات دست زدن به ترکیب نهادهای امنیتی و نظامی یا کم کردن بودجه آنها را نداشته باشد. علاوه بر نهادهای امنیتی و نظامی در وزارت عدلیه امریکا هم هزاران نفر تحت عنوان دوسیه‌های تروریستی در حال کار و معاش گرفتن هستند. چند سال قبل وزارت عدلیه حتا تعریف تروریسم را عوض کرد تا هر پرونده‌ای با تیتر « مرتبط با تروریسم » بتواند بودجه خود را بگیرد.

هر چند نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که اکثرمردم امریکا خواستار پایان جنگ عراق و افغانستان هستند، اما فشار لابی نظامی‌گری در امریکا نمی‌گذارد این کشور بدون حمله نظامی روزگارش را پشت سر بگذارد. در‌واقع اگر جنگی نباشد اقتصاد امریکا اوضاع خوبی نخواهد داشت و هزاران کارخانه که با فعالیت‌های نظامی مرتبط هستند بدون جنگ باید تعطیل شوند. ایزنهاور درباره خطر نفوذ بیش از حد مجتمع‌های نظامی- صنعتی هشدار داده بود اما به‌ نظر می‌رسد هیچکس حرف‌های او را جدی نگرفت. لابی نظامی در امریکا پیوند عمیقی با سیاستمداران هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه دارد. حالا شاید در کنگره با برنامه خدمات درمانی اوباما مقابله می‌شود، حقوق بیکاری امریکایی‌ها قطع می‌شود و کمک‌هزینه‌های غذا برای خانواده‌های فقیر کاهش چشمگیر پیدا می‌کند تا بخش دیگری از بودجه نظامی و امنیتی تامین شود. جنگ برای خیلی‌ها شاید یک جهنم باشد اما برای اقتصاد جنگ محور امریکا بدون شک یک بهشت است.

(الجزیره )

بامداد ـ سیاسی ـ۱۴/۱ـ۲۸۰۱