تاچ فقید ، آزادیخواه بزرگ را گرامی میداریم !

 

میرعبدالواحد سادات

در ادامه گرامیداشت از پدران  معنوی ما ، امروز به بهانه شصتمین سالروز خاموشی شمع زنده گانی  یکی از تاجداران سلطان قلوب مردم دانا ، از شادروان براتعلی تاچ ، تبجیل میداریم که همچنان یکی از پدران حقوق مدرن و معاصر افغانستان  و بانی حقوق تجارت  در کشور ما می باشد .

مبرهن است که بدون شناخت از مبارزه تاریخی علم و جهل و عدم اشنایی با تاریخ جدل سنت و مدرنیته که بعد از شمس النهار مطرح میگردد و بویژه نهضت های مشروطه خواهی اول ، دوم ، سوم و جنبش دموکراتیک کشور که با دهه مشروطیت تداوم میابد  نسل جوان افغانستان هیچگاهی نمیتواند  ، از مفاهیم جاودان ازادی ، ترقی و عدالت پاسداری نماید و بخاطر تحدید قدرت استبدادی مدافع حاکمیت قانون باشد .

زنده یاد براتعلی تاچ متولد دره زیبای ترکمن و سرخ پارسا ( سال ۱۹۱۰ م ) است ، که در نهضت امانی شامل مدرسه«صداقت » شهر کابل گردید و در اواخر این دوره ترقی و تعالی افغانستان در جمع یکصد تن دانش اموز از طرف شاه امان اله برای کسب تحصیلات عالی به کشور ترکیه اعزام گردید . تاچ جوان و پر استعداد در رشته حقوق و علوم سیاسی به سطح عالی تحصیل نمود و بنابر علاقمندی شخصی به تحقیقات در بخش اقتصاد همت گماشت و مدتی در بانک شهر ولایتبول تجربه کاری کسب نمود . در بازگشت بوطن ، تاچ فقید در ردیف نسل اول استادان فاکولته حقوق و با تحصیلات عالی در حقوق مدرن و معاصر ، ( زنده یاد قدیر تره کی ، روانشاد ابراهیم عالمشاهی و اکبر پامیر فقید )، جای استادان ترکی را احرازنمودند . همین بزرگان علم حقوق و استادان ورجاوند و دانشمند ما ، راه اختلاط نظام نظام حقوقی اسلام و حقوق مدرن را که اساس ان در اولین قانون اساسی و ایجاد قوانین در کشور پیریزی گردیده بود ، تداوم دادند . تاچ فقید درین راستا ، مقررات حقوقی ساختن تجارت و کواپراتیف ها را مطرح و اولین اصولنامه محاکمات تجارتی را تسوید نمود . این استاد بلند مرتبت و مبتکر حقوق ، افزون بر کار در موسسات دولتی ، توجه زیاد به راه و ایجاد زمینه های توسعه اقتصادی محلات مبذول و بخاطر دستیابی به این اهداف « شرکت تجارتی هزاره جات » را اساسگذاری نمود .

تاچ نوجوان که با چهره منفور استبداد اشنا بود ، در دوره مدرسه و حال و هوای مسلط نهضت امانی متوجه تغیرات عظیم ماحول خود میگردد و در زمان تحصیل و کشور در حال انکشاف و شگوفایی ترکیه ، براه نجات افغانستان از عقب مانده گی دهشت بار قرون ، از طریق دموکراسی ، حاکمیت مردم ، وحدت واقعی ملی و برقراری عدالت باورمند میگردد . این شخصیت سترگ ملی و علمی افغانستان برای تحقق آرمان ترقی و تجدد ، در احوال تغیرات بزرگ جهانی که زمامداران وقت مجبور به اعلام دموکراسی وآزادی ( از بالا و دربار) گردیدند . ترقیخواهان با راه اندازی تشکل های سیاسی و اشتراک در دوره هفتم پارلمان ، در میدان سیاست فعالانه حضور یافتند . دراین احوال شورانگیز ، تاچ فقید در جمع از همفکران آزادیخواه ( زنده یاد فرهنگ ، شادروان فتح محمد خان فرقه مشر، زنده یاد محمد آصف آهنگ ، فقید نور الحق هیرمند ، زنده یاد عبدالحی عزیز و ... برهبری شخصیت کبیر ملی و مترقی شادروان غبار) حزب وطن را ایجاد نمودند . متاسفانه دستگاه حاکمه سلطنت تحمل حضور گسترده مردم را در میدان سیاست و اشتراک بهترین نماینده گان  منتخب شانرا در پارلمان تحمل نتوانستند و با شیوه اسلاف راه سرکوب و استبداد را تکرار نمودند .

بدینترتیب جنبش مشروطیت سوم  و دوره هفتم شورا که خوب درخشید ، توسط خود صدراعظم وقت که علاقمند لقب « پدر دموکراسی  » بود و البته با فشار اعضای قدرتمند شورای سلطنت سرکوب و منادیان و آزادیخواهان راهی زندان گردیدند .

مشروطه خواهان که بجز یموکراسی ، حاکمیت قانون ، ترقی و عدالت هدف نداشتند ، مجبورگردیدند که بدون حکم قانون و فیصله محکمه برای سالیان متوالی پای در زنجیر ، رنج زندان را متحمل  و خانواده های شان از حقوق کار و تحصیل محروم گردند .

دراین جمع این شور و شر پسندان ، تاچ فقید بعد از ده سال حبس رها گردید و متاسفانه فقط دوسال بعد بطور مرموزی وفات یافت .

خوشبختانه  دو فرزند برومند این آزادیخواه سترگ ، محترم استاد شاه نور تاچ  و محترم همایون تاچ  حیات داشته و با تحصیلات عالی به فعالیت های فرهنگی خویش ادامه می دهند ، جناب همایون تاچ از مبارزان سابقه دار و روشنگر متعهد ، میراث دار معنویت بزرگ پدر و بحیث یک فرهنگی فرهیخته ، افزون بر سایر فعالیت های سیاسی و اجتماعی ، مسوولیت مجله وزین « محبت » را که در شهر لندن نشر میگردد ، عهده دار می باشد .

روان حقوقدان بلند مرتبت و ازادیخواه بزرگ تاچ فقید شاد ، یادش گرامی و همیشه!

 

یادداشت :

دوستانی که میخواهند ، در مورد تاچ فقید بیشتر معلومات کسب نمایند ، به ماخذ آتی مراجعه خواهند فرمود ، که در آماده ساختن این یاداشت ،فیض برده شده است:

- غبار ، افغانستان در مسیر تاریخ ، جلد دوم ( صفحات ۲۴۴ - ۲۵۴)

- پوهنیار سید مسعود ، ظهور مشروطیت و قربانیان استبداد در افغانستان ( صفحه ۱۶۷ )

- کبیری  امان اله ، عقابان خونین و راز های اندوهگین ( صفحه ۳۱۴ )

- دانشنامه اریانا ، مهدی زاده کابلی

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۳ـ ۰۵۰۸

Copyright ©bamdaad 2023

 


راستی که در دوره تیره و تاری زنده گی می‌ کنم
امروزه فقط حرف‌های احمقانه بی‌خطراند
گره بر ابرو نداشتن، از بی ‌احساسی خبر می ‌دهد،
و آنکه می‌ خندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.
این چه زمانه ایست که
حرف زدن از درختان عین جنایت است
وقتی از این همه تباهی چیزی نگفته باشیم!
کسی که آرام به راه خود می ‌رود گناهکار است
زیرا دوستانی که در تنگنا هستند
دیگر به او دسترسی ندارند.
این درست است: من هنوز رزق و روزی دارم
اما باور کنید: این تنها از روی تصادف است
هیچ قرار نیست از کاری که می ‌کنم نان و آبی برسد
اگر بخت و اقبال پشت کند، کارم ساخته است.
به من می‌ گویند: بخور، بنوش و از آنچه داری شاد باش  !
اما چطور می ‌توان خورد و نوشید ،
وقتی خوراکم را از چنگ گرسنه‌ای بیرون کشیده‌ام
و به جام آبم تشنه‌ای مستحق تر است.
اما باز هم می‌ خورم و می‌نوشم .

« برتولت برشت »

 

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۳ـ ۳۰۰۷

Copyright ©bamdaad 2023

 

هم منظری هم کلاګانی هم یرجونه دي

دغه زما د وطن غرونه دي

دلته د جنک دلته د سولی مرچلونه دي

دغه زما د وطن غرونه دي

دلته د خلکو شور ماشور شته

ایرو ایرو لاندی یی اور شته

دلته مات شوی زورور زبرځواکونه دي

دغه زما د وطن غرونه دي

هره خوا هسکی هسکی څوکی

هیجانونه کړیکي کړیکي

دلته د زرکو او بازانو آوازونه دي

دغه زما د وطن غرونه دي

دره دره ګلشن ګلشن دی

طاقت طاقت وسمن وسمن دی

دلته ایل شوی د اور شیندو یرغلونه دي

دغه زما د وطن غرونه دي

هر اهریمن دلته لویدلی

هر شاتکپالی په شا شوي

په تورو شپو یی پورته شوی کهیځونه دي

دغه زما د وطن غرونه دي

زمونږه لوی لوی ویاړونه

دا د بیړیو ارزښتونه

(عسکره ) دا د ټول ولس شریک زیارونه دي

دغه زما د وطن غرونه دي.

 ( عسکر چالاک )

 

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۳ـ ۰۷۰۷

Copyright ©bamdaad 2023

 

پیام همدردی حزب آبادی افغانستان به مناسبت درگذشت استاد واصف باختری

 

خبردرگذشت استاد واصف باختری شاعر، نویسنده و پژوهشگر توانا کشورمایه تاثرعمیق ما گردید.

واصف باختری آفریده گار« نردبان آسمان » منحیث انسان آگاه ، پرتلاش و دادخواه نه تنها در میدان شعر و ادب خدمات بزرگی را درغنامندی فرهنگ وادب کشور و منطقه انجام داد، بل درفعالیت انجمن نویسنده گان افغانسان ، هیات رهبری کانون ناصرخسرو بلخی ، خوشحال خان ختگ و اتحادیه ژورنالیستان افغانستان  نیز اثرات سودمند و مانده گاری را از خود بجا گذاشت.  

استاد واصف باختری ، بلخی زاده پرتلاش از دیارمولانا جلال الدین محمد بلخی از جوانی به پژوهش در آثار ادبی کشور پرداخته ، دربخش سروده پردازی ، پژوهش های ادبی ، فلسفه ، نقد و ترجمه شعر آثار گرانبهای را برای نسل های بعدی بجا گذاشت . آثار بجا مانده او که شامل بیش از بیست اثر شعری و پژوهش های فرهنگی و ادبی میگردد از یکسو، و صد ها مقاله علمی او که در مجله های عرفان ، ژوندون و سایر نشرات کشور اقبال نشریافته اند نشاندهنده پهنای شخصیت علمی او میباشد. استاد باختری بنا بر عشق و علاقه سرشاری که به حضرت خداوندگار بلخ ، مولانا جلال الدین محمد داشت ، نتنها به پژوهش در آثار و اندیشه های او پرداخت ، بل در سازماندهی چندین عرس مولانا و گرداننده گی محفل یاد بود ازحکیم ناصر خسرو بلخی سهم گرفت .

واصف باختری دربین سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۴ خورشیدی منحیث سردبیر بخش شعر ، مدیر مسوول مجله ژوندون و عضو دارلانشای انجمن نویسنده گان افغانستان  در رشد و تکامل این نهاد مهم فرهنگی و ادبی کشور سهم بارزی داشت که دانش پژوهان کشورهرگز خدمات ارزنده شآنرا از یاد نمیبرند.

استاد واصف باختری منحیث انسان دادخواه وعدالت پسند نه تنها در شعر، بل درعمل هم ازمنافع انسان زحمتکش کشور به دفاع برخاسته و چنانکه خود گفت :

آنرا که سزا بود ستودیم و گذشتیم !

فقدان این پژوهشگر بلند مرتبت علمی کشور برای جامعه فرهنگی افغانستان و منطقه جبران ناپذیر میباشد.

از سوی خود و از نام حزب آبادی افغانستان نسبت این ضایعه بزرگ به دوستداران فرهنگ و ادب  کشور و منطقه ، دوستان و بازمانده گان آن مرحومی تسلیت عرض نموده ، یاد او را همیش میخواهیم .

 

بادرود

پوهاند داکترمحمد داوود راوش

رییس حزب آبادی افغانستان  

 

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۳ـ ۲۱۰۷

 

Copyright ©bamdaad 2023

 

 

نامه سرگشاده انجمن حقوقدانان افغان

 

اول جولای ۲۰۲۳ م

 

جلالتمآب سرمنشی سازمان ملل متحد!

با تقدیم احترام فایقه

انجمن حقوقدانان افغان منحیث یک نهاد مسلکی وظیفه مبرم خود می ‌داند تا موارد آتی مربوط به سرنوشت مادروطن ما را به توجه جلالتمآب شما، جامعه بین ‌المللی و مردم مظلوم ما برساند.

این موارد با درک از رسالت انجمن در قبال افغانستان و مردم مظلوم آن، مبتنی بر منافع و مصالح علیای کشور مطرح می ‌گردد.

اداره سرپرست طالبان که دین، آیین، حقوق و آزادی‌های مدنی مردم را بگروگان گرفته اند، بخاطر دیدگاه خاص دیوبندی و متحجرانه زعامت شان از دین مبین اسلام که مجموع جهان و کشورهای اسلامی را متعجب ساخته است، دراین حدود دو سال نتوانسته است، بحران بزرگ حقوقی را مهار، مشروعیت ملی را حاصل و مورد شناخت بین ‌المللی قرارگیرند. در نتیجه افغانستان بحیث کشور فاقد دولت مشروع و منبعث از اراده آزاد مردم، با انزوای بین‌المللی مواجه شده است.

تداوم این احوال اسفبار، در حالی که افغانستان در معرض کشمکش جیوپولوتیک اقتصاد محور، رقبای منطقوی و بین‌المللی قرار دارد، مصایب اضافی دیگر را بر کشور ما تحمیل و آن را بسمت آشوب‌های جدید می ‌برد و آنرا به مأمن امن تروریستان بین‌المللی مبدل و مشوق همسایه‌ های حریص و فرصت طلب، بخاطر تاراج منابع زیر زمینی و معادن گردیده است.

دراین نامه به ایجاز فقط بر دو مورد که درین روزها مبرمیت خاص کسب نموده است، مکث می‌نماییم:

۱ ـ  تاراج منابع زیرزمینی و معادن افغانستان:

بر طبق گزارشات مطبوعات و موسسات بین ‌المللی دولت‌های پاکستان ( که در نقش قیم افغانستان عمل می ‌نماید)، چین و ایران در قریب دوسال اخیر قراردادهای را با اداره سرپرست طالبان عقد نموده اند که منحیث نمونه می ‌توان از قرارداد فروش ذغال سنگ با پاکستان، نفت حوزه دریای آمو، قرارداد میلیارد دالری لیتیوم (اپریل سالجاری) با چین و سرمایه گزاری‌ های ایران روی منابع طبیعی در روزهای اخیر، یادهانی می ‌نماییم. معادن و منابع زیرزمینی متعلق به تمام مردم و نسل های امروز و فردای افغانستان است و اتخاذ تصمیم در چنین موارد کلان ملی تنها در پارلمان و لویه جرگه‌ ها صورت می ‌گیرد.

این زدوبند‌ها از یکطرف بنابر دست بالای همسایه‌ ها، ضعف جانب افغانی، احتیاج شدید اقتصادی اداره طالبان و مغایر منافع ملی فغانستان و عملاً تاراج ثروت ‌های ملی ما است. چنانچه آقای شهباز شریف بحیث دستاورد حکومت خود، اعلام نمود که « با واردات ذغال سنگ از افغانستان، دو هزار و دوصد میلیون دالر صرفه جویی کرده ایم. »

از جانب دیگر بنابر فقدان مشروعیت، اداره سرپرست واجد شرایط لازم برای عقد قرارداد نمی ‌باشد و از قرار معلوم بسیاری از مسوولان شان در فهرست سیاه بین ‌المللی قراردارند. حکومت دیفکتوی طالبان در جمع حکومات «تابع » حقوق بین‌المللی قرار ندارد و رهبران شان تا اکنون از احترام و رعایت منشور سازمان ملل متحد و میثاق ‌های بین‌المللی که افغانستان به آنها الحاق و ملزم به رعایت آن می باشد، اطمینان نداده اند. مطابق به احکام قوانین افغانستان (که استمرارآن مجهول است) و معیارهای قبول شده حقوق بین‌المللی و بویژه کنوانسیون (1969م) ویانا در مورد حقوق معاهدات، چنین « قراردادها » همانند «قرارداد دوحه» مشروعیت نداشته و (کان لم یکن) پنداشته می ‌شود.

البته بنابر تحریم و انزوای بین‌المللی، فقدان برنامه‌ های کلان رشد ملی، عدم مدیریت و تثبیت اولویت‌ها و نبود شفافیت، اجرایی شدن تعداد ازاین « قراردادها » زیر سوال قرار می ‌گیرد. مبرهن است که در صورت بروز مشکل، اداره طالبان به هیچ مرجع معتبر بین‌المللی شکایت کرده نمی‌ تواند.

۲ ـ  انتقال گروه‌ های تروریستی و تی تی پی به ولایات مختلف افغانستان:

وزیر داخله پاکستان در اوایل ماه جون امسال افشا نمود که : «حکومت طالبان اعضای تی تی پی را از خط دیورند به مناطق دور افتاده دیگر افغانستان می ‌فرستد، تا به مناطق مرزی دسترسی نداشته باشند.»

این انتقال بر اساس استراتیژی از قبل پلان شده پاکستان در مناطق مختلف بشمول ولایات شمالی افغانستان بخاطر سپید ساختن نام و نقش آن کشور بحیث « مرکز و حامی » تروریستان و تبدیل نمودن کشور ما به «تخته خیز» تروریستان به آسیای میانه، است که آی اس آی و شرکای بین المللی شان رهبری آنرا عهده دار می ‌باشند. اعتراف صدراعظم پاکستان در هفتاد و هفتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، که « افغانستان دوباره به پناه گاه امن تروریستان مبدل می ‌گردد »، موید این پلان خصمانه می ‌باشد. حضور تروریستان بین ‌المللی در افغانستان عامل نگرانی کشورهای منطقه و همجوار افغانستان است که در اسناد شورای امنیت ملل متحد نیز بازتاب یافته است.

قربانی اصلی این پلان شوم، افغانستان و مردم مظلوم آن است که کشورشان به آشوب های جدید و بطرف سوریه شدن کشانیده می ‌شود و جامعه بشدت منقطب، جنگ زده و فقیر ما را بطرف منازعات محلی و قومی می ‌برد.

موارد فوق الذکربخش از دسایس‌الحیل بخاطر تضعیف و تاراج کشوری است که تراژیدی خونبار و تداوم آن در نیم قرن گذشته معلول و محصول مداخله و تجاوز خارجی است. جامعه بین ‌المللی بشمول اعضای دایمی شورای امنیت سازمان ملل متحد و بویژه دولت ایالات متحده امریکا، در قبال افغانستان و مردم مظلوم آن مکلفیت اخلاقی دارند.

انجمن حقوقدانان افغان خواهان عطف توجه جلالتمآب سرمنشی سازمان ملل متحد به حل و فصل موضوع مهاجران آنطرف خط دیورند می ‌باشد، تا به کمک و تحت نظر کمیشنری عالی آن سازمان در امور مهاجران بخانه و کاشانه شان برگردانده شوند و نباید ازاین مظلومان، حکومت پاکستان و اداره سرپرست طالبان استفاده ابزاری نمایند.

البته عودت داوطلبانه مهاجران افغان از کشورهای پاکستان و ایران و بی‌جا شده گان داخلی که طی سالیان متوالی بخاطر آفت جنگ و تسلط جنگ سالاران در نقاط مختلف کشور، آواره گردیده اند، موضوع جداگانه است و باید زمینه عودت و بازگشت شان، توسط اداره مهاجرین، با جلب مساعدت کمیشنری عالی سازمان ملل متحد بخانه و کاشانه شان سازماندهی گردد.

انجمن حقوقدانان افغان از جلالتمآب محترم می‌ خواهد تا از داعیه برحق و مشروع مردم مظلوم افغانستان واحد، تجزیه ناپذیر و خانه مشترک تمام اقوام با هم برادر و برابر، که درمطابقت کامل با ارزش‌های حقوق بین ‌المللی مندرج در منشور، میثاق‌ ها و کنوانسیون‌های سازمان ملل متحد قراردارد ، حمایت و مساعی جمیله شانرا بخاطر تحقق آن مبذول خواهند فرمود.

با تجدید احترام فایقه

هیات اجراییه انجمن حقوقدانان افغان

میرعبدالواحد سادات رییس انجمن

 

(  دفترمرکزی : کشور شاهی هالند  )

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۳ـ ۰۷۰۷

Copyright ©bamdaad 2023