حزب در جنبش :

جلسه کمیته حزبی ولایتی هرات حزب آبادی افغانستان برپا شد

 

 

۱۹ دلو ۱۳۹۹/ شهرهرات

جلسه کمیته حزبی ولایتی هرات  به ریاست محترم رفیق دوکتور فقیری رییس شورای ولایتی هرات حزب آبادی افغانستان برگزار شد .در جلسه علاوه از اعضای شورای ولایتی برخی از کادرها حزبی نیز حضور داشته اند.

در آغاز رییس شورای ولایتی روی وضعیت کنونی کشور، کار و فعالیت های سازمانی بحث نموده و اعضای جلسه را به کار فعال، سازمان یافته و تحرک بیشتر فراخواند و در مورد چالش شیوع کرونا و تاثیرگزاری آن روی کار و فعالیت های سازمانی صحبت نموده و در مورد پذیرش افراد جدید به صفوف حزب، دعوت اعضای دور مانده از حزب، پرداخت حق العضویت ها و آماده گی برای توزیع کارت به ۳۰۰ تن از اعضای حزب در یک جلسه با شکوه و روی تحقق این مولفه ها و مسوولیت پذیری بیشتر اعضای حزب تاکید نمود. متعاقبا رفیق رحمتی در مورد اهمیت تقسیم اوقات منظم برگزاری جلسات، مطالعه و اشتراک در ماهنامه حقیقت زمان، تقویت بنیه مالی ماهنامه و تامین روابط بیشتر با نهادهای جامعه مدنی بحث و ابراز نظر نمود.

بعدا خانم پژواک در مورد رشد صفوف حزب از میان زنان و جوانان و اهمیت آن در تحکیم سازمانی و برنامه های آموزشی برای اعضای حزب تاکید نمود. در ادامه محترم فیض احمد پوپل روی ظرفیت سازی و ارتقای ظرفیت سیاسی، تشکیلاتی و سازمانی بحث نموده و رفیق شهید زاده گزارش مختصری را پیرامون فعالیت های فرهنگی و اجتماعی به جلسه ارایه نمود.

بعداْ به نوبه هر یک از رفقای اشتراک کننده در مورد فعالیت های انجام شده، چالش ها و رشد صفوف حزب و استحکام تشکیلاتی بحث و ابراز نظر نموده ، و پیشنهادات و انتقادات خود را به جلسه ارایه کردند. در اخیر کار جلسه را رفیق محمدانور متین عضو بیروی اجراییه شورای مرکزی حزب آبادی افغانستان مورد ارزیابی قرارداده و استقامت های کار سازمانی را دسته بندی و مشخص ساختند و بر اصل ظرفیت سازی، آگاهی سیاسی، بیداری، رشد و استحکام صفوف حزب، توسعه شبکه های سازمان های حزبی و تحکیم پایه های اجتماعی آن در بین جامعه تاکید نمودند.

در جلسه بعد از بحث و ابراز نظر چنین فیصله گردید:

۱-  هر عضو شورای ولایتی موظف است کار و فعالیت یک واحد حزبی را مدیریت، رهبری و سازماندهی نمایند.

۲-  آماده گی برای یک جلسه پُرشکوهی حزبی به منظور توزیع ۳۰۰ قطعه کارت عضویت به اعضای حزب.

۳-  رفیق رئوفزاد موظف است تا در تفاهم با رفیق رحمتی گراف تقسیم اوقات جلسات حزبی را در تمام سطوح حزبی طرح و تدوین نمایند.

۴-  تامین روابط بیشتر با نهادهای جامعه مدنی در اولویت کارهای سازمانی قرارداده شود.

۵-  رفیق شهید زاده پلان عملیاتی کار با جوانان را ترتیب ، و در جلسه آینده گزارشی را پیرامون کار و فعالیت با جوانان به جلسه ارایه نماید.

۶ ـ  روزها پنجشنبه هرهفته لکچرهای کوتاه و علمی به منظور ارتقای سطح آگاهی سیاسی اعضای حزب به دفتر کمیته حزبی ولایتی ارایه گردد.

 

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۹۰۲

 استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2021

 

اهمیت واقعی مبارزه تاریخی دهقانان هند


 

درنگی براندوخته هایی از بزرگ‌ ترین، طولانی ‌ترین، و نیرومند ترین مبارزه کشاورزان در سراسر تاریخ هند

 

آشوک دهاوال

مبارزه جنبش کیسان (زحمتکشان و کارگران کشاورزی، دهقانان و کشت‌ کاران) که در تاریخ ۲۶ نوامبر ۲۰۲۰  آغاز شد بزرگ‌ ترین، طولانی ‌ترین، و نیرومند ترین مبارزه کشاورزان در سراسر تاریخ هند پس از استقلال بوده است این جنبش دارای چند ویژه گی مشخص است.
نخستین ویژه گی آن این است که از به‌هم‌ پیوستگی بیش از پنجصد سازمان دهقانی و روستایی کشور در چارچوب «ایتلاف اس ‌کی ‌آم  Samyukta Kisan Morcha  » ، (اعتراض متحد کشاورزان) هدایت می ‌شود. تمام بخش‌های دهقانی در این ایتلاف گرد آمده‌ اند.
دومین ویژه گی غلبه بر سرکوب بی ‌رحمانه از سوی دولت برآمده ازحزب نژادپرست دست ‌راستی بهاراتیا جاناتا ( بی جی پی) بوده است که با آتش ‌بار گازهای اشک ‌آور، آب‌ پاش، ضرب ‌وشتم با چوب و چماق و دستگیری‌های بی ‌رویه همراه بود.
سوم آنکه با وجود رودررویی مداوم با تهمت ‌های بی‌ جا و افتراهای صورت‌ گرفته از سوی حزب بهاراتیا جاناتا و اتهام تحریک و اغواشده گی به‌ دست جنبش خالستان یا سیک‌ های جدایی‌ طلب، گروه‌های ماووییستی، شورشیان، و چریک ‌های ناکسالی، و دست ‌اندازی‌ های پاکستان و چین، همچنان سرپا ایستاده است.
چهارم، با وجود محاصره شهر دهلی به‌ صورت مسالمت ‌آمیز و قانونی به‌ مدت بیش از ۴۰ روز از سوی هزاران کشت‌ کار، تا اکنون بیش از ۵۵ نفر از آنان جان باخته‌ اند.
پنجم، این جنبش سراسر سکولار و غیرمذهبی است. کشاورزانی که در بطن مبارزه در سراسر هند قرار دارند به همه مذهب ‌ها و گروه‌ های اجتماعی تعلق دارند و به تمام زبان ‌های هندی صحبت می‌ کنند. همین امر، سرکوب جنبش را دشوارتر کرده است.
ششم، از زمان موفقیت کم ‌نظیر اعتصاب عمومی در هندوستان در هشتم دسامبر ۲۰۲۰ و پشتیبانی گسترده طبقه کارگر و سایر قشرهای اجتماعی از آن، این حرکت به جنبشی توده‌ای فراروییده است.
هفتمین و مهم ‌ترین ویژه گی این مبارزه، شناسایی و یورش بی‌ پرده به ارتباط تنگاتنگ و فاسد میان دولت مرکزی به ‌رهبری حزب بهاراتیا جاناتا و لابی شرکت‌های مشترک هندی و خارجی است که نمادی از ابرکمپنی «عمبانی و عدانی » (دو تن از میلیاردرهای معروف هند) است. درواقع این نخستین بار است که درتمام کشور برای تحریم محصولات و خدمات ارایه شده از سوی عمبانی و عدانی فراخوان داده می ‌شود. این جنبش از طریق سه خواست عمده توانسته است عملکرد مبارزاتی‌اش بر ضد سیاست‌های نولیبرالی سازمان دهی کند.

 

لغو مقررات مربوط به اَبَرشرکت‌های صنعت کشاورزی
نخستین درخواست این جنبش لغو سه قانون ضد دهقانان و کشاورزان، ضد مردمی، و طرفدار قانون حمایت از بخش خصوصی شرکت‌ های زراعی است که پس از زیر پا گذاشتن همه موازین د موکراتیک از طریق مجلس به‌ تصویب رسیده است.

هیچ ‌کدام از سازمان‌های کیسان یا کارگران دهقانی/کشاورزی چنین قانون‌هایی را مطالبه نکرده بودند و پیش از تصویب این قانون‌ ها، هیچ رایزنی‌ای با این سازمان انجام نگرفته بود. اگرچه کشاورزی بر مبنای قانون اساسی یک موضوع دولتی است، اما هیچ ‌گاه از یک دولت ایالتی یا محلی نظرخواهی نشده بود. این همان روشی است که برای لغو ماده ۲۹ قانون کار که پس از مبارزه تندوتیز طبقه کارگر به‌ دست آمده بود، و به‌همین ترتیب لغو چهار قانون ضد کارگری به‌ تصویب رسیده در مجلس به‌ کار گرفته شد.
هدف از قانون نخست کشاورزی از بین بردن « کمیته مشترک بازار فرآورده‌های کشاورزی» (بین کشاورزان) و واگذاری همه تجارت فرآورده‌ های کشاورزی به شرکت‌ های داخلی و خارجی است. این امرافزون بر اینکه امنیت غذایی کشور را به‌ خطر می ‌اندازد، باعث نابودی کشاورزان و کشاورزی می ‌گردد.

دولت ایالت بیهار، زیر نظر نیتیش کومار، « قانون کم‌ ترین نرخ حمایتی از محصولات کشاورزی » را در سال ۱۳۸۵ از بین برد. در نتیجه کشاورزان ایالت بیهار به‌ازا هر تُن برنج سبوس ‌دار مبلغ ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ روپیه کم‌ تر از قیمت تعیین شده برای « کم ‌ترین نرخ حمایتی از محصولات کشاورزی» که بالغ بر ۱۸۷۸ روپیه است، دریافت می ‌کنند. هدف این قانون روی‌هم‌ رفته از بین بردن « کمیته مشترک بازار محصولات کشاورزی » وخریداری غلات یا دانه‌ های خوراکی از سوی دولت در نهایت است. بدین ترتیب، سراسر نظام توزیع همگانی برچیده و زنده گی میلیون ‌ها تهیدست شهری و روستایی را آسیب‌ پذیرخواهد ساخت.
هدف از قانون دوم کشاورزی، تشویق و ترویج کشاورزی قراردادی در سراسر کشور است. همان ‌طور که آزمون‌ های پیشین در زمینه کشاورزی قراردادی در هند و جهان نشان می ‌دهند، این امر تنها به شرکت ‌های قدرتمند و بزرگ یاری می ‌رساند تا دسترنج کشاورزان را چپاول کنند. با نشان دادن تحریفی آشکار از عدالت، در صورت بروز هرگونه اختلاف، کشاورزان هیچ مانعی برای مراجعه به دادگاه ندارند. کشاورزی تعاونی می‌ تواند جایگزین کشاورزی سودورزانه باشد که دولت هیچ تمایلی به وارسی آن ندارد.
قانون سوم، اصلاحیه فاجعه‌ بار در قانون کالاهای بنیادی است. دولت مرکزی تمام محدودیت‌های اعمال شده در هفت کالای اساسی را از بین برد. این محصولات بر این پایه‌ اند: برنج، گندم، دانه‌های خوراکی و دارویی، شکر، روغن پخت ‌وپز، پیاز و کچالو.

این امر دست شرکت‌ ها و تاجران بزرگ را باز می‌ گذارد تا با احتکار و ایجاد بازار سیاه، قیمت‌ها را تا چند برابر قیمت حقیقی افزایش دهند که در ادامه امنیت غذایی را به‌خطر خواهد انداخت. در آمار شاخص گرسنگی جهانی که به ‌تازگی اعلام شد، هند در بین ۱۰۷ کشور در رتبه ۹۴ قرار دارد که در آینده شدیدترهم خواهد شد.

 

ضمانت قانونی برای الگوی کم‌ ترین نرخ حمایتی و خرید
دومین خواست، همان ‌طور که از سوی کمیسیون ملی کشاورزان به‌ ریاست دکتر سوامناتان توصیه شده است، تصویب قانونی است که الگوی کم ‌ترین نرخ حمایتی و خرید همه محصولات کشاورزی را با یک ‌ونیم برابر هزینه جامع تولید C  (۲ + ۵۰ یا حداقل پنجاه درصد بیشتر از میانگین هزینه تولید) تضمین کند. اما دولت مودی، نخست وزیر هند، هنگامی که ادعا می‌کند این طرح با چنین نرخی اجرا شده است درواقع به‌ عوام‌ فریبی دست می ‌زند. در صورتی که فرمول اجرا شده A۲ + FL است که بسیار کم‌ تر از فرمول C۲ + ۵۰ است. او با این کار می ‌کوشد تا کشاورزان را فریب دهد.
از این گذشته، در بیشتر نقاط میهن ما هند، « الگوی کم ‌ترین نرخ حمایتی» اعلام شده از سوی دولت مرکزی برای بیست ‌و‌سه محصول مختلف هیچ مبنایی ندارد، چرا که در بیشتر ایالت‌ها دولت محصولی را خریداری نمی ‌کند. بر این اساس، تجار به‌ طور معمول محصولات زراعی را با قیمتی بسیار پایین ‌تر از « الگوی کم‌ترین نرخ حمایتی»  از کشاورزان خریداری می‌ کنند. حتا در ایالت‌های پنجاب و هاریانا، دولت تنها دو محصول برنج و گندم را خریداری می‌ کند. به‌همین دلیل، این خواست یکی از مطالبه‌های اصلی کشاورزان به شمار می ‌رود.
طی سه دهه گذشته دولت‌های مرکزی پیوسته مجری سیاست‌ های نولیبرالی بوده‌اند که به‌افزایش چند برابری هزینه تولید کشاورزی انجامیده است.

ـ نخست با کاهش یارانه‌های کشاورزی همچون کودها،

ـ دوم با تشویق ابرشرکت‌ ها در تولید دانه‌ ها، کودها، و حشره‌ کش‌ها،

ـ سوم با افزایش قیمت گازوئیل، بنزین، برق، و آبیاری.

این درحالی است که بهای دریافتی کشاورز برای ارایه محصول هرگز به همان نسبت افزایش پیدا نکرده است. این پدیده ریشه بحران ارضی و بدهی عظیم دهقانان است که از یک سو به خود کشی کشاورزان و از سوی دیگر فروش کشت‌ زارها در اثر فزونی دلهره و تشویش منجر می ‌گردد.
این امر با پیش آمدن بلاهای طبیعی مانند خشک ‌سالی شدید، سیل، طوفان، ژاله، و باران‌های نا به‌هنگام و غیرموسمی، و بدون پوشش مناسب بیمه محصولات، نابسامانی‌ ها رابدتر می ‌کند.

نخست وزیر  فاسال بیما یوجانا ، با نمایش ‌های مسخره‌آمیز و روحوضی به غنی ساختن و پُربار کردن شرکت‌ های بزرگ بیمه با هزینه کشاورزان دست زده است. هنگامی که اعتبارهای عظیم به ابرشرکت‌ها واگذار می ‌گردد، در بخش زراعی به‌ ویژه کشت‌ کاران خُرد و متوسط با تنگنا و بحران اعتباری روبرو می شوند. سیاست‌های واردات و صادرات محصولات کشاورزی که با رهنمودهای تحمیلی سازمان تجارت جهانی و توافق ‌نامه تجارت آزاد به ‌اجرا درمی ‌آیند، به زنده گی کشاورزان به‌ شدت آسیب رسانده است.
با چنین استدلال‌هایی است که جنبش کشاورزان خواستار تصویب قانونی برای تضمین الگوی کم‌ ترین نرخ حمایتی و خریداری تولیدات با یک ‌و‌نیم برابر هزینه تولید شده است. یکی دیگر از مطالبه‌های دهقانی که ارتباطی تنگاتنگ با جنبش کنونی دارد، معافیت مالیاتی کامل وام دهقانان از سوی دولت مرکزی بوده است، معافیتی که هیچ‌ گونه عملکرد اجرایی آن‌ را تضمین نکرده است، جز آنکه این معافیت مالیاتی از هزاران کرور روپیه در سال تنها به ‌تعداد انگشت ‌شماری از شرکت ‌های نورچشمی تعلق گرفته است.
سومین خواست، بازپس ‌گیری اصلاحیه لایحه برق در سال ۲۰۲۰ ترسایی است که بی ‌شرمانه خصوصی‌سازی هرچه بیشتر نیرو را تبلیغ و ترویج می ‌کند و هدف آن پایان دادن به یارانه‌ های دوسویه است. این امر به‌افزایش سنگین بها در قبض‌های برق نه ‌تنها برای پمپ‌ های آبیاری کشاورزان بلکه برای مصرف خانگی در منطقه‌ های روستایی و شهری در سراسر کشور منجر خواهد شد. چنین عملی برای تمام بخش‌های زنده گی زحمتکشان زیا‌ن‌آور خواهد بود.

 

بحران ارضی بی مانند
بحران ارضی در هند به‌ علت سیاست‌های نولیبرالی در سه دهه گذشته به سطحی به شدت خطرناک رسیده است. بر اساس ارقام اداره ملی جرم‌ های ثبت شده زیر نظارت وزارت داخله، بیش از چهار هزار کشاورز در هند به ‌دلیل بدهکاری در ۲۵ سال گذشته از ۱۹۹۵/ ۱۳۷۴ تا ۲۰۲۰ / ۱۳۹۹ به سوی خودکشی رانده شده‌اند. هزاران کودک از خانواده‌ های بومی نادار و بی ‌چیز آدیواسی، کاست‌های محروم دالیت، و خانواده‌ های تهیدست همه‌ ساله به ‌دلیل گرسنگی و تغذیه بد جان می‌ سپارند.
سیاست‌ های بی ‌پرده دولت پی‌ جی‌ پی به‌ رهبری مودی در حمایت از ابرشرکت‌ها با هدف فروش همه دارایی‌های کشور زیر پوشش شعار ریاکارانه « اتکا به‌ نفس »، وضعیت را بسیار بدتر کرده است. در سراسر هند کمابیش هیچ بخشی از خدمات خواه راه آهن، خطوط هوایی، فرودگاه‌ها، بندرها، معادن، مخابرات، بخش دولتی، بانک‌ ها، بیمه، آبیاری، برق، آموزش، بهداشت و حتا دفاع از هجوم واگذاری به‌ بخش خصوصی در امان نمانده که رژیم مودی برای خصوصی‌ سازی و فروش آن به شرکت‌ های هندی و خارجی دستبر آن‌ها نگذاشته باشد. اکنون صنعت کشاورزی و زمین‌ های کشت‌اند که هدف قرار گرفته ‌اند. و این یکی دیگر از موردهایی است که سرسختانه با آن مخالفت می ‌شود. اهمیت واقعی پیکارهای تاریخی کشاورزان در سرتاسر کشور دراین امر نهفته است که با استواری به سیاست ‌های مخرب، فاجعه ‌بار، و ضد ملی رژیم بهاراتیا جاناتا ضربه می ‌زند، حکومتی که از همان روزهای پیکار شکوهمند و آزادی‌ بخش ما همچون خدمتگزاری دست‌ بوس به لابی ‌گری برای ابرشرکت‌ها می ‌پردازد. این مبارزه‌ای میهنی است که به‌د ست میلیون ‌ها کشاورز نه ‌تنها برای گرفتن حق خود که برای دفاع از توده‌ها و سراپای کشور انجام می ‌گیرد.
مبارزه سراسری «مجمع کشاورزان هند » بخش جدایی ‌ناپذیر و یکپارچه از گردان و رهبری متحد این پیکار بوده و همچنان هست. از همه دهقانان، کارگران، کارگران کشاورزی، کارمندان، زنان، جوانان و دانشجویان می‌ خواهد تا دست‌ یابی به پیروزی نهایی از همه راه‌ های ممکن این پیکار سرنوشت‌ ساز را نیرومند سازند./ مردم

 

*این مبارزه پس از سه ماه هنوز هم ادامه دارد

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۰۳۰۲

استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2021

 

برنامه اتحادهای سیاسی موفقانه به پیش میرود

 

گزارشی از نشست هیات اجراییه « ایتلاف احزاب ، سازمان های سیاسی و شخصیت های غیرمتشکل ملی ، دموکرات و ترقیخواه افغانستان »

 

بروز دوشنبه ششم دلو سال ۱۳۹۹ ( برابربه ۲۵ جنوری سال ۲۰۲۱ ترسایی ) حوالی ساعت ۲ بجه بعد ازظهر به وقت افغانستان ، اجلاس فوق العاده و وسیع هیات اجراییه«  ایتلاف احزاب ، سازمان های سیاسی و شخصیت های غیر متشکل ملی ، دموکرات و ترقیخواه افغانستان » تحت ریاست دیپلوم انجینرعبدالظهور رزمجو در دفتر حزب ملی مردم سالاری افغانستان در شهر کابل دایر گردید.

در جلسه اعضای هیات اجراییه  محترمین هریک : رزمجو ، جبارخیل ، آرین ، خالد ، شاهین ، کیوان ، ثابت ، رهرو ، جمال و صدیقی افغانیار ، و از اعضای مجمع عمومی محترمین هریک : داکتر اصغرخیل منگل ، پوهاند داکتر راوش ، جنرال امان ، مختار، ساپی ، داکتر ایمل منگل و... اشتراک ورزیده بودند.

اجندا :

-  ارایه گزارش مسوول شعبه سیاسی ایتلاف در مورد کار شان پیرامون دعوت سایر احزاب و سازمان ها به ایتلاف ، و چگونگی ایجاد جبهه وسیع نیروهای ترقیخواه و تحول طلب / محترم شاهین

ـ  ارایه گزارش مسوول کمیسیون تدراک ایجاد حزب واحد محترم جبارخیل .

 

تصمامیم اتخاذ شده جلسه

در مورد بنداول اجندا :

بعد از انکه گزارش مفصل هیات سه نفری تفاهم ( رزمجو ، شاهین و جبارخیل ) با سایر احزاب توسط دیپلوم انجینر احمد شاهین ارایه شد ؛ پیشرفت ها ، اجراات ، چالش ها ، توافقات و دستآوردها مورد بحث قرارگرفت .

احزاب و سازمان های که قبلاْ در ایتلاف عضویت داشتند و بنابرملحوظاتی از ایتلاف فاصله گرفتند ( کمیسیوون تفاهم حزب وطن تحت ریاست انجینر صاحب نظرمحمد و شاخه فعالیت دوباره حزب وطن که تحت رهبری شادروان جبار قهرمان بود ، جنرال مهمند کتوازی ) و سایر نهادها عنقریب به اشتراک یک نماینده ایتلاف جبهه وسیع را بوجود خواهد آوردند ، احزاب که به حزب واحد میروند مستقل در آن شرکت کرده نمی توانند .

تنها حزب متحد ملی افغانستان موضع صریح خود را مبنی برعدم اشتراک در حزب واحد اعلان کرد، اما در جبهه همبستگی نیروهای ترقیخواه و تحول طلب اشتراک می ورزند.

بند دوم اجندا :

بعد از آنکه محترم شیرالله جبارخیل منشی ایتلاف و مسوول کمیته کاری تدارک و تدویر برای ایجاد حزب واحد سراسری گزارش خود را ارایه کردند ،جرو بحث آغاز شده و پرسش مطرح گردید که کدام احزاب به حزب واحد مصمم هستند تا بعداْ پیرامون چگونگی رفتن به حزب واحد که قبلاْ در طی طرزالعمل ها مشخص گردیده است بحث شود.

محترم میاگل خالد ، معاون حزب متحد ملی افغانستان باردیگر با صراحت اعلان کردند که حزب ما بنابر دیدگاه قبلی خود برای فعلاْ به حزب واحد نمی رویم و به دوستان آرزوی موفقیت داریم اما در جبهه کنارتان قرار می گیریم.

در جروبحث ها دوستان اشتراک کننده در اجلاس امروزی هر یک رزمجو ، شاهین ، آرین ، خالد ، صدیقی افغانیار، داکتر اصغرخیل منگل ، پوهاند راوش، مختار، امان ، کیوان ، ثابت ، جبارخیل ، رهرو ... به نماینده گی از احزاب ، سازمان ها و نهادهای شان به گفتمان بسیار صمیمانه و دوستان پرداختند .

در پایان کار اجلاس مشخص گردید که ایتلاف در نتیجه کار دوامدار توسط کمیته کاری یا کمیسیوون تدارک و تدویر در اسرع وقت ممکن به حزب واحد مبدل خواهد گردید که مورد تایید اکثریت مطلق به استثنای حزب متحد ملی قرارگرفت.

به نماینده گی حزب واحد یا ایتلاف موجود یک تن در جبهه اشتراک فعال خواهد ورزید ، و اگر ضرورت شد نام های احزاب شامل ایتلاف در جبهه تذکر داده شود و به نماینده گی رییس ایتلاف آنرا امضا خواهد کرد.

نتیجه جلسه ایجاد جبهه که بروز چهارشنبه نهایی می گردد با شما شریک می شود.

(سکرتریت کمیسیوون وحدت )

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۲۷۰۱

استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2021

 

«جهبه همبستگی نیروهای دموکرات و تحول طلب» افغانستان تاسیس شد

 

 

بروز چهارشنبه ۸ دلو ۱۳۹۹ خورشیدی « جهبه همبستگی دموکرات وتحول طلب » در شهرکابل تاسیس گردید .

چنانکه درماه های اخیر از طریق رسانه ها گزارش شده بود، تماس ها و مذاکرات سودمند میان احزاب ، سازمانها و شخصیت های ملی و مترقی کشور بخاطر ایجاد یک جبهه تحول طلب و دادخواه درکشور صورت گرفت . پیآمد این تماس ها و رایزنی های شریفانه  تشکیل « جبهه همبستگی نیروهای دموکرات وتحول طلب » بود که در حضور مسوولین و نماینده گان سازمانهای عضو سند تاسیس آن به امضا رسید.

هدف از پیریزی این جبهه  تشریک مساعی نیروهای دادخواه در مسایل بزرگ سیاسی کشور و راه اندازی اقدامات مشترک به نفع صلح ، عدالت و بسیج نیروهای دادخواه کشور میباشد.

 

 

در آینده نزدیک گزارش مفصلی در باره اهداف و آرمانهای «جهبه همبستگی نیروهای دموکرات و تحول طلب » از طریق تارنمای بامداد بنشرمیرسد.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۵/ ۲۱ـ ۰۲۰۲

استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2021

 

 

دونالد ترامپ و پایان کارش

دیپلوم انجینرعمرمحسن زاده

از دیر زمانی در ایالات متحده امریکا اصلی اعتبار دارد که آنرا ٬٬ کنترول و تعادل ٬٬ می نامند . پدران قانون اساسی این کشور از همان آغاز تدوین این وثیقه ملی سعی داشتند تا در میان قوای سه گانه دولت چنان توازنی وجود داشته باشد که در پرتو آن صلح ، ثبات و امنیت دوامدار کشور تضمین گردد . این آرزوی دیرین دیرپایی شگفت برانگیزی را نشان داد ولی در پایان کار دوره ریاست جمهوری ترامپ دیده شد که این کهن ترین قانون اساسی جهان غرب دیگر نمیتواند ثبات سیاسی ، صلح و وحدت ملی را تضمین کند ، زیرا از یکسو تضاد های جامعه و دولت در حال گسترش و از سوی دیگر قوای ثلاثه دولت با نقض ٬٬ کنترول و تعادل ٬٬ با هم در جدال و استخوان شکنی است . نمونه بارز چنین کشمکش تصمیم دونالد ترامپ ،  رییس دولت و مسوول قوه اجراییه بود که در روز ششم جنوری ۲۰۲۱ میلادی به هواداران خود ( گروه های شبه نظامی فاشیستی ، گروه های نژاد پرست سفید پوست ، آشوب گران خرابکار و انارشیست ها و ... ) هدایت داد تا بر پارلمان کشور که آنرا به تقلید از امپراتوری روم باستان کاپیتول ( مرکز سنا ) نامیده اند یورش برند و مانع عملکرد مستقل و قانونی آن در پذیرش و تا یید آرا ٬٬ مردان انتخاب کننده ٬٬ رییس جمهور از سراسر کشور گردند . کاپیتول همچو قانون اساسی عمر درازی دارد و باشنده گان ایالات متحده از دوصد سال بدینسو به آن با نگاه ستایش دیده اند . جهان غرب هم این نهاد را مظهر دموکراسی و آزادی های لیبرال خود میداند و هنوز هم بدان روی دارد . کاپیتول در زمان موجودیت خود دو بار مورد تهاجم و تاراج قرار گرفته است : بار نخست انگلیس ها آنرا در سال ۱۸۱۲ میلادی آتش زدند و بار دیگر دونالد ترامپ و هوادارانش به آن تازیدند . آتش سوزی انگلیسی ها ناشی از شکست نظامی و آبروریزی سیاسی بود که برغم بزرگ نمایی و عقده گشایی نتوانست دموکراسی نوپا را واژگون کند . اما یورش ترامپ بر این نماد بزرگ دموکراسی بورژوایی نشانه گیری های سیاسی دیگر داشت و تکان لرزه هایی شدیدی را بر پیکر جهان غرب وارد نمود . رسانه ها در سراسر جهان از خرابکاری در درون کاپیتول ، تلفات جانی ، اخلال اجلاس خاص پارلمان بخاطر برسمیت شناسایی رییس جمهورنو، عدم جلو گیری پولیس فدرال از تهاجم ، پلان های از قبل تدوین شده و حادثات دیگر گزارش دادند و حتا رویداد ششم جنوری را کودتا خواندند . نخبه گان و بازیگران مطرح سیاسی ایالات متحده هم تکان خوردند و با نگرانی از عواقب فاجعه بار سیاست و رفتار ترامپ هوشدار دادند . آنها برای نخستین بار واژه ٬٬ ترامپیزم ٬٬ را بکار گرفتند و آنرا ترکیبی از اندیشه ها و رفتار های راست افراطی ، پوپولیستی و فاشیستی دانستند . از نظر آنها راز پیروزی ترامپ در کارزار انتخاباتی که رای ۷۵ میلیون تن را جلب نموده در اینست که او برای ناسیونالیست ها شعار ٬٬ تقدم امریکا ٬٬  ، برای نژاد پرستان شعار ٬٬ برتری نژاد سفید پوست ٬٬ ، برای بنیاد گرایان مسیحی پروتستانت شعار جنگ صلیبی ٬٬ طرفدار زنده گی ٬٬ ، برای عاشقان سلاح شعار ٬٬ فروش آزاد سلاح ٬٬ ، برای انارشیستان شعار ٬٬ دوری از دولت بیروکرات ٬٬ ، برای بیکاران شعار ٬٬ جای کار ٬٬  ، برای دهقانان شعار ٬٬ سبسایدی و حمایت دولت ٬٬ ، برای کم سوادان شعار دوری از ٬٬ اخبار غلط ٬٬  و شعارهای مشابه دیگری را داده و عدم تطبیق آنها را نتیجه خرابکاری دیگران  به ویژه دموکرات ها ( چپ افراطی !؟ ) میداند. از دید این نخبه گان ترامپ شخص ورشکسته و بی عقل در امور اقتصادی ، فساد پیشه ، عیاش ، جبون و ترسو میباشد و از سخر روزگار است که او را اقتصاد دان لایق و متشبث ماهر ، آدم پاک نفس ، خداپرست و متقی ، شجاع و مرد میدان جنگ میدانند . از نگاه سیاسی دونالد ترامپ فاشیست ، دشمن دموکراسی و پارلمانتاریزم است و هواداران او نیز چنین افرادی اند . از اینرو پارلمان آسیب دیده ایالات متحده امریکا درنظر دارد تا با سرزنش این مرد ناپسند که مسوول همه وقایع ناگوار دانسته میشود بر اوضاع متشنج کنونی چیره گردد و حیثیت پامال شده خود را باز یابد . در مجلس نماینده گان برای دومین بار ٬٬ استیضاح ٬٬ و یا اگر بهتر گفته شود ٬٬ اتهام نامه ای ٬٬ علیه ترامپ به اکثریت آرا به تصویب رسید و به سنا راجع شد تا بمثابه داوری او را محکوم و سبکدوش نموده و از فعالیت های سیاسی او درآینده جلوگیری نماید .

روز بیستم جنوری ۲۰۲۱ میلادی روز یادکردن سوگند وفاداری رییس جمهور نو به قانون اساسی است . هوادرانش از او تقاضا کرده اند که مراسم گشایش کار او به طور معمول در روی پله های زینه دروازه غربی کاپیتول در فضای باز صورت بگیرد . اما مسوولین امنیتی پس از دستگیری افرا د مسلح و مقدار زیاد سلاح دید گاه دیگری دارند .

در قصر سفید از چندین دهه بدینسو معمول است که رییس جمهور نو در نخستین لحظات کار خود نامه ای از سلف خویش را روی میز کار خود می یابد . در چنین نامه ها حسن نیت ، آرزوی موفقیت ، اطاعت از او بمثابه رییس جمهور کل و وعده همکاری ابراز میگردد . به نظر نمی رسد که ترامپ چنین نامه ایرا از خود بجا گذارد و نیات نیک را برای جو بایدن بیان نماید . اگر شایع شود باید چند سالی بعد سراغ نامه ترامپ را از ارشیف ملی انکشور گرفت . دور شدن ترامپ از کرسی قدرت برای او و یارانش دشوار ولی برای آرامش سیاسی و تجدید روابط قصر سفید با کاپیتول حایز اهمیت جدی است . جوزف بایدن که اکنون خود را رییس جمهور همه شهروندان ایالات متحده میداند سعی خواهد نمود تا در بیان خط مشی حکومت خود مساله اجماع ملی و همکاری همه نهاد های دولتی را درمرکز کار خود قرار داده و راهکارهای آزموده شده را برای حل پرابلم های انباشت شده سیاسی و اجتماعی رویدست گیرد . ( برنامه کاری او باید به طور جداگانه مورد توجه قرار گیرد ) . گر چه خوشبینی نسبت به آینده در آغاز کار امر خوبی است ولی برخی از اگاهان سیاسی باور دارند که یورش ترامپ به کاپیتول پایان یک فصل تاریک تاریح امریکا نخواهد بود . در ایالات متحده امریکا تفاوت های شدید اجتماعی ، بیکاری فراگیر ،فقر رو به افزایش ، فرو لغزیدن لایه های اجتماعی به پایین ، فروپاشی زیرساخت ها ، نژاد پرستی ،‌نبود مصوونیت های اجتماعی و بیمه صحی ، آلوده گی محیط زیست ، کاهش قدرت اقتصادی ، تشنج با جهان بیرون و صدها پرابلم دیگر سنگ های پیش پای حکومت جدید است . دونالد ترامپ با وعده ایجاد ٬٬ جای شغل ٬٬ و بر گشتاندن آن از بیرون بداخل کشور در انتخابات ۲۰۱۶ میلادی پیروز گردید . امروز پس از چهار سال دیده میشود که تعداد بیکاران هنوزهم افزایش بیشتر یافته است . رای دهنده گان ترامپ نه در آنزمان و نه در حال درک نمودند که نظم اقتصادی لیبرال آنکشور تنها در جایی ٬٬ محل شغل ٬٬ ایجاد مینماید که ارزان و بارآورنده سود بیشتر باشد ، نه در جایی که به آن ضرورت باشد و قوه خرید مردم را افزایش دهد . این اقتصاد با مداخله دولت در زنده گی اقتصادی مخالفت دارد و نمیخواهد که امتیازات و آزادی عمل خویشرا از دست دهد . جهانی سازی لیبرال و بهره گیری غیرمسوولانه از آن تمرکز تولید را در محلات معدود و فروپاشی اقتصاد را در سایر نقاط جهان ببار میآورد که کاهش محل کار و تولید در بسا از کشورهای جهان بشمول ایالات متحده امریکا پیآمد آنست . نسخه های ارزان قیمت و فریبنده دونالد ترامپ در حل مشکلات اقتصادی ـ اجتماعی ، جلوگیری از فاجعه های ایکولوژیک ، ممانعت از انتشار میکروب ها و ایپیدیمی ها چون ویروس کرونا و چاره سازی دشواری های دیگر بشری سودمند نبود و دردی را دوا نکرد . جو بایدن باید راه های دیگری جست و جو کند . میگویند نخستین فرمان های رییس جمهور نو ایالات متحده شمولیت مجدد ایالات در موفقتنامه حفاطت محیط زیست ، یکجا ساختن اعضای خانواده های مهاجرین در مرزهای آنکشور که به جبر از همدیگر جدا شده اند و توقف ساختمان پاپلین کیستون ایکس ال که تخریب و حشتناک طبیعت را در بر دارد خواهد بود . پیروزی بایدن که در آن نقش نیروهای چپ امریکا برازنده گی دارد امید های تازه را در این زمینه نیز بوجود آورده است که ایالات متحده در زنده گی بین المللی به سیاست های مسوولانه روی آورد و نقش مثبت را در حل معضلات جهانی ایفا نماید .

برای حل پرابلم های درونی ایالات متحده امریکا به ویژه رفع انقطاب اجتماعی ، کاهش نژاد پرستی ، کنترول نیروهای راست افراطی و شبه نظامیان فاشیستی و مسایل رُشد اقتصادی ـ اجتماعی مدت درازی ضرور است و دوره چهار ساله کار بایدن کفایت نخواهد کرد . در این جا نمیتوان انتظار چرخش بزرگ را داشت . اگر بایدن و تیم اش در رهبری قصر سفید بتوانند پاره ای از این مسایل را حل نمایند و ابزار موثری را برای تطبیق دموکراسی فراگیر و تحقق خواسته های نودو نُه در صد نفوس کشور بکار برند پس او از شمار موفق ترین روسای جمهور این کشور خواهد بود .

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۲۱ـ ۱۹۰۱

استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2021