امکانات مالی و نقش آن درپیشبرد کارسیاسی

 

نوشته : حنیف ضرابی، کارشناس امورمالی حزب مردم افغانستان

 

بر بنیاد قوانین نافذه هرکشور احزاب و سازمانهای سیاسی برای پیشبرد فعالیت شان راه ها و وسایلی را جستجو میکنند تا با استفاده ازآن بتوانند امورمربوط شانرا تمویل نمایند. بر بنیاد قانون اساسی افغانستان۱ درقانون احزاب افغانستان ، فصل سوم ، ماده پانزدهم آمده است که احزاب سیاسی مصارف شانرا از منابع زیر میتوانند تمویل کنند:

۱ ـ پرداخت حق العضویت ها ،

۲ ـ اعطای کمک بلاعوض توسط شخص حقیقی داخلی سالانه الی مبلغ دو میلیون افغانی،

۳ ـ از درک عواید اموال منقول وغیرمنقول حزب،

۴ ـ سبسایدی دولت حین برگزاری انتخابات ،

۵ ـ اعانه سازمانهای بین المللی طرفداردموکراسی که بصورت شفاف وعلنی داده میشود.

۶ ـ سایرمساعدت ها از طرف اعضا.

توانایی های مالی، احزاب و سازمانهای سیاسی را درپیشبرد فعالیت ها و پیاده نمودن اصول مرامی شان ازیکسو؛ واثرگزاری برپروسه های سیاسی ـ اجتماعی ازجانب دیگر کمک ویاری میرساند. احزاب دموکراتیک ومردمی برای اقدامات سیاسی وفعالیت های شان چون : ایجاد دفترها و وسایل لازم کاری، راه اندازی گردهمایی ها و نشست ها، مسافرت ها ، ملاقات ها ، نشرات و ده ها اقدام دیگر به منابع لازم مالی نیازمند هستند. امکانات مالی ، اثرات غیرقابل انکاری برنقش وفعالیت احزاب سیاسی داشته بناً سازمانها ترقیخواه و پابند اصول ، قانون وبا دست پاک ، برخلاف سازمانهای ارتجاعی ، منحرف و سازشکار با امکانات  بیسارناچیزی در مبارزه نابرابر سیاسی دست وپنجه نرم میکنند. باید پذیرفت که این کار، کار ساده ای نیست. شما باید ازاندیشه و دیدگاه های تان، از برنامه و پیشنهاد های معقول وعملی تان ، شما باید از تاریخ حزب تان در برابر رقیبان سیاسی و مخالفان تان دفاع کنید. تنها وقوف وایمانداری و درست بودن راه تان کافی نیست. این دیدگاه ها باید با کارگسترده سیاسی و سازمانی راهش را تا توده ها بگشاید و تا رسیدن اندیشه ها و خواست های شما در بین مردم باید کارها و اقدامات بیشماری انجام پذیرد.

 

حزب مردم افغانستان منحیث یک حزب مترقی و مردمی از همان اول تا بحال یک حزب خود کفا بوده و راهکارهای آن روشن و شفاف است. حزب دربخش تامین مسایل مالی اش نیز در روشنی زنده گی نموده واز امکاناتیکه فقط اعضای آن دراختیارش قرارمیدهند کار و پیکاراش را تمویل می دارد.

به هیچ کسی پوشیده و پنهان نیست که امروز درنتیجه  موجودیت و تقویت ساختارهای ناشفاف و قانون شکن در حیات سیاسی افغانستان، شماری ازاحزاب وسازمانهای سیاسی برخلاف اصول بنیادی قانون اساسی کشور و قانون احزاب در افغانستان از « کمک  های سخاوتنمدانه ! » مالی منابع مشکوک برخورداراند که بدون آن حتا یک روز هم نمی توانند به موجودیت و بقا شان ادامه دهند.       

حزب ما دررابطه به سواستفاده های واقدامات قانون ستیز احزاب وسازمانهای حاکم درخط مشی سیاسی خود چنین تصریح مینماید: « ... وضع موجود احزاب نگران کننده است.آنعده احزابیکه از توانایی واثرگذاری بیشتر برخوردارهستند، قومی ، محلی و مذهبی و نیمه نظامی اند و عمدتاًاز منابع خارجی وغیر شفاف تمویل میگردد که مغایر قانون اساسی و قانون احزاب شمرده میشود.

حزب ما خواهان است که دولت بر اساس قانون و از طریق بودیجه پارلمان سبسایدی را که نیاز های اولیه احزاب قانونی و راجستر شده از قبیل داشتن یک دفتر و نشریه و در حد اقل مصارف کمپاین انتخاباتی را مردفوع کرده بتواند ، متقبل شود و برمنابع غیر قانونی احزاب سیاسی نظارت نماید.این تجربه و شیوه برخورد با احزاب سیاسی در اکثر کشورهای دموکرات و دارای نظام اداره پارلمانی وجود دارد.»۲

در افغانستان که نظام آمده با غرب اکت سیاسی و پابند بودن به اصول دموکراسی و قانون را مینماید ، وضع احزاب و سازمانهای سیاسی ، درآمد ها و عواید آن یکی از جنجال برانگیز ترین مسایل مربوط به دموکراسی ونظام قانون را تشکیل میدهد.در حالیکه ماده ششم قانون احزاب ۳ «  وابسته گی سیاسی و تمویل از منابع خارجی » را منع اعلام میکند، ماشاهد آنیم در بلند ترین سطح ،حتا مقامات دولتی به شمول آقای کرزی و اداره ریاست جمهوری از پول های سیاه ازمنابع خارجی تمویل میشوند.وضع در احزاب و تنظیم های سیاسی بد تر از آنست.

در اساسنامه حزب مردم افغانستان در فصل چهارم در باره درآمد های حزب م ا آمده است که این در آمد ها شامل : حق العضویت ها ، اعانه ها ،فروش نشرات حزب ، تشبثات قانونی اقتصادی و پرداخت های قانونی دولت میگردد.

عواید حزب مردم افغانستان و بیشتر احزاب دموکراتیک و هوادار مردم ، را پرداخت حق العضویت های هموندان حزب واعانه ها تشکیل میدهد. برای همین هم است که حزب ما و ارگانهای پاسخ ده آن از وجوه مالی حزب با مسوولیت ودقت بیشتر از دیگران استفاده نموده و دربرابرهرپول آن برای اعضای حزب پاسخ میدهد.

جمع آوری دقیق وکامل حق العضویت های هموندان حزب وسیله با اهمیتی برای تمویل کارسیاسی حزب واثرگزاری آنست. برخلاف برداشت های شماری از اعضای حزب که پرداخت به موقع حق العضویت ها را یک مساله تخنیکی و فرع میدانند ، باید خاطر نشان کرد که این طرزدید برخورد غیر مسوولانه در برابر حزب و تعهد های سیاسی و سازمانی رفقا میباشد. اگرحق العضویت ها به موقع آن پرداخته نشوند ، کارسیاسی و سازمانی حزب با سکته گی روبرو شده و حزب نمی تواند خواست ها و ا ندیشه هایش را برای هموندان و توده های مردم برساند.

پرداخت اعانه به حزب نیز ازاهمیت بزرگی در کارسیاسی برخورداراست. وقتی ما مساله حضورفعال در حیات سیاسی در شهر ها ، محلات  و دهات را منحیث نیاز جدی فعالیت سیاسی طرح مینمایم ، باید این حقیقت را نیز بپذیریم که برای ایجاد دفتر محلی حزب ، برای پرداخت معاش کارکن سیاسی ، برای راه اندازی سیمینار ، نشست و گردهمایی برای بلند بردن دانش و اگاهی سیاسی فعالین... به وجوه معین مالی نیازاست.اگر درگذشته فعالین سیاسی حزب داوطلبانه و بدون دریافت کمک مالی حزب کارمیکردند، امروز از برکت نظام اقتصادی حاکم ، فشارهای عظیم اقتصادی و بلند بودن سرسام آورهزینه های زنده گی ، همومندان حزب مردم افغانستان مانند میلیونها شهروند دیگر افغانستان مجبوراند برای امرار حیات، چند شغل را انجام دهند ، زیرا با یک شغل نمی توان مخارج زنده گی را تمویل کرد. مشکل چند شغله شدن زنده گی مانع از سهمگیری فعالتر وبیشتر در فعالیت سیاسی و سازمانی میگردد.آنانیکه مجبوراند برای پرداخت کرایه منزل یک ماه معاش معلمی و یا ماموریت خود را بپردازند ، برای خوراک و پوشاک باید بقیه وقت خود را صرف کار بخاطر امرار حیات خود و خانواده شان نمایند.چنین است ماهیت ضد مردمی نظامی که به قیمت ویرانی دستاورد های اجتماعی و مناسبات عادلانه اقتصادی زنده گی را بر مردم تنگ ساخته است.

با در نظر داشت شرایط دشوار و پیچیده مبارزه سیاسی باید اذعان کرد که مساله پرداخت به موقع حق العضویت ها و پرداخت اعانه ها به صورت منظم یک وظیفه و مسوولیت سیاسی و اخلاقی اعضای حزب میباشد. باید به این مساله از دید سیاسی برخورد کرده و اثرگذاری آنرا برکارسیاسی حزب درنظر داشت.پرداخت به موقع و داوطلبانه حق العضویت یک عمل انقلابی است.اگر حزب قادر باشد تا ارگان نشراتی مرکزی خود که در آن دیدگاه ها و برنامه های سیاسی اش نشر میشود را به طور وسیع و گسترده در بین مردم پخش نماید، کار بزرگ و با اهمیتی سیاسی را انجام داده است. اگرهمین حزب سایت های انترنتی ، رسانه های اختصاصی برای جوانان ، کارگران ، زنان ، دهقانان ، متعلمین ، و... داشته باشد نقش و اثرگذاری آن برپروسه های سیاسی و بلند بردن سطح اگاهی توده ها سودمند است. و همین طور تمویل سایر اقدامات و برنامه های حزب همه بدون پشتوانه مالی میسر نیست.

حزب مردم افغانستان نه انجواست و نه ازخوان پروژه های بی حساب غرب چشم طمع داشته واز برکت انحصار قدرت توسط جنگ سالاران و زورگویان از وجوه مالی دولتی در کارزار سیاسی ـ تبلیغاتی اش بی بهره است وحزب ما از هیچ مرجع خارجی و بین المللی کمک دریافت نکرده و برای پیشبرد کارو فعالیت هایش  فقط و فقط برحق العضویت و اعانه های اعضای حزب تکیه دارد.

رفیقا بیاید، این مساله که حزب مردم افغانستان خود کفا بوده و مصارف اش را فقط اعضای آن تمویل میکنند را منحیث سند افتخار و پاکی و صداقت حزب دانسته واین افتخار را حفظ نموده و بیشتر و بیشتر در راه استحکام مالی حزب منحیث یک اقدام و مسوولیت سیاسی برخورد نمایم. بیاید ازهواداران حزب ، آنهایکه عضوحزب نیستند؛ ولی مساله رشد واستحکام جنبش چپ ترقیخواه درافغانستان وحضور آن درحیات سیاسی جامعه را لازم و ضروری میپندارند ،نیز دعوت به پشتیبانی مالی از تلاش های حزب مردم افغانستان کنیم. ما درحزب خود براصول ومیکانیزم شفافی برای پاسخ دهی و گزارش ازهرافغانی وسنت پرداخته شده به حزب تکیه داشته وهرآن میتوانیم ازکاربرد و مصرف درست وبجای آن پاسخ بدهیم.

این دعوت ازهوادارن حزب برای کمک به حزب از سوی افراد غرض ورز و تنگنظر و ماجرا جو شاید به معنای فقرو ضعف مالی حزب تعبیر گردد، اما جان مساله درگسترش صفوف وساختار های حزب نهفته است.حزب باید در محلات استحکام وگسترش بیشتر یابد.حزب در مقابله با ارتجاع  باید تجهیز گردیده و کار حزب در بین لایه های مختلف مردم چون زحمتکشان شهروده ، کسبه کاران ، جوانان ، زنان ، هنرمندان و... بیشتر گردد. این اقدامات نه فقط نیاز به نیروی انسانی اگاه و باوقف دارد ، بلکه نیازمند امکانات مالی است تا امیدها و تحرک ایجاد شده را تکانه های بیشتر بخشیده وجنبش مردمی و ترقیخواهانه میهن را نیرومندی بیشتر دهد.

رفیق حفیظ مصدق رییس شعبه تشکیلات شورای اروپایی درست و بجا از آن ترقیخواهانی که عضویت حزب مردم افغانستان را ندارند با صراحت دعوت به همراهی به مبارزه سازمان یافته در رده های حزب مردم افغانستان نمود. مساله کمک مالی ترقیخواهان به حزب مردم افغانستان ازسوی من نیزحرف بیجا نبوده بلکه من آنرا منحیث وظیفه انقلابی برای گسترش نفوذ نیروهای ترقیخواه در جامعه مطرح مینمایم. این دعوت حزب برای افزایش هموندانش هیچگاهی به معنا سربازگیری از سازمانهای  برادر که با ما در ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات وترقیخواه میرزمند نیست. استحکام هریک از این سازمانها ، استحکام صفوف نهضت دادگستری کشوراست که حزب مردم افغانستان بخشی از آنرا تشکیل میدهد.این ایتلاف با اگاهی ودرک مسوولیت تاریخی در راه ایجاد  یک حزب واحد و بزرگتری، متشکل از نیروهای وسیع دادخواه و ترقی پسند افغانستان مبارزه مینماید.

 

 

پاورقی ها:

 

۱ ـ قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان

۱۴ جدی ۱۳۸۲ خورشیدی ، انتشارات سعید. در بند های ۲الی۴ ماده سی و پنجم میخوانیم که :

ـ تشکیلات و منابع مالی حزب علنی باشد.

ـ اهداف و تشکیلات نظامی و شبه نظامی نداشته باشند.

ـ وابسته به احزاب سیاسی و یا دیگر منابع خارجی نباشد.تاسیس و فعالیت حزب بر مبنای قومیت ، سمت ، زبان و مذهب فقهی جواز ندارد.

 

۲ ـ خط مشی سیاسی حزب مردم افغانستان ،

مصوب کنگره ۲۱ ثور ۱۳۹۱ خورشیدی

نشرات شورای مرکزی حزب مردم افغانستان، رویه ۱۷، چاپ کابل

درعرصه حاکمیت ، نظام دولتی و اداره.

 

۳ـ قانون احزاب سیاسی افغانستان

نشر در جریده رسمی: ۱۵ سنبله ۱۳۸۸ خورشیدی

بند فعالیت های ممنوعه ، ماده ششم می افزاید :

احزاب سیاسی فعالیتهای ذیل را انجام داده نمیتواند:

۱-  پیروی از اهدا ف مناقض احكام دین مقدس اسلام و ارزش های مندرج قانون اساسی افغانستان.
۲-  استفاده از قوه یا خشونت یا تهدید یا تبلیغ استفاده از قوه.
۳-  تحریک به تعصبات قومی، نژادی، مذهبی یا سمتی.
۴-  ایجاد خطر مشهود در برابر حقوق و آزادی های افراد و برهم زدن عمدی نظم و امنیت عامه.
۵-  داشتن تشكیلات نظامی یا تبانی مستند با نیروهای قوای مسلح.
۶-  وابسته گی سیاسی و تمویل از منابع خارجی.

 

 

 

 

 

 زنده گی سازمانی ـ بامداد ۱/  ۱۳  ـ ۱۷۰۸