اجلاس وسیع کادرها وفعالان شورای اروپایی حزب مردم افغانستان در حالی که رفیق پوهاند داکترمحمد داوود راوش رییس حزب مردم افغانستان نیز حاضربود روز شنبه مورخ ۱۵ماه جون سال روان در شهر کسل کشورالمان دایرگردید

 

نشست کادرها وفعالان شورای اروپایی حزب مردم افغانستان درحالی که رفیق پوهاند داکترمحمد داوود راوش رییس حزب مردم افغانستان  نیز تشریف داشت در شهر کسل کشور آلمان روز شنبه مورخ ۱۵ ماه جون سال  ۲۰۱۳ برابر ۲۵ جوزا ۱۳۹۲ خورشیدی برپا گردید.

در آغاز رفیق کاوه کارمل رییس شورای اروپایی حزب مردم افغانستان تشریف آوری رفیق پوهاند دکتر محمد داوود راوش رییس حزب مردم افغانستان  وکادر ها وفعالان شورای اروپایی را که علی الرغم دشواری های بعد مسافه از کشور های مختلف شورای اروپایی حتا از کشور یونان رنج سفر تحمل شده وبه اجلاس تشریف آورده بودند ، خیر مقدم گقت .سپس رفیق ولی محمد زیارمل عضو شورای مرکزی ح.م.ا  وعضو هیات رییسه شورای اروپایی  تدویرنشست کادرها وفعالان شورای اروپایی را در اوضاع واحوال کنونی یک گام مثبت ویک اقدام ارزشمند پنداشته ، یاد آور شد که این نشست به منظور ایجاد تفاهم و تآمین آگهی همه جانبه از رویداد ها وحوادث داخلی کشور با حضور داشت رفیق پوهاند داکتر محمد داود راوش رییس ح.م.ا تدویر میابد وسپس فهرست هیآت تحریر را در اجلاس ، جهت نظر خواهی معرفی کرد، که به اتفاق آرا پذیرفته شد.

 

سپس اجندای اجلاس را که شامل : ارزیابی کاروفعالیت شورای اروپایی طی فاصله میان دو اجلاس توسط رفیق کاوه کارمل رییس شورای اروپایی ح.م.ا  ، گزارش امورمالی توسط رفیق ضرابی مسوول امورمالی شورای اروپایی ، صحبت شفاهی رفیق پوهاند داکترمحمد داوود راوش رییس ح.م.ا ودیدگاه ها ، پیشنهاد ها وانتقاد های رفقا بود به  به گفتمان گذاشته شد، که در این مورد رفقا هریک : نورالدین عزمی ، ولی مسوول شورای کشوری دنمارک وزبیر شیرزاد دیدگاه های شان را ابراز داشتند وسپس اجندا به نظرخواهی گذاشته شد، که به اتفاق آرا تایید گردید.

بعد رفیق کاوه کارمل رییس شورای اروپایی  ح.م.ا بر طبق آجندا گزارش اساسی شورای اروپایی را پیشکش نمود که دریک بخش آن چنین آمده بود :

« با ابراز سلام های پُرمهر و بهترین تمنیات ، حضور گرم و خوشآیند شما را در گردهمایی کنونی شورای اروپایی حزب مردم افغانستان خیرمقدم میگویم .امروز ما در اینجا گرد آمده‌ایم تا کار نامه نزدیک به یکسال واپسین شورای اروپایی را ورق بزنیم و با دید آنچه که کرده‌ایم و بدست آورده‌ایم و نامگیری وشناخت آنچه که نکرده‌ایم و دردست نداریم به گفتمان سازنده و بررسی اندیشمندانه در فضای کاملأ بازو دموکراتیک بپردازیم .»

سپس رفیق کاوه کارمل به بررسی کارکرد های شورای اروپایی پرداخته افزود:

« ...سال پار در حدود دوماه پس از برپایی کنگره با شکوه حزب ما که با تصویب برنامه ، اساسنامه و خط مشی سیاسی حزب  دورنما های روشنی را در برابرما گشود، اجلاس وسیع شورای اروپایی درهالند برگزارگردید و با تدویر بخش دوم آن از طریق شبکه پال ادامه یافت .در آنزمان شورای ما دارای احساس دوگانه بود ؛ از یکسو بر همه دستآورد های بزرگی سیاسی  که تدویر کنگره با فرهنگ بلند سیاسی بود می بالید ، از سوی دیگر ازهمه سروصدا های نا هنجاربرخاسته ازچگونگی تدویرنخستین پلینوم شورای مرکزی به ویژه اینکه آنهمه خود برافروختگی ها را به شورای اروپایی نسبت میدا دند تنگدل و آزرده بود. ما نیک میدانستیم که این همه آشوب وآشفتگی تنها یک پیآمد درد ناک را با خود خواهد داشت که آنهم بی باوری، سستی درکارو مبارزه و دورشدن از آماج های اساسی که بخاطر آن‌ها همه ما دراین میدان مبارزه گرد آمده‌ایم بود. درآن نشست ، اعضای شورای اروپایی به انتقادها و پیشنهاد های سازنده گوش نهادند و نواقص وکمبودی ها را بیان کردند.همه با اتفاق نظر برتحکیم و ترویج دموکراسی ، رهبری جمعی ، شفافیت و نوسازی درزنده گی سازمانی ما تاکید کردند وبا الهام ازهمین روحیه در    موجودیت دو نامزد به انتخاب رییس شورای اروپایی پرداختند. ما گرانیگاه های کارخویش را درآنجا از جمله چنین تشخیص نمودیم :

ـ حفظ سازمان ، ایجاد و تحکیم فضای اعتماد درمیان ساختارهای شورای اروپایی ،

ـ گشودن باب مذاکره با همه ، با آنانیکه پیشینه مبارزه مشترک داریم .

ـ توقف یکجانبه هرگونه تبلیغات خصمانه وعدم عدول ازخط قرمز تبلیغاتی که شور بختانه ما جراجویان ازآن سو استفاده نمودند.

ـ  برقراری روابط و مناسبات شفاف ،علنی و تعریف شده در چار چوب اساسنامه وطرز العمل تشکیلاتی شورای اروپایی با ارگان های رهبری حزب ما در درون کشور.شورای ما تصریح نمود که بمثابه سازمان جز،همواره همکارمرکزبوده و هیچگاهی برای هیچ مرجعی تعین تکلیف نخواهد کرد .

ـ  رفتن به سوی سیاست‌های بزرگ ، ایتلاف بزرگ نیروهای همسو، سازمانهای که با آن‌ها اهداف مشترک داریم .

ـ باز نگری شیوه‌های کارارگان های رهبری و شورا های کشوری ، ارتباط مستقیم بالا به پایین ، نزدیکی هرچه بیشترهمه ساختار ها باهم و فراهم ساختن زمینه‌های گردهمآیی همگانی از طریق پالتاک .

ـ توظیف کادرها براساس اصل شایستگی و تخصص.

ـ بکار گیری اصل پاسخگویی و مسوولیت ، هیچ کسی نمیتواند در شورای ما غیرمسوول و واجب الاحترام باشد .

ـ رایزنی ومشاورت مستقیم و تنگاتنگ ارگان های رهبری با همه رفقا.

با چنین دیدگاه ها شورای اروپایی به کار آغاز نمود ودرنخستین نشست پالتاکی خود کمیته اجراییه ۲۷ نفری را برگزید.کمیته اجراییه منتخب نیزبدون درنگ به گزینش هیات رییسه و مسوولان شعبات پرداخت و برای تنظیم امورسازمانی و سمت وسو بخشیدن کارکردهای شورای اروپایی تدوین لایحه های وظایف و پلانهای کاری برای همه ارگان ها را ضروری دانست.شعبات کمیته اجراییه شورای اروپایی درهمکاری نزدیک با هیات رییسه همیشه فعال به زودی لایحه های وظایف ، پلان های کاری ، گراف های جلسات ، فورمه ها ، راپورها و مقرره ها را تهیه و برمبنای آن‌ها پس از تصویب کمیته اجراییه به کارعملی آغاز نمودند .

شورای اروپایی شاخص های پلان کارخود را تا پایان نیمه اول سال روان تصویب نموده و درهمسانی با گراف معین ، همه ارگان های آن به تدویر جلسات پرداخت ؛ چنانچه تا به اکنون هیات رییسه ۱۲ بار، کمیته اجراییه ۱۳ بار و شورای کشوری سه بارنشست های کاری داشته‌اند.شعبات کمیته اجراییه شورای اروپایی نیز بر مبنای کارکرد نامه‌های خود فعالیت‌های درخور ستایشی داشته‌اند که با اختصار از بر خی از آن‌ها یاد می کنم.»

سپس رفیق کاوه کارمل به کارکردهای شعبات شورای اروپایی وشورا های کشوری پرداخت واز کارکردهای درخشان شعبات اسناد وارتباط ، تفاهم ، تشکیلات، تبلیغ وترویج ، اموراجتماعی، روابط بین المللی، امور زنان و مالی ، وشورا های کشوری : هالند ، دنمارک ، المان ، یونان ، سویس ،انگلستان، اتریش ،بلغاریا ، ودیگر کشورها یاد اورشد.

رفیق کاوه کارمل نارسایی های را که در جریان کار شورای اروپایی به دیده آمده بود یکایک برشمرد ودرپایان آرزو برد تا شورای اروپایی بتواند براین همه دشواری ها غلبه حاصل نماید ویک شورای فعال ، برجسته ونمونه را فراهم سازد.

در بخش بعدی نشست بربیناد اجندای مطروحه رفیق حنیف ضرابی مسوول مالی شورای اروپایی گزارش امورمالی شورای اروپایی را برخواند و کمکهای شایانی را که به خاطر تقویه بنیه مالی حزب مردم افغانستان درداخل کشورصورت گرفته یکایک برشمرد و با صورت مصارف آن یاد آورشد ، که مورد تآیید اجلاس قرار گرفت.

پس از گزارش امورمالی رفیق پوهاند داکتر محمد داوود راوش رییس حزب مردم افغانستان طی سخنرانی شفاهی گفت:

 « رفیق های عزیز! اجازه بدهید تا قبل ازهمه گرمترین سلامها ودرود های گرم هیات رییسه شورای مرکزی حزب مردم افغانستان را به یکایک شما تقدیم بدارم، وآرزومندی آنها را که موفقیت وکامگاری شما رفقای عزیز درحیات سیاسی وخانواده گی است به شما پیشکش کنم.

رفقای عزیز! حزب مردم افغانستان به مثابه یک حزب دادخواه وترقی پسند ازآزمون بس بزرگ زمان پیروزمندانه سربدرکرد، بر دشواری های که طی یکسال تار وپود ساختاری آن را به لرزه درآورده بود، غلبه حاصل نمود. پلینوم اخیر به مثابه نقطه عطف بر دشواری های ناشی از پلینوم نخست شورای مرکزی ح.م.ا پنداشته می شود.

حزب مردم افغانستان در جریان حوادث جهان در یک کشوردورافتاده حتا درجغرافیه پیچیده جهان به مثابه یک جنبش دادخواه ودادگستر پدیدارگردید. حزب مردم وجنبش ایتلاف احزاب وسازمانهای ترقی خواه یک تافته جدا بافته ازحوادث ورویدادهای کشورنیست.اگر اوضاع داخلی، اوضاع منطقه وی، وضعیت اقتصادی ، وضعیت اجتماعی ،آرایش نیروها وبرخی مسایل دیگرحیات اجتماعی وسیاسی کشو را به بررسی بگیریم ، به این فرایند می رسیم ، که حزب مردم یک پدید ه ای واهی ومیتافزیکی در کشور نیست، یک عینیت است درداخل یک کشوری با این همه چالش ها که ما باید راهکارهای درست تطبیقی را برای نجاتش وبرای رهایی اش از دشواری ها پیدا کنیم.از اینرو لازم می دانم تا در گام نخست به مساله بحران موجود درافغانستان بپردازم، که در یک حقیقت یک بحران فراگیراقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی وحتا بادریغ بحران اخلاقی نیز است مکث کنیم .

بحران اقتصادی افغانستان  که  ناشی از سیاست  اقتصاد محوری است در تمام  بخشهای اقتصادی به ملاحظه می رسد،این بحران از سرازیر شدن پولهای هنگفت وسرسام آور پدیدار گردید ، که بادریغ با کروپشن ، دزدی ، غارت سرمایه های فرا گسیخته وحتا سرمایه های ملی کشورهمراه است. این بحران در اقتصاد به اندازه ای فراگیر شد ، که نادار، نادارتر و سرمایه دار، سرمایه دار تر گردید، مگر بادریغ طبقه میانه یا متوسط به میان نیامد. برخلاف اروپا وبرخلاف کشورهای که از بحران های اقتصادی به گونه درست ومنظم سر بدرکردند، درافغانستان این بحران به نفع طبقه سرمایه دارانجامید.

در عرصه حیات اجتماعی وفرهنگی هم بادریغ حوادث طوری رونماشد که ،بنیاد گرایی یا فوندمیتالیزم ، فناتیزم ، ناسیونالیزم تنگ نظرانه ، که در گیریهای فکری را بار می آورد در کشور پدیدار وتقویه گردید. وامروز دراین بن بست در این چنبره بادریغ در گیراست ، وحتا با دریغ می توان یاد آور نمود ، که جوانان ما درگیر یک خرافات مضحک اجتماعی دست برگریبان هستند، باور به جادو ، فالگیری ورمل اندازی بادریغ در میان فاکولته یی ها وتحصیلکرده های ما راه گشوده است.جوان ما با دریغ در قرن بیست ویک ، با انترنیت سر وکار دارد ، فاکولته می رود مگر شرایط واوضاع فکری اش طوری درهم وبرهم شده است که او را در تحجر فکری مقید ساخته است. بادرد ودریغ یک فیصدی درشت جوانان جامعه ای ما به همین راستا کشانیده می شوند. حتا تا اندازه ای که نمی توان درمیان این قشر متحجر وسرگردان دیدگاه های سیاسی را جستجو کرد.این است وضعیت سیاسی گره خورده موجود درجامعه افغانی داخل کشور، که نباید از برابر آن با چشمان بسته گذشت.»

رفیق راوش در ادامه صحبت هایشان افزودند:

« پس از میان این همه بغرنجی های فکری چگونه میتوان تا طرز ساختاری فرهنگی ـ سیاسی  کشوررا برشمرد، از این دید دو نوع ساختارسیاسی در داخل کشور پدیداراست : یک ساختار مافیایی خودانگیخته اقتصادی وسیاسی که در برخی موارد حتا چهره مدنی به خود می گیرد، ودیگر ساختارهای سیاسی ترقیخواهانه دموکرات وعدالت پسند ، که از جنبش مشروطه خواهی آغاز می یابد وتا امروز ادامه دارد. مسلمآ این بررسی یک بررسی کلی است و در جزیات تفاوت های وجود دارد .درساختار مافیایی ، احزاب جهادی ، ساختاری تایپیکی که درحکومت وقدرت شریک هستند  با زراندوزی و با کسب سرمایه های بسیار بزرگ که متوسل به زورثروت اندوخته اند وبا زر وزور سیاست می کنند حزب ساخته اند وکار سیاسی را به پیش می برند.  این احزاب هم زردارند ، هم زوردارند وهم در حاکمیت شریک هستند ؛ هم عضو جامعه مدنی اند برخی از آنها هم رییس یک شرکت است ، هم انجوی خانه سازی وسرک سازی دارد  وهم کار سیاسی می کنند. به گونه نمونه صد کیلومترسرک را سه قوماندان جهادی سابق می سازند وقرار داد آن را به زور به دست آورده اند ، این قوماندن ها چهره مدنی را به خود گرفته اند ، با خارجی ها ونماینده گان جامعه مدنی نشست و  برخاست دارند وداد از دموکراسی نیز می زنند ومی گویند که در ساختمان افغانستان نیز سهم دارند. تیپ دوم حزب ها وساختار سیاسی اند که با دست خالی وجیب خالی معرکه گیری می کنند، که با کمک های حق العضویتها ومساعدت های اعانه ها فعالیت سیاسی انجام می دهند. حالا با کمک دوهزار یوری شما می خواهیم تا با این همه دشواری ها حزب را درداخل کشور سراسری بسازیم درهمین گونه یک جامعه درهم و برهم سیاسی واجتماعی ، این است وضع ما ، احزابی که با ما در ایتلاف همسو وهم باوراند ، نیزوضع شان از لحاظ مالی بدترازما اند .

اگر جامعه واحزاب سیاسی را در داخل کشور دسته بندی کنیم ، احزاب دادگستر وترقیخواه بسیارمحدود واندک اند ، مگراین احزاب از پشتبانی یک قشر آگاه انساندوست، ومتعهد جامعه برخوردارند. که این مردم برای رفع بحران موجود خواهان تغییر در سیستم مافیایی بوده وبه یک نظام اقتصادی درست وبه احزاب خدمت گذار برای جامعه  باورمند هستند. افزون براینها باند گروپ های مسلح است که از باند گروپهای سه نفری شروع می شوند تا به باندهای منظم  پنج هزار نفری می انجامند. اینها هم در حاکمیت هستند هم در اپوزیسیون هستند وهم صاحب ملک وسرمایه ، به همین ترتیب در یک چنین ساختار بغرنج وپیچیده اند . افزون بر اینها درکشورهای همسایه ما نیزبه احزاب وبه ساختارهای چشم دوخته اند وآنها را به خاطر تامین منافع شان کمک می کنند. نیز به بغرنجی وضع سیاسی کشور می انجامند،  درکشورچین در یک سو، پاکستان درسوی دیگر و ایران به تشدید کار های سیاسی وتبلیغی به نفع خود شان می پردازند.»

رفیق راوش افزودند:

« با این همه بغرنجی ها باید یک حزب سیاسی متعهد وغیر وابسته ، فدا کار وتامین کننده منافع مردم نیز بوجود بیاید، تا با همه ای این دشواری ها برزمد ومبارزه کند ، که این حزب بر خاسته از میان یک قشرمبارز روشنفکر جزحزب مردم افغانستان ونیروهای همسو با آن دیگری حزب بوده نمی تواند که همان حزب شما رفیق های گرامی یعنی حزب مردم افغانستان است.این حزب سنت تاریخی مبارزات مردم افغانستان را حمل می کند واین نیروی با رسالت شما هستید که درپی نجات افغانستان از بحران کنونی برآمدید ودرفش مبارزه را برافراشته اید وبا اندیشه های تا ن، با کمک های مالی تان حزب تان را نیرومند می سازید ودر پی نجات افغانستان هستید. شما نه مبارزات تان را دست کم بگیرید ونه خود را عقب جبهه فکرکنید، شما شامل مبارزات هستید وشما در جبهه واحد با رفقای تان در داخل کشور می رزمید. البته از شما نیزرفقای تان  توقع دارند تا در کارو پیکار مبارزه ای تان آگاهانه ودرست اندیشانه باشید.»

داکتر راوش گفت :

« ...افغانستان کشورمن است ، این سرزمین منست ومن متعلق به اینها هستم.، درحالی که یک رفیقی که از اروپا می آید ، با انترنیت، با کتاب ، با فیسبوک سروکار دارد ، در داخل کشور دنبال مسایل قومی سرکردان است، چرا ازفلان ملیت زیاد است وچرا ازفلان ملیت کم است ؟

در یک جلسه نیروهای ایتلاف که من رییس دوره یی آن هستم ، به رفقا گفتم ، که اگر ما دنبال این وآن نرویم وهدایات درست و وحدت خواه رهبران خود را به دیده بنگریم ، پیروزمی شویم .

رفقا ! ما وحدت افغانستان را گرانتنی می کنیم ، توجه کنید یک دیو خشمگین قوم پرستی وزبان پرستی به دنبال تجزیه افغانستان است ، اگر ما به خود نیایم ، آگاهانه یا نا آگاهانه به دام این دیو می افتیم و آنگاه شرم تاریخ بر جبین ما حک خواهد شد. یگانه نیروی که کشور را از دست این دیو وحشی تجزیه نجات می بخشد ، حزب فراقومی وفراملیتی مردم افغانستان است ، حزب شما است ، شما هستید. راه شما راه حقیقت است واین جامعه را از سقوط در مرگستان  تجزیه نجات می دهید. کسی دیگر این داعیه را ندارد ، تنها وتنها شما وهمین احزاب وسازمانهای شامل ایتلاف اند، که این داعیه را دارند.»

رفیق پوهاند داکتر راوش افزون برمسایل سیاسی داخلی حزبی به مسایل مختلف حوادث منطقه وی، سیاسی ـ تیوریکی واندیشوی نیز پرداخت. که صحبت هایشان مورد توجه و استقبال شایان شرکت کننده گان نشست قرارگرفت.

در پایان رفقا هریک ، غفورهادی ، فهیم ادا ، ولی، داکتر حمیدالله مفید و زبیر شیرزاد ، داوود کرنزی ، شاهپور طهماس ،عزمی ، آسمایی، رستمی و نسرین مفید  پرسشهای شان را مطرح کردند، که رفیق داکتر راوش با پاسخهای منطقی ودرست به قناعت آنها پرداخت.درختم صحبت های همه جانبه داکترراوش شرکت کننده گان جلسه بپاخاستند و با کف زدن های پیهم از دیدگاه ها وحضور وی دراین نشست باهمیت وعلنی حزبی استقبال نمودند.

پس ازسخنرانی  وسیع، گسترده وعلمی رفیق پوهاند داکترراوش ، رفیق کاوه کارمل رییس شورای اروپایی حزب مردم افغانستان ازسخنرانیهای علمی و رهنمایی کننده رفیق راوش ابراز سپاس نمود.

در پایان، فیصله نامه اجلاس کادرها و فعالان شورای اروپایی توسط داکترحمید الله مفید از نام هیآت تحریر برخوانده شد ، که به اتفاق آرامورد تصویب قرارگرفت.

جلسه در فضای گرم وصمیمانه  به ساعت هفت شام به پایان رسید.

 

متن کامل صحبت رفیق راوش ، گزارش مکمل کمیته اجراییه شورای اروپایی و سایراسناد نشست بعداً دراختیار شوراهای کشوری واعضای حزب قرارداده میشود.