اسراییل در رویای «امپراتوری»

 

والری بورت، بنیاد فرهنگ استراتیژیک

 

تل آویو تلاش می کند تا شرایط خود را به همه همسایگانش دیکته کند. نوار غزه به آتشفشانی شباهت دارد که تا حدودی از جوش و خروش تهدیدآمیزش کاسته شده است. اما تقریباً هر روز ابرهای شعله‌ور از آن فوران می ‌کند و زمین از آتش موشک‌ ها و توپخانه‌های رد و بدل شده بین اسراییلی‌ها و شبه ‌نظامیان حماس می‌ لرزد. این صلحی است که در اینجا برقرار شده است، که تفاوت چندانی با جنگ اخیر ندارد. تل آویو از این وضعیت خوشحال است. بسیاری در جهان، از جمله سیاستمداران، ساده‌لوحانه معتقدند که صلح به غزه‌ رنج ‌دیده بازگشته و توجه به آن کاهش یافته است. تظاهرات در دفاع از فلسطینیان متوقف شده و اعتراضات علیه سیاست ‌های اسراییل فروکش کرده است. با این وجود، مردم به دلیل «جنگ خاموش» بین اسراییل و شبه ‌نظامیان، هر روز در اینجا جان خود را از دست می ‌دهند. روزنامه بریتانیایی گاردین توجه را به این امر و موارد بسیار دیگری جلب کرده است: « توهم خطرناکی است مبنی بر اینکه زندگی در غزه به حالت عادی بازمی ‌گردد» - اینگونه آگنس کالامارد، دبیرکل سازمان عفو بین‌الملل، از دوره پس از آتش ‌بس توصیف کرده است. به گفته او، مقامات اسراییلی شمار حملات خود را کاهش داده و اجازه ورود برخی کمک‌ها به غزه را داده‌اند، اما « جهان نباید فریب بخورد. نسل‌ کشی اسراییل هنوز تمام نشده است». این نشریه مشکلات سرسام‌آور فلسطینی‌ها را فهرست کرده است. مردم فاقد غذا و آب هستند، زیرا مقامات اسراییلی اغلب از ورود کمک ‌های بشردوستانه به نوار غزه جلوگیری می‌ کنند. و وقتی غذا می ‌رسد، به دلیل نبود برق، راهی برای گرم کردن آن وجود ندارد.

هزاران نفر، از جمله بسیاری از زنان، کودکان و سالمندان، عملاً در فضای باز زندگی می‌ کنند. تنها سرپناه آنها خیمه های فرسوده‌ای است که زیر باران سرد و بادهای شدید قرار دارند. بسیاری از آنها فاقد رختخواب، لحاف یا لباس گرم هستند. در نتیجه، بیماری‌های مختلفی در غزه شیوع پیدا می‌ کند. زمستان نزدیک است و هیچ کس نمی‌ داند چه کسی تا بهار زنده خواهد ماند. کسانی که سعی می ‌کنند در ساختمان‌های ویران شده پناه بگیرند، خطر مرگ در زیر آوار را به جان می‌ خرند. حتا یک بیمارستان در غزه فعالیت خود را از سر نگرفته است و بسیاری از آنها ویران شده‌اند، بدون دارو یا تجهیزات پزشکی و عملاً بدون پرسونل. فقط می ‌توان با وحشت تصور کرد که فلسطینی‌ها چگونه بدون بهداشت مناسب با نیازهای اولیه خود کنار می‌آیند. حتا بدون مشاوره تخصصی، آشکار است که نوار غزه در معرض تهدید مداوم بیماری‌های همه‌گیر است. . ..پس از آتش‌ بس در غزه، اسراییل نیروهای خود را در ۵۳ درصد از خاک این منطقه محصور مستقر کرد. این امر به آن اجازه داد تا برخی از نیروها را در سایر نقاط بحرانی مستقر کند و به مشکلات خود در آنجا، به ویژه در کرانه باختری، رسیدگی کند.

حملات شهرک ‌نشینان مسلح یهودی به روستاهای فلسطینی در اینجا به طور قابل توجهی بیشتر شده است. آنها خانه‌ها و موترها را آتش می‌ زنند و روستاییان را لت وکوب می‌کنند. البته، این اوباشگری نیست، بلکه توسعه‌ طلبی است - تلاشی برای مجبور کردن فلسطینی‌ها به ترک این مناطق و سکونت خودشان در اینجاست. چندی پیش، در پاسخ به موجی از به رسمیت شناختن فلسطین توسط بسیاری از کشورها، اسراییل تلاش کرد بخشی از کرانه باختری را ضمیمه خود کند و کنست قطعنامه‌ای در حمایت از این تصمیم صادر کرد. با این حال، این امر خشم گسترده‌ای را برانگیخت. علاوه بر این، اگر این تصرف صورت می ‌گرفت، توسط سازمان ملل غیرقانونی تلقی می ‌شد و قوانین بین‌المللی را نقض می ‌کرد.

تل آویو وانمود کرد که از برنامه ‌های خود دست کشیده است. در واقع، آنها به سادگی تاکتیک ‌های خود را تغییر دادند و به «الحاق خزنده» متوسل شدند و ترس را در سراسر کرانه باختری گسترش دادند. کشاورزان فلسطینی هنگام برداشت محصول، دایماً مضطرب هستند و مدام به اطراف نگاه می ‌کنند. هر لحظه ممکن است چهره‌های ترسناکی در نزدیکی آنها ظاهر شوند که ظاهر ترسناک آنها نشانه ‌ای از مشکل است. روستاییان نمی ‌توانند روی حفاظت ارتش و پولیس حساب کنند - آنها ممکن است پس از سرقت شهرک ‌نشینان اسراییلی از راه برسند. مقامات دولت یهود با افزایش تعداد مجوزهای صادر شده برای شهرک‌ نشینان جهت حمل سلاح، در لفافه «الحاق خزنده» را تشویق می ‌کنند. در حال حاضر، بیش از ۲۳۰ هزار نفر از ۸۰۰ هزار نفری که در کرانه باختری زندگی می‌ کنند، این حق را دارند. یک ارتش بالفعل تشکیل شده است که آماده است «حفظ نظم» در منطقه را بر عهده بگیرد. اسراییل با گستاخی همیشگی خود در سوریه عمل می ‌کند. پس از تغییر قدرت در آن کشور، ارتش اسراییل نیروهای خود را به بهانه حفاظت از شهروندان و جوامع دوست خود در ارتفاعات جولان مستقر کرد. کنترول بر رشته کوه هرمون برقرار شد، جایی که نیروهای اسراییلی از آنجا مناطقی را که خطرناک می ‌دانند، گلوله ‌باران می‌ کنند. ایالات متحده  امریکا قصد داشت سوریه را به توافق‌ نامه‌های ابراهیم بپیوندد و دمشق مشتاق بود تا این نقطه‌ بحرانی را از بین ببرد. برای رسیدن به این هدف، تل‌آویو نیاز داشت نیروهای خود را از سرزمین‌های اشغالی خارج کند.

با این وجود، اسراییل به روشنی اعلام می ‌کند که قصد مصالحه ندارد. این امر به ویژه با بازدید گستاخانه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، از مناطق جنوبی جمهوری عربی که تحت کنترول ارتش اسراییل است، نشان داده شد. این اتفاق تنها چند روز پس از آن رخ داد که دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، از احمد الشرع، رهبر سوریه، استقبال کرد و چشم‌انداز کاهش تنش ‌ها پدیدار شد. اما این یک توهم بود. اسراییل اخیراً با انجام یک عملیات نظامی مرگبار در جنوب سوریه، این موضوع را تایید کرد. این امر واکنش عصبی کاخ سفید را برانگیخت. به گزارش تایمز اسراییل، ترامپ متحد سرکش خود را سرزنش نکرد، بلکه خواستار آن شد که « اسراییل گفت و گوی قوی و صادقانه‌ای را با سوریه حفظ کند و هیچ چیز مانع تبدیل شدن آن کشور به یک کشور شکوفا نشود». رییس جمهور امریکا گفت وگوی مفصل‌ تری با نتانیاهو در واشنگتن، جایی که او را دعوت کرده است، خواهد داشت. با این حال، این به نظر می ‌رسد که یک معلم سخت‌ گیر، دانش‌آموز تنبلی را پای تخته سیاه احضار می ‌کند. اسراییل همچنین نگران لبنان است، جایی که حزب‌الله، که در نبرد با نیروهای دفاعی اسراییل آسیب دیده، در حال قدرت گرفتن است. حملاتی علیه مواضع آن انجام می ‌شود، اما گزارش‌ های نظامی همچنان از تلفات غیرنظامیان خبر می ‌دهند. ارتش لبنان در تلاش برای خلع سلاح گروه شورشی شیعه است، اما با مقاومت روبرو می ‌شود. رهبران حزب‌الله اقدامات خود را با اشاره به نگرانی ‌شان برای لبنان توجیه می‌ کنند. آنها ادعا می‌ کنند که بدون آنها، جنوب کشور آسیب ‌پذیر خواهد بود، زیرا ساختارهای دولتی قادر به محافظت از آن در برابر اقدامات اسراییل نیستند. اما البته نکته در این نیست، بلکه در آن است که یک حزب‌الله خلع سلاح شده نفوذ خود را در لبنان از دست می ‌دهد و برای ایران که آن را تأمین مالی می‌کند، بی ‌فایده خواهد شد. اما اسراییل فقط می ‌تواند رویای چنین چیزی را در سر بپروراند.

وضعیت در لبنان بسیار شبیه به غزه است، جایی که حماس به دنبال هر راهی برای حفظ آبرو است. و در این مورد، نیروهای مسلح رادیکال‌ ها همچنان استدلال اصلی آنها هستند. در مورد رهبری لبنان، آنها به شدت در تلاش برای یافتن راهی برای خروج از این وضعیت هستند. نواف سلام، نخست وزیر، اظهار داشت که کشورش آماده همکاری با اسراییل است و برای پیشبرد مذاکرات از امریکا کمک خواهد گرفت. اما چنانچه در این موارد تل‌آویو هیچ تمایلی به مصالحه نشان ندهد و از تخلیه چندین تپه در امتداد مرز جنوبی لبنان خودداری ‌کند، چگونه می ‌توان آنها را انجام داد؟

به گفته نواف سلام، آنها هیچ ارزش استراتیژیکی ندارند و به عنوان «ابزاری برای فشار بر لبنانی‌ ها » عمل می ‌کنند. گدشته از این، اسراییل خلاف این مساله را اصرار دارد. از اینجا، ارتش اسراییل تحرکات رزمندگان حزب ‌الله را زیر نظر دارد. آنطور که نیویارک تایمز در مقاله‌ « اسراییل امپریالیستی در خاورمیانه جدید» می‌ نویسد، «اوضاع در لبنان نمونه‌ای قانع ‌کننده به آنکه چگونه خاورمیانه تغییر کرده است، جایی که نفوذ اسراییل عملاً در همه جا است». با این وجود، این امر تأثیر مخربی بر این منطقه که از قبل هم مشکل ساز بوده، دارد. / ر ت

 

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۵ـ ‍ ۱۳۱۲       

Copyright ©bamdaad 2025