وضعیت زنان در افغانستان

هشتم مارچ روز پیروزی قدرتمندان بی قدرت فرخنده باد !

 

هایده صدیقی

 

وضعیت زنان در افغانستان طی سالیان متمادی بنابر تحولات و اوضاع ناپایدار سیاسی، با روی کارآمدن نظام های معکوسی که اغلباً در قبال زنان دیدگاه ها و سیاست های متضاد داشته اند،  همواره با چالش ها و محدودیت هایی در زمینه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی رو به رو بوده اند و هنوز هم این محدودیت ها و چالش ها سیر صعودی را طی میکنند. هرچند وضعیت زنان در افغانستان اکنون دشوارتر از آن است که بتوان آن را توصیف کرد و یا در قالب نوشتاری درآورد، اما برای تسلی و به عنوان یک گام مثبت در راه مبارزه برای حقوق و آزادی زنان می توان چند نکته خیلی مهم را دراین زمینه یادآوری کرد که از حقایق و چشم دیدها منشا گرفته است.

امروزه  در آستانه هشت مارچ روز دست یابی زنان بر حقوق و خواسته های شان، روز تلاش و مبارزه علیه بی عدالتی ها و نابرابری ها، روز اعتصاب زنان برای حق شان، روز به آتش کشیده شدن ۲۲ زن مبارز برای حق شان و... قرار داریم که از این روز بزرگ در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان یاد بود از کارنامه ها و مبارزات زنان و افراد برای عدالت و برابری ها تجلیل و گرامی داشت به عمل می آید. جا دارد که هشت مارچ را گرامی بداریم و برای تداوم این مبارزه برعلیه ناحقی ها صدا بلند کنیم. هشت مارچ در واقع یک تاریخ مکمل است، درسی است برای نسل های که دیدگاه های باز و دموکرات دارند و ازاین درس برای تداوم این گونه جریان ها تلاش میکنند. و برای از بین بردن تعصبات جنسیتی، نابرابری های اجتماعی،  و حقوق و آزادی های مدنی تلاش می ورزند و کار میکنند.

اما از بعد دیگر، هشت مارچ درسی است برای نسل های که در تاریکی مطلق متولد می شوند. در واقع برای کسانی  که در جوامع محدود و محدوتر قرار دارند. اما هشت مارچ و در واقع تکرار این تاریخ درسی بزرگی خواهد شد  برای این تاریک اندیشان و می تواند آنان را از ذهنیت های تاریک و فاسد بیرون کشیده و به طرف روشن فکری و دید باز راهنمایی کند. هشت مارچ و یاد بود ازاین تاریخ فرخنده یک نداست بر کسانی که هنوزهم برای حصول و دست یابی حقوق و آزادی های مدنی و انسانی شان سکوت کرده اند و یا امید های شان را برای آینده از دست داده اند. این تاریخ برما یاد خواهد داد که بر مبارزات و تلاش های خود همواره ایستاده گی نماییم و یک پارچه باشیم.

اهمیت هشت مارچ براینست که هرچند، این مبارزه از یک کارخانه کوچک با اشتراک تعداد محدود زنان که قشر ضعیف جامعه خوانده می شدند، آغاز شد و اما نتایج آن چنان تاثیر عمیق بر ذهنیت ها و جهان گذاشت که تا اکنون ازاین مبارزه بزرگ در دنیا یاد می شود. این نشان دهنده آنست که مبارزات هشتم مارچ استراتیژیک و براساس خواسته های معقول و مطابق به قانون و ارزش های انسانی بوده است و هم چنین مستحکم بودن مبارزین را بازگو می کند تا اینگونه نتایج اثربخش را به نسل های بعدی منتقل ساخته است که جهان نمی تواند آن را فراموش کند.

از هشتم مارچ در بسیاری از کشورهای جهان در حالی تجلیل می شود که درجوامع عقب مانده مانند افغانستان وضعیت زنان بشکل فجیح مایوس کننده و تاسف آور است و شرایط برای این زنان در افغانستان هر روز بدتر و غیرقابل تحمل می شود. شاید این کلمات و سخنان بارها و بارها در مجلات، مقالات و کتب گفته شده باشند و دیگر برای خواننده گان تکرار بیش نباشد، اما این واقعاً تکان دهنده است که زنان در افغانستان دیگر ازهیچ گونه حقوق و آزادی ها به عنوان بشر برخوردار نیستند و به حاشیه رانده شده اند. این نشان می دهد که وضعیت زنان در افغانستان به طرف فاجعه بزرگ انسانی روان است.

زنان در افغانستان حق نگارش، نشر و چاپ کتب یا مقالات علمی را ندارند و طبق مکتوب رسمی وزارت اطلاعات و فرهنگ امارت اسلامی افغانستان کتب و مقالات که نویسنده گان آن زنان باشند از کتابخانه های عمومی و کتابخانه عامه برداشته شده حریق گردیدند. زنان درافغانستان حق سفر به خارج از افغانستان را ندارند الی داشتن محرم و دلایل اصلی برای سفر از کشور. زنان حق کار و تحصیل را ندارند حتا نمی توانند از کتاب خانه ها کتاب بردارند و درخانه های شان مطالعه کنند. زنان حق بیرون رفتن در بازارها و شهر ها را بدون رعایت پوشش مکمل ندارند. زنان حق آواز خوانی، نویسنده گی، رقص، ورزش، اشتراک در جشن های ملی و بین المللی، مراسم های فرهنگی و ملی، رفتن به ادارات و دوایر دولتی و وزارت خانه ها حتا جهت پیشبرد امور کاری و تحصیلی و یا اخذ مدارک و اسناد رسمی مانند پاسپورت، تذکره، کارت تولد، اسناد و مدارک تحصیلی سال های قبل از حاکمیت طالبان و امثال آن را ندارند.

این واقعاً فاجعه است که زنان دیگر به هیچ عنوان در افغانستان جایگاه ندارند و حتا به عنوان انسان از هیچ گونه ارزش و حقوق انسانی برخوردار نیستند. زنان در افغانستان از همه عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی حذف گردیده اند. سوال اساسی که در هشتم مارچ میتوان آنرا مطرح ساخت اینست که زنان افغانستان که در بدترین شرایط و به دور از هیچ امکانات دسترسی به حقوق و آزادی های مدنی و انسانی شان قراردارند، چگونه می توانند به عدالت و برابری ها دست یابند و به حقوق حقه شان برسند؟ در حالی که محدودیت ها بر زنان بیشتر از هر روز افزایش می یابند و فشارها هر روز بیشتر از دیروز می شوند.

امار خشونت ها، خودسوزی ها، قتل و ازدواج های زیرسن بشکل اجباری افزایش یافته است.  بنابر عدم اشتغال زنان دربازارهای کار خانواده ها تحت فشارهای شدید اقتصادی قراردارند و این باعث شده است تا خشونت های خانواده گی و ازدواج های اجباری بیشتر افزایش یابد.

بیاید هشتم مارچ را از منظر دید زنان تحت شکنجه و ظلم تحلیل و بررسی کنیم. زنان که هنوز هم درمحدودیت های مطلق قراردارند، زنانی که هنوز هم تحت شکنجه و خشونت ها، نابرابری ها، تعصبات جنسیتی قرار دارند. میتوان به زنانی اشاره کرد که هنور هم در تحت حاکمیت امارت اسلامی در افغانستان به سر می برند و برای حقوق و آزادی های شان تلاش می کنند اما به هیچ گونه نتیجه مطلوب هنوز هم دست نیافتند. آنانی که به عنوان زن هنوز از حقوق و ارزش انسانی خویش حتا آگاهی ندارند و تاریخ برای آنها صرفاً تجربیات تلخ و با خشونت ها و رفتارهای غیرانسانی است که آنها این شرایط سخت را عملا تجربه کردند و هنوزهم دراین شرایط بد انسانی و وحشتناک هنوز هم زنده گی میکنند و این را پذیرفته اند و هنوز هم دوام میآروند.

بیاید هشتم مارچ را از دید دختران افغانستانی که از اساسی ترین حقوق انسانی شان که آموزش و کار است محروم ماندند، نگاه کنیم. بیاید هشتم مارچ را برای کسانی بازگو کنیم که هنوز هم در زندان های سرباز مانند جامعه افغانی قرار دارند. این زنان برای دموکراسی و دستیابی به حقوق شان چی باید کرد؟ درحالی که سیاست ها و این محدودیت ها همه روزه در حال افزایش قرار دارد و از بیرون مرزهای افغانستان تحمیل و تطبیق می شود. دراین زمینه چه باید کرد ؟ در حالی که اوضاع سیاسی در اداره و کنترول افراد این مملکت قرار ندارد. بیاید هشتم مارچ را بشکل واقعی آن از منظرگاه کسانی نگاه کنیم که هنوز هم در راه مبارزه و دادخواهی نه تنها مورد تشویق بلکه مورد انتقاد شدید نهادها و سازمان های قرار می گیرند که ظاهراً برای دفاع از حقوق بشر و آزادی شعار میدهند.  زنان که هنوز هم در زندان های سرباز مانند جامعه افغان بسر می برند و نمی توانند برای دستیابی به صلح واقعی و حقوق و آزادی های فردی و انسانی شان کاری را انجام دهند. زنانی که هنوز هم برای حمایت از حقوق شان چشم امید به دریچه هایی بسته اند که از آن دریچه ها ندای دفاع از حقوق بشر و آزادی می آید.

بیاید هشتم مارچ را از دیدگاه دختران افغانستانی نگاه کنیم که هنوزهم پشت درهای بسته دانشگاه ها و مکاتب ایستاده اند به امید روزی که این درهای بسته تعلیم و تربیت که حق اساسی هر فرد از جامعه است به روی آنان باز شود.

هشتم مارچ را از منظرگاه زنان روستایی نگاه کنید که آنها از زمان تولد مورد خشونت و بی عدالتی قرار گرفته اند و از همان آوان کودکی از همه حقوق اساسی و انسانی مانند تعلیم و تربیت، آزادی بیان، کار و زندگی مستقل و ...محروم شده اند. بیاید برای جهانی تلاش و مبارزه کنیم که دیگر هیچ فردی در هیچ کشوری مورد خشونت و ناحقی قرار نگیرد و این است مارچ واقعی برای همه ما.

این زنان افغان و هرفرد که درهرکجایی تحت ظلم و شکنجه قرار دارد و یا جوامع که تا هنوز نتوانسته اند نظام مردم محور را که همه از حقوق و آزادی های یکسان برخوردار باشند، تامین نمایند، به حمایت و پشتیبانی جوامع متمدن و نهادهای مدافع حقوق بشر نیاز جدی دارند.

هشتم مارچ زمانی می تواند با شکوه تر تجلیل و یاد بود گردد که دیگر افراد در هرکجایی از حقوق مساوی و آزادی های مدنی و فردی بدون تعصبات جنسیتی در جامعه عاری از خشونت در صلح بسر ببرند. ما شاهد هیچ گونه نابرابری و بی عدالتی در حق هیچ فردی بخصوص زنان در هیچ جایی نباشیم و یا این بحران انسانی را به حد اقل آن رسانیده باشیم.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۵/ ۲۵ـ ‍۰۷۰۳ 

 Copyright ©bamdaad 2025