ارتش اسراییل مصمم است انتقام عملیات نظامی بی نتیجه سال ٢٠٠۶ را بگیرد

 

 دمیتری نفیودوف  

عملیات جدید نیروی هوایی اسراییل در لبنان که روز گذشته آغاز شد و با تهاجم زمینی دیگری همراه بود، رسماً توسط تل‌اویو به عنوان تضمین امنیت بازگشت شهروندان این کشور که به دلیل اقدامات خصمانه حزب ‌الله، حماس و دیگر گروه‌های تندرو عرب فلسطین، مناطق شمالی کشور را ترک کرده و یا در حال ترک هستند، توجیه می‌ کند.

اسراییلی‌ها در ٢٠ سپتامبر، به بزرگترین حمله به بیروت از سال ٢٠٠۶ و سومین حمله از زمان آغاز جنگ علیه غزه در ٧ اکتوبر ٢٠٢٣ دست زدند. پیش از این، در ٢ جنوری، صالح العاروری، رهبر حماس، و در ٣٠ جولایه، فواد شکر، فرمانده اصلی نظامی حزب ‌الله حذف شد. بعد از حذف فواد شکر، این بار ابراهیم محمد عقیل و فرماندهی نیروهای رضوان، نیروهای ویژه حزب ‌الله هدف قرار گرفت. حزب‌الله کشته شدن ١۶ جنگجوی خود، از جمله دو فرمانده عالی ‌رتبه نیروهای رضوان – ابراهیم عقیل و احمد محمود وهابی را تأیید کرد. در میان کشته شده گان، احمد محمود وهابی، رییس مرکز آموزشی این گروه شیعه که مسوول عملیات علیه ارتش اسراییل در مرز لبنان و اسراییل بود نیز دیده می ‌شود. فرماندهان کشته شده بدست اسراییلی‌ها که در جلسه شرکت داشتند، از تجربه رزمی گسترده‌ای برخوردار بودند، از جمله در سوریه، که برخی از آن‌ها در عملیات علیه داعش ممنوعه در روسیه شرکت کردند (و در آنجا متحمل خسارات سنگین شدند). به گزارش وزارت بهداشت لبنان، در میان کشته شده گان سه کودک ۴، ۶ و ١٠ ساله، هفت زن و تعدادی اجساد ناشناس نیز وجود دارند. ۶٨ نفر مجروح شد. بر اساس اطلاعات رسمی اسراییل، ۴٩۶ فعال، از جمله فرماندهان بلند پایه که دارای پست‌های کلیدی بودند و تجربه طولانی در این سازمان داشتند، کشته شدند.

رژیم نتانیاهو مانند گذشته برای تحقق اهداف سیاست خارجی خود با استفاده از سخت ‌ترین روش‌های ممکن (از جمله، انفجارهای گسترده وسایل الکترونیکی از راه دور که قبلاً منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی شد)، صرفاً بر اساس ملاحظات بقای خود و گسترش بیشتر درگیری منطقه‌ ای عمل می‌ کند و با احساس مصوونیت کامل و بی ‌توجه به اعتراض‌های شفاهی ضعیف، به دنبال ایجاد واقعیت‌های جدید است. بسیار قابل تامل است که یک روز پس از ورود آموس هوخشتاین، فرستاده امریکا به اسراییل برای ایجاد آرامش در مرز اسراییل و لبنان، انفجار پیجرها شروع شد. او تقریباً یک سال در جستجوی یک توافق دیپلوماتیک بین بیروت و اورشلیم [غربی] بود که بتواند به حملات موشکی که ده‌ها هزار نفر را مجبور به فرار از مناطق مرزی در هر دو طرف کرده است، پایان دهد (در همین حال، امریکایی‌ها به پمپاژ سلاح به رژیم نتانیاهو ادامه می‌دادند ).

شمال اسراییل، در محدوده مرزهای خود از اوایل دهه ١٩۵٠ تا اواسط دهه ١٩۶٠، ٨٠ درصد از قلمرو منطقه تاریخی الجلیل را تشکیل می‌ دهد که در ابتدا در سال ١٩۴٧ به دولت هرگز ایجاد نشده اعراب فلسطین اختصاص یافت و متعاقباً توسط صهیونیست‌ها اشغال گردید (از جمله، تمام الجلیل). تا به امروز، تعداد پناهنده گان عرب از این منطقه در لبنان، بر اساس داده‌های موجود، بیش از ١٠٠ هزار نفر است و در سوریه  حداقل ۵٠ هزار (و این فقط تعداد پناهنده گان رسمی است که در آنجا ثبت نام کرده‌اند). این عامل به تنهایی به تندرو شدن مقاومت ضداشغالگری اعراب الجلیل و فلسطینی به طور کلی کمک می ‌کند.

 

به گفته منابع اسراییلی، جمعیت عرب الجلیل به لطف سیاست‌های ظاهراً « طرفدار عرب» تل‌آویو در منطقه، با سرعت بیشتری نسبت به جمعیت اسراییل رشد داشته است. در عین حال، ساکنان دایمی عرب الجلیل شامل شهروندانی می ‌شوند که برای کار فصلی (دوره بهار- پاییز) از لبنان، سوریه ( از طریق لبنان)، از مناطق همسایه «خودمختاری» فلسطین وغیره می‌آیند. ثانیاً، مهاجران اسراییلی که رسماً برای اقامت موقت به الجلیل می ‌رسند، بعنوان شهروندان آن در نظر گرفته نمی ‌شوند. اما، بر اساس برآوردهای موجود اسراییل، حداقل نیمی از جمعیت شهرک ‌نشینان «موقت»، از جمله کیبوتس‌هایی که مقامات اسراییلی با حمایت مالی دولت از سوی ایجاد می ‌کنند، دایمی محسوب می ‌شوند.

همانطور که عامل خارجی دویچه وله می‌ نویسد (٩ دسامبر ٢٠٢٣)، حق بازگشت فلسطینیان، از جمله به الجلیل در قطعنامه شماره ٣٢٣۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد درسال ١٩٧۴ و پیش از آن در کنوانسیون ژنیو ١٩۵١ گنجانده شده است. با این حال، این حق « نقش برجسته‌ ای در مذاکرات فلسطین و اسراییل در اسلو در سال ١٩٩۴ ایفا نکرد و اصلاً در قطعنامه‌ های شورای امنیت سازمان ملل درباره درگیری بین اسراییلی‌ها و فلسطینی‌ها دیده نمی‌ شود».

بر اساس آخرین داده‌های سازمان ملل متحد، تا جولای ٢٠٢٣، حدود ٢۵٠ هزار پناهنده فلسطینی در لبنان زنده گی می ‌کنند (بر اساس برآوردهای دیگر، در واقع حدود ۵٠٠ هزار نفر)، که حداقل ۶۵ درصد از این تعداد در جنوب لبنان اسکان یافته است. علاوه بر این، حدود ٨٠ درصد از پناهنده گان فلسطینی در لبنان، از همان ابتدا در زیر خط فقر زنده گی می‌ کنند. در سوریه  بیش از ۶٠٪. زیرا، مقامات دمشق ضمن کمک مالی و ارایه مراقبت‌های پزشکی رایگان به فلسطینی‌ها، زنده گی روزمره و اشتغال آن‌ها را تسهیل می‌کنند.

در همین حال، در سال ١٩٨٢، پس از اولین حمله گسترده اسراییل به لبنان، از جمله به بیروت و کشتار آواره گان فلسطینی در اردوگاه‌های صبرا و شتیلا توسط فالانژیست‌های محلی با حمایت ارتش اسراییل، در تل‌اویو پروژه دیرینه اوایل دهه ١٩۵٠، که تقریباً ٨٠ درصد از جنوب لبنان (منطقه الناقوره) را به اسراییل ملحق می ‌کرد، به خاطر آوردند. البته، پس از آن، برنامه‌ های توسعه‌ طلبانه به دلایل مختلف کنار گذاشته شد، با این حال، با توجه به اوضاع بعدی و فعلی در جنوب سرزمین سروها، گمان نمی ‌رود اسراییل این پروژه را رها کرده باشد.

نزدیکی سیاسی و دیپلوماتیک بین بیروت و دمشق که برای نیروهای امپریالیستی بسیار نگران ‌کننده است، تمایل تل‌اویو به «مجازات»  لبنان و تقسیم سیاسی و سرزمینی آن را تشدید کرده است. وزرای خارجه سوریه و لبنان، فیصل مقداد و عبدالله بوحبیب، پس از دیدار در پایان اکتوبر ٢٠٢٣ ترسایی در دمشق، طی بیانیه مشترک، در پاسخ به پیشنهاد اسراییل مبنی بر انتقال جمعیت عرب نوارغزه به جنوب این بخش و در امتداد مرز آن با مصر، «هر گونه تلاش برای جابجایی اجباری مردم فلسطین» را قاطعانه رد کردند. در بیانیه مشترک همچنین آمده است که نظامیان اسراییل مرتکب جنایات جنگی علیه فلسطینی‌ها می‌شوند… لازم است به اشغال سرزمین‌ های فلسطین، لبنان و بلندی‌های جولان توسط اسراییل پایان داده شود و یک کشور مستقل فلسطینی به پایتختی بیت‌المقدس تشکیل گردد.

عروسک خیمه ‌شب بازی جنوب «لبنان آزاد» ١٩٧٩-٨۵

لازم به ذکر است که در سال‌های ١٩٧٩-١٩٨۵، طبق پروژه تل‌آویو، تلاش‌هایی برای تشکیل یک شبه‌ دولت دست‌نشانده بنام «لبنان آزاد»  در جنوب سرزمین سروها با همکاری جنایتکاران «ارتش جنوب لبنان» به عمل آمد. از اواسط دهه ١٩٨٠، ارتش اسراییل کنترول نوار باریکی (به طول ٧٠ کیلومتر و عرض تقریباً ٢۵ کیلومتر) در امتداد مرز لبنان با الجلیل را در دست دارد. در هر صورت، اگر تصمیمی برای آغاز مرحله زمینی جنگ سوم لبنان گرفته شود، تجربه انبوهی برای اشغال جنوب لبنان با برنامه ‌ریزی مشخص وجود دارد.

پی‌نوشت: در شامگاه ٢١ سپتامبر، موج جدید حملات هوایی گسترده ارتش اسراییل با استفاده از مهمات پرقدرت در جنوب لبنان آغاز شد. انهدام انبارهای موشکی حزب‌الله که متناوباً بصورت بی ‌رویه به سمت شمال اسراییل شلیک می ‌شود، هدف اسراییلی‌ها اعلام شده است. اما با اطمینان می ‌توان گفت که این پایان کار نخواهد بود. به گفته راندا اسلیم از موسسه خاور نزدیک واشنگتن، حمله پیجری ١٧ سپتامبر « از نظر دامنه و شیوه، یک حادثه تاریخی» و حاوی « یک پیام جدی » به حزب‌ الله بود: « ما می‌توانیم به شما در هر نقطه دسترسی داشته باشیم. این، روحیه‌ ها را به شدت تضعیف می‌ کند. جنگ، دیگر در مرزها نیست. این حمله، جنگ را وارد خانه‌ها و بازارهای آن‌ ها در سراسر لبنان کرد».

نوک پیکان مبارزات جنبش حزب ‌الله، اسراییلی‌ها را که مناطق جنوبی کشور را در جریان جنگ داخلی لبنان در سال‌های ١٩٧۵-١٩٨٠ تصرف کردند، هدف گرفته بود. تاکتیک‌های چریکی قطعات شبه‌ نظامی شیعه لبنان به خروج اجباری ارتش اسراییل از منطقه در سال ٢٠٠٠ ترسایی منجر شد. هدف از جنگ ٣٣ روزه اسراییل علیه لبنان در تابستان ٢٠٠۶، شکست نظامی و سیاسی حزب ‌الله اعلام شده بود. اما، کارزار نظامی به دلیل تاکتیک‌ های رزمنده گان حزب ‌الله برای مقابله با خودروهای زرهی اسراییل، نتیجه غیرمنتظره‌ داشت و خط مرجعیون- حاصبیا را خفه کرد. مثلا، واحد‌های ضد تانک حزب ‌الله متشکل از ١٢ تا ١۵ نفر، مجهز به تجهیزات ضد تانک کورنت و فاگوت، تعداد قابل توجهی از تانک‌ های «مرکاوا» را که قبلاً آسیب ‌ناپذیر تلقی می ‌شدند، منهدم کردند.

پیروزی واقعی نظامی در «جنگ ژوییه» محبوبیت حزب‌الله لبنان را به طور قابل توجهی افزایش داد.

(رجوع کنید به: الکساندر کوزنتسوف، جنبش‌های شیعی و گروه‌های نیابتی در چارچوب سیاست خاورمیانه‌ای جمهوری اسلامی ایران - شرق، مجله جوامع آفریقایی-آسیایی: تاریخ و مدرنیته. ٢٠٢٣. شماره ٢ )

در عین حال، شکی نیست که اسراییلی‌ها بلافاصله به تجزیه و تحلیل دلایل شکست خود شروع کردند و با استفاده از روش‌های مختلف برای انتقام آماده می ‌شدند و همچنانکه اکنون می‌بینیم، در هیچ چیز توقف نکردند. به نوشته نیویورک تایمز، اسراییل طبق یک برنامه چند ساله دستگاه‌های آماده منفجر شدن در ساعت ایکس را با کمک شرکت‌های متقلب تولید کرد./ ا.م.شیری

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۴ـ ‍۳۰۰۹ 

Copyright ©bamdaad 2024