گفتگو با جرمی کوربین

 اخراج‌ ها به افغانستان به ‌ویژه غیرعادی است، زیرا این کشور هیچ یک از الزامات انسانی جهانی را مطابق با اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون ژنیو ۱۹۵۱، کنوانسیون‌ های حقوق کودک، اعلامیه پکن یا کنوانسیون استانبول درباره حقوق زنان برآورده نمی ‌کند. بنابراین هیچ مبنایی برای بازگرداندن کسی به افغانستان وجود ندارد. این تنها یک اقدام تجاوزگرانه علیه افرادی است که به شدت به دنبال پناهنده گی هستند. (کوربین )

 

کارملا نگرت و فیل باتلند

جرمی کوربین (متولد ۱۹۴۹) دهه‌هاست که به عنوان فعال صلح و در کارهای همبستگی بین‌المللی فعالیت می‌کند. او از سال ۱۹۸۳ترسایی نماینده حوزه انتخابیه ایزلینگتون شمالی در مجلس عوام بریتانیا است. کوربین، که بعنوان یک سوسیالیست دموکرات شناخته شده است، از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ترسایی ریاست حزب کارگر را برعهده داشت؛ در این دوره، حزب کارگر شاهد افزایش چشمگیر تعداد اعضا بود. پس از او، کِیِراستارمربه عنوان جانشین کوربین، رهبری حزب را برعهده گرفت و مسیر حزب را دوباره به سوی حمایت از ناتو و سرمایه‌داری سوق داد. در انتخابات مجلس عوام در جولای۲۰۲۴، کوربین به عنوان نامزد مستقل در حوزه انتخابیه ایزلینگتون شمالی، بر رقیب خود از حزب کارگر پیروز شد. کوربین یکی از روسای مشترک پروژه صلح و عدالت است که در سال ۲۰۲۱ترسایی به ابتکار خود او تاسیس شد. این پروژه با هدف گردهم آوردن فعالان، اتحادیه‌های کارگری و جنبش‌های اجتماعی در بریتانیا و سطح بین‌المللی برای مبارزه در راه عدالت اجتماعی و اقتصادی، صلح و حقوق بشر ایجاد شده است. امروز این جنبش ۶۰,۰۰۰ حامی دارد.

                                                                                                    ***

پرسش : در اجلاس ناتو در ماه جولای، توافق شد که موشک‌های دوربرد امریکایی در المان مستقر شوند. شما این توافق را چگونه ارزیابی می ‌کنید؟
کوربین :همه ما باید بپذیریم که ایتلاف‌های نظامی که بر تفکر سیاسی اروپا حاکم هستند، ریشه در ناتو دارند. نیروی محرک اصلی سیاست خارجی و اقتصادی اکنون اینست که همه کشورها هزینه‌ های نظامی خود را به حداقل ۲.۵ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهند. در مورد بریتانیا، این بدان معناست که سالانه ۳۰ میلیارد پوند دیگر برای تسلیحات مصرف شود. در عین حال، مانند همه کشورهای اروپایی، هزینه‌ های اجتماعی کاهش می ‌یابد.
اکنون اتحادیه اروپا تحت رهبری اورسلا فون درلاین سعی دارد خود را به عنوان یک بلوک نظامی نیز توسعه دهد. خطرات ناشی از نظامی‌ گری فزاینده اقتصاد و جامعه درغرب بسیار زیاد است. اما فرصت‌های صنایع تسلیحاتی در روسیه، هند و چین نیز بسیار زیاد است. بنابراین، اقتصادی وجود دارد که بر ادامه جنگ در اوکرایین استوار است، جنگی که روزی باید از طریق مذاکره پایان یابد و درگیری‌های دیگری مانند فلسطین، سودان، کانگو و یمن نیز وجود دارد.
پرسش : بسیاری از سلاح‌هایی که اسراییل در جنگ غزه استفاده می‌ کند، مستقیماً از سوی غرب تأمین می‌شوند.
کوربین :بله، دقیقاً.

ما در پروژه «صلح و عدالت» به طور نزدیک با کارزار همبستگی با فلسطین و بسیاری دیگر از سازمان‌ها در بریتانیا همکاری می ‌کنیم و توانسته ‌ایم تا یک میلیون نفر را در یک روز برای حمایت از مردم فلسطین بسیج کنیم. ما نه تنها خواستار آتش ‌بس هستیم، بلکه پایان تجارت سلاح بین بریتانیا و دولت اسراییل و همچنین خروج نیروهای اشغالگر از غزه و کرانه باختری را نیز مطالبه می ‌کنیم. اسراییل فعالیت ‌های نظامی خود را در کرانه باختری تشدید کرده است و به نظر می‌ رسد که جناح راست افراطی اسراییل، که به دنبال الحاق کامل فلسطین است، در حال قدرت گرفتن است.
پرسش : آیا بین این جنگ ‌ها و آنچه که اکنون در ونزویلا در خصوص عدم به رسمیت شناختن نتیجه انتخابات توسط ایالات متحده و متحدانش رخ می ‌دهد، ارتباطی می ‌بینید؟
کوربین :ارتباط در این است که ناتو در کنفرانس لیزابون سال ۲۰۰۶ تصمیم گرفت که نقش جهانی ایفا کند. مشارکت ناتو در مشاوره‌های نظامی و سایر فعالیت‌ها درسراسر جهان، از جمله در غرب افریقا، بسیار گسترده است. هدف ناتو به وضوح حمله به نمادهای نوع دیگری از اقتصاد در امریکای لاتین است. به همین دلیل، حملات به بولیویا، پیرو (در دوران ریاست جمهوری چپ ‌گرا)، به رییس ‌جمهور لولا دا سیلوا در برازیل و البته به کوبا و ونزویلا صورت گرفت.
پرسش :چه معنایی دارد که دولت المان اکنون پناهجویان را به افغانستان بازمی ‌گرداند؟
کوربین :دولت‌های اروپایی در برخورد با پناهنده گان و درخواست‌ کننده گان پناهنده گی روزبه ‌روز کارنامه بدتری ازخود نشان می ‌دهند. افرادی که در کالی تلاش می ‌کنند از کانال مانش عبور کرده و به بریتانیا برسند، یا در لیبیا که می ‌خواهند به ایتالیا بروند، یا در ترکیه که به سمت یونان حرکت می ‌کنند، تقریباً همه گی قربانیان جنگ یا بلایای محیط ‌زیستی هستند.
اخراج‌ها به افغانستان به ‌ویژه غیرعادی است، زیرا این کشور هیچ یک از الزامات انسانی جهانی را مطابق با اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون ژنیو ۱۹۵۱، کنوانسیون‌ های حقوق کودک، اعلامیه پکن یا کنوانسیون استانبول درباره حقوق زنان برآورده نمی ‌کند. بنابراین هیچ مبنایی برای بازگرداندن کسی به افغانستان وجود ندارد. این تنها یک اقدام تجاوزگرانه علیه افرادی است که به شدت به دنبال پناهنده گی هستند.
پناهنده گان اوکرایینی به درستی در سراسر اروپای غربی حمایت و پذیرفته شدند. اما همین موضوع درباره پناهنده گان فلسطینی یا افغان، یا افرادی که از لیبیا، سوریه یا مناطق دیگر درگیر درگیری مانند اریتریا، اتیوپیا و غرب افریقا می ‌آیند، صدق نمی ‌کند. به نظر می ‌رسد یک دستور کار نژادپرستانه در اروپای غربی وجود دارد که تعریف می ‌کند کدام پناهنده گان قابل ‌قبول هستند و کدام نه. این موضوع قطعاً به تقویت جناح راست افراطی در اروپا کمک می ‌کند.
پرسش : در بریتانیا در ماه اگست شورش‌ های نژادپرستانه چند روزه رخ داد. چه عاملی در پس این وقایع بود؟
کوربین :در ساوت ‌پورت، در شمال‌غرب انگلستان، سه کودک در یک مدرسه رقص به قتل رسیدند. در شبکه‌ های اجتماعی گفته شد که عامل جنایت یک پناهجو بوده است. در حالی که در حقیقت او در بریتانیا متولد شده بود، که البته این از شدت جرم نمی ‌کاهد. اما در پی این ماجرا، تامی رابینسون و جناح راست افراطی به خیابان‌ها آمدند و به مساجد و به ‌ویژه به زنان مسلمان که حجاب داشتند، حمله کردند. واکنش جنبش ضد نژادپرستی بسیار سریع و سازمان ‌یافته بود. ما در سراسر منطقه تجمعاتی برگزار کردیم. خود من نیز در یک تظاهرات همبستگی در مقابل بزرگترین مسجد ما سخنرانی کردم. اما مساله تنها اعتراض به نژادپرستی نیست؛ بلکه باید به زمینه‌ای که خشم جناح راست افراطی از آن سرچشمه می‌ گیرد نیز توجه کرد.
آن‌ها پناهنده گان را مقصر کمبود مسکن، نبود جای کافی در مدارس، لیست‌های انتظار بیمارستان ‌ها و افزایش فقردر میان کارگران می‌ دانند. در حالی که سطح زنده گی کارگران در ده سال گذشته بر اثر سیاست‌های ریاضتی ۲۰ درصد کاهش یافته، ثروتمندان ثروتمندتر شده‌اند. جناح راست افراطی به دلایل سیاسی به فقر نمی‌ پردازد، بلکه تلاش می ‌کند اقلیت‌ها را مقصر بداند، همان‌ طور که نازی‌ها در المان این کار را کردند. یک پاسخ سیاسی از سوی چپ ضروری است:

ما باید قدرت و نابرابری اقتصادی در جامعه‌ مان را با همبستگی طبقه کارگر به چالش بکشیم. کارگران طبقه دارند، نه رنگ. آن ‌ها همه رنگ‌ها را دارند.
پرسش : تقسیم طبقه کارگر بخشی از سرمایه‌ داری است. آیا به نظر شما جایگزینی وجود دارد؟
کوربین :البته، من سوسیالیست هستم. یک جایگزین شامل درخواست برای خدمات بهداشتی همگانی، مسکن و آموزش است. به جای انتخاب براساس رقابت، که آرزوهای تعداد زیادی از جوانان طبقه کارگر را نادیده می ‌گیرد، باید به این واقعیت اعتراف کنیم که هرکودکی در مدرسه یک انسان ارزشمند است. همچنین این موضوع به عضویت در اتحادیه‌ ها و مالکیت عمومی خدمات حیاتی مربوط می ‌شود.
پرسش :چه پاسخی به چپ ‌گرایانی می ‌دهید که اکنون به کامالا هریس در ایالات متحده امید بسته‌ اند؟
کوربین :من نه ازطرفداران ترامپ هستم و نه از تحسین ‌کننده گان دموکرات‌های امریکا. چرا که دموکرات‌ها مسوول بدترین حملات به پناهنده گان و مهاجران در ایالات متحده هستند. در دوران جوزف بایدن و باراک اوباما، تعداد بیشتری مهاجر ( از جمله مکسیکویی‌ها، گواتمالایی‌ها و دیگر افراد طبقه کارگر ) اخراج شدند تا هررییس‌ جمهور دیگری. شکست دونالد ترامپ من و بسیاری دیگر را بسیار خوشحال می ‌کند. اما ترجیح می ‌دهم که یک جایگزین قوی ‌تر از طبقه کارگر در امریکا وجود داشته باشد و نه فقط دو حزب سرمایه ‌داری که اساساً همان پیام اقتصادی را منتقل می‌ کنند.
پرسش :نگاهی به مکسیکو بیندازیم. رییس ‌جمهور چپ ‌گرای تازه انتخاب‌ شده کلودیا شینبام در ماه جون با چه چالش‌هایی مواجه است؟
کوربین : با چالش‌های عظیمی روبه ‌رو است. شینبام شهردار بسیار موثری برای مکسیکوسیتی بود. من او را ملاقات کردم و مدت زیادی با او گفتگو کردم و فکرمی‌ کنم او راه عدالت اجتماعی را در مکسیکو ادامه خواهد داد. حزب مورنا به رهبری او در هر روستا و شهر سازماندهی شده و توانسته است اکثریت آرا و اکثریت پارلمانی عظیمی را کسب کند. امیدوارم که اکنون نابرابری ‌های فاحش در مکسیکو به چالش کشیده شود. تا اکنون پیشرفت‌ های بزرگی به‌ ویژه در حوزه‌ های آموزش و بهداشت حاصل شده است، اما کشور هنوز راه درازی در پیش دارد.
پرسش :در انتخابات مجلس عوام بریتانیا در ماه جولای، پس از ۱۴ سال، محافظه ‌کاران سرانجام از قدرت کنار گذاشته شدند. از دولت کارگر به رهبری کی ‌یر استارمر چه انتظاری دارید؟
کوربین
: من برای اولین بار به ‌عنوان یک نامزد مستقل شرکت کردم، زیرا حزب کارگر از قرار دادن نام من به‌ عنوان نامزد امتناع کرد … و ما پیروز شدیم. بیانیه انتخاباتی من حول محور صلح، حذف تسلیحات هسته‌ای، پایان فروش سلاح به اسراییل، مالکیت عمومی و بازتوزیع ثروت و قدرت بود. این‌ها اصولی هستند که من قبلاً در برنامه انتخاباتی حزب کارگر گنجانده بودم. ما با ۵۰ درصد آرا در حوزه انتخابی‌ ام پیروز شدیم. من به این نتیجه بسیار افتخار می ‌کنم، زیرا موفقیت تلاش‌های افرادی بود که در این کارزار شرکت داشتند. نتیجه کلی انتخابات حزب کارگر در این دوره کمتر از سال ۲۰۱۹ ترسایی بود و این حزب سه میلیون رأی کمتر از سال ۲۰۱۷ کسب کرد. پس از به قدرت رسیدن، دولت استارمر برنامه‌ های ریاضتی بیشتری و افزایش هزینه ‌های دفاعی به ۲.۵ درصد را اعلام کرد. این شروع خوبی نیست و من پیش ‌بینی می ‌کنم که این منبع یک اختلاف بزرگ خواهد بود. دوست داشتم خوش ‌بین باشم، اما متاسفانه نیستم./ مجله هفته

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۴ـ ‍۰۸۰۹ 

Copyright ©bamdaad 2024