خارکوف بلاگردان جنگ دربرابرناتو؟
اسد کشتمند
امروز حتا روس ستیزترین غربی های جنگ طلب هم به این نتیجه رسیده اند وبعضی ازآنها زیرلب اذعان می کنند که کاراوکرایین روبه اتمام است. درعین زمان سردمداران ناتوهمچنان به آخرین مانورها متوسل می شوند وهرروز وضع را متشنج ترساخته و بشریت را درمعرض خطرنابودی کامل قرارمی دهند. برای آنها اهمیتی ندارد که هرروزصدها تن ازعساکر اوکرایینی بیهوده نابود می شوند. همان ۲۵ فوری سال ۲۰۲۲ یعنی یک روزبعد ازآغازعملیات ویژه روسیه دراوکرایین که زلنسکی، خواهان مذاکره شده بود ویاهمان ماه مارچ ۲۰۲۲ که به وساطت ترکیه درشهر«انتالیا »خواهان آتش بس واعلام بیطرفی اوکرایین شده بود، رژیم کنونی اوکرایین می توانست تا حدودی جان خود را سالم به درببرد و با چنین باختی میدان را ترک نکند ، ولی غربی ها نگذاشتند چنین شود و آگاهانه اوکرایین رابه کشتارگاه فرستادند. به امید اینکه بتوانند با آخرین اوکرایینی ها روسیه راتضعیف کنند. دیدیم که چنین نشد وامروز روسیه درمیدان جنگ دست بالا را دارد. ده روزقبل ارتش روسیه برای مصوون ساختن نواحی« بلگورود » و« کورسک » به پیشروی درشمال « خارکوف » آغازکردند. دراین آغازنبرد روس ها با سرعتی که برای غربی ها تعجب آوربود پیشرفت کرده اند و این پیشرفت ها ادامه دارد. دراینکه ارتش روسیه قادراست با راحتا نسبی درجبهه «خارکوف » پیشروی کند، شکی نیست اما ازدید استراتیژیک بالنسبه درازمدت آیا واقعاً به پیشروی درهمین منطقه ادامه خواهند داد؟ آیا آزاد سازی شهربزرگی با حدود یک میلیون وسه صد هزارجمیعت باهمین سی چهل هزارسربازی که روسیه وارد این منطقه کرده است، می تواند امکان پذیرباشد؟ ونهایتاً این دیلم مطرح است که آیا دراوضاع کنونی تنها آزادسازی مناطق روس نشین که درحقیقت همیشه جز روسیه بوده اند هدف استراتیژیک است یا ناممکن ساختن پیوستن اوکرایین به پیمان ناتو اولویت بیشتردارد؟ من معتقدم که ایجاد شرایط ناممکن ساختن پیوستن اوکرایین به ناتومهمتر ازهمه ملحوظات دیگراست، حتا اگر روسیه دراین بازی استراتیژیک عمداً مناطقی ازآنچه را سرزمین تاریخی روس ها می داند، به عنوان دامی درجهت لگام زدن خواست نیونازی های مسلط « برکیف » درجهت پیوستن به ناتوهمچنان درابهام وضع کنونی یعنی وابسته ماندن با ظاهرحقوقی به اوکرایین قراربدهـد.
بعضی ها یورش ارتش روسیه به مواضع رژیم اوکرایین در« خارکوف » را عملیات انحرافی و نوعی فریب عملیاتی تلقی می کنند تا توجه حداکثر رژیم وابسته به ناتو را به «خارکوف » کشانیده و اولویت برترخود درمناطق دیگرراعملی سازد ، چنانچه دیدیم نیروهای روسی همزمان درجهات دیگری هم پیشروی داشتند. درهرصورتی دورساختن تهاجم تروریستی نیروهای راکتی و توپ خانه ای اوکرایین برعلیه اهالی غیرنظامی مناطق « بلگورود » و « کورسک » هدف اولی و اساسی همین عملیات اخیربوده است. همه علایم نشان دهنده این است که درحال حاضرروسیه قصد فتح « خارکوف » را ندارد ولی اگر فروپاشی ارتش اوکرایین که علیرغم کمک های سرسام آورغرب جمعی، بسیارشکننده و صدمه پذیرشده است، ازهمین جا شروع شود، همه پیش بینی ها برهم خواهد خورد. بهرحال دیده شود وضع چگونه پیشرفت خواهد داشت. بغرنجی های صحنه های جنگ را تنها متخصصین ودست اندکاران صحنه عمل می توانند بهتر درک و توضیح کنند و راه حل را مطرح سازند. اما به طورکلی و با دیدی ازبیرون، چندان دشوارنیست سنجیده شود که امریکا و ناتوقصد دارند اوکرایین رانه تنها از راه جنگ بلکه بهروسیله ممکن قربانی منافع خود سازند و تمام صحنه های جنگ منجمله سرنوشت « خارکوف » هم ملهم ازاین امراست. درنتیجه هرنوع تحرک و واکنش ارتش روسیه را برپایه این امرکلی باید دید. دوسال جنگ نشان داد که چنین است. چنانچه درآغازماه جنوری سال گذشته « لیندسی گراهام » سناتورامریکایی با صراحتا که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمی گذاشت گفت که ما تا آخرین اوکرایینی برعلیه روسیه می جنگیم. این به اندازه کافی روشن است که اوکرایین فی النفسه، برای امریکا هیچ اهمیتی ندارد ، اما وسیله بسیارمهمی برای دست یابی به هدف اساسی اش یعنی تضعیف روسیه است. مسلماً استراتیژیست های امریکایی تنها به تضعیف روسیه نه که به تقسیم آن به چند کشورکمربسته بودند وشاید تا هنوزهم چنین خواب های خامی را درسرمی پرورانند. تا اکنون که امریکایی ها با قربانی ساختن بی دریغ اوکرایینی ها به اهداف تعیین شده خود دست نیافته اند، به ساده گی حاضرخواهند بود حتا با از دست رفتن بخش های دیگری ازسرزمین اوکرایین توافق کنند به شرط اینکه اوکرایین کوچک تری را با شرایط عضویت به ناتو واردعرصه کنند ، کوچکی و بزرگی اوکرایین دراین صورت برای امریکا هیچ اهمیتی ندارد. هرکسی جای استراتیژیست های امریکایی بود دروضع کنونی که امیدهای بلندپروازانه قبلی به نتیجه نرسیده است، اصولاً می خواست با امکاناتی نوین هدف تعیین شده اولی یعنی تبدیل نمودن اوکرایین به مثابه پایگاه کامل ناتو را عملی سازد. و این چگونه می تواند امکان پذیرشود؟ شاید بتوان تصورکرد که امریکایی ها درصورت پیروزی روسیه یعنی آزادسازی کامل « دونباس » و متصل کردن آخرین بقایای« زاپاروژیه » و « خرسون » به سرزمین مادری وهمچنان آزادسازی« نیکولایف » و « اودسا » و احتمالاً « خارکوف» وضع به میان آمده ازنتیجه جنگ را ازسرناچاری پذیرفته وبه « زلنسکی » دستوربدهند تا قرارداد صلح را امضا کند. درست است که چنین وضعی اگر درعمل پیش بیاید ازدید بیرونی ظاهراً به نفع روسیه و باعث شکست قطعی وسرافگنده گی برای اوکرایین است اما برای امریکایی ها که این امرمی تواند زمینه سازپیاده سازی نقشه های استراتیژیک شان باشد، وضعیتی ازسرناچاری قابل قبول خواهد بود یعنی اینکه دراین صورت اوکرایین یک کشوردرحال مناقشه نبوده و برپایه منشورناتومی تواند بدون هیچ مانعی وارد ناتوشود ، اینکه در این صورت، اوکرایین درهم کوبیده شده و توهین شده است برای امریکایی ها پشیزی ارزش ندارد ، ارزش اوکرایین برای امریکا دربه خدمت درآوردن آن درهر وضع و احوالی است. آیا به چنین سناریویی مگر روس ها و امریکایی ها بارها نیندیشیده اند؟ عقل سلیم حکم می کند که حتماً و با جزییاتی صد بار بیشتراز آنچه به ذهن ماخطورمی کند، به آن اندیشیده اند. دراین صورت اگر روال حوادث چنین پیشرفتی داشته باشد، منطقاً ایا روس ها اجازه خواهند داد حوادث چنین سمتی رادرپیش گیرد؟ با آن همه تجربه ای که روس ها دراین سه دهه ازسرگذشتانده اند، بعید به نظرمی رسد اجازه بدهند چنین احتمالاتی شانس تحقق بیابند. به طوریقین می توان گفت که چنین سناریوهایی دراطاق های فکری هر دو طرف بارها مورد سنجش قرارگرفته است. واقعیت های میدانی وتوازن کنونی قوا به ویژه توانمندی کنونی روسیه و تجربه ای را که درطول بیشتراز بیست سال اخیردرروابط جنجالی خود باغرب به دست آورده است، شاید شرایطی را فراهم سازند که امریکایی ها امکان تحقق بخشیدن چنین سناریویی را نداشته باشند. اما بهرحال درنهایت امر، امریکایی ها بعد ازآن همه سرمایه گذاری و تلاش و دشمنی حداکثری با روسیه راهی نخواهند داشت جزاینکه در پی راه اندازی آخرین تلاش ها برای تطبیق این سیاست باشند. پس درصورتی که علیرغم سخت جانی واقعیت های میدانی چنین سناریویی بتواند به یکی ازوریانت های صحنه عمل مبدل شود، واکنش عملی روس ها چگونه خواهد بود؟ دریک دیدکلی، تصورغالب براین است که روس ها باختم جنگ و آزادسازی کامل مناطق روس نشین ضمانت های اجرایی مبنی بر بیطرفی اوکرایین وعدم پیوستن آن به پیمان های نظامی و به طریق اولی به ناتو را به مثابه شرط سنگ پایه ای حل مناقشات کنونی مطرح خواهند کرد، درغیرآن صلح عملی نمی شود. اما واقعیت این است که علیرغم اینکه اگرچنین راه حلی مطرح باشد، آیا روس ها برپایه تجربه تاریخی خود برای لحظه ای هم به عهد و پیمان و« ضمانت » های غربی ها اعتماد خواهند کرد؟ مسلم است که نه! دراین مقطع است که باید دید چه راه حل های دیگری میتواند وجود داشته باشد واین سوال مطرح می شود که پس روس ها چه باید بکنند که هم جنگ خاتمه بیابد وهم غایله به ناتو پیوستن اوکرایین درآینده دوباره مطرح نشود؟ درچنین مقطعی است که این فرضیه می تواند شکل بگیرد که روس ها کاراشغال تمام مناطق روس نشین را درشرایط کنونی یکسره نخواهند کرد. اصولاً آن ها می توانند موانعی را سرراه پیوستن اوکرایین به ناتو درآینده ایجاد کنند و آرزوی رژیم متمایل به نیونازیزم اوکرایین برای پیوستن به ناتو را مانند زخمی ناسورخونین دردل آن باقی بگذارند ، چنین امری ممکن نیست مگراینکه درآخرکار به گفته مردم ما « خاربغلی » رابرای طرف مقابل دراوکرایین باقی بگذارند تا هیچ گاهی اوکرایین نتواند به ناتو بپیوندد وبه تخته خیزتجاوزعلیه روسیه مبدل شود. دراین صورت عمده ترین طرح و وریانت عملی، دیرپا ومستحکم راچگونه میتوان تصورکرد؟ مشکل است جوابی قاطع دراین مورد داشت زیرا دروضع جنگی کنونی دراوکرایین که تغییرات روی صحنه لحظه ای است و ورد و فاکتورهای بسیارعدیده وبا اهمیت خارجی دردرون این وضع میدان چندان بازی برای سنجش دقیق و پیش بینی حوادث باقی نمی گذارد، اما به طورکلی وبا دیدی استراتیژیک و«برای فردا » میتوان تصورکرد که باییستی منطقه ای روس نشین ولی دارای اهمیت برای هردوطرف همچنان دراختیاراوکرایین کوچک شده باقی بماند تا همواره هردوطرف ادعای حاکمیت برآن را مطرح بسازند. مهم این است که اوکرایین وغرب جمعی توان حل آن را نداشته باشند و روسیه دربرابر، دست بالاتررا همچنان دارا باشد. درچنین بازی ای که مسلماً بی درد وبی خطرنخواهد بود، مناسب ترین نقطه ای راکه روس ها می توانند به مثابه دامی سنگین ومطمین دربرابرناتوقراربدهندوریانت « خارکوف مورد مناقشه » است. « خارکوف» هم برا ی روس ها اهمیت بالایی دارد وهم دومین شهربزرگ اوکرایین کنونی بعداز « کیف » یعنی پایتخت کشوراست. در روس بودن خارکوف هیچکس شکی ندارد ولی اوکرایین هم به هیچ دلیلی نمیتواند ازحاکمیت خود براین شهرمهم صرفنظرکند. درنتیجه خارکوف همچنان به مرکز داغ مناقشه دوطرف باقی خواهد ماند. بیهوده نیست که درمورد حمله روسیه به شمال « خارکوف » چند روزقبل« پوتین » درجواب روزنامه نگاران درباره ادامه عملیات درخارکوف واشغال این شهرگفت: « امروزچنین برنامه ای وجود ندارد » یعنی اینکه علیرغم پیشرفت های محسوس درشمال « خارکوف » واقعاًروسیه فعلاً تصمیم ندارد آن را آزاد کند.
درچهارچوب چنین سناریویی همه مناطق دیگر به شمول« نیکولایف » و « اودسا » آزاد خواهند شد. دروضع کنونی وبهرحالی آزادسازی« اودسا » ازاولویت بسیارمبرمی برخورداراست، یکی بخاطراینکه قطع تماس اوکرایین با دریای سیاه برای روسیه ازاهمیت بالایی برخورداراست تا حملات سلاح های ناتو برعلیه نیروی های روسیه دردریای سیاه کاهش یابد و کنترول دریای سیاه برای روسیه آسان ترشود ،و ازجانب دیگرتداوم سرزمینی با « پردنستریا » فراهم شود. درجنگ بسیار بزرگی که امروزروسیه برعلیه ناتو به پیش می برد، به قربانی هم نیازاست. شاید « خارکوف » همان قربانی ای باشد که برای زنده ماندن و بزرگ ماندن روسیه و ایجاد سد دربرابراقدامات تعرضی امریکا و ناتو بلاگردان این وضع شود. بهرحال اما می توان سنجید که « خارکوف » قربانی دایمی نخواهد بود. به علت اینکه تقریباً ازسه طرف باسرزمین مادری وصل است و هرگاهی لازم باشد این سرزمین مادری به دادش می رسد. درچنین وضعی نباید ازیاد برد که درهمه جنگ های بزرگ پاتیزان ها درکنارارتش سرخ نقش بسیاربزرگ و حتا گاهی تعیین کننده داشته اند و این عامل جنگ پارتیزانی در « خارکوف » شاید بیشترازهرجای دیگری به عنوان مکمل فعالیت های ارتش روسیه زمینه مساعد برای عمل و پیروزی داشته باشد. ازجانب دیگرازاین امربسیاربا اهمیت نیزباید یاد کردکه درصورتی که جنگ پایان بیابد قرارداد صلح با شرایط مطرح شده ازجانب روسیه که به احتمال قوی طرف برنده جنگ خواهد بود بسته خواهد شد. احتمال زیادی وجود دارد که اصولاً قرارداد صلح شبیه قرارداد « مینسک » خواهد بود. دراین صورت« خارکوف » درکادر اوکرایینی که به احتمال بسیار قوی فدرالی خواهد بود و حقوق همه اتنی ها و زبان ها درکادر قانون ضمانت اجرایی خواهند داشت، به زنده گی خود ادامه خواهد داد و به مثابه « شمشیرداموکلس » برسرهواخواهان پیوستن به ناتوهمچنان درهوا خواهد چرخید.
ـ متن بالا اولین مقاله ایست که بعد ازآغازجنجال های صحی پُست می کنم.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۴ـ ۲۳۰۵
Copyright ©bamdaad 2024