چرا اردن جنبش حمایت از فلسطین را سرکوب میکند؟



حمایت از آرمان فلسطین، که در سطح جهانی به بالاترین حد خود رسیده است، فلسطین به طور فعال توسط مقامات اردن سرکوب می شود و تحت فشار برای جلوگیری از نمایش های ضد اسراییلی در پادشاهی است.
دردو هفته گذشته هزاران تن از مردم اردن در امان به خیابان ‌ها ریختند. آنها سفارت اسراییل را به محاصره خود درآورده‌ نسل ‌کشی درغزه را محکوم ، و از پادشاهی هاشمی خواستند که تمام روابط خود را با تل آویو قطع ، و پیمان صلح این کشور با اسراییل در سال ۱۹۹۴ ترسایی را پاره کردند.

نیروهای امنیتی اردن با شدت فزاینده‌ای با این اعتراضات برخورد کرده‌ و نشان داده‌اند که دولت با انتقادهای عمومی بیش از حد از اسراییل موافق نیست.

دربحبوحه این ناآرامی‌ها، عربستان سعودی ( بزرگترین حامی عربی اردن ) با دقت اوضاع را زیر نظر دارد، زیرا از این می ‌ترسد که افزایش همبست گی با فلسطین تسلط منطقه‌ای خود را به خطر اندازد و هرگونه چشم‌انداز برای عادی ‌سازی روابط بین ریاض و تل آویو را از بین ببرد.
این شامل ممنوعیت پرچم، کفییه و بنرهای فلسطینی در اعتراضات است ،که انعکاسی از محدودیت‌هایی است که در چندین کشور عربی طرفدار ایالات متحده امریکا اعمال شده است. علاوه بر این، شرکت کننده گان در معرض بازرسی بدنی و کنترول هویت تهاجمی قرار می ‌گیرند و افراد منتخب هم از شرکت در اعتراضات منع می‌شوند.
به نظر می ‌رسد این محدودیت‌ها هر روز در حال تغییر هستند ، یک روز معترضان با کفییه دیده می ‌شوند، روز بعد دیگر نه. همینطور در مورد پرچم‌ های فلسطین. گاهی اوقات در میان جمعیت دیده می ‌شود، و گاه دیگر معترضان فقط پرچم را در تیلفون‌های همراه خود نشان می ‌دهند.
تظاهرات عمومی عمدتاً به محوطه به شدت مسدود شده  مسجد قلاتی در نزدیکی سفارت تخلیه شده اسراییل در امان محدود می ‌شود و به مدت دو ساعت محدود می‌شود.
در ماه رمضان، اعتراضات بعد از نماز تراویح، حدود ساعت ۱۰ شب آغاز می ‌شد. به اساس گزارش « The Cradle » یکی از معترضین گفت : 

« ما اینجا میآییم تا به جهانیان نشان بدهیم که ما در برابرجنایات اسراییل درحق مردم فلسطین  با آنها همدردی می‌ کنیم.

ما خواهان لغو پیمان صلح سال ۱۹۹۴ ترسایی بین اردن و اسراییل هستیم.

ما خواهان اخراج سفیر اسراییل از امان هستیم. ما خواهان تحریم کامل اسراییل هستیم. »
پولیس اصرار دارد که اعتراضات تا نیمه ‌شب به پایان برسد و در صورت امتناع مردم از ترک محل، به زور یا با ارعاب آنها را متفرق می ‌کند. محدودیت‌های گسترده، به ‌ویژه لزوم ارایه کارت شناسایی، بسیاری از مردم را از حضور در اعتراضات باز می ‌دارد. آنها نگران سواستفاده از اطلاعات هویتی خود درآینده هستند. موانع و انسداد نیزمانع از ورود بسیاری از افراد به محل اعتراضات می ‌شود و حتا کسانی که موفق به ورود می‌ شوند، آزادی حرکت ندارند. هدف از این اقدامات، تضعیف روحیه معترضان، محصور کردن آنها و جلوگیری از حضورشان در خیابان‌ هاست.
ممنوعیت حمل پرچم فلسطین اقدامی تند و تحریک ‌آمیز از سوی مقامات اردن است. اکثریت مردم اردن، شامل پناهنده گان فلسطین و نسل‌ های بعدی آنها وهمچنین ساکنان کرانه باختری در زمان اداره این منطقه توسط امان (۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷) از نژاد فلسطینی هستند.به دلیل عدم وجود سرشماری در اردن، تعداد دقیق این افراد مشخص نیست. این امرممکن است عمدی باشد تا نفوذ اجتماعی و سیاسی مردم فلسطین در پادشاهی هاشمی که توسط بریتانیا تاسیس شده، کمرنگ شود.

تشدید یک مبارزه نمادین
خشونت علیه معترضان حامی فلسطین در امان در ۳۰ مارچ « روز زمین » به اوج خود رسید. این روز یادآور سال ۱۹۷۶ است، زمانی که مقامات صهیونیستی برای اولین بار به طور رسمی زمین‌های فلسطین را برای ساخت شهرک ‌های یهودی‌ نشین تصرف کردند.
در آن روز، شش فلسطینی غیرمسلح، از جمله سه زن، توسط نیروهای اشغالگر صهیونیست کشته و صدها نفر دیگر در درگیری‌های متعاقب زخمی شدند. از آنزمان، مقامات اردنی تلاش کرده‌اند با آرام کردن اوضاع، خود را به عنوان مخالفان سرسخت صهیونیزم معرفی کنند.
در واکنش به اعتراضات هفته گذشته، مقامات امان سعی در حفظ تعادلی ظریف داشته‌اند. سخنگوی دولت مهند مبيضين، ضمن تاکید بر محکومیت رژیم صهیونیستی به عنوان یک اصل ملی، بر همبسته گی امان با مردم فلسطین و حق شهروندان برای اعتراض، علیرغم «تخلفات»  انجام شده توسط برخی معترضان، تاکید کرد.
با این حال، یک فعال اردنی که خواست نامش فاش نشود، به «  The Cradle » گفت: «بسیاری از ما فکر می‌ کنند اینها فقط حرف هستند.» در واقع، بسیاری از معترضان دستگیر شده در دو هفته گذشته هنوز در « نظارت خانه ها » هستند و محدودیت‌ های رسمی اعمال شده بر اعتراضات از ۳۰ مارچ به بعد تشدید شده است.
حساب کاربری « تجمع جوانان اردنی برای حمایت از مقاومت » در شبکه‌ های اجتماعی، اسامی و تصاویر ۵۴  معترض را منتشر کرده که به گفته این حساب، در حال حاضر توسط نیروهای امنیتی اردن زندانی شده‌اند. این افراد به دلیل حمایت از مردم فلسطین، در طول عید فطر که پایان ماه رمضان را جشن می‌ گیرد، در زندان باقی خواهند ماند.

بحران هویت فلسطینی در اردن
در سپتامبر ۱۹۷۰ترسایی ارتش اردن در پاسخ به حملات سازمان آزادی‌بخش فلسطین (PLO) که از اردن به عنوان پایگاهی برای حملات به اسراییل استفاده می ‌کرد، به شهرهایی مانند امان که محل استقرار تعداد زیادی از فداییان بود، حمله کرد.
این رویدادها که به « سپتامبر سیاه » معروف هستند، به یک جنگ داخلی تمام عیار تبدیل شد که در آن فلسطینی‌ها و اردنی‌ها در دو طرف درگیری قرار داشتند. چندین معترض که با  « The Cradle » صحبت کردند، به شباهت‌های آشکار بین آن زمان و امروز اشاره کردند. به عنوان مثال، یکی از آنها گفت که ممنوعیت نمادهای همبسته گی با فلسطین با توجه به سابقه چنین اقداماتی در امان، « دیوانگی» است.
مقامات اردن با به کارگیری تدابیر امنیتی شدید و سرکوب اعتراضات، به طور فزاینده‌ای خود را در تضاد با آرمان‌های ملی و عربی خود قرار می ‌دهند. مردم اردن، چه فلسطینی و چه غیرفلسطینی، سابقه طولانی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین دارند.
سرکوب اعتراضات اخیر فقط باعث افزایش خشم و ناامیدی مردم شده است و به نظر می ‌رسد که به زودی شاهد اعتراضات بیشتر و گسترده ‌تر در اردن خواهیم بود.
فعالان می‌ گویند که اتهامات علیه معترضان حامی فلسطین در اردن مبنی بر اینکه آنها در خدمت «اهداف خارجی» هستند و توسط عوامل خارجی هدایت می‌ شوند، به سطحی بی ‌سابقه رسیده است.
اگرچه استفاده از اتهام « دیگران» برای سرکوب مخالفان در بین مردم، تاکتیکی قدیمی از سوی مقامات است، اما این اتهامات این بار به سطحی « شوکه‌ کننده » و بی‌ سابقه رسیده است. به گفته چندین فعال به « The Cradle  »اخوان المسلمین، ایران، حماس و حتا غرب در میان متهمان هستند.
با وجود این اتهامات، اعتراضات دارای یک عنصر بین‌المللی واقعی هستند که روحیه وحدت را در بین فعالان حامی فلسطین در سراسر غرب آسیا، از جمله مصر، اردن، مراکش و عمان، تقویت کرده است.
چند روز پیش، مردم در قاهره علیه [پادشاه اردن] عبدالله دوم و ما علیه [رییس جمهور مصر عبدالفتاح] السیسی شعار می‌دادیم. یک معترض اردنی با افتخار می ‌گوید: «ما به همدیگر برای قیام و بلند شدن  فراخوان می‌دهیم ». چنین صحنه‌هایی برای دولت‌های مختلف در داخل و خارج از غرب آسیا یک کابوس مطلق است.
این صحنه‌ها برای بسیاری از دولت‌ها در داخل و خارج از غرب آسیا کابوس مطلق است.

استراتیژی مقابله اسراییل

این همبستگی رو به رشد عربی با مردم فلسطین از دید رژیم صهیونیستی که از تأثیر مخرب جنایات خود در نوار غزه بر وجهه بین ‌المللی خود آگاه است، پنهان نمانده است.
یک یادداشت فاش شده وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا نشان می ‌دهد که تل‌آویو «افراد تأثیرگذار را برای کمک به هدف قرار دادن کاربران رسانه‌ های اجتماعی » در اروپا و امریکای شمالی و همچنین « مصر، اردن و کشورهای عربی خلیج فارس» برای جلب توجه به جنایات ادعایی حماس استخدام می‌ کند.
این تلاش‌ها بخشی از یک استراتیژی گسترده ‌تر برای منحرف کردن افکار عمومی از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و به تصویر کشیدن مردم فلسطین به عنوان « تروریست » و «اغتشاش گر» است.با این حال، به نظر می ‌رسد که این استراتیژی تا حد زیادی ناموفق بوده است.
اعتراضات در سراسر جهان ادامه دارد و مردم به طور فزاینده‌ای از جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین آگاه و خشمگین می ‌شوند.
همبستگی بین‌ المللی با مردم فلسطین قوی ‌تر ازهمیشه است و به نظر می ‌رسد که این روند به زودی متوقف نخواهد شد.براساس این گزارش، پلتفرم تحقیقاتی منبع باز EekadFacts تعدادی حساب کاربری جعلی را شناسایی کرده که ظاهراً در اردن مستقر هستند و به طور مداوم پیام‌هایی ضد فلسطینی منتشر می‌ کنند.
این فعالیت ‌های پنهان نه تنها نتوانسته است همبسته گی با مردم فلسطین را در هیچ کجای دنیا سرکوب کند، بلکه متحدان عربی ایالات متحده امریکا، به ویژه عربستان سعودی را نیز به واکنش واداشته است.

نقش ریاض
روزنامه لبنانی الاخبار در۴ اپریل به طور قاطعانه نوشت که ریاض « مطبوعات و مزدوران سایبری خود را برای دفاع از تاج و تخت هاشمی به کار گرفته است» ، که با توجه به تلاش محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، برای کودتا علیه عبدالله دوم، پادشاه اردن در سال ۲۰۲۱ ترسایی و به تخت نشاندن برادرش، شاهزاده حمزه، طعنه آمیز است. جالب است بدانید که عاملان این کودتا هنوز در امان در حال محاکمه هستند.
نکته قابل توجه این است که اسراییل نقشی اساسی در این کودتای نافرجام ایفا کرد. به گفته الاخبار، بن سلمان به شدت تلاش می‌ کند تا همبسته گی با مردم فلسطین را سرکوب کند، زیرا این فعالیت‌ها « تلاش‌های بلندمدت او برای عادی‌ سازی روابط با اسراییل به منظور دریافت تضمین‌ های امنیتی از امریکا برای رژیم سعودی» را به خطر می‌اندازد.
این تضمین‌ ها شامل مواردی مانند موافقت ایالات متحده امریکا برای فروش جنگنده‌های اف-۳۵ به ریاض و کمک امریکا به عربستان برای ایجاد زیرساخت‌ های هسته‌ای، از جمله چرخه سوخت هسته ‌ای در خاک عربستان است که از دیرباز خواسته‌ های سعودی‌ها بوده است.
روابط ریاض و تل‌آویو تا آستانه عادی‌ سازی پیش رفته بود که عملیات «طوفان الاقصی»  آغاز شد و به دنبال آن حمله وحشیانه‌ای به غزه صورت گرفت.
جنگ برق ‌آسای ارتش اسراییل عادی ‌سازی روابط را به امری غیرممکن تبدیل کرد. اگرچه بن سلمان در ابتدا مدعی شد که عادی‌ سازی روابط منتفی است، اما به نظر می ‌رسد این فقط یک ترفند برای حفظ ادعای او مبنی بر اینکه پادشاهی سعودی « قلب جهان اسلام » است و « امیدها و دردهای مسلمانان را در هر کجا حس می ‌کند و برای تحقق وحدت، همکاری و همبسته گی در جهان اسلام تلاش می ‌کند» بود.
در ماه جنوری، او تغییر موضع داد و آشکارا و بارها « علاقه » خود به « به رسمیت شناختن » تل‌آویو را اعلام کرد، مشروط بر اینکه اسراییل متعهد به پیشبرد راه حل دو دولتی و ایجاد یک « اداره خودمختار فلسطینی جدید» شود که گویا می ‌تواند حمایت مردم فلسطین را جلب کند.
درهمین حال، ریاض با مقامات مصر، اردن، قطر و امارات متحده عربی برای تدوین « برنامه مشترکی» برای دوران پس از جنگ در نوار غزه دیدار کرده است. این برنامه شامل به قدرت رساندن کامل « اداره خودمختار فلسطینی » که با رژیم صهیونیستی همکاری می ‌کند و تحت آموزش بریتانیا قرار دارد و حذف کامل مردم فلسطین از تمام پست‌ها و نهادهای رسمی است.
این پیشنهادی است که نه مبارزان آزادی فلسطین ، و نه فعالان حامی فلسطین در سراسر جهان آن را نخواهند پذیرفت. / مجله هفته

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۴ـ ‍۱۶۰۴ 

 Copyright ©bamdaad 2024