ایمن الظواهری چگونه درکابل ترورشد؟

 

اسد الله کشتمند

ترورخبرسازالظواهری درکابل دربالکن محل اقامتش درمحله اعیان نشین و مزدحم شهرنوکابل توجه همه را درخودِ خبرغرق و معطوف ساخته است ولی آنچه واقعا ًمیتوان دحیرت انگیز باشد، شرایطی است که درآن الظواهری به هلاکت رسیده است زیرا این تروردرشرایط عادی و ازلحاظ امکانات شناخته شده میتواند بغرنج ترازآن باشد که ظاهراً به نظرمیرسد. ظاهراً موضوع روشن وساده و کوتاه است: الظواهری رهبرنامدار القاعده به وسیله هواپیماهای  بی سرنشین امریکایی به قتل رسید. همین! خوب این فرد سرشناس وموردپیگرد طولانی که زمان مصرف و خدمت اش مدتها قبل به پایان رسیده بود با چه پیش زمینه ای به قتل رسید؟ برای چنین تروری پیش زمینه های لازم یکی حداقل شناسایی دقیق شرایط  روزمره زنده گی فرد مورد نظرو دیگرآماده ساختن وسایل این تروراست. درموردبخش اول میشود گفت که بغرنجی ای درکارنیست؛ امریکا تاهنوزامکانات فراوان اطلاعاتی دراختیار دارد وحتا اگر پیوند بسیارمحکم  پنهانی رهبری « قطری» طالبان و امریکا را هم نادیده بگیریم، سی آی ای درطول بیست سال اشغال مستقیم افغانستان پایگاه های بسیارنیرومند و موثراطلاعاتی را درکشورما ایجاد نموده است. تا اینجا که نمیشود شکی را مطرح ساخت به علاوه اینکه بالاترین مقامات تصمیم گیرنده امریکایی ها مدتها قبل ازبیرون شدن نهایی نیروهای شان اعلام کرده بودند که درصورت این بیرون شدن یک پایگاه نیرومند سی آی ای متشکل ازچندین صد نفردرافغانستان باقی خواهد ماند. بناً میشود گفت که مقامات تصمیم گیرنده امریکایی به ساده گی میتوانند درباره بسی مسایل بغرنج به شمول شیوه های زنده گی پنهانی اهداف خود اطلاعات موثررا دراختیارداشته باشند ولی می ماند نحوه اجرای پلانهای چنین ترورهایی که آگنده ازبغرنجی و ناگفته های فراوانی است؛ درشرایط کنونی آیا میشودعلیرغم اطلاع داشتن دقیق ازتمام حرکات روزمره الظواهری، زمینه های تروروی ازپایگاه های درفاصله های دورراممکن دانست؟ این که معما نیست؛ درون ها پروازمی کنند ودرنتیجه به وسیله رادارها کشف میشوند وبه مشکل برمیخورند، به ویژه اگرفاصله های پروازطولانی باشد. دروضع کنونی منطقه ما پایگاه های شناخته شده امریکایی ازکابل درفاصله های زیادی قرارگرفته اند.شبکه های درهم تنیده این پایگاه ها درآنسوی ایران؛ درمنطقه خلیج فارس ودورتراز آن ، بعد ازعراق، درسوریه (به طورغیرقانونی)، ترکیه و...قراردارند. هواپیمای بی سرنشینی که الظواهری رابه قتل رسانید، ظاهراً از روی منطق نمیتوانسته است، ازفاصله های دورباعبورازسرزمین های همسایه های افغانستان که همه درتخاصم صریح ویا خفته با امریکا قراردارند، بگذرد. حرکت این هواپیما ازپاکستان با درنظرداشت روابط کنونی باامریکا اصولاًمطرح بحث نیست. چنانچه قبل ازبیرون رفتن نیروهای امریکایی ازافغانستان درسال گذشته جک سالیوان مشاورامنیت ملی امریکا درمذاکراتی که باجانب پاکستانی داشت و مساله ایجاد پایگاه عملیاتی درون های امریکایی برای مبارزه با تروریزم دراین مذاکرات مطرح شده بود با جواب منفی طرف پاکستانی مواجه شده بود. معما اینجاست که این هواپیما ازکجا وارد عمل شده است؟  تااکنون چندان توجهی به این امربسیارمهم ازجانب تحلیل گران ماصورت نگرفته است. تنهاعده ای برای آسان ساختن کارپاکستان را به همکاری متهم کرده اند وعده ای هم باذکر نامهایی ازپایگاه های پاکستانی این استدلال خود را توجیه کرده اند ولی هیچکسی به این امربااهمیت توجه نداشته است که ازلحاظ عینی امریکا و پاکستان دراوضاع افغانستان ازبیشترازبیست سال تا اکنون درتضاد منافع قراردارند. این بحثی است که درچندین نوشته بالنسبه طولانی دلایل آنرا تذکرداده ام  که دراینجا تکرارآن را لازم نمی بینم. در ورای شرایط  وامکانات فنی، دراینجا تنها سوال عمده اینست که ازدیدگاه سیاسی آیا پاکستان میتواند درکشته شدن الظواهری منفعتی داشته باشد؟ به نظرمن نه! سالها قبل هنگامی که مطرح میشد که دونوع طالب و دونوع استفاده ازطالب وجود دارد؛ یعنی طالب وابسته به امریکا وطالب های پاکستانی، عده ای این طرح راخیال پردازی و نوعی توسل به تیوری توطیه می نامیدند. یک سال حاکمیت طالبان نشان داد که چه قدر این تضاد منافع بین امریکا و پاکستان و درنتیجه گروه های طالبان وابسته به هریک جدی است. ازورای همین حادثه اخیردیده میشود که درترور الظواهری بازنده اصلی گروه حقانی و پاکستان است. ازقرارمعلوم سراج الدین حقانی که حامی و میزبان الظواهری بود بعد ازترور وی ازترس امریکایی ه ابه زادگاه ومیان عشیره خود پناه برده است. امروزدیگر برکسی پوشیده نیست که طالب های طرفدارپاکستان درنبردی خونین برعلیه طالبهای وابسته به امریکا ولی درکادرقدرتی مشترک، درگیراند.

درچنین وضعی چگونه میتوان ادعا داشت که درونهای امریکایی به کمک پاکستان وارد افغانستان شده وعمل کرده اند؟ 

اگربپذیریم که پاکستان نه منفعتی دراین ترورداشته ونه امریکا امید همکاری پاکستان دراین زمینه را داشته است، پس باید دید این درون ها ازکجا سرزده و درقلب کابل با راحتی تمام الظواهری را به هلاکت رسانیده اند؟ اینجاست که میدان برای حدسیات گوناگون مبتنی برمنطق حدوث حوادث بازمیشود.؛ مثلاً امریکا درتغییرحکومت ونشاندن طالبان براریکه قدرت دست بازداشته و بخشی ازامکانات قبلی خود را درتفاهم کامل باطالبان نگهداشته اند. بیهوده نخواهد بود یادآوری شود که درقرارداد دوحه طالبان خواهان بسته شدن پنج تا ازنه پایگاه شناخته شده امریکایی شدند، هیچکس نمیداند سرنوشت بقیه پایگاه ها چه شد زیرا بیرون شدن امریکایی ها بدون هیچ کنترول بین المللی تنها وتنها به اراده خود آنها صورت گرفت، آن سان که بدون اجازه هیچ کسی وهیچ مقام ومرجع بین المللی ای افغانستان را اشغال کردند. مزید برآن تعداد پایگاه های امریکا درافغانستان راهیچکسی نمیدانست و ازاینجاست که راه برای حدسیات گوناگون بازمیشود. مثلاً امروزبرکسی پوشیده نیست که قدرت به طورسنجیده شده وطبق برنامه ای درازمدت به طالبان انتقال داده شد، مگر خطا خواهد بود اگر سنجیده شود که امریکایی ها بخشی ازامکانات خود را نگهداشته اند؟ ازیاد نبریم که فضای افغانستان ازهمان بدو اشغال کشور در سال۲۰۰۱ تا اکنون دراختیارامریکایی ها قراردارد. دراین زمینه امریکا با استفاده ازامکانات عظیم خود بعد ازبیرون شدن نیروهایش ازافغانستان یک سال قبل به شیوه های مختلف کنترول فضای افغانستان راهمچنان ازطریق ترکیه زیرنام مدیریت فرودگاه های افغانستان درآغاز واکنون به وسیله امارات (که اعمال کننده فنی این کنترول شرکتهای اسراییلی است) دراختیارداشته است. پس محتملاً فرآیند روشن شدن محل پروازاین درونها درآینده اسراربا اهمیتی را برملا خواهد ساخت.

بسیارمهم است درنظرداشته باشیم که ازدید استراتیژیک و درازمدت امریکایی ها درافغانستان برای صرفاً حضور، حضورنداشتند ودرفکر تبدیل افغانستان به یکی ازنقاط اتکایی بعدی خود هم  بودند. ساده لوحی محض خواهد بود اگر ادعاشود که امریکایی ها بدون داشتن برنامه های درازمدت و استفاده استراتیژیک ازافغانستان آنرا به بهانه واهی مبارزه با تروریزم اشغال کردند وبعد ازمدتی بده بستان ها و بکش بکش های گوناگون آنجا را ترک کردند و به عقب خود نگاهی هم نیانداختند. نه چنین نیست! بالاترین مقامات سیاسی ونظامی ایالات متحده امریکا بارها با اطمینان گفته اند که هرگاه  ضرورت باشد، آنها برخواهند گشت. ترورالظواهری هم نمونه کوچکی ازاین بازگشت نیست؟

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۲ـ۰۴۰۸

Copyright ©bamdaad 2022