روسیه گاز میدهد، اما نمیخواهد اروپا را گاز بگیرد

 

ارسال گاز الجزایر به اروپا یکی از معدود نمونه های استراتیژی کشورهای اروپایی، جهت خرید گاز برای جایگزینی گاز طبیعی گازپروم روسیه بود. در حال حاضر این استراتیژی هم مانند دیگر پروژه ها دچار نوسان شده است.

مقامات الجزایر روز ۳۱ اکتوبر از عدم تمدید قرارداد گاز این کشور از طریق خاک مراکش به اسپانیا خبر داده و اعلام کردند ، گاز این کشور به اروپا را از طریق لوله های دیگری که از دریای مدیترانه عبور می کند به اروپا ارسال خواهند کرد. بنا بر گفته مقامات الجزایری، علت چنین تصمیمی اختلافات سیاسی جدی این کشور با مراکش بر سر قلمرو صحرای غربی است که رباط ، ادعا دارد این منطقه به مراکش تعلق دارد، در حالی که الجزایر از استقلال طلبان صحرای غربی که برای آزادی خود با مراکش می جنگند حمایت می کند (مراکش تصمیم مقامات الجزایر مبنی بر تغییر مسیر ارسال گاز به اروپا را بیشتر به علت بالا رفتن مصرف داخلی و صرفه جویی کردن و عدم توانایی ارسال گاز با حجم بالا با لوله های با ظرفیت کمترمی دانند).

تصمیم الجزایر در اسپانیا با توجه به بالا رفتن قیمت گاز در اروپا نگرانی‌های زیادی را در پی داشت. این در حالی است که الجزایر ۴۰ تا ۵۰ در صد گاز مصرفی اسپانیایی ها را تامین می ‌کند که در نتیجه دیگر کشورهای اروپایی نیز در مضیقه قرار خواهند گرفت. علاوه بر این ضربه دیگری به تنوع خرید گاز اروپاییان وارد خواهد شد.

داشتن تنوع گازی برای اروپا با در نظر گرفتن چندین منبع و عدم وابستگی به‌ یکی از آن هاست. با این حساب، تنوع واردات گاز اروپا دو ویژه گی اساسی داشت. یکی اینکه ، منابع معادلی وجود ندارد. از نظر عینی اروپا تامین کننده گازی با ظرفیت های بالای گاز پروم نداشت ( صادرات انحصاری گاز روسیه در سال حدود ۲۰۰ میلیارد متر مکعب برای این قاره است). ضمن اینکه گزینه های دیگری از نظر قیمت و با اطمینان تر در برابر روسیه وجود ندارد. دوم، در چنین شرایطی اتحادیه اروپا تصمیم گرفت برای تنوع دیگر اندیشه کند. این اتحادیه براحتی پروژه جنوبی را مسکوت گذاشت و اجرای استریم 2 را (با فشار امریکا) به تأخیر انداخت و با فریاد های گوشخراش، اعلام کردند روسیه یک تامین کننده قابل اعتماد نیست و قصد دارد از گاز به عنوان ابزار فشار بر اتحادیه اروپا استفاده کند.

با وجود چنین شرایطی اتحادیه اروپا روی چه گزینه ای حساب می کرد؟

بروکسل در صدد بود برای جای گزینی گاز روسیه از کشورهای دارنده گاز شمال افریقا، خاورمیانه، منطقه دریای خزر، همینطور گاز طبیعی امریکا چاره‌ اندیشی کند، ضمن اینکه با روی آوری به انرژی سبز و مناسب با محیط زیست و از نظر سیاسی بدون مشکل مواجه می شد. لذا تصمیماتی از این دست برای داستان نویسان اروپایی، طرح تنوع واردات انرژی مانند ساختن خانه‌ ای است مقوایی در مسیر طوفان که نمی ‌تواند استوار بماند.

با این حساب اقدام الجزایر، یکی از کارت های تنوع گازی اروپا را مانند بسیاری از دیگر کارت ها، با حساب آرزوهای سیاسی و کمبود گاز، از محاسبات خارج کرد. جایگزین کردن گاز لیبیا نیز، در کشوری که هرج و مرج عملاً پس از سقوط رژیم معمر قذافی حاکم است غیرممکن می شود. در کشوری که بیش از دو بار قبایل محلی زیر ساخت های گاز را برای گرفتن برخی امتیازها از مقامات مرکزی به تصرف خود درآورده اند.

گاز مدیترانه شرقی هنوز استخراج نشده است

چنانچه در باره ذخایر عظیم گاز در مدیترانه شرقی صحبت به میان آید ( آب‌ های اسراییل، مصر، قبرس و لبنان)، هنوز ذخیره اند و تا استخراج زمان لازم است. این ذخایر باید بطور موثر توسعه یابند و سپس به اروپا صادر شوند. راه دیگر، مسیر ترکیه است که به این ساده گی‌ها نخواهد بود. ترکیه کوشش فراوان دارد تا تمام ترانزیت های گاز از شرق و جنوب به اروپا را به انحصار خود درآورد و هم‌ زمان در پروژه های جایگزین مشکل ایجاد کند. به عنوان مثال دولت اردوغان، با امضای توافقنامه در سال ۲۰۱۹ ترسایی برای تقسیم دریا با دولت اسمی لیبیا گام مهمی را در این زمینه برداشت.

در این صورت، تقسیم‌ بندی از این دست، لوله گذاری زیر آبی از منطقه مدیترانه شرقی به اتحادیه اروپا، از طریق آب‌ های ترکیه یا لیبیا تحت کنترول این کشور عبور خواهد کرد. اتحادیه اروپا می ‌تواند تا جایی که بخواهد از به رسمیت شناختن توافق ترکیه و لیبیا امتناع ورزد و آن را غیر قانونی بنامد. انقره ثابت کرده است که با سلاح های مختلفی که در دست دارد می‌ تواند خواست های خود را تحمیل کند. این کشور تا به حال با بوقلمون صفتی، چندین بار از امکانات ترانزیتی خود، از جمله وجود پناهنده گان، گاز و دیگر ابزارتاثیر گذار، اتحادیه اروپا (و دیگر کشورها) را وادار به باج دهی و احترام کرده است، حتا تا حد درخواست برای عضویت در اتحادیه اروپا.

دیگر پروژه های جایگزین از جمله گاز ماورا قفقاز نیز بیشتر خیال پردازی است. قرار داد گاز آسیای میانه (عمدتا ترکمنستان) با جمهوری خلق چین بسته شده است که این کشور می ‌تواند کل منابع انرژی منطقه را در اختیار خود بگیرد. بر اساس کنوانسیون دریای خزر، کشورهای ساحلی این دریا، حق صادرات منابع انرژی خود را به غرب ندارند. طبق توافقنامه امضا شده توسط کشورهای حاشیه خزر، به دلایل زیست محیطی احداث خط لوله در بستر دریا را یک کشور ساحلی می‌ تواند ویتو کند. موضوعی که برای مسکو یک آرزو خواهد بود.

مساله ویتو برای صادرات گاز آذربایجان مشکلی بوجود نمی آورد، چنانچه باکو ظرفیت صادرات خود را تا حدی که برای گازپروم خطری ایجاد نکند، هر چند آذربایجان در حد صادرات خود آن را رعایت خواهد کرد. در این بین تنها ایران می‌ تواند جای گزینی برای گازپروم باشد اما این کشور با موانع متعددی برای صادرات گاز به اروپا مواجه است. مشکل ایران مساله تحریم ها و غیرقابل اعتماد بودن این کشور به عنوان تامین کننده گاز می باشد (با توجه با روابط با غرب و ویژه گی‌ های مقامات تهران) و سرانجام، عدم زیر ساخت خط لوله انتقال گاز از میدان های جنوبی کشور به مرزهای شمالی است.

در ارتباط با گاز مایع ایالات متحده نیز، واشنگتن عدم وفاداری به عهد خود را تا به حال به اثبات رسانده است. سال‌ها پیش، در شرایطی که اروپا نیاز شدید به گاز داشت، امریکا از آن‌ها خواسته بود تا علیه « چین دشمن » متحد شوند. در همان زمان دولت این کشور گاز مایع خود را صرفاً به دلیل صد ها دلار گران تر به چین و دیگر کشورهای شرق آسیا ارسال کرد.

آیا اروپایی‌ها همچنان در پی الگو برداری رفتاری از امریکایی ها می باشند؟

اروپایی ها باید از بازی ‌های سیاسی خود دست برداشته و به یاد داشته باشند که با وجود اختلافات عدیده در قرن بیستم، و روش‌های غیر دیپلوماتیک و بازی‌ های تحریمی، مسکو هرگز از ارسال گاز به عنوان سلاحی علیه اروپا استفاده نکرده است. بروکسل، پاریس و برلین، باید بیاد داشته باشند که در هیچ شرایطی روسیه در ازا گاز باج خواهی نکرده است. گازپروم همواره به تعهدات خود عمل کرده است مگر در یک دوره استثنایی کوتاه مدت یعنی در پایان سال ۲۰۰۰ ترسایی، زمانی که اکراین شروع به سرقت گاز ترانزیستی روسیه به اروپا کرد و طرف روسی اجبارا دریچه های لوله های گاز را بست تا مشکل با کشور متخلف حل گردد. پس از آن بحران، روسیه و اتحادیه اروپا تصمیم نهایی را با اجرای گذر « شمال » و « جریان جنوبی » گرفتند تا از مسیر نامطمین خلاصی یابند.

باید امیدوار باشیم تا اروپا از گذشته درس‌های لازم را بگیرد و اندیشه « تنوع » گازی را به دست فراموشی بسپارد و از ایجاد مشکل برای خود و مسکو برحذر باشد. درهر صورت گفتن افسانه خوب‌ است و دل‌ نشین اما بهتر آنکه اروپاییان، این افسانه‌ ها را در خانه‌ های گرم و روشن برای یکدیگر تعریف کنند./ راشا تودی

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۱۰۱۱

 مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021