زنان پاکستان در اتحادیه‌ های کارگری بزرگ فعال اند

 « زنان دربدترین شرایط روزانه ۱۲ تا ۱۴ ساعت کارمی‌کنند و لی دستمزد شان ۴۰ تا ۵۰ درصد کمتر از کارگران مرد میباشد.»

 

‫نوشته : رخشانه منظور 

‫در پاکستان، گروه زیادی از زنان به حوزه‌های گوناگون فعالیت‌های اقتصادی پیوسته‌ اند. دلیل اصلی این است که از یک سو آنان به طیف وسیعی از نیروی کار ارزان شکل داده‌اند و از سوی دیگر خصلت اطاعت‌ پذیری و مطیع بودن آن‌ها روند کار را تسهیل می‌کند؛ درست به همین خاطراست که طی پنج سال گذشته شاهد افزایش تعداد کارگران زن در صنایع بزرگ در اندازه‌های باورنکردنی بوده‌ایم به گونه‌ای که در برخی از صنایع ۶۰ تا ۷۰ درصد کارگران، زن هستند. تا قبل از این، تعداد زنانی که در نهادهای دولتی مشغول کار بودند به نسبت اندک بود و بخش بزرگ آن‌ها نیز در امور آموزشی و بهداشتی فعال بودند.ازدلایل عمده ا‌ی دیگر درگیرشدن زنان در کار و فعالیت اقتصادی، اضمحلال و فروپاشی نهاد خانواده و بحران اقتصادی است. بحران اقتصادی به ساختار تفکر سنتی و محافظه‌ کارانه که زن را در چارچوب خانه و درخدمت شوهر، برادر و کل خانواده در نظر میگرفت ضربه‌  سنگینی وارد کرد. بیکاری فزاینده ، فراگیر و نابسامانی‌های اقتصادی خانواده‌ها را ناگزیرکرد به زنان اجازه دهند تا شاغل شوند و برای کار درادارات و صنایع به بیرون بروند.

 اگرنگاهی گذرا به اتحادیه‌های کارگری درپاکستان بیندازیم ، تعداد محدودی زن را در صحنه پیدا خواهیم کرد.مکن است درگذشته علت این امر تعداد کمتر آن‌ها در کل نیروی کاربوده، اما اکنون چنین نیست.لیل عمده عدم سازماندهی زنان دراتحادیه کارگری، طرز تفکرغلط رهبران اتحادیه‌ های کارگری، تنگ بودن عرصه اقتصادی و اجتماعی و سیر نزولی عمومی وضعیت اتحادیه‌ های کارگری است.

در بخش دولتی

در بخش دولتی زنان در حوزه‌های بهداشت، آموزش و پرورش،PTCL   یا مخابرات پاکستان، PIA  یا خطوط هوایی پاکستان، WAPDA یا سازمان توسعه‌ آب و انرژی، اداره پست، راه ‌آهن، بانک‌ها و دیگر نهادها مشغول به کارند.

هزاران پرستار زن در یخش های بهداشتی مشغول کاراند. اگرچه آن‌ها انجمن خاص خود را دارند اما فعالیت این انجمن آن چنان که باید موثر نیست. قبل از آن که ضیا الحق اقدام به بستن اتحادیه‌ها کند، اتحادیه‌ های فعالی حضور داشتند که زنان فعال و پرشوری را در حوزه‌ی عملکرد خود جای داده بودند. زنان نقش قابل توجهی را در دو اعتصاب بزرگ در بیمارستان‌ها ایفا کردند و ناگزیر شدند در دوره‌ اول نخست ‌وزیری نوازشریف به خاطر پافشاری بر تداوم اعتصاب از شغل خویش صرف‌ نظر کنند.

خیانت و مصالحه‌ رهبران اتحادیه و استراتیژی های نادرست آنان، کارگران این بخش را چنان سرگیچ نموده است که با موجویت آنها این اتحادیه ها کاملاً غیرفعال بوده و درخواب بسر می‌برند. با اندکی کار سختگیر و یک استراتژی درست، تعداد بسیاری اززنان می‌توانستند در این اتحادیه‌ ها جمع شده و پتانسیل‌هایشان در مبارزه‌ سیاسی متجلی شود.

خصوصی سازی بیشتر بخش های آموزش و پرورش و بهداشت

زنان که به حیث معلم در بخش آموزش و پرورش کارمی‌کنند، سال گذشته دراین بخش جنبش مقاومتی به راه افتاد که عمدتاً با گامهایی چون ریاضت کشی مخالف بود. چند ماه پیش زنان معلم در اعتصاب‌ ها و راهپیمایی‌هایی شرکت کردند که از سوی دولت به خشونت کشیده شد.به همین شکل زنان در سند درجنبش شرکت کرده و تا حدود زیادی نقش رهبری را برعهده داشتند. این مثال نشان می‌دهدکه زنان می‌توانند به درون جنبش آورده شوند. فعالان اتحادیه‌ها وقتی می‌گویند که زنان هیچ علاقه ‌ای به اتحادیه‌های کارگری ندارند اشتباه می‌کنند، در سند معلمانی که به گرایش ما تعلق خاطر داشتند در جنبش مشارکت داشتند.به علت صرفه جویی دولت پاکستان دربخش توسعه‌ بهداشت و آموزش، این بخش‌های مهم توسط بخش خصوصی بلعیده شد.

 هم ‌اکنون این ها سودآورترین بخش‌ها را درپاکستان تشکیل میدهند. آن‌ها از سویی برای خدمات بهداشتی و آموزش مبالغ هنگفت دریافت می‌کنند و از طرف دیگر برای انجام کار عمدتاً زنان کارگر را با دستمزد هایی که به طرز شرم‌آوری پایین است به خدمت می‌گیرند. بخش بزرگی از آن‌ها با دستمزدهایی معادل ۷ تا ۱۵ پوند* در ماه کارمی‌کنند. این کارگران کاملاً متفرق و سازمان نیافته‌اند و نیازعاجل برای ورود کارگران زن این بخش‌ها به اتحادیه‌ ها احساس می‌شود.

هم اکنون۷۶ هزار معلم در موسسات خصوصی شاغلند که ۶۰ درصد آن‌ها زن هستند.

 در بخش مخابرات پاکستان بیش از سه هزار زن مشغول کاراند که بخش بزرگ آن‌ها از اعضای اتحادیه‌های کارگری هستند. در جنبش مقاومت و اعتصاب‌ها زنان نقش مهمی را ایفا کرده‌اند...در مقایسه، استانداردهای زنده گی زنان کارگر در بخش مخابرات پاکستان بالاتراست و همین امردلیل آن است که چرا آن‌ها از نظر اقتصادی تا حدودی در مضیقه نیستند و از شرایط کاری ترکیبی برخوردارند.آن‌ها می‌توانند عملکرد بهتری در جنبش داشته باشند و با دیگر کارگران مرد همکاری کنند. در اتحادیه‌های کارگری بزرگ، زنان در انتخابات و رفراندوم‌ها به شکلی جدی شرکت می‌کنند و در برابر کسانی که می‌خواهند جنبش را به عقب برگردانند سرخم نمی‌نمایند.به طرز مشابهی، تعداد بسیاری از زنان نیز در خطوط هوایی پاکستان، سازمان توسعه‌ آب و انرژی ، بانک‌ها و دیگر نهادها مشغول کاراند. اما چندان در اتحادیه‌های کارگری این نهادها فعال نیستند و تنها برای شرکت در مبارزات انتخاباتی بسیج می‌شوند تا رهبران بتوانند آرای مدنظر خود را به دست آورند.

زنان در راس قرار می‌گیرند

در بخش صنعت، بیشترزنان درصنعت نساجی، پوشاک، داروسازی، لوازم ورزشی و کارخانه‌های تولیدکننده‌ ابزارجراحی مشغول کارند. دربرخی از کارخانه‌های بزرگ بیش از نیمی از نیروی کار را زنان تشکیل می‌دهند. بخش بزرگی از زنان روزمزد یا دارای قراردادهای موقت‌اند. این زنان دربدترین شرایط کار می‌کنند.آنها ۱۲ تا ۱۴ ساعت در روزکارمی‌کنند و دستمزدشان ۴۰ تا ۵۰ درصد کمتر از کارگران مرد است. در بیشتر کارخانه‌ها اثری ازاتحادیه کارگری نیست. رهبران کارگری نیز نقش فعالی در سازماندهی زنان در اتحادیه‌ها ایفا نمی‌کنند.

سیاست‌های بازار آزاد، آزادسازی، قوانین ضد کارگری و سیاست‌های ضداتحادیه‌های کارگری، اتحادیه‌ها را با مخاطرات بی‌شماری مواجه کرده است. هیچ فدراسیون و یا رهبری کارگری در قبال مطرح کردن مشکلات زنان و سازمان‌دهی آنان در اتحادیه‌ها جدی رفتار نمی‌کند.

جدا از وضعیت زنان کارگرشاغل در ادارات شرکت‌های چند ملیتی، آژانس‌های مسافرتی، مدارس خصوصی، هوتل‌های بزرگ و فروشگاه‌های زنجیره‌ای که به آن‌ها اجازه تاسیس اتحادیه کارگری داده نمی‌شود، شرایط زنانی که در خانه یا در مزارع کار می‌کنند چیزی از برده گی کم نیست.درحال حاضر بیش از ۴۰ درصد زنان در روستاها فعال‌اند که از حقوق خاص خود برخوردار نیستند.

از دلایل اصلی عدم فعالیت زنان در اتحادیه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 - فشارهای اجتماعی و محیط بسته  که به زنان اجازه نمی‌دهند به شکل فعال در اقدامات مشارکت کنند.

.ـ دید منفی رهبران اتحادیه‌های کارگری و مردسالاری حاکم، زنان را از همگام شدن با مردان کارگرمنصرف می‌کند.

ـ ورشکسته گی فرهنگی، محافظه‌کاری، محیط بسته اجتماعی و بدویت فرهنگی که از برگزاری جلسات و گردهمایی منظم مردان و زنان جلوگیری می‌کند.

-  در شرایط حاضر، بحران و رکود جنبش اتحادیه‌های کارگری نیز ازاهمیت بسزایی ‌ برخورداراست.خیانت رهبری و مصالحه به شکل عمیقی کارگران را ناراضی و سرخورده کرده است.

-  فشار مدیران و عوامل اجرایی در کارخانه‌های خصوصی ازدیگر موانع این مسیر محسوب می‌شود. زنان میترسند شغل شان را از دست دهند و به همین دلیل تمایلی به پیوستن به اتحادیه‌ ها ندارند.

-  محافظه ‌کاری نهاد خانواده و تاثیرات اجتماعی بنیادگرایی اسلامی.

به منظور افزودن براهمیت و پویایی جنبش درزمانی که شاهد افزایش هرچه بیش‌تر تعداد زنان کارگر در بخش صنعت هستیم، ضروری است زنان با موضوعات درگیر و سازماندهی شوند. هیچ اتحادیه کارگری نمی‌تواند بدون وارد کردن زنان کارگر در اتحادیه، تاسیس شده و پا بگیرد. ورود زنان در اتحادیه‌های کارگری در بخش خصوصی پس از کنار رفتن ابرهای تیره‌ی دلخوری و آزرده گی می‌تواند به شفاف تر شدن جنبش منتهی شود.

حال این مسوولیت برعهده‌  PTUDC *  است که زنان را بسیج کرده و آن‌ها را برای ایفای نقشی پویا در جنبش تشویق کند.

-  در جا‌هاییکه اتحادیه‌های کارگری وجود ندارد می‌توان حلقه‌های مطالعاتی تشکیل داد، می‌توان به گروه‌های کوچکی شکل داد و خود را از نظر سیاسی مهیا کرد. این حلقه‌های مطالعاتی و گروه‌ها می‌توانند نقش مهمی در تشکیل اتحادیه‌های کارگری ایفا کنند. هم‌اکنون مبارزه‌ای با تمام قوا علیه مردسالاری، پیش‌فرض‌های ذهنی و محافظه‌کاری برای پایان بخشیدن به تبعیض علیه زنان کارگر در اتحادیه‌ها به راه افتاده است.

-  فعالان PTUDC  که در اتحادیه‌های کارگری بخش دولتی حاضرند، تلاش‌های آگاهانه‌ ای را برای درراس قرار دادن زنان آغاز کرده‌اند. برنامه‌ شفافی برای حل مشکلات زنان در حال اجراست. گردهمایی‌های زنان برنامه ‌ریزی و فعالیت شان سازماندهی شده است. حضور زنان در ساختار  PTUDC  تشویق شده است.

-  کارخانه‌هایی که در آن‌ها اتحادیه‌ها موجود است باید وادارگردند تا اجازه دهند زنان به عضویت اتحادیه درآیند، آن‌ها باید تشویق شوند تا نقش فعالی را برعهده گیرند.

-  جزوه‌هایی در مورد مشکلات و مسایل زنان تهیه ،چاپ و توزیع گردد.

PTUDC-  براین باور است که زنان می‌توانند نقش مهمی دراتحادیه‌ های کارگری و مبارزه ایفا کنند.

در حال حاضر برنامه‌هایPTUDC   بر خواست های زیرتاکید دارد:

-  پرداخت حداقل دستمزد به میزان ۵۰۰،۷ روپیه معادل ۸۰ پوند که با میزان تورم در کشور متناسب است .

-  حق تشکیل اتحادیه کارگری و حق غیرمشروط برای اعتصاب.

-  حذف نظام قراردادی و تمام قوانین ضد کارگری.

-  پایان بخشیدن به تنقیض وبازخرید و تقاعد‌های اجباری، به نام مستقل شدن کالج‌ها، مدارس و بیمارستان‌ها.

-  لغو تمام قوانین تبعیض‌آمیزبرعلیه زنان.

-  دستمزدها و فرصت‌های برابر برای مردان و زنان.

-   حق استفاده از رخصتی های زایمان با دریافت دستمزد کامل.

-  واین که قانون دو شاهد زن در برابر یک شاهد مرد باید لغو شود.

برگردان: بابک پاکزاد

*(The Pakistan Trade Union Defence Campaign  (PTUDC

 

بامداد ـ اجتماعی ـ ۱۴/۲ـ۰۱۰۲