به آرامی آغاز به مردن می کنی

 

اگر سفر نكنی،
اگر كتابی نخوانی،
اگر به اصوات زنده گی گوش ندهی،
اگر ازخودت قدردانی نكنی،
به آرامی آغاز به مردن می ‌كنی .


زمانی كه خودباوری را در خودت بكشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو كمك كنند.
به آرامی آغاز به مردن می ‌كنی.

 
اگر برده‏ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یك راه تكراری بروی ،
اگر روزمرّگی را تغییر ندهـی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نكنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی،
تو به آرامی آغاز به مردن می ‏كنـی.

 
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سركش،
و از چیزهایی كه چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ كنند،
دوری كنی ،
تو به آرامی آغاز به مردن می ‌كنی.


اگر هنگامی كه با شغلت،‌ یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نكنی،
اگر برای مطمین در نامطمین خطر نكنی،
اگر ورای رویاهــا نـروی،
اگر به خودت اجازه ندهـی
كه حداقل یك بار درتمام زنده گی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی،

امروز زنده گی را آغاز كن!
امروز مخاطره كن!
امروزكاری كن!
نگذار كه به آرامی بمیری.

شادی را فراموش نکن !

 

پابلو نرودا

برگردان: احمد شاملو

فرهنگی ـ بامداد۲/ ۱۴ـ ۱۱۰۱