بسیج نسل جوان ضا من وحدت ملی است

زبیر شیر زاد

 
هرکشورازخود تاریخ پراز فراز ونشیب ،درد ورنج وخوشیها دارد. مردم کشورعزیزما در حالیکه ازاثرچاردهه جنګ خانمانسوز، ازمشکلات اقتصادی ، نا امنی و بدبختی فراوان اجتماعی اشک ،آه وناله میکشند، با پیروزی های شان ولو کوچک هم باشند می بالند و پایکوبی میکنند. ملت ما به واقیعت یک ملت بزرګ، شکیبا وصلحشور است. من در مدت کوتاه ، یک ما ه اقامتم در وطن عزیز خویش آنچه را که آرزو داشتم، در حیات خود دیدم - لبخند بر چهره های پیر وجوان ،زن ومرد و افتخار بر بیرق سه رنگ کشور وملت افغانستان. من کسانی را دیدم که از شادی وسرور ګریه می کردند. این همه ازبرکت موفقیت های پی درپی تیم های ملی فوتبال و کریکت افغانستان بود. بلی، در آن روز هاهمه به جاده ها ریختند واز هر کنج وکنار وطن آمدند وسرور و پایکوبی شایان نمودند، یکدیګر را در آغوش ګرفتند، شعار های زنده باد افغانستان و زنده باد مردم سربلند را سر دادند. من احساسات و صدای قلب هموطنان عادی خوردار برای همزیستی، همدلی ووحدت خدشه نا پذیر دیدم. برای من که سالها برای خوشبختی ووحدت ملی مردم رنجدیده افغانستان مبارزه کردم، فراموش ناشدنی است. چه زیبا و جانانه که اقوام مختلف وازولایات هایی دورترکشور شیفته وار، دراین شادی وخوشی ها ملت واحد بمثابه افغان سهم ګرفتند. فرزندان همه اقوام، از همه ولایات و مذاهب درین جشن پیروزی سهم ګرفتند وهر کدام خود شانرا قهرمان فکر می کردند. من دراین جشن همه ګانی پیروزی به انها ییکه سالها ست، رزیلانه و مزدورمنشانه طبل افتراق، دشمنی بین مردم افغانستان و تجزیه وطن را درګردن انداخته، جواب دندان شکن همبستګی ملی را دیدم. من د شمنان وحدت مردم ما را شرم سا ر وخجل دیدم و ومطمین شدم که هیچ قدرت وهیچ بیګانه ومزدور به هیچ وجه نمیتوانند وقادر هم نیست تا این ملت عزیز را از هم جدا سازد. مردم ما به جهان نشان داد که باشندګان این سرزمین برعلاوه اینکه درجنګ ماهر اند، صاحب کمال وفن هم هستند ،اګر دیګران ان ها را ارام بګذارند به قلعه هایی شامخ پیروزی ها در آبادی وطن، سپورت وفرهنګ میرسند. من در جریان سفر به وطن عزیز خود شاهد یک حادثه تاریخی دیګر نیز بودم. این رویداد تشکیل کنفرانس جوانان و تاسیس سازمان جوانان دموکرات´وترقیخواه افغانستان بود. تدویر کنفرانس سراسری جوانان کشور به واقعیت یک کنفرانس بزرګ و سراسری جوانان افغانستان بوده که از جانب حزب مردم افغانستان با نهایت هوشیاری ودلیری سازمان داده شده بود. ان روز دهم میزان را فراموش نخواهم کرد که جوانان اګاه از سراسر وطن عزیزم  ګروپ وار به دفتر حزب مردم افغانستان می آمدند. انها می آمدند تا به نمایندګی جوانان ولایات خویش در کنفرانس خود انها سهم فعال خویش بګیرند ودر بین خویش تبادل نظر نمایید. اولین ګروپ که رفقا انتظار انها داشت جوانان از ولایت بدخشان بوده که تشریف اوردند وحضور آنها باعث خرسندی همه رفقا ګردید. رفقای جوان با رفقا داخل احوالپرسی بوده و خوش آمدید تما م نشده بود که جوانان ننګرهار در راس ان رفیق عسکر تشریف اوردند وفضای دفتر پراز خوشی ها ګردید. دیدم که ګروپ جوانان پکتیا که در راس ان رفیق منوچهر مل بوده مورد استقبال رفقا قرار ګرفت. در این وقت یکی از رفیق ها چنان هیجانی صدا کرد که همه را متوجه ساخت " اونه شکر که رفقای هرات به خیر و بدون اینکه کسی در راه تلف شده باشند، رسید " قرار اطلاع قبلی رفقای هرات درمسیر راه دربین غزنی وزابل به مشکل امنیتی روبرو بودند واین همه را نگران ساخته بود. با رفیق مسول هرات رفیق پیشتاز که در
راس رفقا تشریف اورده بو صحبت داشتم که ګروپ دیګر جوانان از جوزجان به سرکردګی استاد حلیم داخل دفتر شد ند ولحظه بعد رفقای لغمان که در تنګی ابریشم همچون رفقای هرات به مشکل امنیتی مواجه بودند، به همراهی رفیق افضل رسیدند وبه همین تر تیب رفقای عزیز وجوان بامیان ، بغلان، پنجشیر، پروان ،لوګر، کندز ومزار شریف رسیدند. شمار زیادی جوانان و همه دور از اغوش ګرم فامیل. جوانان کابل به رسم مهمانوازی نیاکان شان فیصله کرده بود ند تا هر رفیقی که در کابل زندګی دارد با اندازه امکانات شان، شرکت کنند ګان کنفرانس را در خانه های شان مهمان نوازی کنند. یکی از همرزمان سالهایی دشوار اعلان کرد در ایام مبارزه مخفی پنج رفیق را در خانه خود جای دادم وحال از ده جوان عزیز مهمان نوازی و مواظبت می کند. همه رفقا امادګی به کار سازنده به فردا، تاریخ ۱۱ میزان میګرفتند. رفیق روزبه عزیز در تهیه شعار کار خستګی نا پذیر نمود ورفیق دهاتی عزیز درترتیب وتنظیم لست طبق هدایت کمیته اجراییه زحمات کشیدند ومن عده رفقا را باخود به هوتل بردم. شب همه رفقا چه اعضای حزب مردم بوده وچه جوانان که از ولایات دور ونزدیک به نمایندګی همرزمان خود امده بودند، به امید فردای روشن به خوشی ها سفری نمودند. فردا ساعت ۹ صبح همه به هوتل دوبی مارینا دستجمعی وفردی خودرا رسانید ند و از طرف رفقای موظف واز سوی کارمندان هوتل و مالک هوتل فرزند اګاه وطن محترم رفیق حاجی شعیب که یک لحظه هم خودرا دوراز ترقیخواهان نمیدانند خوش امدید ګفته شد. جای افتخار است وباید بالید که بیش از چهل دوشیزه جوان در کار کنفرانس از ولایات وشهر کابل، بایک علاقمندی خاص تشریف اورده بودند ودر کنفرانس خود فعالانه شرکت نمودند. کار جلسه توسط محترم قاری عبدالصبوربا قراعت چند ایت شریف آغاز و جلسه را رفیق جوان فواد کشمی عسکرزاده به پیش میبرد. از رفیق محترم پوهاند محمد داود راوش ګرامی تقاضا ګردید تا سخنرانی نماید. رفیق راوش در صحبت خود به اشتراک کنندګان چنین فرمود :

" جوانان عزیز ، تجربه نشان داده است که کلید حل مسایل هرکشور و هر ملت سرانجام در دست مردمآن است. مردم افغانستا ن امروز ، مردم دیروز نیستند. مردم ما امروز به آن سطح از شعور و بلوغ سیاسی رسیده اند که منافع شان را به درستی تشخیص کنند. اکثریت مطلق مردم ارزش های قانون اساسی و جامعه مدنی را می پذیرند و به پای صندوق های رای میروند. هزاران کادر ملی ، تجدد گرا و ترقی خواه در نظام و در نهادهای منتخب مصروف خدمت اند. ده های هزار انسانها آگاه در سازمانهای سیاسی و جامعه مدنی بسیج شده اند. صد های هزار هم وطن ما لباس پرافتخار خدمت به وطن را بر تن نموده ، از حریم کشور و نظام و قانون اساسی دفاع میکنند." رفیق راوش درمورد وظایف جوانان خاطرنشان ساختند : " در چنین شرایط چشم امید ما به نیروهای دموکرات و ترقی خواه و به خصوص نسل جوان کشور است. خوشبختی جامعه ما است که اکثریت نفوس کشور را نسل جوان وبالنده و پویا تشکیل میدهد. انرژی و تلاش نسل جوان برای زنده گی آزاد تر و بهتر مایه دلگرمی است.
مهم است تا جوانان کشور به میدان سیاست وارد شوند و در حیات سیاسی و اجتماعی جامعه سهم فعال بگیرند و آینده کشور را که به خود شان و نسل های بعدی تعلق دارد ، بدست خود رقم زنند." در بخشی دیګر از صحبت رفیق راوش جوانان را مخاطب قرار داد و گفتند : " حزب ما بر نسل جوان و بالنده کشور متکی است. ما به آینده درخشان کشور خوشبین هستیم و این اینده به خرد و بازوی توانای نسل جوان کشور ما ساخته میشود. آنچه که گفته شد دیدگاه شخصی من نه بل که ازآماج های اساسی و برنامه یی حزب مردم افغانستان است که در عالی ترین مرجع آن ، کنگره حزب به تصویب رسیده است. از اینرو ما از جوانان و خواست های قانونی شان حمایت و پشتیبانی می نمائیم.که باکف زدن هایی متواتر ورفیقانه بدرګه ګردید رفیق راوش به جوانان نیز یاد اورشد و ګفت: همسوئی حزب ما با جوانان از برنامه ترقی خواهانه و باور های ما به خرد و توانائی های جوانان برای تغیر، تحول وزنده گی بهتر ناشی می شود." رفیق راوش در قسمت پایانی سخنرانی خاطر نشان ساختند : " جوانان ما در سنگر آموزش نه تنها درس های مسلکی را بیاموزند بل که از مبارزات آزادی خواهی وداد خواهی، تجارب نسل های گذشته و آموزه های ساختمان جامعه نوین و دموکراتیک بهره ور گردند. این جوانان متعهد باید تجارب تاریخی مبارزان ملی، تجدد گرا، دموکراتیک و عدالت خواه را در دستور کارخویش قرار دهند. جوانان تاریخ سرزمین خود را مطالعه کنند. شجاعت، دلیری وصداقت درگفتار و عمل خود داشته باشند " بعد از صحبت همه جانبه رفیق ګرامی راوش جوانان در یازده ګروپ تقسیم وبه کار  خود اغازنمودند. در هر ګروپ تعداد از نماینده های ولایات به دور یک میز جمع شدند تا با هم معرفی شوند که شدند، تا از مشکلات جوانان باخبر شوند ، تجربه ها ونظریات شانرا تبادله نمایند. بعد از تبادل نظر در ګروپ هایی خویش، رفقا جوان داد الله، ناصر حنیف، نرګس نوروزی ، منوچهر مل، نثار احمد امینی، احمد جاوید کامجو، عبدالفتاح ، آرین ،عابدالرحمن و حامدرحمانی صحبت نموده نظریات وپیشنهادات رفقا را بیان نمود. فضای جلسه نهایت پر از صمیمیت و خوشی ها بود. من نیز به نوبه خود صحبت مختصر داشتم که مورد تایید جوانان قرار ګرفت. در ختم کنفرانس شورای مرکزی جوانان از تمام ولایات ایجاد شد و رفقای دیګر مرخص ګردید و شورای مرکزی جوانان دموکرات به کار خود ادامه داد که بعد از تبادل نظر رفیق فریداحمدفرحت بحیث ریس تعین ګردید. جای افتخار است که آن چیزی را که در مدت ۱۱ سال ارزوانرا داشتم به چشمان باز وحضور خود دیدم وآن آمادګی و سهم جوانان اګاه درامر مبارزه برحق در راه زحمتکشان بود. دیدم ویادم آمد که آن پرچم مبارزه را که رفتګان عزیز ما در شرایط نهایت دشوار وبغرنج به دوش ما نسل واقعآ سوخته ګذاشته بود، در روز روشن و به کمال امانت داری به نسل آینده کشور انتقال می ګردد. آن خوشی وشادمانی شور وشوق همرزمان جوان برای من وهمرزمان ما به ترتیب کم از خوشی های پیروزی فوتبال ، کریکت، اتحاد مرد وزن وریختن آنها به جاده های شهر غرض استقبال از بازی کنان تیم های ملی نبود. من در آن کنفراس حیات دوامدار حزب تجدد خواهان وترقیخواهان را دیدم. در فرجام می خواهم دو حرف دو دختر و یک مردجوان را که یکی در روز پیروزی فوتبال ودیګران در کنفرانس سراسری جوانا ن بیان نمودند به شما عزیزان و دوستان محترم مختصر اراییه نمایم : جوان با استعداد سخنور شیرین زبان از مزارشریف که راه ورسم پدر خودرا نهایت ګرامی میداشت به اسم ناصر عفیف درقدم نخست ازصداقت پدر عزیز اش چنین به حضار حکایه کرد: پدرم روزی همه فامیل را خواست وګفت من را ببخشید بجز معاش حلال که در برابر کار میګرفتم و به شما می اوردم ، دیګر چیزی نداشتم، من نمیتوانستم از راه غیر مشروع، رشوت و دوزدی به شما بلند منزل بسازم وثروت را دربانګ برایتان نګاه میکردم وعلل اش این بوده که من پیوند به یک مکتب انسانی وتعهد به خدمت صادقانه به مردم داشتم. آن جوان افزود افتخار میکنم که فرزند یک حزبی صادق ، مومن وهمرزم شما عزیزان هستم وحال با سربلند از صداقت پدرعزیز خود در هرجا یاد اور میشوم. وی ادامه داد: ما دیګر کسی را به رنګ، نژاد ، لنګی، چپن، پکول، ریش، مجاهد وطالب نمیشناسیم. ما افغان هستیم وافغان باقی میمانیم وراه پدران خودرا ادامه میدهیم. در روز جشن فوتبالستان یک دوشیزه را دیدم که تا استدیوم خودرا رسانده بود ومیګفت افتخار میکنم یک دختر هستم یک زن افغان هستم ومن به همین خاطر امدم که نشان بدهم در خوشی ها ما کم از دیګران که هدف اش مردان جوان بوده نیستم وی به صدای بلند میګفت که : اګر یک جوان سهم در خوشی هموطن خود میګیرد، چرا یک دختر افغان سهم نګیرد واین حق ما است وخوشی مرد وزن یکسان است. اوبه مثابه یک دختر دلیر افغان ازدختران وزنان وطن خواست که از کنج خانه برایند وبه جاده ها سرازیر شوند. در پیروزی ها ی پی درپی سهم شایسته بګیرید وپایکوبی کنند. در سالون مجلل دوبی مارینا که نقش جوانان اګاه هرات رفقا سمیراحمدمزدک ،ونثار احمدامینی به همراهی رفیق یوسف پیشتاز مسول جوان شورای ولایتی هرات بیشتر محسوس بود، دوشیزه دیګری راهم د یدم که درکنفرانس جوانان حضور خودرا در مبارزه وخدمت به مردم ازهمه مقدم شمرد که جای افتخار است. به جا است سرم را به زمین فرود آورم در برابر آن شیر زنانی که در کار کنفرانس سهم فعال ګرفتند. آرزو دارم تا این جوانان بتوانند سازمان بزرګ ونیرومند دموکراتها وترقیخواهان آینده کشور را بسازند ، سنت شا یسته خدمت به مردم ووطن را ادامه دهند و به رهبری حزب و کشور برسند.