استاد قاسم افغان و شاه امان اله

میر عبدالواحد سادات

جواب تاریخی به اخلاف ملای لنگ که با تحقیر اهالی پر فضیلت موسیقی و شکستاندن آلات موسیقی آنان « فخر» مینمایند :

استاد قاسم افغان حامى بزرگ استقلال و شاه امان اله در بزرگداشت  سال روز احراز استقلال سياسى افغانستان و تبجيل از پاسداران سترگ استقلال ، جا دارد از نقش اثر گذار استاد قاسم افغان در ان صفحات شورانگيز تاريخ ، با قدردانى و افتخار ياد دهانی  نماييم و مقام والاى اين شخصيت بزرگ ملى و فرهنگى را گرامى بداريم که جايگاه رفيع اين برليان تاريخ موسيقى و بنياد گذار موسيقى معاصر کشور ، اظهر من الشمس است . چنانچه استاد مددى از مفاخر موسيقى افغانستان در کتاب خود ( سرگذشت موسيقى معاصر افغانستان ) ، استاد قاسم را موسيقيدان جامع در تمام شقوق موسيقى که بر همگان حق استادى داشته ، معرفى و " مکتب قاسم " و " سبک قاسمى " متعلق به او ميداند . 

استاد قاسم فقيد در رکاب پدر ، در دربار امير عبدالرحمن خان بحيث  نخستين غزل خوان ، جوان تبارز کرد و بحيث خواننده رسمى دربار امير حبيب اله مورد توجه خاص قرارداشت و ضمن دريافت هدايا ، هارمونيه دانه نشان هندى امير را از دست نصراله خان نايب السلطنه بدست اورد . 

امان اله که در سلطنت پدر ملقب به " عين الدوله " بود ، بدور از انظار پدر ، منحيث شاگرد نزد استاد قاسم اصول موسيقى را فراگرفت و از همان زمان دوست و رفيق همديگر ميشوند . استاد قيام  مولف کتاب ( از صدا تا آهنگ ) که خود از موسيقى دانان بزرگ و ازغنايم روزگار ما است ، مينويسد : 

« شاه امان اله استاد قاسم را مانند وزراى کابينه در کنار خود مينشاند . »

در اوايل پادشاهى  ، شاه امان اله ، استاد قاسم افغان در يک ضيافت شبانه ، با اشاره به نماينده انگليس ميخواند : 

ميزند چشم کمبود تو ، ناخن به مژگان 

ترسم اى دوست ميان من و تو جنگ شود 

و يا :

همين جا صلح کن با ما ، چه لازم

که در محشر ز ما شرمنده باشى

چنانچه داکتر اکرم عثمان فقيد در داستان معروف خود ، ذکر نموده است ، دابس نماينده انگليس در آن مجلس از استاد قاسم ميخواهد که در پيانو ، پارچه افغانى را به وى بيآموزد ، که استاد در کسوت يک وطندوست بزرگ و اگاه به نماينده استعمار انگليس درس ميدهد : 

مکتب ماست ، جاى استقلال 

سبق ما ، هوايى استقلال 

فرداى ان شب « پر ماجرا » ، شاه امان اله محفل بخاطر قدردانى از استاد ترتيب ميدهد و ضمن اعطاى نشان اعلى « مسرت » ، استاد را ملقب به « افغان » ميخواند و ميگويد : 

« شما به تمام ملت افغانستان تعلق داريد. » 

با گشت يک قرن اين سخن شاه امان اله  کماکان مصداق دارد و استاد قاسم افغان افتخار بزرگ مردم افغانستان ميباشد . 

استاد قاسم افغان در دوستى  ، آشنايى ، رفاقت ، انديوالى ، وفا ، صفا و محبت بسيار کوشا و متعهد بود و چانچه در دوستى و وفادارى به شاه امان اله در نقش يک عيار و کاکه روزگار آنرا ثبت تاريخ نمود . 

البته اين دوستى بزرگ دو طرفه بود و شاه امان اله تا اخير عمر به استاد فقيد و هنر او ارج و حرمت فراوان داشت .چنانچه مورخ معروف جناب سيستانى به نقل از هنديه ( د افغانستان ) مينويسد : 

« شاه امان اله در بستر مريضى و در استانه مرگ از من خواهش کرد ، تا صداى استاد را به او بشنوايم ، تا تصور کند که : 

در افغانستان است و در وطن خود چشم از جهان مى پوشد. » 

منحيث حسن ختام اين ياداشت ، سروده حماسى مرحوم مستغنى شاعر بزرگ را که استاد قاسم افغان ، خوانده است ، با دوستان عزيز شريک ميسازم : 

ناز دارد بى سر و ساماني ام 

بحر در بر قطره طوفانى ام 

اسمان سير است سرگردانى ام 

مشکل هر کار شد اسانى ام 

گر ندانى غيرت افغانى ام 

چون به ميدان آمدى ، مى دانى ام .

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۴ـ ۰۲۰۹

 Copyright ©bamdaad 2024