سروده ایی از شاعرمردمی عرب نزار قبانی 

ای شاهزاده نفتی ای بویناک
در گمراهی‌هایت غلت بزن
نفت را بپاش پیشِ پای دوستانت
غار‌های شبانه پاریس
مردانگیت را کُشت
زیرِ پای بدکاره‌ ها
خون خواهی ات را خاک کردی
و قُــدس را فروختـی
انگار سرنیزه‌های اسراییل ‌خواهرت را سِقط نکردند
و خانه‌ها و قرآن‌ ها را نسوزاندند‌‌‌
و از درخت‌ها صلیب نساختند.
قـدس درخون شناور است
و تو مشغولِ خوشگذرانی و خواب
انگار این مصایب به تو ربطی ندارد
کی می ‌فهمی؟
کی انسانیت
درونِ تو بیدار می ‌شود؟

( نزار قبانی )

 

قدس: القدس ، بیت المقدس، یورشلم ـ بامداد

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۳ـ ۲۱۱۰

Copyright ©bamdaad 2023