جانم به فدای دشت و دامان وطن
جاوید بود نام بزرگان وطن
نام وطن و یاد ابر مردان است
یا د آور تاریخ درخشان وطن
مناطق شمال شرق کابل زمین ، جلگه های سرسبز وشادابیست که در امتداد کوهپایه های جنوب هندو کش موقعیت دارد وبه سرزمین دره ها یاد میشود . ولسوالی نجراب یکی ازین مناطق زیباست .در جریان سفر ازمحمود راقی مرکز ولایت کاپیسا (قلعه تاریخی وزیر عبدالر حیم خان ) یا صدق آباد ، بسمت جنوب شرق این والا ، در کنار رود خروشان پنجشیر با عبور ازمنطقه سولانک و مرتفع هموار تپه احمد بیک دره نسبتا وسعتری موقعیت دارد که بنام خارجدره یاد میشود .که مرکز ولسوالی نجراب شیروانی (شهروانی ) در آن موقعیت دارد . این دره ء زیبا بشکل کف دست ودر اطراف آن دره های متعددی بشکل پنجه ها که مشرف به آن میباشد بنام های دره فرخشاه ولی ، دره کلان ، دره غچولان ، دره غخک یا دره غوث ،دره پته و درسمت جنوب آن دره پچه غان موقعیت دارد . این کوهپایه ها مهد دلاوران صلحشور وآزاده میباشند.
یکی از آنجمله مرحوم میر غیاث الدین خان نجرابی مردجهان دیده معزز وموی سفید قوم ، شخصیت با نفوذ وتاریخ زنده عصر خود بود.
نگارنده در سال 1348 خورشیدی ، مادامیکه در مکتب خارجدره نجراب وظیفه مقدس معلمی را بعهده داشتم وسه سال قبل از آن با عضویت در حزب دموکراتیک خلق افغانستان وسر نوشت مشترک با مردم مستضعف افغانستان ، راه مبارزه را در پیش گرفتم . راه هموار نبود بلکه کوها وکوتل ها در میان بود که ساعت ها با پای پیاده پیموده میشد تا فعالیت های سیاسی روشنگرانه از مرکز به محلات راه خود را میگشود . درست در ماه جوزای سال 1348 بود که به منظور شرکت در جلسه حزبی ، ولسوالی نجراب را با پای پیاده بقصد گلبهار پشت سر گذاشتم تا به منزلی که زنده یاد محمد حیدر بابک پسر ارشد مرحوم حاجی محمد عمر(امک ) در آن زندگی میکرد خود را رسانیدم ودر همان جلسه حزبی به پیشنهاد محترم دستگیر پنجشیری که منحیث نماینده کمیته مرکزی ح د خ ا در آن حضور داشت به حیث نخستین منشی کمیتهء حزبی ولایت کاپیسا به اتفاق آرا انتخاب گردیدم وتا رویداد ثور1357 ومرحله دوم آن رویداد بزرگ وتاریخی این وظیفه با افتخار را بعهده داشتم . وآنگاه علاوه بر آن مسوولیت حزبی ولسوالی های نجراب وتگاب نیز به عهده اینجانب سپرده شد .مطابق به سیاست مردمی حزب دموکراتیک خلق افغانستان و بخاطر استحکام پیوند توده یی حزب با مردم وبرقراری تماس مستقیم با آنها وشرکت درغم وشادی هموطنان ما ، در ماه جوزای همان سال به همکاری ملک حبیب اله شخصیت مردم دوست وفرزند ارشد این خانواده با میر غیاث الدین خان معرفی ودر پای صحبت آن نشستم .
مرد مسن که نزدیک بیکصد سال عمر داشت از پادشاه گردشی ها ، شورشها ، جنبش های مردمی ، جنگ های آزادی خواهی ، ومبارزات مشروطه خواهی صحبت میکرد. وبطور اخص از مراجعات امیر دوست محمد خان به نجراب وسفر امیر حبیب اله خان به این دره زیبا وداستان های مربوط به همان سفر ها وهمچنان از پلان های عمرانی امیر امان اله خان غازی بخصوص اعمار بند برق وپل عبداله برج وپیامد جنبش های بعدی آن دوره ها وخاطرات تلخ وشیرین روز گار را یاد آوری می نمود .
مرحوم میر غیاث الدین خان درفاصله چند کیلومتری شمال شرق شیر وانی (شهر وانی ) درقریه زیبایی بنام پسکندی زندگی میکرد . زنده یاد میرغیاث الدین خان خان همچون تاریخ زنده عصر خویش در باره نام های تاریخی مناطق و دره ها چنین میگفت از منطقه خارجدره ، دره های متعددی به هر طرف امتداد یافته است ،این دره ها بنام های باشنده گان معتبر ومشهور روحانی وبا نفوذ عصر خویش یاد میشوند . بگونه مثال دره فرخشاه ولی بنام روحانی بزرگ آندوره ودره غوث ولی وبه همین ترتیب دیگر مناطق یاد آور خاطرات بزرگان عصروزمان خویش میباشد . موصوف یکی از جالب ترین خاطرات مهم دوره های گذشته را که از روی تاریخ شفاهی منطقه بیاد داشت چنین بیان کرد:
در قدیم ها مسوولیت امنیت هردره به عهده بزرگان مناطق مربوطه آن بود که بخاطر اطمینان پایتخت از مسایل امنیتی مناطق ، در دهنه هردره بر فراز کوهپایه های آن بیرق هایی با علامات مختلف که هر رنگ آن معنی خاصی داشت در پایان هر روز ودر زمان معین افراشته میشد ودر فاصله های دید ، بیرق هایی به استقامت پایتخت در اهتزاز بود که همزمان با افراشتن هر رنگ بیرق اوضاع امنیتی همان منطقه تشخیص ومشخص میگردید. بگونه مثال اهتزاز بیرق سفید علامت امنیت و رنگ سرخ نماد جنبش وحرکت های مردمی ، سبزنشانه برکت وآرامش . این بیرق ها در واقع منحیث وسایل ارتباطی همان دوره و وسیله ارسال خبرازفاصله دها کیلومتر فقط در مدت چند دقیقه امکان پذیر بود . به این ترتیب اوضاع امنیتی تمام دره ها بوسیله موظفین وخبر رسان های مناطق بمرکز میرسید .
مرحوم میر غیاث الدین خان در حوادث سیاسی وطن بخصوص مناطق کاپیسا نجراب نقش مستقیم داشت. عمر طولانی وتحرکات اجتماعی موصوف زمینه ساز نفوذ وامکانات کاریء او در میان مردم و تامین رابطه ایشان با دولت ها بود که بعضا اصطلا حات مروج زمان های گذشته را از روی یاد داشت های شفاهی خود چنین بیان میداشت که اکثرا تا به حال بر سر زبان هاست :
بگونه مثال ، سرکار ، رساله شاهی ،رساله دار ، سوبه دار منصبدار ، جمع دار ، خزانه دار ، تیکه دار ،حواله دار ، تحصیلدار ، پهره دار ، علاقه دار، ویا میر آب باشی ، باغبان باشی ، باشی ، دهباشی ، صد باشی ، آبدار باشی ،کیشک باشی ، دزد بگیر ، چراغ گیرک. وی همچنان مقامات دولتی را کرنیل ،جرنیل ، کوتوال ، کچاری، فلوس (پلیس ) ماصل (محصل )حاکم ،حکمران وغیره از یاد داشت های آن مر حومی بود . باید گفت که ایشان فرزندان بادانش ،تحصیل کرده ،صادق وخدمتگزار برای جامعه تقدیم کرده است .اروا شاد میر غیاث الدین خان بروایتی به عمر 115 سالگی داعی اجل را لبیک گفته است . روح مرحومی وهمه رفتگان این راه دراز شاد باد .
مردم دلیر وطنپرور نجراب همانند مردم سایر مناطق افغانستان ، مستعد بکار ، آگاه وطندوست ، وپرتحرک بوده اند که از طریق کاروکوشش در عرصه های زراعت ودام پروری حاصلات خوبی ازسرزمین و دره های شاداب شان بدست می آورند . چهار مغز ، پنیر توت، جلغوزه ومیوه های رنگارنگ نجراب شهرت جهانی دارد . مردم عزیز نجراب همانند سایر مناطق کشورعزیز ما افغانستان مردمانی اند ، آزاده ، وطنپرست ،معارف پرور ،مهمان نواز و زحمتکش . کارگری وزحمتکشی حاصل تلاش و زندگی آنها در میان دره های شاداب وکوهپایه ها میباشد . روح انساندوستی ، آزادگی ومبارزه را از پدران وباشنده گان این سرزمین به ارث برده اند.درین دره زیبا هزاران هزار انسان وطندوست ،دلاور وپرغرور نامدار وگمنام پرورش یافته است که روح شان شاد و نام شان جاویدانی .
عبدالو کیل کوچی