عـیـد مبـارک

 

صـد بار گـریه ام گـفت عید ترا مبارک

با خنده نگفتی عید مـــــــــرا مبارک

در پیـکــرت مـبادا از چشم بد گـــزندی

بسیار جامــه زیبی نام خـــــدا مبـارک

عـیدم بعـید ازآن شد کــزوصل یار دورم

بر عـالـمی مبارک بر مـاست نا مـبارک

عید است هرکسی را طرز مبارکیهاست

از تـو جـفـا مـبارک از مــا وفــا مبـارک

از بسکه خو گـرفتم با درد و داغ گفتم

وصـل تـو با رقیبان هـجـرت بـما مبارک

گــر بد نمی نـمایـم بر دیدهء نکــویـان

با من چـرا ندارد یک خوشــنما مــبارک

از تو ستم شعاری از من فغان وزاری

دشــنام گـفـتن از تـو از من دعـا مـبارک

امروز روز عیــد است جانا مکن تغـافـل

بیـگانه دارد امــروز چون آشـنا مـبارک

بر اغـنـیای دنـیا دایـم مــبارکی هــاسـت

گــویید ای عـزیـزان بـر بیـــنوا مــــبارک

دستش چو بوسه کردم خندیده گفت یارم

ای عشقری نگفـتی بی مــدعـا مــــبارک

(  عشقری )

 

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۲ـ ۰۹۰۷

استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2022