به بهانه هشتم مارچ ، روز جهانی زن

 

فاضله امیرـ محسن زاده

با فرارسیدن هشت مارچ باردیگرمساله برابری حقوق اجتماعی و اقتصادی زنان و برچیدن ستم جنسیتی در صدرگزارشات ، پیام های شادباش ، محافل رسمی و نیمه رسمی و حرکت های خیابانی قرارگرفت. کسانی به زنان گل میدهند ، و دیگری بخاطر ادای دین در برابر« نیمی از جامعه » تبریکات و پیام شخصی میفرستد و از زن ، مادر ، دختر ، خواهر و همسرخود یاد وستایش

 میکنند.

در این روز شعارها و گفتاوردهای از نوع :

ـ بدون آزادی زنان، آزادی جامعه ممکن نيست !

ـ تبعیض جنسیتی را مردود می  شماریم !

ـ حقوق نیمی از جامعە ،حقوق بشرست!

ـ زنان با یک دست گهواره و با دست دیگر جامعه را شور میدهند!

­ـ برابری کامل زنان با مردان را درهمه عرصە‌ های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میخواهیم !

ـ نابود باد آزار و اذیت جنسیتی زنان و... تکرار میشود.

در چنین روزی از اعتصابات کارگران نساجی نیویارک ، تصمیم کنفرانس جهانی زنان سوسیالیست در کوپنهاگن ، نقش و جایگاه کلارا زتگین ، روزا لوکزامبورگ ، کروپسکایا، دولورس ، تصمیم سازمان ملل متحد برای شناسایی این روز، شهامت و قهرمانی زنان در مبارزه با فاشیزم ، استعمار، ستم و استبداد و جنگ های غارتگرانه ، از پیدایش این روز در افغانستان ، نقش اناهیتا راتب زاد و... یاد بعمل می آید . کسانی دستاوردهای این مبارزات در آگاهی دهی ، تشکل و مبارزات سازمانیافته زنان درنهادهای صنفی و سیاسی را برشمرده ، و از افزایش سهم زنان در حیات اجتماعی و اقتصادی با نیکویی یاد میکنند. زنان ازحق انتخاب و رایدهی بهرمند شدند ، به پارلمان ها و مقامات بلند دولتی دست یافته، به فضا رفتند و....

                                                                                                  ***

بدون تردید از آن وقتی که این روز با نام زن و مبارزه او گره خورد ، دستاورد های هم نصیب بخشی از زنان جهان شد که نمی توان آنرا نادید گرفت .

در افغانستان ما هم از برکت رشد نهضت های تجدد طلبی مشروطه اول و دوم  ، پس از حصول استقلال کشورپای بخشی اززنان به برون از منزل کشانیده شد.  درحالیکه در روستا ها زنان بصورت عنعنوی در بیرون از منزل به کار کشاورزی ، مالداری و...میپرداختند ، در شهرها آهسته آهسته زنان با هویت و شخصیت خود در فعالیت های اجتماعی و پسانتر فعالیت های اقتصادی  ـ با وجود مقاومت مردان ، سنت ها و باورهای حاکم ـ گام بگام سهم گرفتند . البته در برابر این تلاشها ، زن ستیزان  بیشتر از دیگران ایستاده گی کردند. زنان وطن  در راه فراگیری سواد و تعلیم و تربیت ، کار و فعالیت اقتصادی و اجتماعی ، دسترسی به خدمات اجتماعی در دوران بارداری ، تربیت فرزندان ، فعالیت سیاسی و صنفی  راه های پرفراز و نشیبی را طی کرده ، و در این جاده پرخطر و ناهموار قربانی های فراوانی را متحمل شدند.

دستاوردهایی که در صد سال گذشته بدست آمد برخلاف ادعا های نادرست،  یک شبه نصیب ما نشده ، و گام بگام و درنتیجه تلاش و مبارزه بی امان زنان آگاه و وطنپرست کشور بدست آمده است . این دستاوردهای با ارزش را نمیشود از مردم  گرفت،  و آنرا از تاریخ کشور حذف نمود.

در دو دهه گذشته بار بار امریکایی ها و دستپرورده گان شان ادعا نمودند که پیشرفت و اگاهی زنان افغان از برکت آنهاست .

باید گفت: درد و دریغست که درهمین دوره با وجود شرایط خوب ، از جمله کمک مالی و حمایت سیاسی جهان از نظام ، دستاوردهای واقعی این دوره  ۲۰ ساله چنانکه به آن فخر کردند سخت ناچیز بود.

اگر به مساله تعلیم و تربیت زنان در این ۲۰ سال گذشته توجه نماییم ، میبینیم که نظام و متحدین جهانی آن نخوانستند و نتوانستند شرایط مساعد و قابل قبول را برای رشد زنان کشور فراهم کنند.  آموزش دختران در سطوح مختلف شباهتی به اهرامی داشت که هر قدر درجه تعلیمی بالاتر میرفت  سهم  زنان در آن حقیرتر میشد.

همین شیوه برخورد با زنان ، در سطوح رهبری و مدیریت نیز وجود داشت . پست های مدیریت و رهبری فقط و فقط سهم  نخبه های برگزیده شده  و دست پروده های امریکاییان و شرکای مافیایی قدرت بود . همین نخبه های سیاسی وقتی داخل دایره قدرت میشدند ، در این دایره حرکت ، و ازیک پست به پست دیگری پرتاب میشدند.

این نظام مافیایی که بر پایه فساد وفحشای ساختاری بنا یافته بود از بخشی از زنان افغان و غیرافغان منحیث وسیله سواستفاده و خوشگذارنی کارمیگرفت . این فحشا ، فساد ، برده گی جنسی  به زندان های زنانه ، روسپی خانه ها ، استخدام در ادرات دولتی، انجوها و... محدود نشده حتا تا بالاترین مرکز قدرت یعنی کاخ ریاست جمهوری راه گشوده بود. در نتیجه ناامنی، فقر و فساد بی مانند اقتصادی و اجتماعی ؛  فحشا ، آزار و اذیت خیابانی زنان وستم  تا سطح خرید و فروش زنان در بازارهای فحشا و فساد رواج پیدا نموده بود.

                                                                                           ***

بالاخره نظام سقوط کرد و با رویکارآمدن امارت  در وضع زنان کشورتغیرهای رونماشد . کسانی از کاربیکار شدند‌، دیگران به خارج پناه بردند ، زنانی صدای حق طلبی و دادخواهی بلند کرده، خواستار دریافت نان ، دسترسی به کار و آزادی شدند.

اینکه با آمدن طالب حضور زنان در حیات اقتصادی و اجتماعی کشورمحدود ، و شماری از زنان بنا بربدلیل های سیاسی و اقتصادی مجبوربه  ترک وظیفه و خانه نشین شدند سخت دردبار و غم انگیز است .

درچنین روزی که حرف حرف زن ، آزادی و دستیابی به حقوق انسانی اوست ، جا دارد تا برمسوولیت های نظام  و خواست های زن افغان درنگ نماییم . اولین خواست زنان افغانستان قبولی «اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر» از سوی نظام ، و تحقق آن درعمل میباشد . امارت مطابق تعهدات روزمره خود باید جلواحیای فساد ، رشوت و اختلاس را گرفته ،برای زنان وطن امنیت کاری و اجتماعی را فراهم نماید . امارت که مدعی تامین امنیت و ختم جنگ در افغانستان میباشد ، باید با استفاده از این شرایط مساعد ، زمینه را برای ایجاد کار و فراهم آوری زمینه تعلیم و تربیت ، و خدمت به خلق الله  برای زنان و مردان افغان را فراهم نماید.

امارت با آشنایی از تجربه گسترش فساد ، اختلاس و سواستفاده توسط افراد ، موسسات داخلی و خارجی در نظام قبلی، باید با این پدیده شوم ، منفور و ضداسلامی مطابق وعده های داده شده مقابله ، و در راه تامین عدالت بکوشد. ما در هزاره سوم وعصرعلم وتکنالوژی قرار داریم . زن امروز با زن سی سال پیشتر تفاوت دارد .

با زورشلاق نمی شود مانع خواست و تلاش های برحق زنان بخاطر زنده گی متمدن و بهترشد. معضلات موجود در زنده گی اقتصادی را نمی شود نادیده گرفت . چالش های که کشور با آن روبروست به تنهایی حل ناشدنیست . برای پیشرفت افغانستان مستقل و آزاد به کار، تلاش مردان و زنان وطنپرست و مومن نیاز است .

خواست زنان به نان ، کار و آزادی با آنکه پیشترتوسط  سایر زنان جهان پیشکش شده است ، امروز نیازمبرم زنان افغانست .

به این خواستهای برحق زنان و مردم کشور باید پاسخ مثبت داده ، و با شهامت و سربلند از خدمات خود دراین زمینه به مردم گزارش شفاف و بدون ترس را پیشکش نمود.

 

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۲ـ ۰۸۰۳

استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2022