نگذارید معادن افغانستان به تاراج رود!

 

احسان واصل

افغانستان کشوریست دارای منابع سرشار طبعی زیر زمینی. استخراج معادن به صلح نیاز دارد. مردم افغانستان اگر به عوض سلاح ، جنگ و اختلافات قومی، به وسایل تخنیکی رو بیاورند و به این اتش افروزان و رهبران جنگ افروزداخلی وخارجی ( نَه ) بگویند، به یقین کامل کشورشان پس ازمدت کوتاهی به یکی از کشورهای پیشرفته ومتمول تبدیل میگردد.

وزارت معادن وصنایع افغانستان [نام قدیم] ازجمله وزارت های سابقه دار کشور بوده پیوسته مورد توجه حکومت های وقت قرارداشت. این وزارت متخصصین لایق اعم ازانجنیران معادن، جیولوجیستان، نقشه برداران، متخصصین لابراتوارها و سایر کارمندان تخنیکی و اداری را درخود جا داده است.

ازسالهای بسیار دورازامروز، جیولوجیست ها ومعدن شناسان سرشناس ازشعبه جیولوجی، دانشگاه ساینس ویا تحصیلات در خارج از کشور، بحیث متخصصین ورزیده دررهبری وزارت معادن وصنایع ویا درامریت گروپ های کاری، یکجا با متخصصین خارجی ( اتحاد شوروی سابق ) ، درمناطق مختلف کشور مصروف کار بودند. که میتوان ازدکتور غلام علی آیین، دکتور محمد یوسف، انجنیر احمدشاه، انجنیرسیداسدالله، دکتور میرمحفوظ ندایی، انجنیرعبدالتواب بارک و سایرانجنیران ومتخصصین نام برد.

انستیتوت (پوهنتون) پولیتخنیک کابل، درسال ۱۳۴۵ افتتاح و درسال ۱۳۵۱اولین دسته از فارغان، در رشته های مختلف، منجمله انجنیران استخراج معادن جامد، نفت وگاز وجیولوجیستان به این وزارت معرفی شدند.

انجنیران جوان درگروپ های کاری وزارت، عملاً به کارهای تحقیقی وعملی، دست و آستین برزدند ودرتثبیت معادن و ترتیب وتنظیم نقشه های جیولوژیکی کشور، درنقاط مختلف کشور، کار راآ نمودند.

رشد سریع این متخصصین دررهبری وزارت شاهد این حرف است. طور نمونه میتوان ازدکتورنجیب الله مسیر، دیپلوم انجنیرمحمدابراهیم عادل، دیپلوم انجنیرحکیم خان، دکتورصدیق ذهیب، دیپلوم انجنیرمحمدصادق، دکتور محمد کریم، دیپلوم انجنیر سلطان عزیز، دیپلوم انجنیر عبدالله علومی ،دیپلوم دیپلوم انحنیر محمد حکیم امینی، دیپلوم انجنیرمحمدرسول، دیپلوم انجنیرسیدحسین، دیپلوم انجنیرخلیل شجاع وسایر انجنیران و متخصصین یاد دهانی نمود.

میخواهم توجه خواننده را به این مطلب جلب نمایم که کشورما دارای معادن زیر زمینی فراوان است و اموراستخراجی ان به اشکال ابتدایی از زمانهای قدیم صورت میگرفت. اثار و بقایای تونل درغزنی، زابل وسپین غر ننگرهار(*)، ریگ شویی دریای کوکچه بدخشان وسایرجاها نشان میدهد که مردمان بومی به استخراج طلا، لاجورد، نمک، تالک و دیگر مواد معدنی وساختمانی مبادرت میورزیدند.

براساس مطالعاتی که صورت گرفته درافغانستان بیش از۴۰۰ نوع معادن وجود دارد که عمدتاً شامل سه کته گوری می شوند:

۱ـ معادن فلزی

۲ـ معادن منرالهای صنعتی

۳ـ معادن مواد ساختمانی

معدن آهن (حاجیگگ) دربامیان دارای ذخیره بیش از دوملیارد تن ، با فیصدی ۶۲-۶۹ فیصد، معادن آهن در ولایات بدخشان، بغلان و قندهاربا ذخایر و فیصدی های مختلف، مطالعه و تثبیت گردیده است. معادن مس در ولایات لوگر، زابل، قندهار وهرات به اشکال ترسباتی، مگماتیکی ومیتامورفیکی یافت میشود، عمده ترین آن معدن مس عینک لوگراست که درفاصله ۳۰ کیلو متری شهرکابل قرارداشته واز قسمت های مرکزی، جنوبی وغربی تشکیل گردیده است.« ضخامت اعظمی سنگ معدنی که توسط برمه تثبیت شده به ۶۰۰ متر میرسد.» مقدار متوسط مس درسنگهای اکساید شده به ۲،۱فیصد میرسد که درترکیب آن عناصر کوبالت ونقره نیز موجود است. استخراج این معدن به شکل برهنه و زیرزمینی مطالعه گردیده است.(**)

معادن طلا درولایات بدخشان، بغلان (قره زغن، دوشی )، زابل، غزنی و قسماً به شکل رسوبی در ولایت تخار، مطالعه و تثبیت شده است. معادن جست و سرب در ولایات غور، هرات، پکتیا و درساحات مرکزی افغانستان وهمچنان درنورستان وقندهارمعادن سرب وجست تا « ذخیره به مقدار ۹۰۰۰ تن متریک موجود بوده که ایجاب مطالعات بیشتر را مینماید.»

درافغانستان همچنان میتوان از موجودیت معادن سیماب، نقره، المونیم، لیترایت ( تاله وبرفک ولایت بغلان و ولایت زابل)، اسبست، بیرایت (سنگلان هرات وغوربند)، گچ، پوتاشیم، سلفر، نمک طعام (تخار و فاریاب)، تالک ( ماما خیل واچین) ننگرهار، احجار کریمه چون یاقوت، زمرد، تورمالین، لاجورد، انواع سنگهای مرمر و رخام، منرالهای نادره چون برلییوم، کوارتز، یورانیم (خانشین هلمند) [اگرباقی مانده باشد] ، نفت و گاز(ولایات شمال وغرب کشور)، لیتسیوم (غزنی)، ذغال سنگ ( ولایات بغلان، هرات، تخار) ... وده هاو صدها منرال های دیگررا نامبرد.

متاسفانه براساس جنگ ها واحتلافات قومی دراکثر مناطق افغانستان، این معادن به شکل درست و تخنیکی ان استخراج نمی شوند. با چنین نوع استخراج ها، نه تنها رگه های معدنی صدمه دیده ومقداراستخراج مواد معدنی، تقلیل می یابد، بلکه اشکال خورد و ریزه آن در بازاربین المللی، خریدارکمتر دارد.

قرار نوشته از(غلام جیلانی وهاج) در فیسبوک، « معدن طلای قره زغن ( دوشی ولایت بغلان) درزمان حاکمیت پرفیسورربانی و تسلط جنبش ملی در صفحات شمال کشور، توسط دستگاه کوچک ریگریشن، سنگ طلا به شکل ریگ اماده شده و جهت ذوب به ایران انتقال داده می شد. طی ۱۹ سال اخیرسروی این معدن به یک کمپنی امریکایی بنام کریستال به ارزش ۵۰ میلیون دالر سپرده شده و بعداً جهت استخراج، دوباره معدن به اختیار همین کمپتی واگذار گردید .»

با سروصدا و آمدن طالبان درافغانستان، اینجا و آنجا از چور وچپاول و بخشیدن این و آن معدن به افراد و کشورهای معین نیز وجود دارد. براساس قانون های اساسی درهمه دوره ها، منابع طبعی کشور به مردم تعلق دارند. نگذارید این منابع بدست دلالان و رهبران بی کفایت کشور به تاراج رود.

 *  طی دوسال کار درمعدن تالک ننگرهار به نظر من، سپین غر نه بخاطر برف بلکه بخاطر مقدار زیاد تالک که از سالها بسیار دور، بطور قاچاق استخراج و به هند بریتانیوی (بعد پاکستان) انتقال شده است، سپین غر نامیده شده است.

  ** دیپلوم ماستری را درمعدن مس عینک لوگر به شکل برهنه و زیر زمینی (۱۳۵۹) دفاع نموده ام.

 

 

امـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۱ـ ۱۵۰۷

استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2021