اين خانه كه پيوسته درآن جنگ روانه ست

اين خانه كه پيوسته در آن جنگ روانه ست!
پرسيدش از ايزد كه اين خانه چه خانه ست؟

ويران شده اين خانه و كس را خبرى نيست!
گويند كه در اين خانه بسى گنج و خزانه ست....

دردى ست در اين خانه كه در گيتى نه گنجد!
بدبخت جهان گشته و پيوسته فسانه ست....

فى الجمله هر آن كس كه درينخانه مقيم است!
سرگشته و ديوانه، به هر صبح و شبانه ست....

اين وحشت و كشتار و ستم چيست درين ملك؟
اين خانه ى در مانده چرا چون به ميانه ست؟

بوم و برى اين خانه يكى آتش و دود است...
منسوب به اين خانه شدن شرم زمانه ست!

زين خانه نه باشيد كه ( سقر ) گشته به گردون!
ديگر مبريد نام و نشانش كه ز من نه ست!

حيران شده گيتى ز چنين خانه ى وحشت....
كاين ملت بى چاره كدام سوى روانه است؟

يارب نظرى كن تو در اين خانه كه گويند!
«اندر رخ زيباى تو خورشيد نهانه ست »

( زبير واعظى )

 

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۰ـ ۰۹۰۶

 

 Copyright © bamdaad 2020