ضرورت تاریخی تدویرکنگره سازمان جوانان افغانستان

 

نوشته : داکترآرین

تدویر نخستین کنگره سازمان جوانان« حزب مردم افغانستان» ضرورت و روزنه نوینی به فردای تاریخ معاصر کشورماست، این سازمان که میهن پرستان و روشنفکران جوان افغانستان را زیر درفش انقلابی خویش بسیج میکند آغازگرنبردی است برای ترقی اجتماعی و سعادت انسان و درهم شکستن ستم و ستم گران، زیرا زنده گی خوشگوار در زیر سایه زیبا و  دل انگیز صلح و ثبات تنها و تنها وابسته به مبارزه جوانان آگاه و به رهبری و سازماندهی علمی و عملی جوانان ما در فرآیند تاریخ وابسته بوده و میباشد.

تدویر کنگره آغاز یک مرحله جدید از جنبش جوانان افغانستان خواهد بود، یکی از آرزوهای نگارنده این سطور که بیشتر از ده سال جوانی خویش را در کار با جوانان گذشتانده ام پیوسته این است تا کنگره چنان سازمانی را بیافریند که در برگیرنده اندیشه ها و سنن انقلابی جنبش جوانان افغانستان بوده، راه آنها را ادامه بدهد و رویای قهرمانان آهنین رای و از جان گذشته را تحقق بخشد و مدافع منافع و خواست های عادلانه جوانان میهن ما باشد.

فقدان چنین سازمانی در بیست سال اخیر راه رسیدن جوانان را به خواست های عادلانه و قانونی آنان، پیچیده و دشوار نموده است در دهه  نود (دهه استبداد و وحشت، تهاجم جهل و سیطره بیگانه گان ) در دهه ای فشار عقاید و نظریات تاریک و خصمانه، جوانان ما به ناچار رنج ها،  ظلم های عیان و نهان، تحقیرها و بی عدالتی های فراوانی را متحمل شده اند و شرایط دشواری را گذرانده اند، اکنون که مطابق به قانون اساسی کشور شرایط برای مبارزات قانونی و پایه گذاری یک سازمان قوی جوانان میسر است، لازم میباشد تا جوانان با احیای یک سازمان قوی و سراسری مصمم بوده و با غلبه بر سد های بسیار و بسیار زیاد از سنگ لاخ ها و گردنه های دشواری بگذرند و با پیکار قاطعانه، مسالمت آمیز و عادلانه ای شان از آزمون های دشوارمبارزه و مسوولیت های که (مادر وطن) بالای شانه های آنان گذاشته است پیروزمندانه بدر آیند.

در چنین شرایطی به چطوریک سازمان ضرورت داریم؟

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که سرنوشت خویش را با سرنوشت جوانان پیوند زده و به میان توده های جوان برود، روشن و بی پرده مسایل و خواست های جوانان را با آنها درمیان بگذارد و راه حل های مختلف را برای حل مسایل بیابد، هرروز وهرساعت در میان اقشار مختلف جوانان باشد با درک درست و در دست داشتن نبض خواسته های جوانان تصامیم لازم و به موقع گرفته و اقدامات مفید را به آنان پیشنهاد نماید.

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که با بی عدالتی ها، ظلم، ستم و پامال شدن حقوق جوانان مبارزه نموده با درد های بیشمار جوانان آشنا شده و راه نجات را به آنان نشان بدهد.

- ما به سازمان انقلابی ضرورت داریم تا توانائی جدال سیاسی و حمایت از جوانان را داشته و آنانرا بتواند در نبرد خواست های قانونی در میدان های رقابت و رویاروئی با غاصبان حقوق شان خرد مندانه رهبری و رهنمائی کند، اگرصریح ترگفته باشم تنها با بسیج کردن نیروی جوان در یک سازمان یکپارچه ومبارزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و افزایش فشاربالای دولت حاکم، جوانان میتوانند به اهداف حقوقی و اجتماعی خویش نائل گردند و به نابسامانی ها پایان ببخشند.

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که فعالانه در سیاست دخالت کند و سهم بگیرد، میهن ما به اصلاحات انقلابی ضرورت دارد و زنده گی جوانان نمیتواند جدا از سیاست باشد بدون سهم گیری فعال جوانان در سیاست نمیتوان زنده گی مردم را تغییر داد، اگرچه از تریبیون رسمی دولتی مطرح میشود که : « مکتب و پوهنتون جای سیاست نیست، شورا جای سیاست است » - یعنی جای که اشخاص باسواد تا سرحد شرم آوری کم است و اکثریت آنان به فساد، تقلب و خیانت آغشته اند.

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که سطح آگاهی سیاسی جوانان را بلند برده و بحث رویداد های سیاسی روز را به کار عادی در نشست های هرروزه جوانان تبدیل نموده و سازماندهی نماید، واقعیت است که اکثریت جوانان ما بخصوص خارج از شهرها سواد ندارند و فراگرفتن سیاست و هضم موضعات پیچیده برای آنها مشکل میباشد، اما فراموش نباید کرد که در جامعه افغانستان بدبختی ها، محرومیت ها، ظلم، ستم، چور، چپاول، فساد، خیانت و جنایت آنقدر وسیع و سراسری شده که هر هموطن ما درد آنرا کشیده و زهر آنرا چشیده است، هیچ کسی دیگر از بی عدالتی ها چون جوانان رنج نمی برد و هیچ کس ضرورت مبارزه با بی عدالتی ها را ژرف تر از جوانان احساس نمی کند، به این سبب جوانان افغانستان بیشتر از هر وقت دیگر آماده گرفتن آگاهی سیاسی اند واقعیت ها را جوانان آگاه با دل و جان میپذیرند و به حقایق بسیار زود پی میبرند، از طرف دیگر برای یک جوان افغان که در بیست سال أخیر به نوجوانی و جوانی رسیده است مفاهیم مانند: « مجاهد » با ویرانی و چور و راکت بازی، « طالب» با انتحار، وحشت و بنیاد گرایی، دولت موجود با فساد و چپاول بیت المال و حق مردم ، مفاهیم بیگانه و نامانوس نیست.

-  ما به سازمانی ضرورت داریم که آشنائی با مشکلات و محرومیت های زنده گی روزانه جوانان داشته و آنرا عمیقا تجزیه و تحلیل کند، ریشه یابی نموده علل و عوامل مشکلات و محرومیت ها و پامال شدن حقوق قانونی آنها را روشن ساخته و به این ترتیب چشمان جوانان را بر حقایق باز نموده و آنها را به تشکل در سازمان دعوت نموده و تنظیم کند.

-  ما به سازمانی ضرورت دارم که با هرتقلب و جعل و تزویر و دروغ، علنی مبارزه نماید « به خپ،خپ شترگرفته نمیشه » از موجوداتی که خون مردم را می مکند و چشم بر رنج دیگران دوخته اند و از این رنج ها گنج ها ساخته اند باید سریعا انتقاد نموده و« مشت دزدان کهن را» باز نمایند، جوانان ما به صبر و بردباری، به تحمل این همه بی حقی ها و بی عدالتی ها، به قبول فساد و نابرابری ها باید پایان بدهند و نباید در مقابل هرگونه دشواری و رنج، خیانت و جنایت تماشاگر بی تفاوت باقی بمانند و در عذاب زنده گی کنند، جوان افغان نباید به سنت های ناپسندیده که دست و پا و دهن آنان را میبندد تن داده و تسلیم شود این حق قانونی جوانان است.

-   ما به سازمانی ضرورت داریم که بخاطر جدائی دین از سیاست بمثابه یک استراتیژی بزرگ بی امان مبارزه کند، زیرا یگانه تظمینی آینده درخشان و گام نخست بسوی ترقی اجتماعی فقط و فقط جدائی دین از سیاست است، نکته ای که ذکر آن ضروری میباشد – مردم افغانستان مسلمان اند و دین اسلام در سرزمین ما جاویدان میماند بدین ترتیب جدائی دین از سیاست هیچ گاهی به معنی نفی نقش مثبت و ارزنده دین در پاکی وجدان، اخلاق آگاه، صداقت و عدالت اجتماعی، عمران و پیشرفت مملکت نیست، بلکه به معنی استفاده وسیع و همه جانبه از مزایای دین مقدس اسلام به منظور سیمای پاک و سچه جامعه است و آنانیکه به تبلیغات موذیانه متوسل میشوند، که گویا جدائی دین از سیاست نفی دین و مذهب میباشد، گروهی اند وابسته به ارتجاع و فساد که در مقابل ترقی و پیشرفت کشور قرار گرفته، دین و مذهب را جهت منافع شخصی و گروهی و مافیایی خویش دام فریب توده های مسلمان میسازند و با توهین رسمی به مردم و جوانان ما همواره دلیل می آورند گویا میهن و مردم ما بخاطر ویژه گی های خاص خود آماده اصلاحات نیست، درحالیکه جامعه خود بخود آماده نمیشود، بلکه جامعه را باید آماده ساخت، مطمینم که جوانان ما نمک این دسیسه سازان برتافته از یزدان و نوکران کمربسته به شیطان را در طول یک قرن أخیر چشیده اند و حاجت به توضیحات بیشتر نیست« چیزیکه عیان است چه حاجت به بیان است.»

-  ما به سازمانی ضرورت داریم، که بتواند تمام نیروها ی جوان و سازمانهای را که خواستار افغانستان نوین و مترقی اند در یک سازمان سراسری جوانان افغانستان متحد ساخته و مناسبات دوستانه و برادرانه خویش را با تمام سازمانهای ترقی خواه ملی و بین المللی در سراسرجهان و بویژه درمنطقه گسترش بدهد، این وظیفه تاریخی تمام جوانان عدالتخواه و همه میهن دوستان راستین است که تمام تلاش خود را در این راه به کار اندازند.

سرانجام اینکه ما به سازمانی ضرورت داریم که با کار و پیکار، با آموزش و آفرینش، با رهبری و سازماندهی، با شکیب و فداکاری جامعه را رهبری و چنان اجتماعی را به میان آورند، که دارای پیشرو ترین جوانان، عالیترین فضایل اخلاقی و انسانی و بهترین دموکراسی باشد، جایکه نه تنها جوان افغان، بلکه هرشهروند کشور خود را آزاد، آرام و دارای حقوق مساوی دریافته و از نعمات مادی و معنوی میهنش عادلانه بهره مند باشند به آینده باورمند  مطمین بوده از کرامت انسانی و احترام برخوردار و خویش را خوشبخت احساس کنند.